سایر منابع:
سایر خبرها
رستگاری از بیارجمند تا مهران/ محمدعلی آزاده رفت
گردانی که مادرش با اذکار الهی می گوید آن هم به گونه ای که انگار محمدعلی اش همین لحظه همین جاست خانه ای که در آن با نان زحمتکشی فرزندان بزرگ شده اند خانه ای که در آن نور سکونت دارد. وقتی مادر از محمد علی می گوید پدرش گوش های سنگینی دارد سخت حرف می زند مادرش هم گویا نمی خواهد درباره سجایای او چیزی بگوید فقط درباره محمدعلی می گوید: شهید کریمی در سال 45 به دنیا آمد 20ساله بود که در ...
پحش فیلم های کارگردان جنجالی در روزهای آخر سال
.... این موضوع سبب اختلاف و درگیری پدر و پسر می شود. کوری از پدرش می خواهد تا عینک بدبینی را برداشته و متوجه تغییر اوضاع شود اما تروی بر حرف خود پافشاری می کند. کوری خانه را ترک می کند و به ارتش می پیوندد و سال ها از خانه دور می شود. سالها بعد او به خانه بازمیگردد اما پدرش مرده است و خانواده خود را برای شرکت در مراسم سالگرد او خود را آماده می کنند. جامانده کارگردان: بهروز ...
خواهر 12 ساله ام عروس شد / او شب اول از ترس با لباس عروس فرار کرد!
را می خوردیم که شب گذشته مادرمان پخته و داخل یخچال گذاشته بود اما گاهی اوقات نیز وقتی مادر از سرکار به خانه بازمی گشت آن قدر خسته و کوفته بود که خوابش می برد و نمی توانست غذای فردای ما را آماده کند و ما باید روز بعد تا زمان بازگشت مادرم گرسنگی را تحمل می کردیم. در عین حال جرئت نداشتیم در این باره به پدرمان چیزی بگوییم. چرا که باید به جای غذا کتک می خوردیم. پدرم بیشتر اوقاتش را در اتاقک ...
آیت الله خامنه ای نبود جوانان را در نهضت از دست می دادیم/ مانع از پولشویی بنی صدر شدم
خاصی روبه رو شدیم که در منبع علم و عالم قرار داشتیم. اولا پدر بزرگم مجتهد بود و من را به عنوان نوه خیلی در آغوش می گرفت و پسر عمه های من دو مجتهد بودند به عنوان اخوان مرعشی (سید مهدی و سید کاظم) که منزلشان مقابل منزل حضرت امام بود و در حال حاضر نیز منزلشان در همانجا است. امام خمینی هفت سال پس از پسرعمه های من منزل مقابل را خریدند. ما از هفت سالگی در آن خانه بودیم. آقای هاشمی رفسنجانی هم ...
پدرم نخستین کتاب آموزش نی نوازی را نوشت
موسیقی هستند؟ و شما بیشتر از بقیه با موسیقی پدر همراه شده اید؟ من دومین و آخرین فرزند مرحوم استاد مسعود دانش فر هستم و خوشبختانه در خانواده ای به دنیا آمدم که همه اهل ذوق و هنر بودند، در خانه ای که همیشه صدای ساز و آواز شنیده می شد. مرحوم پدر صدای بسیار خوبی داشت و سازهای مختلف می زد. مادرم هم صدای بسیار خوبی داشت. خیلی وقت ها در حال خانه داری گوشه ها و ردیف های موسیقی ایرانی را با آواز می ...
شکست در رژیم لاغری
، و اگر تنها بودید باقی مانده غذا را در ظرف یک بار مصرف بگذارید و آن را برای وعده بعد با خود ببرید. – خانم چاق: دیگر نکات واشکالات اجرایی چیست؟ دکتر : ناخنک زدن ها! خوردن چند دانه پسته هنگام تماشای تلوزیون و چند عدد خرما بعد از غذا و نوشیدن یک لیوان شربت در منزل همسایه و... همه و همه دست به دست هم داده روند کاهش وزن شما را کند و در بعضی مواقع چه بسا باعث افزایش وزن شما نیز میشود ...
ماجرای معتادی که در برزخ دنبال "تریاک" می گشت!
. از طرفی سخت حرف حالیشان می شد، از طرف دیگر در کوچه، در بازار، در خانه ها، وقتی درباره پیغمبر(ص) می خواستند حرف بزنند می گفتند که اختلال روانی دارد، وَ یَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُون (قلم، 51)، نه یک روز نه یک ماه نه دو ماه یقولون فعل مضارع است، دلالت بر پیوستگی و دوام دارد، یعنی تا مکه بود مرد و زن مکه می گفتند دیوانه است و اختلال دارد. باز درباره او که می خواستند حرف بزنند می گفتند کذاب ...
پلیسی که در آب شهید شد/ بومیان دوستش داشتند +عکس
به گزارش کوگانا شهید حمزه حاجی زاده پانزدهم اسفند 68 در روستای چنگاز آمل از توابع استان مازندران متولد شد. پدرش پاسدار و مادر خانه دار بود. مقاطع تحصیلی را تا دیپلم در آمل ادامه داد تا اینکه به استخدام ناجا درآمد. با اینکه پدرش پاسدار بود و بارها به وی گفته بود که می تواند به راحتی در سپاه پاسداران استخدام شود ولی پلیس شدن را بسیار دوست داشت. با اینکه یک بار در مرحله ابتدایی ...
شهر دوستدار کودک از حرف تا عمل/ کودکان در شهرها چه می بینند؟
می روند و می آیند اما خب به نظرم اصلا نباید مدرسه نزدیک خیابان اصلی باشد. اکبری ادامه داد: ما در حیاط مدرسه اصلا هیچ چیزی برای دیدن نداریم. به نظرم خوب نیست. خیلی همه چیز بدون رنگ است. مریم قربانی روانشناس تربیتی معتقد است کودکان از نظر بصری رشدی در این شهر نمی بینند. در واقع قوه خلاقه بصری آنها را نمی توان تنها پشت میزهای نقاشی در کلاس های نقاشی خلاق و یا در مدارس و زنگ ...
به کودکان سندرم داون بگویید که آن ها می توانند
، زمین و زمان روی سرش خراب نشود و فکر نکند که همه چیز دیگر تمام شده است. در کشورهای توسعه یافته اوضاع به چه شکل است؟ آموزش این بچه ها در کنار بچه های دیگر است؟ بله. من دوست دارم شما بروید در بعضی کشورهای توسعه یافته ببینید وقتی به پدر و مادر خبر می دهند بچه شان سندرم داون دارد، چه رفتاری پیش می گیرند. می روند اتاقش را تزیین می کنند تا این بچه به دنیا بیاید. درحالی که ما در این جا ...
شوتی ها چه کسانی هستند؟
. تا قبل از تلفن سرتیم، شوتی ها نمی دانند کی و کجا می روند. سرتیم فقط گروهش را خبر می کند که برای صبح، ظهر، عصر، شبِ فردا آماده باشند. مبدا بارگیری و مقصد تخلیه هم یک راز است؛ پنهان، حتی از برادر و مادر و همسر و فرزند. شوتی ها یادشان هست که چند وقت قبل، شبانه 15 ماشین بسیج و اطلاعات و نیروی انتظامی وارد یکی از روستاهای دلوار شدند و خانه به خانه، در جست وجوی محموله ای بودند که هیچ کدام ...
معرفی برخی کتاب ها برای عیدی دادن به کودکان
فروشی ها و شهر کتاب ها توزیع شده است. قصه کدو قلقله زن در کتاب “قصه یه قصه” کتاب “قصه یه قصه” نوشته زینب علیزاده با تصویرگری زینب حسینی یک اثر تصویری کودک است و داستان پسربچه ای را بیان می کند که سواد خواندن و نوشتن ندارد. او در زیرزمین خانه کتاب “کدو قلقله زن” که مال مادرش است را پیدا می کند و از مادرش می خواهد که کتاب را برایش بخواند اما مادر که مشغول صحبت با تلفن است، کمی از کتاب ...
بازیگران درخشان تاریخ سینما (56): کلودت کولبر
منهتن مهاجرت کردند. آنها در طبقۀ پنجم خانه ای در خیابان 53 زندگی می کردند. کولبر گفته است که بالا رفتن از پله های آن خانه تا طبقۀ پنجم، هر روز تا سال 1922، باعث زیبایی پاهای او شده است. والدین او نام قانونی او را رسماً به لیلی کلودت شوشوآن تغییر دادند. ژرژ به عنوان یک کارمند جزء در سیتی بانک کار می کرد. کولبر قبل از این که وارد مدرسه شود، انگلیسی را از مادربزرگ خود یاد گرفت. او از زمانی ...
یک فنجان عبرت تلخ!
سفر خارج از کشور می روند، حق طلاق دارند و به نظر می رسد که کلی خوش به حال شان باشد. البته این زنان دیگر پشتوانه ای به نام خانواده ندارند. البته از هر 3 بچه آمریکایی، یک نفر سایه پدر یا مادر را بالای سر خود ندارد. البته اکنون 40 درصد فرزندان متولدشده در آمریکا حرامزاده هستند. زنان در آمریکا نه تنها امنیت جنسی ندارند که در فضای توحش جنسی غرب، جان شان نیز در امان نیست. شخصیت ...
نمی دانم چرا عکس مادر مرا پخش کردند
از صبح سه شنبه 22 اسفندماه عکسی از شهلا ریاحی در شبکه های مجازی منتشر شده با این عنوان که وی در خانه سالمندان روزگار را سپری می کند. منوچهر ریاحی فرزند این بازیگر در اینباره گفت: نمی دانم چرا فردی که خودش هم در این عکس حضور دارد چنین کاری را با ما کرده و تصویر مادر من را که شرایط ناخوشی دارد، پخش کرده است. در حالی که پزشک معالج مادرم می گوید این عکس فتوشاپ است و پیگیری برای پیدا کردن این خانم ...
عیدی برای رخ در نقاب خاک کشیدگان
وداع می کند، از راهی که آمدم بر می گردم و همه خاطرات و تصاویر امروز را با خود مرور می کنم و راهی خانه می شوم و این جمله را چند بار با خود زمزمه می کنم: باز سال نو با همین قصه، سر آغاز می شود، یکی بود، یکی نبود یکی رفته بود،یکی مانده بود. گزارش از هداسراج همدانی انتهای پیام/ ...
آسمان لحاف من است، زمین تشکم
خاطرات روزانه خود از شغلی است که شاید به نظر هر کدام از ما بی نهایت ملال آور به نظر برسد. برای همین برای صاحب کانال پیام فرستادم و با او صحبت کردم. بهرام ساقی درواقع برای گریز از روزمرگی های زندگی دست به کاری زده بود که بی نهایت صمیمانه به نظر می رسد؛ آن هم در جایگاه حرفه ای که شاید خیلی از ما دل مان نخواهد اصلا درباره آن بنویسیم. با این حال، بهرام ساقی هر هفته خاطرات خود از انتقال دادن اشیا و بسته ...
لذت کتابخوانی پای سفره هفت سین
اگر تاکنون رمان دایی جان ناپلئون را نخوانده اید، خوش به حالتان! چون فرصت خواندن یکی از بامزه ترین و قوی ترین رمان های فارسی را برای خود ذخیره کرده اید. شاید این روزها وقتش باشد که این اثر معروف ایرج پزشکزاد را به دست گیرید. البته قدیمی ترها احتمالا سریال خوش ساخت ناصر تقوایی با اقتباس وفادارانه از این کتاب را دیده باشد ولی به هر صورت لذت مطالعه از جنس دیگری است. داستان این کتاب شخصیت ها و فراز و فرود بسیار دارد، ولی تکیه اصلی نویسنده بر نوعی توهم توطئه از نوع ایرانی است که سال هاست گریبان مان را گرفته؛ ماجرای فردی گرفتار در توهمات خود که زندگی خویش را با زندگی ناپلئون بناپارت منطبق می داند و ریشه همه مشکلات خانوادگی را به گردن دشمنان خارجی می اندازد. این کتاب پس از سال ها از سوی انتشارات فرهنگ معاصر تجدید چاپ شده است. رمان دایی ...
صابرخراسانی؛ از تولیدی پوشاک تا عنایت امام رضا(ع)
مادرتان هستید؟ بله حضرت امام رضا (ع) و دعای پدر و مادر البته الان چند کیلومتر از من دور هستند و مشهد هستند همین الان وقتی صحبت می کنم با آنها اول دعایم می کنند. * دعا می کردند که شاعر شوید؟ خیر، من صنایع فلز خواندم در هنرستان سید جمال مشهد بعد هم تولیدی پوشاک داشتم الان هم شعر می خوانم هر کسی توانست این معادله را حل کند به جز دعای پدر و مادر و حضرت رضا(ع) من در برابر ...
پسرم می گفت من جوان می میرم
دیدم در زیرنویس نوشته شده سه نفر از مأموران نیروی انتظامی در درگیری با اشرار به شهادت رسیده اند. دلم گواهی داد یکی از آنها پسر من است. پدر شهید هم می گوید: آن روز وقتی زیرنویس تلویزیون را دیدیم جویای حال پسرم شدیم، اما جواب درستی به ما نمی دادند. به محل کارش رفتیم، خیلی عزت و احترام مان کردند، اما باز جوابی به ما ندادند. به آقای موسوی دوست پسرم زنگ زدم و گفتم آقای موسوی من طاقتش را دارم ...
وارونه نمایی را بس کنید!/ اعترافات سردار
شود که محمدعلی، کمک مادر نکرده و جایش خالی است. مادر هم بی شکایت، و از سر صبر و شکر حرف می زند؛ هر چند که شوق و حسرت جوان رعنایش در کلمات او هم زبانه می کشد. پدر با همه صبوری که از روحیاتش می بارد، می گوید ممکن است روزی کم حوصله تر باشم و کاری را در خانه از امروز به فردا موکول کنم، اما سر کار مطلقا نمی توانم بی تفاوت باشم. پنج صبح از خواب بلند می شوم و نمازم را می خوانم و صبحانه ام را ...
وسواس کشنده در انتخاب همسر
تعداد خواستگارهایم بیشتر بود ولی تقریباً همه را می پسندیدم، ولی آن موقع مشکل اصلی ایرادهای ریز و درشتی بود که پدر و مادرم و حتی خواهر بزرگ تر و شوهر خواهرم روی خواستگارها می گذاشتند و کم کم من هم مثل آنها حساس و ایرادگیر شدم و حالا به جایی رسیده ام که کوچک ترین ایراد – البته به نظر من ایراد – را نمی توانم تحمل کنم. دست خودم نیست. سنم دارد بالا می رود و مطمئنم چند وقت دیگر شمار خواستگارها هم کاهش ...
بیا با بهاری ترین سلام آشتی کنیم
هرشب با هم بودیم. خیلی صمیمی بودیم. خیلی دوست دارم با هم آشتی کنیم، چون من در این مدت خیلی چیزها را از دست دادم و نمی خواهم با ازدست دادن صمیمی ترین دوستم یک ضربه دیگر بخورم. از طرفی او حاضر نیست با من حرف بزند. چه کار کنم که احتمال آشتی مان بیشترشود؟ صبر کنم چند ماه دیگر یا بروم پیداش کنم و با اوحرف بزنم؛ با وجود اینکه می دانم هنوز ازمن ناراحت است؟ آیا خودم را با پیشقدمی دوباره برای آشتی کوچک نمی ...
عیدی متفاوت برای دوستانمان
دوست خود را خوشحال کنید و یک عیدی فرهنگی به او بدهید. بازی فکری این یک قلم، جز عیدی هایی ا ست که هر سنی را می تواند خوشحال کند. از بچه های کم سن و سال فامیل گرفته تا پدر مادرهایمان را. حتی با خرید این عیدی می توانید با یک تیر دو نشان بزنید. هم عیدی داده اید و هم سرهای فرو رفته در گوشی ها را بالا می آورید و همه را با انجام این بازی ها سرگرم می کنید. تصور کنید چقدر شیرین است که جو رسمی دیدوبازدیدها به یک فضای صمیمی تبدیل شود که همه ی افراد حاضر باهم بازی می کنند و صدای خنده شان تا چند خانه آن طرف تر می رود. منبع: جیم ...
فضیلت ماه رجب
نور او کسب روشنایی می کنند و در زمره آنان که در امانند برانگیخته می شود و بدون حساب از صراط می گذرد و از حقوق پدر و مادر و گسیختن پیوند خویشاوندی در امان می ماند و عافیت می یابد. و هر کس هفت روز از رجب روزه بگیرد، در قبال هر روز یکی از درهای هفتگانه دوزخ بر او بسته می شود و خدای عز و جل جسدش را بر آتش حرام می کند. و هر کس هشت روز از رجب را روزه بدارد، درهای هشتگانه بهشت در ...
در این عملیات یا به اهدافی که نظر امام است می رسیم یا اینکه جنازه من...!
تو رفتی در همان حالی که من بی هوش بودم، یک کبوتر سفیدی وارد خانه شد و چند دور کنار خانه زد و کنار من نشست.من حرکت کردم و به هوش آمدم، دیدم که این کبوتر است و نهایتاً پرواز کرد و رفت روی دیوار حیاط روبروی همان در اتاق نشست. بعد از مدتی دور حیاط چرخی زد و نهایتاً داخل اتاق آمد و دوری زد و پرواز کرد و رفت و گفت: از آن لحظه به بعد تا همین الانی که چند سال می گذرد و من در جبهه ها هستم خوشبختانه این ...
مروری بر اخبار معارفی رسانه ها/ برگزاری رقابت های شوق تلاوت در عتبات عالیات
همین قدر بگویم که آن شب وقتی آمدم خانه مان شعر گفتم اصلا نمی فهمیدم که شعر است وارد بهشت شدم عجب حال و هوایی شعر نیست منظور چیزی که گفتم باز دارم خواب می بینم انگار در کرب و بلام یک طرف عجب سکوتی حتما یک حکمت صدا از آسمان حتما شهید همت است و دومین شعری که گفتم برای شهدا و سومین کاری را برای عقیله بنی هاشم چون با طیف فضای شعرا آشنا نبودم نمی فهمیدم که شعر می گویم واقعا نمی دانستم که شعر است چون ...
مجموعه 25 داستان خیلی کوتاه جالب و خواندنی
معصومیت جواب داد: مادر اولی ام دروغگو بود اما مادر جدیدم راستگو است. پدر با تعجب پرسید: چطور؟ پسر گفت: قبلاً هر وقت من با شیطانی هایم مادرم را اذیت می کردم، مادرم می گفت اگر اذیتش کنم از غذا خبری نیست اما من به شیطانی ادامه می دادم. با این حال، وقت غذا مرا صدا می کرد و به من غذا می داد. ولی حالا هر وقت شیطانی کنم مادر جدیدم می گوید اگر از اذیت کردن دست برندارم به من غذا نمی دهد و الان دو روز است که من ...
آیا زن امروز همان زن آرمانی اسلام است؟!
مسایل مذهبی نمی شود؛ بلکه نوع تعامل اعضای خانواده و اطرافیان به خصوص پدر و مادر، همه و همه در ذهن فرد به عنوان الگو شکل می گیرد. از این رو ما شاهد این هستیم که دختر و پسر در اکثر مواقع، بعد از ازدواج دچار مشکلات زیادی می شوند. آن چه ما امروز بیشتر شاهد آن هستیم عدم از خودگذشتگی زوجین در مقابل هم است. کم تحملی ها و بی صبری ها در مقابل مشکلات زندگی، در کنار عوامل دیگر، سبب شده ما امروز شاهد آمار بالایی ...
آیت الله قائنی، عارف گوشه نشین نبود/ دوستی رهبری برای ملاک دوست داشتن دیگران بود
: زیاد است، بعد همه زیر خنده زدند، چون معمولاً مرسوم است پدر عروس مهریه را زیاد می کند و بعد ایشان گفت زیاد است، بروید به دخترم بگویید راضی است من 50 سکه را کم کنم؟! دختر ایشان هم گفت: همه اختیارم دست آقا است، هر چه آقا بگوید، من با کمال میل می پذیرم و ایشان مهریه ما را کم کرد. *چند فرزند دارید؟ - یک فرزند دختر *اسمشان؟ - نامش زهرا است. آقا حتی ...