سایر منابع:
سایر خبرها
ماجرای روزی 12 ساعت درس خواندن در کتابخانه حرم امام رضا (ع) / در هرکاری که می کنی بهترین باش!
می شدیم. آزمون دکتری برایم آسان ترین آزمون بود، آن هم به خاطر این بود که از قبل، خود را برای آزمون آماده کرده بودم و فعالیت های پژوهشی زیادی انجام داده بودم. زمانی که دانشگاه قبول شده با توجه به اینکه خانواده تان هم با رشته تان مخالف بودند عکس العمل شان چه بود؟ خانواده ام خیلی خوشحال بودند اصلاً باورشان نمی شد که بتوانم بیایم تا دکتری با رتبه یک کشوری، پدرم می گفت هر رشته ای ...
پگاه مجذوب مرد با نفوذ شهر شد / او نمی دانست شوهرش 3 زن دیگر دارد
های روحی و جسمی دچار مشکلات حادی شده اند. او همین بلاها را بر سر من هم آورد تا جایی که چندین بار قهر کردم و به خانه پدرم رفتم ولی او با تهدید به انتشار تصاویر خصوصی در فضای مجازی، مرا مجبور به بازگشت می کرد. از سوی دیگر، به خاطر نفوذ و موقعیت اجتماعی اش با تهمت و افترا مرا به کلانتری می کشاند تا این که بالاخره مدیران چهره واقعی او را شناختند و اخراجش کردند. اکنون نیز که همه اموالش را به نام دخترش ثبت کرده است، مرا بلاتکلیف گذاشته تا با بخشیدن مهریه به صورت توافقی از او جدا شوم. حالا به حرف های پدر و مادرم رسیده ام که دیگر ... ...
طعم شیرین شهادت با دهان روزه/ شاید تو را در خواب ببینم + عکس
...> قدرت الله فریدونی ادامه می دهد: تولد محمد مهدی پس از 3 دختر اتفاق خیلی خوبی در زندگی ما بود. او از همان کودکی متفاوت با هم سن و سالانش زندگی می کرد. در محله ما اغلب اهالی کارگری می کردند و تنها من فرهنگی و در آموزش و پرورش مشغول به کار بودم و این روی رفتار و منش محمد تاثیر زیادی داشت و باعث شده بود که هوای دوستانش را بسیار داشته باشد، او از کودکی دوستانش را به خانه می آورد و چندین ساعت به اتاق خود می ...
گر زلف پریشانت در دست صبا افتد
به آسمان تهران می رسید و چند ثانیه بعد، صدای انفجاری مهیب در فضا می پیچید... آخر شب بود که موشک دیگری از راه رسید، خط آتش آن نشان می داد که به سمت کوه های شمال تهران می رود و بعد... انفجاری مهیب در همان حوالی... دوستی که در کنارم بود با رنگ پریده پرسید؛ جماران؟!... هر دو به دلشوره افتادیم... با برادران سپاه در جماران تماس گرفتیم.... خبری نبود. راستی اگر آن شب یکی از موشک ها به جماران و خانه محقر و ...
با بخشش به روستایم جان دادم
. در تلاش بود که به من هم آسیب برساند اما در نهایت خودش را فراری داد. مادرم را که هنوز جان در بدن داشت، در آغوش گرفته بودم که لحظاتی بعد پدر سالخورده ام با سر و صورتی خون آلود خودش را کشان کشان به خانه رساند. پیرمرد حوالی ساعت یک نیمه شب برای سرکشی از منزل به بیرون از ساختمان رفته بود که داماد مان به او هم حمله ور شده بود و ضربات متعددی را نیز به پدرم وارد کرده بود. بله، درست شنیدید قاتل پدر و ...
عکس پسرش را پاره کرد تا دلبسته دنیا نشود
امام حسین(ع) را به زبان بیاوری آن وقت شروع می کرد به مرثیه خوانی. بنابه گفته های اصغر معرفت، همکار خبرگزاری فارس، صدای محمدرضا خستگی را می زدود و دل هر مشتاقی را به تپش می انداخت. آقای معرفت دوستی خود با شهید باصر را به زمان دانشگاه ختم کرد؛ یعنی روزی که محمدرضا باصر از دانشگاه کاشان قبول شده و عزم سفر به این شهر می کند. آقای معرفت تعریف می کرد که بعد از انقلاب ...
مصطفی نوشت؛ مبدا پیش خدا و مقصد قطعه 28
باردار بودم هم زمان درس هم می خواندم. آن روز باید کلاس می رفتم، ولی از صبح که بیدار شدم حال عجیبی داشتم. حالم اصلا خوب نبود و دلیل آن را هم نمی دانستم، دلشوره و اضطراب زیادی داشتم، در منزل ماندم. بعدازظهر خبر دادند به منزل پدرم بروم. با این که به خاطر شرایطی که داشتم همه رعایت حالم را می کردند ولی همان اول که اسم مصطفی را آوردند، فهمیدم شهید شده است. مصطفی ما را برای شهادت خودش آماده کرده بود ...
هنوز هم بهترین لذت زندگی ام مطالعه است
...> مادربزرگی داشتم که چشم هایش را براثر بیماری از دست داده بود اما قبل از آن باسواد شده بود و قرآن و زادالمعاد و چند کتاب دیگر را حفظ بود. او بعد از نابینایی به راحتی مطالب را به یاد می آورد و درباره اش صحبت می کرد. این مادربزرگ قصه گوی خوبی هم بود و چون اولین نوه اش بودم وقت بیشتری را درکنارش می گذراندم. برایم جالب بود که چطور با چشمان بسته مطالب زیادی را به یاد می آورد و همیشه تحت تاثیر دانایی اش ...
عشق های جالب ناصرالدین شاه و وسواس های عجیب او
خوشروی خوش ادای خوش حرف تربیت شده در دستگاه خود زیاد داشته باشند. ماجرای دختر باغبان باشی و یاد جیران اتفاق افتاده که یک خواهر زن شاه شده خواهر جوانترش برای دیدار خواهر به حرم خانه رفته، شاه طالب خواهر دوم هم شده بود. جمع بین دو خواهر شرعا ممنوع است، شاه مدت خواهر بزرگتر را می بخشید و بدون این که او را از حرم خارج کند، خواهر کوچکتر را صیغه می کرد و بعد هر وقت هوای خواهر اولی به ...
توصیه های جاودانه بانوامین به بانوان
سوالات جامعه در مورد جایگاه زن در اسلام و... شروع به آموزش و نوشتن کتب مختلف کرد. این مصاحبه بانوامین در کتاب روش خوشبختی منتشر شده است. - لطفا قبل از هرچیز، در مورد زندگیتان، تحصیلاتتان و به طور کلی گذشته ای که عقیده داریم سراپا افتخار است شرح کوتاهی بفرمایید. شرح زندگی ام خیلی عادی است و حادثه مهم و چشم گیری نداشته است. در 15 سالگی ازدواج کردم و مشغول خانه داری و بچه ...
تجاوز مرد به زن غریبه جلوی چشمان زنش!
زندگی می کرد. مهلا دختر خوب و نجیبی بود که عروس خانواده ما شد. من هم از همان روزهای اول رفت و آمدهای فامیلی مان که برادر مهلا را دیدم عاشق و شیفته او شدم. با این که فهمیدم او از همسرش جدا شده و یک پسر 10 ساله نیز دارد اما عشق مهیار مرا چنان کور و کر کرده بود که هیچ چیز برایم مهم نبود و تنها به ازدواج با او می اندیشیدم. برادرم زندگی خوب و آرامی را در کنار همسرش می گذراند، من هم ...
ناگفته های تلخ مرد 35 ساله مشهدی/ رفتارهای زشت جمیله راز شومی را فاش کرد !
بستگان شوهر خواهرم ازدواج کردم. او زنی مطلقه بود و در روستا زندگی می کرد و من فقط به امید داشتن فرزند بعد از پنج سال زندگی مشترک با کبوتر ، او را به عقد خودم درآوردم و منزلی در شهر برایش اجاره کردم اما جمیله خیلی زود سرناسازگاری با کبوتر گذاشت و آزار و اذیت هایش شروع شد از طرفی جمیله باردار بود و من باید از او حمایت می کردم به همین دلیل بیشتر اوقاتم را در کنارش می گذراندم و هر آن چه را دوست داشت برایش ...
از محله سیدی مشهد تا هیات علمی دانشگاه تهران/ کارهای سخت باعث شد قدر درس خواندن را بیشتر بدانم
اختراع و.... در مقطع کارشناسی ارشد فعالیت زیادی داشتم، چون که هدفم شرکت در آزمون دکتری بود. سالی که از کارشناسی ارشد فارغ التحصیل شدم در آزمون دکتری شرکت کردم و در سال 1390 در آزمون رتبه یک آوردم. از سال 1390 الی 1394 در مقطع دکتری در دانشگاه تهران مشغول به تحصیل بودم، البته در سال آخر تحصیل فرصت مطالعاتی را در کشور آلمان گذراندم. در آن سال ها دانشگاه تهران هم رشته مهندسی صنایع مبلمان ...
مسلمانان هنوز پیامبر را درست نشناختند/ مسجد جای دنیاطلبی و چک و چانه زدن برای دنیا نیست
خدا زن و بچه را رها کرده و به بیابان رفته، غذا نمی خورد، اینقدر خائف از خداست که سرش همیشه پائین است اصلاً از خوف خدا سرش را بالا نمی آورد، فرمود این تبعیت از پیامبر نکرده، آن پیامبری که در اعلی درجه عشق به خدا و ترس از خدا بود، ازدواج کرد زندگی داشت گوشت می خورد، عسل می خورد، با مردم مراوده داشت، بعد هم فرمود ببینید خشوع در قلب است، اگر من آمدم ظاهرم را طوری درست کردم، مردم بدانید من خیلی از خدا می ...
بهمنیار: مدال طلای المپیک برای من آرزو نیست
اینکه خودش در بخش کاتا تمرین می کند، مربیگری هم می کند. * درباره مسابقات جهانی بگو. مسابقات جهانی اسپانیا اولین حضور من در رده سنی بزرگسالان بود و واقعاً تجربه این مسابقات حس خیلی خوبی داشت. من قبل از مسابقات نیز اطمینان داشتم که روی سکو می روم، اما در مورد رنگ آن مطمئن نبودم. حالا خوشحالم که انتظاری که از خودم داشتم نتیجه داد، اما این تازه اول راه است و باید به فکر مدال های خوش رنگ ...
تازه عاشق شده بودم ...
مهدی لطفی پناه*؛ تازه عاشق شده بودم. عاشق نشستن؛ عاشق آینه کوچک اتاق بزرگم. عاشق تنهایی؛ امّا تنها نبودم. دوستانم با من بودند و وجودشان اتاقم را گرم می کرد. تازه مفهوم احساس را، غرق شدن را، تشنه بودن را، تازگی را، رازقی را و فهمیدن را، درک کرده بودم. تازگی ها بود که برای مشاهده، خواندن و دانستنِ کلمات بعدی، سطور بعدی و صفحات بعدی دغدغه داشتم. تازه داشتم با همه کتاب هایی که دوستشان داشتم دوست می ...
بیوگرافی برناردو برتولوچی؛ کارگردان اسطوره ای سینما
... در ابتدا برتولوچی دوست داشت که مانند پدرش شاعر شود. او ابتدا با ادبیات در دانشگاه رم کار هنری خود را آغاز کرد و پس از مدتی برای نوشتن اولین کتاب اش جایزه Viareggio Premio و چندین جایزه معتبر دیگر نیز دریافت کرد. پیر پائولو پازولینی فیلمساز بزرگ ایتالیایی برای انتشار نخستین کتاب برتولوچی کمک فراوانی به او کرد. اندکی بعد برتولوچی دانشگاه را بدون فارغ التحصیلی رها کرد. ...
طالع بینی های آذرماه (خورشیدی، هندی و چینی)
. او یک فمینیست دوآتشه است و بدش می آید که بخواهید با او همیشه از چیز های پیش پاافتاده صحبت کنید. به نظر خودش زن است و حقوقی خاص خود دارد. او از صحبت درباره عقایدش نمی ترسد و با تلاش کار خارج و داخل خانه را با هم تلفیق می کند. برای تحریک ذهنش باید تمرکز داشته باشد، در غیر اینصورت دمغ و پکر می شود. اصلا محدودیت برای کلیه متولدین برج آذر مضر است. اگر هم با کسی ازدواج کند که نتواند او را به همان ...
واروژان شاخصه پوست اندازی موسیقی ایران در دهه های 40 و 50 است
انتشار کتاب واروژان کار تمام شده است؛ در حالی که من ادعا دارم با متولدشدن کتاب واروژان یا هر کتاب تاریخی درباره هر پدیده ای، تازه شرایط تحقیقی و تحلیلی آغاز می شود. در هر حال خوشبختانه این کتاب منتشر شد و آن خواسته اولیه تحقق پیدا کرد؛ مساله مهم تر این است که من همچنان منتظر هستم تا بعد از این، شاهد شکل گیری مطالعات بیشتر بر مبنای اطلاعات شکل گرفته در این کتاب باشم. چنانچه به گمان من محورهای ...
آیت الله فاضل لنکرانی: مسلمانان هنوز پیامبر را درست نشناختند/ مسجد جای دنیاطلبی و چک و چانه زدن برای ...
از خدا زن و بچه را رها کرده و به بیابان رفته، غذا نمی خورد، اینقدر خائف از خداست که سرش همیشه پائین است اصلاً از خوف خدا سرش را بالا نمی آورد، فرمود این تبعیت از پیامبر نکرده، آن پیامبری که در اعلی درجه عشق به خدا و ترس از خدا بود، ازدواج کرد زندگی داشت گوشت می خورد، عسل می خورد، با مردم مراوده داشت، بعد هم فرمود ببینید خشوع در قلب است، اگر من آمدم ظاهرم را طوری درست کردم، مردم بدانید من خیلی از ...
تجاوز مرد به زن غریبه جلوی چشمان زنش! / مهیار من را عذاب می داد! + جزییات
گرفت با دختری ایرانی ازدواج کند که در همسایگی ما زندگی می کرد. مهلا دختر خوب و نجیبی بود که عروس خانواده ما شد. من هم از همان روزهای اول رفت و آمدهای فامیلی مان که برادر مهلا را دیدم عاشق و شیفته او شدم. با این که فهمیدم او از همسرش جدا شده و یک پسر 10 ساله نیز دارد اما عشق مهیار مرا چنان کور و کر کرده بود که هیچ چیز برایم مهم نبود و تنها به ازدواج با او می اندیشیدم. برادرم ...
خانواده "شهید شادمان مرادی": متعهد به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی هستیم
، نگاه به نگاه قامت فرو خفته عروس و نوه اش بست و گفت: چیزی نمی خواهم... ما تنهاییم... تحمل این رنج از توانمان خارج شده... فراموش شده ایم... داغ فرزندم با هیچ چیز تسکین نمی یابد... دلم از دنیا گرفته... ما با یه دنیا درد و غصه تنها مانده ایم... سیاهی شبمان تمامی نداره... جگرگوشه ام از دستم رفت... هر نفسم با خون دل بالا می آید و با اشک دیده پایین می رود... همه زندگیم رفت... باورم نمی شود که بعد شادمان ...
یک قدم از عاشق شدن تا فارغ شدن
.... گفتند تازه رفته ای دانشگاه و صبر کن شاید مرد بهتری سر راهت قرار گرفت اما من گفتم سهند را می خواهم. فکر می کرد می داند مسئولیت زندگی یعنی چه و باید آن را برعهده بگیرد اما حالا می گوید که اشتباه فکر کرده بوده: فقط چند وقت از ازدواج مان گذشته بود که دیدم نه اهل کار کردن است نه می فهمد که مسئولیتی در زندگی دارد. هنوز درس مان تمام نشده بود اما کارهای دستی را که خودم انجام می دادم مثل ...
چشم همسایه را دربیار
سلامت نیوز : 300 میلیون تومان خرج جهیزیه عروسی شد که به قول خودش می خواست چشم همسایه، خواهرشوهر و دختر خاله را در بیاورد؛ به سال نکشیده هم طلاق گرفت و با جهیزیه به خانه پدر بازگشت. به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایرنا، مجبور بودم خانه را بفروشم؛ هزینه خرید سرویس چوبی که حداقل برای جهاز دخترم 70 میلیون خرج بر می داشت را نداشتم، کنار آنها باید فکری هم برای لوازم برقی مورد نیاز آشپزخانه و ...
جنجالی ترین جدایی های زوج های هالیوودی
اشتباه نکرده و بیگ شان و گرانده خیلی زود نامزدی خود را اعلام کردند. ریورا در کتاب خاطراتش در این مورد چنین گفته است:" زمانی که وی در سفر بود ما برای پنج روز متوالی با هم دعوا داشتیم و سپس روزی که وی به لس آنجلس بازگشت گفت که دیگر نمی خواهد مرا ببیند" در واقع بعد از این اتفاقات ریورا که یک کلید یدکی از خانه ی بیگ شان داشت به صورت بی خبر خانه ی او رفته و با آریانا گرانده مواجه می شود و می فهمد که ...
از ایران یک جست و جو
شروع کردیم. در دوره هشتم این جشنواره من دبیر جشنواره بودم و آقای عطائی مدیر اجرایی بودند و تجربه خوبی با هم داشتیم. کورش عطائی: جشنواره خرداد 1390آغاز می شد و البته حواشی زیادی هم داشت چون گروهی چندان مایل نبودند این جشنواره بعد از وقایع سال 88در دانشکده ادامه یابد و ما برای این مهم خیلی تلاش کردیم. بعد از آن با هم یک فیلم دانشجویی مشترک ساختیم و خلاصه این موارد ما را به هم نزدیک تر کرد. ...
گرگان| دلتنگی های 40 ساله مادر و خانه ای که هنوز بوی حجت الله را می دهد+فیلم
انقلاب ناشناخته مانده است داغی که برای مادر هنوز هم تازه است. روزی که جوانش به عشق امام رفت و دیگر برنگشت و مادر 40 سال است که لحظه رفتنش را خوب به خاطر دارد. شب ها نوارهای امام را به خانه می آورد. من و خواهرانش را جمع می کرد و می گفت بیایید ببینید شاه چقدر جنایت در کشور انجام داده است . این ها بخشی از گفته های صدیقه است. فرزندش حجت الله عباسی که آن زمان 25 سال ...
داستان دستان درمانگر
حسن حسن زاده | شوق خدمت به مردم، مسیرهای صعب العبور روستاهای دورافتاده چهارمحال و بختیاری را برایشان هموار می کند. آنها جاده های ناهموار را برای نجات زنی باردار و یا مرهم گذاشتن روی دردهای سالمندان روستایی پشت سر می گذارند تا دلگرمی روستاییان مناطق محروم استان باشند. پزشکان و پرستاران داوطلبی که سلامتی پدربزرگ ها و مادربزرگ های روستایی آرزو ی شان است و امدادگرانی که بی محابا به دل خطر می زنند تا ...
واکنش برادر زاده ی صادق هدایت به برنامه ی شبکه سه
خشم گفت: کی جاکشی کردند و خانم آوردند که من رد کردم و نپذیرفتم؟ منتظرند به شهر نو بروم، یا توی خیابان زاغ سیاه زن و دختر مردم را چوب بزنم، وشگون بگیرم و فحش بشنوم تا معلوم شود دشمن زن نیستم! (نقل از یزدان بخش قهرمان) سینماگر اصرار زیاد داشت که صادق هدایت هم جنس باز بوده. البته من می گویم که چنین نیست او در پاریس یک معشوقه فرانسوی داشت و چون در خانه پدر این دختر اطاقی داشت به دختر بسیار ...