شوهرم به خاطر اعتراضم، من از خانه بیرونم انداخت
سایر خبرها
پایان فرار 32 ساله قاتل زن همسایه
روز که مقابل در خانه خواهرم نشسته بودم، یک موتوری را دیدم که مقابل خانه پیرزن همسایه آمد و 250هزار تومان پول به او داد. همان موقع پیرزن به داخل خانه رفت و دقایقی بعد همراه با بزش به داخل کوچه برگشت.او مقداری علف به بزش داد و به خانه برگشت. وی ادامه داد: من کنار دیوار نشسته بودم و نگاه می کردم. همان موقع فکر سرقت پول های پیرزن به سرم زد و تصمیم گرفتم وارد خانه او بشوم، دست و پایش را ببندم ...
قتل در 18 سالگی محاکمه در 50 سالگی
تیر سال 96 در آژانسی در شرق تهران بازداشت شد. پسر نوجوان که حالا مردی 50 ساله و صاحب همسر و دو فرزند بود به پلیس آگاهی منتقل شد و در بازجویی ها به قتل پیرزن اعتراف کرد و گفت: زمان حادثه 18 سال سن داشتم و در یاغچی آباد زندگی می کردم. پدرم وضع مالی خوبی نداشت. روزی با او درگیر شدم و او مرا از خانه بیرون کرد. به خانه خواهرم در عبدل آباد رفتم تا چند روزی آنجا بمانم. در این مدت متوجه شدم ...
بسیجیان یکبار مصرف و مرزهای لعنتی
اندامم افتاد. اولین بار بود با چنین موضوعی مواجه شدم مرگ و مهمتر از آن کشتن دیگری. ترسو بودم؟ شاید، نمی دانم، اما من نتوانستم، دیگری اما رزمنده دیگر توانست. در برابر چشمان خاک گرفته ام، دو مرد با اندامی تنومند، لرزان و ملتمس و بیچاره و بی پناه، با ناله ای جانسوز،چون شاخه ای از درخت، کنده، شکسته و بر خاک افتادند. تمام شد. دیگر اثری از دلهره نداشتند. خوابیده بودند. ساعت و انگشتر و ...
رشید مظاهری: پرسپولیسی نبودم و نیستم
واقعاً نفهمیدم که چه شد؛ نه تماسی با من گرفتند و نه چیزی. من در همه این سال ها در مراسم بهترین ها بودم، اما وقتی این شرایط را دیدم، ناراحت شدم. باز هم تأکید می کنم که اگر دستکش طلا را در خانه من هم بیاورند، باز هم نمی گیرم. همین که دستکش تراکتور را دارم، برایم کافی است. * علی دایی آخر مردانگی است بهترین دوستت چه کسی است؟ رفیق فوتبالی که خیلی با هم رفیق باشیم، من هیچ وقت ...
حسینی که سردار سلیمانی از او گفت، که بود؟! + فیلم و تصاویر
. و هرگز از این اطمینان به او پشیمان نشدم. وصف سردار سلیمانی از سردار شهید یوسف اللهی در روز تشییع جنازه شهید پدر شهید یوسف اللهی نیز با ذکر خاطره ای از شب ولادت او می گوید؛ روز های بهار سال 1340 که با ماه مبارک رمضان مقارن شده بود. شب احیا بود ومردم برای مناجات به مساجد می رفتند. اما من به خاطر حاج خانم که باردار بود می بایستی در خانه بمانم آسمان پوشیده از ابر بود و ...
روایت تسنیم از شهیدی که دردانه اش را به حضرت رقیه (س) سپرد و به جنگ داعش رفت
برایش به گونه ای دیگر رقم خورد. نخستین باری که قصد رفتن داشت، باردار بودم، با هم بیرون رفتیم و سر صحبت را باز کرد تا آنجا که رسید به مظلومیت حضرت زینب (س) و رنج هایی که در کربلا کشیده بودند. بدجور دلم لرزید؛ فهمیدم علت بی قراری های گاه و بی گاهش چه بوده و چه در سر دارد. بالاخره خودم را راضی کردم، اما مأموریتش به دلایلی لغو شد. وی بیان کرد: اواسط ماه مبارک رمضان سال 1393 به عراق اعزام ...
مداحی، شغل من نیست/ من دیوانه حسینم
...> بخودم که آمدم یک لحظه متوجه شدم جوان های مجلس نیز با من همراهند و مجلس بهم ریخته است. آرام بودم دیگه برام مهم نبود کسی بابت دیوانگی ام مسخره ام کند. ناگهان میان جمعیت حسین دیوانه را دیدم که وقتی همه گریه می کردند، مرا برانداز می کرد و لبخند می زند. یک لحظه نگاهم به نگاهش گره خورد. هیچ وقت درکش نمی کردم حتی دیوانگی اش را. بزرگ ترها دعوایش می کردند و کوچکتر ها مسخره اش می کردند. در یک چشم ...
فرجام ازدواج هنر و سیاست
مهناز افشار طلاق گرفت! مهناز افشار با انتشار استوری در صفحه اینستاگرامش، با اعلام جدایی از همسر خود نوشت: هر آدمی ضعیف یا قوی یک وجودی داره. ولی وقتی تصمیم می گیری یک مادر مجرد باشی باید دوتا وجود داشته باشی و اونارو برای خودت و فرزندت قوی تر هم بکنی . این خبری بود که روز گذشته منتشر شد. مهناز افشار مدتی است که در آلمان به سر می برد و اعلام شده بود ورکشاپ بازیگری در آنجا برگزار می کند و هنوز نیامده است. البته با مرور آنچه افشار در ماه های اخیر منتشر کرد خبر جدایی او از یاسین رامین چندان غیرمنتظره نبود به ویژه 30 مرداد که گفت: من به یک دلیل بزرگ به وطنم برمی گردم؛ پدرم آنجا خاک است، مادرم آنجا نفس می کشد و از همه مهم تر ریشه من در آنجاست و از سوی دیگر 31 شهریور چنین توئیت کرد: تصمیم گرفتم صدای هیچ دردی از جامعه و انسانی نباشم و فقط به خودم و زندگیم برسم! مثل خیلی ها تا اطلاع ثانوی خدانگهدار و همان روز در توئیت دیگری نوشت: و منو ببخشید که باید اعتراف کنم که خسته شدم. دم رفقای خوبی که پیدا کردم گرم و همچنان دوستشون دارم و دم اونایی هم که هرچی خواستن گفتن و زدن هم، گرم. اینم بدونین گاهی باید خودت نباشی و شبیه بقیه بشی که شاید بیشتر قدر خودت رو بدونی. ارادتمند مهناز . ...
برگشتم تا وطنم را پیدا کنم
به ایران برگشتم خانه مادربزرگم بودم. یکی از چیزهایی که خیلی دوست داشتم ببینم جاهای دیدنی ایران همچون شهرهای اصفهان، شیراز، همدان و... بود. آرزو داشتم به ایران برگردم و به زیارت امام رضا(ع) بروم که این اتفاق افتاد و من سفری هم به مشهد داشتم. بخشی از خواسته قلبی ام در این سفر دیدن بازیگران قدیمی و همبازی های مادربزرگم بود که خوشبختانه مهیا شد. بزرگانی چون آقای ناصر ملک مطیعی،آقای ایرج قادری را از ...
پیشنهاد شرم آور صدف طاهریان به تتلو + عکس های دیده نشده
– 1390 ● دارکوب – 1390 ● مثل یک خواب – 1391 فیلم کوتاه ● فیلم کوتاه برای همسرم – 1391 صدف طاهریان مدل لوازم آرایشی ترکیه ای شد صدف طاهریان که فعالیت سینمایی خود را از سال 1390 با فیلم هیچ کجا هیچ کس آغاز کرده بود در آبان ماه 94 چندین عکس متفاوت با عکس های قبلی اش و بدون حجاب در شبکه اجتماعی اینستاگرام منتشر کرد و بعد قصد مهاجرت به ...
عمران صلاحی؛ خالق اشعار طنز و فکاهی
دوران زندگی عمران صلاحی را می توان در این موارد خلاصه کرد: 1. نوشتن آثار متنوع در زمینه های مختلف به ویژه طنز. 2. انتشار کتاب ها و مجموعه های شعری 3. حضور چشمگیر در عرصه مطبوعات به ویژه مجله های توفیق و گل آقا 4. سفر به شهرها و کشورهای متعدد برای شرکت در همایش های ادبی. عمده شهرت صلاحی در سال هایی بود که برای مجلات روشنفکری آدینه، دنیای سخن و ...
مراسم ازدواج دوم فرزاد حسنی پس از جدایی از ازاده نامداری + بیوگرافی و عکس
ما فقط 10 ماه طول کشید. من بعد از آن اتفاق دچار نوعی ترس شده بودم که دیگر نمی توانستم ایشان را حتی یک ثانیه ببینم و حتما باید نفر سومی حضور می داشت. * یعنی پس از آن ماجرا دیگر همدیگر را ندیدید؟ تا زمان اجرای برنامه سال تحویل 93. پرده پنجم: روزگار تلخ * شما به فاصله یک ماه بعد از اجرای برنامه جدا شدید و دیگر همدیگر را ندیدید؟ بله. حتی روز جدایی ...
کتاب زیر نور مهتاب در بیرجند رونمایی شد
دفاع مقدس نوشته شده است، با حضور خود این جانباز سرافراز و جمعی از آزادگان و خانواده آنها در بیرجند برگزار شد. رخشانی سال 62 در حالی که دانشجوی دانشگاه تربیت معلم شهید خورشیدی مشهد بود، از همان دانشگاه به سمت جبهه غرب اعزام شد. او می گوید: تک پسر خانواده بودم و به همین دلیل مادرم دلش نمی آمد که فرزندش برود، اما من از دبیرستان عاشق جبهه بودم، خیلی از هم کلاسی های من در دانشگاه به جبهه رفته ...
منصور دل ها / شهیدی که آرزویش تأسیس مرکز فرهنگی بود
، تأهل گزید و با همسر شهید آقامهدی ظل انوار پیمان ازدواج بست . ثمره این ازدواج پسری بود که شهید خادم صادق بیاد خاطره قهرمانی های شهید مهدی ظل انوار او را محمد مهدی نام نهاد. سرانجام این عاشق شوریده و این جانباز خستگی ناپذیر ، در اول آبان ماه 1372 در حین انجام مأموریت در حوالی شهرستان دلیجان دعوت حق را لبیک گفت و به دیدار حضرت دوست شتافت. چند روز بعد بر دستهای مردم قهرمان پروری که رشادتها و ...
دفاع مقدس؛ حماسه ای تاثیرگذار در تاریخ معاصر
مقدس و دیگری در دفاع از حرم به شهادت رسیدند، می نویسد: مادرم وقتی فهمید جواد شهید شده است، به کما رفت. هشت روز در کما بود و خدا عمر دوباره به او داد. از سال 67 که جمال شهید شد، مادرم خانه نشین شد. بعد از شهادت جواد بدتر هم شد و خیلی دلتنگی می کند. تنها زندگی می کند و مدام در حال گریه است. با آنکه دکتر گفته بود نباید گریه کند، اما دست خودش نیست. ما پنج فرزند بودیم؛ سه برادر و دو خواهر ...
احمد می خواست سفیر اسلام برای غرب باشد
مرخصی می آمد از خاطرات جبهه برایتان تعریف می کرد؟ هر بار که از جبهه می آمد به دیدار دوستان و بستگان می رفت و حلالیت می طلبید. خوشحال بود و از روز های پرحماسه برایمان صحبت می کرد. بعد از اینکه حکم فرمانده تانک را به احمد دادند، به گرمسار آمد و با هم به دامغان رفتیم، مصادف با محرم بود. خودش احساس می کرد که این خداحافظی آخر باشد. برای همین به دیدار همه فامیل رفت. 15 یا 25 آبان ماه سال 1359 بود که ...
شریک 60ساله اسدالله
گفتیم ما از کنار هم تکان نمی خوریم، چیزی از هم پنهان نمی کنیم. اسدالله معمولا عصبانی بود و من خونسرد. همین چند روز پیش در مراسم ختم اسدالله، فردی به من گفت می دانی چرا شما 65 -60 سال با هم بودید؟ چون او کوه آتشفشان بود و تو کوه نرمش بودی. من از اولش آرام بودم حتی در خانه هم آرامم. تا حالا نشده با همسرم هم سر مساله ای بحث کنیم. همیشه کوتاه می آیم و معذرت خواهی می کنم و زود به بحث خاتمه می ...
وسط هفته در گلزار شهدا چه می گذرد؟/ یک روز در میان از بندرانزلی به دیدار شهدا می آیم!
اشاره به عکس کوچکی که در دست دارد، می گوید: هیچی نمی دانم! این عکس را حدود یک ماه قبل، اتفاقی در ماشینم پیدا کردم. امروز آمده ام ببینم صاحبش کیست. اصلاً نمی دانم آن روز این عکس از کجا آمده بود داخل ماشین من! روی عکس نوشته بود: شهید احمد پلارک . به خانه که رفتم، همسرم گفت قبلاً اسم این شهید را شنیده. در اینترنت جست وجو کرد و آنجا با داستان این شهید آشنا شدیم؛ اینکه مزارش همیشه بوی عطر می دهد و ...
فیلم کامل گفتگو با سرلشکر سلیمانی درباره ی جنگ 33روزه
به طور کامل در این 33 روز در لبنان ماندم. بعد از اینکه جنگ تمام شد، من به ایران برگشتم و باز در جلسه ی مشابه همان جلسه ی مشهد اما این بار در تهران، در محضر رهبر معظم انقلاب که همه ی سران قوا هم بودند و مسئولین اصلی حضور داشتند، گزارشی از آنچه گذشت که بخشی از آن هم منتشر شده بود، منتقل کردم. ضمن اینکه من در لبنان هم که بودم، به صورت روزانه از خط امن گزارشاتی به تهران می فرستادم و مسئولین به این شکل ...
سردار قاسم سلیمانی وناگفته های اتاق عملیات جنگ 33 روزه
...، او رسیده بود با من تماس گرفت گفت بیا من رفتم، آن وقت با بیسیم راکال بود، من اهواز بودم تماس گرفت من رفتم آنجا گفت اکبر موسایی پور و صادقی رفتند من برگشتم. من خیلی ناراحت شدم. گفتم ما شروع نکردیم دشمن از ما اسیر گرفت. این عملیات لو رفت. با عصبانیت این حرف را بیان کردم. من ماندم آن شب آن روز ماندم آنجا، بعد برگشتم آن جبهه های متعدد داشتیم دوباره با من دو روز بعد تماس گرفت. گفت بیا، من رفتم ...
کرامات امام رضا(علیه السلام) به روایت اهل سنت
پی شگویی امام این اتفاق افتاد. [16] 7. همسرت دوقلو می زاید بکر بن صالح می گوید: نزد امام رضا (علیه السلام) رفتم و به وی گفتم: همسرم که خواهر محمد بن سنان از خواص و شیعیان شماست حامله است و از شما می خواهم دعا کنید تا خداوند فرزند پسری به من دهد. امام فرمود: دو فرزند در راه است. از نزد امام رفتم و پی ش خود گفتم: اسم یکی را محمد و دیگری را علی می گذارم. در این هنگام امام مرا ...
روایت تسنیم از بی تابی ها ی دختر شهید امنیت "یونس امیری"؛ درد و دل زینب کوچولو با عکس پدر + فیلم
خودم که عادت کرده بودم بعد از 16، 17 روز همسرم بیاید زینب هم همین طور بود . روزهای اول که هرکسی در خانه را می زد می دوید و در را باز می کرد و می گفت بابا، تا حدود 5،6 ماه هم شبانه روز فقط گریه می کرد زمانی که دلتنگ پدر می شود فقط در گلستان شهدا آرام می گیرد. الان می داند که دیگر جسم پدرش نیست ولی خیلی وقت ها دیدم که با عکسش صحبت می کند. اما در حال حاضر تنها دارایی و یادگاری مرضیه از همسر ...