سایر منابع:
سایر خبرها
معمای ترکیه و نظام جهانی
بتواند مبنای تحلیل و پیش درآمد تحولات اساسی ارزیابی شود اما اظهارات اخیر آقای اردوغان چندان موضع گیری جدی ای نیست که ممکن است 24 ساعت بعد دقیقا برعکس آن عملی شود. صرف نظر از کاراکتر عوام گرای اردوغان، که سیاست را تا حد زیادی در این کشور به یک موضوع شخصی بدل کرده است، باید به هویت ملی، موجودیت ارضی، موقعیت ژئوپلیتیک و ساختار امنیت ملی ترکیه هم توجه کرد. استراتژی امنیت ملی ترکیه، پویایی ها و ...
سه جانبه گرایی در تصمیم گیری ها رعایت نمی شود
هزینه می شود. چمنی در ادامه، گفت: متاسفم که مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی نظر رئیس جمهور در مورد شستا را اجرایی می کند بدون اینکه استقلال سازمان تامین اجتماعی را درنظر داشته باشد. این در حالی است که سازمان تامین اجتماعی یک نهاد عمومی غیردولتی است و از بودجه عمومی ارتزاق نمی کند؛ با این حال مکلف است که نظر دولت را اجرایی کند. رئیس کانون عالی انجمن های صنفی کارگری با اشاره به ...
کارگری در آلبلاغ برای هر کیلو سنگ معدن 5 هزار تومان است
باخبر شدند، با سختیِ تمام این مسیر را طی می کنند؛ در شرایط ناایمن تونل حفر می کنند؛ سرب و روی برداشت شده را با الاغ و قاطر یا از طریق کولبری از ارتفاعات پایین می آورند؛ هر فرد 10 کیلوگرم و بیشتر سنگ سرب و روی را بر شانه به پایین کوه می کشد و بعد به دلالان بازار در زنجان می فروشد. پرسود بودن این مواد معدنی، بازار برداشت سرب و روی از آلبلاغ را داغ کرده است. طبق اظهارات مدیرکل حفاظت محیط زیست خراسان ...
سند پرداخت مطالبات استراماچونی منتشر شد/ انتظار بازگشت آندره
گروه ورزش " تیتریک " ؛ سایت باشگاه استقلال نوشت: بعد از تلاش های گسترده در یک هفته گذشته توسط اسماعیل خلیل زاده، سرپرست باشگاه استقلال و پیگیری ها و هماهنگی های موثر وزارت ورزش و جوانان و وزارت امور خارجه، پرداخت مطالبات آندره آ استراماچونی سرمربی تیم از طریق مجاری قانونی و طی چک صادر شده توسط بانک مرکزی ایتالیا (عکس) انجام شد. 1- پیرو ترک تیم استقلال توسط استراماچونی و بازگشت به ...
معرفی کشورهایی که ارتش ندارند !
قرون نوزدهم و بیستم توسط کشورهای متعددی تصاحب شده بود، بعد از جنگ جهانی دوم، منطقه ی امن سازمان ملل متحد اعلام شد. در سال 1968، این جزیره ی کوچک استقلال خود را به دست آورد. نائورو با داشتن نزدیک به 10 هزار نفر جمعیت، هیچ ارتشی ندارد، اما بر اساس یک توافق غیر رسمی، مسئولیت دفاع از آن برعهده ی کشور استرالیا است. 21- نیوئه جزیره نیوئه که در جنوب اقیانوس آرام واقع شده ...
بازگشت آندو به استقلال؟
به گزارش راهبرد معاصر؛ آندرانیک تیموریان، هافبک سابق تیم های استقلال، تراکتور و ماشین سازی که به نظر می رسید از دنیای فوتبال خداحافظی کرده، دیشب در برنامه فوتبال برتر از بازگشت خود به میادین برای نیم فصل دوم خبر داد. او که حتی در کلاس های مربیگری هم شرکت کرده اعلام کرد با تیم استقلال صحبت های اولیه را انجام داده و احتمال بازگشت او به تیم سابقش وجود دارد. آندو در لیگ چهاردهم به شکل نه ...
نیکبخت: باید چه اتفاقی بیافتد که این مدیران نالایق دست از سر استقلال بردارند؟ / یک هفته می گفتند ...
را منتشر کنند و بشود خیلی مسائل را مسکوت نگه داشت. الان مدیر باشگاه در اتاقش دست در بینی اش بکند همه می فهمند. انقدر هوادار را کم هوش و نادان فرض نکنید. نیکبخت در مورد استراماچونی هم گفت: یک هفته است دارند به مردم می گویند دوشنبه می آید ولی دوشنبه هم آمد و رفت و اتفاقی نیافتاد. بعد از چند سال تیم شرایط خوبی پیدا کرده بود و داشت خوب بازی می کرد و برنده می شد ولی این بلا را سرش آورند. وی در پایان یادآور شد: به خدا اگر حرف می زنم دلم می سوزد. فقط هم استقلال را نمی گویم. کل فوتبال ایران را ببینید به چه وضعی انداخته اند. وضعیت تیم ملی هم مثل استقلال است و آن هم بلاتکلیف مانده است. ...
سرپرست باشگاه تراکتور: هواداران در مورد سرمربی آینده تیم مطمئن باشند
. سهرابی در خصوص ناراحتی مالک باشگاه از شرایط اخیر تراکتور، اظهار کرد: آقای زنوزی فردی است که سرمایه اش را به خاطر عشق به وطن در ورزش هزینه کرده است و نباید اجازه دهیم عده ای با هدف سوء استفاده، مسائلی را در سکوها به جریان بی اندازند. سرپرست باشگاه تراکتور ادامه داد: اکنون تیم های صنعتی و تیم استقلال با مسائل و مشکلات مالی مواجه هستند، اما آقای زنوزی 2 تیم را خریداری کرده و با ...
بیرانوند حالا از سفر به هنگ کنگ پشیمان است
ایران ورزشی: بیرانوند که از شروع لیگ شانزدهم به پرسپولیس آمد از همان ابتدا دروازه بانی بی رقیب بود و طی سه فصل گذشته رادوشویچ تنها در مسابقاتی به میدان می رفت که بیرو مصدوم یا محروم باشد. در واقع با وجود اینکه رادو هموطن کادر فنی قبلی پرسپولیس به حساب می آمد اما همواره در نقش آلترناتیو بیرانوند در تمرینات و مسابقات حاضر می شد و همین حالا بسیاری به خاطر رفتار حرفه ای و روحیه عجیب و غریبش که بعد از ...
مهران زند؛ قهرمان معلولی که می خواهد کلیه اش را بفروشد
روزنامه شهروند – محمد باقرزاده: هنوز 6 سالش تمام نشده بود که روزگار از او تصمیم گیری دشواری می خواست؛ مهران زند لشنی سال 76 باید تصمیم می گرفت که برای ادامه زندگی خانواده پدر یا مادرش را انتخاب کند و او پیش از این با مادربزرگش یعنی مادرِ پدرش انس گرفته بود. مهران پس از جدایی پدر [...] روزنامه شهروند – محمد باقرزاده: هنوز 6 سالش تمام نشده بود که روزگار از او تصمیم گیری دشواری می خواست؛ مهران زند لشنی سال 76 باید تصمیم می گرفت که برای ادامه زندگی خانواده پدر یا مادرش را انتخاب کند و او پیش از این با مادربزرگش یعنی مادرِ پدرش انس گرفته بود. مهران پس از جدایی پدر و مادر دیگر آن کودک شاد نبود و بازی هایش از کوچه های دورود در استان لرستان به کنج خانه و همزبانی با مادربزرگی قصه گو و دلسوز کشیده شد. دوری از پدر و مادر، اما پایان تراژدی زندگی کودکی با آرزو های بزرگ نبود و روزگار برای مهران بازی های دیگری هم در چنته داشت. هر چه زمان می گذشت نرمی استخوان مهران هم بیشتر خودنمایی می کرد، اما او مصمم به زندگی و پر از امید و آرزو بود تا نوبت به آن صبح حادثه ساز رسید؛ در آن روز مهران پانزده ساله شال و کلاه کرده بود که به دیدن مادرش برود، اما خودرویی از پشت او را چنان نقش زمین کرد که پس از 13 سال هنوز برخاستن برای او دشوار است. بازی روزگار و خطای پزشکان هر دو پای مهران را به یغما برد و حالا چند سالی است که از آن کودک شاد و پرامید، جسمی ناقص و روحی پر از درد و دل نگرانی به جای گذاشته است. مهران زند لشنی در همه این سال ها در سر سودای ایستادگی و مبارزه داشت و پس از خداحافظی از نیم تنه پایین بدنش، بر فشار های روحی و جسمی مسلط شد. او این بار پرامیدتر از گذشته روی دو دست خود بلند شد و به والیبال نشسته روی آورد. چند بار روی سکوی قهرمانی ایستاد و درست در روز هایی که گمان می کرد امید و روشنی به زندگی اش رسیده است، مشکلات تازه سربرآوردند. مهران در 28 سال گذشته هر چه در توان داشت برای زندگی گذاشت، اما روزگار چندان روی خوشی به او نشان نداد؛ بدعهدی مسئولان و بی توجهی دوستان حالا مهران را به جایی رسانده است که می خواهد کلیه اش را بفروشد و همین چند روز پیش هم برگه اهدای کلیه را پر کرده است. با کِرمی که گوشت بدنم را می خورد، درد دل کردم 27 سال از نام گذاری سوم دسامبر، 12 آذر، به نام معلولان در سازمان ملل متحد و با هدف توجه به مشکلات این گروه از جامعه و آماده سازی زمینه رشد آن ها می گذرد، اما همچنان میلیون ها معلول در ایران و در بسیاری از کشور های دنیا برای ابتدایی ترین نیاز های خود تلاش می کنند. مهران یکی از همین افراد است که سال هاست در آرزوی یک خبر خوش شب و روز را به سختی پشت سرمی گذراند. او تک فرزند خانواده ای است که خیلی زود از هم پاشید و پدر و مادر هر کدام زندگی تازه ای را برای خود برگزیدند. دلتنگی مهران، اما هیچ وقت رهایش نکرد و پس از جدایی پدر و مادر، همواره دلش برای هر دو آن ها تنگ می شد هر چند حالا می داند که زندگی کاری با دلش ندارد: پدرم گاهی اوقات به من سر می زد، اما خودش ازدواج کرده بود و همسرش راضی نبود که من پیش آن ها زندگی کنم و مادرم هم همین شرایط را داشت. دلتنگی من یک چیز بود و واقعیت زندگی چیز دیگر. او، اما همه این روز ها را گذراند تا به پانزده سالگی رسید: 15 سالم بودم که تصادف کردم. صبح زود بیدار شدم که بروم مادرم را ببینم؛ ماشین از پشت به من زد، زمین خوردم و جفت پاهایم شکست، اعزامم کردند به تهران و بیمارستان شفا یحیائیان میدان بهارستان. همان روز سریع من را اعزام کردند. پس از آن روز و با آغاز دشواری های تازه، سختی های گذشته و دلتنگی های کودکی برای مهران تبدیل به روز های خوب زندگی شد: بیمه نبودم، وضع مالی خوبی نداشتم، پدر و مادرم سختی های خودشان را داشتند. سختی زندگی تازه شروع شده بود، ولی همه کمک کردند و به تهران اعزام شدم. گفتند باید پلاتین بگذاریم. برگه رضایت را امضا کرد و پلاتین ها هم به بدن نحیفش اضافه شد، اما درد و دل شوره مهران کم نشد: پلاتین خوب در بدنم جا نگرفته بود. باعث شد که پاهایم بی حرکت بماند و زخم بستر بگیرم. بعد از سه چهار سال فهمیدیم که این درد ها و مشکلات به پلاتین برمی گردد. او پس از عمل، سال های زیادی را روی تخت گذراند، پاهایش سیاه شده بود و نمی توانست قدمی بردارد و همین باعث شد زخم بستر بگیرد: شنیدن این دوران دل می خواهد، آن قدر تلخ و آن قدر سیاه است که هر کسی نمی تواند گوش کند. در همین حد که یک روز به پشت پایم دست زدم و دیدم کرم ها مشغولند. یکی را به دست گرفتم و با هم حرف زدیم. درد دل کردم، بعد هم سرجایش گذاشتم و گفتم بخور این روزی تو است. روز وداع با نیمی از بدن مهران هفت سال را روی تخت گذراند و در همه این سال ها هم مادربزرگش همراه و همدرد او بود: هفت سال آرزو داشتم برف را لمس کنم، باران را لمس کنم و بوی خوش بهار را بچشم، اما همه این تغییرات را فقط از شیشه پنجره می دیدم. سال 92، نوبت به روز دشوار و تصمیمی سرنوشت ساز رسید. مهران انتخاب کرده بود که با پا ها و نیمی از بدنش وداع کند: پاهایم سیاه شده بود و خودم رضایت دادم که قطع شوند. هفت سال روی تخت بودم؛ هفت سال که لحظه لحظه اش سخت و تلخ بود. خانواده می گفتند مهران را بگذارید کهریزک. من همه این ها را می شنیدم و ذره ذره آب می شدم و خجالت می کشیدم که چرا سرنوشت مهران باید این باشد؟ چرا یک اشتباه باید من را به اینجا برساند. اما مادربزرگم لحظه ای تنهایم نگذاشت. مهران تصمیمش را گرفته بود، اما پزشکان نظر دیگری داشتند: می گفتند اگر پاهایت قطع شود خونریزی شدید باعث مرگت می شود، چون زخم بستر هم داری و این خون اگر به بالا و قلب برسد حتما می میری، پزشکان متخصص زیادی به من می گفتند و به همین دلیل این پروسه هفت سال طول کشید و خانواده ام هم راضی نمی شدند. می گفتند همین جوری نفس بکشی هم خوب است، چون معلوم نیست بعد عمل زنده بمانی. جوان بیست ودو ساله آن روز، از هفت سال نفس کشیدن سخت روی یک تخت و زل زدن به سقف خسته شده بود: در نهایت خودم رضایت دادم که پاهایم قطع شود. زمانی که می خواستم بی هوش شوم برای قطع پا، آیت الکرسی را با خود برده بودم اتاق عمل. هیچ کس نبود و فقط من بودم و خدای خودم. فکر می کردم شاید دیگر دنیای من تمام شده باشد، اما زندگی راه و رسم خودش را دارد. باید بدون پا برمی خاستم مهران از آن عمل سخت هم جان سالم به در برد، اما دیگر دو پایش را از دست داده بود. جسم تازه با خود سختی های دشوار هم می آورد و روح انسان را آزار می دهد. افسردگی پس از عمل، مهران را رها نمی کرد، اما او تصمیم گرفته بود بدون پا برخیزد: گفتم این حق من است و باید زندگی کنم، با پا یا بدون پا. باید زندگی کرد. پیش خودم گفتم وقتی خداوند به من فرصت زندگی داده چرا من کوتاه بیایم؟ دوره سخت نقاهت، مبارزه با افسردگی و آشنایی با بدن جدید برای مهران چند ماه طول کشید و او این روز ها را هم پشت سرگذاشت و بار دیگر برای زندگی بلند شد. این بار می خواست با ورزش و والیبال به روز های آینده اش رنگ زندگی بپاشد: تصمیم گرفتم بروم در عرصه ورزش. عمه ام خیلی کمکم کرد. می دانستم باید تلاش کنم. رفتم سراغ والیبال. شرایط من از همه هم بازی هایم بدتر بود، اما می خواستم و انرژی زیادی داشتم. او دوستان تازه ای پیدا کرده بود و با هم شوخی و خنده های خود را داشتند. به نواقص بدن هم گیر می دادند و با هم می خندیدند و روزگار هم به آن ها چراغ سبز نشان داده بود. تمرین دوستانه برای مهران نتیجه داد: تیم خوبی شده بودیم و تمرین مان هم زیاد بود. توانستیم در والیبال نشسته چندین مقام بیاوریم. دو مدال طلا، یک نایب قهرمانی و یک سومی. در مسابقات شهرداری تهران قهرمان شدیم و خیلی خوب پیش می رفتم. تا همین سه ماه پیش و روی دیوار های خانه ای که حالا از بین رفته، مدال ها، لوح تقدیر و تصویری از مهران در کنار محمدباقر قالیباف شهردار پیشین تهران، خودنمایی می کرد. حالا انگار سرنوشت آن مدال های افتخار هم شبیه آوارگی مهران است: خانه متعلق به یک خیّر بود. دو سه ماه به من داده بود که تا قبل از تخریب، آنجا زندگی کنم. خیلی لطف داشت، اما او هم زندگی خودش را داشت و برای خانه اش برنامه دیگری ریخته بود. خودم که آواره ام و وسایلم هم شبیه زندگی خودم. سختی های تازه از راه می رسد حضور در جامعه و گذران زندگی با ورزش برای هر معلولی در ایران با مشکلات فراوانی همراه است و پس از سال ها شعار و برنامه هنوز پایتخت ایران برای حدود 10 درصد از ساکنان مناسب نیست. اما برای مهران تهران شهر بهتری بود. او دوستان تازه ای پیدا کرد، چند قهرمانی هم کسب کرد و درست در روز هایی که به تیم ملی فکر می کرد، جسمش بازی تازه ای درآورد: بعد از چند سال عوارض بیماری باعث شد زمین بخورم و دیگر نتوانم ادامه دهم. جایی نداشتم بخوابم و شرایط مالی هم بد بود. دیگر نمی توانستم بروم خانه عمه ام. چند روزی پیش پدرم رفتم، ولی همسر پدرم راحت نبود و مشکلات روحی برگشت. هیچ کس را نداشتم. جوانی تنها حالا مزه زندگی و پیروزی بر مشکلات را چشیده بود. او نمی خواست تسلیم شود. مشکلات تازه او را به نهاد های دولتی و مستقل فراوانی کشاند، اما هیچ کس دست او را نگرفت: به هر نهادی برای کمک رفتم که حقوقی به من بدهند یا مسکن بدهند، ولی هیچ کس کمک نمی کرد. مجلس که رفتم من را راه ندادند. بنری همراه داشتم و روی آن نوشته شده بود: آقای لاریجانی من می خواهم با شما درد دل کنم. به هر جایی که فکر می کردم ممکن است موثر باشد رفتم. ناامیدتر از همیشه برگشتم. بعد ها دوباره به مراکز بهزیستی و همه جا رفتم، ولی هیچ کس کمکی به من نکرد. او حالا باید با دریافتی ماهی 160 هزار تومان از بهزیستی و ماهی 45 هزار و 500 تومان یارانه چرخ زندگی را بچرخاند، اما نمی شود: هزینه داروها، اسپری و کپسول تنگی نفس و چندین مورد دیگر را که برای تنگی تنفس باید استفاده کنم، ندارم. این دارو ها یک طرف، لباسم هم یک طرف. من غرور دارم، می خواهم در این مملکت نان بازوی خودم را بخورم. الان باید منتظر بمانم که آیا همسایه لباس جدید می خرد یا نه که لباس کهنه اش را به من بدهد. آوارگی: امید دادند و ناامیدم کردند مهران زند لشنی حالا تنهاست؛ نه خانه ای، نه حقوقی، نه همراهی. او که چندماهی در خانه یک خیّر زندگی می کرد، جایی برای زندگی ندارد: قبلا در تهران خانه عمه، دختر عمه و ... بودم؛ 10-15 روز یک بار خانه هر کدام از دوستان و آشنایان می روم و حتی هزینه ایاب و ذهاب هم ندارم. بعضی وقت ها هم می روم دورود، خانه عمویم. در همین سال ها مهران یک بار با رسانه ای حرف زد و یک بار هم به برنامه ای تلویزیونی رفت و وعده های فراوانی گرفت: از شبکه سه به من قول دادند، ولی الان حتی جوابم را هم نمی دهند. وقتی به من وعده دادند خیلی خوشحال شدم و یک لحظه دردم فراموش شد. گفتم مشکل خانه ام حل می شود و ورزشم را ادامه می دهم، ولی الان سردرگم هستم که چرا بعضی افراد به راحتی قول می دهند و فراموش می کنند همه این وعده ها و بدقولی ها روی روح و روان جوانی که تنها یک زندگی ساده می خواست، تاثیر گذاشته است و حالا مهران 28ساله ناامید است: وقتی می بینم اطرافیانم آینده خود را رقم می زنند خوشحال می شوم، اما وقتی به خودم نگاه می کنم، غبطه می خورم که مهران دلش پاک بود، برای کسی بدی نمی خواست، چرا به این روز افتاد. روزگار سخت مهران و بدقولی مسئولان، در چند ماه گذشته با مجموعه ای از خبر های بد تکمیل شد: پدرم چند ماه پیش فوت کرد؛ همان پدری که به من پیام می داد مهران، پسرم! فکر می کنی دوست ندارم پیش من باشی؟ پدرم می خواست، ولی شرایط مالی و شرعی اجازه نمی داد که من پیش او باشم. کاش پدرم بود و فقط به من می گفت پسرم، همین. همان پدر را هم از دست دادم. از هیچ چیزی بهره نبردم، نه از راه رفتن، نه از نفس کشیدن و نه از زندگی و ازدواج، اما شاکرم. سرماخوردگی، عفونت، آسم، مشکل ریه، بی پولی و در به دری از جوانی ورزشکار، مهرانی ناامید و خسته ساخته است. او هرچه فکر می کند هیچ راه و روزنه امیدی نمی بیند تا جایی که چند روز پیش تصمیم دشواری گرفت: آن همه قول و وعده ای که به من دادند و هیچ کدام اجرایی نشد، شرایط من را از قبل بدتر کرد. دیگر واقعا به بن بست رسیده ام و هیچ کاری نمی توانم انجام دهم. نه کاری می توانم بکنم، نه درآمدی از خودم دارم. تصمیم گرفتم کلیه ام را بفروشم، هرچند دکتر ها من را از این کار منع کردند و گفتند ممکن است خطرناک باشد. می گویند شانس موفقیت چند درصد است، ولی چند روز پیش رفتم و فرم اهدای کلیه را پر کردم. تصمیمم را گرفتم و این کار را کردم. درست یا غلط آن را نمی دانم، اما این را خوب می دانم که هیچ کس اطرافم نیست و هیچ کس دستم را نمی گیرد. مهران حالا و پس از این تصمیم سخت، نمی داند چه روز هایی انتظارش را می کشد و حتی نمی داند چند روز دیگر زنده است، اما یک جمله برای مردم دارد: بدانید که آرزو داشتم تنها یک شب سرم را راحت بگذارم و بخوابم. روزگار سپری شده مهران، سرگذشت یکی از چندمیلیون ایرانی معلول است که با وجود تمام تغییرات همچنان بسیاری از حقوق ابتدایی آن ها نادیده گرفته می شود؛ جمعیتی که همین چند ماه پیش، همایون هاشمی نماینده مردم میاندوآب در مجلس تعداد آن ها را حدود 10میلیون اعلام کرد و براساس اطلاعات مستند، بهزیستی ایران تا سال 96، تنها یک میلیون و 415 هزار نفر از آن ها را تحت پوشش قرار داده است. درج شده توسط : ...
مهرگان: در کشورهای عربی هر لحظه امکان رخ دادن یک اتفاق عجیب وجود دارد
سود می برند. * کویتی ها نهایتاً بتوانند در جمع کشورهای عربی مدعی شوند مهرگان افزود: جمعیت کویت کلاً یک میلیون نفر یعنی شاید به اندازه یک منطقه تهران است. آنها بعد از چند سال دوری از مسابقات بین المللی نیاز به زمان دارند تا خودشان را ثابت کنند. واقعیت این است که آنها پتانسیل اینکه بخواهند برای تیم های آسیایی خطرساز شوند را ندارند. ورزش اول آنها فوتبال و بعد هندبال و سپس والیبال ...
وقتی دلارهای ویلموتس و استراماچونی اولویت دارند!
و ورزش کشور که همواره دست در جیب بیت المال دارند و نخستین و آخرین راه آنها پرداخت دستمزد خارجی ها از این طریق است، با راهکار اشتباه خود از جمله پرداخت حقوق مربیان خارجی در خارج از کشور، دوباره زمینه ساز پرداخت غرامت دیگری به این مربیان را موجب شده اند. مارک ویلموتس بعد از اینکه با نیامدن به ایران پولش را از فدراسیون گرفت، اکنون خواهان غرامت دیگری شده و این احتمال درباره استراماچونی هم ...
سپاهان یا استقلال؛ وسوسه پژمان!
به اصفهانی ها پاسخ مثبت بدهد یا خیر. فولاد نیز بعد از منتفی شدن حضور منتظری در استقلال پیشنهادهایی برای این بازیکن داشت اما پژمان ترجیح داد بیرون گود باشد اما این حاشیه نشینی شاید برای مدافع سابق آبی ها نیز وسوسه تازه ای برای بازگشت ایجاد کند بخصوص اینکه حالا از سمت و سوی قلعه نویی نیز سیگنال های مثبتی ارسال شده است، هر چند که بازگشت به استقلال بسی جذاب تر و استراتژیک تر است و می تواند این بازیکن را به خواسته اش برساند. البته باشگاه استقلال اکنون وضعیت نامشخصی دارد. نه روشن است که سرمربی – هر که باشد - منتظری را می خواهد و نه مدیرعاملش. ...
استقلال تسلیم فشار استراماچونی
است و دومی به کاهش طول مدت قرارداد از دو به یکسال مربوط می شود.در خصوص شرط اول که طبق اعلام سرپرست باشگاه استقلال و با کمک سرکنسولگر ترکیه، معاون وزیر خارجه و پیگیری وزارت ورزش و جوانان، مبلغی حدود 108 هزار یورو به سفارت ایران در ایتالیا منتقل شد و قرار است او یک حساب در ایتالیا باز کند تا این مبلغ به صورت چک در اختیار او قرار بگیرد و استراماچونی این مبلغ را وصول کند.با این وجود در مورد پرداخت ...
بعد از یکسال فرصت بررسی پالرمو تمام شد/بررسی دوباره اف ای تی اف در مجمع
نفع لوایح FATF در مجمع باشد. در مجمع چه می گذرد؟ روز یکشنبه ماجرای FATF با یک خبر جدید به صدر اخبار ایران بازگشت؛ خبر قرار گرفتن مجدد نام کشورمان در لیست سیاه این کارگروه در کنار کره شمالی. بلافاصله ابراز نگرانی ها از این اتفاق در فضای مجازی آغاز شد تا اینکه رئیس مرکز اطلاعات مالی وزارت امور اقتصادی و دارایی آن را تکذیب کرد. ایران هنوز وارد لیست سیاه نشده اما مسأله این است که ...
وریا غفوری نفس استقلالی ها در سینه حبس کرد ؛ استقلال طاقت از دست دادن کاپیتان را ندارد
لحظه ای که نفس استقلالی ها در سینه حبس شد. اواخر نیمه اول و در حالیکه استقلال سوار بر بازی بود ناگهان پای وریا گرفت تا کادر پزشکی را بالای سر خود ببیند. وریا غفوری از ابتدای فصل بدون وقفه در تمام بازیها کامل بازی کرده و شاید یک جلسه استراحت برای او بد نباشد تا از خطر مصدومیت احتمالی دور بماند. استقلال بعد از اینهمه مصیبت طاقت از دست دادن وریا را دیگر ندارد. ...
بلیت یکطرفه کالدرون به آرژانتین؟ / ایستگاه رم/ بعد از فرهاد و زنگا، نوبت به اسکوچیچ رسید/ معمای بازگشت ...
به گزارش شریان نیوز ، تصاویر نیم صفحه روزنامه های ورزشی بیست و ششم آذر به رشته های مختلف ورزشی، به خصوص فوتبال اختصاص یافته است.
مربی لیگ برتری گزینه جانشینی استراماچونی؟
انتشار اخبار بعضا نادرست را برای فروکش کردن آتش خشم هواداران در پیش گرفته اند، در این مدت مدام وعده بازگشت استرا را دادند، اما خودشان هم می دانند که هیچ چیزی قطعی نیست. بیشتر بخوانید: اطلاعیه بامدادی استقلال درمورد استراماچونی +عکس مذاکرات موازی با دیگر گزینه ها شواهد نشان می دهد مدیران استقلال و وزارت ورزش به صورت زیرپوستی مشغول مذاکرات با برخی گزینه های ...
فاطمه شریف: صدرنشینی ما موقتی است
...> سرمربی هیات خراسان رضوی در رابطه با اشتباهات داوری اظهار داشت: همانطور که بازیکنان اشتباه می کنند، داوران نیز اشتباه دارند. بهتر است تا برای آنان کلاس های آموزشی بیشتری برگزار شود زیرا در خیلی از هفته ها همکاران از داوری ناراضی بودند. وقتی لیگی برگزار می شود باید در تمام ابعاد پرورش داور، بازیکن، مربی و باشگاه داری پیشرفت کنیم تا به هدف خود برسیم. اگر بُعد پرورش بازیکن را در نظر گیریم، لیگ برتر ...
چه کشورهایی دیگر روی نقشه نیستند؟
کرد و کشور تحت حکومت کمونیستی متحد شد. فدراسیون عربستان جنوبی فدراسیون عربستان جنوبی در شبه جزیره عربستان واقع شده بود و در سال 1962 با حضور 17 ایالت و تحت قیومیت بریتانیا تاسیس شد. این فدراسیون بعد از رسیدن به استقلال منحل و با متحد شدن همه ایالت ها در سال 1967 کشور یمن جنوبی تشکیل شد. با متحد شدن با یمن شمالی کشوری که امروز با نام یمن می شناسیم، به وجود آمد. جمهوری ...
مسئول مرکز ارتباطات و بین الملل حوزه های علمیه: علم و پژوهش، عمیق ترین رکن در رسیدن به پیشرفت و تمدن ...
داشته باشند و براساس آن نیازها را بشناسند. بسیاری از پژوهش های غیر ضروری تغییر خواهند کرد. حجت الاسلام والمسلمین حسینی کوهساری گفت: بعد از این مراحل و زمانی که پژوهشی تولید شد، اگر قرار است فلان نظریه به گفتمان و به اجماع نخبگانی برسد، نیازمند به مراحلی هستیم که از جمله آن شناسایی مخاطبین به وسیله رسانه است؛ یعنی مخاطبین خاص شناسایی و آن نظریه گفتمان سازی شود. مسئول مرکز ...
رضاوند: رفتم سمت جایگاهی که زمانی هوادار بودم
تیم محبوبت رسیدی؟ وقتی به استقلال آمدم تمام هدفم این بود که برای تیم محبوبم مثمرثمر واقع شوم و وقتی جلوتر رفتم قطعاً به دنبال گلزنی هم بودم که خدا را شکر به خواسته ام هم رسیدم. در بازی مقابل شاهین هم در پست خودم بازی کردم و گل زدم و از این بابت خدای خودم را هم شکر کردم و برای ادای احترام نزد هوادارانمان رفتم و با آنها شادی خودم را تقسیم کردم. بازیکنان تان به نظر بعد از اتفاقاتی ...
پالتوی برانکو خوشگل تر بود!
حداقل به همان اندازه امتیاز گرفته، اما برای برخی هواداران گذشته نگر انگار هیچ چیز جای پالتوی نخودی رنگ برانکو را نمی گیرد. فقط کاش این مردم می دانستند تباه کردن دوره گذار، ممکن است هزینه گزافی داشته باشد؛ گزاف، شاید به اندازه بازگشت به دوران دایی ها و درخشان ها. حواس تان هست چه می کنید؟ منبع: بانک ورزش ...
وقتی صنایع دستی کالایی استراتژیک بود
... در روزهای تابستان شاگردان از طلوع آفتاب تا غروب خورشید کار می کنند و در روزهای زمستان تا سه ساعت بعد از غروب در روشنایی شمع به کار مشغول هستند. هر هفته بیش از نصف روز (از ظهر جمعه به بعد) تعطیلی ندارند. تعطیلات بزرگ آنها از سیزده نوروز در عید نوروز و یکی دو تعطیلی در ایام قتل است. غذای آنها در تمام سال جز نان خشک چیزی نیست. اوه ای کودکان بدبخت کرمانی که تمام عمر از نور آفتاب و هوای ...
فتح الله زاده فقط 150 دقیقه استقلالی شد!
بار با فشار هواداران جزو گزینه های اصلی وزیر ورزش قرار گرفت. در این میان آخرین اخبار از تغییر مدیریتی در استقلال در روزهای از زبان مازیار ناظمی به عنوان سخنگوی وزارت ورزش به گوش هواداران رسید. بعد از اخبار ضدونقیض درباره وضعیت هیات مدیره و مدیرعامل استقلال، عصر شنبه، در بخش خبری ساعت 19 ارتباط تلفنی با ناظمی برقرار شد تا او به عنوان یک منبع رسمی، آخرین اخبار را به گوش هواداران استقلال برساند ...
بررسی نقش اسرائیل در جمهوری آذربایجان
و این اتفاق در حالی افتاد که ناردارانی ها در حال نماز خواندن بودند و هیچ دفاعی هم نداشتند. حشمتی تاکید کرد: بعد از آن در ماه دسامبر نیروهای وزارت امنیت و پلیس باکو یک عملیات مشترکی انجام دادند تا نارداران را که یک شهرک مذهبی بود و میادین آن به نام ائمه نامگذاری شده بود را تغییر دهند. آنها در این عملیات تحت عنوان تعریض خیابان ها نمادهای اسلامی را از بین بردند. دقیقا مانند حرکت هایی که ...
چرا خاتمی شهامت ندارد باورهایش را علنی بگوید؟
، گفته بود: برخلاف موسوی و کروبی، هاشمی و خاتمی اعتقادی به تقلب در انتخابات نداشتند. بعد از انتخابات 88 در جلسات خصوصی متعددی خدمت آقایان هاشمی و خاتمی رسیدم و شاهد بودم که آقای خاتمی بارها نسبت به بیانیه های موسوی و کروبی اعتراض داشت. یادآور می شود خاتمی در چند محفل خصوصی نیز اذعان کرده که تقلب در انتخابات را باور نداشته است. با این وجود، او تا زمان سرنگونی و شکست کامل فتنه گران، از آنها حمایت ...
استعفایم چه ربطی به پرسپولیس دارد؟
آهن که این روزها مطرح شده گفت: در این چند روز خود من هم شنیده ام که برخی ها عنوان کردند از پارس جنوبی جدا شدم تا به تیم دیگری بروم، اما تا این لحظه که با شما صحبت می کنم هیچ مذاکره ای با هیچ باشگاهی نداشتم، چراکه با پارس جنوبی قرارداد داشتم. به هیچ عنوان برای اینکه به تیم دیگری بروم از پارس جنوبی جدا نشدم و این حرف ها شایعه و کذب است. وی ادامه داد: داستان من و تراکتور مثل داستان استقلال و ...
عجله ای برای انتخاب سرمربی نداریم!
...، نباشیم.رئیس فدراسیون فوتبال عنوان کرد: اصل واگذاری دو تیم استقلال و پرسپولیس کار درستی است ولی باید این کا با نهایت تدبیر و بررسی کارشناسی انجام شود. رقم قرارداد ویلموتس مشخص است وی در ادامه به داستان قرارداد ویلموتس اشاره کرد و افزود: در خصوص قرار داد ویلموتس سرمربی سابق تیم ملی فوتبال کشورمان نیز اسناد و قرارداد کاملا مشخص بوده و در زمان عقد قرارداد علاوه بر خود من وزیر محترم ورزش ...
ماجرای عجیب جدایی بازیکن استقلال
این وسط فقط یک سوال کوچک پیش می آید؛ اینکه مسوولان باشگاه ترکیه ای دقیقا با چه کسی در حال مذاکره هستند؟ الان خود استقلالی ها هم نمی دانند مدیرشان کیست و سر ماجرای استراماچونی یقه چه کسی را باید بگیرند، بعد ترابوزانی ها وسط این بلبشو دنبال جذب بازیکن هستند. البته تاریخ این سال های استقلال نشان داده تنها سیاستی که در این تیم عوض نمی شود، از دست دادن بازیکن است. وجه مشترک مدیران اخیر باشگاه این بوده ...