سینگ: به خاطر نساجی خون دل خوردم و دَم نزدم
سایر منابع:
سایر خبرها
کالدرون: صفحه اینستگرامم را خودم کنترل می کنم/ کسانی در باشگاه هستند که دروغ می گویند
می شود که من ارتباط مستقیمی با هواداران نداشته باشم. اصلا از این کار خوشم نمی آید. می خواهم با مردم ارتباط مستقیم داشته باشم، از هواداران می خواهم که صفحه من را دنبال کنند و من حقیقت را همانطور که هست بیان می کنم. این باعث تاسف است که که شایعاتی را مطرح کردند شخص دیگری حساب اینستاگرام من را کنترل می کند. این واقعا باعث تاسف است. سرمربی سرخپوشان در این خصوص که این صحبت ها را علیه هیات مدیره یا انصاری فرد مطرح می کند یا خیر گفت: نمی توانم بیشتر از این توضیح بدهم؛ بعد از بازی در این باره صحبت خواهم کرد. ...
برای ما هر بازی یک فینال است/ دوست دارم به کارم در تیم ادامه دهم
پیش برای من در اولویت است سرمربی پرسپولیس درباره گلایه هایی که از باشگاه دارد خاطرنشان کرد: متاسفانه کسانی هستند که حقیقت را بیان نمی کنند. من در این مدت سکوت کردم چون می خواستم به کارم ادامه دهم و روی هدفم متمرکز باشم. هدف من ایجاد یک تیم جدید بود و به خاطر این از مسائل شخصی خود حرف نمی زنم. آنها می خواهند تمرکز من به هم بخورد و باعث نگرانی من شوند. بعد از بازی در این رابطه بیشتر حرف می ...
تهدید کالدرون: بعد از بازی حرف هایم را می زنم
مربی قبلی تیم را دنبال می کنیم و آن این است که قهرمان شویم. من این چالش را پذیرفتم چون می دانستم تیمی که سه بار قهرمان شود برای چهارمین بار هم می تواند. وی درباره گلایه هایی که از باشگاه کرده بود تاکید کرد: متاسفانه کسانی هستند که حقیقت و واقعیت را نمی گویند. من هم در این مدت سکوت کردم چون می خواستم به کارم ادامه دهم و روی هدفم متمرکز باشم. هدف من ایجاد یک تیم جدید بود و به خاطر این از ...
درخواست کالدرون از پرسپولیسی ها: من را "فالو" کنید!
ارتباط مستقیمی با هواداران نداشته باشم. اصلا از این کار خوشم نمی آید. این دروغ است. می خواهم با مردم ارتباط مستقیم داشته باشم، از هواداران می خواهم که صفحه من را دنبال کنند و من حقیقت را همانطور که هست بیان می کنم. این باعث تاسف است که که شایعاتی را مطرح کردند شخص دیگری حساب اینستاگرام من را کنترل می کند. این واقعا باعث تاسف است. این یکی دیگر از دروغ هاست. سرمربی سرخپوشان در این خصوص که این صحبت ها را علیه هیات مدیره یا انصاری فرد مطرح می کند یا خیر گفت: نمی توانم بیشتر از این توضیح بدهم؛ بعد از بازی در این باره صحبت خواهم کرد. ...
نمی خواهم در مورد قراردادم حرف بزنم/ تمرکزم روی موفقیت تیم است
یادآور شد: لیگ را با برد شروع کردیم و می خواهیم نیم فصل را هم با پیروزی تمام کنیم. این برای ما اهمیت زیادی دار که سه امتیاز را بگیریم. کالدرون درباره فرارداد خود با پرسپولیس تاکید کرد: این اتفاقی است که شش ماه پیش افتاده و نمی خواهم درباره آن صحبت کنم و فقط می خواهم به بازی فکر کنم. تمرکزم روی این بازی است. سرمربی سرخپوشان پایتخت درباره برنامه های خود برای ادامه کار باپرسپولیس ...
توشیرو میفونه؛ روح سامورایی
کارگردان باشم که هر وقت گفت به راست نگاه کن به راست نگاه کنم و... همیشه کاری را انجام داده ام که به نظرم درست بوده است؛ حالا کارگردان هر کس که می خواهد باشد. میفونه بیش از 160 فیلم بازی کرد که 16 عنوان آن متعلق به کوروساوا است و البته این جدا از بحث تهیه کنندگی و کارگردانی اوست. میفونه در سال 1963 فیلمی با عنوان ارثیه پانصد هزاری ساخت که داستانش در فیلیپین می گذرد و درباره سربازان ژاپنی ای ...
آذری: حضور زنان در ورزشگاه فضا را لطیف می کند/ اگر می خواستم به استقلال بروم، اول فصل می رفتم
سعید آذری با اشاره به این که تشکیل کانون هواداران خانم تیم فوتبال فولاد خوزستان در دستور کار قرار دارد، اظهار کرد: انتظار داریم یک روز در استادیوم ها به روی بانوان باز شود. البته شروعی که وجود داشت و بانوان توانستند برای تماشای یکی از دیدارهای تیم ملی ایران به ورزشگاه ها بروند، خوب بود. در ورزشگاه فولاد، جایگاهی را برای بانوان پیش بینی خواهیم کرد وی با بیان این که البته ...
سفیدها بیخود قرمز نشده اند
که بعد از گرفتن مرخصی دوهفته ای اش به تهران برنمی گردد؟ به نوشته همین دنیای ورزش 12 مرداد 1353: رایکوف مربی تیم تاج که برای مدت 15 روز به مرخصی رفته بود به همین مقدار نیز غیبت داشت تا گروهی شایع سازند که رایکوف دیگر هرگز به ایران برنخواهد گشت. باشگاه تاج نیز که کوچکترین خبری از مربی خود نداشت سخت نگران بود. چرا که با رسیدن چند پیشنهاد خوب از باشگاه های ترکیه و مکزیکی به رایکوف، امکان داشت که او ...
باید به خودت سخت بگیری
می کردم خودم را نگه دارم. وقتی آقای رضوی به من رد خون را پیشنهاد داد، خیلی خوشحال و مشعوف شدم. همان نقشی بود که می خواستم، نقشی سخت و پر از چالش از سینمای محمدحسین مهدویان؛ فیلمسازی که در این چند سال ثابت کرده بود کارش را بلد است و من هم خیلی به فیلم هایش علاقه دارم. درباره همین چالش ها حرف بزنیم. چه اتفاقاتی افتاد و نقش سیما برای بهنوش طباطبایی چه چیزهایی با خودش داشت؟ چالش بزرگی ...
جدال نابرابر ویلچر با خیابان ها و پیاده روها/ ورود برای معلولان ممنوع!
هستم که نمی توانم در اداره تربیت بدنی شهرستان سوادکوه حضور یابم، هنرمندی هستم در روزی که قرار بود برای گرفتن جایزه در سالن ارشاد حاضر شوم تمام غرور و اعتماد به نفسم را بر باد رفته دیدم، آن روز به جای خوشحالی باری از غم، تبعیض معلولیت را با تمام وجود حس می کردم چرا که نتوانستم خود وارد سالن شوم، چند نفر ویلچر مرا بلند کردند. *نیاز جامعه به مناسب سازی و معماری فرهنگی و فیزیکی برای حضور یک ...
پروژه انتقال آب خزر اقتصادی نیست / برای انتقال آب فقط 40 هکتاردرخت قطع می شود !
بریده شود یا خیر وزارت نیرو باید 400 هکتار جنگل احداث کند. وزارت نیرو در طرح های قبل این تعهد را انجام داده است؟ من دو سال است که در سازمان محیط زیست هستم، بنابراین نمی توانم پاسخگوی این سؤال باشم ولی بستگی به تفاهماتی که با وزارت نیرو می بندیم، دارد. اگر قرار باشد این طرح اجرا شود، سازمان برنامه و بودجه، اعتبار کاشت درخت را در پروژه می گذارد. برای اینکه هزینه کاشت 400 هکتار ...
دلیل فسخ قرارداد شفر فاش شد!
معاون سابق باشگاه استقلال برای گفت وگو درباره قرارداد های جنجالی استقلال میهمان برنامه سلام صبح به خیر بود. به گزارش پارس فوتبال ، پندار توفیقی درباره حاشیه دار شدن قرارداد های خارجی در ایران گفت:یکی از دلایلی که قرارداد ها به مشکل می خورند بحث اقتصادی باشگاه است. وضعیت مالی فوتبال ما خیلی خوب نیست. مسئولان فوتبال تحت فشار هواداران قرارداد های آنچنانی می بندند که البته در سطح بین الملل ...
عمر ما به مسئولیت پذیری مسئولان قد نمی دهد!
فاش نیوز - در بخش های اول و دوم گفت و گو با جانباز نخاعی، "حمیدرضا ملاحسینی" او به زیبایی درباره دوران کودکی و نوجوانی، ایام جبهه و خاطرات خود و شهدا، ازدواج و ثمره زندگی اش سخن گفت. در بخش پایانی گفت و گو با این جانباز، بیشتر درباره مسائل روز، انتظارات از مسئولین، شرایط درمانی ایثارگران و عملکرد بنیاد شهید و ... صحبت شده است. فاش نیوز: چند سوال غیر از جبهه از شما بپرسم! از ...
خواب دامادی اش را دیدم، خبر شهادتش را آوردند
عروسش وارد خانه مان شد. چند بار شانه من را بوسید و گفت دیگه مامان چه آرزویی داری؟ گفتم چه آرزویی می توانم داشته باشم، دامادیت مبارک. صبح که بیدار شدم، دلم لرزید اما جرئت نکردم خوابم را بگویم. حاج آقا هم همان شب خوابی دیده بود که بعدها برایم تعریف کرد محمدباقر دم در خانه، منتظرش ایستاده است و به پدرش گفته برویم و با پدرش در یک بیابان زیر مهتاب با هم قدم می زنند، اما ناگهان ...