سایر منابع:
سایر خبرها
تجاوز به دختر 16 ساله در ملاقات سیاه با مهرداد
جوانی به نام تراب آشنا شدم. این آشنایی خیابانی با ارتباط های تلفنی ادامه یافت تا این که علاقه عجیبی به او پیدا کردم. تراب همه زندگی من شده بود و من شب و روز به او می اندیشیدم فقط می خواستم زودتر با او ازدواج کنم و به آرزوهایم برسم.هر روز نقشه ای برای آینده می کشیدم و خودم را درکنار تراب خوشبخت ترین دختر دنیا می دانستم. تقریبا درس و مدرسه را به فراموشی سپرده بودم به گونه ای که حتی در کلاس درس نیز ...
عبور از خط قرمز!
خدمت نیز در همان سازمان استخدام شدم. از آن روز به بعد مادرم به دنبال یافتن دختری برای ازدواج با من بود تا رخت دامادی را بر تنم کند اما من همه آن دخترها را رد می کردم چرا که اعتقاد داشتم باید با دختری ازدواج کنم که مرا از جان و دل دوست داشته باشد. بالاخره شبی خوابی درباره ازدواجم دیدم و همان زمان مادرم دختر دیگری را انتخاب کرده بود. به او گفتم اگرچه هنوز آن دختر را ندیده ام اما فقط با ...
دختر کرمانی قبل از تجاوز خواستگار شیطان صفتش را کشت
زندان بودم. سارا نوزده ساله بود که دست به قتل زد؛ یک مرد سی وچهار ساله را کشت. یکی از بستگان شان بود که می خواست با سارا ازدواج کند اما این دختر جواب منفی داده بود. با این حال آن مرد دست بردار نبود تا اینکه آن شب این جنایت رخ داد: من فقط قصد دفاع از خودم را داشتم. اصلا نمی خواستم او را بکشم. آن مرد از طریق یکی از اقوام ما که در بافت زندگی می کرد، من را دیده بود. او از من 15 سال بزرگ تر ...
خانواده آسیب رسان/ فرزندان در پرتو محبت شما را به عنوان الگو می پذیرند
احساس کردم الآن وقت ازدواج و انتخاب همسر من است. با والدینم مسئله را مطرح کردم و آنها با آغوش باز پذیرفتند. به آنها گفتم همسری می خواهم که خود متدین باشد و لاجرم چنین همسری در یک خانواده مذهبی پیدا می شود. در مدرسه بودم که تلفنم زنگ زد و مادرم با خوشحالی گفت: امشب بیا منزل که می خواهیم برای تو برویم خواستگاری و فکر کنم همونیه که می خواهی، دختر یک فرد مذهبیه. من خیلی خوشحال شدم ...
تجاوز وحشیانه یک پسر 20ساله به 16 زن در ایران +عکس
این جوان 20 ساله که سرانجام پس از پیگیری های ادامه دار پلیس کرمان هنگامی که قصد قربانی کردن زن تنهای دیگری را داشت دستگیر شد، به بازپرس پرونده گفت: باعث این جنایاتم کاری بود که مادرم در کودکی با من کرد. تازه به دنیا آمده بودم که پدرم دچار حادثه ای شده و فوت کرد. خبرداغ : مادرم که پس از مرگ پدر، قصد شوهر کردن را داشت چون من را مانعی بر سر راه ازدواج مجددش دید مرا بی رحمانه از ...
دختر تازه مسلمان آمریکایی : من خودم مسیرم را انتخاب می کنم / آوری میل در مدت 90 روز به دین اسلام ایمان ...
.... آوری 19 ساله با وجود مخالفت های دوستان و خانواده اش دین مسیحیت را رها و به اسلام روی آورد. بعد از آن سریعا به سایت قرار ملاقات مسلمانان ملحق شد و همانجا بود که بایک مسلمان اشنا شد را دید. آوری در مصاحبه ای که با هفته نامه نیوز وییک انجام داده بود، گفت که هیچ کس نمی تواند در تصمیم من برای انتخاب هایم تاثیری داشته باشد. من خودم مسیرم را انتخاب می کنم و این انتخاب را به آنها اعلام ...
علت طلاق مهراب قاسمخانی و شقایق دهقان فاش شد + سند
از کنکور دوست داشتم رئیس باغ وحش شوم اما بعد سه بار کنکور دامپزشکی که قبول نشدم کنکور هنر دادم، چون نقاشی ام خوب بود، در دانشگاه همشه معدل بالای 19 – 18 داشتم و در کنکور فوق لیسانس نفر پنجم، ششم شدم. این را جایی نگفته بودم همین الان هم اگر پیشنهاد شود، نویسندگی را کنار می گذارم و رئیس باغ وحش می شوم. به خاطر علاقه ای که به سینما داشتم، رفتم و دوره فیلمنامه نویسی را در مرکز ...
تجاوز جنسی جنجالی به دختر 16 ساله در پراید + جزئیات
به گزارش تالاب: دختر نوجوان که هنوز شوکه بود به ماموران پلیس گفت: ساعت 6عصر می خواستم به منزل مادربزرگم بروم بهمین خاطر در خیابان خاقانی سوار پراید سفیدی شدم, که دو سرنشین داشت. راننده اما به بهانه ترافیک خیابان به سوی بزرگراه امام علی رفت و سرنشین جلو که مرد جوانی بود به یک باره به رویم چاقو کشید. شیشه های عقب ماشین دودی بودو کسی مرا نمی دید. او به صندلی عقب ماشین آمد و بدون دقت به ...
آشنایی زدایی با چهره رویا افشار
کسی این حرف را می زدم. شانس هم به من رو کرد و با آقای برزگر آشنا شدم. در ادامه، بهروز بادروج، مدیر فیلمبرداری، درباره موضوع فیلم دشمنان گفت: این فیلم به فقدان می پردازد، نمی دانم تا الان چه چیزهایی را از دست داده اید. فقدان باعث می شود تمام چیزهایی را که داشته اید از دست بدهید. او افزود: از ابتدا درباره همه چیز با علی درخشنده صحبت کرده بودم، چیزی که برای مان اهمیت داشت، فضای ...
اصفهان| ماجرای پدری حاج قاسم برای فرزند شهید مدافع حرم و انگشتری که جاودانه شد؛ چرا حاج قاسم، حاج قاسم ...
محمدعلی مسعودی گفت: زمانی که دبیرستانی شدم و دخترشان زینب، 6 ماهه بودند، از کرمان به تهران رفتند، بعد از رفتن آنها رفت و آمدها به عید خلاصه شده بود اما تماس تلفنی باهم داشتیم، ایشان هر سال روز سوم عید می آمدند و به بچه های ما عیدی می دادند. او بیان کرد: من دومین پدرم را هم از دست دادم. خیلی ناراحت بودم، خیلی خودم را اذیت می کردم اما زینب را که دیدم صبور شدم. سمیه از یکی از ...
دختر نوجوان در آتش اعتیاد پدر سوخت!
بیمارستان منتقل شدم. راننده بی وجدان بلایی سرم آورده بود که تا چند روز بین مرگ و زندگی در جدال بودم. چند روز بعد عمو و زن عمویم به سراغم آمدند اما از کارکنان بیمارستان خواستم که من را به دست آنها ندهند چون می دانستم عمویم مرا می کشد.با کمک مددکار بیمارستان فهمیدم پدرم به خاطر اعتیادش بازداشت شده و او را به کمپ ترک اعتیاد منتقل کرده اند. این فرشته مهربان مرا به یک نیکوکار معرفی ...
زندگی تلخ ترنس ها در شب های سرد تهران
: با سیمین آشنا شدم. او مثل خودم معتاد شیشه بود. گشت ما را به اینجا آورده بود. به ما دو تخت داده بودند. هر روز با هم بودیم. صبح ها می رفتیم گدایی و پول مواد جور می کردیم. من روسری و لباس نداشتم. کسی نمی فهمید واقعا زنم. سیمین هم اوایل فکر می کرد واقعا مردم. بعد که فهمید زنم، با من صمیمی تر شد. با هم مواد می زدیم ولی من سیمین را جور دیگری دوست داشتم. یک بار به خاطرش دعوا کردم. می خواستند اذیتش کنند ...
خاطرات دختر ملک الشعرای بهار چاپ شد
قوانین اسلامی، من و معزالدین می توانستیم با هم معاشرت داشته باشیم و همدیگر را بشناسیم. حالا که به گذشته فکر می کنم، از خودم می پرسم چرا آن قدر پدر و مادرم در شوهردادن دخترانشان عجله داشتند، به خصوص من که واقعا بچه بودم. سال ها بعد، وقتی که مهرداد در لندن درس می خواند و من برای دیدن او تابستان ها از آمریکا به لندن می رفتم، این سوال را از او کردم. در جوابم گفت: پری جان، خودت می دانی که ...
ماجرای عجیب تجاوز ناپدری تهرانی به دختر جوان +جزئیات
زندگی به ساری رفت. وی ادامه داد: من مدتی قبل برای دیدن مادرم نزد او رفته بودم که متوجه رفتار های مشکوک کامران شدم. او می خواست هر طور شده با من تنها باشد و من از رفتار او تعجب کرده بودم تا این که آخرین بار پیشنهاد بی شرمانه ای را مطرح کرد که ازشنیدن آن وحشت کردم و به تهران برگشتم. دختر جوان افزود: بعد از این ماجرا مزاحمت های کامران ادامه داشت تا این که یک روز در خانه پدرم ...
ماجرای آشنایی کوروش تهامی با همسر دومش+تصاویر
شدم از آن که دو سال اول دبیرستان بودم، احساس پشیمانی می کردم. جدیدترین تصاویر کوروش تهامی عکس های جدید کوروش تهامی ازدواج کوروش تهامی همسر سابقش شبنم طلوعی کارگردان سینما بود که پس از مدتی از هم جدا شدند و بعد از آن با پونه یزدانی ازدواج کرد. کوروش تهامی درباره نحوه آشنائیش با پونه یزدانی می گویند: شیوه آشنایی ما خیلی هنری بود. ...
مردی که 40 سال بعد از شهادتش، دوباره شهید شد +تصاویر
شنیدم با عنایت امیرالمؤمنین (ع) شفا گرفته، با خودم گفتم می توانم با او زندگی کنم. داشتن یک فرزند از ازدواج قبلی اش هم از نظر من، مشکلی نبود. گفتم برای آن پسربچه هم مادری می کنم. و باور کنید دو ماه بعد که با یک مراسم بسیار ساده در خانه پدرشوهرم در تهران زندگی مان را شروع کردیم، از همان روز اول آن پسر کوچولو به من گفت "مامان" و خدا می داند تا همین امروز هم او و 2 فرزند دیگرم در نظرم یکسان بوده اند ...
زخمی که تا پایان عمر بر دل دختر باقی می ماند
.... فریده خرمی، نویسنده و مترجم حوزه کودک و نوجوان، نیز در رمانی با عنوان ملکه آب انبار که به تازگی از سوی انتشارات پیدایش برای نوجوانان منتشر شده به سراغ افسانه های ایرانی رفته و با بهره گیری از شخصیتی به نام گلیم گوش هفتم داستانی تخیلی را در یک تابستان پرماجرا روایت می کند. داستان این رمان درباره دختر نوجوانی است به نام رعنا که در گرمسار، یکی از شهرهای حاشیه کویر، زندگی می ...
شِگرد دختر 24 ساله برای پولدار شدن
دارد توانسته برای او بدون ضامن یک وام میلیونی تهیه کند.وی افزود: وقتی شنیدم که همسایه مان می تواند از طریق دختر جوان برایم وام بگیرد خوشحال شدم و قصد داشتم با گرفتن این وام میلیونی یک خانه کوچک بخرم تا از اجاره دادن و جابه جایی هرسال راحت شوم.زن جوان ادامه داد: پس از چند روز زن همسایه شماره دختر جوان را که فریبا نام دارد در اختیارم قرار داد، وقتی با دختر جوان تماس گرفتم او را به خانه ام دعوت کردم و ...
انتقام گیری از زنان بعد از شکست عاطفی!
14 روز دهم مهر قصد رفتن به خانه را داشتم که سوار بر خودروی پژو 405 شدم ودر مسیر راننده که چرب زبان بود با نشان دادن چند شمش طلا گفت که می تواند یکی از آن ها را با طلاهای من جابه جا کند. به رفتارش مشکوک شدم و پیشنهادش را رد کردم. زن جوان افزود: پس از دقایقی که به حرف های راننده بی توجه بودم ناگهان مرد عصبانی یک چاقو به سمتم گرفتم و با تهدید طلاهایم را به ارزش 10 میلیون تومان سرقت کرد، اما ...
مصاحبه ای خواندنی از حسین پاکدل+ تصاویر
را نام برد. عکس های حسین پاکدل ورود به دنیای بازیگری سال 1376 در فیلم یاس های وحشی به کارگردانی محسن محسنی نسب اولین بار بازیگری را جلوی دوربین تجربه کرد، بعد در مسافر ری 1379 و تفنگ سرپر هم بازی کرد همسر حسین پاک دل او با عاطفه رضوی ازدواج نموده و صاحب یک دختر به اسم صبا می باشند. تصاویر حسین پاکدل بخشی از گفتگوی خواندنی ...
انتقام گیری هولناک و عاطفی مرد شکست خورده از زنان تهرانی + عکس و فیلم
! یعنی قصد جدایی نداشتی؟ صبر می کرد آزاد می شدم بعد در خواست طلاق می داد به خدا انقدر ضربه نمی خوردم و با درخواست طلاقش نیز موافقت می کردم ولی اینکه در زندان بودم و این درخواست را کرد برای من سخت بود، چون قبل از این اتفاقات زندگی خوبی برای زن و بچ هایم فراهم کرده بودم. وضعیت مالی خوبی داشتی؟ بله، یک آپارتمان و خودروی گرانقیمت داشتم و همه شرایط برای زندگی ...
همدم تنهایی های من در 70 سالگی
.../دانش آموزان بدون روسری به مدرسه می آمدند اما من باحجاب بودم / آن زمان نی ریز چشم پزشک نداشت / چون سواد درست و حسابی نداشتم از بیمارستان اخراجم کردند / تا حوصله ام سر می رفت کتابهای نوحه و مفاتیح الجنان را می خواندم / وقتی فهمیدم کتابخانه ها کتاب امانت می دهند، خوشحال شدم / همراه شخصیت های کتاب خندیدم و گریه کردم 70 سالگی به بعد، سن و سال تنهایی است ...
تماشا کنید: تجدید دیدار مادر با دختر از دست رفته اش در واقعیت مجازی
در سال 2016، نایون دختر هفت ساله ی چانگ چی سونگ براثر ابتلا به بیماری درمان ناپذیری از دنیا رفت . اما سه سال بعد، این مادر کره ای فرصت یافت تا در نوعی دنیای مجازی که برای مستندی تلویزیونی ساخته شده بود، دوباره با دخترش دیدار کند. روز پنجشنبه، شبکه ی تلویزیونی مونهوا (ام بی سی)، کلیپی 9 دقیقه ای را از مستند ویژه ای با عنوان تو را دیدم در کانال یوتیوبش به اشتراک گذاشت که حاوی تصاویری از دنیای واقعی ...
علت مستجاب نشدن برخی ازدعاها
کمال هم نشین در ما اثر می کند، ارتباط با خدا و خلوت و راز و نیاز با خدا نیز زمینه های طهارت روح و کسب فضائل و زیبایی های اخلاقی و رفتاری را برای ما فراهم خواهد ساخت حتی اگر دعایمان آن گونه که ما آرزو کرده ایم مستجاب نگردد. 10- ناگفته نماند که بسیاری از ما در زمینه و زمان گرفتاری و قطع امید از اسباب و امور مادی و دنیوی به سوی خدا روی می آوریم و دست به دعا بر می داریم. این حالت و عادت یکی ...
نشست خبری دشمنان برگزار شد | برزگر: یک ریال از فارابی پول نگرفتم
برایم جالب بود. عکاس این فیلم درباره روش عکاسی خود در سینما و تجربیاتش گفت که عکاسی سینما و عکاسی هنری نمی دانم که چگونه باید تعریف شود. سال ها تجربه عکاسی در مطبوعات را داشتم و بعد از دوره ای کار قرار شد تا در سینما نیز عکاسی کنم. آنقدر هم مجبور به کار در سینما نیستم و جزو معدودی آدم هایی ام که فیلمنامه را می خوانم. اگر دوست داشتم کار می کنم. انتهای پیام/ ...
چشمان بسته فرح بر نقاشی های خونین ساواک!
و پایم را به صندلی بستند و مهار کردند و گاهی مفتولی آهنی یا مسی بر سرم گذاشته و بعد جریان الکتریسیته با ولتاژ های متفاوت به بدنم وارد می کردند که موجب رعشه و تکان های تند پیکرم می شد؛ شلاق و باتوم، کار متداول و هر روز بود؛ در مواقعی آن قدر شلاق بر کف پاهایم می زدند که از هوش می رفتم. یک بار وقتی در اثر درد ضربات شلاق بیهوش شدم و دوباره چشم باز کردم، خودم را در داخل اتاقی که در آن یک میز و صندلی ...
گزارش نشست خبری من می ترسم
استقبال کنند. در ادامه نشست ستاره پسیانی درباره بازی در فیلم من می ترسم توضیح داد: همیشه از کارکردن با بهنام بهزادی لذت می برم و به نوعی برای من ورکشاپ محسوب می شود. دو تجربه با او داشتم که بسیار تجربه خوبی برای من بوده است. مجید جعفری هم در ارتباط با نقش خود در این فیلم گفت: سال های قبل قرار بود که با بهنام بهزادی فیلم بازی کنم اما این اتفاق نیفتاد. زمانی که برای این فیلم دعوت شدم ...
گفت وگوی خواندنی با عنایت بخشی/ رفته ها پشیمانند
قدرت ریسک ندارند. تا این که در سریال سایه همسایه، یک نقش مثبت را بازی کردم و دوباره شدم کلیشه نقش های مثبت و این بار از آن طرف بام افتادم! هر چه نقش مثبت و معتمد خانواده و محله بود به من پیشنهاد می دادند و می دهند. راستش کمتر پیش آمد کارگردان و تهیه کننده ای ریسک کند و یک نقش متفاوت به من بدهد تا توانایی های دیگر خودم را به نمایش بگذارم. بخشی درباره فیلم ترن می گوید: من با ...
بلندی های گدوک
بزرگ شده است. چقدر از بزرگ شدن می ترسم. کسی که جیغ نکشد لابد بزرگ شده است. کیمیا حالا خیلی چیزها را می فهمد. آن مرد تنها که روی صندلی سینما چهار بعدی نشسته بود برای چه به سینما آمده بود؟ دلش برای جیغ های کودکی اش تنگ شده بود؟ جیغ های فراموش شده؟ به یاد فیلم مستندی درباره بابک بیات افتادم که چگونه در شمال راه می رفت به یاد پسرش. کیمیا مدام راه می رفت. آیرا، به آیرای جا مانده در هوای سرد گدوک ...