بازار جایی برای تولیدات کوچک خانگی ندارد
سایر منابع:
سایر خبرها
ارم: در خانه 6 ساعت تمرین می کنم/ سمنو را خیلی دوست دارم
.... ملی پوش پاراتیراندازی ادامه داد: نوروز سنت زیبایی است و عید دوسال پیش زمانی که همراه تیم ملی در مسابقات جهانی امارات حضور داشتم از شیرین ترین خاطرات ورزشی ام است چرا که در کنار تیم و سایر بازیکنان سال را تحویل کردیم. از سین های سفره هفت سین سمنو را خیلی دوست دارم و امیدوارم سال جدید، با ریشه کن شدن این بیماری، سلامتی به کشور و مردم ایران برگردد و مجدد اردوهای تیم ملی تمامی رشته ها آغاز شود. ...
قتل وحشتناک دایی توسط خواهرزاده/مادر قاتل از خون برادر می گذرد؟
فیزیکی ما شد و چند ضربه ای به صورت من زد و بعد هم با چاقو به سمت من حمله کرد که من هم برای نجات جان خودم من هم به او حمله کردم و او را زدم که به یکباره به زمین افتاد و خونریزی شدیدی کرد. همان لحظه با خودم فکر کردم که اگر او زنده بماند من باید سال ها درگیر زندان و بدبختی شوم به همین خاطر سرش را از تنش جدا کردم و بعد هم از خانه خارج شدم. چند ساعتی در خیابان پرسه می زدم که توسط پلیس دستگیر شدم. ...
حمید هر چه حقوق می گرفت خرج کودکان یتیم سوری می کرد
خانه می شوم. دور تا دور خانه پر است از تصاویر شهید حمید وفایی. می نشینیم و گفت وگوی ما با مادر شهید آغاز می شود. روایت زرافشان وفایی مادر شهید را پیش رو دارید. شاگرد امام خمینی (ره) اولین بار که به ایران آمدم سه سال داشتم. همزمان با جنگ ایران و عراق بود. زندگی ما در ایران جوار بارگاه شاه عبدالعظیم حسنی (ع) آغاز شد. من خیلی زود ازدواج کردم. همسرم احمد وفایی در نجف به دنیا آمده ...
ساخت انیمیشن شکست کرونا توسط مادر و پسر تهرانی + فیلم
هنر را دوست داشتم و از زمانی که قرنطینه خانگی را شروع کردیم و سهیل هم درس خواندنش آنلاین شده است در بخش درست کردن کاردستی هایی که مدرسه می گوید همراه می شوم. این کار هم مرا از بی حوصله شدن در قرنطینه نجات می دهد و هم دقایق دوست داشتنی را همراه سهیل می گذرانیم." یکی از کاردستی های این مادر و پسر "مسیر شکست دادن کرونا ویروس است "مسیری با اقدامی از هنر و زبان کودکان . " وقتی در ...
نقش من در مقابل کرونا
کنم ، رفتم سراغ وسایلم هندزفری، لباس تمیز، کتاب خوب[که نخونده باشم] و... همه رو داخل یه ساک کوچیک قرار دادم. به خواهرم پیام دادم و ازش خواستم به پدر و مادر اطلاع بده که قصد دارم به بیمارستان بروم. اون بلد بود چه جوری با چرب زبونی خیالشون رو از بابتم راحت کنه . توی این شرایط خونه موندن اصلا به صلاح نبود. از مثبت بودن آزمایش مطمئن نبودم ، اما پیشگیری بهتر از درمانِ. با 115 تماس گرفتم ...
دردل مردم | کسر از حقوق در کانون زبان برای تکمیل نکردن یک کارنامه/ به خاطر کرونا فعلا بی خیال رمز پویا ...
اپیستمولوژیک یاد می کنیم. خطایی که در همه علوم تجربی وجود دارد و مصداقِ بارزِ آن اشتباهی ست که درباره مرحومِ کیارستمی مرتکب شدند و بیماری گوارشیِ او را به مرگ پیوند زدند. من مادرم را چند ماه پیش (سی ام مهرماه همین امسال) از دست دادم . در بیمارستانی دولتی و در نتیجه وقفه تنفّسی . مادر، اسفند سال پیش سکته مغزی کرده بود و هشت ماهی در خانه بستری بود. سال گذشته چند روزی به همراهش در بیمارستان به سر بردم ...
شکارچی در دام شکار
و با هم دوست شدیم. دوستی بین من و پسر غریبه چند سال طول کشید و ابتدا قرار بود با هم ازدواج کنیم اما با مخالفت تند خانواده پسر برای ازدواج مان رو به رو شدیم و پسر عاشق نما بدون کوچک ترین ناراحتی در کمال تعجب من را کنار گذاشت و با یک دختر دیگر ازدواج کرد و بعد از آن هم آواره خیابان شدم. بعد از این ماجرا چه کار کردی؟ به ناچار مدتی نزد خواهرم به تهران رفتم تا خودم را پیدا کنم ...
اشک های خسته!
به گزارش رکنا، زن 25 ساله که اشک هایش مجال سخن گفتن را از او گرفته بود با چهره ای فرسوده و خسته و در حالی که فریاد می زد حاضرم همه حق و حقوق قانونی خودم را ببخشم تا از شوهرم طلاق بگیرم، به کارشناس اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت: پدرم تبعه کشور افغانستان است که پس از مهاجرت غیرقانونی به ایران با مادرم ازدواج کرد. به قول خودشان چند ماه اول زندگی را خوش بودند اما با به دنیا آمدن من اختلافات آن ها نیز ...
قطعه ای از بهشت خانه ای با 3 شهید
، حسین علیه السلام کرده و امروز با قلبی پر از ایمان به راهشان و با شوقی بی انتها، نامشان را می برد. می گوید: خدا انگار این سه تا را برای خودش آفریده بود. امروز صفحه فرهنگ و مقاومت کیهان میهمان یکی از خانه های بهشتی شیراز است، و گوش جان می دهد به کلام زیبای مادر شهیدان محمدحسن، محمدجواد و محمدمحسن روزی طلب: معرفی یک خانواده آسمانی محمدحسن سال 40 به دنیا آمدو راه و ...
مرد جنایتکار صحنه قتل همسرش را بازسازی کرد
.... قرار بود بعد از عروسی به خانه خودمان برویم. من شرکتی داشتم که همسرم در آنجا نیز کار می کرد. اما بیشتر اوقات به من می گفت چرا با خانم های همکارت حرف می زنی و شوخی می کنی. به من مشکوک بود. از دستش خسته شده بودم و به فکر قتل افتادم روز حادثه خانواده اش به شهرستان رفته بودند و ما تنها بودیم روی تخت خوابیده بود که کابل برق را به او وصل کردم و او را کشتم بعد از کشتن المیرا می خواستم خودکشی کنم اما ...
گفت وگو با معلمی که یخچال خانه اش را تخته ی کلاس کرد + تصاویر
همان روز از خانه به بچه ها درس می دهم. عُنصری، کودکی و نوجوانی را در همین محله ها پشت سر گذاشت تا امروز خانم معلم دختران باشد. به گفته خودش، دختر همین کوچه ها و پس کوچه هاست، با اشک ها و لبخندهای دختران دانش آموز غریبه نیست و به عشق آنها سال هاست پای تخته سیاه می ایستد، برای تصویر آینده ای بهتر از امروز. عاشق درس دادن و حال وهوای کلاس درسم. تا جایی که بتوانم این بچه ها را تنها نمی گذارم ...
بانو جان؛ ببخش، جامعه ی ما هنوز به کلاس های زنده ی شیشه ای عادت نکرده است
شدن به مرکز تربیت معلم بودم که نوشته روی دیوار توجّه ام را جلب کرد: "معلمی عشق است و ایثار و گذشت، اگر به عنوان شغل بدان می نگری رها کن، و الّا بر تو مبارک باد" . شهید رجایی من نیز که همواره آرزوی معلمی را داشتم، با تمام وجود این جمله را حسّ کرده و با غرور و سرور خاصّی به خودم بابت یافتنِ توفیق خدمت در کسوت معلمی، تبریک گفتم. این نوشته ی روی دیوار را در تمام دوران ...
کرونا کام ما را تلخ کرد
کام ما را تلخ کند. هروی : برای من سال سختی بود. برای اینکه به خاطر سهمیه المپیک یک ماراتن نفسگیر داشتیم و کاراته کا ها علاوه بر اینکه توانستند در میادین مختلف انتظارات را برآورده کنند در نهایت اولین سهمیه کاراته را به مردم ایران هدیه کنند. تعطیلات عید را کجا هستید؟ استکی : اگر مشکلی پیش نیاید، همراه خانواده به اصفهان می رویم و تعطیلات را کنار مادر و پدرم هستیم. هروی ...
خاطراتی از دوره جدال با کرونا، درس معلم صومعه سرایی
هزینه های بیمارستان را تقبل نکرد پس از بهبودم در اولین فرصت این بیمه را که در این روزهای سخت یاریگرم نبود حذف خواهم کرد . می خواهم پنجره اتاقم را بشکنم و فریاد بزنم این روز ها که از پنجره رو به خیابان اتاقم به بیرون نگاه می کنم و متاسفانه مردم را دائما در خیابان و در حال خرید شب عید می بینم دوست دارم از پنجره فریاد بزنم آی مردم جان مادرتان به خانه بروید و در آنجا بمانید تا ...
تقابل با کرونا
عفونی ابپاش حاوی الکل و وایتکس جلوی در مارا کامل ایزوله میکرد و پس از ان مادر مارالخت مادر زاد میکرد و ان موقع ما اجازه ورود به خانه را به ما می دادند. و خدا ان روز را نیاورد که چیزی در بینیمان برود یا چیزی در گلویمان گیر کند و ما عطسه ویا سرفه کنیم انوقت است که اعضای خانواده از ما ده متر فاصله میگیرند و با سم پاش که حالا از الکل و مواد ضدعفونی پر شده باز هم مارا ایزوله می کنند . یکی ...
نمی خواهم چرخه انتقال ویروس کرونا شوم
پاره کند به ایسنا، می گوید: در این مدت به غیر از خرید مایحتاج ضروری منزل، حتی همسرم از خانه خارج نشده است. با توجه به اینکه احتمال انتقال کرونا از طریق نان وجود دارد، با جستجو در کانال های مختلف و پیدا کردن چند دستور پخت، نان مورد نیاز را خودمان با امکانات موجود خانه و در فرگاز درست می کنم که تجربه جالب و خوشمزه ای است و هر روز این اشتیاق را دارم مدل های جدید پخت نان را تجربه کنم. سپیده ...
همه با هم علیه کرونا
کرونا به شمار می آید، از آنجا که این علائم را نداشتم، مطمئن شدم که کرونا ندارم. تمام مدت فکر می کردم که انفلوانزا گرفته ام و این بار سطح جدیدی از حمله بیماری را تجربه می کنم. چند روز بعد از طریق فضای مجازی متوجه شدم چند نفر دیگر از دوستانم در همان مهمانی به بیماری ای با علائم مشابه بیماری خودم مبتلا شده اند، در آن زمان به شرایط بیماری ام شک کردم. تعداد زیادی از افراد بیمار آن مهمانی ...
آنهایی که سوختند
شفاآنلاین سلامت نه از چهارشنبه سوری چیزی فهمیدم، نه از ایام نوروز. همه عید و بعد از آن را در بیمارستان بودم. من هر سال اول اسفند اکلیل سرنج می خریدم و نارنجک درست می کردم. تقریبا سالی یک کیلو اکلیل سرنج می خریدم و برای خودم و دوستانم نارنجک درست می کردم. پارسال هم داشتم همین کار را می کردم که یک دفعه منفجر شد به گزارش شفاآنلاین ،امشب، شبی است که به رسم دیرینه کشورمان باید جشن بگیریم ...
ماجرای سگ بازی مرگبار در پارک! +عکس
فرم بازداشتگاه را بالا زده بود با بیان این که از 9 سالگی به دام مواد مخدر صنعتی افتادم و پنج سال از عمر 20 ساله ام را پشت میله های زندان گذارنده ام و هشت فقره سابقه کیفری دارم درباره این جنایت هولناک گفت: حدود یک سال قبل وقتی آخرین بار از زندان آزاد شدم دیگر سراغ مواد نرفتم، اما همچنان بیکار و کارتن خواب بودم. پدر و مادرم سه سال قبل از یکدیگر طلاق گرفتند و اختلاف آن ها نیز برای مواد مخدر بود در ...
ایثاری ماندگار/ خانه مادر شهید یحیایی سنگر علم و دانش شد
وسایل زندگی مادر را در قالب طرح هبه واحد نیکوکاری موکب علی بن موسی الرضا (ع) استان گلستان به نیازمندان تقدیم کنند. این مادر شهید منزل مسکونی خودش را به خیرین مدرسه ساز واگذار کرده بود در کنار این همه فداکاری کمک های نقدی به خیرین داشته که یک کلاس در مدرسه خیرین انتهای هشت متری بهار گرگان جدید بنام شهید اسدالله یحیایی نامگذاری شده است. دفاع مقدس این روزها نیز در حال تکرار است ...
کرونا و شرایط دشوار بیماران سرطانی
روی قیمت داروهای سرطان تاثیر بگذارد؟ نیلوفر ادامه می دهد: از طرفی برای پیدا کردن ماسک و الکل و مواد ضدعفونی باید کل شهر را بگردم چون در مدت 24 ساعت نایاب شد. از طرف دیگر هر بار که برای خرید مجبور می شوم از خانه بیرون بروم استرس دارم که مبادا با خودم ویروس را داخل خونه ببرم و باعث مبتلا شدن مادرم بشوم. واقعاً زندگی کردن توی این همه استرس و نگرانی های پی درپی روح آدم را خسته و داغان می کند ...
نرگس محمدی| عکس جنجالی در آغوش علی اوجی+عکس و بیوگرافی
... چند ماه بعد در اردیبهشت 96 نرگس محمدی با علی اوجی ازدواج کرد خبر این عروسی با انتشار چند عکس از سالن عقدی در منطقه سعادت آباد تهران رسانه ای شد مراسم خواستگاری آنها با هماهنگی لاله اسکندری در حرم مطهر امام رضا (ع) انجام شد من دوست دارم این فرصت ایجاد شود که با برخی از کارگردان های مورد علاقه ام کار کنم و در سینما فعال تر بشوم و نقش های متفاوت بازی کنم مادر ...
زنی که به رویاهایش رنگ واقعیت بخشید!
: من سرمایه ی اولیه را داشتم و در ابتدا این محصول را در خانه درست می کردم. پس از ساخت ساختمان شرکت، برای گرفتن مجوزها اقدام کردم. شبانه روز برای این کار زحمت کشیدم و بیش از یک میلیارد و نیم در این راه هزینه کردم. او با بیان اینکه قصد دارد خودش برای شکلات خرمایی استانداردسازی کند، می افزاید: هر زمان که به نمایشگاه ها می رفتم، می دیدم که چه کارهای خوبی می توان روی خرما انجام داد و به همین ...
توضیح های حمید هیراد درباره ابتلایش به سرطان
وجود ندارد. تا زمانی که هستم عاشقانه و بدون ریا برای مردم می خوانم. شوخیه مگه از جایی آمد که هیچ ریایی در آن نبود و روی تخت بیمارستان آن را ساختم. آرزوی هر خواننده ای است که اثرش به دل مردم بنشیند. وقتی دیدم مردم قطعه شوخیه مگه را دوست داشتند، خیلی احساساتی شدم و ساعت ها برایش اشک ریختم. در همان زمان به من گفتند که سرطان خون دارم و فقط یک ماه دیگر زنده هستم. پس از آن و در مدتی حدود پنج یا شش ...
سریالی که خط فکری خانم بازیگر را تغییر داد/ شاگردانم سؤال می کردند آیا قصه واقعی است
و تمام بازی ام با تحلیل خودم و کمک کارگردان بوده است. * بازی در چنین نقشی چه جذابیت هایی برایتان داشت؟ در این صحنه ها دیالوگی نبود و تنها اتفاقات واقعی بود. فضای جنگ را دوست دارم چرا که پدرم نیز نظامی بود و این ماجراها برایم ملموس است. از طرفی دوست دارم به نوعی دینم را نسبت به افرادی که جانشان را فدا کرده اند، ادا کرده باشم. بازی کردن در نقش کسی که واقعی بوده و حقیقت را ...
تنیس در استان سمنان برای توسعه به زمین های بیشتر و فراگیر شدن در تمامی شهرستان ها نیازمند است
و بخاطر علاقه ای که به رافا نادال داشتم -مشوقان اصلی شما برای روی اوردن به ورزش چه کسانی بودند؟ پدر،مادر و برادرم - ایا مقام هایی هم خودتان تاکنون کسب کرده اید؟ در تنیس حدود 30 مقام استانی و شهرستانی دارم،همین طور 4 مقام سومی کشور که پر افتخار ترین تنیسور سمنان هستم،و همچنین مقام هایی در شطرنج -شما خودتان به عنوان یکی از فعالان رشته تنیس وضعیت این رشته ...
دلتنگ و خسته اما عاشقانه ایستاده اند سنگ صبور روزهای کرونایی
و مادر فرستادم و خودم نیز محدودیت و منع رفت وآمد دارم و تصویری مجبورم با فرزندم ارتباط برقرار کنم پرستاری که قرار بود ایام عید بساط عروسیش را برپا کند، می گوید: با شیوع کرونا تاکنون نتوانستم نامزدم را ببینیم و به خانه شان بروم و به جای آنکه عید در رخت عروسی باشم باید در لباس سفید با کرونا مقابله کنم. یکی می گوید: برداران و خواهران به زبان بی زبانی و به شوخی می گوید به خانه ...
حمید هیراد درباره ابتلایش به سرطان گفت/ ماجرای یک لب خوانی
. وقتی دیدم مردم قطعه شوخیه مگه را دوست داشتند، خیلی احساساتی شدم و ساعت ها برایش اشک ریختم. البته در همان زمان به من گفتند که سرطان خون دارم و فقط یک ماه دیگر زنده هستم. پس از آن و در مدتی حدود پنج یا شش ماه فهمیدم که چقدر زندگی فانی است. علیزاده نیز از هیراد پرسید که چرا همان موقع و یا در اوجِ زمانی که فشارهای زیادی به تو وارد می کردند، ماجرای بیماری ات را بیان نکردی؟ شاید اگر آن زمان این ...