سایر خبرها
داستان کرونا و جهادی ها(13) روایت سیزدهم؛ قناری
افتادن در پرتگاه نجات می داد، توی دستم فشار دادم و گفتم: اگه نذاری برم تو، همین امشب از غصه می میرم نگاهم کرد؛ از آن نگاه ها که توی این دو سالِ بعد از شیرین، هزار بار مثلش را دیده ام. یک جورهایی ترسید. مچش را از دستم بیرون کشید و گفت: برو اونجا لباسات رو عوض کن و بپرس باید چیکار کنی یک ساعت بعد، مثل کسی که توی هزارتویی بی پایان سرگردان شده، داشتم توی راهروها با پارچ آب راه می رفتم و برای مریض هایی که تند تند گلویشان خشک می شد آب می بردم. به قلم علی علیزاده 313/ ...
پوگبا: مادرم می دانست که به منچستریونایتد بازمی گردم/ چیزهای زیادی از پیرلو و اسکولز آموختم
اولدترافورد بازگشته بودم. هافبک 27 ساله شیاطین سرخ همچنین با اشاره به بازی در کنار هافبک های پیشین منچستریونایتد و یوونتوس یعنی پل اسکولز و آندره آ پیرلو اظهار داشت: وقتی به بازی های پیرلو و اسکولز نگاه می کنید، چیزهای زیادی می آموزید. من چیزهای زیادی از آنها آموختم و هنوز هم در حال یادگیری هستم. برایم فوق العاده بود که می دیدم آنها چطور تمرین می کنند و همین باعث می شد تا برای پیشرفت ...
از بازی در کنار رونالدو و بوفون ذوق زده شده بودم!
کنترل کنی. البته گفتند رفتن به یک کشور خارجی برای یک بازیکن 19ساله سخت است و باید انتظار سختی را داشته باشی. ولی یوونتوس گفت به من اعتماد دارد و می داند که خیلی زود جایگاهم را در تیم بدست می آورم". دی لیخت در ادامه صحبتهایش در توضیح اولین ورودش به باشگاه یوونتوس گفت:" اولین بار که وارد رختکن یوونتوس شدم مثل بچه ای بودم که وارد مغازه شیرینی فروشی شده. آخر بوفون و رونالدو آنجا بودند. همینطور ...
کرونا بساط ما را جارو کرد
...، خواب دیدم کرونا گرفته ام. آنقدر از این خواب استرس گرفتم که فردایش با ماسک رفتم سر بساط. دوستانم می گفتند چرا شلوغش می کنی، خبری نیست. چون من چهارراه ولی عصر دستفروشی می کنم چینی های زیادی آنجا می بینم. حتی سر بساطم هم آمده بودند که بعدش همه جا را ضدعفونی کردم. همین برای من نگران کننده بود. تا اینکه بالاخره کرونا از راه رسید و بساط ما را برچید. برای بابک همه چیز خوب پیش ...
قصه آمدن و رفتن هشتمین شهید مدافع حرم ارتش
های روی دیوار را یکی یکی نشانم می دهد و برای هر کدام قصه اش را تعریف می کند. روز ارتش را که در تقویم دیدیم، گفتیم هیچ سوژه ای بهتر از این شهید مدافع حرم برای این روز نمی شود پیدا کرد. درباره او آمده است؛ ستوان سوم شهید سیدمهدی جودی ثانی ، جمعی رسته توپخانه تیپ 377 نیروی زمینی ارتش در قوچان در 12 تیر 1362 متولد و در صبح روز سه شنبه، 20 تیر سال گذشته در شهر حلب سوریه در راه دفاع از حرم حضرت زینب (س ...
اسمم را می شنیدند، می گفتند تو همانی که فقط تیرک می زنی؟
. درست است (باخنده)؟ راستش را بخواهید بدشانسی است بیشتر. الان دو سال است که می خواهم به تیم های لیگ برتری بیایم ولی نمی شود. سال قبل قرار بود به ماشین سازی بیایم و قرارداد هم بستیم ولی من به باشگاه مس کرمان قول داده بودم و در این تیم ماندم. من یکسال در لیگ یک بوده ام و خوب کار کردم؛ بعد هی می گفتم یک سال دیگر بمانم و همان زمان چند تا پیشنهاد لیگ برتری داشتم. دو سال پیش که ابتدا آقای حسینی بود ...
حس می کردم لایق کاپیتانی منچستریونایتد نیستم!
گرفتن بازوبند کاپیتانی مصدوم مجروح و احساس کردم به اندازه ای که می بایست قادر به مشارکت نیستم. من پیش از آغاز فصل به دیدن سر الکس رفتم، ما یک تیم فوق العاده پر از شخصیت های بزرگ و بازیکنان درخشان داشتیم، به فرگی گفتم که لیاقت کاپیتان بودن را ندارم و او گفت که تو بازوبند را خواهی بست و به همراه رایان گیگز کاپیتان خواهی بود. فرگوسن در ادامه مدعی شد اگر بازوبند را به کریستیانو رونالدو بدهد وین رونی عصبانی می شود و اگر به نمانیا ویدیچ بدهد ریو فردیناند شاکی خواهد شد. موضوع رفاقتی بود، ما مانند پلیس در رختکن بودیم و همه چیز را حفظ می کردیم، اما در آن مقطع من احساس بی ارزشی بودن می کردم. ...
اسم رمزی که بعثی ها را گیج می کرد!
حمزه که بهش می گفتیم حنظله! با پسر دیگری بود بنام اکبر قربانی که الان هم هستند. اینها یا امدادگر بودند و یا حمل مجروح بودند. ته ستون بودند و من هم چون تخریبچی دسته بودم، پشت آنها بودم. ستون را راه انداختند و رفتیم و یک جایی گفتند بنشینید. بعد گفتند تخریبچی بیاید. آنها دنبال تخریبچی لشگر بودند، من فکر کردم با من کار دارند. رفتم جلو. فرمانده گروهان قاسم کارگر بود. گفت تو چرا آمدی؟ گفتم ...
از فرگوسن تا انیشتین: چرا ستاره های باید مربی شخصی داشته باشند؟
می رسانم. فقط یک زن و شوهر از دیگر بچه های ما حتی شاید آن را به تیم اول می رسانند. من برای شمال یک مثال میزنم. ما با یک مدافع چپ 34 ساله در نایمخن کار کردیم. روزی 45 دقیقه در هر روز هفته با هم کار می کردیم. یک جلسه قبل از بازی کمی کوتاهتر بود اما ما هر روز یک جلسه تمرین مهارتی داشتیم. اگر به پیشرفت او در اعتماد به نفس او فقط در این جلسات مهارت نگاهی بیندازید، می بینید که هرچه مهارت های شما بهتر باشد، اعتماد به نفس بیشتری به توپ خواهید داشت. هرچه اعتماد به نفس شما بیشتر باشد، تصمیمات شما در بازی بهتر خواهد بود مطمئنا. ...
ماجرای چهلمین کرونایی کیش/ وقتی وارد بیمارستان شدم به شدت می ترسیدم/ کادر درمان برایم مثل فرشته ها بودند
آمده بود، او هم علائم بیماری را داشت اما تستش منفی شد، شاید هم در رفت و آمدهای اولیه به ادارات کیش در همان اوایل گرفته باشم، دقیقاً نمی دانم ولی وقتی دوستانم شنیدند که کرونا گرفته ام به من گفتند که تو که خیلی رعایت می کردی چطور مریض شدی؟ طوری بود که دیگران را هم تشویق به رعایت ماندن در خانه و رعایت موارد بهداشتی می کردم، سعی می کردم در اینستاگرام نقاشی کنم و مردم را تشویق می کردم در ...
ویشکا آسایش | عکس جالب ویشکا آسایش بعد از قرنطینه + بیوگرافی و تصاویر
یکی می آید به من می گوید: خانم ما شما را دست انداختیم، اما در کمال تعجب، هیچ کسی این حرف را به من نزد و من یکی از مهم ترین نقش هایم را در آن کار بازی کردم. خداحافظی موقت از بازیگری ویشکا آسایش: همانطور که در ابتدای صحبت هایم به این موضوع اشاره کردم، بعد از این که در این نقش بازی کردم، طبق برنامه ای که از قبل داشتم، برای ادامه تحصیل به خارج از کشور رفتم. سفر به خارج از کشور ...
بائو: خدا به من زندگی دوباره داد
کل اینطور است که مثلاً 3 روز خوب هستم اما یک روز حالم بد می شود. امروز هم حس چشایی و بویایی ام را از دست دادم و فکر کنم 50 درصد کار می کند. کلاً شرایط عجیب و غریبی است. خدا را شکر از آن وضعیتی که داشتم خیلی خیلی بهتر هستم و در واقع 80، 85 درصد خوب شدم. چطور متوجه شدی کرونا گرفتی؟ وقتی که لرز داشتم و فشار خونم برای اولین بار روی 17 آمد. به پاهایم که دست می زدند سرد بود اما ...
هماوردی یک زنِ شاعر با کرونا
. مشکل تنفسی زیاد داشتم اما ترس رفتن به بیمارستان را داشتم چون اگر به بیمارستان می رفتم، پدرم روحیه اش را از دست می داد. این بیمارستان نرفتن هم به این مسئله برمی گردد که من یکی از خواهرانم را در بیمارستان از دست دادم و همین باعث خاطره تلخ در ذهن پدر و مادرم شد. تا اینکه حالم بسیار بد شد و اصلا هوشیاری نداشتم و این حالت سه روز طول کشید. چون قبل از این هم مشکل ریوی داشتم این هم بر تشدید بیماری اضافه ...
بازیکن اسبق استقلال: رکوردار حضور در فینال آسیا هستم
بازیکن اصلی و 2 بازیکن ذخیره و این نشان می دهد چه تیمی بود. چطور شد به استقلال آمدید؟ من فوتبال را از زمین های خاکی خیابان عباسی شروع کردم، چهار تا آجر می گذاشتیم و از صبح تا شب دنبال توپ می دویدیم، در سن 12 سالگی به راه آهن رفتم و در تمام رده های این باشگاه بازی کردم، بعد یکی از اطرافیان استقلال مرا با خود به باشگاه برد و خیلی زود قرارداد بستم، سال 68 بود. چند روز بعد نیز ...
رزاقی راد: علی پروین نگذاشت به پرسپولیس بروم
...> با آنکه یک مهاجم گلزن در فوتبال باشگاهی ایران بود اما هیچگاه به استقلال و پرسپولیس نرفت. با وجود پیشنهاداتی که از دو تیم داشت هر بار خودش تن به این اتفاق نداد هرچند یک بار نیز علی پروین نگذاشت که به پرسپولیس برود. او فوتبالش را از سال 72 و با تیم هما شروع کرده و بعد به فتح رفت :" دو ماه بعد از آنکه به فتح رفتم علی کریمی سربازی اش تمام شد و رفت. تیم خوبی داشتیم ، رضا رضایی کمال و مرحوم ...
نوازی: قهرمانی در وسط فصل خنده دار است
لباس گرفته تا تور و توپ و حتی هزینه ایاب و ذهاب برخی بچه ها، چون از نظر مال ضعیف بودند. باشگاه یک سرپرست هم برای تیم نگذاشت! از باشگاه هم کم بازیکن معرفی نشد، اما قبول نکردم، چون می خواستم هر جوانی که شایستگی و توانمندی و استعداد دارد، بردارم. هزار تومان هم به بنده دستمزد ندادند. رفتم یک مجوز خواستم که در همان زمین، مدرسه فوتبال دایر کنم، اما گفتند باید 10 میلیون تومان بپردازی و دیگر دلسرد شدم و قید ادامه کار را زدم. زمان مدیریت چه کسی بود؟ امیرحسین فتحی که حالا به مدیریت مجموعه ورزشی انقلاب منصوب شده است. منبع خبر : وانا نیوز ...
انصاری: ویروس کرونا از بین برود بهتر است که بازی های لیگ برگزار شود
به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری میزان محمد انصاری در گفت وگو با سایت باشگاه پرسپولیس ، در خصوص این روزها که همانند خیلی از مردم در خانه مانده و تمرینات اختصاصی انجام می دهد گفت: ما هم مثل همه مردم در خانه هستیم و سعی می کنیم که در خانه هم بمانیم . این روزها تمریناتم را به صورت اختصاصی در منزل انجام می دهم اما گاهی هم مجبور هستم که به بیرون از خانه بروم اما در کل سعی می کنم که در خانه بمانم و بیشتر ...
صحبت های جنجالی بهرام افشاری درباره احمد مهران فر در اینستاگرام + فیلم
کار بعدی ام تصمیم گیری می کنم. بهرام افشاری و نوید محمدزاده و باران کوثری و مهدی کوشکی در فیلم لانتوری بهتاش فریبا در برنامه دورهمی باشگاه خبرنگاران:شب گذشته بهرام افشاری بازیگر سریال تلویزیونی پایتخت مهمان دورهمی بود. او به محض آغاز صحبت با مهران مدیری گفت:سلام، بهرام افشاری هستم؛ 32 ساله. خیلی هم عاشق شدم! و با این کار باعث خنده مدیری و حاضران در سالن شد. ...
گفت وگو با سه جوان که در بحران کرونا عکاسی کرده اند
کرونا بروید؟ روال این اتفاقات اینطور است که عکاس و خبرنگار آفیش می شوند اما در این ماجرای کرونا به ما گفتند که اجبار نیست حتماً حضور داشته باشید یعنی یک حالت اختیاری وجود داشت و گفتند اگر بروید خیلی بهتر است. من هم طبعاً به خاطر احساس وظیفه و مسوولیتی که در قبال اطلاع رسانی وقایع و بازتاب دادن زحمات کادر درمانی می کردیم، تصمیم گرفتم که برای عکاسی بروم. عکاسی در بیمارستان ها چطور ...
از بازی کنار اسکولز و پیرلو چیزهای زیادی یاد گرفتم
و کارهای زیادی انجام می دادم. پیرلو و اسکولز هافبک هایی بودند که بازی را کنترل می کردند، بازیکنان به کار آنها نگاه می کردند و من چیزهای زیادی از آنها یاد گرفتم. من کارم را به عنوان یک مهاجم آغاز کردم و سپس شماره 10 شدم و سپس شماره 6. خدا را شکر که مدافع میانی نشدم! به خاطر اینکه می خواستم خیلی در جریان بازی باشم و صاحب توپ شوم. من مهاجم بودم و خیلی عقب می رفتم؛ بنابراین یک مربی به من ...
یعقوب زاده: در مسابقه برابر سپیدرود پاهایم می لرزید!
برای همیشه از فوتبال دور می کرد باشگاه ملوان سخت خواهان جذب من بود من هم به خاطر نا ملایماتی هایی که دیده بودم تصمیم گرفتم که دیگه تو رشت فوتبال نکنم با دلخوری رفتم ملوان و قرارداد سه ساله امضا کردم. چند وقت بعد فریدون عسگرزاده شد سرمربی سپیدرود و از من خواست که برگردم به سپیدرود اما دیگه دیر شده بود و ملوان اجازه برگشت من رو نمی داد من هم به صورت شفاهی به مسئولان وقت ملوان اعلام کردم ...
روایتی از پرستار کرونایی ها که مدافع حرم است
شنیدنی و تمام نشدنی است، اما باید این فصل از زندگی سید صادق رمضانیان را با روز هایی که در کسوت پاسدار مدافع حرم در سوریه سینه سپر کرده بود گره می زدیم. اینکه جوان 28 ساله چطور از سوریه و دفاع از حرم سر برآورد هم قصه شنیدنی است. آقا سید برگ های رو نشده زیاد دارد. هر فصلی از زندگی اش را که مرور می کند یک حرف تازه روی دایره قصه زندگی اش می ریزد. می پرسیم مداح 28 ساله چطور سر از سوریه در می ...
روایت 55 روز برزخی در “قلب کرونا”/دلتنگ توام مادر
خداحافظی قراره روزها طول بکشه تا دوباره به سلام ختم بشه وگرنه حتما مادرمو بغل می کردم و با تمام وجودم لمسش می کردم؛ تو مسیر همش تو فکر مادر بودم که کی خواهرم بیاد سراغش چند بار شمارشو گرفته بودم ولی خوش خوابی عادت خانواده ماست؛ همینکه به بخش رسیدم باز مرجان چغلی کرده بود و سرپرست بخش با چشم های ورقلمبیده بهم فهموند که تنبیه اساسی در راه؛ سریع رفتم روپوش پوشیدم و رفتم سراغ مریض ها، تازه ...
ستاره های مستطیل سبز، مدیون برادر کوچکی به نام فوتسال
... 7 _ کوتینیو کوتینیو می گوید: من از 6 سالگی فوتسال بازی می کردم و سپس هنگامی که هفت ساله بودم به واسکودوگاما رفتم و تا 11 سالگی قبل از اینکه به زمین فوتبال بروم، فوتسال بازی می کردم. فوتسال جایی است که مهارت هایم را یاد گرفتم. شما وقتی فوتسال بازی می کنید، فنی تر و خیلی سریع تر می شوید. شما باید یک بازیکن تکنیکی باشید تا بتوانید به طور صحیح فوتسال بازی کنید. فوتسال خیلی به پیشرفت من ...
صادقی: عشق بازوبند نبودم
امیدهای استقلال بودم و در زمین کفش ملی تمرین می کردیم، خدا غلامحسین خان مظلومی را بیامرزد او مدیر آکادمی استقلال بود و نقش بزرگی در پیشرفت من داشت، همیشه به بچه ها انگیزه می داد، مرا به تمرین بزرگسالان فرستاد تا کنار تیم اصلی تمرین کنم. این آغاز کار تو با پیراهن بزرگسالان استقلال بود؟ انگیزه زیادی داشتم و سعی می کردم در هر تمرین بهترین عملکرد را داشته باشم، تمرین کردن من با تیم ...
پوپک بسامی : برای پرستاری از بیماران مبتلا به کرونا جانم را هم بدهم، باز هم خوشحالم
که گفتم در دوران دبیرستانم به شدت دوست داشتم رشته تربیت بدنی را انتخاب کنم اما مادرم با من صحبت کرد و گفت در بیرون از مدرسه هم همیشه در سالن ورزشی و باشگاه هستی، دوست دارم تو رشته تجربی انتخاب کنی و پزشک شوی. خودم خیلی مخالف نبودم ولی بعدها پرستاری علاقمند شدم و حالا خیلی دوستش دارم. *پرستاری چه دنیایی دارد؟ ویژگی های این شغل چیست؟ با روحیاتت سازگار است؟ من دختری هستم که مراقبت ...
کشتی آنجلیکا را زیر موشک باران بازی کردیم
آمار درست است، نه حرکات درست است، نه قرنطینه ها درست است، نه بستن راه ها درست است. هیچ چیزی در این مساله معلوم نیست. هر روز مرگ ومیر بیشتر می شود و دولت معلوم نیست چه کاری انجام می دهد. مثل همه جای دنیا قرنطینه کنید و وظیفه هم دارید به مردم رسیدگی کنید. تا الان مردم به شما رسیدگی و کمک کردند و مالیات پرداخت کردند، الان نوبت دولت است که به مردم رسیدگی کند. ارزاق مردم را تهیه کند و مردم را در خانه ...
رازگشایی علیرضا فغانی از دلیل مهاجرت خود و برادرش و اتهامات رنگی
قسمتی که به ضررشان است همه را می نویسند ولی جایی که به نفع شان بوده را فراموش می کنند که تکلیف این افراد در فوتبال مشخص است. فقط هستند. حالا آن یک جمله من پرسپولیس بودم را گذاشتند و طرفداران استقلال هجمه درست کردند و فحاشی و این بحث ها که مثل همیشه برایم اهمیت نداشته است. *چیزی که در تو وجود داشت و تو را متمایز می کرد این بود که می گفتند خودت را از ستارگان فوتبال هم بالاتر می بینی و از ...