ربودن پدر به خاطر بدهی 500 میلیون تومانی پسر
سایر منابع:
سایر خبرها
گروگانگیری برای عضویت در شرکت هرمی
ماموران پلیس آگاهی تهران با دستور بازپرس جنایی، تحقیقات در این خصوص را آغاز کردند. همچنان که جست و جو برای یافتن گروگان و بازداشت اعضای باند هرمی ادامه داشت 3 شکایت مشابه دیگر پیش روی تیم تحقیق قرار گرفت. خانواده این 3 جوان نیز می گفتند پسرهایشان در سودای یافتن کار و به خیال استخدام در شرکت پتروشیمی یا خودروسازی از شهرستان راهی پایتخت شدند اما به دام اعضای باند شرکت هرمی گرفتار شده و شروع کردند ...
دختر جوان به خاطر شرکت در جشن تولد و درگیری نامزدش با چند پسر،چشم خود را از دست داد
از آنجا ببرد. نیم ساعتی از ماجرا نگذشته بود که پژمان برای بردن ما به در خانه آزیتا آمد. وقتی سوار خودروی پژوی نامزدم شدیم، فرهاد از خانه بیرون آمد و با پژمان مشاجره لفظی کرد و بعد هم پژمان سوار خودرواش شد و از آنجا دور شدیم. وی ادامه داد: هنوز مسافت زیادی را طی نکرده بودیم که فرهاد همراه سه دوستش راه خودروی ما را سد کردند و با پژمان درگیر شدند. آن ها با میله های آهنی پژمان را ...
پرونده عجیب تجاوز مرد جوان به سه زن؛ دو نفر از دوستانم برای نجات من آمدند، به آنها هم تجاوز کرد!
.... او با مزاحمت هایش باعث جدایی من و همسرم شد، به همین دلیل تصمیم گرفتم با او صحبت کنم، اما وقتی سوار ماشینش شدم، به زور مرا به ویلایش برد. سپس به من تعرض کرد و فیلم گرفت. چند روز بعد با دوستم به نام آیدا که مطلقه بود به دیدن فیروز رفتم تا عکس هایم را بگیرم، اما به او هم تعرض کرد. آیدا نیز احضار شد و با تأیید توضیحات دوستش گفت: وقتی فیروز قصد اذیت مرا داشت، مقاومت کردم، اما او فرزند ...
بازیگری که دزد شد ! / زن خائنم مرا از تهران فراری داد
مرد 52ساله که به اتهام سرقت د ستگیر شده است، در حالی که بیان می کرد همدست سارقان نیست و دوستانش او را فریب داده اند، درباره سرگذشت خود به کارشناس اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت: در یک خانواده هشت نفره به دنیا آمدم. پدرم شمالی و مادرم اهل آذربایجان بود. من هم در تهران به دنیا آمدم و بزرگ شدم. وقتی تحصیلات مقطع دبیرستان را به پایان رساندم، در کنکور هنر شرکت کردم چرا که علاقه زیادی به ...
خروجِ تراکتوری سینما؛ دردی که همچنان باقی است نورالدین آقاکوچکI منتقد و روزنامه نگار
خروج ماجرای اعتراض کشاورزانی است که محصولشان از دست رفته و تصمیم می گیرند با تراکتور تا پاستور بروند و اعتراضشان را به گوش رئیس جمهوری برسانند. فیلم همچنان که می خواهد نماینده اعتراض کشاورزان و قشر آسیب پذیر جامعه باشد به همان میزان از آنها و درد آنها دور است. هدف واقعی هیچ کدام از آنها مشخص نیست. حتی هدف رحمت با بازی فرامرز قریبیان ؛ شخصیت اصلی فیلم نیز معلوم نیست و تقریبا هر کدام از شخصیت های ...
هیچ کس مسئول مستقیم حمایت از زنان دستفروش را نمی شناسد!
.... این فضا ها مانند بازارچه ها در اختیار این افراد قرار می گیرد تا بتوانند در آن امرار معاش کنند. بهروز آذر با اشاره به اهم فعالیت های شهرداری در این خصوص گفت: فعالیت های صورت گرفته از جانب ما در واقع خارج از وظایف بوده و در حقیقت جنبه حمایتی دارد و تا جایی که بتوانیم این افراد را شناسایی کنیم به کار خود ادامه می دهیم. او در خصوص جایگاه اداره امور بانوان شهرداری تهران در ...
طلبکاران، پدر مرد بدهکار را گروگان گرفتند
خلوت در شهر بود چشمش به گروگان افتاد و دست و پایش را باز کرد. او پس از آزادی با موبایل پسرش تماس گرفت و گفت آدم ربایان رهایش کرده اند. در ادامه، او به تهران انتقال یافت و در اداره آگاهی حاضر شد تا جزئیات 2 روز زندانی شدنش را شرح بدهد. او گفت: مردان آدم ربا در نقش مأمور مرا ربودند و به یکی از شهرهای غربی کشور بردند. 48ساعت مرا در باغی زندانی کردند و مدام از طلبشان صحبت می کردند. در این 2روز اصلا ...
نجات مرد مسن از چنگ آدم ربایان 500 میلیونی
به گزارش شرق، مردی روز دوشنبه هفته پیش با مراجعه به دادسرای جنایی تهران از ربوده شدن پدر 70 ساله اش خبر داد و گفت آدم ربایان برای آزادی او 500 میلیون تومان خواسته اند. بعد از طرح این شکایت، تحقیقات به دستور بازپرس آغاز شد. کارآگاهان ویژه مبارزه با آدم ربایی در بدو امر متوجه شدند مرد مسن برای خرید از خانه خارج و پس از آن ناپدید شده تا اینکه فردی با پسر او تماس گرفته و درخواست باج کرده ...
مأموران قلابی دست به آدم ربایی زدند
. آنها قصد اخاذی داشتند اما بعد از چند ساعت وقتی از آنجا رفتند به زحمت توانستم خودم را خلاص و از آنجا فرار کنم. اما حالا می ترسم باز هم من را پیدا کنند. به دنبال اظهارات این مرد گروهی از مأموران پلیس آگاهی شهرستان دیر برای دستگیری گروگانگیران اقدام کردند. در شرایطی که چند ساعت از تماس مرد ربوده شده می گذشت مأموران با اقدامات اطلاعاتی موفق شدند مخفیگاه دو مأمور قلابی را شناسایی و آنها را ...
ماجرای پسری که نامزد 28 ساله اش را به آتش کشید!
ت مجبور شدیم به ایران برگردیم و من، چون پولی نداشتم مدتی در خانه طناز زندگی کردم، ولی بعد از مدتی متوجه تغییر رفتار او شدم، برای همین به یک پانسیون رفتم. من به خاطر اتفاقاتی که افتاده بود بسیار ناامید شده بودم. صبح روز حادثه به پمپ بنزین رفتم و یک بطری بنزین خریدم. بعد هم از ساعت 7 تا 9 صبح جلوی خانه طناز منتظرش ماندم تا از خانه خارج شود. بعد به بهانه صحبت کردن و حل مشکلات مان سوار خو ...
اولین اصفهانی تیم ملی چه کسی بود؟
معرفی کنید. چند ساعتی بعد یک اتوبوس قراضه آمد و ما سوار شدیم و بدون هیچ بدرقه ای عازم ایران گشتیم. موقع رفتن به افغانستان با آن همه تجلیل و بدرقه و در بازگشتن با آن ماشین قراضه که در ظرف 24 ساعت بلاانقطاع حرکت می کرد تا ما را به گمرک طیبات تحویل دادند و رفتند. دو اتاق در اختیار ملی پوشان پس از آن در ایران، به شهر تربیت حیدریه رسیدیم که اغلب اهالی آنجا فرار کرده بودند، سراغ ...
دیالوگی از فیلم نور زمستانی؛ ساخته اینگمار برگمان
حرف بزنم، بدون پرده پوشی. می دونی که همسرم چهار سال پیش مُرد. من عاشق او بودم. همسرم به انتهای راه رسیده بود. من از مرگ نمی ترسم، کوچک ترین دلیل برام وجود نداره که به زندگی ادامه بدم. من بعد از او باقی ماندم. نه به خاطر خودم، بلکه ماندم تا شاید به یک دردی بخورم. حرفم رو باور کن. من زمانی رویاهای بزرگی در سرداشتم. می خواستم مُهر خودم رو به دنیا بزنم. خُب، خودت تصوراتی رو که آدم ...
برنامه فوتبال برتر/ آخرین وضعیت تاریخ آغاز لیگ برتر از زبان حریرچی/ تمجید مدافع استقلال از مهاجم سابق ...
با حسین پورامینی و دانیال ماهینی هم خانه هستم. در هفته های ابتدایی لیگ شرایط خوبی نداشتیم، اما پس از چند هفته تیم مان شرایط خوبی پیش رفت. جدایی استراماچونی در 2 هفته پایانی نیم فصل و از دست دادن 4 امتیاز به ضرر استقلال تمام شد. انتظارم از خودم بیشتر است و امیدوارم با حضور فرهاد مجیدی بهتر کار کنم. باید لیگ تعیین تکلیف شود. پلی استیشن من خیلی خوب است و بازی های اکشن را دوست دارم. برخی بازیکنان ...
مهران مدیری|فیلم دیده نشده رقص عجیب اش جنجالی شد + فیلم و عکس
بر کارگردانی نقش مظفرخان را بازی میکند که دو فرزند دارد که نقش آن ها را سیامک انصاری و سحری جعفری جوزانی بازی میکنند. مهران مدیری، رضا شفیعی جم و سیامک انصاری در نمایی از سریال باغ مظفر مرد دو هزار چهره سریال مرد دو هزار چهره در سال 1388 آخرین سریال مهران مدیری برای تلویزیون بود و بعد از آن فعالیت خودش را در سینما و سینمای خانگی ادامه داد. این مجموعه تلویزیونی در ...
محاکمه پسری که با همدستی دوستش، پدر و مادر خود را کشت
به قتل برسانیم، اما قرص اثر نکرد. یک هفته گذشت تا اینکه مهدی دوباره مرا با حرف هایش تحریک کرد. متهم در خصوص روز حادثه گفت: آن روز مادرم در خانه تنها بود. ابتدا او را با خوراندن آبمیوه مسموم بیهوش کردم، سپس مهدی دست و پای او را گرفت و من با شال مادرم را خفه کردم. چند ساعت بعد که پدرم به خانه آمد او را هم با آبمیوه مسموم بیهوش کردم، سپس مهدی شالی را دور گردنش پیچید و او را خفه کرد. موقع ترک ...
صدور حکم جدید و محاکمه دوباره نجفی
...، شهردار پیشین تهران روی میز هیأت قضائی قرار گرفت. نجفی که بارها و بارها در تمام جلسات محاکمه اش اصرار بر شبه عمد بودن قتل میترا استاد داشت، دو بار به اتهام قتل عمد به مجازات محکوم شد، تا اینکه حکم او را دیوان عالی کشور نقض کرد و درنهایت او بار دیگر روبه روی سه قاضی جنایی قرار گرفت. متین راسخ، قاضی پرونده او بود که هفته پیش جلسه دادگاه هفت ساعته او را برگزار کرد. گفته می شود بعد از گذشت یک ...
پدر، مادر، ما متهمیم؟
تهران (پانا) - پدر و مادرم فکر می کردند شناسنامه یک تکه کاغذ بی ارزش است که به درد کسی نمی خورد. می دانی این روزها توی چشم هاشون نگاه می کنم و می گویم شما که می خواستید ما را بدبخت کنید، چرا ما را به دنیا آوردید؟ زهرا 27 ساله است و در روستای رستم آباد رودبار زندگی می کند؛ روستایی در جنوب کرمان. به گزارش ایران، در جنوب کرمان فقط زهرا، مادر و خواهر و برادرش نیستند که عمری است بی شناسنامه ...
از فقر تا مکنت؛ داستان زندگی سرمایه دار لرستانی مقیم تهران
برای شان بگویم؛ اما قبول نکردم. فقط قرار شد روزانه یک کیلو از شکرشان را به من بدهند و دو ساعت بعد تحویل بگیرند. در فاصله این دو ساعت، کتیرا را به آن اضافه می کردم و از هر کدام 10 ریال می گرفتم. با این روش، روزی 20 تومان درآمد داشتم و پول هایم را نزد شخص مورد اعتمادی پس انداز می کردم. * اما بعید می دانم شما به این درآمدها راضی بوده باشید! چگونه کارتان را ادامه دادید؟ درست می ...
نجات خواهر از ازدواج اجباری / مرد زاهدانی سرنوشت عجیبی دارد
نامادری ام نجات دادند ولی بعد از این ماجرا پدرم نگهداری از ما را به بستگان دیگرمان سپرد چرا که نامادری ام حاضر نبود سرپرستی ما را بپذیرد. خلاصه خواهرم را به یکی از عموهایم و برادرم را نیز به عمه ام سپردند اما پدرم مرا نزد خودش نگه داشت چرا که نامادری ام ادعا می کرد من می توانم در امور خانه و مزرعه به آن ها کمک کنم. اگرچه جدایی از خواهر و برادرم خیلی سخت بود و آرزو می کردم زودتر بزرگ شوم ...
صدورکیفرخواست در پرونده قتل مدیر دانشگاه امام صادق
رفت تا سوار بر ماشینش که مقابل دانشگاه پارک کرده بود بشود، اما پیش از سوارشدن به سمتش هجوم بردم. میان ما درگیری پیش آمد تا اینکه با میلگرد ضربه ای به سرش زدم که باعث شد جانش را از دست بدهد. متهم پس از اقرار به جنایت و بازسازی صحنه روانه زندان شد. اولیای دم که 2 پسر مقتول بودند با حضور در شعبه دهم دادسرای امور جنایی تهران برای قاتل پدرشان درخواست قصاص کردند. با تکمیل تحقیقات، قاضی رحیم دشتبان بازپرس جنایی تهران کیفرخواست در پرونده را صادر کرد و متهم به زودی در دادگاه کیفری پای میزمحاکمه خواهد رفت. ...
آموزش تیراندازی برای ارتکاب جنایت
. متهم در تحقیقات اولیه به قتل هم اتاقی سابقش اعتراف کرد. به دستور بازپرس شعبه یازدهم دادسرای امور جنایی تهران، مرد جوان در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت و تحقیقات در این رابطه ادامه دارد. گفت و گو با متهم چرا مرتکب قتل شدی؟ تقصیر مقتول بود. من در اصفهان مجسمه سازی می کردم اما ورشکسته شدم و از دست طلبکاران به تهران فرار کردم و زندگی مخفیانه ای ...
ترامپ: از نظر مادرم نمی توانستم هیچ کار اشتباهی انجام دهم!
تهران (پانا) - رئیس جمهور آمریکا در اظهاراتی همزمان با تبریک مناسبت روز مادر مصادف با دهم مه در کشورش، به صحبت درباره نظرات مادرش درباره خودش پرداخته وگفت که او معتقد بوده پسرش نباید هیچ کار اشتباهی انجام دهد. به گزارش ایسنا از پایگاه خبری هیل، دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا در مصاحبه ای با برنامه "فاکس اند فرندز" گفت: "من مادر فوق العاده ای داشتم. عاشق مادرم بودم و او نیز عاشق من بود ...
همدستی 3 زورگیر در سرقت میلیاردی
به گزارش شرق، اواخر خرداد سال گذشته مأموران کلانتری رازی طی تماس تلفنی مرد جوانی با مرکز فوریت های پلیسی 110 از سرقت گردنبند طلای او به ارزش 300 میلیون ریال توسط دو موتورسوار جوان مطلع شدند. پرونده با موضوع زورگیری تشکیل و برای رسیدگی تخصصی با دستور بازپرس شعبه هشتم دادسرای ناحیه 34 تهران به پایگاه هشتم پلیس آگاهی ارجاع شد. شاکی با حضور در پلیس آگاهی گفت: ساعت 3 بعدازظهر با خودروی پژو ...
من علی پروین استقلال بودم
، داستان حضور من در تیم ملی جوانان هم جالب بود. پدرم مخالف فوتبال بود، با وساطت عمویم در اردو حاضر شدم، بعد که به تهران برگشتیم پدرم می گفت من پسرم را سالم تحویل داده ام و سالم می خواهم. دوباره این اتفاق برای شما تکرار شد و تیم ملی را از دست دادید؟ در اردوی شیراز آپاندسم ترکید، حشمت مهاجرانی حساب ترسیده بودم، تا من را به اتاق عمل ببرند بنده خدا یک پاکت سیگار کشید. حشمت ...
مردی از مردان خدا
عرق چینی سبز و چهره گرم و دوست داشتنی. 1. هشت ساله بودم که به همراه برادر بزرگم به حضور این مرد ساده و بی آلایش رسیدیم. با همان زبان کودکانه سلامی کردم. اما هنوز شیرینی آن جواب سلام گرم در ذهن و جانم نقش بسته است. وقتی فهمید که اهل تلاوت قرآنم چهره اش شکفت و با خوشحالی زایدالوصفی به من گفت برایم قرآن بخوان. من هم آیاتی از کتاب خدا را خواندم. این اولین دیدار من با سید مرتضی موسوی، مشهور به ...
فوتبالیست مشهور در دادگاه ازدواج کرد
اواسط سال 96 دختر نوجوان دبیرستانی شکایت خود را علیه یک فوتبالیست مشهور مبنی بر آزار و اذیت از سوی وی در خانه ای در شمال شهر در دادگاه کیفری استان تهران ثبت کرد. دختر نوجوان در طرح شکایت خود گفت: فوتبالیست جوان و یکی از دوستانش من را با ترفند به خانه شان کشانده و مورد آزار و اذیت قرار دادند، اما به خاطر آبرو، صدایم در نیامد. تا این که فهمیدم باردار هستم. با ثبت شکایت دختر ...
همه برای کولبرها!
کرد و بسته ها را با احترام به دست نفر بعدی می داد. حال و هوای روستا همه را تحت تأثیر قرار داد. اولین بسته را که به در خانه بردیم پسرکی 16 ساله با کفشی پاره در را باز کرد. بسته ها را که تحویل دادیم. ازش پرسیدم تا حالا کولبری کردی؟ خنده ای تلخ گوشه لبش نقش بست و گفت: چند سالی می شود که کولبری می کنم، درست از زمانی که پدرم از کوه افتاد و از بین ما رفت. و این کوه چقدر کولبر را قربانی غم نان کرده است ...
یادداشت های ناصرالدین شاه شنبه، 21 اردیبهشت 1268: امروز اول سفر فرنگ است
خراب کرد. طوری شد که از دو قدمی چشم چشم را نمی دید. نیم ساعت طول کشید بعد چند قطره باران بارید هوا را خوب کرد. قبل از باد رعد و برقی هم از همان طرف خوی شد ولی خیلی دور صدای رعد شنیده می شد. وقتی هوا آرام گرفت نگاه کردیم دیدیم زن ها هم دستگاه شان به هم خورده. اندرون توی چادرها رفته اند. از اهل اردو و سوار ای تیمورپاشا خیلی را با دوربین دیدیم از حالا می رفتند. امشب شام را شام فرنگی و با ...
باور نمی کردیم روزی مبتلا شویم
زمانی می گوید که تست کرونایش مثبت شد: آن روز من شب کار بودم و وقتی به خانه آمدم و استراحت کردم، از بیمارستان تماس گرفتند و گفتند که تست کرونای من مثبت شده است. بسیار شوکه شدم؛ اما خوشبختانه همسرم گفت مشکل خاصی نیست و خدا را شکر فعلاً علائمی نداری. او در صدد تقویت روحیه ام بود. قبل از بیماری دائماً پیش خودم فکر می کردم که احتمالاً مرا طرد کنند و بارها می گفتم اگر جواب مثبت شود، به کجا ...
محمود صادقی:براندازان و اصولگرایان تندرو جنگ روانی علیه اصلاح طلبان راه انداختند/از عملکرد فراکسیون امید ...
تکذیب آن؟ پرونده ما از سال 95 شروع شد و پس از آن، اتفاقا چندین نفر از وکلای برجسته کشور با من تماس گرفتند و برای پذیرش وکالت من داوطلب شدند. چراکه معتقدند برای من پرونده سازی کرد اند، یعنی بعد از آن ماجرای حساب های قوه قضاییه، هرجا من تذکر می دهم، بلافاصله من را احضار می کنند و این مدت، حدود 16 مورد شکایت داشته ام. بعضی از این شکایت ها به هیات نظارت بر رفتار نمایندگان رفت و جلسات متعددی هم ...