سایر منابع:
سایر خبرها
سرنوشت عجیب یک قاتل بعد از 20 سال
های او خسته شده بودم به همین خاطر تصمیم گرفتم او را از سر راه بردارم. موضوع را به پسرم - سروش - و دوستش بهرام گفتم و قرار شد آن ها قتل را انجام دهند. آن روز طبق نقشه ای که از قبل کشیده بودیم به همراه دخترهایم برای خرید از خانه خارج شدیم. سروش و بهرام نیز شوهرم را به قتل رسانده و جسدش را داخل پتو گذاشته و در زیر پل رها کرده بودند. از آنجایی که می دانستم مدتی بعد خانواده و دوست و آشنا سراغ فریبرز را ...
بازیگر فیلم جنگ نفتکش ها : حال خانواده شهدای کنارک را درک می کنم
خودشان بمب متحرک دارند. کافی بود کفش شما میخی داشته باشد. گازهای نفت خام از خود نفت خطرناک تر است. در کل کار پرخطری است. مظفری گفت: وقتی که سفر می کردم از بندرعباس تا هلند رفتم هر روز که از خواب بیدار می شدم در هرکجای گشتی نگاه می کردم می دیدم دورم یک دایره آب است حس می کردی نقطه پرگار خودت هستی. کشتی و دریا آدم ها را خیلی به خدا نزدیک می کند. بچه های نیروی دریایی را برای همین دریادل می ...
درگیری مرگبار پس از افطار
هر طوری شده از مادرم پول بگیرد و حتی قصد داشت وی را کتک بزند که عصبانی شدم و کنترلم را از دست دادم و به وی حمله کردم. وقتی گلویش را گرفتم، قصد کشتن او را نداشتم اما وقتی به خودم آمدم که کار از کار گذشته بود، برای همین تصمیم گرفتیم او را مخفیانه در روستای پدری مان دفن کنیم اما ماجرا خیلی زود لو رفت. به گفته سردار غلامرضا جعفری، فرمانده انتظامی استان هرمزگان، پس از اعترافات متهم برای او قرار قانونی صادر شد و تحقیقات تکمیلی در این پرونده ادامه دارد. ...
ژاله صامتی | بیوگرافی بازیگر سریال زیر خاکی + تصاویر
...> همه دوست داشتنی های من یاس: هفده سال دارم و در رشته طراحی لباس درس می خوانم و طراحی و دوخت از علایق اصلی ام هستند. به موسیقی هم خیلی علاقه دارم و تار و کمانچه می نوازم. پدر و مادرم از شش سالگی من را به کلاس های موسیقی فرستادند و خیلی تشویقم کردند که حتما نواختن ساز را یاد بگیرم. در دبیرستان هم وارد رشته موسیقی شدم اما احساس کردم این رشته را می توانم خارج از محیط مدرسه هم یاد بگیرم به ...
پاسداشت مرحوم "چیت چیان" از زبان نادر قدیانی
ناصرخسرو مغازه گرفتم، محل کارم روبروی مغازه ایشان بود و همین رشته ارتباط و دوستی را بین ما محکم تر کرد. آن زمان مخابرات به راحتی خط تلفن واگذار نمی کرد و تلفن مغازه آن بزرگوار بدون هیچ چشم داشتی در اختیار من بود که در طول روز امور کاری ام را از طریق آن انجام می دادم. عضویت در انجمن اسلامی ناشران رابطه ام را با او افزون کرد و بارها در مراسم افطاری در منزل ایشان حضور یافتم. در دوران ریاست ...
روحانی که آرزوی خوانندگی داشت/ درس نمی خواندم!
تکلیف) از منظر توجه بیشتر انسان به مذهب در او رخ می دهد، ادامه داد: از 16 سالگی حال و هوای مسجد به سرم افتاد اما خوش پوش بودم و به ظاهرم اهمیت می دادم و موهای بلندی هم داشتم. در همسایگی ما جوانی بود که من را با خود به جلسات مناجات خوانی برد. در آن جلسات من برای اولین بار معنویت را احساس و باور کردم که می توان با خدا حرف زد. آن شب برای من شب خاصی بود. او افزود: بعد از اخراج از مدرسه در حالی ...
تجربه نگاری دانش آموزی که روزی معلم شد!
؟ ... زهرا گفت: خانم اجازه؟ ... گریه ام گرفت. بلند حرف بزن! صدات رو باید بشنوم یا نه؟ ... خانم باباش برای بابای ما کار می کنه! و معلم گفت: بعدی ... او اشک ها را ندیده بود! "اعتماد به نفس" یک مفهوم کلی است که جزئیات اش در سال های ابتدایی شکل می گیرد؛ در نخستین قدم ها در مواجهه با دنیای بیرون، خارج از چتر حمایتی خانواده که هرچند بی چیز، اما گرم است. کلاس چهارم بودم و از همان روز اول مهر، چیزی ...
از ورود در مسیر بازیگری تا بازداشت به خاطر سرقت/ بلایی که اعتیاد سر مرد 52 ساله آورد
حرفه ای تبدیل شدم. در همین روز ها خانواده ام تصمیم گرفتند مرا داماد کنند و من با دختری که مادرم انتخاب کرده بود ازدواج کردم. اگرچه همسرم را خیلی دوست داشتم و می خواستم تا ابد شریک زندگی و همراهم باشد، اما احساس کردم همسرم به من خیانت می کند. از این موضوع بسیار زجر می کشیدم، ولی بار ها تلاش کردم تا از رفتار های زشت همسرم چشم پوشی کنم، چرا که او را دوست داشتم و حاضر به طلاق نبودم. ...
بدون اطلاع همسرم به پارتی شبانه رفتم
به گزارش ایلنا، برای فرار از سرزنش های اطرافیانم به مهمانی ها و پارتی های شبانه می رفتم تا این که روزی در یکی از همین پارتی ها همسر خودم را در کنار زن جوانی با پوشش زننده دیدم در حالی که حال طبیعی نداشتند. به آرامی از آن جا بیرون آمدم و با پلیس تماس گرفتم و... این ها بخشی از اظهارات زن 30 ساله ای است که قصد دارد به زندگی گذشته اش بازگردد و به آشفته بازار زندگی مشت ...
علی خلیفه : حفظ قرآن را بعد از لطف خداوند مدیون پدر و مادرم هستم
این به بعد گسترده تر شود. در حال حاضر چه فعالیت خاصی در زمینه فعالیت های قرآنی دارید؟ در حال حاضر چون دانش آموز هستم در زمینه فعالیت های قرآنی کار خاصی نمی توانم انجام دهم و فعالیت هایم محدود است به دلیل کمبود وقت و آزمون های متعدد مدرسه. به عنوان آخرین سؤال و حسن ختام این مصاحبه مهم ترین آیه ای که سرلوحه زندگی خودتان قرار داده اید کدام آیه بوده است؟ ...
شفقتیان: فوتبال برای همه آب و نان داشت، برای من افسوس
ها را از سرما نجات دادم اما حالا خیلی ها که پوست شیر تنشان است و زمانی بعد از من که کاپیتانشان بودم وارد زمین می شدند معرفت ندارند و سراغی از من نمی گیرند و کاری برایم انجام نمی دهند. چه کاری می توانند انجام دهند که انجام نمی دهند؟ یک گوشه کار را در اختیار من قرار دهند، زمانی در استادیوم آزادی گل گردن من می انداختند و دور افتخار می زدم و اگر 10 هزار تومان در جیبم بود با دوس ...
محاکمه پسری که با همدستی دوستش، پدر و مادر خود را کشت
و معاونت در قتل پدرش، مهدی نیز به اتهام معاونت در قتل مادر دوستش و مباشرت در قتل پدر دوستش مجرم شناخته شدند. پرونده نیز بعد از کامل شدن تحقیقات به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. دو متهم در اولین جلسه محاکمه مقابل هیئت قضایی شعبه هفتم قرار گرفتند. محمد در جلسه با اقرار به جرمش گفت: پشیمان هستم، اما موضوعی که بسیار ناراحتم می کند این است که هر شب خواب مادرم را می بینم. در خواب وقتی ...
نجات مرد مسن از چنگ آدم ربایان 500 میلیونی
.... پسر مرد ربوده شده توضیح داد: آدم ربایان مرا تهدید کردند که اگر موضوع را به پلیس خبر بدهم و پولی را که خواسته اند نپردازم، پدرم را به قتل خواهند رساند. کارآگاهان پی بردند مرد ربوده شده با چهار نفر اختلاف مالی دارد و میزان این اختلاف نیز 500 میلیون تومان است. آنها با تحقیقاتی که انجام دادند به فردی به نام آرش ظنین شدند و او را بازداشت کردند. آرش وقتی تحت بازجویی قرار گرفت، دخالت در ...
شهید زنده ای که نمازش را فراموش نکرد
...> جانباز مجید بارانی در ادامه روند بیماری، هفته گذشته دچار سکته شدید مغزی شده و به کما رفته و در بیمارستان امام علی (ع) بستری است. *روایت دختر جانباز بارانی از پدر “یوکابد” فرزند دوم جانباز بارانی است، او را در راه بیمارستان دیدم اگر چه حال مساعدی نداشت اما خواستم تا چند دقیقه از پدر جانبازش برایمان بگوید، او با بغضی که در گلو فروخفته بود، می گوید: پدرم از زمان جانبازی در سال ...
میکاپ خاص الهام حمیدی + عکس
آنجایی که معتقدم آدم بدشانسی هستم به محض شروع کارم و سرمایه گذاری که انجام داده بودم قیمت دلار سه برابر شد. من با دلار ارزان شروع کرده بودم و همین موضوع باعث شد که ضرر مالی بسیاری را متحمل شوم ، این شکست اقتصادی در روحیه ام اثر بدی گذاشت و باعث شد از ریسک های مالی بترسم و توان ریسک مالی را از من گرفت. خانواده الهام حمیدی الهام حمیدی : سال 1356 به دنیا آمدم دو برادر کوچکتر از خودم ...
پسرم را با وساطت دخترانش راهی سوریه کردم
بتن ریختند، سیدمصطفی و تعدادی از دوستانش به شدت ناراحت شدند. بچه ها آرام و قرار نداشتند، سیدمصطفی بیقرار شده بود. سال 1394 بود. کمی بعد عزم رفتن کرد و از من اجازه خواست. جالب است بدانید دختر بزرگش صدیقه سادات که آن زمان پنج، شش سال بیشتر نداشت وساطت کرد و من به خاطر او رضایت دادم. باورش سخت می شود، دختر ها بابایی هستند؛ اصلاً دختر ها بدون بابا سخت می گذرانند، چطور می شود دختری به قد و ...
پدربزرگ برای نوه اش قصاص خواست
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، این حادثه حدود 4 سال قبل در منطقه باغ فیض تهران رخ داد. پس از کشف اجساد یک زن و شوهر در خانه شان پلیس به پسر 17 ساله این خانواده ظنین شد و او را مورد بازجویی قرار داد که وی به قتل پدر و مادرش اعتراف کرد. پسر نوجوان در تشریح این جنایت گفت: من با پسری به نام مهدی دوست صمیمی بودیم اما از وقتی پدر و مادرم فهمیدند مهدی سیگار و قلیان می کشد، از من ...
نسرین مقانلو و شباهتش به مادر + عکس
و بازی در سینما و تلویزیون را ادامه داد. بازی در فیلم مهمان مامان وی را به عنوان یک بازیگر توانا مطرح کرد. نسرین مقانلو: من به واسطه فعالیت پدرم در رشته موسیقی و مادرم در تئاتر با فضای هنر آشنایی کامل داشتم، به همین دلیل از زمان کودکی و نوجوانی فعالیتم در زمینه تئاتر و نمایش را شروع کردم، اما زمانی که تصمیم گرفتم فعالیت حرفه ای ام در سینما را شروع کنم، با فیلم دو نیمه سیب کیانوش عیاری ...
اولین کاپیتان استقلال بعد از انقلاب من بودم!
بزرگ ترین اشتباه زندگی ام را در 2 سال آخر بازیگری ام مرتکب شدم. من در آن سال ها همه کاره استقلال بودم. به من می گفتند تو علی پروین استقلال هستی و همان کاری را که او در پرسپولیس انجام می دهد، در استقلال انجام می دهی. آن روز ها مشاور نداشتم و شاید اگر از یکی مشورت می گرفتم، هرگز این کار را انجام نمی دادم. با استقلال 2 سال قهرمان ایران شده بودیم و پیش خودم فکر کردم اینجا نه جشنی می گیرند ...
مردی بخاطر بیماری پدرش کارت بانکی اش را به دزدان تهرانی اجاره داد!
اولیه اظهار کرد، پدرم در بستر بیماری می باشد و نیاز مبرم به پول برای درمان او داشتم. در این بین دوستم به نام مجتبی فردی به مشخصات عباس را به من معرفی کرد. او در قبال ارائه کارت بانکی، مبلغ 15 میلیون ریال به من داد و گفت: کار بانکی برایش پیش آمده و به کارت عابر بانک نیاز دارد و چون برای درمان پدرم پول نیاز داشتم کارت بانکی پدرم را به او دادم و ایشان پس از گذشت سه روز مبلغ 65 میلیون ریال به حساب پدرم ...
زن 20ساله، کلکسیونی از شوهران خلافکار دارد!
سارق حرفه ای است و چندین فقره سابقه کیفری دارد. با شنیدن این حرف ها غم سنگینی قلبم را فشرد اما چاره ای نداشتم جز سکوت و همراهی با او، چرا که آن زمان 18سال بیشتر نداشتم و نمی توانستم خماری را تحمل کنم. من برای تامین مواد مخدر صنعتی هر کاری انجام می دادم، به همین دلیل مجبور شدم برای آن که همسرم دستگیر نشود وارد باند آن ها شوم تا پلیس با وجود یک زن هنگام سرقت های خودرو به آن ها مشکوک نشود. دو سال با رمضان زندگی کردم و قرار بود که مرا به عقد دایم خودش در آورد ولی در حالی که سوار بر یک دستگاه پژو206 سرقتی بودیم، در محاصره پلیس قرار گرفتیم و... ...
ستون امتداد و قصه تکان دهنده پیرمرد!
پس اندازهایم خانه ای در زاهدان اجاره کردم و خواهر و برادرم را نزد خودم بردم. احساس می کردم روح مادرم نیز شاد شده است. خلاصه 20 سالم بود که عاشق دخترعمه ام شدم. وقتی او را خواستگاری کردم شوهرعمه ام گفت: تو مردانگی و غیرتت را به همه ثابت کردی! این گونه بود که من زندگی مشترکم را با دختر عمه ام آغاز کردم و از آن به بعد خوشبختی با ذره ذره وجودم آمیخته شد. یک سال بعد برادر و خواهرم را نیز سر و سامان ...
من علی پروین استقلال بودم
زندگی ام را مرتکب شدم، من در آن سال ها همه کاره استقلال بودم، به من می گفتند تو علی پروین استقلال هستی و همان کاری را که او در پرسپولیس انجام می دهد در استقلال انجام می دهی. پس چرا پیراهن استقلال را از تن خارج کردید؟ من گفتم که اشتباه کردم، آن روز ها مشاور نداشتم، شاید اگر از یکی مشورت می گرفتم هرگز این کار را انجام نمی دادم. با استقلال 2 سال قهرمان ایران شده بودیم و پیش خودم فکر ...
رازقیان: بی صبرانه منتظر بازگشت به رودخانه و پیگیری تمریناتم هستم
، در خصوص برنامه های تمرینی اش اظهار کرد: بعد از مسابقات قهرمانی کشور سال 98 در پیست سوادجان و ثبت سریعترین زمان در مسابقه کایاک اسلالوم و کسب مقام اول، با توجه اینکه دعوت و پذیرش یک کلوپ اروپایی برای تمرین را داشتم، تصمیم گرفتم تمریناتم را با جدیت در اسپانیا و زیر نظر مربی تا زمان مسابقات قهرمانی جهان دنبال کنم. وی ادامه داد: در این مسیر و کلا در همه اردوها و تمریناتی که در پیست های مطرح ...
ترامپ: از نظر مادرم نمی توانستم هیچ کار اشتباهی انجام دهم
به گزارش ایسنا، به نقل از پایگاه خبری هیل، دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا در مصاحبه ای با برنامه "فاکس اند فرندز" گفت: "من مادر فوق العاده ای داشتم. عاشق مادرم بودم و او نیز عاشق من بود. او رفتار بسیار خوبی با من داشت. من نمی توانستم هیچ کار اشتباهی انجام دهم که این مساله یک مشکل بزرگ محسوب می شود. شاید به همین خاطر است که کارم به اینجا ختم شده است. نمی دانم! از نظر او من نمی توانستم هیچ کار ...
روایت زندگی شهید مدافع حرم جاویدالاثر علی آقاعبداللهی
آقاعبداللهی را رزق بندگی من قرارداد. بدون شک، عنایت و معرفت شهدا مثل همیشه رفیق راهم بوده و از این بابت هم سجده شکر به جا می آورم. شاید خیلی قبل از اینکه توفیق نگارش این کتاب را پیدا کنم، از شیرینی آشنایی و هم صحبتی با خانواده عزیز، خاصه پدر و مادر محترم شهید علی آقاعبداللهی متنعم بودم و قدردان این لطف و بزرگواری هستم. صبوری، مهربانی و همراهی این عزیزان در طول مدت آشنایی و بعد هم سپردن ...
باور نمی کردیم روزی مبتلا شویم
بودیم خیلی قوی بودند و می گفتند شاید عوارض قلبی داشته باشد. این بیمار بعد از دو ماه ابتلا به این بیما ری، هنوز ضعف بدنی دارد و نتوانسته به سر کار برگردد. ***** همسرم حمایتم کرد نفر بعد، یکی از پرستاران بخش کرونای بیمارستان شهدا است. بخشی که هفته گذشته گزارش ما را از وضعیت آن خواندید. این پرستار 39 ساله که حدود 16 سال سابقه کار دارد، یکی از 4 پرستار مبتلا شده این ...
روایت هولناک: فوتبالیست ترک تبار پسرش را خفه کرد!
...، من خبر مرگ را دریافت کردم. من بعد از دریافت خبر درگذشت کاسم، به همسرم، مادرم و نه پدرم چیزی نگفتم. همسرم و پدرم نمی دانستند که من پسرم را کشتم. او اظهار داشت که به طور ناگهانی هنگام نشستن در خانه احساس پشیمانی کرد و به همین دلیل به پلیس مراجعه کرد و گناه خود را اعتراف کرد. جوهر ادامه داد: "در حالی که عصر چهارم ماه مه در خانه با همسرم نشسته بودم، به این فکر کردم که چه اتفاقی می افتد ...
عملکرد پدرم بهترین شیوه تربیتی بود
ترین ویژگی شهید خرسند به عنوان پدر چیست؟ ایشان نه فقط برایم پدر بود، بلکه بیشتر دوست بود. برای همین رابطه ام با ایشان صمیمی تر از رابطه ام با مادرم بود. در عین حال که چتر حمایتی اش بالای سر ما قرار داشت سعی می کرد ما مستقل بار بیاییم. به عنوان فرزند ایشان پدرم را انسان کاملی می دیدم و از هر حیثی برایم الگو بود. شیوه های تربیتی ایشان چگونه بود؟ در زمینه مذهبی ایشان به ما سخت نمی ...
کتاب کاش برگردی منتشر شد
...، پاهایش می لرزید، رو به من گفت: عزیز نمی تونم راه برم، منو بغل می کنی؟ یک دستی فاطمه را بغل کردم و با دست دیگرم دوچرخه اش را گرفتم و راه افتادم، فاصله زیادی تا خانه نبود ولی آن چند دقیقه خیلی سخت گذشت، فاطمه محکم دستانش را دور گردن من انداخته بود و آرام اشک می ریخت و من مجبور بودم مثل همیشه نقش مادری را بازی کنم که قرار است سنگ صبور این خانواده باشد. هر چه جلوتر می رفتیم فاطمه محکم تر مرا بغل می کرد، می دانستم آغوش پدر می خواهد، حال خودم هم تعریفی نداشت، غربت خودم و دختر شهید را حس می کردم و روزهای سختی که قرار است بعد از این داشته باشیم. انتهای پیام / ...