مرثیه خونین مادران خرمشهری/ روایت خمسه خمسه ای که برسر مردم ریخت
سایر منابع:
سایر خبرها
داریوش ارجمند: تحصیل را رها کردم و به جبهه رفتم
فارس نوشت: داریوش ارجمند بازیگر پیشکوست سینما، تلویزیون و تئاتر در برنامه تلویزیونی رادیو فتح ضمن تبریک روز آزادی خرمشهر گفت: آزادسازی خرمشهر از افتخارات بزرگ کشور ما محسوب می شود. من در زمان جنگ در فرانسه تحصیل می کردم اما در همان سالهای نخست جنگ به ایران بازگشتم و به جبهه رفتم. او افزود: از من پرسیدند چرا می خوای به جبهه بروی و من در جواب گفتم وقتی امیریل بزرگ شود و از من بپرسد آن ...
خاطرات ایام فتح خرمشهر/ تجلی ایمان و اراده برابر غرور
خبرگزاری مهر ، گروه استان ها؛ فتح خرمشهر گفتنی ها بسیار دارد عملیات بیت المقدس که سر منشأ برگشتن ورق جنگ به سمت ایران اسلامی شد و عراقی که آمده بود تا چندروزه تا تهران برسد پس از نزدیک به 600 روز حتی خرمشهر را هم از دست داد و این امر جز در سایه عنایات الهی و همچنین اراده مبتنی بر ایمان، آن طور که راویان دفاع مقدس می گویند، میسر نبوده است. اسماعیل قاسم پور، حسین رضوانی، محمد عباسی و ...
مکالمه عاشقانه مدافع حرم با همسرش در قلب دشمن/به مصطفی گفتم: با حاج قاسم عکس انداختی شهید می شوی
برای خودم تصور نمی کردم. اما تقدیر اینگونه بود که شوخی دوستانم با من یک روز واقعیت پیدا کند. فکر می کردیم در باغ شهادت بعد از حنگ دیگر بسته شده. تا اینکه ازدواج کردم و چند سال بعد جنگ سوریه شروع شد. *زجر و سختی می کشم اما پشیمان نیستم دلبسته آقا مصطفی شده بودم و نمی خواستم از من دور شود. نگاه خاصی به شهادت داشتم. علاقه و حسی که بین ما به وجود آمده بود باعث شده بود که نخواهیم ...
فرزندان ری؛ فرماندهان مقاومت / حاج اصغرِ سردار سلیمانی چه کسی بود؟
عزیزش صحبت می کند. او در گفتگو با تسنیم با اشاره به نخستین اعزام های برادرش به سوریه می گوید: از همان روزهای ابتدایی که جنگ سوریه شروع شد، برادرم برای دفاع از حرم اهل بیت(ع) راهی شد. وقتی آتش جنگ بالا گرفت و نیروهایی برای مقابله با تروریست ها به آنجا اعزام شدند، برادرم نیز مدت مرخصی هایی را که توسط آن به تهران می آمد، کوتاه کرد و بیشتر در منطقه ماند. حتی چند سال به ایران بازنگشت و من هم ...
حماسه ماندگار رزمندگان رفسنجانی در آزاد سازی خرمشهر؛ دردل های ناگفته یک رزمنده دوران دفاع مقدس
به گزارش خانه خشتی؛ زندگی را دوست داشتند، اما می خواستند حرف امام(ره) زمین نماند، آری بچه های رفسنجان را می گویم؛ بچه های با اخلاص و با صفایی که مردانه جنگیدند و مظلومانه جان دادند. خرمشهر باید آزاد می شد و بهای این آزادی، رهایی از قفس تن بود. یکدل و یکرنگ با همه تفاوت ها و اختلاف ها یکصدا شدند تا سایه شوم جنگ را از سرمان بردارند. حالا 38 سال از آن زمان گذشته است؛38 سال است که خرمشهر ...
اهواز| روایتی شنیدنی از آزاده ای که قبل فتح خرمشهر اسیر شد
استراحت کنید تا فردا شب. شب را در همان جا پشت خاکریز به صبح رساندیم. شکار میگ عراقی از سوی رزمندگان ایرانی در طول روز به ویژه ظهرها هوا به اندازه ای گرم و داغ بود که چند نفر از بچه ها برای استراحت به زیر نفربر می رفتند. آن شب و روز بعد عملیات هایی در بخش های دیگری از منطقه ادامه داشت. ولی ما هنوز در پشت آن خاکریز در حال آماده باش بودیم، نزدیک ظهر از شدت گرما من هم زیر نفربر رفتم ...
از زندانی ها تا کاتیوشا در بسته عیدانه سیما
. هیکاپ یاد حرف پدرش می افتد که جایی به نام دنیای پنهان وجود دارد که همه اژدهاها در آنجا هستند در این هنگام بی دندان متوجه گونه زن نوع ا خود شده و آسترید و هیکاپ هم اورا دیده و اسم اورا خشم روز می گذارند. در یک شب خشم روز، بی دندان را پیدا کرده و بعد از یک مدت هیکاپ را که بی دندان را تعقیب کرده می بیند و فرار می کند. هیکاپ و استرید به دنبال بی دندان وارد دنیای پنهان می شوند و می بینند که بی دندان ...
روایتی از بانویی که زخم جنگ را بر تن دارد اما هنوز مقاوم ایستاده است + تصاویر
بماند کسی که این جنگ را شروع کرد که حسرت به دلمان کرد پرسیدم مریم جان برای چی این حرف را می زنی؟ با حسرت نگاهی به روپوش نویش انداخت گفت: می خواستم فردا برای نخستین بار به کودکستان بروم هنوز بعد از گذشت این همه سال حرف مریم وقتی به یاد می آید قلبم آتش می گیرد. ملک فر بانوی جانباز موشکی هشت سال دفاع مقدس با اشاره به اینکه مهر سال 59 جنگ تحمیلی آغاز شده بود و ما فکر می کردیم اتفاقی است که ...
مقاومت رزمندگان اسلام و مشارکت مردم، معادلات جنگ تحمیلی را برهم ریخت
رسانه ها معرفی خواهد شد. ولی رسانه های امریکایی، انگلیسی و عرب های حامی صدام، فتح خرمشهر را راهبردی ترین فتح جنگ و تعیین کننده برای تغییر معادلات جنگ به نفع جمهوری اسلامی نام بردند ولی صرفا نمی خواستند به این پیروز اذعان کنند. دوربین های خبری و تلویزیونی در لحظات اول این پیروزی را ثبت کرد و به همین جهت، بلافاصله شروع تجاوز رژیم صهیونیستی را به لبنان شاهد بودیم که دو سوم خاک این کشور ...
سرباز سقوط کرد/ پژمان جمشیدی و ژاله صامتی زوج موفق زیرخاکی / بچه مهندس 3 با قصه ی غیرقابل پیش بینی
اقتصادی و رشد صنعتی این کشور هم هست را می بینیم. در مقابل زیر خاکی به همه چیز ناخنک می زند و از هر چیزی استفاده می کند و آخر به جنگ هم رسید و بعد هم ناتمام ماند و به یکباره اعلام شد سریال تمام شده و در فصل بعد ادامه پیدا خواهد کرد. اتفاقی غیرحرفه ای که از ابتدا ما خبری از آن نداشتیم. سریال بچه مهندس3 از پیشتر اعلام شده بود که ادامه دار است و یا کارهایی مثل نون.خ طوری است که ما می دانیم ادامه دارد و ...
پیشنهاد رشوه به اسکورت پوتین در اصفهان + عکس
کردیم که فاصله ی آن تا شهر دیگری شصت وپنج کیلومتر بود. عروسی پسرعمه ام بود و من به همراه خانواده ام به بجنورد رفتیم. در عروسی مادر علی من را بعد از مدت ها دید و همان جا هم پسندید و به محض اینکه از عروسی برمی گردند پیشنهاد من را به علی می دهند. بعد از عروسی علی و خانواده اش به زیارت امام رضا (ع) می روند. آن روزهای طلایی زندگی علی، در نیمه های ماه رجب در حال رقم خوردن بود. علی از امام رضا (ع ...
بهترین بازی های واکین فینیکس، جوکر جدید سینما
ی NBC بود و پدرش هم در کار طراحی باغ ها و باغچه ها بود. سرانجام که مدیر استعدادیابی کودکان، فرزندان خانواده ی فینیکس را کشف کرد. بعد از آن بچه ها وارد آگهی های بازرگانی و تلویزیونی شدند. اولین بار واکین هشت ساله بود که کنار برادر بزرگترش ریور در فیلم تلویزیونی هفت عروس برای هفت برادر جلوی دوربین رفت. بعد دیگر راهش به سمت سریال ها و فیلم های تلویزیونی باز شد. اولین بار سال ...
میرحسینِ رزمندگان
یرمستقیم؟ اول توضیحی دهم، دکتر شریعتی می گفت من از دوتا ت بدم می آید، یکی تقی زاده و دیگری تاریخ . تقی زاده برای اینکه غرب گرایی را ترویج داد و تاریخ هم به این خاطر که پر از تحریف است. اتفاقی که بعد از جنگ افتاد این بود که عده ای به تحریف تاریخ جنگ روی آوردند، کار غلطی است. اعتقادم این است که اگر کسی در آن روز در زمان جنگ، در جبهه حضور داشته و زحمت کشیده و کاری کرده، حتی اگر امروز اعتقا ...
ابهامات قتل مشکوک کاریکاتوریست ایرانی در سوئیس!
گرفته بود شش ماه می گذرد و وزارت امور خارجه برای اولین بار بعد از شش ماه نسبت به اتفاق مشکوک آن هم بعد از رسانه ای شدن این خبر توسط اهالی رسانه واکنش نشان داد. سید عباس موسوی سخنگوی وزارت امور خارجه با اشاره به درگذشت مرحوم بهنام بهرامی طاقانکی در سوئیس اظهار داشت: حسب اطلاعات دریافتی متوفی در آذر ماه 1397 به بخش کنسولی سفارت جمهوری اسلامی ایران در سوئیس مراجعه و ضمن اشاره به اینکه در سال ...
زنجان شهر غواصان دریادلی که دریا ندارد/لحظه های ناب اقتدار و عزت
بر بالین من حاضر بودند و این گونه از من استقبال کردند. همان روزها بود که خبر آزادی خرمشهر به گوشم رسید. 15 روز بعد مددکار بیمارستان خبر مجروحیت ام را به خانواده داده و آن ها بر بالینم حاضر شدند. به قدری در آن ایام از بدنم خون رفته و جراحتم شدید بود که خانواده ام مرا نمی شناختند. چون یک فرد 60 یا 70 کیلویی، 34 کیلو شده بود. کسانی که در عملیات خرمشهر حضور داشتند، می دانند که سخت ترین ...
از وقتی به جای استکان تو شیشه های مربا چای خوردیم
ها شروع جنگ از همان روزهاست، 21شهریور. 45 روز در شهرشان ماندند، نه 35 روز: در آن روزها شهید هم دادیم. یک هفته از برگشت ما از شلمچه می گذشت که گفتند آنها که دوره دیده اند خودشان را معرفی کنند، احتمال جنگ هست. اما فکر می کردیم در حد درگیری های دیگر است، حتی از خانواده خداحافظی نکردیم. پدرم خانه نبود، به مادرم گفتم و رفتم. نیروهای عراقی آمده بودند مرز. فردای آن روز حمله کردند و جنگ شروع شد. ...
بمبی که با خبر آزادی خرمشهر در مدرسه منفجر شد/ اولین شعرم را در جنگ سرودم
وارفتن است و اینها هنوز در ذهنم هست و هر روز مرور می کنم و عاشق آن روزها هستم؛ روزهای شیرین زندگی ام . دفاع پرس: آیا جنگ توانسته تصویر قشنگ ذهن شما را پاک کند یا نه مثل روزهای قبل از جنگ دوستش دارید؟ خرمشهر همیشه در ذهن و یاد من جاری و ساری است و من با نام خرمشهر زندگی می کنم و با یاد آن نفس می کشم و فکر می کنم خرمشهر در ذهن و یاد همه مردم ایران جاری است چون بین تمام شهرهایی که ...
عملیات عجیب
عملیات زمینی کار خود را انجام می دهد و بعد از اتمام عملیات باز هم حضور دارد چون دشمن پاتک می زند و ما باید جلوی پاتک دشمن را بگیریم. هنوز آن ماجرا تمام نشده بود که به ما گفتند باید برای عملیات بیت المقدس اماده شوید و ما نمی دانستیم چطور باید خودمان را جمع و جور کنیم. ولی چه زیبا جمع و جور شد و همیشه چندین نفر سینه چاک برای کار حاضر بودند. لذا وقتی حضرت امام فرمودند خرمشهر را خدا آزاد کرد ...
تمرکز سیدمهدی شجاعی از او چه ساخته؟
بازنویسی ساده ای از یک داستان مشهور در صدر اسلام است. داستان سه روز روزه داری خانواده حضرت علی(ع) و بخشیدن افطار به نیازمندان که درنهایت و در سومین روز با همراهی رسول خدا(ص) و پذیرایی بهشتی از این خاندان گرانقدر همراه می شود. ماجرای یک نامه به ایران با عشق این بار هم قصه، قصه ای است که بارها شنیده ایم اما خب مثل همیشه انتظار داریم سیدمهدی شجاعی آن را طوری روایت کند که بخوانیمش. او ...
عیدانه فیلم های سینمایی تلویزیون/ پخش بیش از 70 فیلم در این هفته
در این هنگام بی دندان متوجه گونه زن نوع ا خود شده و آسترید و هیکاپ هم اورا دیده و اسم اورا خشم روز می گذارند. در یک شب خشم روز، بی دندان را پیدا کرده و بعد از یک مدت هیکاپ را که بی دندان را تعقیب کرده می بیند و فرار می کند. هیکاپ و استرید به دنبال بی دندان وارد دنیای پنهان می شوند و می بینند که بی دندان پادشاه آنجاست و ... انیمیشن سینمایی پاکوچولو به کارگردانی کاری کیرکپاتریک ، سه شنبه 6 ...
روایتی از جنگ تن با تانک دلاوران ایرانی
دو ساعت زودتر می رسیدم در منطقه صدام را اسیر کرده بودیم اما متأسفانه او تا نیروهای ایرانی را دیده بود، از منطقه فرار کرد. واقعیت این است که در دشت عباس مقاومت بچه ها مثال زدنی بود، طی جنگ بارها شده بود جنگ تن با تانک صورت بگیرد که این یکی از همان دفعات بود. بعد از عملیات از نظر تجهیزات غنی شدیم و مقدمات فتح خرمشهر کلید خورد. بعد از عملیات فتح المبین، عملیات الی بیت المقدس طرح ...
چرا رهبری در سخنرانی روز قدس از شیخ الاسلام نام بردند؟
چند بار از سفارت انگلیس با بچه ها تماس گرفته اند که بیایید باهم گفتگو کنیم تا به اینجای کار رسیدیم دیدم چهره عوض کرد فوری گفت مراقب باشید این مقدمه کار سرویس های جاسوسی است اصلا ملاقات نکنید سریع هم سیستم امنیتی کشور اطلاع دهید ... شاید امروز بتوانم بگویم هوش بالای حسین شیخ اسلام از انحراف تعدادی از دانشجویان انقلابی جلو گیری کرد ایکاش مسئولان همه مثل او با صفا بی آلایش بودند و مثل او برای همه چیز ابتدا از خدا طلب خیر می کردند . خدا رحمتت کند دیپلمات انقلابی وانشاالله با شهدای قدس محشور شوی. مشرق ...
کتابی درباره خرمشهر که نویسنده اش بسیار گریست و به خشکی چشم مبتلا شد
نویسنده کتاب زیباترین روزهای زندگی که روایتگر روزهای مقاومت خرمشهر است، گفت: آنقدر در خاطرات غرق شده بودم و در طول تدوین و بازنویسی کار اشک ریختم که به خشکی شدید چشم مبتلا شدم.
خرمشهر، کو جهان آرا؟
محمد به خرمشهر داشت. جهان آرا می گفت مردم خرمشهر مظلوم واقع شده اند. به آن ها کمکی نشد. تجهیزاتی نیامد. آنان از دل و جان نیرو گذاشتند. جهان آرا می گفت من بعضی از شب ها جسدهای بچه های خرمشهر را می بینم که توسط سگ ها تکه پاره می شوند، ولی ما نمی توانیم از سنگرها و پناهگاه ها خارج شویم و این جنازه ها را نجات دهیم. شب و روز جهان آرا خرمشهر بود. ضیافت به صرف گلوله بخش درخوری از داستان ...
خرمشهر شهری که آزاد شد، آباد نه
. من بعضی از شب ها جسد بچه های خرمشهر را می بینم که توسط سگ ها تکه پاره می شود، ولی ما نمی توانیم از سنگرها و پناهگاه ها خارج شویم و این جنازه ها را نجات دهیم. این مظلومیت هنوز ادامه دارد. جای گلوله ها هنوز روی تن شهر زنده است و زخم های کهنه این شهر هنوز که هنوز است از پس تمام دولت هایی که آمده و رفته اند التیام نیافته. ...
خاطره ای از آزادی خرمشهر/ جلو چشمم دل و روده دوستم بیرون ریخت/ سال ها است که هیچ مسئولی به ما سر نزده است
اتحاد خبر - ساناز دانشگر: سوم خرداد سالروز فتح خرمشهر به عنوان؛ روز مقاومت، ایثار و پیروزی در تقویم جمهوری اسلامی نام گذاری شده است. شاید شما هم جز کسانی باشید که در زمان جنگ نبوده اید یا شاید افرادی باشید که سال ها در جبهه فعالیت کرده اید. رزمنده هایی که بی ادعا برای وطن و ناموسشان سال ها جنگیدند. شهید و جانباز دادند اما ذره ای از خاک ایران را به اجنبی ندادند. این مناسبت بهانه ای شد که ...
با دست های خالی، پاهای تاول زده/ 45 روز مقاومت تا پاکسازی خرمشهر
ی خرمشهر برسانیم. باقری اذعان کرد: وقتی به خودمان آمدیم متوجه شدیم که لباس اکثر بچه ها خونی است زیرا اجساد رزمنده های ما و عراقی ها در راه افتاده بودند و ما از لابه لای آن اجساد عبور کرده بودیم. وی گفت: حدود ساعت 6 صبح بود که به جاده اصلی خرمشهر رسیدیم و اسکان پیدا کردیم. فشار هواپیماهای عراقی به حدی بود که بارها خلبان ها را می دیدیم که برایمان دست تکان می دادند و به ما نزدیک ...
از خرمشهر تا کنارک با ناوسروان تکاور سپهری/ خرمشهر را خدا آزاد کرد را با همه وجود لمس کردیم
و آن ها به راحتی تسلیم می شوند. فقط خدا می داند که چه آن بعثی ها، چه داعشی ها و چه نیرو های آمریکایی چقدر در میدان نبرد، ترسو هستند؛ و در مقابل، نیرو های ما چقدر شجاعانه جلو می روند و با دشمن می جنگند. خلاصه به لطف خدا، خرمشهر بعد از 576 روز آزاد شد. ما از سمت آبادان به طرف خرمشهر حرکت کرده بودیم. خبر فتح را که شنیدیم، باز هم ما بودیم و غلبه احساسات. همان طور که در سقوط خرمشهر گریه ...
داستان این روزهای ما و کرونادوست ها
ید هنرستان چیزی به صورت انیمیشن برای بچه ها تهیه کند. آن زمان آمدند سراغ من و گفتند تو برنامه نویسی ات خوب است، یک CD آموزشی برای بچه ها بساز! من هم جداگانه برنامه اش را نوشتم و با فلش و Premiere و اینها صداگذاری انجام می دادم و همه اینها را سر هم کردم، بعد کارتون های کوچکی کشیدم که مثلا این ها املاح هستند و هی بالا و پایین می پرند و تعدادی هم دارند کاهو می کارند و بعد هی املاح کم می شود و به ج ...