سایر منابع:
سایر خبرها
نذر کودکان یتیم، فاطمه و سلامتی اش را به ما هدیه کرد
این قرار بود که در شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان امسال به همراه همسرش برای ثبت نام طرح اکرام و محسنین به پایگاه میدان آستانه آمده بود و در چند قدمی من در حال انتخاب شناسنامه یکی از فرزندان ایتام و محسنین بودند که متوجه صحبت هایی بین این زوج شدم و از آن ها جویای موضوع شدم تا بتوانم بیشتر راهنمائیشان کنم. خانم گفت: ما هفت سال بود که بچه دار نمی شدیم و همسرم اصلاً به این توسلات و حامی شدن ...
کل جنگ را جنگیده ام
ها پیکرش را بردند و بعدها در تبادل شهدا به ایران تحویل دادند. فریدون حسین زاده با بیان این خاطره، دست ما را می گیرد و می برد به 93ماه حضورش در جبهه های جنگ. می برد به جنگ از نخستین گلوله تا آخرین خمپاره. با عشق فعالیت های انقلابی از مدرسه مردود شد پدرش فرهنگی و اهل شهرستان بیرجند بوده است. خودش هم همان جا به دنیا آمده اما از بیرجند فقط نامی در شناسنامه اش باقی مانده است؛ چون خیلی زود ...
عاشقانه ترین روز سال؛ روز عشق بچه شیعه ها
کوتاهی از محبت بین علی (ع) و فاطمه (س) و زندگی کوتاه، اما پر از عشقشان را می نویسیم و در بسته بندی ها می گذاریم. حالا یک پسر بچه ی چهار ساله پا به پای من پیاده رو ها را طی می کند و بسته های شکلات را با شوق و خنده به دست مردم می دهد. امسال، بالاخره بعد از پنج سال، علی سوغاتی اش را از سوریه برایم فرستاد... یک قرآن جیبی کوچک که قطره های خون سرخش روی آن خشک شده بود و لا بلای صفحاتش را گلبرگ های خشک شده ی گل نرگس معطر کرده بود... و یک کارت کوچک که رویش نوشته بود: “روز عشق بچه شیعه ها مبارک. منبع: مرکز رشد دانشگاه امام صادق (ع) انتهای پیام ...
دردسرهای مستانه (7): غیبت سه ماهه منصور
...، ناگهان مستانه از خواب پرید و گفت: چیه؟ چی شده؟ منصور: نصفه عمر شدم، چرا هر چی صدات می کنم بیدار نمی شی؟ مستانه: اصلا حالیم نشد، انگار بی هوش شده بودم. منصور نشست روی تخت و در حالی که دستش را لای موهایش برده بود با ناراحتی گفت: خیلی ترسیدم مستانه، فکر کنم خیلی خسته شدی این مدت. مستانه هم دست منصور را گرفت و گفت: نترس! من خوبم، فقط یه کم نگران سلامتی ...
افشاگری بی سابقه امیرحسین صادقی درباره تیم ملی و داغ کردن جباری برای رحمتی!
مقدماتی جام جهانی 2014 به کی روش و بازیکنان زدند. *از گذشته درس بگیریم؟ دو جام جهانی با کی روش رفتیم بعد او را کنار گذاشتیم. چه درسی از گذشته بگیریم؟! الان مربی نداریم، رئیس نداریم. همه اینها درد است. با کی روش کلی حرف برای گفتن داشتیم. چه شد؟! مجتبی جباری به استقلال آمد و آن جلسه معروف در هرمزگان برگزار شد. جباری گفت کی گفته رحمتی باید بازوبند ببنده؟! مگه این و این و این ...
شیرمردی که در قلب بغداد حماسه آفرید / شهید عباس دوران، کابوس رژیم بعث عراق
آزاده تقدیم انقلاب اسلامی کرده است که همگی از افسران ارشد و فرماندهان این یگان بودند. از جمله شهدای خلبان می توان به شهیدان سرلشکر عباس بابایی، سرلشکر حسین لشکری، سرلشکر عباس دوران ، سرلشکر سید علیرضا یاسینی، سرلشکر مصطفی اردستانی، سرلشکر حسین خلعتبری و سرتیپ جواد فکوری اشاره کرد. بیشتر بخوانید: رشادت های شهید عباس دوران در جنگ تحمیلی + فیلم خلبانی که بُمب روی سر مردم عراق نریخت ...
آتش عباس دوران در دژ نفوذناپذیر صدام
جنوب شرقی شهر بغداد از برگزاری نشست سران غیرمتعهدها جلوگیری شود. خلبان عباس دوران که بود؟ عباس دوران در سال 1329 در شهر شیراز دیده متولد شد. وی پس از اخذ دیپلم در سال 1351 وارد دانشکده خلبانی نیروی هوایی ارتش شد و پس از طی دوره مقدماتی در ایران برای ادامه تحصیل و طی دوره تکمیلی به آمریکا اعزام شد و پس از اخذ نشان و گواهینامه خلبانی به ایران بازگشت. وقتی جنگ تحمیلی ...
سیره امام خمینی و امام خامنه ای در مواجهه با قطعنامه و برجام
.... (29 مهرماه 94) سخن رهبری وقت، پس از پذیرش الف- قطع نامه 598: اما در مورد قبول قطعنامه که حقیقتاً مسئله بسیار تلخ و ناگواری برای همه و خصوصاً برای من بود، این است که من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجرای آن می دیدم؛ ولی به واسطه حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلًا خودداری می کنم، و به امید خداوند در ...
ماجرای دست به جیب شدن زوج پزشک برای زنده ماندن بیمار کرونایی
جراحی دارند، معالجه می کنم. او ادامه داد: بیماری که نیازمند تصفیه خون بود حتی به چهره ندیده بودم و نمی شناختم و علت رقم خوردن این کمک کوچک، دل بزرگ همسر بنده است. خانم بهرامیان یک روز بسیار ناراحت بود و وقتی موضوع را جویا شدم، گفت که بیماری نیازمند تصفیه خون است تا التهاب بیماری کرونا در بدنش کم شود و این بیمار خانم جوانی است که همراهانش توانایی تأمین هزینه مورد نیاز را ندارند؛ بعد از ...
حامد عسکری: نمی خواستم در خال سیاه عربی عرفان بترکانم!
دور سر تو به وجود بیاید و بعد فرشته ها پایین بیایند! قرار است فقط ببینی و فکر کنی. سفرنامه عالیه خانم شیرازی در دوره قاجار از همه بیشتر به من چسبید چرا که مواجهه یک زن با حج بود؛ آن هم در عصر ناصری عرفان امروز این کارکرد را ندارد که تو بروی زاویه نشینی اختیار کنی. پرهیز یعنی اینکه دست تو باز است، ولی هر کاری را انجام نمی دهی (می توانی کارهایی بکنی اما انجام نمی دهی). ...
کنجکاوی خانم مهندس راز سرقت های نامزدش را برملا داد
گوشی های تلفن همراه را همدستانش سرقت کرده اند. ابتدا فکر کردم شوخی می کند، اما او ادامه داد که سردسته یک باند سرقت است و با همدستانش گوشی قاپی می کند. بعد از من خواست چون مهندس هستم به آنها در از بین بردن اطلاعات داخل گوشی ها و فروش آنها کمک کنم و به عبارتی عضو باند آنها شوم. شوکه شده بودم چطور ممکن بود او سردسته یک باند زورگیری و گوشی قاپی باشد. خیلی ترسیده بودم، می دانستم اگر همکاری با او را قبول ...
چند روایت از شهیدی که اردوی جهادی را سفر خودسازی می دید
آماده کنم. اما هیچ وقت راضی به زحمت دیگران نبود و این قصه ادامه پیدا می کرد. *** اردوی جهادی را مدرسه خودسازی می دید حسین خیلی کم حرف بود اما حرف های حسابش هیچ وقت جواب نداشت. یکی از رفقای جهادگر حسین می گوید: با حسین شوخی داشتم. یک بار بعد از خستگی یک کار طولانی به او گفتم با ساختن این ساختمان های نیمه کاره محرومیت از مملکت زدوده نمیشه. حسین لبخند زد و گفت "ساختمان رو که همه ...
خاطرات خواندنی از یک رزمنده لشکر فاطمیون/ از زندان طالبان تا شهادت در سوریه+ تصاویر
در افغانستان جنگیدی؟ گفت بله من 6 ماه اسیر بودم، حاجی خندید و گفت قبول باشد ولی اگرشما جزء کروه شناسایی قرار بگیری ممکنه همه چی رو خراب نکنی! گفت نه حاجی من در یک عملیات هم دستگیر شدم، بالاخره سردار گفت اسمش را بنویسید اگراحتیاج شد بفرستیدش سوریه. اخبار سیاسی - گفتگوی که از نظرتان گذشت، بخش هایی از گفتگوی میان سردار شهید علیرضا توسلی معروف به ابوحامد فرمانده و بنیانگذار لشکر فاطمیون و ...
پرفروش های سرقتی در تخفیف دارها!
بود و غالبا ترجمه من بود. البته ترجمه واو به واو هم از ترجمه های من و به نام دیگران منتشر شده است، که جلو آن را گرفتند، چون آن نشر نه فقط کتاب من بلکه چند کتاب را به همین شیوه چاپ کرده بود. وضعیت افتضاح است و اصلا نمی دانم دیگر باید چه کار کرد. تعداد ترجمه هایی که از عقاید یک دلقک ، صد سال تنهایی و ... در بازار هست، باورنکردنی است. این مترجم همچنین در مقایسه ترجمه مجدد با ترجمه های ...
از تپه های کردستان تا دشت های مشهد
، سوژه ای که سال قبل با او مصاحبه داشتم، به خانه عموعلی رفتم و در این مطلب قرار شده است او خاطرات جبهه اش را با من و شما درمیان بگذارد. راستی مگر نوشتن خاطرات رزمندگان و جانبازان فقط ویژه هفته دفاع مقدس است؟ لطفا خودتان را مختصر معرفی کنید. علی حسنی قرقی هستم. در قبرستان قرقی 6 نسل ما سنگ قبر دارند و از این خاک برآمده ا م و حالا دیگر 50 سال را هم رد کرده ام و امیدوارم بر همین خاک هم ...