پسر عاشق خودش و عشقش را آتش زد
سایر منابع:
سایر خبرها
سقوط تازه داماد در چاه بی درپوش فاضلاب
در چاه بی درپوش فاضلاب که پشت جایگاه سوخت بین دو ماشین سنگین بود، می افتد. لابد سعید چاه را ندیده بود و پایش سر خورده و در آن افتاده بود. بعد هم به خاطر گازی که در آنجا جمع شده بود پسرم دچار گازگرفتگی می شود و قبل از رسیدن نیروهای امدادی بر اثر خفگی جانش را از دست می دهد.
پسر گمشده، بعد از 32 سال مادرش را پیدا کرد + تصاویر
متوجه شد که باید برای پیدا کردن پسرشان به اتفاق کار کنند. اما با گذشت زمان، سرخوردگی ناپدید شدن پسرشان تا آن حد بود که به ندرت در باره موضوع دیگری صحبت می کردند و پس از چهار سال از هم جدا شدند. ولی جینگژی همچنان به جستجوی پسرش ادامه داد و هر جمعه بعد از ظهر پس از پایان کار برای یافتن جیا جیا، با ترن به شهر های اطراف می رفت و غروب یکشنبه بازمی گشت تا برای رفتن به سر کار در روز دوشنبه آماده ...
ناگفته های فرزند یکی از شهدای فاطمیون درباره پدرش
خانه آورده است؛ گفتیم این ها را چرا آوردی خانه؟ گفت کارگاه را جمع کردم. راستش ما فکر نمی کردیم قدرتی وجود داشته باشد که بتواند پدرم را راضی کند تا از کارش دل بکند. آن روز تعجب کردیم، اما بعد ها فهمیدیم برای اعزام به سوریه ثبت نام کرده است؛ البته مادرم راضی به رفتن پدرم نبود. از نظر دختر شهید رضایی، پدرش آن روز ها آرام و قرار نداشت. این طور که می گوید، پدرش تنها یک بار و آن هم در سال 75 و ...
بخشش قاتل؛ 20سال بعد از جنایت
ها گفت: مدت ها می شد که با وجود داشتن 2دختر و یک پسر با شوهرم دچار اختلاف شده بودم. او معتاد به مواد مخدر شده بود و ما را اذیت می کرد. بی خبر از من، وسایل خانه را می فروخت و اگر اعتراض می کردم مرا به باد کتک می گرفت و من که خسته شده بودم نقشه قتل او را کشیدم. وی ادامه داد: برای اجرای این نقشه به سراغ پسر 16ساله ام و دوست او به نام حمید که 22ساله بود رفتم. حمید از مشکلات زندگی ما باخبر بود و حاضر ...
پرونده عجیبی که پدر خواستار قصاص فرزندش بود!
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان ، این حادثه وحشتناک اول آبان سال 97 در خیابان طلوع 13 مشهد هنگامی رخ داد که جوان 25 ساله ای به نام سید محمدرضا صداقت هدف ضربات چاقوی جوانی قرار گرفت که با تغییر چهره و پوشیدن لباس گشاد، تلاش کرده بود تا شناسایی نشود. اما با مرگ این جوان بی گناه، بی درنگ پلیس وارد ماجرا شد و با حضور قاضی ویژه قتل عمد در صحنه جنایت، تحقیقات ادامه یافت. بررسی های ...
ماجرای یک دختر تهرانی که پسر شد
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سرویس تاریخ انتخاب : روز دوشنبه 22 مرداد 1335 خبری عجیب در پایتخت پیچید، خبر این بود: یک دوشیزه شانزده ساله مبدل به پسر شد در همین روز خبرنگار روزنامه اطلاعات با خانواده این دختر و نیز دبیرستانی که در آن تحصیل می کرد تماس گرفت. حاصل این تماس ها گزارش زیر بود: میترا بیژن فرزند آقای حسن بیژن دانش آموز دبیرستان دخترانه ثریا دو سال و نیم ...
خودکشی پسر 18 ساله تحت فشار طلاق پدر و مادرش / شیراز
، در خانه دست به دزدی بزنم و حتی یک بار به من پیشنهاد داد که منزل یا وسایل مادرم را آتش بزنم ولی من اصلا با نظر پدرم موافق نبودم. خودکشی جوان شیرازی / پدر و مادرش با هم اختلاف داشتند اصلاً وضعیت روحی خوبی نداشتم، گروه همسالانم مرا تشویق به خودکشی می کردند تا از این طریق والدینم را بترسانم. اکثر مواقع افکار خودکشی به من هجوم می آورد. به خاطر اینکه لج مادرم را در بیاورم، تا نیمه شب ...
روایتی از زندگی شهید افغانستانی مدافع حرم | پسرم فدای پسران و دختران فاطمه زهرا(س)
فرزانه شهامت | شهرآرانیوز؛ وضعیت این روزهای خانه برای سیده زهرا مبهم است. او با دو سال و چند ماه سنی که دارد، از خیلی چیزها سر درنمی آورد؛ مثلا اینکه چرا مامان فاطمه دیگر نمی خندد و تازگی ها همه اش درحال گریه کردن است و بی بی جان هم همین طور. عمه ها صورتشان را زیر چادر قایم می کنند و شانه هایشان تکان می خورد. قبلا هیچ کدامشان از این کارها نمی کردند. این روزها غریبه هایی به خانه شان می آیند که ...
معجزه شهیدی که در سالگرد شهادتش زنده شد!/داستان بازگشت شکوهمندانه کریم به خانه
حزن و اندوه نهفته در گلوی پدر و مادر جوان سخت همه را منقلب کرده بود. شب خسته همراه مادر به خانه برگشتیم و چشمانم را بستم صبح روز بعد با صدای در زدن بی وقفه از خواب بیدار شدیم مادر سراسیمه در را باز کرد مادر همان جوان بود با حالتی پریشان ولی دلشاد خود را توی حیاط خانه انداخت و یک طاقه پارچه را توی دستانم گذاشت و گفت کریم دارد می آید کریم دارد می آید. مادر هاج و واج مانده بود ...
من در محاصره گرگ های وال استریت
امیرمسعود فلاح از خانه زدم بیرون. آقاسعید سوپری را دیدم. گفت: شنیدی سارا دو قبل سارا یک میاد؟ گفتم: والّا من سرم تو کار خودمه با ناموس مردم کاری ندارم. قصد ازدواجم ندارم. گفت: چی می بافی واسه خودت؟ کی میاد زن تو بشه؟ زیر لب گفتم: همین دختر خودت از خداشه. نمی دانم شنید یا نه اما گفت: دخترم داره میره تو کار دارا سه. خدا کنه ضرر نکنه. گفتم: عه به سلامتی. ایشالا خوشبخت شن. گفت: برو خدا یه ...
قاتل در اتاق بازجویی به بازپرس قتل حمله کرد
یادم خواهد ماند خصوصاً که حکایت از زندگی شرافتمندانه، ساده زیستانه و پر رنج و زحمت عشایر داشت. زنی که شاید حتی برای یک روز زندگی در رفاهی نداشت. آیا پیش آمده که متهمان پرونده ها یا افراد مرتبط با آن ها برایتان مشکلی ایجاد کنند؟ یک بار متهم به قتلی که دو بار از یک خانه به فاصله یک شب سرقت کرده بود و بار دوم پسر جوان صاحبحانه را به قتل رسانده بود به شعبه برای بازجویی آمده بود. من ...
دخترجوان: در ماهواره تحت تاثیر ارتباط آزادانه دختر و پسر می شدم
خارج از کشور را فراهم کنند ولی آن ها من و خواهرم را تسلیم نیت شیطانی خود کردند و روز بعد با سرقت پول و طلاها ما را در خیابان رها کردند و به مکان نامعلومی گریختند این در حالی بود که ما هیچ مشخصاتی از آن ها نداشتیم و محل آن خانه مجردی را نیز نمی دانیم چرا که در تاریکی شب به نقطه دیگری از شهر رفته بودیم. اکنون نیز چند روز است در خیابان های شهر به دنبال آن دو جوان غریبه می گردیم و از رفتن ...
روی پنهان اسارت
آغاز شد. روزهایی که حمیده از بی پولی در خیابان ها می ماند و روی رفتن به خانه فامیل را نداشت. آن زمان، بیشتر همسران رزمندگان خانه دار بودند و پولی به خانه نمی بردند. رفتن مرد خانه و برنگشتن، برابر بود با درماندگی و نیاز. برای آنها که همسران شان قبل شهادت یا اسارت، شغلی نظامی یا دولتی داشتند، بعد از چند ماه مقرری تعیین می شد، اما برای زنانی مثل حمیده، آه در بساط نمی ماند. زندگی در عُسر، ادامه دادن با ...
مرد جوان در آتش عشق سوخت
دهم پلیس آگاهی تهران معلوم شد خانواده پسر جوان در غرب کشور زندگی می کنند و او از پنج سال پیش برای کار به تهران آمده و در بازار مشغول به کار شده بود. همچنین ماموران خانه مرد فوت شده را بررسی و دستنوشته عجیبی یافتند. دیروز دختر جوان برای تحقیقات به شعبه سوم بازپرسی دادسرای جنایی تهران آمد و به بازپرس جنایی گفت: من و فرشید یک سال و نیم پیش در اینستاگرام آشنا شدیم و قصد ازدواج داشتیم، بعد ...
مادر به فکر جهیزیه بود و صدیقه در فکر شهادت
سرویس ایثار و مقاومت جوان آنلاین: دیگر از صدای مارش جنگ خبری نیست. دیگر از اعزام داوطلبان و بسیجیان به جبهه ها اثری نیست. جبهه ها فقط به مکان خاطر ه ها تبدیل شده اند. آدم های آن روز ها با دیدن عکس های یادگاری خود تنها حسرت آن روزگاران را می خورند. شهدا، اما بر پیمان خود ماندند و عند ربهم یرزقونند. ایام جوانی و تشنگی نسل جوان آن روزها، عالمی برای خودش داشت. صدیقه رودباری و برادرش عبدالحمید همزمان ...
نفرت از شوهر، زن را به خانه مجردی کشاند
حالی با او ادامه دادم که فهمیدم با چند جوان غریبه رابطه غیراخلاقی دارد. در این میان، او مرا ترغیب کرد برای آن که آزادانه زندگی کنم، با پسر جوانی که که به منزل او رفت و آمد داشت، ارتباط برقرار کنم تا معنای زن و مرد در زندگی ام از بین برود و در واقع به سبک فرهنگ اروپایی زندگی کنم. من هم که علاقه ای به همسرم نداشتم، خیلی راحت حرف های فریده را پذیرفتم و به طور پنهانی با هوشنگ ارتباط عاطفی ...
تصمیم هولناک پسر جوان در روز تولد دختر مورد علاقه اش
سوانح و سوختگی بستری بود اما با وجود تلاش پزشکان جانش را از دست داد. هنوز مشخص نبود ماجرا از چه قرار است و چرا پسر جوان به دلیل سوختگی جانش را از دست داده تا اینکه کارآگاهان در ادامه تحقیقات خود دریافتند که وی روز حادثه به همراه دختر موردعلاقه اش در خانه بوده است. آنها با یکدیگر درگیر بودند که پسرجوان دچار حادثه شد. وقتی مأموران به بازرسی خانه متوفی پرداختند دست نوشته ای پیدا کردند. متوفی و دختر ...
درباره دوبیتی هایی که ماجرای عاشقانه ای را روایت می کنند
. یک صبح اردیبهشتی در روستای منصوری در سرای دلباز احمد پوردلکش، صبحانه را با هم خوردیم، خامه و پنیر و چای نعنا، و این خامه با خامه ما شهری ها فرق دارد. این خامه از شیر پرچرب گوسفندی درست شده است، قبل از آن که مسکه اش را بگیرند. بعد با هم راهی بیابان های تایباد شدیم تا در روستای سربرجی ، خاله نسا را ببینیم که نوه دختری فاطمه حسین بهلوری است و بی بی اش را چند باری در خردسالی دیده ...
پست اینستاگرامی زن آرایشگر راز طلا را فاش کرد
...، با کلید وارد خانه شده و پس از اجرای نقشه از خانه خارج شده است. سرنخ اینستاگرامی در حالی که تحقیقات برای دستگیری سارق طلا های زن جوان ادامه داشت، شاکی چند روز بعد به پلیس مراجعه کرد و سرنخی را در اختیار تیم تحقیق قرار داد که آن ها را به متهم اصلی رساند. زن جوان گفت: سارق طلاهایم زن همسایه است. وی در حالی که بسیار هیجان زده بود، ادامه داد: حدود یک ماه قبل تولد پسرم بود و جشن کوچکی ...
تجاوز به دختر 14 ساله در خرابه های نزدیک خانه / از آن روز شدم عروسک سرگردان مردان هوسران
.... زن جوان می گوید: پدرم از زن اولش چند فرزند داشت و همه ازدواج کرده بودند. مادرم قبل از ازدواج با پدرم با یک نفر دیگر ازدواج کرده بود و بعد از فوت شوهرش با پدرم ازدواج کرد. 10 سال بیشتر نداشتم که روزی داخل کوچه در یک خرابه توسط یک مرد شیطانی غافلگیر شدم و مورد آزار و اذیت قرار گرفتم و روزگارم سیاه شد. سن و سالی نداشتم و به شدت از این ماجرای تلخ آسیب دیدم و ترس عجیبی در من ...
بارداری؛ درک مردانه با پرتاب هندوانه!
هم صبح ها خودم جمع کرده ام! ادامه می دهد: اما از حق نگذریم، دعواها و بحث هایمان در این مدت کمتر شده. شوهرم سعی می کند استرس کمتری به من وارد کند و بیشتر مرا درک کند و همین برای من کافی است. از نظر من اگر در این دوران مردها، زنها را از لحاظ روحی درک کنند، کفایت می کند. کارهای خانه را به هر سختی که باشد، خودِ زنها انجام می دهند. دخترهای امروزی اجر و قُربشان زیاد است ...
مرگ آتشین در جشن تولد
سرویس حوادث جوان آنلاین: چندی قبل قاضی ساسان غلامی، بازپرس ویژه قتل تهران با تماس تلفنی مأموران پلیس از مرگ مشکوک پسر جوانی در یکی از بیمارستان ها با خبر و همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی محل شد. تیم جنایی در بیمارستان با جسد پسر 24 ساله ای به نام سیاووش روبه رو شدند که در حادثه آتشین به کام مرگ رفته بود. بررسی ها نشان داد سیاووش پنج روز قبل همراه دختر مورد علاقه اش به نام پرستو ...
مرگ دردناک امیر در روز تولد دونفره سحر! / در خانه مجردی چه گذشت؟! + عکس دختر تهرانی
رفتار هایی که باعث می شوند مجرد بمانید!
و بار تعهد، اولین شرط لازم برای ازدواج است و مهمترین شرط برای یک دختر ایرانی. پسر های بی قید و بی تعهد شاید بتوانند در ابتدا خودشان را توی دل کسی جا کنند (مسلما آن ها هرگز نمی روند به کسی بگویند سلام من آدم غیرمتعهدی هستم، با من ازدواج می کنی؟!)، اما بعد از مدتی نشانه هایشان بروز می کند و طرف مقابلشان را از آن ها فراری می دهد. نشانه های این جور پسر ها هم برای کسی پوشیده نیست ...
پایان یک انتظار + فیلم
لشگری به میهن روایت می کند: اسفند سال 1376 از نیروی هوایی و ستاد آزادگان با من تماس گرفتند و گفتند: به احتمال قوی، فروردین 1377 حسین لشگری معاوضه خواهد شد. عید آن سال هیچ جا سفر نرفتم. هرجا می رفتم زود برمی گشتم خانه که اگر تماس گرفتند در دسترس باشم. تا اینکه روز هفدهم فروردین، ساعت هشت و نیم صبح از نیروی هوایی تماس گرفتند و گفتند: خانم لشگری، دعا کنید، داریم برای مذاکره می رویم. ان شاالله ...
من جای زخم پسرم را هم ندیدم/ کاش در رفتار و سیرت هم مثل عمویم باشم
برف و باران و آفتاب مانده بود اما طبیعت نیز جرات دست درازی بدان را نداشت بعد از 13 ماه که جنازه را تحویل خانواده دادند، هیچ اثری از جراحت و متلاشی شدن جسد وجود نداشت. مادرش با گوشه چادر اشک هایش را به آرامی پاک می کند و می گوید: من جای زخم پسرم را هم ندیدم. برادرش در ادامه این حرف مادرش میگوید: از همرزمانش که سوال کردیم می گفتند سنگری در روی تپه قرار داشت که متعلق به دشمن بود ...
عکس اینستاگرامی راز سرقت طلایی را فاش کرد
آرایشگر سارق وقتی عکسی تبلیغاتی در اینستاگرام منتشر کرد، فراموش کرده بود که یکی از ساعت های سرقتی در دستش است و یکی از فالوورهایش کسی نیست جز زن مالباخته. به گزارش همشهری، تحقیقات در این پرونده از چند روز قبل با شکایت زنی جوان شروع شد. وی می گفت که دزدان آشنا به خانه اش دستبرد زده و جعبه طلا و جواهراتش به همراه کلکسیون ساعت هایش را سرقت کرده اند. وی به افسر پرونده گفت: چند وقت قبل برای پسرم ...
نفرت از شوهر، زن را به سمت زندگی در خانه مجردی کشاند
نقش مهمی داشت. فریده زن مطلقه ای بود که اعتقاد داشت زن باید آزاد زندگی کند و تحت سیطره مرد نباشد. او می گفت زن نباید امر و نهی بشنود و هر طور که دوست دارد باید زندگی کند! من هم که تحت تاثیر حرف های فریده قرار داشتم، ارتباطم را در حالی با او ادامه دادم که فهمیدم با چند جوان غریبه رابطه غیراخلاقی دارد. در این میان، او مرا ترغیب کرد برای آن که آزادانه زندگی کنم، با پسر جوانی که ...
راز سرقت صندوقچه طلا در عکس اینستاگرامی زن آرایشگر
مدعی بودند چند روز قبل کلید خانه شان گم شده بود. در ادامه بررسی ها، کارآگاهان به سراغ دوربین های مداربسته ساختمان محل سرقت رفتند. دوربین ها نشان می داد مردی با ماسک پزشکی و کلاهی که صورتش را کاملاً پوشانده بود، با کلید وارد خانه شده و پس از اجرای نقشه از خانه خارج شده است. سرنخ اینستاگرامی در حالی که تحقیقات برای دستگیری سارق طلاهای زن جوان ادامه داشت، شاکی چند روز ...