سایر منابع:
سایر خبرها
مایحتاج زن کُرد را خرید و از طرف رهبر انقلاب هدیه داد / حاج احمد عاشق پرواز بود / با پیراهن عزا شهید شد/ ...
نزدیک خانه مان است. ولی از این لحاظ خیلی خوب است برای ما، اگر بهشت زهرا بود نمی توانستم اینطور زود به زود بروم، اما الان شاید ببینی صبح یک بار بروم، یک بار بعد از ظهر بروم، بستگی دارد... الان تجهیزات پروازی حاج آقا کجاست؟ احیانا در موزه نگهداری می شود؟ پسر شهید: دست خودمان است. از آن استفاده می کنید؟ پسر شهید: نه، از آن استفاده نمی کنیم، یادگاری نگه داشته ...
نقش افراد تنبل در ازدواج و ازدیاد نسل بشر
شود که مادرم آهی کشید و از صحنه خارج شد . کلی از این داستان های دوستان به دستم رسیده که به شرط طول عمر و در امان ماندن از کرونا همه شان را برایتان تعریف خواهم کرد. به خانه خودمان برمی گردیم. پدر جان از زمانی که بازنشسته شده در انجام کارهای خانه مشارکت بیشتری می کند. یک روز جارو برقی به دست، توی اتاق تک به تک مان می آید و ما هم به سختی جابه جا می شویم تا ...
روز جهانی پست و یاد روزهای خاطره انگیز گذشته
روز جهانی پست و یاد روزهای خاطره انگیز گذشته به گزارش گلونی امروز 18 مهرماه برابر با 9 اکتبر در تقویم میلادی روز جهانی پست نام گذاری شده است. یادتان می آید؟ تمام دل خوشی مان این بود که مامور پست زنگ خانه را بزند و ما بدویم به سوی در خانه تا نامه مان را تحویل بگیریم. نامه ای که احتمالا از طرف خانواده دایی، خاله، عمه یا عمو ارسال شده بود. با یک تمبر خوشگل روی پاکت ...
ماجرای عشق عجیب دختر 24 ساله به مرد 60 ساله مشهدی !
خانه بیرون فرستادم و بعد خودم منتظر رؤیا ماندم. شوهرش او را به خانه ما رساند و رفت. وقتی رؤیا وارد خانه شد، از پشت او را گرفتم و نقشه شیطانی ام را اجرا کردم. بعد هم از ترس او را خفه کردم. چون می دانستم برادرزنم به ماجرا مشکوک می شود، به او تلفن کردم و گفتم من هشتگرد هستم و ماشینم خراب شده و نیاز به کمک دارم و او را با این نقشه به 20 کیلومتری هشتگرد کشاندم و همانجا او را هم کشتم. بعد به خانه ...
شکایت دردسر ساز زن جوان از مهندس پولدار
.... از ترس آبرویم پول را تهیه کردم و به او دادم، اما دست بردار نبود و بازهم پول می خواست. من که تحمل این همه فشار را نداشتم دست به خودکشی زدم، ولی نجات پیدا کردم. بعد هم تصمیم به شکایت گرفتم. با شکایت دختر جوان، تحقیقات به دستور بازپرس جنایی آغاز و بهرام دستگیر، اما در تحقیقات منکر ماجرا شد و گفت: آدم ربایی و آزار و اذیتی در کار نبوده است. وقتی هم به خانه ام آمد به خواست خودش با من ارتباط برقرار ...
مرگ عجیب رییس باند مخوف تهران در صحنه فرار از دست پلیس
خانه را به صدا در می آوردیم اگر کسی پاسخ نمی داد از خالی بودن خانه اطمینان پیدا می کردیم و از بالای در یا تخریب در ورودی وارد ساختمان می شدیم و رییس باند با دیلم درها را تخریب می کرد و دست به سرقت می زدیم. * چرا دزدی؟ از روی بیکاری و بی پولی. * شغل؟ یک سال قبل کفاش بودم که بخاطر تحریم ها دیگر نمی توانستیم مواد اولیه بخریم و کار را تعطیلی کردیم و بعد از آن ...
اخبار کوتاه
آزار شیطانی دیده است!زن 60 ساله به نام سوسن در نزد قاضی گفت: من سالهاست مطلقه و تنها هستم. در جریان فروش ماشینم با پسر 25 ساله ای به نام ناصر آشنا شدم او ماشین را پسندید و من را به شام دعوت کرد وقتی به سمت رستوران می رفتیم ناصر به بهانه اینکه از خانه اش چیزی باید بردارد من را با خودش به خانه اش برد و همان جا ناگهان بدون در نظر گرفتن سن و سالم به من تجاوز کرد من از ترس جانم و احتمال قتل، داد و فریاد ...
قدم قدم با ام وهب های مکتب عاشورا، از دل تا کربلا
گرفتی مامان؟ گفت خبر خوشی در پیش هست. وقتی که برای همیشه خداحافظی کرد... حاج آقا هر زمان که سعید می رفت، آیةالکرسی می خواند و صدقه کنار می گذاشت، اما این دفعه سعید گفت غیرممکن است که من زودتر از شما از خانه بیرون بروم، همیشه حاج آقا پول می گرفت جلوی سعید و می گفت بابا هر چقدر می خواهی بردار، اما این دفعه خیلی کم برداشت، حاج آقا گفتن بابا کم برداشتی! گفت این هم زیاده، پدرش رفت ...
ازدواج؛ شرط دختر جوان برای پس گرفتن شکایت تعرض
برای آنکه مشکلی پیش نیاید به همراه یکی از دوستانم به خانه اش رفتم. چند دقیقه ای از حضور ما نگذشته بود که مادر حسن تماس گرفت و گفت یکی از اقوام شان فوت کرده و از او خواست تا خیلی زود به آنجا برود. من هم همان موقع به وی گفتم که ما می رویم تا تو به کارت برسی اما او قبول نکرد و گفت شما بمانید تا من برگردم. ما شام خوردیم و او هم به خانه مادرش رفت. چند ساعت بعد دوستم گفت باید به خانه برگردد ...
خاطرات اربعین| سجده شکر در جاده عشق
خودش را نمی فهمید. دوست داشت بمیرد و خودش را در آن وضع نبیند. روز بعد حالش کمی بهتر شد. با شرایط کنار آمده بود و تصمیم داشت کمی در کارهای موکب به بقیه کمک کند. فاطمه خانم شب قبل با او حرف زده بود و قول داده بود دو هفته دیگر دست سمانه را بگیرد و بگذارد موج جمعیت ببردشان و برساندشان به حرم. سمانه حتم داشت سفارشش را به زن های دیگر هم کرده که کاری به کارش نداشته باشند و سؤال پیچش نکنند. او هم ...
روضه های خانگی به روایت عکس
برقرار است. مجتبی حیدری در طول محرم امسال از پشت بام تا حیاط خانه ها را سر زده است تا نتیجه تکثیر هیئت های بزرگ و پرشور را در خانه ها و کوچه های شهر از دست ندهد. او در یکی از عکس هایش خانواده ای را به تصویر می کشد که از فضای پشت بام خانه شان برای برپایی روضه خانگی استفاده کرده اند و توضیح می دهد: دورتا دور دیوار پشت بام را کتیبه و سیاهه زده بودند؛ پدر خانواده می گفت دخترم قبل از محرم ...
اس ام اس و پیام تبریک روز جهانی دختر؛ متن زیبا روز دختر از طرف مادر و پدر
مبارک *************** دختران فرشتگانی هستند از آسمان برای پر کردن قلب ما با عشق بی پایان دختر عزیزم روزت مبارک *************** تقدیم به همه دختران همه آن موجودات پاک و الهی که وجودشان مایه حیات بشر است روز دختر مبارک *************** دخترم لبخندت اوج رویای من است روزت مبارک عزیز دل مادر ...
ما که یتیم شدیم! به فرزندان مدافعان سلامت رحم کنید
کیلو برنج قسطی به تقی می دادند، 10 کیلو به خانه مان می آمد. 10 کیلوی باقی مانده را به نیازمندی که می شناخت می داد. اگر دو جفت کفش داشت، یک جفت را به نیازمندی که می شناخت می داد، بارها پیش می آمد که از صبح می رفت بیمارستان و بعدازظهر گرسنه به خانه می آمد. می گفت همراهان بیمار از شهرستان می آیند، بعضی ها پول خرید غذا را ندارند،غذایم را به همراه بیمار دادم. از حقوقش برای بیماران خرج می کرد. ...
از پایداری ام به اصول مسیحی خوشحال و متعجب بودم!
مذهب و آئین کهنسال پدران خود پای بند باشد. برادرزن اول استالین، الکساندر سوانیدس، که اسم مستعار آلیوشا را برای خود برگزیده بود و همه هم رزمانش او را به این نام می شناختند از بلشویک های آزموده و استخوان دار گرجستان به شمار می آمد و در تمام دوران مباره رفیق و همکار پدرم بود. سن او با یک حساب تقریبی کم و بیش دو تا سه سال از پدرم کمتر بود. این مرد مارکسیست و باتجربه که دارای ...
اعدام قاتل و متجاوز به همسر برادرزن در زندان کرج
.... من سر ساعت مقرر همسرم را از خانه بیرون فرستادم و بعد خودم منتظر رؤیا ماندم. شوهرش او را به خانه ما رساند و رفت. وقتی رؤیا وارد خانه شد، از پشت او را گرفتم و نقشه شیطانی ام را اجرا کردم. بعد هم از ترس او را خفه کردم. چون می دانستم برادرزنم به ماجرا مشکوک می شود، به او تلفن کردم و گفتم من هشتگرد هستم و ماشینم خراب شده و نیاز به کمک دارم و او را با این نقشه به 20 کیلومتری هشتگرد کشاندم و همانجا او ...
گفتگو با دختر عراقی/ ایرانی ها؛ما دلتنگ تر از شما هستیم!
گروه خانواده؛ عطیه همتی : غفران را از سفر اربعین می شناسم. دختر عراقی ساکن کوفه که دانشجوی دندان پزشکی است و آنقدر ایرانی ها را دوست دارد که نام شهدایشان را بهتر از من می داند. همه خاطرات دفاع مقدسی را که به عربی ترجمه می شود می خواند و عکسش را برایم می فرستد و نظرم را می پرسد. فارسی را خوب نمی داند اما انگلیسی را مسلط حرف می زند و زبان مشترک مان انگلیسی دست و پا شکسته من است که گاهی زورش به بیان ...
دل های مشتاق
بر دلِ همه ی مان گذاشته است، شده جاده مهران تا کربلا، از همینجا قلب هایمان به سمت کربلا مایل شده است. مقام معظم رهبری چه زیبا فرمودند:"امروز دل های ما هم مشتاق حسین بن علی و آن ضریح شش گوشه و آن قبر مطهر است ... ما هم گرچه دوریم ولی به یادِ حسین بن علی و به عشق او سخن می گوئیم ... " خانمی چادری از دور به سختی دست تکان می دهد! نمی دانم با من است یا با کسی دیگر! ماسکِ رویِ صورتش هم اجازه ...
اینجا نقطه صفر مرزی است/ برای چیدن ماتم آمده ایم
طعنه می زنند که خیلی بدبخت است که 50 سالگی را رد کرده و هنوز پسری ندارد، ما که کوچک تر بودیم میگفت دادمادهای آینده ام مثل پسران نداشته ام می شوند اما زنهای روستا ما را خواستگاری نمی کنند چون می ترسند مثل مادرمان دختر بیاوریم! بسنه که حالا سعی میکرد خواهرهایش را آرام تر کند همانطور که رو به امتداد جاده ای که به حرم می رسید سلام میداد گفت: بابا و مامان آمده اند تا چادرهایمان را به حرم ...
خرده فروشی مواد و ساقی گری ششمین قدم رقابت ما در یافتن شغل
خرده فروشی مواد و ساقی گری ششمین قدم رقابت ما در یافتن شغل به گزارش گلونی ، قسمت هفتم داستان دنباله دار طنز چی شد که چه کاره شدم ؟ را بخوانید: آنچه گذشت : شروین و آزیتا، یک سال وقت داشتند تا برای رسیدن به ارثیه ای مجهول، شغل مناسبی دست و پا کنند. مسیر کاری شان از هنرنمایی در کشتارگاه آغاز شد. مرزهای تخصصِ جراحی زیبایی را، جابه جا کرد، به بازار بورس سرک ...
مزایده هدیه امام حسین(ع) به نیت دل های بی قرار
گروه جامعه خبرگزاری فارس؛ مریم شریفی: این پیکان، تنها سرمایه من است اما دلم می خواهد در راه آقا (ع) خرجش کنم. می فروشمش تا با پولش چند زائر اربعین اولی تنگدست را به آرزویشان برسانم. ثروتمند نیستم ها. اتفاقاً مستاجریم و صاحبخانه پول پیش را 2 برابر کرده. از 3 فرزندم هم یکی شان تحت درمان است و... اما دلم می خواهد پولی که برای روز مبادا کنار گذاشته ام، فقط در راه سفر کربلا خرج شود. حالا حاضرم به هرکس که به خاطر مشکل مالی نمی تواند به ...
کلاهبرداری مهندس جوان با چهار هزار سیم کارت
به گزارش بخش قضایی سایت خبرمهم ، چهار هزار سیم کارت ، 33 نیروی زن و یک شرکت صوری کافی بود تا مهندس جوان به فکر سرکیسه کردن مردم بیفتد. تنها با یک تماس یا یک پیامک می توانست مردم را فریب دهد و از آن ها پول بگیرد. پول هایی که به بهانه برنده شدن در قرعه کشی به حساب این مرد کلاهبردار واریز می شد. مردمی که تصور می کردند، وسایل گرانقیمت آشپزخانه یا سکه برنده شده اند و برای تحویل جایزه شان ...
مهمان های آقا
. یک ماه بعد از سفر کربلا بابا آخرین لبخند را زد و شهید شد. از همان موقع بود که مامان گفت نذر کرده اربعین پیاده به کربلا برود. چهار سال تمام تلاش کردم نذر مادر را بفهمم و نفهمیدم. چهار سال تمام تلاش کردم مادر را منصرف از این سفر کنم. امسال اما بار سفر بست و در آخر گفت: نذر منه خودم می رم تو نیا رضا. سخت تر از وقتی نیست که یک جانباز قطع نخاع رو دست تنها بردم کربلا و آوردم. درست می گفت ...
سفرنامه اربعین| نون بهشتی/ماجرایی از دلدادگی
های زهر ماری، قدم هامُ تند می کنم تا زودتر به خونه برسم نه حوصله بازجویی های بابا رو دارم نه ننه من غریبم بازیای مامان همیشه دل نگرون رو با اون نصیحتای ملوکانه ش. آروم و بی صداتر از همیشه کلید رو می چرخونم و وارد خونه می شم از کورسوی تلویزیون که روشنه فهمیدم پدر خوابش بردهُ انگشت مبارک رو به دکمه آفِش نزده ؛ظاهراً خیلی وقته از اومدنم ناامید شدن. کنترل تلویزیون رو خیلی آروم از زیر دستای ...
شروری که قرآن مسیر زندگی اش را تغییر داد
بودم برای فرار حرکت کردم که در این هنگام همسرم روی زمین افتاد. من به مسیرم ادامه دادم و خودروی تعقیب کننده پس از چند کیلومتر از تعقیب من دست برداشت و برگشت. چه اتفاقی برای همسرتان افتاد؟ به دلیل ضربه ای که به او وارد شده بود فرزند دوماهه مان سقط شد. البته این را همان موقع متوجه نشدیم. بعد چه شد؟ پس از چند دقیقه همسرم با من تماس گرفت و گفت که خودروی تعقیب ...
'آزار جنسی' کودک 13 ساله در افغانستان/ پلیس تخار: او را مست کرده و رقصانده اند
امن به سر می برد. در روزهای گذشته تصاویری از او در شبکه های اجتماعی نیز دست به دست شد و شماری ادعا کردند که گویا به نویده تجاوز گروهی نیز شده است. اما شفاخانه تخار این موضوع را رد کرد و گفت به اساس معایناتی که انجام شده، به این دختر تجاوز صورت نگرفته است. در ویدئویی که از بازجویی افسر پلیس از او به دست بی بی سی رسیده، می گوید که مصروف بازی بود که زن میانسالی او را به خانه برد تا ...
شوق را رد کرده ایم و از فراق کربلا/ کارمان دارد به مرز جان سپردن می رسد
" بگو آنانکه پیروان وفادار زینبند گویند از وفا همه دم "یاحسین" بگو روح الله قناعتیان چه شد عزیز دلم بین مان فراق افتاد ... و آن چه را که نمی باید اتفاق افتاد ... چقدر غنچه نرگس که یک به یک پژمرد چقدر میخک و مریم، کف اتاق افتاد نیامدی و رسید "اربعین" و جا ماندم دلم هوای تو کرد و دوباره طاق افتاد میان ما و نجف ...
زنان آواربردار، چونان پرهای ققنوس
شعار سال : دربارۀ زنان آواربردار خوانده بودم و عکس هایی هم از آن ها دیده بودم تا این که ویدئوی باکیفیتی از آن ها یافتم. انگار صحنه ای از یکی از فیلم های تئو آنجلوپولوس را تماشا می کنید، اما جذابیت فیلم به این است که آنچه می بینید واقعیت است. زنانی که زنجیرۀ انسانی درازی را درست کرده اند و سطل های نخاله های ساختمان را دست به دست می کنند، هر یک تیشه ای در دست دارد و آج ...
اعلام جمهوری ادبیات
سرمایه داری همچون سیل، زندگی آنان را می بلعد. آبشوران گنداب روِ روبازی است که از میان محله راوی می گذرد و در دو طرف این گنداب رو، خانه های مردمِ فقیری وجود دارند که وقتی به هنگام بارندگی سیلاب می شود، سیلاب فضولات را به خانه آنان سرازیر می کند. اشیایی که سیل از خانه های بالادست می آورد، نشان می دهد در آن بالاها جامعه ای در حال تغییر است. این سیل بورژوازی است که خانه های رعیت ها، کارگران و دست ...
می توانیم اسرائیل را به رسمیت بشناسیم!
شورای نگهبان می توان در این دوره شاهد ثبت نام گسترده خانم ها بود؟ ریاست جمهوری زنان بحثی است که همیشه وجود داشته است. بابا حول و حوش انتخابات 92 بود که گفت: با استناد به مدارک قرآنی و روایی ثابت کردم که زنان می توانند در همه زمینه های جامعه حضور داشته باشند. وی در پاسخ به تقاضای تفسیر واقعی از کلمه رجل در مباحث سیاسی کشور گفت: دکتر بهشتی که رئیس مجلس خبرگان بررسی قانون اساسی بود، بعد ها ...
پیاده روی اربعین را با کتاب ها تجربه کنید / مروری بر هشت کتاب با محوریت سفر معنوی اربعین
مامانی را ببوسد اما هنوز بین شان یک کوه یخ آب نشده فاصله بود. عبدالله با زبان بی زبانی به مامان فهماند که زن اولش فعلا روی پاشنه لج افتاده و قصد آمدن ندارد. مامان خنده ای کرد و بعد به آذری چیزهایی گفت که عبدالله نفهمد. مضمون حرف های ترکی مامانی این بود: به ما گفته بودند عراقی ها مهمان نوازند. این بود رسمش؟ خودتان از خودتان چهارتا چهارتایش را می گیرید حالا چه شده برای ما ناز و کرشمه می ...