حربه حسرت و عشق بی مثال در نگاه یک مرد/ کتابی که مخاطب را میخکوب می کند
سایر منابع:
سایر خبرها
یادداشت| المثنی ؛ داستانی متفاوت درباره خانواده امام حسن(ع)
محبوبی این اتفاق افتاده است و پایانی شگفتانه مخاطب خود را از بند تکرار رهانیده است. حسن سرش را تکان داد: نامه عاشقانه مادر دیوانه ام کرده است، قاسم. اما بیشتر از او من دیوانه قاسمم. هوایی شده بودم که به مدینه برگردم، اما دست کشیدن از تو به همان اندازه سخت است که دست کشیدن از مادر. (صفحة 68) عشق مادر به پسر در اسطوره های دینی ما به خصوص در واقعه کربلا، از دیرباز سینه به سینه نقل ...
مشکلات یک زناشویی سرد و راه حل آن!
.... هرگز به هیچ کدام از آن ها خیلی نزدیک نبودم. پدرم از نظر احساسی و عاطفی آدم سردی بود و مادرم بیش از حد احساساتی و گرم بود. وجود من همیشه تحت الشعاع خواهرم بود. پدر و مادرم تمام توجه و عواطف خود را روی خواهرم متمرکز می کردند. خواهرم از ابتدای تولد فلج بود و مدام تحت درمان بود. همۀ وقت آزاد پدر و مادرم به مشکلات خواهرم می گذشت. من عمدتا" روی پای خودم بزرگ شدم. هر وقت از این وضعیت گلایه ای می ...
20 مهرماه روز بزرگداشت حافظ
...> دیوان شعر حافظ که بیش از 400 بار به زبان فارسی و همچنین 36 زبان ترجمه شده است، حدود 500 غزل، دو مثنوی، چند قصیده، قطعه و تعدادی رباعی دارد. با آن که حافظ غزل عارفانه مولانا و غزل عاشقانه سعدی را پیوند زده است، اما نوآوری اصلی او در تک بیت های درخشان، مستقل و خوش مضمون است. حافظ سعدی را استاد سخن می داند، اما می گوید که در اشعارش از خواجوی کرمانی که شیراز را برای زندگی خود انتخاب ...
همه چیز درباره حافظ و شعر او
همین سبب حافظ همین که به مرحله ای از رشد رسید، در نانوایی محله به نانوایی مشغول شد ، تا آن که عشق به تحصیل کمالات او را به مکتب خانه کشانید و به تفضیلی که در “تذکره میخانه” آمده است، وی چندگاهی ایام را بین کسب معاش و آموختن سواد می گذرانید. پس از آن شیوه زندگی حافظ دگرگون شد و او درجرگه طالبان علم درآمد و مجالس درس عالمان و ادیبان زمان را در شیراز درک کرد و به تتبع و تفحص در کتاب های مهم ...
گفت وگو با خیری که با استفاده از فضای مجازی، زنان زندانی مشهد را آزاد می کند
سعیده آل ابراهیم | شهرآرانیوز؛ وقتی چشم هایشان بعد از سال ها دیدن میله های زندان به گنبد طلایی حرم می افتد زانو هایشان سست می شود، سر بر زمین می گذارند و قطرات اشک روی گونه هایشان بی تاب می شود. زیرا در جایی هستند که حسرت دیدن یک لحظه اش را در دل داشته اند حتی به خوابی. اولین مقصد همه زندانیانی که به برکت گروه شوق رهایی آزاد شده اند حرم امام رضا (ع) است. زهرا شاهدی می گوید هر زمان گروه ...
چرا حافظ تمام نمی شود؟
از یکی از معاصران و معاشران او در دست داریم، مقدمه ای است که شاگرد یا همدرس او که درست یا نادرست محمد گلندام نام دارد درباره او نوشته است. تولد او را برخی از مورخان 717 هجری قمری و برخی دیگر 727 هجری قمری می دانند. برخی تخمین می زنند سال وفات حافظ نیز 792 هجری قمری بوده است. خواجه شمس الدین محمد، حافظ شیرازی، از محبوب ترین شعرای ایران زمین است که با گذشت قرن ها، آثارش نه تنها ...
ما برای آن که ایران خانه ی خوبان شود، رنج دوران برده ایم
. همسرش چند بار او را صدا زد: عباس، عباس، کجایی؟ چرا جواب نمیدی؟ پاسخی نشنید، به طرف اتاقش آمد و در زد و پرسید: عباس، چرا درو بستی؟ عباس آهسته گفت: نرگس تنهام بذار... حالم خوش نیست. همسر: میخوای بریم دکتر؟ عباس: نه می خوام یک کم استراحت کنم. تنهام بذار. همسرش هیچ وقت او را تا این حد غمگین و بی حوصله ندیده بود. نتوانست از او دست بکشد. از پشت در گفت: عباس ...
میا کوتو از سنت قصه گویی هزار و یکشب بهره برده است
سرزمین دانست که دنبال قوم و خویش و هویت خود می گردند و نمی یابند. در ادامه گفت وگوی ایبنا با او را درباره رمان دیار خوابگردی می خوانید. آقای غبرایی، چه شد که تصمیم گرفتید، اولین رمان میا کوتو را که 28 سال پیش چاپ شده است، ترجمه کنید؟ آیا در میان آثار این نویسنده موزامبیکی، دیار خوابگردی جایگاه ویژه ای دارد؟ سوالتان طوری است که انگار ترجمه در ایران به روز است و حالا من چرا رفتم سراغ ...
گوشه ای از زندگی نامه پیامبر اکرم (ص) از ولادت تا رحلت
حضرت فاطمه زهرا(س) بود. فرزندان پیامبر اسلام(ص) مادر تمام فرزندان پیامبر به جز ابراهیم، خدیجه بود. مادر ابراهیم، ماریه قبطیه بود. فرزندان رسول خدا(ص)، به جز حضرت فاطمه(س)، همگی در زمان حیات پیامبر درگذشتند و نسل پیامبر(ص) تنها از طریق فاطمه (س) ادامه یافت. محمد (ص) سه پسر و چهار دختر داشت: قاسم، نخستین پسر که در کودکی در مکه درگذشت. زینب، در 8ق در مدینه ...
شعری از برنده نوبل ادبیات
در این باره، و درباره فقدانِ تاسف. دیگر بار بازیگرانی شدیم، شویِ من! آماده از نو آغاز کردنِ سفر. تولد دیگر عشقِ زندگیِ من، رفته ای از دست و من دیگر بار جوانم. سال ها سپری شده اند هوا را نغمه های دلکش آکنده اند؛ در باغچه درخت سیب را دیگر بار شکوفه ها آراسته اند. می کوشم بازت ...