سایر خبرها
در انتظار قصاص قاتلان امیرعلی +عکس
باعث شده بود که افسرده شود. تا اینکه حدود 10ماه پس از جنایت، وقتی به پزشکی قانونی اهواز رفته بودم، به من گفتند که پسرم زنده بوده و او را آتش زده اند. او ادامه می دهد: با شنیدن این خبر داغم صدبرابر شد. درحالی که گریه می کردم با دخترم که در خانه بود تماس گرفتم و گفتم که همه حرف هایش و خواب هایی که دیده بود، درست بوده است. بعد سوار ماشین شدم و به خانه مان در ماهشهر برگشتم اما وقتی رسیدم دیدم ...
تجاوز بی رحمانه در زندان با قتل پایان یافت
من طرف است. با دخالت مأموران درگیری تمام شد. بعد از ساعت هواخوری من به سلولم رفتم و این بار حمید به سراغم آمد و به من حمله کرد این بار زندانی ها مانع او شدند تا اینکه زمان حمام رفتن شد من به محض اینکه وارد حمام زندان شدم، او شروع به فحاشی کرد که من سکوت کردم اما او دست بردار نبود. بعد به من حمله کرد و من با تیزی او را زدم. قصدی برای قتل نداشتم اما او با حمله به من مجبورم کرد تا برای ...
جزئیات قتل هولناک برادر در حمایت از پدر
سامان چندین بار بازداشت و زندانی شد اما هر دفعه بعد از اینکه از زندان بیرون آمد دوباره کارهایش را شروع کرد. متهم ادامه داد: برادرم هم مشروب می خورد و هم می فروخت. تا اینکه دو سال قبل او را حین جابه جایی مشروب دوباره دستگیر کردند. وقتی او را بردند پدر و مادرم در خانه نبودند. به همین خاطر همیشه نسبت به پدر و مادرم کینه داشت و فکر می کرد آنها او رابه پلیس لو داده اند.برادرم در آن پرونده محاکمه و به ...
بخشش؛ 2سال بعد از جنایت در زندان
چاقو زخمی شده اند که هردو به بیمارستان انتقال یافتند، اما یکی از آنها به دلیل شدت جراحت و خونریزی شدید فوت شد. گزارش جنایت در زندان به بازپرس ویژه قتل تهران اعلام شد و اودستور بازداشت قاتل را صادر کرد. متهم که سهیل نام دارد در بازجویی ها به قتل اقرار کرد. او درخصوص انگیزه اش گفت: من مدت ها می شد که با یکی از زندانیان به نام جعفر اختلاف داشتم. او زندانیان تازه وارد را اذیت می کرد و همیشه بر سر ...
قتل به دلیل آزار و اذیت و تهدید به افشای عکس
خانواده رضا برای او درخواست قصاص داشتند. تا اینکه سعید در دادگاه اعتراف کرد چرا رضا را به قتل رسانده است. *** اعترافات متهم به گزارش هفت صبح او درباره علت حادثه و شب قتل رضا گفت: من و رضا با هم همکلاسی بودیم و همیشه به خانه هم رفت و آمد داشتیم. سال ها پیش یک بار مجبور شدم در خانه آنها به حمام بروم اما آن روز رضا از من عکس گرفت و می خواست مرا آزار بدهد که قبول نکردم اما تهدیدم کرد اگر به ...
قتل بعد از کُری خوانی اینستاگرامی
خوردم و بیهوش شدم. حالا هم درخواست دیه و مجازات متهم را دارم. سپس امیر در جایگاه قرار گرفت. او اتهام قتل را قبول نکرد و گفت: من و مهرداد به خاطر مسائل مالی با هم اختلاف داشتیم. مهرداد به من مبلغی پول بدهکار بود و نمی داد تا اینکه یک روز قبل از حادثه در اینستاگرام لایو گذاشت و توهین های خیلی بدی به من کرد و من هم با او قرار یک دعوا را گذاشتم. من به مهرداد گفتم اگر مرد است و می خواهد جواب ...
راز پنهان قتل فجیع پسر دانش آموز تبریزی +عکس
شاید برای خرید نان بیرون از خانه رفته باشد. هر چند سابقه نداشت بدون ما از خانه خارج شود، اما این تنها احتمالی بود که در آن لحظه دادم. فکر می کردم شاید دیده که گاهی اوقات صبح جمعه برای خرید نان می روم و حالا خواسته یک بار هم او نان بخرد. با پدر اوآماده شدیم و سریع از خانه بیرون رفتیم که دنبال پسرم بگردیم. نانوایی نزدیک نبود و حتما باید با ماشین می رفت. خیابان های اطراف را گشتیم. خبری از محمدامین نبود ...
آتش زدن پسر هفت ساله به دست زن همسایه
...: با شنیدن این خبر داغم صدبرابر شد. درحالی که گریه می کردم با دخترم که در خانه بود، تماس گرفتم و گفتم که همه حرف هایش و خواب هایی که دیده بود، درست بوده است. بعد سوار ماشین شدم و به خانه مان در ماهشهر برگشتم اما وقتی رسیدم دیدم که آمبولانس مقابل خانه مان است. دلم ریخت و دوان دوان خودم را به خانه رساندم. دختر 18ساله ام خودش را حلق آویز کرده و به زندگی اش پایان داده بود. او نوشته بود حالا که بعد ...
اعدام برای عامل تعرض به دختر جوان
...> مرد راننده گفت برای آزمون رانندگی آمده ای؟ جواب دادم، بله. او گفت افسر از دوستان من است سوار شو کمکت می کنم قبول شوی. من هم حرفش را باور کردم. چون مشخصاتی که داد و حرف هایی که زد با واقعیت مطابقت داشت. وقتی سوار ماشینش شدم در ها را قفل و به من حمله کرد. اول آن قدر وحشت کرده بودم که کاملا بدنم بی حرکت شده بود، اما بعد از چند ثانیه به خودم آمدم و تلاشم را برای نجات خودم آغاز کردم. در برابر مرد غریبه ...
ما خالق زندگی خود هستیم
را تجربه کردم، آموختم که خودکرده را تدبیر هست و زندگی را با تمام مشکلاتی که در ایران هست ساختم ساده نبود، اما انجام دادم و به آرامش رسیدم. حتی کیفیت روابطم تغییر کرد. زندگی من از نگاهم به زندگی شکل می گرفت، وقتی نگاهم را تغییر دادم، همه چیز درست شد، آرامش و موفقیت و دوستان خوب روابط خانوادگی بسیار خوب هم ایجاد شد. من هرگز منکر مشکلات زیاد در ایران نبودم و نیستم، اما بسیاری از مشکلات بخاطر نگاه ...
قاسمی نژاد: رفتن به پرسپولیس دست من نیست
شروع لیگ عملکرد خوبی داشتم. البته قبل از بازی هم این حس را داشتم که گل می زنم، حتی به یکی از دوستانم گفته بودم که گل می زنم و این اتفاق هم رخ داد. این 2 گل را هم به دخترم تقدیم می کنم که همیشه از او انرژی می گیرم. با این شروع رؤیایی به آقای گلی فکر می کنی؟ هر مهاجمی دوست دارد آقای گل شود. ترجیح می دهم از حالا با این موضوع ذهنم را درگیر نکنم و بازی به بازی جلو بروم. بعد از چند ...
واکنش مهاجم پدیده به پیشنهاد یحیی؛ حضور در پرسپولیس افتخار است
دخترم تقدیم می کنم که همیشه از او انرژی می گیرم. به آقای گلی فکر می کنی؟ هر مهاجمی دوست دارد آقای گل شود. ترجیح می دهم از حالا با این موضوع خودم را درگیر نکنم و بازی به بازی جلو بروم. بعد از چند سال بازی در لیگ برتر، آیا از موقعیت خودت در فوتبال ایران راضی هستی؟ خیر، راضی نیستم. سالی که با مربیگری گل محمدی سهمیه آسیا گرفتیم، ده گل زدم و شش پاس گل دادم و می توانستم به ...
قتل در عشق ممنوعه به زن متاهل تهرانی
یک لحظه 2 ضربه به گردن شوهرش زدم و به سرعت از خانه خارج شدم. پس از قتل کجا رفتی؟ به ترمینال رفتم و چاقویم را در آنجا شستم و سپس سوار بر اتوبوس به مشهد رفتم. خانواده ات با خبر شدند؟ به خانواده ام گفتم دست به چه کاری زدم اما آنها باور نمی کردند که پدرم از من خواست راستش را بگویم که باز به آنها گفتم و بعد از 8 روز در خانه دستگیر شدم. فکر نمی کردی ...
دعوای 2 زن باعث نابینایی شوهر شد
آرام کردن این پسر به جایی نرسید و دعوا شدت گرفت. در همین حین پسر همسایه شروع به کتک زدن من کرد. اما دقایقی بعد ناگهان این درگیری به نزاعی خونین بدل شد. من خواستم با فرار به خانه خودم را نجات دهم، که او با چاقو به جان من افتاد. از سر و صدای من، پسرم و برادرم از خانه بیرون آمدند تا مرا از دست این پسر خشن نجات دهند. اما تلاش خانواده ام بی نتیجه بود. بیتا به همراه سه مرد با میله و چوبدستی به ما حمله ...
متهم جنایت هولناک در مشهد به دار آویخته شد + تصاویر
قتل همسرش با همدستی مهرداد اشاره کرد و گفت: با مهرداد که شاگرد میوه فروشی بود، اواخر سال گذشته آشنا شدم و در پی ارتباط شیطانی با او، همسرم را کشتیم و جسدش را دفن کردیم. پس از کشف جسد در منزل مسکونی، دو متهم این پرونده جنایی، برای بازسازی صحنه قتل و تشریح جزئیات این جنایت هولناک به محل وقوع حادثه هدایت شدند. مهرداد جوان 24 ساله ضمن تشریح چگونگی آشنایی خود با ز-م ابعاد دیگری ...
اعترافات خواستگار جنایتکار در دادسرای جنایی
تهران قرار گرفتند و راهی آنجا شدند. مقتول بر اثر ضربات چاقو به قتل رسیده بود و همسرش سعی داشت با داستان سرایی، مأموران پلیس را گمراه کند. این زن ابتدا مدعی شد که برای خرید از خانه بیرون رفته و وقتی برگشته با جسد خونین همسرش روبه رو شده و با داد و فریاد همسایه ها را خبر کرده است؛ اما در مرحله بعد مدعی شد که داخل اتاق بوده و بعد متوجه شده که شوهرش چاقو خورده است. این زن مدعی شد که وقتی شوهرش را غرق ...
قاتل: شیطان فریبم داد!
ما قطع شد. شما که می دانستید او شوهر دارد چرا دوباره با او ارتباط برقرارکردی؟ ما ارتباطمان قطع شده بود تا اینکه چهارماه قبل به من پیام داد که شوهرش به او خیانت کرده و از زندگی با او خسته شده است. گفتم اگر از شوهرش طلاق بگیرد با او ازدواج می کنم. بعد از این دوباره ارتباط ما شروع شد و من چند باری در نبود شوهرش به خانه شان رفتم. چه شد که تصمیم به قتل گرفتی؟ ...
درخواست مرد نابینا برای قصاص میوه فروش دوره گرد
. بعد از مدتی وقتی دید مشتری های من بیشتر شده اعتراض کرد و با تهدید از من خواست که آن محل را ترک کنم و به محله دیگری بروم، اما من در پاسخ به او می گفتم تو کار خودت را بکن و من هم کار خودم را خیابان ملک خصوصی تو نیست. تا اینکه روز حادثه چوبی برداشت و به سمت من حمله کرد و با میخی که روی چوب بود به چشمم کوبید و همان لحظه بیهوش شدم. وقتی به هوش آمدم متوجه شدم که چشمم کور شده است. با شکایت ...
بهلول قاتل شیما کیست؟+ عکس
که پدر شیما منتشر کرد، می گذشت که تنها مظنون پرونده بار دیگر بازداشت شد و به قتل دختر گمشده اعتراف کرد. بیست وششم مرداد سال 98 بود که شیما خام حرف های پسر بدلیجات فروش روبه روی مدرسه شان شد. پدر دخترک می گوید: از همان روز دیگر نخوابیدم و فکر پیداکردن شیما تنها دخترم لحظه ای رهایم نکرد؛ پسر بدلی فروش، شیما را وادار کرد خانه را ترک کند. از همان شب آواره خیابان ها و پس کوچه های تهران شدم تا ...
میوه فروشِ دوره گرد، مرد جوان را کور کرد
مردی که متهم است در یک درگیری با واردکردن ضربه ای با میخ مرد دیگری را کور کرده است، در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت. در جلسه رسیدگی به این پرونده ابتدا کیفرخواست علیه متهم خوانده شد. براساس کیفرخواست صادره دو سال قبل در بیمارستانی دولتی در تهران شکایتی به مأموران پلیس داده شد که در آن مردی جوان مدعی شده بود از سوی یک میوه فروش مورد حمله قرار گرفته است. این مرد چند روز ...
ماجرای قتل برادرزن به خاطر بدهی به داماد
پشت میز محاکمه ایستاد. در ابتدای این جلسه اولیای دم درخواست قصاص کردند و در ادامه متهم به جایگاه رفت و گفت: من از کرده خودم پشیمانم. قصدم کشتن برادرزنم نبود و برای دفاع از خودم مرتکب قتل شدم. او از من کلاهبرداری کرده بود و این موضوع آزارم می داد. من عاشق زنم بودم، اما حالا او نیز مرا ترک کرده است. از اولیای دم درخواست بخشش دارم. با پایان جلسه دادگاه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند. منبع: ایران ...
جزئیات جدید از جنایت هولناک؛ ناگفته های بهلول قاتل شیما+عکس
خانه خارج می شدم در خانه را قفل می کردم که شیما از خانه خارج نشود و شیما در خانه بود تا اینکه من بعد از انجام کارهایم به خانه بازگردم. شغل؟ راننده تاکسی سیار بودم. متوجه نشدی پدر شیما نگران دخترش است؟ نه، گوشی هوشمند ندارم و، چون هیچ مدرکی نبود که راز مرگ شیما فاش شود پیگیر ماجرا نبودم؛ بنابراین گزارش، تحقیقات برای پیدا کردن جسد ادامه دارد و احتمال می رود ...
متهم به قتل در دادگاه: دوستم مستحق مرگ بود
شنیدن چنین حرف هایی را از او که سال ها دوستم بود، نداشتم عصبانی شدم و چاقویی را از جیبم در آوردم تا او را بترسانم ولی خسرو دست بردار نبود و به سمتم حمله کرد و من هم با چاقو ضربه ای به گردنش زدم. حالا هم قتل را قبول دارم و به هیچ وجه هم پشیمان نیستم چرا که خسرو آن روز حرف های خیلی بدی به من زد و فحاشی کردن به رفیق چندساله رسم مردانگی نبود. آن روز به خاطر رفتارش آنقدر عصبانی شدم که او را مستحق مرگ دانستم اما از مادر و دخترش عذرخواهی می کنم. پس از اظهارات متهم و وکیلش قضات وارد شور شدند و با توجه به مدارک و مستندات پرونده نیما را به قصاص محکوم کردند. ...
روایت زندگی ملای مکتب خانه و یکی از اولین آموزشیاران نهضت سوادآموزی
. معمولا 2 تا 3 نفر از بچه های زبده تر کنار دستم می نشستند و اشکالات بقیه را می گرفتند. نوحه خوانی را هم یاد گرفته بودم و کسی را که علاقه داشت، آموزش می دادم. اوایل همه طیف های سنی، از خردسال تا بزرگ سال را برای آموزش می آوردند، اما بعد ها با فعالیت مهدکودک ها، بچه ها جذب آن ها شدند و بزرگ تر ها می آمدند. مکتب خانه برقرار بود و خیلی از بی سواد ها را سواددار کردم. کلاس ها تا قبل از کرونا برقرار بود و ...
چوبه ی دار در انتظار جوانی که دوستش را کشت
قتل اعتراف کرد و گفت به خاطر مواد مخدر دست به این جنایت زده است. متهم گفت: من و جواد سال ها بود که با هم دوست بودیم و مواد می کشیدیم. گاهی از هم مواد قرض می گرفتیم و بعد برمی گرداندیم. روز حادثه به خاطر اینکه جواد بدون اینکه به من بگوید موادم را برداشته بود؛ از دست او عصبانی شدم و با هم درگیر شدیم و من با یک ضربه چاقو او را کشتم. البته قصدم اصلا کشتن نبود، فقط می خواستم او را تنبیه کنم ...
بچه های خودم از مسافرت هایی که می رفتم ناراضی بودند. پدرشان که شهید شده بود و مادرشان مدام از این شهر به ...
همسر یکی از رزمندگان در مراسم قرآن خوانیِ شب های جمعه که برای علیرضا می گرفتم، با سه بچه ی قدونیم قد آمد. حال روحی اش اصلاً مساعد نبود. گفت: شوهر من از برج 9 مفقود است. هیچ خبری ازش نیست. بس که غصه خوردم، شیرم خشک شده و شیر ندارم به بچه ام بدهم. مادر شوهرم اذیت می کند، حرف مردم اذیت می کند. مزاحم می شوند. از همه چیز و همه کس می ترسم. به کسی اعتماد نمی کنم . چه جوابی باید به این زن بی پناه ...
کیوان در خانه سهیلا اقدام پلیدانه کرد
بتواند با روابطی که دارد خودروی خارجی وارد کشور کند و سپس آن را برای نقل و انتقال مدیران شرکت به ترابری شرکت اجاره دهد و از این طریق سود خوبی نصیب من شود. نیما سر دوستش را برید و پشیمان نیست! / خسرو گناهش چه بود؟!چاقو پران قتل وحید مرادی آزاد می شود / او قاتل 2 مرد است این مقام انتظامی عنوان کرد: شاکی در ادامه گفت، کیوان بدین وصف و با اعلام اینکه نمی خواهد بازرسی اداره متوجه ...
خاطره ای که سبب شد خاطره ساز شوم
فرودگاه کوچک و محلی بود و من هم باری برای تحویل نداشتم و هواپیما هم در حد چند دقیقه تأخیر داشت، توانستم خودم را به پرواز برسانم. این میزان محبت، آن هم در میان اروپایی ها، برایم باور کردنی نبود. به همین دلیل برای این لطفشان برایم فراموش نشدنی است. متأسفانه آن لحظه نتوانستم جبران کنم و حتی به ذهنم نرسید که شماره یا ایمیلی از ایشان بگیرم تا بعد تشکر و جبران کنم و هر بار یاد این موضوع می ...
همسر شهید: به روح الله گفتم خوب شد شهید شدی
ابتدای جوانی از آن شهرک جدا می شدم و به محله ای می رفتم که افرادش خیلی متفاوت بودند. اوایل شانزده سالگی ام از آنجا جدا شدم. ابتدا خیلی برایم سنگین بود اما همین نقل مکان به اکباتان خیلی چیزها به من آموخت و آدم ها را نشانم داد تا دستم بیاید افراد و طرز فکرهای دیگری نیز وجود دارند. به طوری که این تغییر محل سکونت به شدت باعث رشد من شد. در دوران نوجوانی بین بچه هایی قرار گرفته بودم که فقط به حکم شناسنامه ...
نقشه زن شیطان صفت برای پسر 18 ساله
خودش را از دست داد. پس از مرگ پدرم من که خودم را آزاد می دیدم با مادرم سر لج بازی گذاشتم و ترک تحصیل کردم. متاسفانه همنشین دوستانی شدم که مرا به سیگار آلوده کردند و دله دزدی را خوب یادم دادند. یک سال به همین شکل گذشت و 18 سال نداشتم که من با زن معتادی رابطه مخفیانه برقرار کردم. این زن قصد داشت مرا به موادمخدر معتاد کند، اما پلیس ما را به اتهام رابطه نامشروع دستگیر کرد. مدتی در بازداشت ...