خاطره ای که سبب شد خاطره ساز شوم
سایر منابع:
سایر خبرها
گزارشی از حضور سردار شهید شعبان نصیری در سومالی
یک جلسه می رفتم در اتاق می خوابیدم تا نشنوم که چه می گویند؛ و گوش نکردم که چه می گویند. سه نفر بودیم؛ من حاج شعبان و حاج حمید. بعد از سفر ما، از ایران ایراد گرفتند که چرا رفتید ستاد توانمندسازی مردم سومالی را راه اندازی کردید. ستاد توانمندسازی مردم سومالی را راه اندازی کردیم که بعداً نشد پیگیری کنیم. پایگاه اینترنتی زدیم به نام سومالی هیپر ؛ یعنی کمک کننده به سومالی. اواخر دولت احمدی ...
توصیه امین حیایی به پسرش درباره پول و شهرت/ وقتی در "قلاده های طلا" به پدرم هجمه شد، غصه خوردم+ فیلم
" یا "قلب یخی" امین حیایی؟ واقعاً آن نقش منفی پدرم در "تله" و "قلب یخی" را خیلی دوست داشتم. * پس چرا "شهاب" شبی که ماه کامل شد را بازی نکردید؟ چون مشکلاتی برایم پیش آمد مثل معافیت سربازی و تمام شدن تاریخ پاسپورتم، سر آن قضایا به آن سمت نرفتم و خودم گفتم خیلی دردسر دارد و به طورکلی تصمیم گرفتم پی آن را نگیریم. * وقتی در سریال "مسافر پردردسر" و سریال عروسکی ...
شهید طهرانی مقدم چگونه یگان موشکی را پایه گذاری کرد؟
...، آن قسمتی هم که از پل سابله به سمت بستان بود، به اسارت جمهوری اسلامی درآمدند و حمله نهایی عراق شکست خورد. لذت فرماندهی آتش را برای اولین بار، سپاه در عملیات طریق القدس چشید. بعد از آن در عملیات فتح المبین هم از فرماندهی آتش های خمپاره استفاده کردیم. عملیا ت فتح المبین تمام شد، من در سپاه شوش گزارش را وقتی به آقارشید می دادم، دیدم آقا رشید دارد می خندد. شهید دکتر مجید بقایی ...
مشق کسب وکار
آن برای اسکی به کوه های آلپ در سوئیس رفته بودم. آن دوره از زندگی ام یا به مصاحبه کاری یا به تفریح و سفر به نقاط مختلف جهان می گذشت. اما در بازگشت از سفر سوئیس بود که چمدان همه زندگی ام شد. در فرودگاه زوریخ، ساک مسافرتی ام پاره شد و لباس های زیرم روی زمین ریخت. خجالت آور بود. در حالی که از فرودگاه فرار می کردم، ردی از لباس بر زمین می گذاشتم. زمانی که به خانه رسیدم، تصمیم گرفتم یک ساک خوب بخرم؛ ساکی ...
ماجرای نذر هزار ویلچر
اهدا کردید چه بوده است؟ بیشتر، بچه ها و تعداد زیادی از دریافت کنندگان ویلچرهای اهدایی مردم، خانم ها بودند. برای اهدای ویلچر به شهرستان ها سفر هم می کنید؟ بله من تا به حال به حدود 20 شهرستان سفر کرده ام تا ویلچرها را به دست نیازمندان برسانم. سفرهای من به این شکل بوده که صبح رفته ام و شب دوباره به تهران برگشته ام تا به کار و زندگی ام برسم. اصفهان، لرستان، کرمانشاه ...
سعیده علی: حس زندانی آزاد شده را در بسکتبال تجربه کردم | خداحافظی ام سلامی دوباره است
دل مان می خواست پرواز کنیم. آنقدر خوشحال بودم که واقعا یکی دو روز انگار دنیا برایم عوض شده بود و خیلی حس خوبی داشتم. خدا را شکر می کنم که در زمان بازیکنی توانستم همچین تجربه ای را کسب کنم و برایم خیلی شیرین بود. *دفعه اولی که به صورت رسمی در مسابقات بین المللی حضور داشتید و وارد زمین شدی چه حسی داشتی؟ وقتی برای بار اول وارد بازی رسمی شدم حس فوق العاده و وصف نشدنی داشتم. خیلی حس خوبی بود ...
علیرضا بیرانوند: کاش 2 سال زودتر به اروپا می آمدم
می شود؟ من همیشه سمت خوب قصه را می بینم و نگاه مثبتی به زندگی دارم. من دیر به تیم آنتورپ ملحق شدم که به دلیل شرایط شیوع ویروس کرونا بود. وقتی اینجا آمدم تازه داشتم در تمرینات خودم را نشان می دادم که دچار مصدومیت شدم اما حالا دوباره برگشتم. برگشتم و ناامید هم نیستم و می خواهم از اعتبار دروازه بانی فوتبال ایران در اروپا دفاع کنم. تو در بلژیک رفت وآمد خانوادگی با کاوه رضایی یا علی قلی زاده ...
دغدغه مادر شهید تهرانی مقدم پس از شهادت "حاج حسن"/ شیوه رفع خستگی پدر موشکی ایران
برای انقلابیون بود. فرزندانشان را تشویق می کردند که در یاری رساندن به مردم فعال باشند؛ اما در زمان دفاع مقدس که در منطقه کاشانک سکنا گزیدند، بیشتر در خدمت ایشان بودم. خانه ایشان به پایگاهی برای کمک به رزمندگان جبهه حق علیه باطل تبدیل شده بود، از دوخت لباس، پختن مربا و...گرفته تا جمع آوری آذوقه و اقلام مورد نیاز جبهه. یعنی از اول صبح برای کمک به رزمندگان از خواب برمی خاستند و تا پاسی از ...
متهم،علیرضا فغانی جرم، مهاجرت!
ایران ورزشی بازتابش داد؛ ولی نه فدراسیون و نه هیچ یک از اعضای کمیته داوران، حاضر به صحبت کردن درباره آن نشده اند. علیرضا فغانی پرافتخارترین داور ایرانی است که در رزومه خود قضاوت در بازی فینال لیگ قهرمانان آسیای 2014، فینال جام ملت های آسیای 2015، فینال جام باشگاه های جهان 2015، فینال المپیک 2016 ریو، نیمه نهایی جام کنفدراسیون های 2017 و رده بندی جام جهانی 2018 را دارد. از او به عنوان بخت اصلی داوری ...
خیلی ها در ثانیه رنگ عوض می کنند/ این رسمش نبود من را تنها بگذارند
شود و بگویند خودش نخواسته بماند و بازی در آورده و حرف و حدیث پیش بیاید. بعد از آن پیشنهاد علی آقا کریمی رسید و با علی آقا صحبت کردم و شرایطم را گفتم و با اینکه مصدوم بودم او لطف داشت و به من کمک کرد و گفت می توانی هم به خودت هم و هم ما کمک کنی و خوب می شوی و بازی می کنی و به خاطر آقای کریمی به سپیدرود رشت رفتم. یک مسئله ای لازم است در مورد آقای کریمی باید بگویم او تنها سلبریتی واقعی است که در ...
سکوت سعودی ها در برابر پرواز هواپیمای صهیونیستی بر فراز مکه
.... این هواپیما از فرودگاه بن گوریون شهر تل آویو برخاسته بود و قصد عزیمت به هند از طریق اتیوپی را داشت که مسیر خود را به سمت شهرهای مکه و جده تغییر داده است. این در حالیست که عربستان سعودی در مقابل این مساله سکوت کرده و هیچ واکنشی را نشان نداده است. عربستان سعودی همزمان با اولین سفر هیات آمریکایی- صهیونیستی از تل آویو به ابوظبی اجازه عبور هواپیمای حامل این هیات را از ...
روزی که ابوالفضل جلیلی، روی کارمند سفارت آمریکا را کم کرد
داشت به زحمت یک عکس می گرفت. یه بار توی جشنواره تسالونیکی یونان گفتم این عکس رو بگیرید، هر وقت لازم داشتید چاپ کنید. اونم درهمون حال از من یک عکس گرفت. _ مدتی بعد، توی پاریس داشتم باعجله می رفتم به یک شرکت فیلمسازی. ازجلوی دکه روزنامه فروشی محل که رد شدم جوان فروشنده با هیجان گفت: موسیو جلیلی، صفحه اول روزنامه عکست چاپ شده. گفتم ممنونم، یه دونه برام نگه دار عصر میام می گیرم. به ...
درخواست قصاص چشم برای میوه فروش خشمگین
مورد حمله قرار گرفته است. این مرد چند روز بعد از شکایت اولیه و خروج از شرایط بحرانی به مأموران مراجعه کرد و درباره آنچه اتفاق افتاده بود، گفت: مدتی بود من در محله ای در سعادت آباد میوه می فروختم. روی چرخ دستی این کار را می کردم. صبح خیلی زود به بازار تره بار می رفتم و میوه می آوردم و می فروختم. از این راه خرج زن و بچه ام را درمی آوردم. وقتی من برای شروع دست فروشی رفتم، یک میوه فروش ...
ماجرای حذف علیرضا فغانی از لیست داوران بین المللی ایران
، قضاوت کردن در لیگ برتر ایران آن هم به تعداد مشخصی است و از آنجا که فغانی فرصت قضاوت در ایران را ندارد، روی نامش خط کشیده اند. این موضوع ظاهر ماجرا عنوان شده؛ چون از قرار، یکی، دو داور مشخص، چندین ماه است که پایشان را در یک کفش کرده اند که اسم علیرضا خط بخورد و خودشان سرفهرست داوران بین المللی ایران قرار بگیرند. این شایعه البته برای اولین بار مرداد سال جاری مطرح شد که با واکنش خود علیرضا ...
اعترافات خواستگار جنایتکار در دادسرای جنایی
...، با یکدیگر ازدواج کنیم. فکر می کردیم لو نمی رویم اما تصورمان اشتباه بود. بعد از قتل چه کردی؟ به شهر محل سکونتم رفتم. قرارمان این بود که مدتی در آنجا بمانم و حتی به مینا هم زنگ نزنم. چون فکر می کردیم اینطوری دستمان رو نمی شود. قرار بود مینا هم با داستان سرایی پلیس را گمراه کند، اما نقشه مان نگرفت و همه چیز خیلی زود لو رفت. ...
با لحاف دوز 73 ساله و فراری از بازنشستگی/خدای کوک های زعفرانیه و خلازیر یکی است
در توانم نباشد. حالا را نگاه نکنید که آقای دست به جیب زندگی خودم و دیگران شده ام به لطف خدا. روزهایی بود که دستم تنگ اما خانه ما آن روزها، شاد بود. همسرم من و بچه ها را با اخلاق، صبر و خوشرویی شاد می کرد تا یاد نداشته هایمان نیافتیم. معمولاً همه برای داشته هایشان خدا را شکر می کنند اما همسرم شکر نداشته هایش را هم از قلم نمی انداخت. توی کوچه ها صدا می زند، لحاف دوزیه! کمی بعد صدای دنگ دنگ کمان ...
گپ و گفتی با سه عکاس مشهدی درباره کرونا
درس فقط در مشهد داشتم، اما از سال 91 که مادرم ویلچری شد به دلیل تعلق خاطری که به او داشتم فعالیت های متفرقه کلاس هایم کم شد و به هنرجویانم می گفتم ازآنجا که به خاطر شرایط مادرم گاهی تا پاسی از شب بیدار هستم می توانم در زمان هایی که امکان پذیر است در خانه میزبانتان باشم. او ادامه می دهد: بعد از فوت مادرم به خاطر تألمات روحی، برای اولین بار شش ماه تدریس نکردم. احساسم این بود که معلمی یعنی ...
ماجرای ارتباط شیطانی شاگرد میوه فروش با زن متاهل
منزل آن ها رفتم و داخل آشپزخانه پنهان شدم تا ز طناب را دور گردن همسرش بیندازد که پای بساط خوابش برده بود! ولی شوهر او از خواب بیدار شد و برای نوشیدن آب به آشپزخانه آمد. او که از دیدن من شوکه شده بود چوبی را برداشت و به سمت من حمله کرد . در این لحظه من طناب را برداشتم و دور گردنش انداختم. در حالی که او بر اثر فشار طناب خم شده بود، ز نیز چوب را از روی زمین برداشت و ضربه ای محکم به سر شوهرش ...
کلبه هایی پرطرفدارتر از هتل ها
میدان می آورند و مردم دور آنها جمع می شدند درنهایت همین باعث جرقه ای شد تا فکر کنم مردم و گردشگران از چه چیزهایی خوششان می آید و برای مثال وقتی کسی به مازندران سفر می کند دوست دارد چه چیزی ببیند به ذهنم خطور کند. گردشگر کجا اقامت می کند؟ چه چیزی می خورد و... همه اینها مدت ها ذهنم را درگیر کرد تا اینکه به اداره میراث فرهنگی شهرمان رفتم و گفتم می خواهم وارد صنعت گردشگری شوم و به من کمک کنید تا بتوانم ...
این شتر گاو پلنگ همه کاری با بشر خواهد کرد
رو هستیم که تا مدتی گرفتارمان خواهد کرد. این شتر گاو پلنگ همه کاری با بشر خواهد کرد. ما خودمان را آماده کردیم و شاهد هستید که بهمن ماه در دولت فریاد زدم باید راه ها را بست و گفتم اگر این آتش به نیستان کشور افتاد، دامن تک تک اعضای این کابینه را خواهد گرفت. آمریکایی ها 111 میلیارد دلار برای ویروس کرونا هزینه کردند، انگلیسی ها 22 میلیارد پوند در نظام سلامت خرج کردند و در این شرایط یک ...
به روح الله گفتم خوب شد شهید شدی
بخت رفتیم. اگر بخواهید درباره بهترین یا بدترین خاطراتتان در زندگی مشترک برای ما بفرمائید ما را به شنیدن چه خاطراتی مهمان می کنید؟ این سوال اگر چهار یا پنج سال پیش از من پرسیده می شد بدون شک خاطرات دیگری را بر زبان می آوردم، اما حالا و بعد از گذشت پنج سال بهترین خاطراتم با آقا روح الله همان زمانی است که برای اولین بار دیدمش و به دلم نشست و سخت ترین خاطره ای که با آقا روح الله ...
روایت مهرداد پازوکی از شکل گیری آلبوم یاد استاد
چطور برای خوانندگی این آلبوم انتخاب کردید؟ من صدای آقای افتخاری را دوست داشتم و خب در دو آلبوم قبلیِ من نشده بود که با هم همکاری کنیم. آن زمان با آقای افتخاری صمیمیتمان هم بیشتر شده بود. این بار در هتل هویزه با هم دیدار کردیم و آنجا کارهایی را که از آثار آقای تجویدی انتخاب کرده بودم، با صدای خودم برایش خواندم، که آقای افتخاری خیلی خوشش آمد و با جدیت گفت که هستم و تأکید فراوان داشت که ...
حیدر برای همرزمانش مثل پدر بود
. اواخر با آنکه حالش مساعد نبود، نسبت به بچه ها مهربان تر شده بود. در حیاط بازی بچه ها را تماشا می کرد. پیش از این، چند بار دعا کردنش را دیده بودیم که از خدا می خواست راحتش کند؛ آن وقت هایی که حالش بعد از یک بحران کمی بهتر می شد. مردم هم برای شفایش خیلی دعا می کردند، خصوصاً که می دیدند چهارتا بچه قد و نیم قد دارد. چند روز جلوتر، خودم دعا کردنش را دیده بودم. آن روز همان طور که داشت بازی بچه ها را تماشا ...
اسدالله شکل آبادی مدیر انتشارات فردا درگذشت
. اینها به صورت مخفیانه چاپ می شد و عده ای از روشنفکران به دنبال خریدش بودند. شکل آبادی ادامه می دهد: صاحب خیام که با این کتاب ها اصلا آشنایی نداشت، من را دعوت به همکاری کرد. به او گفتم الان دورانی است که اینها فروش بالایی دارد. همه اینها به قول او روبه روی دانشگاه تهران یا در بعضی پس کوچه های انقلاب توزیع می شد و خریدش هم نقدی بود. می آوردم و در سطح اصفهان توزیع می کردم. بعد ...
سارق مسلحی که در زندان سه رکورد جهان را شکست
، چون می دانستم اگر دوباره دستگیر شوم چه اتفاقی می افتد و این بار برای مدتی طولانی تر به آن سلول انفرادی کوچک بر خواهم گشتم. " مک آووی پس از پیاده شدن و در حال دویدن به بن بست خورد و بلافاصله دستگیر شد. دوستش براون هم دستگیر شد و حالا دیگر همه چیز تمام شده بود. او می گوید: "در حالیکه حدود پانزده اسلحه به سمت من نشانه رفته بود و روی به زمین افتاده بودم. کاملاً خودم را باخته بودم. آن ها من ...
نمکی: ترامپ سال ها باید تاوان بدهد
یافته هدف غایی توسعه است و این انسان توسعه یافته شاکله اصلی شخصیتش به سمت توسعه یافتگی از همان کودکی شکل می گیرد و شاید مهم ترین برش شکل گیری شخصیت کودک بعد از خانواده در مدرسه است. اقای داگلاس نورس که یکی از تئورسین های تربیت و توسعه در جهان است و برنده جایزه نوبل در سال 1993 ، می گوید اگر خواستید ببینید مملکتی به سمت توسعه یافتگی می رود یا خیر، به اتوبان ها و خیابان هایش نگاه نکنید به مدارسش ...
پرواز زنبور عسل در 60 ثانیه
33 ساله، پدیده نوظهوری در عرصه موسیقی استان و کشور و در حال حاضر دانشجوی کنسرواتوار عالی موسیقی اتریش است که به دعوت فدراسیون آهنگسازان و نوازندگان ایالات متحده آمریکا و کانادا (AFM) قرار است در سال 2021 برای نواختن قطعه پرواز زنبور عسل در مدت 60 ثانیه با ویلن به آمریکا سفر کند که در صورت انجام این کار نامش در کتاب گینس ثبت خواهد شد در دوران کودکی و هنگامی که تنها چهار سال داشتم سیم های ...
گفتگو با خانواده ساکن محله اروند که تمام زندگی شان را وقف کار فرهنگی کرده اند
هایش در آن سال ها می گوید: از همان ابتدا علاقه خیلی خیلی زیادی به کار فرهنگی داشتم. درس و مدرسه را دوست نداشتم و خیلی زود آن را رها کردم و رفتم سمت درس حوزه. در حوزه هم فعالیت فرهنگی انجام می دادم و مسئولیت های مختلف داشتم. کلیددار مسجد روستا شده بودم و کلاس های مختلف برگزار می کردم. دست آخر اولین پایگاه بسیج خواهران را در باخرز کلید زدم و شدم فرمانده اولین پایگاه بسیج خواهران در باخرز. تمام فکر و ...