سایر منابع:
سایر خبرها
که پسر جوانی سوار بر موتور آن را از من سرقت و فرار کرد. من هم بلافاصله او را تعقیب کردم، اما او به یکباره خلاف جهت خودرو ها وارد اتوبان آزادگان شد و من هم تعقیبش کردم که دقایقی بعد با چند خودرو برخورد کرد و به زمین افتاد، خودم با اورژانس تماس گرفتم، اما امدادگران اورژانس پس از حضور و معاینه این جوان مرگش را تأیید کردند. پس از آن راننده ای که با جوان سارق برخورد کرده و موجب مرگ او شده ...
که می رسد خنده تلخی می کند و ادامه می دهد: ارتباط من با دنیای واقع کاملا قطع شده بود. برخی به من می گفتند مدیوم هستی. اما خانواده ام جلویم ایستادند و گفتند این ذهن توست که با تو حرف می زند. بعد هم تحت درمان قرار گرفتم. حدود 5 ماه است که دارو می خورم. به من گفتند سایکوز شدم که آن هم به دلیل اختلال استرس حاد بوده است. پس از خوردن دارو ها یک دوره افسردگی شدید پیدا کردم. اما دکتر گفت طبیعی است و حالا ...
حل نشده و بلکه تشدید شده است. الان مقالات زیادی نوشته می شود که بخش عمده ثروت آمریکا دست یک درصد جمعیت است و در حوزه مدیریتی، نظام سیاسی آمریکا دچار بحران نسلی است؛ در بین حزب دموکرات و جمهوری خواه، دو حزب اصلی، کمتر مدیر جوان و نیروی جوان دیده می شود. *یک نکته ای که در این انتخاب بوجود آمد و خیلی پررنگ شد قضیه متهم کردن همدیگر به تقلب و فساد بود. فکر می کنید در آینده ترامپ ...
قبلی نیست. بعد هم که هانس وارد آپارتمان می شود اشاره می کند به وسایل داخل اتاق که مونیکا سیلوز چیده است: یک گلدان پر از گل، یک بسته سیگار، یک شمع افروخته و تلفنی که در ادامه می فهمیم چقدر اهمیت دارد. ضرورت وجود تلفن در پیشبرد داستان به اندازه قهرمان داستان یعنی هانس شنیر است. هانس ابتدا در یک عمل بازی گوشانه دفترچه تلفن را برمی دارد و اسامی را تفکیک می کند: کسانی که به آن ها زنگ بزند، کسانی که جز ...
.... آن مرد که داریوش نام داشت تحت بازجویی قرار گرفت و در توضیح به مأموران گفت: آن روز در بزرگراه آزادگان در حال رانندگی بودم که تلفن همراهم زنگ خورد. داشتم با تلفن صحبت می کردم که ناگهان راکب موتور سیکلت گوشی ام را قاپید و فرار کرد. بلافاصله او را تعقیب کردم، اما آن مرد در لاین مخالف پیچید و بعد از برخورد با یک دستگاه خودروی سواری روی زمین پرتاب شد و فوت کرد. با توضیحات مرد جوان، اما ...
. برادر آن ها اسلحه داشت به همین خاطر ترسیدم و به خانه برگشتم. باور کنید در درگیری حضور نداشتم. در ادامه ریاست دادگاه آخرین متهم را به جایگاه خواند، اما برادرانش گفتند او مادرزادی کر و لال است و نمی تواند صحبت کند. حتی سواد نوشتن هم ندارد. با تأیید این حرف از سوی دو شاکی ریاست دادگاه جلسه را به تاریخ دیگری موکول کرد تا با حضور مترجم ناشنوایان متهم از خودش دفاع کند. ...