نوه 25 ساله برای خرید پراید مادربزرگش را کشت
سایر منابع:
سایر خبرها
نه به تصادف
روی ویلچر نشسته و به دور دست ها خیره شده بود. سکوتش را می شکند و می گوید سال ها بود که روی ماشین های سنگین کار می کرد. بعد کمی مکث می کند و دستی روی پاهایش که دیگر حس و جانی ندارند؛ می کشد و ادامه می دهد یک سالی می شود که دیگر ویلچر نشین شده و تنها با خاطرات گذشته زندگی می کند. از او می خواهم از روز حادثه برایم بگوید. اشکی که بر گونه هایش جاری شده پاک می کند و می گوید کاش آن روز به حرف ...
استقرار 700 راهدار در محور های مواصلاتی کرمانشاه
کرمانشاه فعالیت می کنند. کرمی آغاز فعالیت نیرو های راهداری و حمل و نقل جاده ای را همزمان با اولین بارندگی اعلام کرد و تصریح کرد: به این منظور کلیه تجهیزات جانمایی شده است، اما آنچه همیشه در راه ها مشکل ساز بوده است کمبود اکیپ های راهداری است. مدیرکل راهداری و حمل و نقل جاده ای کرمانشاه گفت: با اقدامات ایمنی صورت گرفته از جمله نصب تابلو های اخطاری، انتظامی، تعمیر، نو کوبی گاردریل ...
جنایت نوه برای دستیابی به قالیچه 400 میلیونی
شیوه های سرقت را جست و جو کردم. در میان شیوه هایی که دیدم، سرقت به شیوه بیهوشی برای من به درد بخورتر بود. به همین دلیل تصمیم گرفتم با این شیوه آن ها را بیهوش کنم و نقشه سرقت را اجرا کنم. روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟ ساعت 9 صبح بود که از خانه خارج شدم و قرص های بیهوشی را که تهیه کرده بودم، داخل مقداری آب جوش که از یک دکه خریده بودم، ریختم. با مترو به سمت خانه مادر بزرگم رفتم و حدود ساعت 11 و ...
همه فیلم های آخر هفته شبکه های سیما
. او که بسیار عصبانی است آرزو می کند تا خانواده اش ناپدید بشوند. صبح روز بعد همه با زنگ ساعت بیدار می شوند و به دلیل این که دیرشان شده سریع آماده می شوند و خانه را به سمت فرودگاه ترک می کنند. آن ها کوین را فراموش می کنند. کوین از خواب برمی خیزد و می بیند که خانه خالی است. کوین خوشحال می شود و به خوش گذرانی می پردازد. زمانی که کوین برای جشن کریسمس به بیرون رفته، متوجه می شود که دو دزد از قبل خانه ی ...
عجیب ترین قتل در تهران/قتل مادربزرگ بخاطر عشق به پراید +عکس
ادامه زندگی به ترکیه رفتم و برادرزاده ام پدرام با مادرش زندگی می کند که روز قبل از این اتفاقات برادرم با من تماس گرفت و عنوان که پدرام قصد دارد به خانه پدرمان برود و از من خواست به برادرزاده ام پول بدهم که من 200 هزار تومان به حساب پدرام ریختم و احتمال می دهم او در این ماجرا نقش داشته باشد. دستگیری نوه خانواده به اتهام قتل مادربزرگ پدربزرگ خانواده نیز پس از بهبودی به ماموران ...
عاشق پراید 111 مادربزرگ را کشت!
افتاده اند و وسایل خانه آن ها هم به هم ریخته است. الان من به پژمان مشکوک هستم و احتمال می دهم او پدر و مادرم را به خاطر سرقت اموالشان مسموم کرده باشد. نوه ام قاتل است بدین ترتیب مأموران تحقیقات درباره این حادثه را ادامه دادند تا اینکه سه روز بعد از حادثه مرد سالخورده در بیمارستان به هوش آمد و راز مسمومیت مرگبار را بر ملا کرد. وی گفت: روز حادثه نوه ام از بیرون سه پرس ...
هشدار رئیس پلیس پایتخت درباره سرقت طلا و ارز از منازل
. یکی از آن ها دایی دوستم بود. او با دایی اش اختلاف داشت این شد که فکر انتقام افتاد. روزی دوستم گفت دایی اش در خانه اش مقدار زیادی طلا نگهداری می کند. این شد که نقشه سرقت را کشیدیم، اما فکر نمی کردیم روز حادثه کسی داخل خانه باشد به همین خاطر وقتی وارد آنجا شدیم مجبور شدیم دست و پا های فردی را که در آنجا حضور داشت را ببندیم و خانه را سرقت کنیم. در این سرقت ها چه نقشی داشتی و چقدر سهم تو شد؟ راننده بودم و 85 میلیون تومان گیرم آمد. ...
زورگیری مرگبار پس از اخراج از محل کار
.... در حالی که تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت تیم پزشکی اعلام کردند زن 50 ساله که حمیده نام داشت روی تخت بیمارستان به کام مرگ رفته است. بدین ترتیب با اعلام مرگ زن میانسال پرونده وارد مرحله تازه ای شد و قاضی رحیم دشتبان، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل به تحقیق پرداختند. زورگیری در پوشش مسافربری ...
برگی دیگر ازجنایت ملکه ترور (مریم رجوی)در تاریخ/عملیات مروارید،نسل کشی غیرقابل انکار منافقین علیه مردم ...
به طوری که دست راست من چندین سال بی حس بود و آثار این ضربه همچنان مشخص است. این روش شکنجه به مدت 10 روز بر روی من ادامه داشت. در یکی از روزها شهین حائری و سعیده شاهرخی و دیگر زندان بان ها آمدند و من موفق نشدم که آن ها را درست ببینم. این سه نفر مرا روی زمین کشیدند و به اتاقی بردند و دست و پایم رابستند و کف پا و تمام بدنم را با شلاق زدند به طوری که بی هوش شدم. سپس بر روی صورتم آب ریختند تا ...
اثر استراتژیک حمله به اچ 3 بار دیگر به تلویزیون می آید
است آرزو می کند تا خانواده اش ناپدید بشوند. صبح روز بعد همه با زنگ ساعت بیدار می شوند و به دلیل این که دیرشان شده سریع آماده می شوند و خانه را به سمت فرودگاه ترک می کنند. آن ها کوین را فراموش می کنند. کوین از خواب برمی خیزد و می بیند که خانه خالی است. کوین خوشحال می شود و به خوش گذرانی می پردازد. زمانی که کوین برای جشن کریسمس به بیرون رفته، متوجه می شود که دو دزد از قبل خانه ی آنها را تحت نظر داشته ...