سایر منابع:
سایر خبرها
زورگیران بی رحم تهران محاکمه شدند / آنها سر طعمه های شان را زیر لاستیک ماشین می گذاشتند
پیامک را داده ام 2 میلیون تومان پول واریز کردند. در ادامه هم سایر شاکی ها به جایگاه رفتند و پس از شرح ماجرا برای متهمان درخواست اشد مجازات کردند. بعد از آن حسن به جایگاه رفت و گفت: من در یک شرکت اپراتور بودم اما پس از فوت پدرم مجبور شدم علاوه بر مخارج زندگی خودم، هزینه های زندگی مادرم را هم تأمین کنم و چون نمی توانستم از پس مخارج بربیایم به ناچار تصمیم گرفتم با خفت گیری و سرقت ...
همدستی خواننده زیرزمینی و دختر جوان برای آدم ربایی
و بعد فهمیدم همه حرف هایش دروغ بوده و بعدها با فرد دیگری ازدواج کردم. روز حادثه برای خرید طلا به عنوان کادوی تولد همسرم و دلار و درهم برای سفر کاری ام به دبی، بیرون رفته بودم. بعد از خرید منتظر تاکسی اینترنتی بودم که پژویی مقابلم توقف کرد. چون عجله د اشتم توجه نکردم و سوار شدم. وی افزود: بعد از طی مسافتی راننده توقف کرد و شیما که در صندوق عقب بود سوار شد. او با چاقو تهدیدم کرد. مرا ...
زن 28 ساله: شوهرم در سه روز 20 گیگ اینترنت مصرف می کند
زن 28 ساله ای که به اتهام کتک کاری و تخریب جهیزیه، از همسرش شکایت کرده بود، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی گفت: به تازگی دیپلم گرفته بودم که پای سفره عقد نشستم و با مهدی ازدواج کردم اما هنوز چند ماه از ازدواجم نمی گذشت که فهمیدم همسرم اعتیاد دارد ولی دیگر کاری از دستم ساخته نبود چرا که مهدی را خودم انتخاب کرده بودم و به ازدواج با او اصرار داشتم. سه سال بعد و در حالی که دخترم را ...
در مورد کودتای نوژه چه می دانید؟
مخالفید یا با حکومت که این همه کشت و کشتار می خواهید بکنید؟ گفت: ما با حکومت مخالفیم؛ ولی هرکس هم که بخواهد مانع کار ما بشود، چاره ای نداریم جز اینکه همه را بکشیم. این موضوع برای من خیلی ثقیل بود و، چون از مخالفت کردن با آنها، به ویژه در منزل نعمتی هراس داشتم، گفتم: من بیت امام را نمی توانم بزنم؛ ولی تلویزیون را می زنم. پس از کمی صحبت، از او جدا شدم و به خانه مان رفتم و ...
گفت و گو با آرام عیدی پور از یک عمر عشق به واترپلو
آبی فعالیت دارید؟ پس از فعالیت های ورزشی و قهرمانی، سرنوشت آینده دیگری برایم در نظر داشت. با تمام تجربیاتی که از شنا و واترپلو بدست آورده بودم در سن 27 سالگی خود را در جزیره انگلیس یافتم، همانجائی که با همسرم (Rose)،که از کشور ایتالیا و مقیم انگلستان بود آشنا شدم . اما حتی ازدواج با همسرم هم نتوانست مرا از عشقی که به ورزشم داشتم دور نگه دارد. لذا در انگلیس و با تلاش و تحمل مشقات فراوان ...
محمد جواد دلشاد؛ صحافی با دل شاد
در اسفند سال 1311 در خیابان مولوی تهران به دنیا آمدم. پدرم در مسجد جامع خرده فروشی می کرد و در سال 1322 از دنیا رفت. ما چهار پسر و یک دختر بودیم و تنها من وارد این صنعت شدم. نه ساله بودم و برای اینکه حرفه ای یاد بگیرم مرا به یک مغازه ماله فروشی بردند اما بعد از مدتی که هیچ علاقه ای به این کار پیدا نکردم از آن جا بیرون زدم. در آن زمان یک همسایه به نام آقای شهیدی داشتیم که مرا برای کار به شرکت ...
همدستی خواننده زیرزمینی و دختر جوان برای اخاذی میلیاردی از تاجر ثروتمند
کاری به دوبی برای خرید دلار و درهم به یک صرافی در مرکز تهران رفته بودم و هنگام خروج از صرافی یک تاکسی اینترنتی گرفتم. لحظاتی بعد خودروی پژویی مقابلم ترمز کرد و به راننده گفتم که آیا تاکسی اینترنتی است و او هم با سر تایید کرد. سوار شدم و کمی بعد که راننده تغییر مسیر داد، متوجه شدم که او به دروغ خودش را راننده تاکسی اینترنتی جا زده است. راننده قوی هیکل بود و تهدیدم کرد که اگر سر و صدا کنم مرا به قتل ...
ماجرای موتورسوار قاتل سیاه پوش چه بود؟
بیشتر از این ماجرا نگذشته بود که موتورسوار سیاه پوش دوباره از راه رسید و راه عبور زوج جوان را سد کرد. او موتورسیکلت روشن را روی جک گذاشت و در حالی که چاقویی را در دست می فشرد، به سمت مرد 40 ساله حمله ور شد. موتورسوار نقابدار که فقط چشمانش دیده می شد، مرد مجروح را روی زمین انداخت و ضربات متعدد چاقو را بر سینه و شکم او فرود آورد. این صحنه های هولناک، مقابل چشمان زن جوان درحالی رقم می خورد ...
از جبهه بازماند تا عاقبت در لباس پلیس شهید شد
هم نمی دانست. گفتم پس برویم چرا نمی رویم؟ سوار ماشین شدیم و بی حال بودم. یکدفعه چشم هایم را باز کردم. تا چشمانم به تابلوی بهشت سکینه افتاد، شروع به داد و فریاد کردم. فهمیدم اتفاقی برایش افتاده است. همسرم اهمیت زیادی به حفظ حجاب می داد. می گفت ما شهدای زیادی داده ایم که باید خونشان را حفظ کنیم. ایشان وابستگی زیادی به ولایت فقیه داشت. بااینکه زندگی مان کوتاه بود اما خوشحالم که مدتی در کنار او زندگی کردم. ستار عاشق اهل بیت (ع) بود. ارادت زیادی به حضرت ابوالفضل (ع) داشت. ...
قبل از آمدن سر خاک من، سر خاک شهدای گمنام بروید/ پیکرم را در جبهه خاکسپاری کنید
عه مسجد فوق تسویه شود؛ هر طور که ایشان مقرر فرمایند. 5- رضایت من در ازدواج مجدد عیالم صدیقه منصفی می باشد. 6- بعد از ازدواج نیز موارد یک و دو و سه به قوت خود باقی بماند. 7- مراسم مختصری برگزار شود، بهتر است؛ از من تعریفی نکنید و قبل از آمدن به سر خاک من، سر خاک شهدای گمنام بروید و مرا تا آن جا که ممکن است در جبهه اگر پدر و مادرم و عیالم راضی باشند که در جبهه دفن ...
انتظار 10 ساله برای حضور در قربانگاه انقلاب درونی قبل از شهادت
از طریق یکی از همسایه ها که همسایه سابق ما بودند و بعد با خانواده همسرم همسایه شدند، با هم آشنا شدیم. ما ساکن محله نارمک بودیم. در کل منزل هایمان به هم نزدیک بود. با این همسایه مان هم رفت و آمد داشتیم و خیلی از همسرم تعریف می کردند که واقعا هم همینطور بود. حاصل ازدواج ما سه فرزند دختر است؛ دختر اولم مریم که الان دانشجوی سال سوم است، دختر دومم مبینا هفتم است و ملینا پیش دبستانی است و زمان ...
باجناقم را کشتم؛ ریختن خونش حلال بود
راز کشته شدن این مرد ادامه داشت، ولی کارآگاهان به نتیجه مطلوب نرسیدند. درحالی که شش سال از این ماجرا گذشته بود، تحقیقات همچنان ادامه داشت تا اینکه مأموران به رابطه پنهانی ساناز با یک مرد جوان به نام پیمان پی بردند. مرد جوان به عنوان مظنون ردیابی و بازداشت شد و پرده از جنایت خانوادگی برداشت. پیمان به مأموران گفت: من چند سال بعد از کشته شدن مهدی با همسر او آشنا و به او علاقه مند شدم ...
اخاذی از تاجر فرش با همدستی خواننده زیرزمینی
به هم علاقه مند شدیم و قرار شد ازدواج کنیم اما در این میان من به خاطر درگیری بر سر ارث و میراث و کتک کاری خانوادگی راهی بازداشتگاه شدم و باید دیه می دادم اما چون پولی برای پرداخت دیه نداشتم به زندان افتادم و شایان وقتی از این ماجرا با خبر شد مرا رها کرد و رفت. بعد از این ماجرا وقتی فهمیدم با دختر دیگری ازدواج کرده از او کینه به دل گرفتم و با همدستی بهزاد از او انتقام گرفتم. با اظهارات دختر جوان به دستور قاضی پرونده او و بهزاد در اختیار کارآگاهان اداره آگاهی قرار گرفته و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد. ...
ربودن مرد با همدستی خواننده زیر زمینی
پنهان شده بود بیرون آمد و کنارم نشست. همان لحظه فهمیدم که در تله ستاره گرفتار شده ام و او قصد انتقام دارد. به همین خاطر با التماس از آنها خواستم مرا رها کنند و حتی حاضر شدم همه دلارها و دینار ها را که حدود 2میلیارد تومان ارزش داشت به آنها بدهم و مرا رها کنند اما فایده ای نداشت و راننده به راه افتاد تا اینکه در حاشیه شهر توقف کرد. ستاره و همدستش ابتدا از من فیلم سیاه تهیه کردند و بعد مرا به شدت کتک ...
نقشه شوم زن جوان و شوهر خواهرش برای قتل همسر
علاقه مند شدم. شوهرخواهر ساناز را هم از قبل می شناختم و با او دوست بودم. مدتی قبل شوهرخواهر ساناز به نام کیان درحالی که مشروب خورده و مست بود، حرف های عجیبی را مطرح کرد. کیان به من گفت چند سال قبل با همدستی ساناز شوهر او را کشته و کسی ماجرا را نفهمیده است. اظهارات مرد جوان تحقیقات را وارد مرحله تازه ای کرد و ساناز بار دیگر بازداشت شد. زن جوان این بار لب به اعتراف گشود و به طراحی نقشه قتل ...
لیلی با من است
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از روزنامه جام جم، این مناسبت ها حتی می تواند بیشتر هم شود، چون حالا دیگر همه می دانند پشت هر مرد موفق یک زن کارآمد ایستاده است و پشت هر پدری که حالش خیلی خوب است یک دختر دوست داشتنی. اصلا هم ایرادی ندارد اگر بگوییم موفقیت یک جامعه به زنان آن جامعه بستگی دارد و هر چقدر حال زنان خوب باشد و احساس ارزشمندی در آن ها بیشتر باشد حال خانواده، مهدکودک، مدرسه و... هم خوب می شود و این می شود ...
ماجرای 25 دقیقه پراضطراب دلکش +عکس
بیرون پرت شدم. 25 دقیقه زمان برد، ولی به اندازه چند سال طول کشید. در آن لحظه تصور می کردم که زنده نمی مانم. آنقدر مرا زدند که حتی توان حرکت کردن نداشتم. ابتدای اتوبان ساوه درست بعد از عوارضی ساوه کنار گاوداری بود که مرا به پایین پرت کردند. دو ساعت طول کشید تا توانستم خودم را به جاده اصلی برسانم. در آن لحظات احساس می کردم که جان از بدنم خارج می شود. نمی توانستم راه بروم. روی زمین می خزیدم ...
مرد رؤیاهای دختر پولدار، قاتل زندانی از آب درآمد
اینکه پسر پولدار و تحصیلکرده ای به من پیشنهاد ازدواج داده بود خیلی خوشحال بودم و پیشنهاد او را قبول کردم. البته او هم متوجه شده بود که وضع مالی پدرم خیلی خوب است. تماس های عاشقانه از زندان مدتی با هم ارتباط تلفنی و پیامکی داشتیم و همیشه از او می خواستم که زودتر به ایران بیاید تا از نزدیک او را ببینم و به خانواده ام معرفی اش کنم، اما پیمان امروز و فردا می کرد و مدعی بود که سرش ...
منزلت حضرت معصومه(س) در بیان آیت الله بهجت
...: مسئله ای دارم. می فرماید: بنویس. می نویسد. ایشان پاسخ آن را می دهد. بعد که حضرت امام کاظم علیه السلام به خانه برمی گردد، مادرش جریان را به آن حضرت عرض می کند. حضرت می فرماید: بأبی هیَ و أمی، حَکَمَت بِما حَکَمَ الله! پدر و مادرم به فدایش، به آنچه خداوند حکم فرموده، حکم نموده است. این ها افراد عادی نبوده اند. خدا می داند این خاندان چه شخصیت هایی بوده اند. این همه کرامات ...
زن خائنم به جای رفتن به سرکارش هشت ماه به خانه دوستم می رفت!
...: زنم را کشتم چون به رابطه او با دوست صمیمی ام فرمان پی برده بودم. من باید فرمان را هم می کشتم. وی در تشریح جزییات آشنایی با همسرش گفت: سال 70 برای کار به ایران آمدم و به عنوان نظافتچی در خانه های مردم کار می کردم. درآمد بدی نداشتم تا اینکه دوستم فرمان اکرم را به من معرفی کرد. او می گفت اکرم دختر خوبی است. من هم پیشنهاد فرمان را پذیرفتم ولی چون شناسنامه نداشتم نتوانستم ازدواجم را با ...
وقتی که هوو خبر ازدواج را به همسر اول داد!
...> با وجود این، همسرم را از خانه بیرون کردم چرا که منزل مسکونی مال من بود و این گونه سه ماه به تنهایی زندگی کردم. در این مدت فهمیدم آن زن جوان در دوران مجردی دوست همسرم بوده اما نتوانسته اند با هم ازدواج کنند، حالا که نوشین از شوهرش طلاق گرفته دوباره به یاد بهمن افتاده و با او رابطه برقرار کرده است. این درحالی بود که نوشین از ازدواج بهمن خبر نداشت و همسرم نیز چیزی به او نگفته ...
اظهارات دردناک نوجوان 19 ساله؛ موادم را دزدید کشتمش!
نه مواد برایم خرید و نه پولم را پس داد. عصبانی شده و با چاقو او را کشتم. از خانواده ات بگو. وقتی بچه بودم پدرم از دنیا رفت و بعد از چند سال مادرم ازدواج کرد. من و خواهرم پیش مادرمان رفتیم و برادرم پیش خانواده پدری ام. آن مرد با من رابطه خوبی نداشت و مجبور شدم از خانه فرار کنم. بعد از فرار کجا رفتی؟ در بوستان ها و ترمینال صبح را شب می کردم. گاهی با گدایی ...
گفت و گو با جانباز و بانوی ورزشکار، کلثوم زارعی یزدان خانواده ای فو ق العاده بجای پای نداشته ام!
خیلی ناراحت شده بودند. دلداری می دادند می گفتند چیزی نشده. خوب می شوی. گاهی به هوش می آمدم و بعد از هوش می رفتم. ایشان هم مرا به بیمارستان رسانده بود و برگشته بود. ابتدا در بیمارستان عباسی میاندوآب بستری شدم که بعد با کمبود امکانات بیمارستانی مرا به بیمارستان امام خمینی مهاباد انتقال دادند. فاش نیوز: از اتفاقات بیمارستان چیزی در ذهن دارید؟ - بله آنجا به من سرم و کیسه خون وصل ...
قتل همسر در دفاع از فرزندان!
چاقو به همسرم حمله کردم. البته چاقویی با خودم نبرده بودم و چاقو را از آشپزخانه برداشتم. متهم در ادامه اظهاراتش گفت: همسرم را زدم. بعد مادرزنم جلو آمد و او را هم زدم. من قصدم کشتن نبود، هدفم حمایت از بچه هایم بود. طلا حق نداشت بچه های من را بزند، او می دانست من روی کتک زدن بچه ها خیلی حساس هستم و هر وقت که می خواست من را ناراحت و عصبی کند، بچه ها را کتک می زد. من وقتی در این شرایط قرار می ...
سولوگامی چیست؛ چرا زنان به ازدواج با خودشان علاقه پیدا کرده اند؟
سرماخوردگی و رابطه بدی که با نامزدم داشتم مرا وادار کرد که با خودم ازدواج کنم. مردم عادت دارند که ازدواج و با هم بودنشان را جشن بگیرند اما هیچکس رهایی از شرایط بد و بازگشت به رضایت و خوشبختی فردی را جشن نمی گیرد. به همین خاطر نیز تصمیم گرفتم که این موفقیت را به تنهایی جشن بگیرم. در تاریم 16 می سال 2015 سوفی به کلیسایی در برایتون انگلستان رفت تا با خودش ازدواج کند. در آن زمان، سولوگامی ...
زن خائن شوهرش را برای کشتن دوست پسرش به قتلگاه برد / در غرب تهران رخ داد
اعتیاد داشت و بیکار بود و من مجبور بودم برای تأمین مخارج زندگی در یک خیاط خانه کار کنم. در همان جا با مرد جوانی به نام کیوان 25 ساله آشنا شدم، او چند سالی از من کوچک تر بود اما گاهی با او درددل می کردم و از مشکلاتم و بدرفتاری های شوهرم می گفتم. کیوان از من خواست که از شوهرم طلاق بگیرم تا با او ازدواج کنم اما مدتی بعد شوهرم به ارتباط من و او پی برد و درگیری ما بیشتر شد بعد هم با تهدید چاقو از من ...
حکم قصاص در ملأعام برای داماد قاتل! / قتل عام خانواده همسر
به سوی پدرزنم شلیک کردم و او مجروح شد و در ادامه وقتی مأموران آمدند همسرم، مادرش و یکی از اقوام آنها را به گروگان گرفتم، اما در نهایت هر سه نفرشان را با شلیک گلوله به رساندم. پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان سیستان و بلوچستان ارسال شد. در جلسه رسیدگی اولیای دم برای قاتل درخواست کردند. متهم هم در دفاع از خود گفت: 19 تیر ماه سال 99 با همسرم ازدواج کردم اما یک ماه بعد او ...