سایر منابع:
سایر خبرها
همسرم شغل مادرم را مسخره می کند و می خندد
گروه اجتماعی تیتریک ، چندی پیش مرد جوانی با مراجعه به دادگاه خانواده درخواست طلاق داد و در خصوص علت آن به قاضی گفت: آقای قاضی مادر من برای اینکه خرج خودش و خواهرهایم را بدهد در خانه دیگران خدمتکاری می کند. وی افزود: همسرم هم از روز اولی که با هم ازدواج کردیم در جریان این موضوع بود و می دانست که مادرم یک خدمتکار است. اما چند روز پیش به طور اتفاقی شنیدم که همسرم کار مادرم را مسخره می کند ...
ذبیح کارگر افغان که شهید مدافع حرم شد
حرم مطهر عازم این کشور شده بودند. تقریبا چند ماهی از حضور او نگذشته بود که خبر شهادتش رابه ما دادند. پیکرش را روز پنجم آذر به خانه ما آوردند و با حضور گرم هم شهری ها و اهالی محله تشییع شد. ما افغانی ها عاشق علی (ع) هستیم عموی کوچکتر شهید بابایی از ارادت و علاقه خاص خانواده شان به ائمه اطهار و معصومین(ع) صحبت می کند و می گوید: برخلاف تصور بسیاری از افراد که گمان می کنند ما ...
سه داستان کوتاه از کرم کریم اهل بیت(ع)
...> فرمود: من همانم که در فلان روز مهمان تو شدم. آنگاه دستور داد تا هزار گوسفند و هزار دینار زر به او دادند. آنگاه او را نزد برادرش حسین بن علی فرستاد، آن حضرت نیز به همان اندازه بدو بخشید و او را نزد عبدالله بن جعفر فرستاد و او نیز عطایی همانند آنان به او داد. پاسخ به نیکی انس بن مالک گوید: یکی از کنیزان امام حسن (ع) شاخه ی گلی را به آن حضرت اهدا کرد. امام آن گل را گرفت و به او ...
چهره ها در شبکه های اجتماعی (192)
سلامی دوباره خدمت همه شما عزیزانِ برترین هایی. همان طور که میبینید ترلان پروانه از صبح چهارصد بار سایت برترین ها را رفرش کرده تا چهره های شماره جدید را ببیند، لذا بیش از این منتظرش نمیگذاریم و میرویم سراغ عکس ها! (در همین ابتدای کار اسکار از خود متشکر ترین انسان سال را به خودم تقدیم میکنم! مبارکم باشد!) وقتی برف میبارد اکثر حیوانات و جانوران بی سرپناه دچار مشکل می شوند و در ...
اولین اشتباه من دوستی با بابک بود!
به گزارش جام نیوز به نقل از خراسان، زن 20ساله درحالی که عنوان می کرد کاش کسی 6 سال قبل هیجانات احساسی مرا درک می کرد و مرا از دوستی خیابانی باز می داشت، به مشاور اجتماعی کلانتری سناباد مشهد گفت: هفتمین و آخرین فرزند خانواده بودم؛ مادرم خانه دار بود و پدرم در یک بنگاه معاملاتی کار می کرد. اخلاق تند مادر و قرار گرفتن در اوج هیجانات دوران نوجوانی باعث شده بود تا کوچه و خیابان را به محیط ...
تصویر/ شهریار دوم ایران؛ عمو اصغر 85ساله که هنوز مجرد و منتظر معشوقش است !
به گزارش گلستان ما به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، عبدالرضا امیر احمدی در اینستاگرام شخصی خود اینگونه نوشت: شهریار دوم ایران عمو اصغر هشتاد و پنج ساله است وهنوز مجرد . در بیست سالگی عاشق دختری میشود و خانواده دختر مخالفت می کنند.دختر با مرد دیگری ازدواج می کند و عمو اصغر هنوز هر روز روی سکوی جلوی خانه اش می نشیند و منتظر معشوق است. او نمیداند که معشوقه فوت کرده و همسایگان ...
پیشنهاد خاتمه مسائل گذشته ایران در شورای حکام توسط 1+5/ پاسخ نوبخت به اردوغان/ مهلت 24 ساعته عراق به ...
مدیرکل دیگر در مورد پی ام دی وظیفه ای ندارد. وی اظهار داشت: در بند 13 نیز شورای حکام موضوع اجرای پادمان وقطعنامه های(قبلی) شورای امنیت را از روز اجرای برجام از دستورکار خارج و به جای آن اجرای برجام در پرتو قطعنامه 2231 را جایگزین می کند. نماینده دائم ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی گفت: از این به بعد طبق بند 4 قطعنامه مدیرکل تنها در خصوص اجرای برجام و یا بروز مشکلی خاص در اجرای برجام ...
تمام حاشیه های باغ مزار استاد لطفی
اواخر خرداد ماه سال گذشته به فعالیت مشغول هستند که تکلیف قانونی بسیاری مسائل مشخص نبوده است. البته از آنجا که مجوز آموزشگاه از زمانی که همسرم در قید حیات بود به نام هنرمند گرامی آقای فرخ مظهری است، راه اندازی مجدد آموزشگاه قاعدتا با مجوز ایشان صورت گرفته اما من از نحوه ی اداره و کلیه ی امور مربوطه کاملا بی اطلاع هستم. برادر استاد از ابتدا اعلام کردند خود به طور کامل واقف به همه ی امور ...
مصائب پدر شدن شاهرخ استخری!
راه انداخته ام باید اول این را اصلاح کنم که اگر همسر من ثروتمند بود درواقع ایشان مرا گرفته بودند نه من ایشان را (باخنده). به این اعتقاد دارم که در زمینه ازدواج یکسری مسائل اصلا شوخی بردار نیست. معتقدم که آدم ها باید هم کفو هم باشند. پدر من فرد متمولی نبود، ایشان کارمند پتروشیمی بودند که سالیان سال در جزیره خارک، عسلویه، ماهشهر و. . . کار کردند. بازیگری هم شغلی نیست که در عرض یک شب تو را ...
حسرت دفاع مقدس داشت، شهید دفاع از حرم شد
از گروهان ها را بر عهده داشت. بعد از شهادت مهدی، رفت و آمد های سید ابراهیم به خانه ما بیشتر شد. ایشان من را پدر و همسرم را مادر خطاب می کرد. من هم مانند مهدی وابسته منش و رفتار سید ابراهیم شده بودم و تعلق خاطر خاصی به سید داشتم و به داشتن فرزند دیگری چون سید ابراهیم افتخار می کردم. او مانند پسرم مهدی بود که توانست مدت ها جای خالی او را برایم پر کند. دلم برای صدایت تنگ شده است ...
معمای جنایتی بدون جسد
.... من یک روز هم از پدر و مادرم دور نبودم اما بعد از دستگیری 76 روز در سوئیت نگهداری می شدم. وکیل متهم نیز در دفاع از موکلش اظهار کرد: با توجه به این که آرمان کمتر از 18 سال سن داشت، درخواست کردیم برای اعمال ماده 91 قانون مجازات او تحت معاینات پزشکی قانونی قرار گیرد. این در حالی که سلامت روحی و اختلالات روانی او بررسی شده است. علاوه بر آن دو نفر خود را به جای پدر و مادر آرمان معرفی کرده ...
سارا به تلویزیون می آید
****************************** ******* شبکه یک سیما فیلم تلویزیونی عشق فقط یک کلام به کارگردانی کرامت پورشهسواری، پنجشنبه 19 آذر ماه ساعت 9:00 از شبکه یک سیما پخش می شود . در خلاصه داستان فیلم با بازی پروین ملکی، فرهاد بشارتی و مهرداد فیاض آمده است: بی بی گوهر که به همراه پسر جانبازش در یک روستای سرسبز شمالی زندگی می کند سالهاست که آرزوی سفر به کربلا را دارد و برای این سفر ثبت نام کرده است. تنها راه ارتباطی این روستا با شهر یک پل است که آن هم قرار است برای تعمیر کلی به زودی خراب شود. پیکی خبر حرکت کاروان کربلا را به روستا رسانده و اعلام می کند که بی بی گوهر باید فردا اول وقت خود را به شهر رسانده و با کاروان به سمت کربلا حرکت کند. از طرفی راهداری اعلام می کند تنها پل روستا فردا برای تعمیر خراب خواهد شد و از اهالی روستا می خواهد هر کس قصد رفتن به شهر را دارد باید قبل از ساعت 7 صبح از پل عبور کند. فرم ...
رحمتی بهترین بازیکن دو ماه فوتبال ایران
بیان اینکه وضعیتش در این تیم خوب است، گفت: هر روز ساعت 8 صبح به باشگاه می رویم و صبحانه می خوریم؛ سپس کارهای بدنسازی انجام می دهیم و ساعت 11 تمرین آغاز می شود. در نهایت هم ساعت 13:30 ناهار می خوریم و بعد به خانه بر می گردیم. تقریبا مثل یک کارمند هستیم. یکی از بخشهای باشگاه آلکمار، اتاقی بود که لباس تمام بازیکنان در آن قرار داشت و در واقع اتاق شستشوی لباسها بود. جهانبخش در این اتاق لباس تیم ...
محاکمه ای با یک مقتول نامریی
می ریزد. چشم های آرمان برمی گردد و به چشم های مادر غزاله می گوید: ببخشید... . مادر با تمام بغض و نفرت مانده در گلویش میان جمعیتی که دیگر صدای نفس های شان هم شنیده نمی شود می گوید: باید بمیری... ... غزاله در تاریخ 12 بهمن ماه سال 92 برای مراجعه به دکتر از خانه بیرون رفته و برنگشته بود. ماموران پلیس پرونده مفقودی تشکیل دادند و بعد از پیگیری آخرین تماس های تلفنی غزاله پی بردند که او آخرین حرف هایش را ...
جنایت بی شرمانه در تاریکی شب
سلامانه : به گزارش سلامانه به نقل از روزنامه شرق، شب اربعین که به خانه آمدم، متوجه جریان بی رحمانه ای شدم که در شهرک محلاتی تهران برای خانواده یکی از دوستان دخترم اتفاق افتاده بود و همگی ما را در بهت و حیرت فروبرد. واقعه آن قدر سنگین و دردآور بود که تصمیم گرفتم شخصا روایت را از زبان خودشان بشنوم. تماس گرفتم و ماجرا را این گونه شرح دادند: پدر خانواده سال قبل فوت کرده و مادر و دختر در ...
پستچی ؛ تحولی نو در فضای مجازی
...؛ در حالی که سقف حمام خانه اش بر اثر آبریزی ریخته است و می گوید که هیچکس به حرف او گوش نمی دهد، مثل فرزند وسط، که می گوید همیشه تحت فشار است! گفت و شنود مردم سالاری با چیستا یثربی را در ذیل می خوانید: در ابتدای گفت و گو، ما را بیشتر با خودتان آشنا کنید... شاگرد اول علوم تجربی در کل ایران بودم اما چون از کودکی عاشق روانشناسی بودم بر خلاف میل پدر و معلمانم که می خواستند رشته پزشکی ...
داماد قلابی، طلاهای عروس و مادر زن را سرقت کرد!
آشنا شدم.خودش را دکتر معرفی می کرد و می گفت همسرش را به خاطر مسائل غیراخلاقی طلاق داده است. ارتباط مجازی ما به قرار ملاقات ختم شد. چهره موجهی داشت و لفظ قلم حرف می زد. حتی پدرم که بعد از طلاقم خیلی سخت گیری می کرد، با دیدن او خام شد. چند بار به خانه ما آمد. قرار بود بعداز عیدنوروز همراه پدر و مادرش به خواستگاری ام بیاید؛ اما چند روز مانده به عید، عزادار شدند. با این بهانه ...
در برنامه نود این هفته چه گذشت؟ + تصاویر
افروز بابل هستم. بعد از فوت پدرم حتی کرایه اتومبیل هم نداشتم که از روستا به شهر بروم. همیشه سر راه می ایستادم تا یک آشنا رد بشود و مرا تا شهر برساند. بعد از پاس به تیم احسان ری رفتم. در آن مدت در یک اتاق کنار زمین زندگی می کردم و سه ماه ساندویچ می خوردم. مرتضی در مورد الگوهای خود گفت: جواد نکونام الگوی داخلی من بود. سبک فوتبالم به آقا جواد شبیه بود. البته آقاجواد کاپیتان بسیار خوبی بود. او ...
تکلیف ما را ولایت فقیه روشن کرده است
، محمود، زهرا و محمد حسین را راضی کرد و مرداد سال گذشته راهی شد. بچه ها با طرز تفکر پدر و علاقه اش به جهاد و مبارزه آشنا بودند. این رفتن ها در خانواده ما عادی شده بود. البته بچه ها تصور می کردند که پدرشان خیلی زود بر می گردد اما همسرم رفت و شرایط را که دید، بر ماندن و استمرار حضورش در جبهه مقاومت اسلامی تأکید داشت. در یکی از نوشته ها از او از زمان آمدنش سؤال کردم و ایشان در پاسخ من خیلی ...
قرارمان 56 روز بود نه بیشتر !
. در واقع قرار بر این بود که مرداد 86 عروسی مان باشد اما آن سال پدربزرگ و عمه ام به مکه سفر کردند. قسمت خدا بر این بود که پدربزرگ من، همانجا و دور خانه خدا، قبل از اینکه طواف را شروع کند، فوت کند. آن روزها بر ما خیلی سخت گذشت. از طرفی قرار بود 2 هفته بعد عروسی ما باشد. همان روزی که این خبر را به پدرم دادند، آخرین روزی بود که قانون انتقال سهمیه حج به اقوام درجه یک وجود داشت و بعد از آن دیگر برداشته ...
شهید مهدی دشتبان زاده به روایت فرزند: بابا، رفیق ما بود
ساله شده بودم و یک دوچرخه قدیمی داشتم. یکبار پدر به برادرم می گفت: باید برای محمد حسین دوچرخه بگیریم. این دوچرخه قدیمی شده. من شنیدم. وقتی صحبتش تمام شد رفتم کنارش برایش زبان ریختم و گفتم: می خواهی برای من دوچرخه بگیری؟ همان روز برایم دوچرخه خرید. آن دوچرخه را هنوز هم دارم. * پدر توصیه ای هم برای شما داشت؟ پدرم نفسش به نفس ما بود. وقتی کوچک بودم همیشه روی سینه اش می خوابیدم ...
دختری رفت، پدری آمد
. آمدند و گفتند حاج آقا شهید شده اند و البته جنازه شان مفقود است . احسان در توصیف حس و حال این سال هایش می گوید: همیشه چشم انتظار برگشت پدر بودم و برای فرارسیدن چنین روزی لحظه شماری می کردم. دلم می خواست یکبار دیگر بابا را در آغوش کشیده و حسش کنم . او که این لحظات تنها شکر خدا را از پایان یافتن روزهای چشم انتظاری اش می کند، می گوید: همیشه از خدا می خواستم که هرچه از پدرم مانده، ولو ...
بوکس در تظاهرات سال 42 جانم را نجات داد
سه شنبه 17 آذر 1394 0 با توجه به تغییر و تحولات به وجود آمده در سال المپیک و مشکلات مالی ای که دارید، پیش بینی خودتان از آینده بوکس چه چیزی است؟ ما 4 بوکسور در بوکس نیمه حرفه ای داریم. یک سهمیه را احسان گرفته است. به قاسمی پور هم امید داریم. او یک بازی را برده و اگر دو بازی دیگر هم برنده باشد، می توانیم دومین سهمیه را هم بگیریم. سجاد محمد پور هم همین طور. خوش استیل است و متحرک. اگر بتوانیم 3 تا سهمیه را بگیریم، برای ما ایده آل است. یعنی روی تیم 5، 6 ...
خرمشهر هنوز همان خرمشهر است
.... آن روز مادر و پدرم به منزل خواهرم رفته بودند. پس از نخستین بمباران هوایی سراسیمه خودم را به منزل رساندم و با شیشه های شکسته خانه مواجه شدم. در آن زمان 19 ساله بودم و در جهاد فعالیت می کردم. با فشاری که دشمن بر خرمشهر و اهواز می آورد، خانواده ام به نزد برادرم در کرج رفتند اما من به همراه خواهرم در اهواز ماندیم و در پشتیبانی جبهه فعالیت می کردیم. دیری نگذشت که پدر و مادرم که تاب ...
آنها گره های امید را می بافند
دشواری های روزگار و انجام کارهای سنگین هم دیسک کمر برایش سوغات آورد. جوادآقا حالا گزینه های زیادی برای انتخاب شغل ندارد؛ نه تخصصی دارد، نه توان جسمی و نه حتی سرمایه ای کوچک برای شروع یک کسب و کار. می گوید اگر یک دستگاه جوراب بافی داشته باشد می تواند در خانه خودش و با کمک همسرش کار کند و خرج زندگی خانواده 5نفری اش را دربیاورد. در استان گلستان زندگی می کردند ولی از چند سال پیش، بیکاری به ...
مشق نانوشته یک دانش آموز برای زندگی
بهتر شد تا اینکه پزشکان اعلام کردند امیدی به زنده ماندن امیر حسین نیست. مقصود حداد ادامه داد: پزشکان بیمارستان پیشنهاد دادند به اهدای اعضای بدن امیر حسین رضایت دهیم تا فرزندان دیگری به کانون خانواده شان باز گردند، اما من و همسرم حاضر به انجام چنین کاری نشدیم. او فرزند دوم ما بود و 11 سال بیشتر نداشت. تصمیم بسیار سختی برعهده من و مادرش گذاشته شده بود و نمی توانستیم جای خالی تنها پسرمان را طاقت ...
قتل،7روز مانده به 18سالگی
18سال داشته است. از این رو تقاضا دارم برای بررسی سن عقلی اش به کمیسیون پزشکی قانونی منتقل شود تا در صورت اثبات این موضوع، ماده 91 قانون جدید مجازات اسلامی که برای متهمان زیر 18 سال امتیازی ویژه قائل شده است، درباره موکلم اعمال شود. این وکیل دادگستری ادامه داد: در بررسی ها مشخص شده چند روز بعد از ناپدید شدن غزاله، صفحه فیسبوک او بسته شده و با توجه به پیدا نشدن اثری از جنازه احتمال می رود این دختر هنوز زنده باشد. در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند. ...
وقتی راهی جز فروش دو قلوها برای همسر یک زندانی باقی نمی ماند!
قرار است اعدام شود. سه فرزند دارد. یا بهتر بگویم سه فرزند داشت که حالا تنها امیرعباس و امیر حسین دو قولوهای 18 ماهه برای او مانده اند. تصویر کودکی 4 ساله که روی دیوار خانه نصب شده نشان می دهد که انگار چند ماهی است با مادر و پدر خداحافظی کرده است. وقتی داستان را برایمان تعریف کرد، گریه اش گرفت. همه ساکت شدند. بعد گفت: سامانم را خیلی دوست داشتم. به تصویرش نگاه کرد و ادامه داد: مشکل قلبی داشت. ...
واکنش یک نماینده به سخنان یک آقازاده/شباهت خودروهای ثبت نامی با آش کشک خاله /چهره ی بدون روتوش الهام ...
تحولات در گذر است و خبر هیچ گاه متوقف نخواهد شد. خبرهایی رسمی و گاه غیر رسمی؛ خبرهایی که مورد توجه قرار می گیرد یا ممکن است همه به راحتی از کنار آن بگذرند. رسانه های خبری هر یک به فراخور وابستگی جناحی خود، خبرهایی را برجسته می کنند و در مواردی هم از کنار آن می گذرند. اگر خبر به ما هو خبر موضوعیت داشته باشد، وابستگی جناحی نباید در کم رنگ و پ ...
بعثی ها پایکوبی می کردند و می گفتند: دختران خمینی را گرفتیم
انداختن نوبت نامه نوشتن شد. بعد از دو سال و این همه بی خبری از کجا بنویسیم که در دو کلمه مفهوم باشد. اصلا به چه کسی و به چه آدرسی؟ خانه من کجاست؟ در این دو سال آیا خانه ای سالم مانده است؟ کسی زنده مانده است؟ یادم آمد که من یادداشت سومی را که به سلمان قول داده بودم با خودم به عراق آورده ام و همان یادداشت رمز عملیات یک ژنرال شد. به قولم وفا کردم و برای بار سوم اما با وقفه دو ساله دو کلمه نوشتم: ...