سایر منابع:
سایر خبرها
استفاده از موادمخدر را افتخار می دانستم/ به آخر خط رسیده بودم/ انجمن معتادان گمنام پنجره دیگری به روی من ...
می دانستم. 3 ماه آزادانه فروختیم اما بعد دستگیر شدم و به زندان رفتم. این 3 ماه تاثیری نداشت و حتی افتخار هم می کردم که زندان رفتم. درک نمی کردم آبروی خانواده ام می رفت. جوانی ام رفت و خانواده ام نیز مرا طرد کرده بود. در انزوا بودم. تک اتاقی داشتیم که من در آنجا بودم. پدرم سیگار می کشید اما مواد مصرف نمی کرد. 6 سال در زندانها بودم حتی محیط زندان را نیز خراب کرده ...
راز توجه ویژه حاج قاسم سلیمانی به سامرا
شئونات اخلاقی و مذهبی بود. ریشه اعتقادات از شیرخوارگی از خانواده بسته شده بود و علی الخصوص ارادت به حضرت زهرا (س). پدرم ارادت خاصی به سادات داشت. در روضه هنوز اسم نبرده بودند که اشک و ضجه حاجی جاری بود. از زمانی که یادم هست، از خیابان سرباز روضه خانه حاجی شروع شد. اول دو شب بود و تعداد کمی حضور داشتند. در خیابان شهید رجایی بیت الزهرا آماده شد بعد هم روضه خانگی بود. ما تقریباً چند سال روضه خانگی ...
در هوای یالوم و سپهری| سروش دبّاغ
چند ماه پیش منتشر شده، به حساب می آید. [4] در آن کتاب به مقایسۀ آرای سهراب سپهری با پنج سالک سنتی (سهرودی، عطار، مولانا، سعدی و حافظ)، دو سالک مدرنِ ایرانی (فروغ و شاملو ) و سه سالک مدرنِ غیر ایرانی (هایدگر، یونگ واکهارت تله)، پرداخته ام. یالوم روان درمانگر مشهور و قصه گویی تواناست. او عقاید و تجربۀ زیستۀ خود را در داستان هایش به نیکی بسط می دهد [5] . فیلمی از یالوم منتشر شده که در آن ...
قتل به خاطر زن صیغه ای؛ جسد را کنار سطل زباله پیدا کردند
که اومدم زندان 6 سالش بوده. الان بنده خدا بیرون آواره سردرگمه. مجبور شده بره سرکار، نزدیک 15 سالشه. یه دخترمم که دنبال کار من بوده شوهرش می خواد طلاقش بده. اینجا هم تو زندون، زندونیا گلریزون کردن یه سی، چهل تومنی پیدا شد. (جمع شد) یه خیرم از بیرون 100 میلیون تومن داد موند 100 میلیون تومن دیگه. باقیشم هر چی داشتم، دادما؛ ناگفته نمونه. بچه هام راضی نمی شدن رضایت بدن. می گفتن تو مادرمون رو کشتی. سر ...
قزلحصار پس از حاج داود! | گفت وگو با یک زندانی دهه ی شصت
شریعتی بود، در کاشان سخنرانی کند. به دلیل فضای ملتهب 25 تا 30 خرداد ایشان دستگیر شدند، قرار شد به جای احمدزاده صحبت کنم، اما شب قبل از مراسم دستگیر و سه چهار روز بعد آزاد شدم. اما دو شب بعد از انفجار دفتر حزب جمهوری دوباره دستگیر شدم. علیرغم این که اتهامی متوجه من نبود اما به شش ماه زندان محکوم شدم. بعد از سی خرداد بسیاری از طرفداران شریعتی به تشکیلات سازمان جذب شدند. در چنین شرایطی در بهار سال ...
روایت مشاور فرمانده کل سپاه از رد صلاحیت لاریجانی
نمونه عرصه فرهنگ و هنر، نشان افتخار دارند و الان هم در ایام بزرگداشت شهید بزرگوار حاج قاسم سلیمانی مسئولیتی ویژه برعهده ایشان گذاشته اند و فکر می کنم حرف های گفتنی را داشته باشند در عرصه مسائل مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و همچنین از گذشته که در سوابق و ارتباطات مختلف ایشان می توانیم بپرسیم و جویا شویم. در خدمت جناب آقای دکتر حمیدرضا مقدم فر، رئیس ستاد بزرگداشت مردمی حاج قاسم سلیمانی ...
ریشه در ایران دارم
خوشبختانه دوستان خوبی دارم که مانند خانواده من هستند و برای انجام کارهای بیرون به من کمک می کنند از ماندن در خانه هم خسته نشدم؛ آدم که از خلاقیت خسته نمی شود. از طرفی همه کارهایی که انجام می دهم مثل فرزندانم هستند و همان طور که یک مادر از 9 ماه بارداری خسته نمی شود، من هم از پرورش فرزندانم خسته نمی شوم. یک نکته جالب هم برایتان بگویم؛ تلفظ درست فامیلی من جِکنوووریان است؛ پدر پدربزرگم ایرانی بود ...
حاج قاسم شبیه خانه پدر ی من بود/شهادت حاج قاسم به روایت مردم
در تاریخ. پدرم می دود. جوانی اش در تظاهرات سال های پیش از انقلاب می دود. شعار می دهد و دنبال ماشین امام می دود. مادرم سال 64 دنبال تابوت پسر شهیدش می دود. دنبال عباس 21 ساله اش. سی سال بعد، ابوالفضل را از زیر آب و قرآن رد می کند و می فرستد سوریه. این بار نگاهش دنبال او می دود. پاهایش توانی نداشت. می دانم از این خانه ها در مملکت ما کم نیست. از این خانه ها و آدم ها که چهل سال برای اعتقادات شان دویده ...
خاطره گویی قاتل دستش را رو کرد
.... بعد از درگیری از تهران فرار کردم و در اطراف تهران زندگی می کردم تا اینکه خانه ای در پردیس اجاره کردم. در این مدت با هیچ کس ارتباط نداشتم تا پلیس نتواند ردم را بزند و حتی با هویت جعلی خانه اجاره کرده بودم اما سرانجام بعد از چهار سال دستگیر شدم. بر اساس این گزارش اکنون متهم در بازداشت به سر می برد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد. اعدام مرد شیطان صفت در زندان سیدعلی ملک ...
گلاره عباسی تنها بازیگر زن سیمرغ دار فجر چهلم
روی پدرم تاثیر گذاشتم. در کل هر زمان که احساس می کنم پدر و مادرم از من راضی هستند به خودم افتخار می کنم . بهترین دوست لاله اسکندری نزدیک ترین دوست من است. شهاب حسینی و ستاره اسکندری در کنار گلاره عباسی آشنایی و ازدواج گلاره عباسی با همسرش ادیب راد : گلاره عباسی در بیست و هشتمین روز از خرداد ماه 1394 با همسرش ادیب راد ازدواج کرد و بعد از یک ماه ...
رکورددار طولانی ترین زمان تدریس در ایران متعلق به کیست؟| 77 سال آموزگاری و هزاران دانش آموز
شدت سرما قاچ می خورد. استاد مثل یک پدر مهربان و دلسوز گلیسیرین را با آب نارنج قاطی می کرد و به دست هایمان می مالید تا نرم شوند. ما سال ها با این فرمول ترک دستانمان را خوب می کردیم. او که مهندس بازنشسته شرکت نفت و مدیر چند شرکت تجهیزات نفتی است ادامه می دهد: ایشان فاصله بین معلم و شاگردی را به حداقل رسانده بود. جوری رفتار می کرد که بچه ها با او احساس راحتی می کردند. یادم است ماه مبارک رمضان بارها مثل ...
روی آوارهای زلزله بم جشن قهرمانی گرفتیم
همه چیز را تحت تأثیر قرار داد. آن موقع همسر من برای ادامه تحصیل به اصفهان رفته بود و مدام در مسیر بم به اصفهان رفت وآمد می کردم. وقتی هم که زلزله آمد من در اصفهان بودم و ساعت 8صبح پنجم دی ماه که بیدار شدم خبر وقوع زلزله بم را شنیدم. چطور از مرگ بازیکنان و متلاشی شدن تیمتان با خبر شدید؟ وقتی خبر زلزله را شنیدم به بم آمدم تا ابتدا از پدر و مادرم و خانواده و اقوام ام خبر بگیرم. بعد هم دنبال ...
ماجرای نامه ای که سردار سلیمانی وصیت کرد با او دفن شود + تصاویر
قاسم به همه خانواده شهدا ارادت خاصی داشت. مخصوصاً آنهایی که مادر و پدر دو شهید به بالا بودند. خانواده شهید موحدی، مغفوری، محتشم، آقامولایی، سلاجقه، جعفرزاده، ماهانی، هندوزاده،گرامی، نصراللهی و ... را تک به تک اسم می برد و جویای حال شان بود. یک روز خانه مادر شهید لنگری زاده رفتیم. حاج قاسم حواسش نبود و مادر شهید خودش را انداخت جلوی پای حاج قاسم. حاج قاسم سریع چادر مادر شهید را بوسید و به او گفت: مادر ...
روایتی تکان دهنده از آزار جنسی برخی مراجعان در دفاتر مشاوره
زندگی مشترک در شرایطی که می دانست انتخاب خوبی نیست: زندگی مشترکم را وقتی 22 ساله بودم شروع کردم. با مردی که همان اول فهمیدم دیکتاتور، بداخلاق و بیگانه با فرهنگ من و خانواده ام است. حتی پدر و مادرم هم فهمیده بودند مرد زندگیم را از سر لجبازی با آن ها انتخاب کرده ام. تصمیم گرفته بودم برای خلاص شدن از محیط خانه تن به این ازدواج بدهم. ازدواجی که حاصلش دختری 14 ساله است که همه وقت و زندگیم را صرف او و رفاهش ...