سایر منابع:
سایر خبرها
اتحاد 3 فرمانده از 3 دین و مذهب علیه داعش
توان توقف حشد الشعبی را ندارد، چراکه این ما هستیم که تصمیم می گیریم. این کشور برای ماست. وقتی زمانش برسد، عملیات آغاز خواهد شد. به ما گفتند توان بازپس گیری صلاح الدین را نداریم، اما الان اینجاییم. هر وقت دولت تصمیم بگیرد، ما دست به کار خواهیم شد . فرمانده سنی: ما برای عراق متحد شدیم حسین علی عبدالله که رهبری قبیله جبور را در العلم بر عهده دارد، اظهارات حمدانی درباره سنی ها را ...
ماجرای اولین و آخرین دیدار شهید سیاح طاهری با رهبر انقلاب و دعای شهادتی که محقق شد
و چیزی نگفتند. آقای احمدزاده به ما گفت که من در آن جلسه یادداشت کرده بودند که به رهبر انقلاب بگویم که حکمی بدهند تا آقای سیاح به سوریه نروند و کارهای خودشان را در اینجا پیگیری کند، اما من همه نکات خودم را در جلسه گفتم ولی این نکته را از یاد بردم، سه روز بعد پدرم به سوریه رفت و شهید شد و خوشا به سعادتش و از خدا می خواهم که کاری کند تا من بتوانم عملا راه او را ادامه بدهم. ...
پدر لشکر هوای رفتن کرده بود/بهشت در ایستگاه کربلای 10
. ساعت حدوداً نزدیک به 11 شب بود که عراقی ها با خمپاره 60 ما را هدف قرار دادند، برحسب تقدیر و بهتر است بگویم خواست و گلچین خداوند خمپاره ای به داخل سنگر حاجی اصابت کرد، حاجی همان لحظه به شهادت رسید، ترکشی هم به من اصابت کرد، دو نفر از بی سیم چی های حاجی هم به شهادت رسیدند. من خودم را سریع به بچه هایی که مجروح شده بودند رساندم، یکی دو تا از آنها بعد از چند دقیقه به شهادت رسیدند ...
فرهنگ در رسانه
نور هستند، سری بزنید و خودتان دریابید که جماعت یه دنیا فرقه بین دیدن و شنیدن... به گزارش جام جم، شاید کمتر کسی فکرش را می کرد که حرکت فرهنگی راهیان نور که آرام آرام و با خانواده های شهدا حدود 18 سال پیش آغاز شد، به جریان بزرگی تبدیل شود که به گفته سردار فضلی همین امسال فقط 5 میلیون و 200 هزار نفر در آن حضور پیدا کرده اند. فرمانده قرارگاه مرکزی راهیان نور سپاه و بسیج که روز ...
وجدان ما جوانان شیعه، مشاهده ی این همه نامردمی ها را اجازه نمی دهد
......همه ی ما رفتنی هستیم پس چه بهتر که در راه خدا برویم. پس من می روم تا در آغوش گرم خون بر پیکرم ندای هل من ناصر ینصرنی رهبرم را در سرخی خون و گرمی شهادت بپذیرم.... سردار شهید میر قاسم میرحسینی: به خدا گفته ام که هر کس مرا به شهادت برساند، پیش جدّم فاطمه زهرا سلام الله علیها شفاعتش می کنم. از خدا اذان می گیرم و شفاعتش می کنم.پدر و مادرم! تکلیف حسینی اقتضا کرد که در جبهه ...
کفتربازی به صورت حرفه ای و پول ساز!
و تصمیم دارد یکی از بزرگ ترین صادر کنندگان این گونه کبوترها به کشورهای حاشیه خلیج فارس و اروپا بشود. بعد از جنگ اول خلیج فارس و خروج صدام از کویت بود که به خاطر کار پدرم که تجارت مواد غذایی بود به کویت رفتیم. به خاطر مشکلات و ضعف در بینایی، از خدمت معاف شده بودم و از طرفی هم در کشور غریب نمی توانستم درس بخوانم. برای همین پیش پدرم مشغول به کار شدم و در کنار کار اصلی، از کبوتر و پرنده ...
4 زن و مرد قاتل آزاد شدند
، گفت: من نوجوان بودم که با اصرار پدرم به عقد مردی درآمدم. با اینکه شوهرم را دوست نداشتم اما وقتی از او بچه دار شدم، به زندگی ام ادامه دادم تا اینکه شوهرم معتاد شد و بعد هم با زنی دیگر رابطه برقرار کرد به همین دلیل از او جدا شدم. با خانواده ام زندگی می کردم و به خاطر فقر شدیدی که خانواده ام داشتند، پدرم من را به عقد مردی که بسیار از خودم بزرگ تر بود در آورد. شوهر جدیدم 75ساله بود و من در ...
می گفت: من اگر شهید نشوم، می میرم! / اشک و التماس بچه ها هم او را متزلزل نکرد
برده بود تا او بنویسد. وصیت نامه را نوشت و در وصیت نامه اسم خودش را نوشت و گفت: اگر من نباشم، امیر به جای من کار اجرای وصیت پدرم را انجام دهد . وصیت نامه پدرشوهرم را نوشت و تمام کرد و وصیت نامه خود را از کیفش درآورد و گفت: ماشاءالله، چقدر هم مفصل نوشته ام! مرتب حرف پیش کشید تا من وصیت نامه را بخوانم. گفتم: من وصیت نامه را نمی خوانم. از وصیت و شهادت حرف نزن. گفت: برای زنده و مرده وصیت نامه لازم است ...
من شناسنامه فوتبال صنعت نفت هستم/ نان و نمک حجازی نگذاشت پرسپولیسی بشوم
، گلایه نکرد، آمد و تنها فقط راوی بود، روایت گر زندگی خودش، دسترسی که روزگاری به سوکراتس فوتبال ایران معروف بود اما در همان روزهای سوکراتس بودن هم زمانیکه روبروی پرویز دهداری قرار می گرفت، دست به سینه می ایستاد. عزیز دسترس در خانواده ای متولد شد که به لحاظ فوتبالی ریشه در تیم فوتبال کارگر داشت؟ بله، پدرم، حمید دسترس، یک کارگری قدیمی و همبازی مرحوم محمود زارع بود هر چند که با بزرگان ...
"علامه مصباح" و "22 بهمن قم "به روایت روانبخش
- اجتماعی هم فعال بود. در عرصه انقلاب بسیار فعال بود. در عرصه دفاع مقدس یکی از برداران ایشان به شهادت رسید و خودش هم خیلی فعال بود. ایشان چهار دوره برای نمایندگی مجلس آمده است که در مجلس ششم سه هزار رأی کم آورد و در مجلس هفتم، هشتم و نهم هم سه بار از حوزه تفت و میبد رأی گرفت. با اینکه حوزه شهرستان تفت از میبد جدا بود و 70 کیلومتر بین این دو شهر فاصله است، وقتی این دو حوزه از هم جدا شدند مردم ...
خاطرات یک زائر حسینی از زیارت اربعین
کسی پرسیدم مگر قرار نیست پیاده این مسیر طی شود؟ گفت: چرا، ولی نه همۀ مسیر را؛ چند کیلومتر مانده به کربلا پیاده می شویم و باقی ماندۀ راه را پیاده می رویم. با خود گفتم، البته اشکالی ندارد؛ اما اگر نیتم پیاده روی است، این یک تقلب و کلاه شرعی است. تصمیم گرفتم تا توان دارم و پاهایم همراهی می کنند، پیاده راه را طی کنم. البته کسان دیگری هم در حال حرکت بودند. چنان آمادگی در خودم احساس کردم که گویی هزار ...
شجونی: عزادار ردصلاحیت ها هستیم
اشتباهی که انجام دادم این بود که مثل ایشان حرف زدم وگرنه عقیده دارم که خودش خواست جک هایش گفته شود. سه تا سوال کرد، من هم جواب دادم. عقیده من این است که چون خودش به جک ها خندید، دیگر ضد انقلاب برای او جک نخواهد ساخت. نیت من خدمت به آقای جنتی بود. ایرادی که به خودم می گیرم این است که ای کاش صحیح و سالم حرف می زدم. ...
انسان باید بداند برای این دنیا نیست
...: اواخر عمر شریف آیت الله العظمی میرزا جواد آقای ملکی تبریزیبود که من خدمت ایشان رفتم، ایشان فرمودند: آسیّد محمّدرضا! مطلبی هست که خوب است شما آن حال را تمرین کنی و ای کاش از طفولیّت این را به ما یاد می دادند و آن، این است: پدرم تا چهل شب، هر شب در گوش من اذان و اقامه می گفت و تلقین می خواند. بعد سؤال کردم: آقا! چرا این کار را انجام می دادند؟ فرمودند: به خاطر این که از روز نخست به من بگویند ...
شهیدی که سرخی خونش فتح الباب شهدای مدافع حرم شد
را به تنهایی انجام داده ام ناراحت می شد که چرا اجازه ندادم او هم در کار خانه همراهی ام کند. محرم بسیار اهل صله رحم بود. حال تک تک اعضای خانواده و بستگان من و خودش را جویا می شد و اگر کسی از فامیل ناراحتی یا مشکلی داشت، تا حل نشدن آن مشکل آرام نمی نشست. محرم همواره با وضو بود و خیلی از مسائل شرعی را رعایت می کرد. دخترم هم با وجود سن کم خیلی از مسائل را از پدرش به یاد دارد و از ایشان ...
موضع پوتین پس از دیدار با رهبرانقلاب عوض شد
را معرفی می کند ! *پس بحث ایجاد انشقاق در جریان 8 مارس مطرح بوده است؟ دو هدف داشتند. یکی این که صفوف جبهه 8 مارس را به هم بریزند. بالاخره آقای سلیمان فرنجیه یکی از چهره های اساسی در جبهه 8 مارس است و به عنوان یک مسیحی محترمی که پدربزرگش رئیس جمهور لبنان بوده و خودش همواره مواضع بسیار خوبی داشته است. حتی از میشل عون به حزب الله و مقاومت و ایران و سوریه نزدیک تر بوده و اصلا ...
دستانی به بزرگی یک دعا
خواهر هنوز به دهان ابراهیم دوخته شده است و از ته دل خوشحال اند. خوشحال از اینکه حداقل امروز میتوانند زودتر به خانه بروند. نان گرم بخرند و در کنار پدر و مادر مشق هایشان را بنویسند. ابراهیم اما صبر نمیکند. جوابش یک کلمه است. نه. و پیش از اینکه حرف دیگری زده شود، دست خواهرانش را میگیرد و در حالی که با او بحث میکنند و مدام میگویند، چرا نمیفروشی؟ دور میشود. چند قدم که فاصله میگیرند، راه رفتنشان ...
بحثی پیرامون حدیث و حدیث سازی
ناقصی دارند. کسی که از درون دین بخواهد پاسخ بدهد، به برکت روایات دینی، آیات را می فهمد و پاسخ می دهد (94) سنت تدوین حدیث مانعی بر سر راهِ امیران قدرت طلب قدرت طلبان عرب که از بعثت، مسأله حساس و سرنوشت ساز رهبری بعد از پیامبر اکرم را دنبال می کردند، موقعیت تعیین کننده ی رسول خدا را سخت ترین مانع خود شناخته، از هجرت تا غدیر و از لحظات حساس و سرنوشت ساز آخرین مراسمی که ...
رفع تحریم از 9 بانک/ تازه ترین تلاش اصلاح طلبان درباره ردصلاحیت ها/ آدم ربایی در دزفول/20 کشته در حمله ...
...: اگر این راه ها نتیجه نداد، درخواست خواهیم داد که خدمت مقامات عالی نظام برسیم و بخواهیم که به موضوع ورود کنند و دستور بررسی مجدد صلاحیت داوطلبان را بدهند. وی در پایان خاطرنشان کرد: در حال تهیه لیست اصلاح طلبانی هستیم که صلاحیتشان از نظر ما بی جهت رد شده است تا به نحوی این لیست را به مقامات عالی نظام ارائه کنیم. آدم ربایی در دزفول ایرنا: دادستان عمومی و انقلاب ...
فرهنگ در رسانه
...، به همین دلیل بعد از مدتی به عنوان تهیه کننده در کنارم قرار گرفت. صبر و حوصله زیادی دارد آن هم با مردی که بیشترین ماه های سال را سر کار است و کمتر در خانه حضور دارد. تحمل کردن چنین مردی برای هر زنی راحت نیست، اما خانم غفوری با برنامه ریزی درست شرایط بسیار خوبی را برای خانواده ما رقم زده است. به همین دلیل خدا را شاکریم که ما را کنار هم قرار داد. نه من کامل هستم نه او اما در کنار هم یکدیگر را ...
شیطنت های پسرانه مهتاب کرامتی و خاطرات کودکی اش + تصاویر
طوری توی موهایشان گیر کرده بود که مجبور شده بودند موهایشان را کوتاه کنند. فوتبال هم زیاد بازی می کردیم من همیشه دروازه بان بودم و خودم فکر می کنم دروازه بان خوبی هم بودم. پس حسابی بچگی کردید. کودکی خود را در کدام شهر سپری کردید؟ به خاطر ماموریت پدرم، چند سالی را در محله گلسار رشت زندگی می کردیم. برای همین حس خیلی خوبی نسبت به گیلان دارم. فیلم هایی که در بندرانزلی ...
فتنه ی حدیث سازی و فتنه گران حدیث ساز
در سه دوره ی پی درپی بعد از به رفیق اعلی پیوستن رسول خدا از آن ها شده بود به قدرت رسیدند و برای کفر و آزمون، برگردن ها نشستند. امام علی - علیه السلام - امیرالمؤمنین جهان اسلام می فرماید، رسول خدا فرمود: ... دولتشان به درازا خواهد کشید، تا آن جا که هیچ حرام خدائی را وانمی گذارند، مگر آن که حلالش کنند و هیچ خانه ی گلی و مویی به جای نماند، مگر آن که سمتشان وارد آن شود و تا آنجا که شما تابع آنان شوید ...
جعل حدیث و فرقه سازی صوفیه
. از این اقدام به بعد صوفیان سعی داشتند حتی بدون دلیل و جهتی تعلق خاطر خود را به هر نوعِ ممکن نسبت به حدیث اظهار و ابراز دارند جنید بغدادی می گفت: همه راه ها بر خلق بسته است مگر پیروی از رسول خدا و سنت وی (48) و این که اظهار می داشت: علم ما آمیخته با حدیث رسول خداست (49) یا این که در شرعی سازی وجد و سماع سهل بن عبدالله می گفته است: هر وجدی که شاهدی از کتاب و سنت بر آن اقامه نشود باطل است ...
بوسه دبیرکل، بر پیشانی فرمانده یگان هوایی حزب الله +عکس
پدرم ناراحت نباشید و بر من اشک نریزید که شهید زنده است و در نزد خدا روزی می خورد. از مرگ گریزی نیست، پس چه شیرین تر و بهتر آن که این مرگ در راه خدا باشد. مرا حلال کنید که من در زندگی و حیات دنیا ارزش و قیمتی ندیدم مگر آن که این حیات، در جهاد فی سبیل الله و ایمان و اعتقاداتم باشد و شهادت را بزرگ ترین نعمت الهی می دانم. مادر مهربانم تلاش کنید تا بر احساسات تان غلبه ...
مجموعه اشعار آیینی ویژه شهادت حضرت معصومه سلام الله علیها
تو کشیدی بر دوش زیر این بار گران گر چه خمیدی بانو ! محمود ژولیده ... در پیش صبر زینب ما صبر هم شکست ... بانو سلام، دختر موسای طورها هر جا قدم زدی شده کوهی ز نورها من عاشقِ قدیمیِ این خانواده ام راهی شدم به محضرت از راه دورها پیش شما هوای بهشت از سرم پرید این جا پر است بهجت و شور و سرورها ...
در بخش هنرهای تجسمی کنگره دو هزار شهید هنرمند عنوان شد؛ دو هزار هنرمند جانشان را فدای خوبی ها کردند
...، با اشاره به کلامی از پیامبر اکرم (ص)، اظهار داشت: از هر زیبایی و هر نکویی ای بالاتر نیز هست تا اینکه مردی یا انسانی در راه خدا به شهادت برسد و بالاتر از این دیگر مقامی نیست. خوش آمد می گویم به نیابت از طرف بزرگان خانه هنرمندان ایران، شورای عالی، خانه ها و انجمن های مختلف تشکیل دهنده خانه هنرمندان ایران به خانواده معظم شهدای هنرهای تجسمی که امشب زینت بخش این مجلس و محفل هستند و بزرگان، اساتید و ...
نقاشی های ناصرالدین شاه
علاقمند به اعتلای فرهنگ و هنر آن مقطع از تاریخ هنر ایران نام برده می شود.16 خود کمال الملک نقل می کند که هشت سال در دارالفنون بودم. شاه در عمارت شمس العماره اطاقی برای من معین کرد. بعد در عمارت بادگیر منزلی دادند و در آنجان مشغول نقاشی شدم. (در اطاق آینه وتخت طاووس نقاشی می کردم) پنج سال آنجا کار می کردم... من که وارد دربار شدم ابتدای عظمت میرزا ابراهیم امین السلطان بود، مشیرالدوله وزیر خارجه بود و ...
محسن رضایی: زبانِ هنر کمتر از دیپلماسی نیست
از پدرم خواست تا به جبهه نرود و به جای آن، من را به بیمارستان ببرند؛ اما او گفت که خدا در حال امتحان من است تا ببیند خانواده ام را بیشتر دوست دارم یا خدایم را . پدرم رفت و در همان مأموریت شهید شد. حلم زاده افزود: این سوال پیش می آید که امروزه اگر ما به جای آن ها بودیم، چنین تصمیمی می گرفتیم یا نه، مانند همین تصمیم ها باعث شد تا امروز ما در رفاه و آسایش زندگی کنیم. اخلاص، اولین ...
مثل قطره ای که به دریا بر می گردد
حس کردم اینجا خانه پدری است. یاد دعای پدر در مکه افتادم که شهادت را گرفت. دعا کردم. طوری که اگر قرار باشد دعایم از گنبد و گلدسته ها بالاتر برود همین سال های نزدیک پدر را خواهم دید. حالا دلم خوش است که اگر امام حسن عسکری( ع )غریب است باکی نیست، پسرش آنقدر فدایی دارد که برای دست درازی به حرم باید از دریای خون عبور کنند. بر می گردم، می دانم که بر می گردم مثل هزاران سرباز، مثل قطره ای که از دریاست و یک روز به دریا بر می گردد. ...
چریک پیر جبهه/ روایتی از فرماندهی که خبر شهادت خود و جانشینش را پیش بینی کرده بود
.... نزدیک صبح حاج شریف بنده را احضار کرد البته با بی سیم با موتورسیکلت، خودم را به مکانی که حاج شریف بودرساندم. گفت: تا هوا روشن نشده بایستی خودمان را به فلان نقطه برسانیم و در آنجا خاک ریز بزنیم. وی جهت استراحت به پشت خط رفت و نزدیک ظهر مجدداً به ما پیوست. عملیات همچنان پیش می رفت. دو شب بعد حاج شریف را مجدداً ملاقات کردم. چهره اش عوض شده بود گویا که چهره اش حکایت از شهادت داشت مثل اینکه عزم ...
پرچم هایی که همیشه در اهتزاز می مانند
کجا می دانست که بعد از مهدی نوبت اوست، بعد خودم جواب خودم را می دهم و می گویم آیا مرغ عشقی بعد از مرگ یارش زنده ماند که محمدعلی بعد از مهدی بماند؟! مادر شهیدان در ادامه می گوید: مهدی خانه ای را ساخت تا بعد از ازدواج به مشکل بر نخورد، وقتی قبل از عملیات کربلای چهار به مرخصی آمده بود، به پدرش گفت: بعد از من این خانه را به محمدعلی بدهید، دوست دارم بعد از من در این خانه او ساکن شود. ...