همسر شهید اهل سنت مدافع امنیت: سعید را به جرم بسیجی بودن کشتند
سایر منابع:
سایر خبرها
یک قشم و یک آقا مجتبی/ روایت شهیدی که همیشه با وضو بود+عکس و فیلم
خودمان را با توکل به خدا شروع کردیم و خدا روزی رسان زندگی ما بود. ایمان واقعی و پرهیز از ریا، خانواده دوستی، مهربانی و شور برای زندگی در وجودشان فراوان بود. مائده که آمد زندگی مان خیلی شیرین شد و او بی نهایت با مائده دوست و همدل بود. پدر شهید: هر چند روز یک بار که به دیدن من می آمد اول پاهایم را با اصرار ماساژ می داد و بعد صورت خود را کف پای من می کشید. او خوش رفتار و همیشه با پدر و ...
نامه شهید محمدی به استادش برای پس از شهادتش
هرکس سلام میکرد یک پارچه نور بود. صبح تا پای اذان بالای بلندی ها رفتیم، صبح هم یکبار حسین را دیدم خشاب هایش خالی شده بود که خشاب دادم، به محض اینکه رفت، چند دقیقه بعد بچه ها به من گفتند برگرد، یک تیر قناصه خورده بود به پیشانی حسین، بعد هم صدام شیمیایی زد و، چون بدن چند روز در منطقه بود پیکر شیمیایی شد. سه روز پیکر ها در منطقه ماند تا اینکه او را به عقب آوردیم. از 17 نفر دوستانمان 3 نفر شهید و سه ...
مدافعان حقوق زن افسانه ها را ضدزن می دانند
مترجم آخرین کتاب قبل از خواب ، این کتاب سه داستان بسیار معروف سیندرلا، سه بچه خوک و شنل قرمزی را که در شمار افسانه های معروف پریان کهن هستند، در خود جای داده و با آنها بازی کرده است؛ به این معنی که سیندرلا می آید و قصه خود را تعریف می کند و در این باره می گوید همه مرا دوست دارند چون عاشق داستان های شاهزاده خانمی هستند یا شنل قرمزی از راه می رسد و از داستان پرماجرای مردم در طول تاریخ، افسانه ...
پاسخ سیدحسین مؤمنی به سخنان مولوی عبدالحمید/ قوه قضاییه برخورد جدی کند+فیلم
در زاهدان به شهادت رسیدند؟ چقدر بسیجی و پاسدار شهید شد؟ چقدر مردم ضرر کردند؟ ایشان بین نماز اشک می ریزد و دعا می کند که خدایا آزادی بیان داشته باشیم. مگر شما در عربستان زندگی می کنید که این را می گویید؟ چه آزادی بیانی می خواهید؟ تریبون که در اختیار دارید و انواع و اقسام حرف ها را می زنی و اهل اغتشاش را می گویی مظلومانه کشته شدند. چرا در برابر شهادت نیروهای انتظامی و سپاه سکوت کردید؟ ...
خون شیعه و سنی در مقابل منافقین ایستاد
هر چه بیشتر مشروعیت دادند و سرانجامش شد یتیم شدن بچه هایی که هیچ گناهی نداشتند و پدران شان تنها به این جرم که می خواستند امنیت کشور از دست نرود، به شهادت رسیدند. همسر شهید در ادامه می گوید: وقتی شلوغی ها شروع شد، ما را به منزل پدرم برد. روز جمعه بود. وقتی درگیری ها شدت گرفت، با او تماس گرفتم و پرسیدم: کجا هستی؟ گفت من می روم مسجد برای نماز و بعد به خانه برمی گردم. برایم سخت بود که خانه نیستم، اما ...
شلیک 11 تیر به سر و قلب منادی اتحاد اقوام ایرانی
. بعد از آن به خانه ما آمد و مادرش را صدا کرد. همسرم رفت استقبالش. عباس چند کلامی با مادرش صحبت کرده و دست او را بوسیده و از ایشان خداحافظی کرد. من در خانه بودم. تا بیایم پیش عباس او رفته بود. همسرم گفت به عباس گفتم کجا می روی مادر. حالا خیلی شلوغ است. گفته بود: مادر نگران نباش من کار دارم. عباس رفت و 20 دقیقه بعد به ما اطلاع دادند که عباس تصادف کرده. پیاده راه افتادم سمت محلی که می ...
شهید محمدکامران، دانش آموز مدرسه عشق
یک شناسنامه که من برای بچه قبل از تو تهیه کرده بودم و هم نام خودت است و تاریخ تولدش هم بزرگتر است برو و ثبت نام کن که نخواهی با شناسنامه مردم به جبهه بروی. بنابراین محمد در اعزام سوم با شناسنامه برادری که قرار بود به دنیا بیاید و نیامد، به جبهه رفت. مادر شهید درباره آخرین دیدارش می گوید: قبل از اعزام به او گفتم شما که درس هایت خوب است، بمان و درس بخوان که در جوابم گفت، وقتی دشمنان هستند و به فکر ...
قتل مرد هوسران توسط همسرش
ابتدای زندگی. یک روز به من گفت به اجبار خانواده اش با من ازدواج کرده و هیچ علاقه ای به من ندارد . بعد هم هر روز با یک زن به خانه می آمد. چرا آن زمان جدا نشدی؟ بچه بودم و فکر می کردم بیشتر محبت کنم، جذب من می شود. اما نشد؟ دقیقا. حتی به بهانه ای خواستم به تهران بیاییم تا شاید اینجا آن زن ها را فراموش کند اما بی فایده بود. اینجا با زنی آشنا شد و ارتباط با او ...
همسر، همدرد، همدل
کار کنند. پدرم اوایل نانوایی سنگکی داشت. بیماری مننژیت گرفت و خانه نشین شد. رسم هم نبود مغازه دارها خودشان را بیمه کنند. بیماری پدرم چند ماه طول کشید و در نتیجه او ورشکسته شد. شرایط خانوادگی ما باعث شد من از 10سالگی در کنار درس خواندن کار کنم. وقتی هم که 15 ساله شدم، از سحر تا ساعت 8 صبح شاطر بودم. بعدازظهرها هم که از هنرستان می آمدم بازهم کار بود و کار. بعد از چند سال به لطف خداوند حال پدرم خوب شد ...
نشانی دشمن از یک شهید
فکه حاضر شد. یک یا دو روز پیش از آغاز عملیات، سعید دو تن از همرزمان و بچه های محل را که تک فرزند بودند به مرخصی فرستاده بود. دوستانش وقتی از اهواز به تهران رسیدند متوجه شدند که او شهید شده است. آنها بلافاصله به جبهه بازگشتند. هنوز چهلم سعید نرسیده بود که خبر دادند آن دو دوست سعید هم به شهادت رسیدند. مادران آن دو شهید راضی به حضور فرزندان شان در جبهه نبودند. اما آنها به مادران شان گفته ...
طراح خبر داد: معراج شهدای زاهدان بزودی احداث می شود
خانواده با پیکر شهید و سپس مراسم تشییع را فراهم سازد. شهدای ارجاعی به دو گونه اند؛ یا تازه به شهادت رسیده اند، که کارها با سرعت انجام می شود و برای تشیع تحویل خانواده می شود و یا متعلق به تفحص شهدای گذشته است، که نیاز به کارهای تخصصی زمانبر دارد. طراح بنای این معراج الشهدای زاهدان همچنین توضیح داد: زمین معراج الشهدا حدودا دو و نیم هکتار و شامل یک ساختمان اصلی و چند ساختمان کوچک ...
تازه کجا شو دیدی؟
مصطفی دوست من است. او مهماندار هواپیماست. من فقط یک بار اتفاقی با مصطفی همسفر شدم، آن هم کجا؟ از جده به تهران. توی آن سفر، او مرا دید و شناخت و نه من. گپ زدیم و صحبت کردیم و این وسط کار و کار و کار؛ البته برای او نه من. همکار خانمی که به او گفت تو مهمان داری، کارهایت را من انجام می دهم و محبت کرد و ما نشستیم به حرف زدن. هرچه سوال درباره مهمانداری داشتم، پرسیدم و بعدش گفتم: راحتی دیگه ...
فرار عروس تهرانی سرسفره عقد با دوست پسرش + فیلم گفتگوی اختصاصی با ربایندگان دکتر سرشناس
عروس و ازدواج پس از اظهارات پزشک شاکی پرونده، متهم اصلی آدم ربایی در خصوص انگیزه برای انجام جرم گفت: زیر بار بدهی زیاد عروسی رفته بودم، 4 سال با دختر موردعلاقه ام دوست بودم و وقتی فهمیدم همسرم به روز می خواهد سر سفره عقد با پسر دیگری بنشیند باهم فرار کردیم و به یکی از شهرهای شمالی رفتیم. وی افزود: پدر همسرم راضی به وصلت نبود اما پس از فرار ما رضایت داد و 7 مورد از اقلام را به ...
قتل به خاطر عشق پنهانی
مردی به خاطر علاقه به یک دختر جوان ، همسر باردار خود را در بندرعباس کشت. این مرد افغان به نام وحید 6 سال قبل پس از درگیری لفظی با همسرش او را خفه کرد. وی در جلسه محاکمه اش اعتراف کرد مرتکب قتل شد چون عاشق دختر دیگری شده و همسرش این قضیه را فهمیده بود. وی چند روز قبل با تلاش اعضا شورای زندان بندرعباس و رضایت اولیای دم از قصاص نجات یافت. شب تلخ ساعت 21 یکی از شب های آبان ماه ...
زن خائن دور از چشم شوهرش خانه مجردی داشت / اسماعیل مچ زنش را با هوشنگ گرفت!
مرا ترغیب کرد برای آن که آزادانه زندگی کنم، با پسر جوانی که که به منزل او رفت و آمد داشت، ارتباط برقرار کنم تا معنای زن و مرد در زندگی ام از بین برود و در واقع به سبک فرهنگ اروپایی زندگی کنم. من هم که علاقه ای به همسرم نداشتم، خیلی راحت حرف های فریده را پذیرفتم و به طور پنهانی با هوشنگ ارتباط عاطفی برقرار کردم. مدتی بعد، همسرم متوجه ماجرا شد به طوری که خشم و نفرت سراسر وجودش را فرا گرفت ...
قتل مرد هوسران توسط همسرش/ زن جوان: او هر روز با یک زن به خانه می آمد
21سال دارد و شش ماه است به اتهام قتل همسرش زندانی شده و در این مدت در زندان روز و شب خود را سپری می کند تا شاید بتواند دوباره دخترش را ببیند و در آغوش بکشد. تپش جام جم با این زن گفت و گو کرده است که در ادامه می خوانید: چون خیانت می کرد. زنان و دختران را به خانه می آورد و مرا مجبور می کرد از آنها مانند یک کلفت پذیرایی کنم. به خاطر دخترم . اگر از همسرم جدا می شدم ...
والدین جدی بگیرند/ رابطه جنسی والدین با وجود فرزندان در خانه
چطور با وجود بچه ها در خانه با همسرتان رابطه جنسی داشته باشید یک مشاور خانواده به همسران توصیه موکد کرد هرگز درحضور حتی نوزادشان رابطه جنسی نداشته باشند و در صورت مشاهده توسط فرزندان چگونه به آنها پاسخ دهند. خیلی از پدر و مادرها در این باره سوال می پرسند که اگر فرزندان، والدین خود را در حین رابطه جنسی ببینند، باید با آنها چگونه برخورد کنند و به فرزندانشان چه بگویند، در پاسخ ...
شب قبل از شهادت محمدرضا، احساس کردم مهر محمدرضا از دلم جدا شده است
خواب به من گفت: خواهر نگران نباش محمدرضا پیش من است. صبح که از خواب بیدار شدم حالم منقلب بود. به بچه ها و همسرم گفتم شما بروید بهشت زهرا (س)، من خانه را مرتب کنم. احساس می کردم مهمان داریم. عصر بود که همسرم، مهدیه دخترم و محسن پسر کوچکم از بهشت زهرا (س) آمدند. صدای زنگ در بلند شد. به همسرم گفتم حاجی قوی باش خبر شهادت محمدرضا را آورده اند. وقتی حاجی به اتاق بازگشت به من گفت فاطمه محمدرضا ...
آیا برای بچه های شهید سلمان امیراحمدی که بی گناه به شهادت رسید هم ناراحت شدند؟
است پس باید نظام را متلاشی کنیم تا آدم های دیگری روی کار بیایند. تفکری که ایران را هم به سوریه دیگری تبدیل می کند، اما اگر درست بیندیشند به این فکر می کنند که برای هر پست و مقام و صندلی در نظام جمهوری اسلامی چند شهید داده شده. چند پدر و مادر از ثمره دلشان جدا شدند؟ چند زن بیوه شده و چند بچه، شب ها به خاطر نبود پدر گریه می کنند؟ چرا شهدا جدایی از خانواده را تحمل می کنند؟ همسر ...
شربت شهادت به من نرسید!
از حضور جمعیت سپیدپوش بعد از زیارت حرم حضرت زینب (س) راهی زیارت حرم حضرت رقیه (س) شدیم. برای رسیدن به حرم حضرت رقیه (س) وقتی باریکه راه سنگفرش شده به مغازه ها و خانه ها را رد می کردیم، دیدم که مردم با تعجب جمعیت سپیدپوش را نگاه می کنند. چون نخستین باری بود که چنین پوششی را آن هم نزدیک حرم مشاهده می کردندو این پوشش لباس بلوچ ما برای آن ها عجیب بود. در این اثنا نگاه های مردم محل از پنجره ...
ماجرای ازدواج دوم مجری برنامه هوش برتر | عکس لو رفته از امیرحسین مدرس و همسرش
13 ساله به اسم ایلیا دارم که عاشقش هستم. ارتباط ما ارتباطی کاملا رفاقت آمیز است. شاید در بعضی خانواده ها ارتباط پدر و فرزند ارتباطی خشک و رسمی باشد و پدرها از موضع بالا به فرزند خود نگاه کنند اما در خانه ما این طور نیست. من و پسرم با هم شوخی می کنیم و از سرو کول هم بالا می رویم. (می خندد) بهار بهاردوست: شعار دادن راحت است و هرکسی می تواند بگوید که فرزند همسرم را مثل بچه خودم دوست دارم ...
محمدصالح همچنان منتظر است تا پدر بیاید و دست بر سرش بکشد تا خوابش ببرد
، آینده، پیشرفت و خوشبختی، هیچکدام مانعش نمی شوند تا به فرمان امامش لبیک بگوید. وقتی صحبت از آرامش و امنیت ایران به میان می آید، آقاسلمان تنها به یک چیز فکر می کند، جان من فدای میهنم، جان من فدای رهبرم، جان من فدای مردمم. سلمان امیراحمدی متولد 12 مرداد 66 عاشق شهادت بود و چه زیبا به آرزویش رسید. اما یازده شب است که محمدصالح منتظر است تا بابا به خانه بیاید و قطعا بزرگتر که شود می فهمد که ...
خیانت زن جوان به همسرش لو رفت/ او با فروشنده لباس رابطه نامشروع داشت!
آن لباس و ظاهر من تعریف می کرد که من احساس کردم دقیقا کلماتی را به کار می برد که من از همسرم انتظار داشتم به من بگوید با این حال علیرغم اینکه آن لباس مورد پسندم نبود آن را خریدم و از آن به بعد هر چند روز یک بار به بهانه خرید لباس به آن بوتیک سر می زدم در واقع خرید لباس بهانه بود و من برای پر کردن خلاهای عاطفی ام به آنجا سر می زدم، شماره فروشنده را گرفتم و باهم دوست شدیم و با شروع رابطه و خارج شدن ...
دو همخانه، دو غریبه
اسم پری را که آوردم همه اخم هایشان رفت توی هم. نه پدر و مادر و نه خواهر و برادر؛ هیچ کس به این وصلت راضی نبود. من اما پری را دوست داشتم. خواهرزن پسرخاله ام بود و ظاهری امروزی و به روز داشت. پایم را کرده بودم توی یک کفش که یا پری، یا هیچ کس... با وجود اینکه ظاهر چندان زیبایی نداشتم ولی وضع مالی امان خیلی خوب بود. ملک، زمین، چند دهنه مغازه، بهترین خانه، ماشین خارجی، همه چیزم آماده بود ...
شهیدی که در اربعین کربلایی شد
در یک ساعت از خواب بیدار شده بودند. تمام جزئیات خواب مانند هم بود. سیدهادی همان سال اربعین به شهادت رسید. برادرم همیشه مهربان بود، در هرشرایطی لبخند به لب داشت، حتی اگر مشکلی هم داشت باز هم لبخند می زد. علاقه زیادی به فرزندانش داشت. زمانی که از سرکار برمی گشت یکی دوساعت با آنها بازی می کرد. مدتی در میدان شهدا کار می کرد و تقریبا ساعت یک و نیم شب به خانه می رفت. او برای اینکه فرصت داشته باشد ...
نیت خاص همسر شهید مدافع حرم برای حمایت از ایتام/ خوشبختی ما در گروی خوشبختی دیگران است
، علاوه بر نبود محبت پدرانه، سختی در معیشت و زندگی، دنیای کودکی آن ها را تلخ می کند، اما هنوز هستند فرشتگانی که نقش پدر را برای آن ها ایفا می کنند. به همین خاطر، کمیته امداد با اجرای طرح اکرام ایتام تلاش دارد از رنج کودکان یتیم بکاهد و رنگ مهربانی و عشق را نثار خانه های آن ها کند. دستگیری از یتیمان و نوازش و کمک به این کودکان بی پناه، یکی از مهمترین مسائل مطرح شده در دین اسلام است که بارها ...
آزادی پسر نه ساله نیشابوری پس از دریافت 10 کیلو شمش طلا
خانواده و فامیل اطراف خانه را جست و جو کردیم که ردی از پسرم نبود. بعد به اداره پلیس آگاهی نیشابور رفتیم و اطلاع دادیم. یک هفته گذشت و از پسرم بی خبر بودیم. در هفته دوم مردی با لهجه افغانستانی و لباس های بلوچی، تصویری از طریق واتس اپ با من حرف زد و گفت پسرم را گروگان گرفته اند و باید در برابر آزادی اش 20 کیلو شمش طلا تهیه کنیم. بعد از آن چند بار دیگر با من در واتس اپ حرف زد. پانزدهم تیر ...
بازی انتظار آفت زندگی مشترک
دارد دفعه بعد سردتر برخورد کند. ممکن است مردی در وجود خودش دوست نداشته باشد موقع جروبحث، صدایش را بلند کند یا ماجرا به قهر تمام شود؛ ولی وقتی همسرش را می بیند که جور دیگری رفتار می کند، نمی تواند به روش خودش پایبند باشد. آرام آرام چه می شود؟ اگر همسرم این کار را انجام داد، من هم فلان کار را می کنم ؛ اگر چنین کرد، من چنان می کنم ... همه چیز مشروط می شود و دیگر کسی برای خودش موجودیت مستقل در فکر و ...
پاسور تیم ملی- از طرفداری رئال تا تکذیب یک درگیری
می دهم اول جایگاهم را در تیم محکم کنم، تیم نتیجه بگیرد و هماهنگی با بچه ها به وجود بیاید و بعد کم کم حرکات ریسکی را هم به وقتش انجام می دهم. *چقدر فوتبالی هستی؟ من فوتبال را هم دوست دارم. تیم رئال را دوست دارم. *بازی های رئال را دنبال می کنی؟ خیلی نه. بویژه حالا که دیگر بچه دارم و اصلاً نمی شود فوتبال نگاه کرد. *پس وقت تماشای فوتبال را نداری. ...