جدال با گراز؛ آن سوی اروند/ گمان کردند جاسوس بعثی ها هستم
سایر منابع:
سایر خبرها
شوق شهید چمران برای رهایی از اسارت دنیا
. دکتر مرا فرستاد تا آچار بیاورم. آچار را گرفت و افتاد به جان رادیات . صدای جیک جیک پرنده قطع نمی شد. چند دقیقه بعد دیدیم یک گنجشک کوچولو توی دست دکتر است. حیوان بیچاره، توی آن گرما تشنه اش شده بود، رفته بود از رادیات ماشین آب بخورد که بالش گیر کرده بود به پره های رادیات و و اسیر شده بود. زبان بسته حسابی ترسیده بود و خیس شده بود. دکتر، گنجشک را به طرف آسمان گرفت و با حالت غصه داری گفت: من تو رو آزاد می کنم، برو. خدایا به آزادی این مرغ قسمت می دم، جون من رو هم آزاد کن. دیگه خسته شدم. کد خبر 668380 ...
چرا دیگران را حیوان خطاب می کنید؟
. سر کلاس های مدرسه و دانشگاه و سر کار و همه جا، سر این فتحه لعنتی، بسیار عذاب کشیدم. مدام باید انرژی می گذاشتم و حواسم بود که به طرف مقابل فوری بگویم: فامیلم را با فتحه بخوان. خیلی دوست داشتم می توانستم حداقل یک چیزی در زندگی فتح می کردم و پرچمم را رویش می زدم و می گفتم: این منم. بهزاد حَ کَ می. اسمم را به خاطر بسپارید و درست تلفظ کنید. ولی نشد ... من حتی از تلفظ اسمم عذاب کشیدم. ...
هادی حجازی فر: خشم جامعه را به رسمیت بشناسید/ سال88 یک باوری داشتم و الان به خاطر سن یا هر چیز دیگر به ...
بروز اتفاقات ندهم و همه نکات را بررسی می کنم. چند وقت پیش در خانه صحبت از موضوعات روز بود، من عصبانی شدم و گفتم حواس تان به بچه ها باشد، تلخی ها و مشکلات را مدام مثل آینه بازتاب می دهیم و آن چیزی که منعکس می شود قدرتش بسیار فراتر از آن چیزی است که هست چون مدام تکرار می کنیم و این بر روحیه همه تاثیر می گذارد. نظیر اتفاقی که برای پوراحمد افتاد که همه شوکه شده بودیم. به نظرم ما باید یک مقدار بترسیم. با ...
ماجرای مرگ اگاهی شهید چمران
به مصطفی می گفت: شما چه کار کرده اید که شمارا ندید؟ ممکن است این جریان خنده دار باشد، ولی واقعاً اتفاق افتاد. آن لحظاتی که با مصطفی بودم و حتی بعد که ازدواج کردیم چیزی از عوالم ظاهری نمی دیدم، نمی فهمیدم. به پدرم گفتم: جشن نمی خواهم فقط فامیل نزدیک، عمو، دایی و... پدرم گفت: به من ربطی ندارد؛ هر کار که خودتان می خواهید بکنید. صبح روزی که بعد از ظهرش عقد بود، آماده شدم که بروم دبیرستان ...
مدیر پیشین نشر جام جم: غلط فکر کرده اند که می گویند رفیق بازی و پول پاشی کردم
حمیدرضا جوانبخت، محسن روحانی، حسین شرفخانلو، علیرضا رافتی، فردین آریش، رضا پورحسین، زهرا کاردانی، مرضیه اعتمادی، گیتی باقری، سیدزهیر مجاهد، سیدمیثم میرهادی، زهرا قدیانی و ... اینها در دوره بنیاد شعر و ادبیات داستانی کجا بودند؟ البته من الان به این نویسنده ها و آشنایی امروز با آنها افتخار می کنم. به این اسامی محمدکاظم کاظمی به عنوان ویراستار و محمد یاقوتی گرافیست مان را اضافه کنید. آنها ...
برای تغییر شرایط به نفع مردم وارد انتخابات شدم| دولت سیزدهم خزانه بدهکار تحویل گرفت| تورم مهار شده و ان ...
قبل گرفتم پشیمان نیستم. رئیس جمهور تاکید کرد: اگر چه در مواجهه با سختی ها و مشکلات، اقتضای عافیت طلبی این است که از زیربار مسئولیت شانه خالی کرد، اما بنده در طول دوره فعالیت ها و مسئولیت هایم در همه سال های انقلاب و پس از انقلاب نشان داده ام که اهل عافیت طلبی نیستم و همواره برای گشودن گره از زندگی مردم اهل سختی کشیدن و قرار دادن خودم در معرض ابتلا و امتحان هستم. دکتر رئیسی در ...
دولت سیزدهم نه خزانه خالی که خزانه بدهکار تحویل گرفت
...> رئیس جمهور تاکید کرد: اگر چه در مواجهه با سختی ها و مشکلات، اقتضای عافیت طلبی این است که از زیربار مسئولیت شانه خالی کرد، اما بنده در طول دوره فعالیت ها و مسئولیت هایم در همه سال های انقلاب و پس از انقلاب نشان داده ام که اهل عافیت طلبی نیستم و همواره برای گشودن گره از زندگی مردم اهل سختی کشیدن و قرار دادن خودم در معرض ابتلا و امتحان هستم. رئیسی در پاسخ به این سوال که چرا برخلاف روال ...
آقای مهندس، شما باید سرو سامان بگیرید!
یک بار رفتم، گفتم: آقای مهندس شما دیگه باید سرو سامون بگیرید و فلان و بهمان. خوب من دوست های زیادی داشتم. روحیه مذهبی شدید ایشان و نجابتش را هم دیده بودم. دکتر در جوابم گفت: من فعلاً کار دارم و الان گرفتارم. حتی یادم هست با این لحن، گفتم: ببینید! شما جوونید ، بهتره توی جوونی زودتر ازدواج کنید. حالا خودم هم آن موقع مجرد بودم! یک دفعه برگشت، گفت: مگه شما چند سال تونه خانم حسینی؟ گفتم: از شما خیلی ب ...
این قهوه تولید شده از فضله پرندگان، قیمت طلا دارد
فرارو- قهوه ای ساخته شده از فضله پرندگان که در اروپا به قیمت طلا به فروش می رسد: این گنج حاصل کنجکاوی ای می باشد که یک مزرعه برزیلی سال ها از آن محافظت می کند و به لطف ظاهر شدن شگفت انگیز پرنده ای شبیه به قرقاول امکان پذیر است. هیچ کس نمی تونست آن را پیش بینی کند، اما جاکو یا "گوان تاریک پا" با پر های سیاه و فریاد های قدرتمندش دارای یک سیستم گوارشی شگفت انگیز است. دانه های قهوه ای که آن پرنده در ...
رئیسی: گرانی ها در نتیجه بحران اوکراین اتفاق افتاد / اغتشاشات نرخ دلار را تغییر داد / تورم سیر نزولی ...
سوآپ گازی امضا شد. وی اضافه کرد: در سفری که به شهر دوشنبه، پایتخت تاجیکستان داشتم،بعد از یک سال ارتباط تجاری ما چهار برابر شد. ارتباط با همسایگان زمینه کاری ما است، چرا از 15 کشور همسایه خود غفلت کنیم؟! رئیس جمهور اظهار کرد: مقامات ازبکستان که چند روز پیش به ایران آمده بودند، می گفتند که میزان ارتباط تجاری ما متفاوت شد. با روسیه، چین، هند، اندونزی، غرب و شرق ارتباط برقرار ...
افتخار می کنم که پسرم در راه اسلام شهید شد
سال کمتری دارد با عصبانیت می گوید: تقصیر مادر کیان پیرفلک است که این اتفاق افتاده است. مگر ما جوانانمان را از سر راه آورده ایم که مدام آنها را تحریک می کند. کمی جلوتر می روم و خودم را به جمع شان نزدیک می کنم. دهه هشتادی هستند.از حال و هوای مردم شهر بعد از این اتفاق می پرسم؛ می گویند: مردم ایذه از شنیدن این خبر خیلی ناراحت و متأثر شدند. بعد از آن ناآرامی ها،حالا به برکت خونِ این شهید دیدگاه بسیاری ...
3 شبانه روز زندگی خواهر و برادر معلول با جسد برادر فوت شده شان/ آنها به جنازه غذا می دادند
رویا بابائی: یک خواهر و برادر کم توان ذهنی که ساکن قزوین و تنها بازماندگان خانواده ای هستند که همه اعضای آن دارای معلولیت بودند، از سوی نهادهای دولتی و حمایت گر مانند بهزیستی شناسایی نشده و با داشتن به ترتیب بیش از 40 و 60 سال سن هیچ حمایتی دریافت نکرده اند. آنها وقتی با جنازه برادر بزرگترشان که در خانه مرده بود مواجه می شوند مرگ او را تشخیص نمی دهند و تا چند روز با این تصور که او قهر ...
غواصی که در قبر خندید!
داد گوش بگیریم. دل توی دل مان نبود، هرچند بعضی از دخترها این پا و آن پا می کردند که بروند بیرون و حوصله شان سر رفته بود اما وقتی حرف ها به ماجرای قبر رسید همه مان یکهو ساکت شدیم و لپ های زن گر گرفت: چند روز بعد پیکر محمدرضایم را آوردند. لحظه ای که تابوت محمدرضا را کنار قبر گذاشتند و درش را باز کردند همه جلو آمدند تا خداحافظی کنند اما دل من یکهو هوای زیارت عاشورا کرد. یک مفاتیح الجنان گرفتم و گوشه ...
زوج های شاعر خاطرات عاشقانه شان را روایت کردند
با حضور اساتیدی چون استاد اوستا، معلم و کاشانی تشکیل می شد. وی اضافه کرد: ما نیز در آن جلسات شرکت می کردیم و از قضا همسرم را در همین جلسات دیدم و یک دل نه صد دل عاشق شدم، اما مسئله این بود که جرئت ابراز نداشتم. قزلباش ادامه داد: مدتی بعد با اساتید ازجمله معلم و ناصر هاشم زاده به اندیمشک سفر کردیم و هاشم زاده در مسیر برگشت به من گفت چرا ازدواج نمی کنی؟ گفتم اگر شما را به ...
ازدواجی بی همتا در تاریخ؛ مهریه حضرت زهرا(س) چقدر بود؟
فرموده اند: حضرت علی (ع) فرمود: تصمیم به ازدواج گرفتم، ولی جرأت نمی کردم، این مطلب را به حضرت رسول (ص) عرض کنم و مدتی این موضوع شب و روز در فکرم بود تا اینکه روزی بر حضرت رسول (ص) وارد شدم و آن حضرت فرمودند: ای علی! عرض کردم: بفرمایید ای رسول خدا! فرمود: آیا میل و رغبتی به ازدواج داری؟ عرض کردم: رسول خدا خود داناتر است و گمان بردم حضرت یکی از زنان قریش را به عقد من درآورند و ...
حضرت فاطمه(س) و حضرت علی (ع) چگونه ازدواج کردند؟
بزرگوار خویش(ع) نقل فرمود که:حضرت علی(ع) فرمود: تصمیم به ازدواج گرفتم، ولی جرئت نمی کردم، این مطلب را به حضرت رسول(ص) عرض کنم و مدتی این موضوع شب و روز در فکرم بود تا اینکه روزی بر حضرت رسول(ص) وارد شدم و آن حضرت فرمودند: ای علی! عرض کردم: بفرمایید ای رسول خدا! فرمود: آیا میل و رغبتی به ازدواج داری؟ عرض کردم: رسول خدا خود داناتر است و گمان بردم حضرت یکی از زنان قریش را به عقد من ...