سایر خبرها
معرفی چند کتاب از شهدای مشهدی دفاع مقدس
به گزارش خبرگزاری فارس از مشهد ، رهبر انقلاب، صبح امروز با خانواده های شهدا دیدار داشتند و در این جلسه به ذکر نکاتی در مورد جایگاه شهید، نقش او در سرنوشت ایران اسلامی و جایگاه جهادگونه پدر، مادر و همسر شهدا پرداختند. ایشان همچنین در قسمتی دیگر اهالی هنر و رسانه را به تلاش هرچه بیشتر در زنده نگه داشتن هنرمندانه و جذاب یاد و خاطرات شهیدان و الگوسازی برای نسل جوان فراخواندند. یکی از ...
فرار سیاه یک زن از خانه شوهر به کلانتری ! / سرنوشت وحشتناکی دارم !
خریدند و مرا به خانه بخت فرستادند. من و شوهرم زندگی مشترک خود را در زیرزمین کوچک خانه پدر شوهرم آغاز کردیم. خانه ای که رفت و آمد وقت و بی وقت دو جاری و خواهر شوهرم و بچه های آنها در آن آرامشم را بر هم می زد. سر همین مسائل و با توجه به دخالت های دیگران در زندگی ام، با شوهرم اختلاف پیدا کردم.بگو و مگوهای ما به گوش اطرافیان هم رسید. مادرم می خواست از من حمایت کند و از طرفی خانواده شوهرم ...
فرازهایی از وصیت نامه شهید غلامحسین دهقان طرزجانی
نژاد اشعار روح بزرگ مؤمن را بخواند. پدرم در مدح حضرت مهدی (عج) اشعار بخواند و پدر مسعود آخوندی برای حاضران سخنرانی نماید و در آن دعا به جان ام عزیز نماید. در طول این مدت هیچ کس از فامیل ها لباس سیاه نپوشند چون مطمئنم که در پیش خدای خود رو سفیدم. پدرم از همه بخواهد که به او تسلیت نگویند؛ بلکه تبریک بگویند. مادرم نیز به خواهران و مادران دیگر خوش آمد گوید. شب ...
روایتی از سبک زندگی شهید کاوه/ توصیه شهید به مادر برای شهادتش
شهید کاوه در قبال نیرو های رزمنده با توجه به اینکه نقش و حضور پدر در منطقه جنگی خیلی مؤثر بود، واقعاً خیلی کم پیش ما حضور داشت؛ طوری که مادرم می گوید: سه ماه بعد از تولد من، تازه به خانه برگشته بود تا برای اولین بار من را ببیند؛ حتی مادرم چند روز قبل از آمدن پدر گله کرده بود که: محمود! بچه سه ماهه شد. قرار بود روز اول بیایی و ببینی اش. پدر هم گفته بود که اینجا بچه های مردم ...
آتش خشم / روایتی از خودسوزی زنان در دالاهوی کرمانشاه
عجله خودم را به بیمارستان رساندم. دخترم پشیمان بود ولی دیگر از کسی کاری برنمی آمد. برایم توضیح داد که در مدرسه از بچه ها گوشی گرفته بودند و گفته بودند فردا با پدر و مادرتان بیایید که دخترم ترسیده بوده، از ترس اینکه آبرویش رفته به خانه می آید و خودش را آتش می زند. وقتی به بیمارستان رسیدم، بالای سرش رفتم، گفتم مادر چرا این کار را با خودت کردی؟ من فکر کرده بودم کسی بلایی به سرش آورده، اما گفت نه کسی ...
به همه می گویم من مادر دو تا شهیدم حاج قاسم و حاج علی!
. کنار دریا یک خانه کوچک و نمور گرفتیم. روزی نبود که زیر رختخواب هایمان مار پیدا نکنیم. هر روز با ترس و لرز سراغ بچه ها می رفتم ببینم اتفاقی برایشان افتاده یا نه. آرامش از زندگی ام رفته بود ولی چاره ای نبود؛ با همان وضع زندگی مان را ادامه دادیم. من یتیم بودم و پدر نداشتم. فقط شش تا برادر داشتم. پنج تا ناتنی و یکی تنی که هر کدام شان قد ده تا برادر، خوبی و غیرت داشتند. یک بار یکی از برادرهایم که آن ...
اصرار به ازدواج دختر 17 ساله با پسر 15 ساله ! / مادر عروس با شکایت خواستار شد
او در جمع بچه های فامیل به خود می بالیدم. کلاس اول دبیرستان بودم که می دیدم برخی از دوستانم گوشی های لمسی دارند و به طور پنهانی از بازی های رایانه ای آن استفاده می کنند این گونه بود که با تقاضای من، پدرم گوشی لمسی گران قیمتی برایم خرید. از آن روز به بعد دوستانم خیلی از فیلم ها و بازی های رایانه ای مستهجن را برایم بلوتوث می کردند. دیگر به درس هایم توجهی نداشتم و مدام در یک اتاق خلوت ...
پسر قاتل پدر به قصاص محکوم شد
دو سال قبل دختری به مأموران پلیس تهران خبر داد که پدرش گم شده است. او گفت: پدرم برای انجام کاری از خانه بیرون رفت و دیگر برنگشت. گوشی تلفن همراهش خاموش است و کسی هم از او خبر ندارد و احتمال دارد اتفاق بدی برایش رقم خورده باشد. بعد از مطرح شدن این شکایت، بررسی های پلیس برای پیدا کردن مرد 57 ساله که مهدی نام داشت به جریان افتاد. در حالی که بررسی ها جریان داشت به پلیس خبر رسید جسدی سوخته در ...
امید، بال پرواز دختر روشندل رفسنجانی
او صبوری یاد داده و می گوید ناامید نیستم . در رفسنجان، از کلاس ششم به بعد مدرسه برای افراد نابینا نداریم دختر روشندل ما تا کلاش ششم در مدرسه مشکلی نداشت چراکه مانند دیگر بچه ها توانایی دیدن داشت، اما از ششم تا نهم برایش سخت می گذشت. او می گوید در شهر رفسنجان برای افراد نابینا تا ششم دبستان مدرسه داریم. نابینایان دوران راهنمایی و دبیرستان را باید با دانش آموزان در مدارس عادی ...
خاطرات کمتر شنیده شده چراغ دار آستان حضرت عبدالعظیم | از چراغ های روغنی حرم تا ساخت نخستین مدرسه در شهر ...
همچنان مسئولیت روشن نگه داشت حرم را به عهده داشتند. آقای امینی تا همین چند ماه قبل هر روز به حرم می رفت. رؤیا امینی دختر آقای امینی می گوید: هرازگاهی از حرم حضرت عبدالعظیم(ع) برای ملاقات پدر می آیند اما چند روزی است که پدرم دلتنگ دوستان قدیمی اش است. آقای امینی نوه ملاعلی چراغچی از پهلوانان بنام شهرری است. او می گوید: پدربزرگ پدری من در احیای کشتی و ورزش های زورخانه ای حرف اول را می زد ...
درس هایی از سبک تربیت در سیره پیشوای پنجم شیعیان
خبرگزاری حوزه | امام محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب(ع) امام پنجم شیعیان جهان است. نامش محمد لقبش باقر و کنیه اش ابوجعفر است، نوه دختری امام حسن مجتبی(ع) و نوه پسری امام حسین(ع). پدرش امام سجاد و مادرش فاطمه (ام عبدالله) دختر امام مجتبی(ع) است و نخستین کسی است که هم از نظر پدر و هم از نظر مادر علوی و فاطمی است. امام محمد باقر(ع) در سال 57 هجری قمری در شهر مدینه به دنیا آمد، در ...
آب اولویت شورای اسلامی شهر از گذشته تا امروز
...> و جمله پایانی این خدمات و پیشرفتی را که در طول این سال ها داشتم مرهون لطف خدا، دعای پدر و مادر به ویژه مادرم، دعای مردم و همراهی و همگامی همسرم بوده که حق و انصاف از وقت و زندگی خود و حق و حقوق آنها وقف خدمت به مردم نموده و می نمایم که به حتم ایشان هم در ثواب این خدمات شریک هستند و ثواب آن هم نصیب روح مرحوم پدرم که از جانبازان شیمیایی بودن و همینطور سلامتی مادرم و فرزندانم می شود. هاجر مقضی خبرنگار جام جم آنلاین ...
فرمانده جوانی که پای درس رهبر انقلاب بزرگ شد
شهدای ایران : شهید محمود کاوه در نخستین روز از خردادماه سال 1340 کودکی در مشهد و در خانواده ای مذهبی متولد شد، که پدرش نام محمود را برای او انتخاب کرد.وی که برای تربیت فرزندش اهمیت زیادی قائل بود، محمود را همراه خود به مجالس و محافل مذهبی می برد و از این راه، او را با مکتب اهل بیت عصمت و طهارت(ع) و تعالیم انسان ساز اسلام ناب محمدی(ص) آشنا کرد. با اوج گیری انقلاب او که جوانی بانشاط ...
هادی شکوری: داشتم از استرس می مردم! / می دانستم پسرم پنالتی ها را می گیرد
قبل از بازی با او حرف زدم و گفتم فقط تمرکزت روی بازی باشد و پسرم به من اطمینان داد بهترین نمایش خودش را ارائه می کند. از همان شب وقتی صدایش را شنیدم از لحن حرف هایش دلم محکم شد که این بچه روسفیدم می کند و خوشحالم که پرچم ایران را بالا برد. نمی توانم حسم را به زبان بیاورم. در دوران بازیگری خودم هم حتی یک روز نبوده که به اندازه امروز خوشحال باشم. وقتی کار به پنالتی کشد یاد آخرین حرف های پشت تلفن ...
رونمایی نیوشا ضیغمی از خواهرش همه رو مات کرد | چهره خواهر نیوشا ضیغمی عقل از سر همه پروند
این موضوع را به زمان دیگری موکول کردیم هرچند که مدتی قبل شایعه شده بود که من در انتظار بچه دار شدن هستم و به زودی صاحب فرزند دختری می شوم. شنیدن این شایعات بی اساس در نوع خودش واقعاً ناراحت کننده است. شروع کارهای تجاری نیوشا ضیغمی وقتی 17 ساله بود با فروش پرایدی که پدر برایش خریده بود و گرفتن وام برای خود خانه خرید و در دوران دانشجویی آشنایی اش با خانوم دکتری باعث مشارکت آن ...
شناسایی پیکر شهید از روی جوراب های برادر
شهادت را داشتم؛ اما چند بار شیمیایی شدم و ترکش به صورتم برخورد کرد؛ خدا خواست زنده بمانم. جزو بسیج پیشکسوتان استان همدان هستم و در راستای مطالبات مقام معظم رهبری در حد توان ادای تکلیف می کنیم. علی اصغر با بیان اینکه پدرم قبل از بازگشت پیکر حمیدرضا در سال 1373 فوت کرد و چشم انتظار از دنیا رفت، افزود: مادرم از اینکه حمید به شهادت رسیده، عاقبت به خیر و پیکر او پیدا شده و از چشم به راهی ...
ادامه ایثارگری جانباز زنجانی
به گزارش ایثار زنجان ، اواسط اردیبهشت ماه امسال بود که یک پسر جوان تصادف کرده و به کما رفت، پسر جوانی که در دوران زندگی اش همواره در خدمت پدر و مادر بود، گویی ایثار در این خانواده ارثی است. مهدی یادگاری فرزند جانباز سرافراز جعفر یادگاری که به خاطر شیمی درمانی مادرش دو سال ترک تحصیل کرده و امورات مربوط به درمان وی را انجام می داد، در اثر یک حادثه تصادف به کما رفته و سپس با اهدای اعضای بدنش ...
پای صحبت های بانویی که همه مردان خانواده اش در جبهه بودند
خانواده مان ، برادر شوهرم، همه اینها در جبهه حضور داشتند و به نوعی همه مردهای خانه ما در جبهه بودند. زمستان ها خیلی سخت بود و در منزل حمام نداشتیم و مجبور بودم، همراه بچه ها از حمام بیرون استفاده کنم. من به عنوان زن خانواده مجبور بودم هم به کارهای منزل رسیدگی کنم، من یا بچه شیر می دادم و یا باردار بودم... مادرم در بنیاد شهید خیلی فعالیت می کرد بدون اینکه حق الزحمه ای بگیرد، به خانواده شهدا سرکشی و از آن ...
قتل هولناک پدر توسط مادر و پسر در جاده چالوس
به گزارش گروه اجتماعی ایسکانیوز ، رسیدگی به این پرونده از تابستان سال 1400 به دنبال ناپدید شدن مرد 57 ساله ای به نام ابراهیم آغاز شد. دختر وی که به پلیس آگاهی رفته بود، گفت: پدرم چند روز پیش برای کاری از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت. گوشی موبایل پدرم خاموش است و ما می ترسیم بلایی سرش آمده باشد. بدین ترتیب تلاش برای افشای راز ناپدید شدن پدر گمشده آغاز شد. در این میان مأموران پلیس جسد ...
قتل و آتش زدن پدر توسط پسر جوانش!
اعتماد آنلاین: پسر جوان که برای نجات مادر از دست کتک های پدرش او را کشته و جسدش را آتش زده است به همراه مادر در دادگاه محاکمه شد. این پدرکشی هولناک دو سال قبل اتفاق افتاد و دختری با پلیس تماس گرفت و مدعی شد پدرش گم شده است. دختر مرد گمشده وقتی به پلیس آگاهی رفت، گفت: پدرم چند روز پیش برای کاری از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت. گوشی موبایل پدرم خاموش است و ما می ترسیم بلایی ...
قتل و آتش زدن پدر؛ انگیزه پسر جوان چه بود؟
پسری که پدرش را در حمایت از مادرش به قتل رسانده به قصاص محکوم شد. به گزارش عرشه آنلاین، پسر جوان که برای نجات مادر از دست کتک های پدرش او را کشته و جسدش را آتش زده است به همراه مادر در دادگاه محاکمه شد. این پدرکشی هولناک دو سال قبل اتفاق افتاد و دختری با پلیس تماس گرفت و مدعی شد پدرش گم شده است. دختر مرد گمشده وقتی به پلیس آگاهی رفت، گفت: پدرم چند روز پیش برای ...
رژیم و لاغری عامل اختلاف و جدایی زن و شوهر | آقاشون چاق دوست داره!
از قبل باز شد؛ اولین گزینه ای که برای شام عروسی به ذهن پدر و مادرم رسید این بود که شام را به رستوران پدر دانیال سفارش بدهند. این پیشنهاد مورد موافقت بقیه اعضای خانواده هم که غذای آنجا را دوست داشتند قرار گرفت و به خاطر همین قرار شد که آنها میز شام عروسی را بچینند .بعد هم مادر مرجان تصمیم گرفت برای تشکر از زحمت پدر دانیال، خانواده آنها را هم برای عروسی خواهر مرجان دعوت کند؛ پدر دانیال ...
روایت زن آقا از مشهورترین ایستگاه اتوبوس تهران | نام سید را مردم روی ایستگاه گذاشتند
خودشان کار راه می افتاد ولی کم کم که ساخت وساز زیاد شد کار آنها هم رونق می گیرد، طوری که روزی 100 150 تا دیزی بار می گذارند. بعد هم می روند ایستگاه 30 متری به یک بنده خدایی سفارش می دهند تا برایشان وسایل قهوه خانه بیاورد و دیزی پز هم می خرند. گوشت را هم از محله کالاد از مرتضی قصاب و نان سنگک را دانه ای 5 ریال می خریدند و بقیه وسایل آبگوشت را از خیابان شهرستانی میدان امام حسین(ع) تهیه می کردند. شیر ...
رازگشایی از جسد سوخته در جاده چالوس
...: بدرفتاری های پدرم از من یک قاتل ساخت. ناپدید شدن پدر یک خانواده رسیدگی به این پرونده از تابستان سال 1400 به دنبال ناپدید شدن مرد 57 ساله ای به نام ابراهیم آغاز شد. دختر وی که به پلیس آگاهی رفته بود، گفت: پدرم چند روز پیش برای کاری از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت. گوشی موبایل پدرم خاموش است و ما می ترسیم بلایی سرش آمده باشد. کشف جسد سوخته بدین ترتیب ...
این مرد هر روز با یک زن رابطه دارد! / استخدام 100 زن شد + عکس
زندگیشان کنارشان باشد و به همین دلیل ایده ی کرایه کردن پدر و مادر برای حضور در مراسم های مهم در کنار چنین کسانی به ذهن او خطور کرد و این ایده برای بسیاری از افراد یک راه حل مناسب بود. همه چیز از دوست یوویچی شروع شد و او گفت:من 12 سال است که نقش همسر یک مادر مجرد و پدرِ دختر او را بازی می کنم . این دختر بچه بخاطر نداشتن پدر سختی های زیادی کشیده بود و به همین خاطر مادر او مرا کرایه کرد تا ...
فرازهایی از وصیت نامه شهید سعدی سامانی پور
متوسطه درس خواند. لوله کش آب بود. به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت. دهم اردیبهشت 1361، در خرمشهر با اصابت ترکش به سر، شهید شد. پیکر وی را در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپردند. آنچه در ادامه می خوانید متن وصیت نامه شهید سامانی پور است. حضور محترم پدر و مادر عزیز و مادر مهربانم سلام عرض می کنم و امیدوارم که این سلام گرم فرزند کوچک خود را از سرزمین قهرمان پرور و شهیدپرور ...
روایت تلخ بازیگر انگلیسی از آزار و اذیت پدرش!
خانه یکی از دوستان شان رفتند. روز بعد آنان روند طولانی جدایی زندگی خود را از پدر خانواده آغاز کردند. با این وجود، درست زمانی که از یک تهدید فرار می کردند، با تهدید دیگری روبرو شدند. اندکی پیش از آن روز سرنوشت ساز مادر برناث متوجه شده بود که توده ای سرطانی در سینه اش وجود دارد و بدون درمان پزشکی تنها چند ماه زنده خواهد ماند. او موضوع را از شوهرش مخفی نگه داشته بود، اما موفق شد به درمان ...
پولدار هستیم اما خوشبخت، نه!
... *اختلاف پدر و مادرت به خاطر چیست؟ چرا از هم جدا نشدند؟ آنها با هم اختلاف داشتند و من هم قبول کرده بودم که با هم خوب نیستند. هر دو را دوست داشتم. یک روز که دعوا کردند مادرم به پدرم گفت من این بچه را نمی خواستم، همان موقع می خواستم از تو جدا شوم تو نگذاشتی سقط کنم. من بعد از آن دیگر هیچ کدام را دوست ندارم. *یعنی به خاطر تو طلاق نگرفتند؟ دروغ می گویند خودشان ...
بسیاری از اساتید ادبیات پایداری گفتند این کتاب را ننویس!
رفتن فرزندانش هم موافق نبوده است. از جلسه که آمدم بیرون گفتم دیگر نمی روم و ادامه نمی دهم. با نوشتن کتاب بروم در جامعه بگویم پدر شهیدی داشتیم که صبح تا شب زنش را کتک می زده؟ از خانه بیرونش می کرده؟ با جبهه رفتن فرزندانش مخالف بوده و بعد از شهادت فرزندانش به همسرش گفته از لج با تو و آخوندهایی که بچه هایم را کشتند می روم و سرت هوو می آورم؟ به زنش خرجی نمی داده و زن مجبور می شده برای پول درآوردن برود ...
همه مفقودشدگان یک دهه اخیر
؛ دختر 22 ساله ای که تیر ماه 1401 در شیراز گم شد. سما تیرماه همراه با مادر و برادرش برای دیدن عمه اش به شیراز سفر کرد. روز حادثه سما برای فروش یک قطعه طلا به تنهایی به یک طلافروشی در معالی آباد رفت و تلفنی به مادرش خبر داد که 15 تا 20دقیقه دیگر به خانه برمی گردد، اما بعد از این تماس تلفنی گوشی اش خاموش شد و اعضای خانواده اش هرچه تلاش کردند نتوانستند او را پیدا کنند. در مورد پرونده این دختر یازده نفر ...