خانهسایر منابع:
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0
سایر خبرها
کلاهبرداری میلیاردی زندانیان مخوف
. هربار هم سهمم از کاری که انجام می دادم را می گرفتم. چقدر دستمزد می گرفتی؟ بستگی به کارم داشت اما معمولا 500هزارتومان برای هرکار می گرفتم. پرونده ات نشان می دهد که فقط تو در میان متهمان این باند، سوابق کیفری نداری؟ درست است. این نخستین بار است که دست به خلاف می زنم. من یک زمانی برای خودم کسی بودم و برو و بیایی داشتم. در یک کافه معروف باریستا بودم. یعنی همان قهوه چی خودمان ...
حکومت یزید و معاویه به روایت آیت الله العظمی محفوظی
مکه فرستاد و برای او این بیت را نوشت که ادع الهک فی السماء فاننی ادعوا علیک رجال عک و اشعر . تو خدای خودت را در آسمان بخوان و من مردان قبیله عک و اشعر را برای جنگ با تو می خوانم. نکته دیگری که حائز اهمیت است و باید به آن توجه شود جنایت های دوران خلافت یزید است. یزید سه سال و شش ماه بیشتر حکومت نکرد ولی در این مدت کوتاه، در اثر بی سیاستی و پایبند نبودن به مقدسات اسلام و پرده دری، سه ...
نویسنده ای که از کربلا زیاد نوشته است
سیدمهدی شجاعی و معرفی آن ها که همگی در انتشارات کتاب نیستان منتشر شده اند: تویی به جای همه: حماسه سجادیه ، در رثای امام سجاد (ع) و رسالت او، بنا بر اعلام ناشر، در مدت کمتر از یک سال به چاپ سوم رسیده است. مولف کتاب می گوید: ما به امام سجاد (ع) ظلم کردیم! او را بیمار و نحیف و رنجور شناساندیم و بعد در میان سطور تاریخ، گمش کردیم. تنها مرد یک قبیله را، که یک تنه و دست تنها اما ...
روز پنجم محرم| روضه جانسوز محمود کریمی برای حضرت عبدالله بن حسن
به شهادت برسانی؟ آن عنصر پلید نیز شمشیری بر آن کودک فرود آورد و عبداللَّه دست خود را سپر ساخت که دستش از بدن جدا شد! او در حالی که دستش تنها به پوست آویزان بود، فریاد بر آورد که: عمو جان مرا دریاب! امام حسین علیه السّلام او را در آغوش کشید و بر سینه چسباند و فرمود: یادگار برادرم! بر آنچه در راه خدا بر تو فرود آمده است شکیبایی پیشه ساز و آن را به فال نیک بگیر و خیر بدان که خدای پر مهر ...
بسته محتوایی روز پنجم محرم| نشسته شمر روی سینه عمو جانم
از دست عمّه کشید و دوان دوان خود را به عمو رساند. وقتی رسید که دید ابجر بن کعب از بالای زین خم شده با شمشیر قصد قتل عمویش را دارد. فریاد زد و فرمود: وَیْلَکْ یَابْنَ الْخَبیثَهُ، أتَقْتُلُ عَمِّی؟ وای بر تو ای حرامزاده! آیا می خواهی عموی مرا بکشی؟ آن نانجیب شمشیر را فرود آورد و به دست عبدالله رسید و دستش قطع شد و به پوست آویخت. عبدالله فریاد کشید: یااُمَّاه ای مادرم و بعد گفت: عموجان ...
جواد عقیلی: نقاشی قهوه خانه ای رفته رفته رنگ می بازد
تدریس می شود و نه آموزشگاه های هنری نسبت به آن اقبالی نشان می دهند. لازم است بار دیگر بر این نکته تأکید کنم که نقاشی قهوه خانه ای، هنری تماما ملی و ملهم از سنت، تاریخ و ادبیات ایرانی است و وجود آن برای فرهنگ و هنر ما غنیمتی ارزنده محسوب می شود. عقیلی در پاسخ به این پرسش که آیا همچنان در زمینه خلق نقاشی های قهوه خانه ای فعالیت می کند یا خیر، عنوان کرد: من 87 سال سن دارم و در اثر استفاده ...
دنیای ده!!!!(14)
...: "نسیمو" (قسمت سوم) شب گیسوانش را افشان کرده بود. ماهِ نو گوشه یِ آسمان سوسو می زد. تُکِ گرما شکسته بود. مردم از مسجد سرازیر می شدند سمت خانه ها. "لطفو" چشمانِ چپِ خود را چرخی داد. خانه یِ نقلیِ مش کریم مثل آهویِ در دام افتاده، اسیرِ نگاهش شد. خانه آن طرفِ تپه قرار داشت. دو برادر به سانِ دو طاووسِ مست ا ...
تلخ ترین خبر زندگی ام را در جستجوی گوگل متوجه شدم
به سوریه از همسرش پرسید. وقتی او به خاطر عشق به شوهرش توجیه می آورد تا او را از رفتن منصرف کند: اول گفت می خواهم به مأموریت اصفهان بروم. مأموریتی که 10 روز و شاید هم 15 روز طول می کشد. غصه ام شد. گفتم تو هیچ وقت 10 روز مرا تنها نگذاشته ای. خودت هم می دانی حتی در سفرهای استانی 4-3 روزه ات من چه حالی پیدا می کنم. شب ها خواب ندارم و دائماً با تو تماس می گیرم... گفت ببین بقیه خانم ها چقدر راحت همسرشان ...
داستان ادامه دار گرانی و کمبود دارو
و نوشته است که، چون این دارو از طرف هلال احمر اصلا وارد نشده، داخل ایران موجود نیست. او از کاربرانی که خارج از کشور هستند، خواسته تا این دارو را برای او بیاورند و هزینه اش را با هم حساب کنند. کاربر دیگری عکسی از دارویی به نام LYNPARZA را منتشر کرده و گفته است که این دارو را برای مادر دوستش که سرطان دارد، می خواهد و از بقیه کاربران خواسته تا او را ریتوییت کنند تا اگر کسی می داند از کجا ...
رمزگشایی از تاریخ خراسان شمالی بعد از سال ها بلاتکلیفی
شناسان کشانده است. تپه دوین شیروان تپه تاریخی دوین در فاصله 15 کیلومتری شرق شیروان در داخل روستایی به همین نام واقع است که در سال 1346 با شماره 697 در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است. ثبت این تپه باستانی و رهایی آن موجب شده است تا در طول سالیان شماری از اهالی روستا، بدون توجه به ارزش تاریخی اثر، اطراف و بخشی از آن را ویران کرده و یا به ساخت و ساز خانه های خود بر روی آن ...
عمارت شاپوری شیراز، تلفیقی از هنر معماری اروپایی و ایرانی
...، ابوالقاسم مهندسی، ساخته شد و به عبدالصاحب شاپوری، یکی از بزرگ ترین تجار شیراز، تعلق داشت. تا اوایل دهه 70 هجری شمسی، خانواده شاپوری در این باغ عمارت سکونت داشت؛ اما چند سال پس از اوایل این دهه، خانه به صورت متروکه درآمد. در سال 1378 سازمان میراث فرهنگی استان فارس این عمارت مجلل را از خانواده شاپوری خریداری و در لیست میراث فرهنگی ایران ثبت کرد. معماری عمارت شاپوری ...
سرقت های زنجیره ای گوشی های همراه
سارقان با خودکار قرمز نوشته شده بود. بعد هم زیر آن مبلغ، نوع گوشی و اطلاعات دیگر را نوشته بودند، اما دفترچه حساب و کتاب شان هرگز کامل نشد و بازداشت شدند... صبح پنجشنبه 29 تیر ماه سارقان و مالباختگان در پایگاه سوم کلانتری 124 قلهک حضور پیدا کردند. مالباختگان با چهره هایی مضطرب گوشه کنار سالن ایستاده بودند، اما دختری جوان با چشم هایی که از اشک پر شده بود میان مالباختگان بیشتر جلب توجه می کرد ...
حضور دختران در یک کیلومتری جبهه
هایمان کبره بسته بود و با همان دستان کثیف بر روی یک در قابلمه از مسجد جامع برای ما غذا می آوردند و ما مجبور بودیم آن را با دست بخوریم. بااین وجود از زندگی و دیدن این صحنه کیف می کردیم و با صدای بلند می خندیدیم. تاول زدن دست دختران و زمین خوردن آنها بر اثر حمل جعبه مهمات جعبه مهمات بسیار سنگین بود و دسته های آنها از کنف و تیز بود، کف دستانمان تاول می زد فردا باوجوداینکه دستانمان ...
روایت ظهر عاشورا بر بوم نقاشان
چشم می آید و این پس زمینه درخشان، جلوه ای روحانی به فضا می دهد. اثری عاشورایی احمد خلیلی فرد در تابلوی احمد خلیلی فرد نمادهای عاشورا بیشتر به چشم می آید. در پس زمینه کار، یک تابلو حضور دارد که در آن اسب سفیدی با سری فروافتاده، در یک بیابان بیکران دیده می شود. این فضای خالی با خورشید فروزانی که در آن به چشم می آید، غم سنگین پس از واقعه عاشورا را بازنمایی می کند. اما در پلان اول تابلوی خلیلی فرد، مردی را می بینیم که با پوششی سبز و چهره ای اندوهگین در حال نواختن نی است. اندوه این شخص در امتداد همان غمی ست که در فضای تابلوی پشت سر او به چشم می آید و گذر زمان از بار آن نکاسته است. ...
رویای ناتمام ستاره شدن در مدارس فوتبال!
دخترها آرام در گوشه ای از کوچه می نشستند و عروسک بازی می کردند و پسرها هم به عشق ستاره های فوتبال آن زمان پا به توپ می شدند و تمام سعی شان را می کردند که هر طور شده حرکات آنها را تقلید کنند و برای لحظه ای هم که شده خودشان را جای آنها تصور کنند. دو خشت آجری، دروازه ای بود که درست کرده بودند و آنقدر دنبال توپ پلاستیکی سرخابی سفید راه راه روی آسفالت داغ کوچه می دویدند تا خسته می شدند و ...
اجاره های گران و مردمان دل نگران؛ وقتی زندگی زیر آوار کرایه جان می کند
دارم واقعا کوچک بود. بنگاه دار دوباره قول پیگیری می دهد. او در حال ثبت درخواست است که مجدد تلفن زنگ می زند. این بار مالک خانه است در خیابان رسالت برای خانه اش قیمت تعیین کرده 800 میلیون رهن با اجاره پنج میلیون تومان برای متراژ 120 متر. بنگاه دار می گوید بازار خراب است مومن مبلغ را پایین تر بگو و مالک منزل می گوید بازار برای همه خراب است، زنگ می زنم به بنگاه دیگری و تماس پایان می یابد ...
عقد آریایی چیست و چگونه برگزار می شود؟
زمستان سوگند یاد می کنی که همواره اجاق گرمی بخش، بختتان را روشن و پر فروغ نگه داری و برای او همسری وفادار و برای فرزندانت مادری دلسوز و مهربان باشی؟! به خانه ات شادی و گرمی بخشیده و هر آنچه در توان داری را در آذین بندی و پاکی آن به کار گیری ؟! عروس می گوید: سوگند یاد می کنم. سپس پیمان بان متن پیمان را که بخشی از شعری از فریدون مشیری است می خواند و داماد پس از او تکرار می کند ...
زنان ازتجربه کار در مترو می گویند
هستم که مردم بدون ترس مثل قبل ازم کالا و جنس بخرن. ذهن خلاقی دارم و اینکه چیز های تزئینی خودم درست می کنم. برنامه دارم که تو این زمینه کار کنم اول تو مترو و کمکم یه کارآفرین بشم البته راه درازی در پیش دارم . نتیجه گیری اکثر نمونه های شرکت کننده در تحقیق، مطلقه یا دارای همسر از کار افتاده یا معتاد بوده اند، اکثر آنان دارای فرزندانی هستند که اپیدمی کرونا افزایش هزینه های ابزار ...
شهیدان که اند این همه خونین کفنان
او برانگیخته شدند. یکی از آن پیامبران حضرت یحیی(ع) بود. پدر یحیی، زکریا بود و نام مادرش را ایشاع و الیصابات گفته اند که از نوادگان هارون بود. زکریا و همسرش که نازا بود به سن کهنسالی رسیده بودند اما صاحب فرزندی نمی شدند و لذا جناب زکریا چنان که قرآن کریم فرموده چنین دعایی می کند: رَبِّ لا تَذَرْنی فَرْداً وَ أَنْتَ خَیْرُ الْوارِثینَ (یعنی خداوندا مرا تنها و بی فرزند مگذار چرا که تو ...
شغلی عجیب با درآمدِ ساعتی یک میلیون تومان!
فضای مجازی برای خودش بازاری دست و پا کند و با ساختن یک صفحه پول دربیاورد و چه چیز بهتر از فال و فالگیری که هزینه زیادی هم برای تولید محتوا ندارد. کافی است هشتگ فال، فالگیری، طلسم و فال قهوه را در اینستاگرام دنبال کنید تا به کلی صفحه برسید که آنلاین و مجازی فالتان را می گیرند. مثلاً یکی از طرف شما قهوه می خورد و بعد فال قهوه تان را می خواند و بعد تلفنی نتیجه فالتان را اطلاع می دهد. شما هم پول را ...
محله جلفا اصفهان، یک پیاده روی به یادماندنی در محله ارمنی نشین
محله جلفای اصفهان با معماری و بافت بسیار قدیمی اما دست نخورده و زیبا به یکی از مشهورترین و مهم ترین محلات اصفهان تبدیل شده است.
بازار تعمیر وسایل برقی هم بی رونق شد/ ریزش 20 درصدی تعمیرکاران لوازم برقی
خرید این وسایل علاوه بر صرف وقت به دلیل تنوع در بازار، نیاز به جیب پُرپول هم دارد. جدای از گرانی وسایل برقی مورد استفاده در خانه، هزینه تعمیر این وسایل هم دست کمی از قیمت نو آن ندارد. به طور مثال در این فصل گرم سال خرابی دینام و موتور کولر های آبی نیز از دیگر هزینه های اضافی در سبد خانوار ها به شمار می رود که باید جهت تعمیر روی رقم حدود 3 میلیون و برای خرید آن بیش از 5 میلیون تومان حساب ...
بسته محتوایی روز چهارم محرم| تو آزادمردی همانگونه که مادرت تو را حر نامید+صوت و فیلم
فهل تری لی من توبة؟ حسین جان! فدایت شوم! من همان کسی هستم که شما را از بازگشت به سوی مکه و مدینه باز داشت. همان کسی هستم که راه را بر شما بستم؛ اما هرگز گمان نمی کردم که این ستمکاران با شما این گونه رفتار کنند و اینک پشیمانم. به بارگاه خدا توبه کرده ام. آیا توبه ام پذیرفته است؟ امام فرمود: آری، خدا توبه ات را می پذیرد و تو را مورد بخشایش قرار می دهد. پیاده شو که میهمانی و مورد احترام ...
روزی که اسماعیل من به دیدار یار رفت
کرد و دوباره از حال می رفت. فریده بغض کرده و گریان کنار تختش نشسته بود و پای بی حرکت او را نوازش کرد: داداشی بلند شو دیگر. مامان طاقت ندارد تو را با این حال ببیند. به او قول دادی که این طوری برگردی؟ همه مردم شیرینی آزادی خرمشهر را خوردند. نماز شکرانه اش را هم خواندند. حالا مردمش دارند برمی گردند سر خانه، زندگی شان. ولی تو هنوز اینجایی... هق هق بلند سکینه خانم اتاق را پر کرد: خدایا بچه ام را برایم ...
فال حافظ امروز : یک غزل ناب و یک تفسیر گویا (31 تیر)
زبان قرن هشتم هجری بوده که در سال 727 هجری قمری در شهر شیراز متولد شد. پدر او بهاءالدین محمد نام داشت که در دوران کودکی حافظ، از دنیا رفت. حافظ در دوران نوجوانی شاگرد نانوا بود و به همراه مادرش زندگی سختی را سپری می کرد. گفته می شود او در اوقات فراغت خود به مکتب خانه ای که نزدیک نانوایی بود می رفت و خواندن و نوشتن را از همان جا فراگرفته است. او در مجالس درس علما و بزرگان زمان خود شرکت می کرد و نیز ...
این زندگی بی روضه ها لطفی ندارد
میشه دردای بی دوا مو چیکار کنم من نماز شبامو چیکار کنم هی به من میگن بدو نمیتونم آبله های پامو چیکار کنم تو ندیدی آخه پژمردن مو سر به زیر بال و پر بردن مو وقتی از شتر می افتادم بابا عمه هم ندید زمین خوردن مو حامد خاکی امشب که با تو انس به ویران گرفته ام ویرانه را به جای گلستان ...
به مناسبت سالروز شهادت شیخ احمد کافی
قانون ها را هم می داند. گفت: چطور؟ گفتم: چند ساله که قانون تصویب شده که پیاله فروشی ممنوعه! یعنی بطری بطری بفروشی طوری نیست ولی اگر در پیاله بریزی و بفروشی ممنوعه و تو اینجا پیاله فروشی داری. این جریمه دارد. به یکی از این بچه های مذهبی یک ماه 2000 تومان حقوق می دهم، می گویم اینجا بایستد تا شراب ریختی توی پیاله، می گویم یک تلفن بکند کلانتری، بیایند جریمه ات کنند. اگر جریمه ات نکردند به مقام بالاترش ...
حسینیه زنانه 145 ساله در پامنار
پامنار به معرفی این اماکن مذهبی تاریخی پرداخته ایم. قصه های خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید محله پامنار یکی از گذرگاه های اصلی محله عودلاجان است. این محله در سال های ملی شدن صنعت نفت به دلیل سکونت آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی محل رفت وآمد عوام و خواص بود. حسینیه شیرازی یا به روایتی حسینیه حاج علی اکبر شیرازیان در کوچه شهید صوفیانی و کوچه شیرازی به اعتبار بیرق این حسینیه قریب ...
یک عمر زیر بیرق ارباب | نحوه شکل گیری هیئت نوباوگان قنات آبادی و نقش پررنگ حاج اکبر ناظم
فضای ماه محرم و دسته سینه زنی ناگهان به وجد می آمد و اشعاری بر زبان می آورد. سال 1339 به زیارت کربلا رفته بودیم. من و مرتضی همراه پدرمان بودیم. بعد از زیارت امام حسین(ع) پدرم در ابتدای بازار شعر معروف شب های جمعه هیئت نوباوگان قنات آباد را سرود. مرتضی ناظم درباره تأثیرپذیری پدرش از اشعار عربی می گوید: یک بار در کربلا داخل بازار حضرت ابوالفضل(ع) شاهد حرکت عزاداران شهر دیالی بودیم. پدرم با ...
