سایر منابع:
سایر خبرها
شوهرم که بیمارستان بستری بود چند شب رفتم خونه دوست پسرم/ از خیانت به شوهرم پشیمانم ولی...!
شده بود که این رابطه برای او نیز جدی می باشد و کلی برنامه توی ذهنم چیدم که چطور طلاق بگیرم و با ندیم ازدواج کنم. بدون احساس تعهد به همسر بیمارم که در خانه بی خبر از همه جا انتظارم را می کشید روزها با ندیم ماندم و تن به خواسته هایش دادم. چند وقتی که گذشت یک روز ندیم به من پیشنهاد داد برای خرید به بازار تهران برویم. من هم با خوشحالی قبول کردم و راهی بازار شدیم. مدتی که در بازار گشتیم ندیم ...
سال ها به شوهرم دروغ گفتم تا آخرش مچم را گرفت!
اما اکنون بعد از هفت سال زندگی مشترک همه پنهان کاری هایم لو رفته و شاهین درحالی قصد دارد مرا طلاق بدهد که متوجه شده است پسری 26 ساله دارم و ... زن 49 ساله با بیان این که در این سال ها همواره عذاب می کشیدم اما از افشای این راز به شدت وحشت داشتم، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت: 19 ساله بودم که اصغر به خواستگاری ام آمد ولی پدر و مادرم بدون هیچ گونه تحقیق ...
پیامک ناشناس زندگیم را نابود کرد/ شوهرم با دختر منشی ...
کردم و به منزل پدرم رفتم. سه هفته بعد در حالی که ماجرای ارتباطش با یک زن غریبه را نمی توانست انکار کند به خانه پدرم آمد و ادعا کرد اشتباه کرده است و دیگر هیچ گاه این رفتارها را تکرار نمی کند به همین دلیل من به خانه بازگشتم و همه چیز را فراموش کردم تا این که وقتی برای گرفتن داروهای دختر 8 ماهه ام به داروخانه ای در مرکز شهر رفته بودیم ناگهان زنگ تلفن همراه رحیم که درون خودرو جا گذاشته بود ...
بخاطر خواسته های کثیف شوهرم که هر شب من را با دوستانش.....
.... خلاصه دو سال بعد صاحب پسری زیبا شدم و احتمال می دادم که رفتارهای زشت همسرم تغییر می کند. ولی همه این ها فقط یک رویا بود و کرامت نه تنها از خشونت و پرخاشگری هایش دست برنداشت بلکه به رفتارها و خواسته های زشت خود نیز شدت بخشید و قصد داشت از طریق من به اخاذی و درآمدزایی دست یابد. در این وضعیت بود که من هم با پسر جوانی آشنا شدم و آرام آرام به او دل باختم . پویا ...
زن مقتول اغفالم کرد که در قتل شریکش شوم
خودش که قاتل شد هیچ، مرا هم بدبخت کرد. از زندگی ات بگو؟ از هفت سال قبل معتاد به هروئین، حشیش، دارو و قرص شدم، سرقت، زورگیری و خرید و فروش مواد را را هم انجام دادم. 20 تا 30 مرتبه هم زندانی شدم. به خاطر اعتیاد و خلافکار بودنم یک سال قبل زنم طلاق گرفت و در املاک پدرم کار می کردم. چطور با زن مقتول آشنا شدی؟ شش ماه قبل از قتل، او به املاک مان آمد و خواست برایش زمین یا آپارتمان ...
طلاق برای نشُستن جوراب های مَرد
می خواهد مثل یک کنیز کارهایش را انجام دهم. من هم دیگر نمی توانم به این زندگی ادامه دهم. جوراب که نمی شویم هیچ، غذا هم درست نمی کنم . سعید که در میان حرف های سارا بلندبلند می خندید گفت: آقای قاضی مهریه این خانم 500 سکه طلاست و من مهریه او را به صورت نقد پرداخت می کنم تا از زندگی ام خارج شود . قاضی از آنها خواست تا قبل از جدایی به یک مشاوره مراجعه کنند اما آنها مخالفت کردند قاضی که دید زن و مرد جوان برای جدایی مصمم هستند حکم طلاق را صادر کرد. سعید پس از اینکه حکم طلاق را گرفت رو به سارا با خنده گفت دیدی طلاقت دادم. آن هم به خاطر یک جوراب نشستن. زنی که جوراب شوهرش را نشوید باید طلاقش داد. ...
اعتماد از دست رفته!
ام دارد را منتشرخواهد کرد. جواب ندادم وگوشی را قطع کردم. دلم مثل سیر و سرکه می جوشید. می دانستم دست بردارم نخواهد بود. موضوع را به مادرم اطلاع دادم . پدرم و برادرم با آن آدم مزاحم صحبت کردند و سرجایش نشست. ولی شوهرم متوجه شده و اختلاف جدی پیدا کرده ایم. کارمان به طلاق کشیده است. مرکز مشاوره آمده ام. خسته شده ام. می خواهم اشتباه گذشته را جبران کنم. امیدوارم شوهرم مرا ببخشد. به این نتیجه رسیده ام بزرگترین سرمایه یک زن درکنار حفظ جوانی و زیبایی اش، احترام، حیثیت، حجاب، عفت و اعتمادی است که به او دارند و باید خودش مراقب خودش باشد. پایان پیام/ ...
خیانت همسرم را شاید ببخشم اما آن زن خائن خواهرم بود و...
رییس دادگاه گفت: من چهار سال از همسرم کوچکتر هستم. به او علاقه زیادی دارم ولی با او بودن مرا شاد نمی کند و زمانی که کنارش هستم احساس خاصی ندارم. بیشتر بخوانید: عاقبت شوم محبت های همسرم به خواهرم/شوهرم نصف شب رفت اتاق خواب خواهرم! وی ادامه داد: همسرم موقعیت شغلی خوبی داشت و به همین خاطر با او ازدواج کردم. زن جوان عنوان کرد: من از تمام حق و حقوق خودم می گذرم ولی ...
دورغ پردازی های پدرم از مادرم مرا به منجلاب جوان شیطانی انداخت / کمکم کنید!
به گزارش زیرنویس، من هلیا هستم 5 سال بیشتر نداشتم که پدر و مادرم از هم جدا شدند چند سالی نزد مادر بزرگم زندگی میکردم تا اینکه او به خاطر بیماری که داشت فوت کرد و من نزد پدرم و حضور پرستار خانگی زندگی را ادامه دادم روزهای سختی را تجربه کردم پدرم بداخلاق بود [...]
اولین عکس از شوهر اسید پاش زن تهرانی / انگیزه اش چه بود؟
از تنم بریزد سراغش رفتم جلوی درخانه کشیک دادم وقتی از خانه بیرون آمد دنبالش کردم و در خیابان خلوتی بطری اسید را روی سرش خالی کردم و بعد فرار کردم. دوسه ساعت بعد بود که پلیس سراغم آمد و مرا کرد. سرهنگ فضل الله سواری پور رئیس پلیس آگاهی غرب استان تهران در گفتگوی اختصاصی درباره ی این پرونده به خبرنگار رکنا گفت: رسیدگی به این پرونده از وقتی کلید خورد که زن جوانی که در اثر سوختگی ...
درگیری خونین شاگرد و صاحبکار بر سر یک زن
هم درگیر شدیم و او هم مرا اخراج کرد. روز گذشته از خانه ام خارج شدم که ناگهان صاحبکارم را مقابل خودم دیدم. او یک قمه در دست داشت و در حالی که ناسزا می گفت به من حمله کرد وقتی مرا مجروح کرد سوئیچ خودروام را به زور گرفت و بعد هم خودروی پرایدم را سرقت کرد و رهگذران با دیدن این صحنه با پلیس تماس گرفتند. با شکایت مرد جوان، تحقیقات به دستور بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی تهران آغاز ...
پس از شش سال زندگی و دو فرزند فهمیدم شوهرم برادر است!
آزمایش بیشتری انجام دهد، گفت که من زیاد به آن فکر نکردم و موافقت کردم. هنگامی که نتایج نهایی آزمایشات رسید، این خبر را به من دادند ، “من شوکه و گیج شدم. او توضیح داد که به دلیل نحوه انتقال اطلاعات DNA از طریق نسل ها، والدین به فرزند می توانند حداقل 50 درصد تطابق داشته باشند و خواهر و برادر می توانند با هم تطابق داشته باشند. مرد و خواهرش هشت سال پیش با هم آشنا شدند ...
کامبیز دیرباز کیست؟
پارسا پیروزفر به ایفای نقش پرداخت. این فیلم داستان پسری به نام سام را روایت میکند که برای پرداخت بدهی خود تصمیم میگیرد با دختر دانشجویی به نام روشنک به صورت صوری ازدواج کند تا بتواند از وام ازدواج دانشجویی بهره مند شده و مشکلات خود را حل نماید و... کامبیز دیرباز در فیلم دوئل کامبیز دیرباز بعد از بازی در فیلم دختران انتظار و نغمه، در سال 1382 برای بازی در فیلم سینمایی دوئل ...
شوهرم عاشق زن مطلقه بود اما با من ازدواج کرد ! / الان باید فقط شکنجه شوم !
به گزارش زیرنویس، زن 45 ساله که برای شکایت از پسرخوانده اش وارد مرکز انتظامی شده بود، با بیان این که20 سال برای پسرخوانده ام زحمت کشیدم تا به سن جوانی رسید اما اکنون مرا کتک می زند، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری قاسم آباد مشهد گفت: تازه دیپلم گرفته بودم [...]
مادرانه های یک خواهر؛ دختری که بار زندگی را از 10 سالگی به دوش کشید
گویم اینکه یک دختر بتواند مادری کند، به نظر من دست خدا بود وگرنه من بچه 10 ساله می توانم 10 بچه را بزرگ کنم؟ البته این اتفاق بچگی ام تداعی می شود، زمانی که دو سالم بود دچار سوختگی شدیدی شدم، بخاطر همین سوختگی مدت چهار سال تا 6 سالگی در بیمارستان تهران بستری بودم و پس از آن به زندگی برگشتم ولی دستم آسیب دید، فکر می کنم حکمت اینکه به زندگی برگشتم این است؛ خداوند مرا برای یتیمان مادرم حفظ کرد. ...
وقتی به خانه برگشتم شوهر هوسبازم با دخترها...
. او تک پسر خانواده اش بود و 5 خواهر بزرگ تر از خودش داشت که همه آن ها ازدواج کرده بودند. دراین شرایط تصور می کردم خانواده کرامت مرا خیلی دوست خواهند داشت چرا که تنها عروس خانواده آن ها بودم! ولی متاسفانه شوهرم فقط در جست وجوی محبت دیگران بود و خودش به هیچ کس محبت نمی کرد. در واقع جوانی لوس و بی مسئولیت بارآمده بود و تنها اوقاتش را بارفیق بازی می گذراند! ...
طلبه ایرانی در حلقه تشویق برزیلی ها + فیلم
پرسی ای که با جمعیّت دانش آموزانِ دختر و پسر که همراه با پدر و مادر خود در کلیسا حاضر شده بودند، داشتم، این ذهنیّت، از فکر آنها خارج شد. خودم را معرفی کردم و گفتم که من یک روحانی مسلمان و اهل ایران هستم. با سابقه ای که از مردم منطقه داشتم، می دانستم که خیلی ها، اصلا ایران را نمی شناسند؛ اما به هر صورت، ارتباط اولیه را این گونه شکل دادم. بعد گفتم: یک کار ویژه برای شما دارم که حتماَ مورد ...
زنان محجبه مرزبانان شرف و انسانیت هستند
تو غصه نخور من خودم دستت را می گیرم و به بیمارستان می برم وقتی خبر شهادت همسرم را برایم آوردند با خودم گفتم چه خوب به وعده ات عمل کردی و مرا به بیمارستان بردی. همسر شهید طاشی با اشاره به اینکه همسرم بسیار به حجاب اهمیت می داد، ابراز کرد: من و همسرم بسیار به هم علاقمند بودیم او همیشه تاکید داشت که به بزرگتر از خودتان احترام بگذارید و خودش هم نسبت به این موضوع بسیار حساس بود. ...
زنم خرافاتی است، طلاق می خواهم
بار اتفاقی رخ داد که خیلی عصبانی شدم. یک روز در محل کارم بودم که از کلانتری به من زنگ زدند و گفتند همسرت را در خانه یک فالگیر کلاهبردار دستگیر کرده اند. حاج آقا باورتان نمی شود از شدت ترس و ناراحتی تا به کلانتری برسم به مرز سکته رسیدم. وقتی خودم را رساندم همسرم را کنار چند زن دیگر دیدم که گریه می کرد. پلیس به من گفت مدتی بوده که یک فالگیر کلاهبردار را که سابقه تعرض به زنان داشته و از مردم اخاذی ...
طلاق مریل استریپ پس از 45 سال زندگی مشترک
...> این زوج سابق اولین بار در سال 1978 توسط برادر مریل به یکدیگر معرفی شدند و کمی بعد در همان سال در مراسمی عاشقانه در باغ خانه والدین مریل ازدواجشان را رسمی کردند. این عروسی تنها شش ماه بعد از مرگ دوست پسر و بازیگر همکار او، جان کازال در مارس 1978 بر اثر سرطان ریه اتفاق افتاد. یک سال پس از مرگ بازیگر فیلم های پدرخوانده ، ستاره ماما میا درباره این تراژدی گفت: این مرگ هنوز با من است. مرا ...
وقتی به خانه برگشتم شوهر هوسبازم با دخترها...
، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت: 16ساله بودم که به طور سنتی پای سفره عقد نشستم و با کرامت ازدواج کردم. او تک پسر خانواده اش بود و 5 خواهر بزرگ تر از خودش داشت که همه آن ها ازدواج کرده بودند. دراین شرایط تصور می کردم خانواده کرامت مرا خیلی دوست خواهند داشت چرا که تنها عروس خانواده آن ها بودم! ولی متاسفانه شوهرم فقط در جست وجوی محبت ...
قتل هولناک دختر و برادر در یک روز
روزنامه ایران: رسیدگی به این پرونده از اردیبهشت سال قبل با مراجعه زن میانسالی که مدعی بود پسر 28 ساله اش به نام رحمان ناپدید شده است، آغاز شد. وی در توضیح ماجرا گفت: چند سال پیش به اتفاق دو پسرم برای کار به ایران آمدیم. یک هفته بعد دو پسرم رحمان و اکبر در شریف آباد پاکدشت مشغول به کار شدند. آنها هر روز صبح سرکار می رفتند و شب برمی گشتند. آخرین باری که او را دیدم به همراه برادرش اکبر از خانه ...
رفتار عروس آلمانی در شیراز یک سارق را شوکه کرد
را برداشتند و رفتند؛ اما خیلی زود دستگیر شدند. جوانی که دست و پای عروس آلمانی را باز کرده بود در بازجویی های پلیسی گفت: من خودم تازه ازدواج کرده ام. به دوستانم سیامک و پیام گفتم برای سرقت نمی آیم، همین کارگری که می کنیم خوب است اما اصرار کردند. وقتی وارد خانه مهندس جوان شدیم من چشمم به عکس عروسی آقای مهندس و همسرش افتاد و یاد خودم و همسرم افتادم. عروس خارجی غش کرده بود. همان جا از کارم پشیمان شدم و برای اینکه جبران کنم به او آب دادم و دست و پایش را باز کردم. ما اشتباه کردیم. پ ...
حمله عجیب مار و شاهین به یک زن ! / همزمان دورش کردند !
به گزارش زیرنویس، در 25 ژوئیه امسال در تگزاس ، من و همسرم در حال چمن زدن بودیم. می خواهم واقعه عجیب حمله همزمان و شوکه کننده مار و شاهین به خودم را برایتان شرح دهم حدود ساعت 8 شب بود و هوا هنوز روشن بود. من در زمین در حال رانندگی با تراکتور بودم. [...]
عاشقانه شهید دستواره برای همسرش؛ سلام دوستت دارم
. حال خودم خوب است اما به واسطه شهادت حسن عزیز خیلی ناراحتم، ولی چه کنم که کاری از دستم بر نمی آید فقط باید به خدا پناه برد. "امینی" هم زخمی شده و رفته و لذا خیلی تنها هستم خیلی حوصله ام سر رفته ولی دائما از خدای بزرگ کمک می گیرم و خودش صبر می دهد والا تا الان می بایست دق کرده باشم. خیلی دلم می خواست کنار تو بودم و چند ساعتی درددل می کردم و کمی تسلی پیدا می کردم. بزودی شاید بیایم ...
شوهرم می گفت صلاحیت تو پخت نان و شستن ظروف است!
و اختیاری در قبال فرزندانت نداری. وقتی شروع به گریه کردن کردم گفت که خانواده ات هستند. اگر ناراحتی می توانی پیش آنها بروی. من هیچ ارزش یا احترامی نزد او نداشتم. در هیچ کاری با من مشورت نمی کرد و اصلاً از من نظر نمی خواست. واقعاً من در این سن و سال می توانم هر روز چمدانم را ببندم و به خانه پدری ام برگردم؟! پیش از این مرا دو بار طلاق داده بود و اگر این بار هم طلاق می داد، دیگر بر او حرام ...
حضور مولفه های تمدن ساز اسلام در ازدواج های ائمه(ع)
ادامه پیدا کرد که به صورت مشخص تا پایان عصر حضور این وضعیت را می توانیم در همه ابعاد ببینیم که من فقط به بعد ازدواج ائمه تمرکز می کنم. اگر بخواهیم به مولفه های تمدنی ازدواج ائمه نگاه کنیم یکی از مهمترین مولفه های اسلامی تکریم انسان است تکریمی که برگرفته از قرآن کریم است. در جامعه مسلمانان به تناسب آنچه پیش از اسلام در جامعه عربی وجود داشت نگاه جالبی به زن وجود نداشت و جایگاهی برای زن ...