چرا دادگاه حکم اعدام مرد ثروتمند BMWسوار را که به دختر20ساله تجاوز ...
سایر منابع:
سایر خبرها
مرد شیطان صفت برای بار دوم پای میز محاکمه رفت
به گزارش رکنا، 20 شهریورماه پارسال دختر 22 ساله ای به نام مریم با مراجعه به از مردی که او را ابتدا با آبمیوه و بیهوش و سپس آزار داده بود، شکایت کرد. وی در تشریح ماجرا گفت: می خواستم به مطب پزشک متخصص پوست در خیابان اندرزگو بروم که مقابل مطب مرد میانسالی را سوار بر یک خودروی BMW دیدم. او پیشنهاد دوستی داد اما من توجهی نکردم و رفتم. ساعتی بعد وقتی کارم تمام شد و برگشتم دیدم هنوز آنجا ...
سرقت 20 میلیاردی طلافروش ورشکسته با همدستی همسر سابق + گفت و گو
ماجرا را به پلیس اطلاع داد و دقایقی بعد ماموران در محل حادثه حاضر شدند و تحقیقات آغاز شد. از آنجا که دوربین های مداربسته مغازه به سرقت رفته بود، ماموران به سراغ دوربین هایی که در اطراف مغازه طلافروشی وجود داشت رفتند و در بازبینی دوربین ها، سارق شناسایی شد. او مرد میانسالی به نام محمد بود که چند وقتی می شد در مغازه شاکی کار می کرد. او دوست قدیمی مرد طلافروش بود که حالا تحقیقات نشان می داد به ...
بیوگرافی علیرضا عصار: زندگینامه، عکس ها و مصاحبه جدید علیرضا عصار | او شوهر خواهر علی ضیا است
مورد علاقه ی علیرضا عصار ، فرهاد مهراد و استاد بنان هستند. دوستان نزدیک او هم در میان بازیگران مهران مدیری و سیامک انصاری هستند. اولین تجربه علیرضا عصار در تلویزیون در نوروز 1377 و با قطعه ی عیدانه به سفارش صدا و سیما بوده است . شعر این قطعه از سروده های مولانا و آهنگسازی آن را فواد حجازی برعهده داشت . پس از آن ، در فیلم سینمایی مرد عوضی قطعه ای را اجرا کرد و بعد از آن در کنار ...
سرقت 20 میلیارد طلای رفیق برای زندگی در اروپا
رفتم و آن ها هم در جریان بودند که چقدر سختی کشیده ام و چه بلایی سر زندگی ام آمده است. با آن ها معامله می کردم تا اینکه شاکی از من خواست در مغازه اش به صورت درصدی شروع به کار کنم و من هم قبول کردم. الان که فکر می کنم من نمک خوردم و نمکدان شکستم و خیلی پشیمان هستم، اما مجبور شدم طلا های او را سرقت کنم. چه کسی مجبورت کرد؟ کسی مرا مجبور نکرد، اما می خواستم مثل قبل پولدار شوم و برای ...
تجاوز به دختر جوان توسط مرد پولدار در خانه اعیانی زعفرانیه + جزئیات تکان دهنده
من پیشنهاد دوستی داد که اهمیت ندادم. بعد اصرار کرد شماره ام را داشته باشد که قبول نکردم. سرانجام برای این که او را از سر خود باز کنم، شماره ام را دادم. وقتی از مطب بیرون آمدم، او مقابل در ایستاده بود و اصرار داشت سوار ماشینش شوم. به او گفتم شارژ گوشی ام تمام شده و می خواهم تاکسی اینترنتی بگیرم که گفت سوار ماشین شو و گوشی ات را شارژ کن. قبول کردم اما مدل گوشی های ما فرق داشت. بعد به بهانه این که ...
قتل عجیب با سم افعی
: وقتی دوستم به خانه مان آمد، مدعی بود دو موتور سوار با او برخورد کرده و بعد از آن بدنش دچار سوزش شدید شده است. خواستم به خانه برود و استراحت کند که بعد متوجه مرگش شدم. با توجه به این گفته ها ماموران به محل کار مقتول رفتند و فیلم دوربین مداربسته مسیر حرکت او را بازبینی کردند و متوجه شدند که در همان مسیر دو مرد که سرنشینان موتورسیکلت بودند به او نزدیک شدند یکی از آنها سرنگی به وی زده و بعد فرار ...
من می دانم تو شهید نمی شوی!
از میلاد و تلاش هر دویشان برای اعزام به سوریه تعریف می دهد و می گوید: من خیلی برای رفتن تلاش کردم وخیلی دویده بودم چندین جا برای ثبت نام رفتم می خواستم به سوریه اعزام بشوم اما نشد، میلاد چندین جا ثبت نام کرد برای رفتن آخر قستمش شد و رفت به سوریه و به شهادت رسید این را می خواهم بگویم که او خیلی از ما جلوتر بود و ما هنوز هم به اوحسادت می کنیم. تو شهید نمی شوی! شیخ محسن ، دوست ...
معلولیت، محدویت نیست و می توان با تکیه بر توانایی های فردی موجب محبوبیت شود
من به وضعیتم بود و برای اینکه از این وضعیت رها شوم به همراه مادرم در کلاس های روانشناسی شرکت می کردم اما من حتی نمی خواستم حرف های روانشناس را نسبت به زندگی خودم قبول کنم و این باعث شد که کلاس هارا خاتمه دهیم. در هفت سالگی کمی بهتر شدم و توانستم صادق هفت ساله را با تمام شرایط روحی و جسمی قبول کنم و به زندگی خودم ادامه دهم. این فرد موفق درباره چگونگی تحصیل خود، تشریح کرد: من نتوانستم به ...
مرد تهرانی زنش را به اتهام خیانت کشت و تکه تکه کرد / زنم را دوست داشتم
مردی که همسرش را در پی سوءظن کشته و جسدش را مثله کرده است، پای میز محاکمه رفت. به گزارش سلام نو به نقل از اعتمادآنلاین، متهم پرونده ادعا کرده بود همسرش با مردی به ترکیه فرار کرده و از او خبر ندارد اما بعد از سه ماه دروغ سرانجام اعتراف کرد همسرش را کشته و جسدش را مثله کرده است. مردی یک سال قبل به پلیس گزارش داد دخترش نیلوفر گم شده است. این مرد گفت: دامادم می گوید نیلوفر فرار ...
آزار دختر جوان توسط شیطان بی ام و سوار در اندرزگو / پس از بیهوش شدن بی عفت شدم + جزییات
به گزارش زیرنویس، رسیدگی به این پرونده از 20 شهریور ماه سال 1402 با شکایت دختر 22 ساله ای به نام سارا آغاز شد. وی که به پلیس آگاهی رفته بود از مردی که وی را بیهوش کرده و آزار داده بود شکایت کرد. دختر جوان در تشریح شکایتش گفت: از محل کارم به خانه [...]
قتل ناموسی یک زن بخاطر رابطه پنهانی با مرد همسایه / فرار زن جوان به ترکیه رازگشایی شد
.... تا اینکه یک روز در محل کار پایم آسیب دید و به خانه برگشتم .همان موقع صدای همسرم را از خانه همسایه طبقه سوم که مردی به نام نوید بود شنیدم .می خواستم مقابل در بروم اما چون پایم آسیب دیده بود ترسیدم نتوانم از خودم دفاع کنم. به همین خاطر به خانه پدر زنم رفتم و ماجرا را به آنها گفتم حتی وقتی مهتاب به خانه پدرش آمد مادرش با او دعوا کرد .اما زنم می گفت دیگر مرا دوست ندارد و نمی خواهد به این زندگی ...
14 سال زندگی مشترکمان سراسر زیبایی بود
و بعد از دو ماه به مرودشت خانه پدربزرگم برگشت. ازدواج شما بعد از جانبازی همسرتان بود؟ سال ها بعد از جانبازی ایشان ازدواج کردیم. همسرم تیر 65 عازم جبهه شد. ایشان یکی دو بار به شیراز آمد و بعد به جبهه برگشت. دی 65 در منطقه سومار جانباز شد. خودش بعد ها برای ما تعریف می کرد زمانی که عملیات بود، می خواستم بروم از کانال مهمات بیاورم که خمپاره توی کانال اصابت کرد و مجروح شدم. ...
غلامعلی آمد اما در این لحظه های وصال عزیز با درد فراق چه کند؟
های مختلف سختی کشیده بودم که تحملم کم شده بود. گفتم: صبر کن امتحان بچه ها تمام شود، بعد برو. گفت: نه باید بروم. از آخرین مأموریتش که از زاهدان برگشت، سه شب خانه بود و در این مدت پیگیر گذرنامه اش بود. در تمام این سه روز من فقط گریه می کردم. شب دوم که کارش جور شد، آخر شب وقتی بچه ها خوابیدند، نشست مقابل زانوهای من. من روی تخت نشسته بودم. غلامعلی گفت: عزیز! دعا کن شهید شوم، این آرزوی من است. گفتم ...
این جوانِ افغان تنهاست؛ سر مزارش می روی؟
افتاده بود. یک جوان مرد که داشتم برای فهمیدن اش با خودم کلنجار می رفتم. چون گاهی فداکاری آن قدر عمق پیدا می کند که اگر اهل شناخت نباشی، به جای دیدن بلندبالایش در آن غرق می شوی؛ درست مثل من که کنار قبر رجبعلی داشتم غرق می شدم اما به دست و پا زدن ادامه دادم و بقیه قصه اش را برای خودم خواندم. کوره خودسازی رجبعلی بعد از پابوس آقا رفت بجستان. نه سقفی داشت. نه خانواده ای. و نه حتی یک ...
روایت زندگی یک فرد مبتلا به ایدز/ آیا بیماری اچ آی وی مهارشدنی است؟
مصرف مواد مخدر شدم و به سمت تزریق رفتم مدتی بعد. کمر درد و پا درد دیگر امانم را بریده بود تصمیم گرفتم به پزشک مراجعه کنم تا بلکه علاجی برای این کمردرد پیداکنم. به سراغ چند پزشک مختلف رفتم؛ اما هیچ کدام نتوانستند علت درد های مرا بیابند. در نهایت با انجام آزمایش های مختلف علت این درد ها مشخص شد. ابتلا به بیماری ناشناخته هیچ وقت آن روز را فراموش نمی کنم. تقریبا 18 سال پیش در مطب ...
سفری به روستای پوده برای دیدن یک بازسازی خوب/ خانه خانم رباب عاقبت به خیر شد
است آن ها با تحصیل بچه ها البته غیر از بچه های خودشان مخالف بودند و مدرسه با کمک پدرم راه افتاد. برای تحصیل در مقطع دبیرستان و تحصیلات دانشگاهی به شهر اصفهان آمدم و بعد هم بورسیه گرفتم و به اروپا رفتم. اول مجارستان بود، پس از آن به دانمارک و بعد به انگلستان رفتم و از دانشگاه منچستر تخصص ویروس شناسی گرفتم. علت اینکه به کشورهای مختلف رفتم این بود در زمان دانشجویی ام، از ویروس صحبتی نبود و چند ...
سعی می کنم کارهایم شبیه هم نباشد/تجاوزشبکه های مجازی به مغز انسان
پای میز گفت وگو بنشینند به جنگ روی می آورند. اولین قربانی های این جنگ ها کودکان و زنان هستند. فرق نمی کند این جنگ، جنگ تسلیحاتی باشد یا جنگ مجموعه ای آدم باشد که به خودشان اجازه نمی دهند در مقابل یک نوع تفکر بنشینند و حرف بزنند و گفت وگو کنند. با این نگاه و اندیشه و فکری که داشتم به سمت این نمایشنامه رفتم. سعی کردم رویکردی را در این اجرا داشته باشم که رویکردی است که در جامعه بعد از جنگ ...
میراث درخت 80 ساله کارآفرینی
.... در زمان پهلوی نام این مدرسه به شرف مظفری تغییر یافت زیرا در زمان مظفرالدین شاه تاسیس شده بود. بعد هم در زمان پهلوی دوم، مدرسه به شرف تغییر نام یافت. حالا به دوران انتخاب رشته دبیرستان و بعد دانشگاه شما می رسیم. من شخصا به برق و مکانیک خیلی علاقه داشتم. آن زمان هم این دو رشته ارائه می شد. به نظرم رشته، رشته بسیار فنی بود. من می خواستم به دانشگاه بروم و باید زبان خارجه یاد ...
یادداشت رسیده | معنویت رحمانی - معنویت شیطانی
برداشته و بر زمین گذاشتم که ناگهان چشمم به دیوار پشتی افتاد که نوشته بود: قبله!! ای وای! من تمام این مدت نمازم را پشت به قبله خوانده بودم و تازه متوجه شدم چرا شیطان کاری به کارم نداشت. با عجله برگشتم و به سرعت و در حد اکتفا به واجبات، نماز مغرب و عشا را دوباره خواندم و سریع به سمت اتوبوس برگشتم که دیگه داشت حرکت می کرد و به خاطر تأخیرم کلی بد و بیراه و ناسزا از راننده و مسافرین شنیدم! بله ...
سجاد افشاریان: برای خودم مسئولیت اجتماعی قائلم
تحریریه زندگی آنلاین : 20 ساله ای معترض بود اهل شیراز که در روز جشن جهانی تئاتر مقابل وضعیت بد آن روزهای تئاتر شیراز قد علم کرده بود که تئاتر در این شهر مرده است! حالا چندین سال از آن روز می گذرد و آن جوان با نمایش بک تو بلک در تالار اصلی مجموعه تئاتر شهر روی صحنه است و روزی دو بار تمام صندلی های این تالار را پر می کند.سجاد افشاریان از 17 سالگی آرزو داشت در تالار اصلی مجموعه تئاتر شهر روی صحنه ...