سایر منابع:
سایر خبرها
در سینمای ایران آرمان گرا نباشید
حضور دارید، بستگی دارد. به هر حال ورود کاری من، هشت سال همزمان شد با سیاست دولت قبلی که سینما را تا حدودی ضعیف کرد و این موضوع روی روند حرفه ای من بسیار تأثیر گذاشت. وی ادامه داد: در ابتدای فعالیتم در سینما شروع خوبی داشتم و هشت فیلم بازی کرده بودم، بدون اینکه فیلم اکران نشده داشته باشم. اما کار به جایی رسید که در دولت قبلی برخی از فیلم های خوبی که در آن نقش آفرینی کردم توقیف شود و در واقع مجبور شدم، بعد از آن کارهایی انجام بدهم که زحماتم دیده شود. اگر این اتفاقات رخ نمی داد، شاید مسیر کاری من شکل دیگری به خود می گرفت. ...
حسرت هدیه تهرانی از همبازی نشدن با شکیبایی در یک سریال
هدیه تهرانی که در فیلم کاغذ بی خط با زنده یاد خسرو شکیبایی هم بازی بوده است، در یادداشتی از حسرتش برای همبازی نشدن با این بازیگر در سریال روزی روزگاری نوشت و از او به عنوان یکی از انگیزه هایش برای ورود به سینما نام برد. هفتم فروردین ماه مصادف با زادروز خسرو شکیبایی، بازیگر مطرح سینما، تلویزیون و تئاتر ایران است که به همین مناسبت به بازخوانی یادداشت هدیه تهرانی که در کتاب خسرو شکیبایی ...
سجادی: کی روش قرارداد 4 ساله دارد و باید بماند
های المپیک و پارالمپیک گفت: با توجه به این که در آستانه این رقابت ها هستیم قطعا جلسات این ستاد حداقل یک بار در ماه برگزار می شود و در صورت صلاح دید رئیس و هر یک از اعضا، قابل افزایش است. در فروردین ماه نیز این جلسه با حضور تمام اعضا برگزار می شود. امیدوارم این ستاد هم بتواند با همکاری فدراسیون های ورزشی و کمیته ملی المپیک، پشتیبانی لازم را از تیم های ملی ایران داشته باشد تا ورزشکاران ما در مسابقات ...
بازدید فرمانده کل ارتش از مناطق عملیاتی جنوب کشور/روایت سرلشکر صالحی از برخورد جذاب رهبری با نظامیان
آن را منتشر کرده است. در قسمتی از این روایت به نقل از سرلشکر صالحی آمده است: من اولین صحنه ای که از حضور ایشان در ارتش به یاد دارم، زمانی بود که ایشان در یک مکان نظامی حاضر شدند و با خبردار و ادای احترام گروهانی که در آن جا مستقر بود، مواجه شدند. همه منتظر بودند که ببینند ایشان چه واکنشی نشان می دهند و البته در باور همه بود که ایشان احتمالاً دستشان را روی سینه می ...
راه اندازی کمپین "در دسترس خانواده" با همکاری برج میلاد
نمایش بدون دیالوگ است و 15 دقیقه مخاطب را درگیر خود می کند، خاطرنشان کرد: در حال حاضر کانترهای تبلیغاتی این کمپین در بخش های مختلف برج میلاد تهران با حضور افرادی که توضیحات کامل آن را به مخاطبان می دهند، ایجاد شده است و خانواده ها می توانند با مراجعه به این کانترها علایق خود را اعلام کنند تا در آینده با توجه به علایق اعلام شده، برنامه ریزی برای فعالیت های گروهی و خانوادگی انجام شود. به ...
کشته شدن 8 نفر در آتش سوزی پژو بعد از تصادف با کامیون/ مرگ 5 عضو یک خانواده در تصادف جاده شیراز
برخورد نموده که در این حادثه متاسفانه هشت نفر از سرنشینان پژو براثر آتش گرفتن خودرو در آتش سوختند. ابراهیم فیروزی اسامی جانباختگان این حادثه را کبری سروری 46ساله ، مریم شکیبا 32ساله ، مژده شکیبا 25ساله ، فاطمه شکیبا 21ساله ، محمد شکیبا 14ساله ، مژگان وجودی 15ساله ، مرتضی اژدری 41ساله و رومیسا اژدری 4 ساله عنوان کرد . وی گفت : نجات این هشت سرنشین پژو که براثر قفل شدن درهای ...
روایتی از حضور سعید قاسمی، سردار نقدی و آیت الله جنتی در جنگ بوسنی
به گزارش شهدای ایران به نقل از پایگاه اطلاع رسانی شهید رسول حیدری با این حال به نظر می رسد عنوان گزارش متناسب با بحران فعلی لبنان و تحت تأثیر فشارهایی که از سوی کشورهای عربی خلیج فارس، حزب الله را نشانه رفته، انتخاب شده است. همچنان که سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان طی هفته های اخیر و در پاسخ به تبلیغات سنگینی که می کوشد مقاومت در لبنان را به دشمنی با منافع مسلمانان اهل سنت در لبنان، سوریه ...
بنا روی نام سوریان خط قلم قرمز کشید
قاسمی منجزی در وزن 130 کیلوگرم برای این مسابقات در نظر گرفته شده اند. رقابت های کشتی فرنگی گزینشی المپیک 2016 برزیل به صورت جهانی، 3 اردیبهشت ماه در شهر اولان باتور مغولستان برگزار می شود و سه نفر اول هر وزن مجوز حضور در المپیک ریو را کسب می کنند. به غیر از این مسابقات، رقابت های گزینشی استانبول ترکیه به عنوان آخرین مرحله از مسابقات گزینشی نیز دو هفته پس از این مسابقات ...
ماجرای جوش آمدن خون خاتمی از یک اردوی مختلط!
هایی که به مرور و بعد از گذشت تنها چند ماه از آغاز به کار دولت نمایان شد. دگرگونی فضای دانشگاه، تغییر مسیر و سکوت جنجال های به پا شده، کارهای سیاسی صرف، تغییر آهنگین صدای نا متوازن فضای دانشجویی وقت و مواردی از این دست که در ادامه مطلب بدان اشاره خواهد شد، بنایی شد تا با غلامرضا خواجه سروی، معاون فرهنگی وزیر علوم تحقیقات و فناوری دولت دهم و از عناصر تاثیرگذار در همین معاونت در دولت نهم به ...
سفر روحانی به اسلام آباد، بهار روابط ایران و پاکستان
سپس دور مذاکرات رسمی خود را با حضور تعدادی از وزیران کابینه دو کشور آغاز کردند. روحانی پس از مراسم امضای اسناد میان دور کشور در سخنانی، با تاکید بر اهمیت و ضرورت تقویت روابط همه جانبه با اسلام آباد تصریح کرد: بدون، تردید امنیت پاکستان امنیت ایران و امنیت ایران امنیت پاکستان است. نخست وزیر پاکستان هم بعد از مراسم امضای اسناد، در سخنانی با اشاره به اینکه روابط اقتصادی کشورش با ایران در ...
سفر ترسی دولت آبادی و حکایت آدم به دری
سال ها پیش و هنگامی که او را از کار و تدریس محروم کردند و جوان بود این کار را می کرد نه حالا که تقریبا به تمام آرزوهای خود در عرصه نقاشی رسیده و به خاطر حضور مستمر در مطبوعات و توجه فراوان روزنامه نگاران به او و البته یگانگی در هنری که خلق می کند شهرت بسیار دارد. وقتی درباره نقاش هم به وجه نویسندگی او توجه می شود چگونه می توان به گزارش دیدار نویسندگان افغان با محمود دولت آبادی پرآوازه ...
بنا روی نام سوریان خط قلم قرمز کشید
در نظر گرفته شده اند. رقابت های کشتی فرنگی گزینشی المپیک 2016 برزیل به صورت جهانی، 3 اردیبهشت ماه در شهر اولان باتور مغولستان برگزار می شود و سه نفر اول هر وزن مجوز حضور در المپیک ریو را کسب می کنند. به غیر از این مسابقات، رقابت های گزینشی استانبول ترکیه به عنوان آخرین مرحله از مسابقات گزینشی نیز دو هفته پس از این مسابقات برگزار خواهد شد که نفرات اول و دوم هر وزن مجوز حضور در ...
چه کشوری میزبان باشگاه های ایرانی در لیگ قهرمانان می شود؟
شهدای ایران : در حالی که قرار بود فدراسیون فوتبال ایران تا روز ششم فرودین ماه مکان میزبانی باشگاه های ایرانی برابر نماینده های عربستان در لیگ قهرمانان آسیا را معرفی کند تا کنون این اتفاق نیفتاده است. بعد از این که مقرر شد بازی های باشگاه های ایرانی با نماینده های عربستان به دلیل شکایت این کشور در کشوری ثالث برگزار شود نماینده های عربستان خیلی زودتر از موعد مقرر کشور امارات را به عنوان ...
برخی جاها مواد مخدر و سلاح را می شد مثل نان خرید
چون بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! گروه بین الملل [...] چون بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! گروه بین الملل مشرق – در قسمت قبل این نوشتار (که ترجمه ای است از سفرنامه ی فهمی هویدی به افغانستان طالبان در سال 1377 شمی با عنوان طالبان، سپاهیان خدا در نبردی اشتباهی! ) ماجرای چگونگی آغاز سفر نویسنده به افغانستان را خواندیم و ایراداتی که به او گرفته می شد تا از این سفر منصرف شود را مرور کردیم. همچنین دیدیم که نویسنده چطور خود را به پاکستان رساند و از آنجا چطور برای وارد شدن به افغانستان به سمت مرز حرکت کرد. ماجرای مواجه با اولین نیروی طالبان و آخرین نیروی طالبان هم ذکر شد. بخش دوم این خاطرات را با هم می خوانیم: حالا ما داخل یک دولت، در دلِ دولت پاکستان هستیم. روی نقشه اگر بخواهی حساب کنی، هنوز از پاکستان بیرون نرفته ایم، و هنوز داخل مرزهای آن هستیم. اما در حقیقت امر، داستان طور دیگری است. این نقطه که حدودا 55 کیلومتر را در بر می گیرد، در اصل تحت سلطه ی حقیقی حکومت پاکستان قرار ندارد. یک جورهایی می توانی بگویی یک منطقه آزاد است. مسئولین این منطقه و اداره کنندگان امورش، شیوخ مشهور قبایل باتان هستند که در دوطرف مرز (یعنی هم در پاکستان و هم در افغانستان) پراکنده اند و حضور دارند. از آنجا که این منطقه، منطقه ی آزاد است، به همین دلیل هرچه در پاکستان ممنوع است، در اینجا مجاز است. از تجارت سلاح گرفته تا تجارت مواد مخدر. از این بگذریم که اینجا، ایستگاه اصلی قاچاق به هر دو کشور است. این اطلاعات برای من تازه نبود، بیست سال پیش هم که در سفرم به افغانستان از اینجا دیدن کردم، مواد مخدر در پیاده رو هم فروخته می شد. سلاح هم –که بخشی از آن در همان منطقه تولید می شد- مثل نان در کنار جاده ها در دسترس بود! از همان جهت که این منطقه منطقه ای آزاد است، در طول سال های گذشته جریان برق را به صورت مجانی از حکومت پاکستان دریافت می کرد، آبش را هم از چاه های همان منطقه به دست می آورد. به دلیل فشار بحران اقتصادی ای که کشور به آن دچار بود، حکومت اسلام آباد تصمیم گرفت برای برقی که به این منطقه می داد، مبلغی را تعیین کند. این چیزی بود که موجب تحریک شیوخ قبائل بر علیه حکومت و اعلام شورش آنها شد. و بستن و حمله به راه های تجاری این منطقه یکی از نشانه های این شورش است و همین، چیزی بود که موجب شد نیروهای حکومتی در پیشاور، دیروز به ما اجازه عبور به طورخان را ندهند. در آن ساعات اولیه صبح، با وجود هیبت و هراس انگیز بودن کوه ها[ی سر به فلک کشیده]، جاده، آباد و آرامش بخش به نظر می رسید. شدت حرکت در آن زیاد بود و کاروان ماشین های پر از کالا، با سرعت کم و احتیاط از لبه های کوه در حرکت بودند. البته می ترسم کلمه پر ، نتواند منظور مرا برساند، چون ماشین های باری ای که من می دیدم در اصل در حکم یک سری تپه و کوه متحرک بودند، از بس که جنس در آن گذاشته بودند و ابعاد ماشین را (طولی و عرضی و ارتفاعی) بزرگ کرده بودند! دلیل مسئله این بود که هر کالای صنعتی و تولیدی ای که افغانستان چند میلیون نفری (که حالا بیش از بیست میلیون نفر جمعیت داشت) لازم داشت از طریق پاکستان وارد می شد، حالا یا خود پاکستان هم از خارج وارد کرده بود یا ساخت پاکستان بود. این مطلب نشانگر میزان سودی بود که اقتصاد پاکستان از ادامه ی به هم ریختگی اوضاع در افغانستان و توقف ماشین تولید (در همه ی زمینه ها) در آن کشور می برد. این مطلب تقریبا می توانست تأییدی باشد بر حرف برخی آدم های خبیث که می گویند سودی که پاکستان از جنگ در افغانستان می برد کمتر از استفاده ای که می خواهد در سایه ی صلح به آن برسد، نیست. این نکته هم از چشم آدم مخفی نمی ماند که وانت هایی که به افغانستان می رفتند جنس های صنعتی یا کنسرو بود، اما ماشین هایی که داشت از افغانستان برمی گشت یا آدم سوار کرده بود یا مواد خام بار زده بودند (یا چوب یا تولیدات کشاورزی، از قبیل انگور و سیب و انار) یا آنکه خالی بودند و آمده بودند تا از نو جنس بار زده و به افغانستان ببرند. *** وقتی چشم مان افتاد به لشگری از مگس ها که در هوا می چرخیدند، و سر و صدا و هیاهوی بلندی به گوشمان رسید، و حجم انبوهی از افراد پیاده را دیدیم، و پلیس لاغری را که داشت با عصایی بلند دختربچه ای را به جلو می راند، و دستفروش هایی که در دو طرف راه هرچه خوردنی و نوشیدنی که ممکن بود می فروختند، و ارزفروش هایی که برای جلب نظر، پشت میزهای چوبی بلندی نشسته بودند، دیگر آن موقع لازم نبود کسی خبرمان کند که حاجت روا شده و به طورخان رسیده ایم، دروازه ی ما برای ورود به امارت اسلامی افغانستان . در بین این چیزها، هیچ کدام برای من جدید به نظر نمی رسید. من خودم اهل کشوری بودم که با این قبیل تصاویر مأنوس بود، از مگس ها گرفته تا سر و صدای مردم و جمعیت عظیم آدم های پیاده، و حتی چوب پلیس و فحش هایش. چیزی که بیش از همه ی اینها در آن صحنه نظرم را جلب کرد، چیز دیگری بود که برای اولین بار در زندگی ام می دیدم: صف طولانی ای از بچه های کوچک به چشم می خورد که از پنجره ی ماشین، شبیه صف مورچه هایی بود که در سکوت روی زمین راه می رفتند و اول صف، که داخل خاک افغانستان بود (پشت پست بازرسی ای که چیزی نبود جز یک سری آهن که راه را قطع کرده بود) دیده نمی شد. آخر صف هم با حرکتی یکنواخت و آرام، جلوی چشم همه به سمت عمق اراضی پاکستان پیش می رفت. هر بچه ای روی دوشش یک تکه آهن گرفته بود. برخی آهن ها بزرگ تر یا بلندتر بودند و آنها را دو بچه، هن هن کنان و عرق ریزان، حمل می کردند. پرسیدم داستان چیست، گفتند این بچه ها برای برخی تاجران اجناس اسقاطی و قراضه کار می کنند. می گفتند این تاجرها توانسته بودند از طریق تجارت با بقایای سلاح های روسی خراب که بی صاحب در تمام افغانستان ریخته شده بود، ثروت های هنگفتی به جیب بزنند. چون جا به جایی صدها تانک و توپ سنگین سخت بود، این تجار تصمیم گرفته بودند آنها را به تکه های کوچک تقسیم کرده و بعد به داخل پاکستان قاچاق کنند و بعد آنها را بفروشند. این تکه ها در پاکستان ذوب، و برای مصارف دیگر به کار گرفته می شد. تعجبم وقتی بیشتر شد که فهمیدم این صف ها، از اوایل دهه ی نود میلادی به صورت منظم و مستمر ادامه دارد، چون حجم عظیمی از سلاح های شوروی خراب شده در خاک افغانستان وجود دارد. ممکن نبود به ذهن کسی خطور کند که آخر کار سلاح های شوروی که برای به زانو درآوردن و سرکوب افغان ها به آن کشور فرستاده شده بود به اینجا بکشد، هر چند این سرنوشت، بعد از سرنوشتی که خود اتحاد شوروی به آن دچار شد و ممکن نبود به ذهن بشری خطور کند، دیگر چندان عجیب به نظر نمی رسید. با نیشگون همراهم به خودم آمدم، تذکر داد نیامده ایم اینجا که بمانیم، آمده ایم که از اینجا رد شویم و داخل افغانستان برویم. حرفش را پذیرفتم. جلو راه افتاد و رفتیم به ساختمانی که در آن چند پلیس پاکستانی با هیکل های قشنگ و قامت های بلندشان نشسته بودند. کاری که باید می کردیم را انجام دادیم و بعد از پله پایین رفتیم و وارد اتاق دیگری شدیم. در آن اتاق خلایقی را دیدم که انگار ریش را با ترازو به مساوات بینشان تقسیم کرده بودند، و از چهره شان سرسختی و تندی پیدا بود. نمی توانستم در بینشان رئیس را از مرئوس تشخیص دهم، کما اینکه نمی توانستم کارمند را از ارباب رجوع تشخیص دهم. همراهم که متوجه حیرتم شده بود در گوشم گفت: اینها جماعت طالبان اند! آمدن از یک طبقه به طبقه ی دیگر، شبیه رفتن از عصری و زمانی به عصر و زمان دیگری بود. سریعا به کسانی که نشسته بودند سلام کرد، با تعجب نظرشان به سمتم جلب شد. خطوط چهره شان وقتی گذرنامه ام را دیدند و فهمیدند عرب و مسلمانم باز شد. سریعا آمدند به سمتم و با خوشحالی آشکاری شروع کردند به خوشامدگویی و دست دادن، انگار دوستانی باشیم که بعد از مدت ها دوری باز همدیگر را ببینیم. ناگهان با جوان های طالبان رو در رو شده بودم و این، باعث شوک و حیرتم شده بود، جوان هایی که از وقتی در افق افغانستان ظاهر شدند همه ی دنیا را به خود مشغول و مردم را حیران کرده اند. البته تعجب و شوکم خیلی طولانی شد، چون بعد از آنکه گذرنامه ی مرا مهر کردند یکی شان گذرنامه را به دستم داد و به فارسی گفت: خداحافظ حالا باید سریع می رفتیم سوار ماشین مان می شدیم تا به کابل برویم. انسان کلی عذاب می کشد تا به کابل برسد. وقتی هم به آنجا می رسد، شوکه می شود. و خیلی خوش شانس خواهد بود اگر بعد از مدتی ماندن در آنجا افسردگی نگیرد! به دلیل اینکه فرودگاه کابل تعطیل، و در تیررس سلاح های احمد شاه مسعود –فرمانده مخالف طالبان که در پایگاهی در 25 کیلومتری پایتخت مستقر است- قرار دارد، کسانی که می خواهند به کابل بیایند راهی ندارند جز آنکه از ماشین و راه های زمینی استفاده کنند. مشکل اینجاست که ماشین در دسترس است ولی آنچه راه خوانده می شود، اصلا اینطور نیست! اینکه یک راهی روی نقشه ترسیم شده باشد، لزوما به این معنی نیست که الان در عالم واقع هم بر روی زمین وجود داشته باشد! بله، در افغانستان، راه هایی قبل از سالهای جنگ داخلی وجود داشت، اما به طول انجامیدن 20 ساله ی جنگ موجب شد که دو طرف درگیر یعنی هم کمونیست ها و هم مجاهدین [1]، راه ها را اهدافی نظامی در نظر بگیرند که می شد با نابود کردن آنها جلوی حرکت دشمن را گرفت یا محاصره اش کرد. هیچ کدام از طرف های درگیری هم در انجام این کار کوتاهی نکردند! من گواهی می دهم که در این مأموریتشان پیروزی بزرگی به دست آوردند، شاید اصلا این نابود کردن راه های مواصلاتی، بزرگترین پیروزی طرف های درگیر بوده باشد! ضمنا به این دلیل که جریان بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! مسئله به همین جا ختم نمی شود، چرا که قسمت هایی از راه ها که از سر تصادف از آسیب خمپاره باران جسته، باران ها و سیل ها به سروقتش آمده و این هم همراه شده با اهمال و عدم صیانت از راه ها، از همین رو آنجا ها هم خود به خود و در سکوت، به سریال حفره های خمپاره باران ها پیوسته است! با توجه به مجموعه این دلایل، حالا راه ها هیچ نقشی ندارند جز آنکه به ماشین ها نشان دهند که در صحراهای وسیع افغانستان باید به کدام سمت برانند. در این وضعیت، عاقل کسی است که به جای حرکت بر روی این جاده، از کنارش حرکت کند و حرکت بر روی کوه و تپه ها را بر حرکت بر روی این جاده ترجیح دهد. بدشانس کسی که باور کند که این جاده است و از روی آن حرکت کند یا اینکه در برخی اوقات مجبور بشود از روی آن حرکت کند. البته در هر حال، هر دویشان قربانی این وضعیت اند. چون سفری که قاعدتا باید دو ساعت یا سه ساعت طول بکشد، حالا هشت یا حتی نُه ساعت به طول می انجامد. چون ماشین ها در این مسیر با سرعت متوسط بیست کیلومتر یا حتی احیانا ده یا حتی پنج کیلومتر در ساعت می رانند. حالا اگر این ماشین، یک وانت یا کامیون حامل اجناس باشد که دیگر باید با نهایت آهستگی و احتیاط و لاک پشتی حرکت کند! روی همین حساب، رسیدن از یک شهر به شهر دیگر، با مسافتی که بینشان هست سنجیده نمی شود [مثلا گفته نمی شود بین این شهر تا آن شهر 50 کیلومتر فاصله است] بلکه با ساعت هایی که مسافر باید بین این دو شهر در راه باشد سنجیده می شود. [مثلا گفته می شود از این شهر تا آن شهر 5 ساعت راه است!] مثلا فاصله بین طورخان (در مرز با پاکستان) تا کابل 300 کیلومتر است و در شرایط عادی، می تواند حداکثر طی سه ساعت طی شود، ولی در آن اوضاع که ما می خواستیم مسیر را طی کنیم، 12 ساعت طول کشید! و مجبور شدیم در بین راه، شب را در جلال آباد توقف کنیم و فردا صبحش باز به مسیرمان ادامه دهیم. عذاب راه فقط در سختی هایش و ساعت های طولانی که آدم باید در جاده باشد خلاصه نمی شود، بلکه خستگی و کوفتگی ای که آدم (از کثرت بالا و پایین رفتن ماشین و گیر کردنش و تکان های شدیدش در طول مسیر) به آن دچار می شود هم هست. مسئله ای که باعث می شود آدم وقتی به مقصد مورد نظرش می رسد بیشتر شبیه جسدی بی جان باشد! ممکن نیست بتوانی سختی راه و رنج هایش را بفهمی مگر اینکه اوضاع جغرافیایی افغانستان را بشناسی. شمال افغانستان منطقه ای دشتی است که عبارت است از دامنه ی کوه های پامیر و هندوکش. در جنوب غربی افغانستان هم منطقه ای دشتی که البته رود هلمند که از کوه های هندوکش جاری است به آن نفوذ می کند. اما وسط این دو، منطقه ای پر از بلندی هاست که دوسوم وسعت کشور را در بر می گیرد و امتداد بلندی های پامیر محسوب می شود که جغرافی دانان، آن را سقف دنیا نامیده اند و کوه های مشهور هیمالیا از آن منشعب می شود. شاخصه ی اساسی آن هم کوه های سر به فلک کشیده ی هندوکش است و شاخه های آن. ممکن نیست کسی بتواند این کوه ها را تخیل و تصور کند مگر وقتی که خودش با چشم آنها را ببیند و شدت هیبت و سرسختی ای که دارد را درک کند، کوه هایی که در برخی موارد ارتفاعشان به 7620 متر می رسد! تقدیرمان این بود که همین منطقه ی مرکزی کشور محل مورد نظر ما و هدف اولمان باشد. پایتخت کشور و مقر حکومت، کابل، در قلب همین منطقه واقع شده است، اگرچه قندهار (محل استقرار رهبر طالبان که به او امیرالمومنین می گویند) در ارتفاعات جنوبی واقع شده است. چیزی که در راه مابین پیشاور و طورخان دیده بودیم را باز در مسیرمان در فاصله ی طورخان و جلال آباد و حتی کابل مشاهده کردیم. ماشین های باری پُر و ماشین های سواری [اتوبوس یا مینی بوس های] رنگارنگ با پرچم های سیاهشان که خیال می کردند با آنها چشم زخم را از خود دور می کند، در برخی موارد هم راننده، یک میمون کوچک (که به آن نسناس میگویند) بالای ماشینش بسته است، شاید معتقد است خوش شانسی می آورد. البته تصویری که در این موضوع در افغانستان دیدیم از سه جهت با تصویری که در پاکستان دیدیم فرق دارد: جهت اول اوضاع بسیار وحشتناک و بد جاده هاست که به آن اشاره کردیم. دوم اینکه جاده های افغانستان هنوز در بین صحنه های نبرد قرار دارد و تانک ها و توپ های سوخته، بالای صخره ها و شن ها دیده می شوند و اتاقک ماشین ها در جای جای مسیر افتاده است. البته ساکنین و مسافران هم با این مسئله سازگاری پیدا کرده اند و مثلا اتاقک ماشین ها تبدیل شده به سایه بان هایی که در پناه آن در سایه بنشینند و گاهی هم این اتاقک ها تبدیل شده به مغازه های کوچکی که به ساکنین چادرها[ی آوارگان] جنس می فروشد. در مورد بقایای تانک ها و توپ ها هم بچه ها را می دیدم که رویش می پرند یا پشتش مخفی می شوند، آن هم در بین گله های بز و گوسفند که آنها هم در حرکت و پریدن روی این وسایل با بچه ها همراهی می کنند! سومین تفاوت بین مسیر در افغانستان و پاکستان هم خود را در شکل محل های استقرار آوارگان نشان می دهد. در طول سال های جنگ اوضاع شهرهای اصلی افغانستان به کلی بهم ریخت و برخی از ساکنین آنها ترجیح دادند برای پناه جویی به جنوب کشور بروند و سازمان های بین المللی در آغاز برای سرپناه یافتن آنها چادرهایی برپا کردند که در ادامه تبدیل شدند به خانه های فقیرانه ی آنها که بیشتر شبیه جعبه های گلی چیده شده کنار هم به نظر می رسند. این خانه ها بعد از آنکه ساکنینش به دیار خود برگشتند همچنان باقی ماند و تا الان هم برجاست و شاهدی است از آن دوره. تا وقتی به ورودی کابل نرسیده بودیم برخوردی با نیروهای طالبان نداشتیم. آنها، پنج تایشان برای استراحت کنار جاده نشسته بودند و چای سبز می نوشیدند و پشتشان یک وانت دوکابینه بود که پشتش مسلسل سبک کارگذاشته بودند. چون ماشین گرد و خاک گرفته بود و به جای اینکه پلاک داشته باشد، سلاح داشت، راننده سریعا فهمید که ماشین، ماشین حکومت است، فلذا به محض دیدنش ضبط ماشین را خاموش کرد و نوار کاست را به آرامی در جیبش گذاشت. آن موقع داشتیم به آوازهای زیبایی از یکی از مشهورترین خوانندگان زن افغان به نام نغمه گوش می کردیم که بعد از وارد شدن طالبان به کابل و ممنوع شدن آواز و موسیقی توسط آنان به پاکستان رفته بود. برایم تعریف کردند که صدای شیرین او و خواننده ی محبوب پشتون عبدالله مقری با نوار کاست هنوز در همه ی خانه ها پخش می شود، نوارهای کاست این دو هم در حجم عظیم از پاکستان به افغانستان قاچاق می شود. آواز نغمه که گوش می کردیم می گفت: آقای ملای من، به دادم برس. معشوقم تب کرده و منتظر دعایی است که تو برایش بنویسی، شاید جان را به تنش برگرداند! صحنه خالی از پارادوکس هم نبود، نغمه داشت با آواز مخاطب خودش ملا را صدا می کرد، و کمی بعد چند نفر از ملاهای طالبان در جاده پیدا شدند! [در زبان افغان ها، به نیروهای طالبان ملا هم گفته می شود.] ادامه دارد ... پی نوشت ها: 1- مجاهدین ، به نیروهای اسلام گرایی گفته می شد که با گرایش های سیاسی و بینشی مختلف، در دوران حکومت کمونیستی و حضور شبه اشغالگرانه ی ارتش سرخ شوروی در خاک افغانستان (از اواخر دهه ی 50 شمسی)، به عنوان جهاد ، شروع به جنگ با آنان کردند. در بین این نیروها، هم نیروهای دارای گرایش های بازترسیاسی دیده می شد و هم نیروهای اسلام گرای سنتی و هم برخی نیروهای سلفی. مجاهدین از احزاب و گروه های مختلفی تشکیل شده بود که پس از پیروزی بر کمونیست ها و اخراج شوروی از افغانستان در سال 92 نتوانستند بین خود به توافق برسند و جنگ داخلی بین خود آنان آغاز شد که در نهایت موجب به وجود آمدن حرکت طالبان و شکست همه ی مجاهدین از این حرکت تازه تأسیس گردید. از سران مجاهدین می توان به احمد شاه مسعود، برهان الدین ربانی، گلبدین حکمتیار، عبدرب الرسول سیاف و شهید عبدالعلی مزاری نام برد. قسمت های قبل: مقدمه قسمت 1 Let’s block ads! (Why?) منبع: مشرق کد مطلب : سایر اخبار ...
دستاوردهای نظامی در سال 1394؛ از موشک کروز تا رادارهای برد بلندی که اسرائیل را به واکنش واداشت
عنوان دومین جنگ طولانی قرن بیستم یاد شده که دکترین نظامی ایران در آن زمان بر پایه واکنش متقابل طرح ریزی و اجراء شد. در حال حاضر نیز با توجه به پایگاه های نظامی قدرت هایی مانند انگلیس و آمریکا در غرب آسیا و همچنین حضور آنها در آب های خلیج فارس و خطوط مرزی برخی کشورهای همسایه مانند قطر، بحرین، کویت و .... ضرورت حفظ و تجهیز توان دفاعی کشور را دو چندان کرده است. به ویژه آنکه همزمان با مذاکرات ...
چهره گرام / ستاره خنداونه
یک سال اخیر و حتی پیش از آن بارها پست ها و عکس هایی را به اشتراک گذاشته که با هدف اطلاع رسانی برای کارهای انسان دوستانه بوده اند. از حضور در آسایشگاه معلولین گرفته تا محک و جمع کردن کمک برای پرداخت هزینه درمان سارا عبدالملکی، عضو تیم ملی راگبی که در تصادف دچار جراحات بسیار شده بود. البته این کارهای انسان دوستانه فقط محدود به کمک به انسان های نیازمند نمی شود و می بینیم که مثلا برای روز دانش آموز ...
شاه سعودی: با هیچ کس دشمن نیستیم؛برای وحدت مسلمانان تلاش می کنیم!
گسترش ناامنی و بی ثباتی و کشتار مسلمانان بیگناه به دست تروریست های مزدور با افکار وهابی تکفیری منجر شده و همچنین هشدار صریح به شهروندان عربستان درباره عواقب خطرناک هرگونه ابراز دوستی و وفاداری به مقاومت اسلامی حزب الله گفت : جهان امروز کوچک شده و منابع پیچیده و در هم تنیده شده، آسیا، آفریقا، آمریکا و تمام قاره ها این گونه است، همانطور که می دانید در حال حاضر اقلیت های زیادی در منطقه ما حضور دارند و ...
با اینکه پرسپولیسی بودم اما شروع فوتبالم در تیم استقلال بود / از رفاقت پشیمان نیستم اما از آمدن به ...
استیلی در گفتگویی درباره علاقه اش به فوتبال و محله ای که در آن بزرگ شد، اظهار داشت: ما در تهران دو چهارصد دستگاه داریم. چهارصد دستگاه نیروی هوایی و چهارصد دستگاه نازی آباد. من از نازی آباد آمدم. همانجا رشد کردم. چهار زمین خاکی داشتیم و بهترین زمین مختص بزگترها بود و بدترینش برای ما کوچکترها بود. الان همه آن زمین ها به خانه و مدرسه تبدیل شده است. در حال حاضر بیشتر شاهد پیدایش چمن های مصنوعی هستیم ...
محلات بهشت گردشگران ایران+تصاویر
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از صبح محلات ، شهرستان محلات به واسطه قرار گیری در مرکز کشور و در دامنه کوه های مرکزی ایران از اب و هوای مطبوع و معتدلی برخودار است و از همین جهت این منطقه از دیر باز مورد توجه سلاطین، پادشاهان بوده و از همین رو در دوران معاصر نیز این شهرستان مورد توجه گردشگران داخلی و خارجی بوده است. در گزارش حاضر مناطق گردشگری شهرستان محلات به اجمال معرفی ...
روایتی تکان دهنده از مشکلات اهالی 2 شهرک الفوعه و کفریا در ادلب + تصاویر
اهالی ساکن محلات جنوبی و شمالی به دلیل ادامه هدف قرار گرفتنشان از سوی تک تیراندازها به طور دسته جمعی به داخل الفوعه مهاجرت کرده اند، زیرا محلاتشان نزدیک بنش واقع شده است که تروریستهای جیش الفتح و احرار الشام در آنجا حضور دارند. درباره اوضاع میدانی این دو شهرک باید گفت که جبهه های نبرد در حال حاضر به طور کلی و تقریباً آرام است و ساکنان مراقب اوضاع بعد از تجدید توافق آتش بس هستند، به ویژه ...
جریان دیدار سران شیعه و سنی مخالف صدام با او ساعاتی پس از دستگیری اش/ سؤال از صدام درباره دلیل کشتن شهید ...
... -باید به صورت بهتری انجام می شد. ولی موضوع این نیست. صدام از حق محاکمه در برابر خبرگان قانونی برخوردار شد. من خودم در اولین جلسه دادگاه او حاضر بودم. او هم متوجه حضور من شد. دادگاه را زیر نظر گرفتم و اینطور حس کردم که او هم حق دفاع از خود را داشت، ولی تیم وکلای او از جهت حقوقی واقعا بد بودند. *موقع محاکمه ی او حس می کردی دلت خنک شده است ؟ -ابدا. ابدا. من اساسا چنین ...
هشدارروسیه درباره افزایش تشنج در افغانستان
نفوذ تروریست های داعشی به افغانستان به عنوان مساله بسیار نگران کننده اشاره کرد و افزود: از تابستان سال 2014 شاهد افزایش حضور داعش در افغانستان هستیم و در شرایط کنونی شمار آنان در این کشور حدود 10 هزار نفر تخمین زده می شود. مقام روس خاطرنشان کرد: بدیهی است تداوم اوضاع کنونی برقراری همکاری های افغانستان با کشورهای دیگر را دشوارتر می کند و موارد زیادی از راکد ماندن قراردادهای وجود دارد که در وهله ...
سیچلو: در اردوی تیم ملی چیزی به اسم تیم اول و دوم وجود ندارد
متفاوت است. باید در رقابت های انتخابی المپیک 7 مسابقه در 10 روز برگزار کنیم که مهم ترین مسابقات ما در روزهای اول و دوم است. به این دلیل بازی دوستانه با لهستان و فرانسه تأثیر منفی بر روند کار ما ندارد. سیچلو در پایان گفت: در اردوی تیم ملی چیزی به اسم تیم اول و دوم وجود ندارد و همه برای مسابقات انتخابی المپیک و المپیک آماده می شوند. ...
انضباط تیمی، مهمترین دستاورد حضور قلعه نویی در تراکتورسازی
تبریز- ایرنا- نظم و انضباط تیمی و پرهیز از هرگونه مسائل حاشیه ای، مهمترین و به نوعی بزرگترین دستاورد حضور چهار ماهه امیر قلعه نویی به عنوان سرمربی تیم فوتبال تراکتورسازی در راس این تیم پرطرفدار تبریزی است. به گزارش ایرنا، تیم تراکتورسازی تبریز که فصل جاری لیگ برتر را با تونی الیویرا، پرتغالی محبوب و مجموعه ای از بازیکنان سرباز و مشهور آغاز کرد، آنگونه که انتظار می رفت نتوانست نتایج ...
نماینده ایران در رقابت های قاره ای چین کارش را با پیروزی آغاز کرد
به گزارش خبرگزاری فوتبال ایران پارس فوتبال دات کام ؛ رقابت های بوکس کسب سهمیه المپیک چین با حضور 190 بوکسور از 30 کشور در شهر کیانان چین در حال پیگیری است. سجاد محرابی که تنها نماینده ایران در سومین روز این مسابقات بود در دیدار با "شابوس" بوکسور تاجیکستانی به پیروزی رسید و در مرحله یک چهارم پایانی با برنده دیدار مغولستان و تایلند مبارزه خواهد کرد. محرابی در این دیدار در سه راند با حریف ...
کی روش باید بماند/استعفای سرمربی تیم ملی به ما اعلام نشده است
این که در آستانه این رقابت ها هستیم قطعا جلسات این ستاد حداقل یک بار در ماه برگزار می شود و در صورت صلاح دید رئیس و هر یک از اعضا، قابل افزایش است. در فروردین ماه نیز این جلسه با حضور تمام اعضا برگزار می شود. امیدوارم این ستاد هم بتواند با همکاری فدراسیون های ورزشی و کمیته ملی المپیک، پشتیبانی لازم را از تیم های ملی ایران داشته باشد تا ورزشکاران ما در مسابقات کسب سهمیه و در مرحله بعد در مسابقات ...
صندلی داغ طرفداری: میلاد گودرزی؛ یک ایتالیایی قابل اعتماد و بامعرفت
طرفداری- میلاد گودرزی هشتمین مهمان از سری دوم صندلی داغ طرفداری در بهار، در عید و روز هشتم سال 1395 خواهد بود. میلاد از همان روز اول با طرفداری بوده و بعد از چند وقفه کوتاه، مدت هاست که حضور ثابت و مستمر و چشمگیری در سایت دارد. خود من چند بار به حضور فعالش شک کردم. یعنی برای من سوال بود که چطور یک نفر می تواند همزمان، تمامی جداول سایت را به روز کند، خبر ترجمه کند و ویدیو ضبط و ادیت کند ...
سامان عبدولی جایگزین حمید سوریان
مغولستان در شهر اولان باتور برگزار می شود. در پایان این رقابتها سه نفر اول هر وزن مجوز حضور در المپیک ریو را کسب می کنند. علاوه بر این مسابقات، رقابت های گزینشی استانبول ترکیه نیز به عنوان آخرین مرحله از مسابقات کسب سهمیه، دو هفته پس از این مسابقات مغولستان برگزار خواهد شد که نفرات اول و دوم هر وزن مجوز حضور در المپیک را به دست می آوردند. انتهای پیام/ ...
چگونه به المپیک ریو 2016 برویم؟
روزنامه شرق در ویژه نامه نوروز، در مقاله ای به قلم سیدمصطفی هاشمی طبا رئیس پیشین سازمان تربیت بدنی، می نویسد: سؤال می شود که در فاصله مانده به المپیک 2016 ریو برای تیم های ملی یا به عبارت دیگر برای ورزش ملی چه کار می توان کرد تا حضور ایران در این بازی ها شایسته باشد. در این یادداشت می خوانیم: آنچه در ورزش باید عمل کنیم تا در المپیک ها حاضر شویم طبعا اندیشه ای جامع را می طلبد و نیز ...
داورزنی: والیبال سال ها با برنامه کار کرده است و امروز به دنبال رسیدن به رکوردی بزرگ است
به گزارش خبرنگار نسیم آنلاین ، محمدرضا داورزنی پس از آغاز تمرینات تیم ملی والیبال ایران برای حضور در رقابت های انتخابی المپیک اظهار داشت: ملی پوشان از 22 اردیبهشت برای برگزاری دو مسابقه تدارکاتی به فرانسه سفر می کنند و پس از انجام دو مسابقه با تیم ملی این کشور به ایران باز می گردند. تیم ملی هشت روز قبل از آغاز رقابت های انتخابی المپیک نیز به ژاپن سفر می کند تا در شهری غیر از توکیو دو مسابقه با ...