سایر منابع:
سایر خبرها
آیت الله هاشمی: با آرامش، عقلانیت و استدلال پیش برویم
پالایشگاه های گاز و پتروشیمی اشاره و تصریح کرد: در عسلویه که دارای منابع فراوان گاز و پایتخت انرژی کشور است، می توانیم هزاران محصول ارزشمند دیگر از زیرمجموعه و محصولات فعلی پتروشیمی تولید کنیم. ایشان سواحل، بنادر و دسترسی آسان به آب و هم چنین بهره برداری از آب شیرین با استفاده از دستگاه های آب شیرین کن، را برای توسعه منطقه ضروری دانست و تأکید کرد: با همکاری شرکت های دانش بنیان و ...
دانلود رایگان 21 اپلیکیشن پولی iOS برای مدت محدود - قسمت اول
این بازی 1.99 دلاری را به رایگان دانلود کنید. این بازی شما را وادار به حرکت، شنا، پرش و پرواز به هر سوی یک جهان سه بعدی می کند. 6. iFile Saver Pro : یک دانلود منیجر با امکانات متداول از قبیل افزایش سرعت دانلود، قطع دانلود و بازگشت آن در آینده. از این برنامه در قالب یک اپلیکیشن مدیریت فایل نیز می توان استفاده کرد که از وجود امکاناتی نظیر موتور جستجوی قدرتمند، غیرفشرده سازی ...
تحلیلی بر ریشه ها و بسترهای عملیات های تروریستی در ترکیه
بستر تراکم چالش های امنیتی حزب کارگران کردستان همواره متهم اول در این انفجارها معرفی می شود. البته تحلیل گران امنیتی ترکیه معتقدند که پ.ک.ک با همکاری سایر سازمان های همسو و حتی سرویس های خارجی اقدام به این گونه اقدامات تروریستی می کند. به هر حال محیط امنیتی ترکیه با چالش های متراکم مواجه است و عملا دولت ترکیه توان لازم برای جلوگیری از فرایندی شدن پدیده تروریسم در قلمرو ملی خود را فعلا ...
فالگیران و گدایان جاذبه سیاه شیراز در نوروز
تعداد بالای کانکس فراهم کرده است. این کانکس ها که امکاناتی چون سرویس بهداشتی و حمام دارند هر سال در نوروز مورد استفاده قرار می گیرند. با این حال این خانواده ارومیه ای می گویند به خاطر ناکافی بودن اطلاع رسانی ها از وجود این کمپ ها با خبر نشده اند. پدر خانواده چکامه هم که از استان آذربایجان غربی به فارس سفر کرده اند، می گوید: ما برای تماشای تخت جمشید به شیراز آمدیم. شیراز زیباست و مهمان نوازی مردم ...
التیماتوم کره شمالی به کره جنوبی
مشارکت بیش از 315 هزار نیروی نظامی و به کارگیری تجهیزات پیشرفته برگزار کردند. کره شمالی در آن زمان نیز اعلام کرده بود که به تلافی برگزاری این رزمایش، واشنگتن و سئول را به دریای آتش مبدل خواهد کرد. تنش ها در شبه جزیره کره با آزمایش های موشکی و هسته ای اخیر کره شمالی بالا گرفته و نیروهای امنیتی و ارتش دو کشور در حالت آماده باش به سر می برند. دو کره پس از جنگ خونین 1950 تا 1953 میلادی و آتش بس، روابط سرد و شکننده ای داشته اند و گاهی تا مرز شروع مجدد جنگ پیش رفته اند. ...
قیمت انواع خودروی داخلی + جدول
قیمت نمایندگی مدل خودرو ردیف 32,517,400 پژو 206تیپ 2 با دو ایربگ 1 37,232,900 پژو 206 صندوقدار V8) ) 2 30,717,900 پژو 405 GLX بنزینی با موتور سوپاپ16( TU5 ) 3 35,608,900 پژو پارس سال بنزینی مالتی پلکس ( یورو4) دو ایربگ 4 35,496, ...
دوران گرگ های تنهای داعش به سر آمده است
در ارتباط بودند در سوریه درگیر جنگ داخلی جهادی با یکدیگر می باشند) هرچند آن ها از گروه های حاضر در خاورمیانه الهام گرفته باشند، اما توسط آن ها هدایت نشده بودند. پس از وحشت حاصل از این انفجارها، شواهدی حیاتی از روش جدید عملیات تروریستی داعش در یورش به مقر آن ها در ورویورز بلژیک به دست آمد. مقامات بلژیک اطلاعاتی به این نتیجه رسیده بودند که یک مجموعه از تروریست ها در حال آماده سازی برای ...
تصویر یکی از پرجرم ترین ستاره های شناخته شده جهان در سحابی جنگ و صلح + عکس روز ناسا
یک ستاره چقدر می تواند بزرگ شود؟ تخمین هایی که با استفاده از فاصله، روشنایی و مدل های استاندارد خورشیدی انجام شده نشان می دهد که یکی از ستاره های سحابی گسیلشی NGC 6357 که به نام جنگ و صلح هم شناخته می شود حدود 200 برابر خورشید جرم دارد. بدین ترتیب این ستاره یکی از پرجرم ترین ستاره هایی است که شناخته شده است. این ستاره پرنورترین ستاره ای است که می توانید در بالای این سحابی ببینید. بررسی های بیشتر ...
محصول استراتژیک این روزهای پاسارگاد چیست؟!
میهمان همه سفره ها می باشد،به طوریکه یا عده ای خود اقدام به چیدن واستفاده از این گیاه خاردار وخشن اما مفید می کنند یا آن را خریداری و از آن در قالب غذاهای مختلف استفاده می کنند. میهمانان نوروزی که به شهرستان پاسارگاد سفر می کنند نیز این گیاه را به عنوان سوغات از این شهرستان با خود می برند، یا خود اقدام به چیدن کنگر می کنند یا این محصول را خریداری می کنند.عده ای هم فرصت را غنیمت شمرده ...
تحقق اقتصاد مقاومتی نیازمند نگاه جهادی و انقلابی است
...> وی ادامه داد: آمریکا یک نظام سیاسی شیطانی است که شیطنت و دشمنی ذاتی آن است و محال است که دست از شیطنت بردارد. این استاد حوزه علمیه در تبیین چهره خبیث مستکبر بزرگ جهانی یعنی آمریکا، گفت: آمریکا ادعای خدمت به جهان و بشریت را دارد و حال آن که خدمت به بشریت بدون اعتقاد به مبانی وحیانی و الهی امری غیر ممکن است. وی ادامه داد: تحرکات این شیطان بزرگ در منطقه و جهان بیداری و بصیرت ...
شورولت سیلورادو با سیستم دوربین تریلر عرضه می شود
شورولت سیلورادو از این پس یک سیستم ایمنی جدید را در لیست امکانات قابل سفارش خود خواهد داشت. این سامانه با نام دوربین تریلر در مواقعی که سیلورادو یک تریلر را با خود یدک می کشد با افزایش و بهبود میدان دید راننده، به هر چه ایمن تر شدن رانندگی کمک می کند. این سامانه با استفاده از مجموعه ی چند دوربین کار می کند که دو تا از آنها در آینه های جانبی برای مخابره ی تصاویر کنار تریلر قرار دارند و ...
روایتی از حضور سعید قاسمی، سردار نقدی و آیت الله جنتی در جنگ بوسنی
اقامت داشتند. پروفسور کایز فیبس (1) درباره فعالیت های این گروه می گوید "نقش جهادگران خارجی در جنگ بوسنی کوچک اما مهم بود” و نیروهای سپاه پاسداران "شامل جنگجویانی قدرتمند بودند که مانند نیروهای واکنش سریع، حمله های برق آسایی را ترتیب می دادند” و پیکارجویان حزب الله که ” وظیفه شان مبارزات منسجم بود، لذا به سادگی می توان گفت مهارت و تجربه آنان، ارزش بیشتری از مدل های دیگر درگیری با پیچیدگی ...
برخی جاها مواد مخدر و سلاح را می شد مثل نان خرید
چون بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! گروه بین الملل [...] چون بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! گروه بین الملل مشرق – در قسمت قبل این نوشتار (که ترجمه ای است از سفرنامه ی فهمی هویدی به افغانستان طالبان در سال 1377 شمی با عنوان طالبان، سپاهیان خدا در نبردی اشتباهی! ) ماجرای چگونگی آغاز سفر نویسنده به افغانستان را خواندیم و ایراداتی که به او گرفته می شد تا از این سفر منصرف شود را مرور کردیم. همچنین دیدیم که نویسنده چطور خود را به پاکستان رساند و از آنجا چطور برای وارد شدن به افغانستان به سمت مرز حرکت کرد. ماجرای مواجه با اولین نیروی طالبان و آخرین نیروی طالبان هم ذکر شد. بخش دوم این خاطرات را با هم می خوانیم: حالا ما داخل یک دولت، در دلِ دولت پاکستان هستیم. روی نقشه اگر بخواهی حساب کنی، هنوز از پاکستان بیرون نرفته ایم، و هنوز داخل مرزهای آن هستیم. اما در حقیقت امر، داستان طور دیگری است. این نقطه که حدودا 55 کیلومتر را در بر می گیرد، در اصل تحت سلطه ی حقیقی حکومت پاکستان قرار ندارد. یک جورهایی می توانی بگویی یک منطقه آزاد است. مسئولین این منطقه و اداره کنندگان امورش، شیوخ مشهور قبایل باتان هستند که در دوطرف مرز (یعنی هم در پاکستان و هم در افغانستان) پراکنده اند و حضور دارند. از آنجا که این منطقه، منطقه ی آزاد است، به همین دلیل هرچه در پاکستان ممنوع است، در اینجا مجاز است. از تجارت سلاح گرفته تا تجارت مواد مخدر. از این بگذریم که اینجا، ایستگاه اصلی قاچاق به هر دو کشور است. این اطلاعات برای من تازه نبود، بیست سال پیش هم که در سفرم به افغانستان از اینجا دیدن کردم، مواد مخدر در پیاده رو هم فروخته می شد. سلاح هم –که بخشی از آن در همان منطقه تولید می شد- مثل نان در کنار جاده ها در دسترس بود! از همان جهت که این منطقه منطقه ای آزاد است، در طول سال های گذشته جریان برق را به صورت مجانی از حکومت پاکستان دریافت می کرد، آبش را هم از چاه های همان منطقه به دست می آورد. به دلیل فشار بحران اقتصادی ای که کشور به آن دچار بود، حکومت اسلام آباد تصمیم گرفت برای برقی که به این منطقه می داد، مبلغی را تعیین کند. این چیزی بود که موجب تحریک شیوخ قبائل بر علیه حکومت و اعلام شورش آنها شد. و بستن و حمله به راه های تجاری این منطقه یکی از نشانه های این شورش است و همین، چیزی بود که موجب شد نیروهای حکومتی در پیشاور، دیروز به ما اجازه عبور به طورخان را ندهند. در آن ساعات اولیه صبح، با وجود هیبت و هراس انگیز بودن کوه ها[ی سر به فلک کشیده]، جاده، آباد و آرامش بخش به نظر می رسید. شدت حرکت در آن زیاد بود و کاروان ماشین های پر از کالا، با سرعت کم و احتیاط از لبه های کوه در حرکت بودند. البته می ترسم کلمه پر ، نتواند منظور مرا برساند، چون ماشین های باری ای که من می دیدم در اصل در حکم یک سری تپه و کوه متحرک بودند، از بس که جنس در آن گذاشته بودند و ابعاد ماشین را (طولی و عرضی و ارتفاعی) بزرگ کرده بودند! دلیل مسئله این بود که هر کالای صنعتی و تولیدی ای که افغانستان چند میلیون نفری (که حالا بیش از بیست میلیون نفر جمعیت داشت) لازم داشت از طریق پاکستان وارد می شد، حالا یا خود پاکستان هم از خارج وارد کرده بود یا ساخت پاکستان بود. این مطلب نشانگر میزان سودی بود که اقتصاد پاکستان از ادامه ی به هم ریختگی اوضاع در افغانستان و توقف ماشین تولید (در همه ی زمینه ها) در آن کشور می برد. این مطلب تقریبا می توانست تأییدی باشد بر حرف برخی آدم های خبیث که می گویند سودی که پاکستان از جنگ در افغانستان می برد کمتر از استفاده ای که می خواهد در سایه ی صلح به آن برسد، نیست. این نکته هم از چشم آدم مخفی نمی ماند که وانت هایی که به افغانستان می رفتند جنس های صنعتی یا کنسرو بود، اما ماشین هایی که داشت از افغانستان برمی گشت یا آدم سوار کرده بود یا مواد خام بار زده بودند (یا چوب یا تولیدات کشاورزی، از قبیل انگور و سیب و انار) یا آنکه خالی بودند و آمده بودند تا از نو جنس بار زده و به افغانستان ببرند. *** وقتی چشم مان افتاد به لشگری از مگس ها که در هوا می چرخیدند، و سر و صدا و هیاهوی بلندی به گوشمان رسید، و حجم انبوهی از افراد پیاده را دیدیم، و پلیس لاغری را که داشت با عصایی بلند دختربچه ای را به جلو می راند، و دستفروش هایی که در دو طرف راه هرچه خوردنی و نوشیدنی که ممکن بود می فروختند، و ارزفروش هایی که برای جلب نظر، پشت میزهای چوبی بلندی نشسته بودند، دیگر آن موقع لازم نبود کسی خبرمان کند که حاجت روا شده و به طورخان رسیده ایم، دروازه ی ما برای ورود به امارت اسلامی افغانستان . در بین این چیزها، هیچ کدام برای من جدید به نظر نمی رسید. من خودم اهل کشوری بودم که با این قبیل تصاویر مأنوس بود، از مگس ها گرفته تا سر و صدای مردم و جمعیت عظیم آدم های پیاده، و حتی چوب پلیس و فحش هایش. چیزی که بیش از همه ی اینها در آن صحنه نظرم را جلب کرد، چیز دیگری بود که برای اولین بار در زندگی ام می دیدم: صف طولانی ای از بچه های کوچک به چشم می خورد که از پنجره ی ماشین، شبیه صف مورچه هایی بود که در سکوت روی زمین راه می رفتند و اول صف، که داخل خاک افغانستان بود (پشت پست بازرسی ای که چیزی نبود جز یک سری آهن که راه را قطع کرده بود) دیده نمی شد. آخر صف هم با حرکتی یکنواخت و آرام، جلوی چشم همه به سمت عمق اراضی پاکستان پیش می رفت. هر بچه ای روی دوشش یک تکه آهن گرفته بود. برخی آهن ها بزرگ تر یا بلندتر بودند و آنها را دو بچه، هن هن کنان و عرق ریزان، حمل می کردند. پرسیدم داستان چیست، گفتند این بچه ها برای برخی تاجران اجناس اسقاطی و قراضه کار می کنند. می گفتند این تاجرها توانسته بودند از طریق تجارت با بقایای سلاح های روسی خراب که بی صاحب در تمام افغانستان ریخته شده بود، ثروت های هنگفتی به جیب بزنند. چون جا به جایی صدها تانک و توپ سنگین سخت بود، این تجار تصمیم گرفته بودند آنها را به تکه های کوچک تقسیم کرده و بعد به داخل پاکستان قاچاق کنند و بعد آنها را بفروشند. این تکه ها در پاکستان ذوب، و برای مصارف دیگر به کار گرفته می شد. تعجبم وقتی بیشتر شد که فهمیدم این صف ها، از اوایل دهه ی نود میلادی به صورت منظم و مستمر ادامه دارد، چون حجم عظیمی از سلاح های شوروی خراب شده در خاک افغانستان وجود دارد. ممکن نبود به ذهن کسی خطور کند که آخر کار سلاح های شوروی که برای به زانو درآوردن و سرکوب افغان ها به آن کشور فرستاده شده بود به اینجا بکشد، هر چند این سرنوشت، بعد از سرنوشتی که خود اتحاد شوروی به آن دچار شد و ممکن نبود به ذهن بشری خطور کند، دیگر چندان عجیب به نظر نمی رسید. با نیشگون همراهم به خودم آمدم، تذکر داد نیامده ایم اینجا که بمانیم، آمده ایم که از اینجا رد شویم و داخل افغانستان برویم. حرفش را پذیرفتم. جلو راه افتاد و رفتیم به ساختمانی که در آن چند پلیس پاکستانی با هیکل های قشنگ و قامت های بلندشان نشسته بودند. کاری که باید می کردیم را انجام دادیم و بعد از پله پایین رفتیم و وارد اتاق دیگری شدیم. در آن اتاق خلایقی را دیدم که انگار ریش را با ترازو به مساوات بینشان تقسیم کرده بودند، و از چهره شان سرسختی و تندی پیدا بود. نمی توانستم در بینشان رئیس را از مرئوس تشخیص دهم، کما اینکه نمی توانستم کارمند را از ارباب رجوع تشخیص دهم. همراهم که متوجه حیرتم شده بود در گوشم گفت: اینها جماعت طالبان اند! آمدن از یک طبقه به طبقه ی دیگر، شبیه رفتن از عصری و زمانی به عصر و زمان دیگری بود. سریعا به کسانی که نشسته بودند سلام کرد، با تعجب نظرشان به سمتم جلب شد. خطوط چهره شان وقتی گذرنامه ام را دیدند و فهمیدند عرب و مسلمانم باز شد. سریعا آمدند به سمتم و با خوشحالی آشکاری شروع کردند به خوشامدگویی و دست دادن، انگار دوستانی باشیم که بعد از مدت ها دوری باز همدیگر را ببینیم. ناگهان با جوان های طالبان رو در رو شده بودم و این، باعث شوک و حیرتم شده بود، جوان هایی که از وقتی در افق افغانستان ظاهر شدند همه ی دنیا را به خود مشغول و مردم را حیران کرده اند. البته تعجب و شوکم خیلی طولانی شد، چون بعد از آنکه گذرنامه ی مرا مهر کردند یکی شان گذرنامه را به دستم داد و به فارسی گفت: خداحافظ حالا باید سریع می رفتیم سوار ماشین مان می شدیم تا به کابل برویم. انسان کلی عذاب می کشد تا به کابل برسد. وقتی هم به آنجا می رسد، شوکه می شود. و خیلی خوش شانس خواهد بود اگر بعد از مدتی ماندن در آنجا افسردگی نگیرد! به دلیل اینکه فرودگاه کابل تعطیل، و در تیررس سلاح های احمد شاه مسعود –فرمانده مخالف طالبان که در پایگاهی در 25 کیلومتری پایتخت مستقر است- قرار دارد، کسانی که می خواهند به کابل بیایند راهی ندارند جز آنکه از ماشین و راه های زمینی استفاده کنند. مشکل اینجاست که ماشین در دسترس است ولی آنچه راه خوانده می شود، اصلا اینطور نیست! اینکه یک راهی روی نقشه ترسیم شده باشد، لزوما به این معنی نیست که الان در عالم واقع هم بر روی زمین وجود داشته باشد! بله، در افغانستان، راه هایی قبل از سالهای جنگ داخلی وجود داشت، اما به طول انجامیدن 20 ساله ی جنگ موجب شد که دو طرف درگیر یعنی هم کمونیست ها و هم مجاهدین [1]، راه ها را اهدافی نظامی در نظر بگیرند که می شد با نابود کردن آنها جلوی حرکت دشمن را گرفت یا محاصره اش کرد. هیچ کدام از طرف های درگیری هم در انجام این کار کوتاهی نکردند! من گواهی می دهم که در این مأموریتشان پیروزی بزرگی به دست آوردند، شاید اصلا این نابود کردن راه های مواصلاتی، بزرگترین پیروزی طرف های درگیر بوده باشد! ضمنا به این دلیل که جریان بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! مسئله به همین جا ختم نمی شود، چرا که قسمت هایی از راه ها که از سر تصادف از آسیب خمپاره باران جسته، باران ها و سیل ها به سروقتش آمده و این هم همراه شده با اهمال و عدم صیانت از راه ها، از همین رو آنجا ها هم خود به خود و در سکوت، به سریال حفره های خمپاره باران ها پیوسته است! با توجه به مجموعه این دلایل، حالا راه ها هیچ نقشی ندارند جز آنکه به ماشین ها نشان دهند که در صحراهای وسیع افغانستان باید به کدام سمت برانند. در این وضعیت، عاقل کسی است که به جای حرکت بر روی این جاده، از کنارش حرکت کند و حرکت بر روی کوه و تپه ها را بر حرکت بر روی این جاده ترجیح دهد. بدشانس کسی که باور کند که این جاده است و از روی آن حرکت کند یا اینکه در برخی اوقات مجبور بشود از روی آن حرکت کند. البته در هر حال، هر دویشان قربانی این وضعیت اند. چون سفری که قاعدتا باید دو ساعت یا سه ساعت طول بکشد، حالا هشت یا حتی نُه ساعت به طول می انجامد. چون ماشین ها در این مسیر با سرعت متوسط بیست کیلومتر یا حتی احیانا ده یا حتی پنج کیلومتر در ساعت می رانند. حالا اگر این ماشین، یک وانت یا کامیون حامل اجناس باشد که دیگر باید با نهایت آهستگی و احتیاط و لاک پشتی حرکت کند! روی همین حساب، رسیدن از یک شهر به شهر دیگر، با مسافتی که بینشان هست سنجیده نمی شود [مثلا گفته نمی شود بین این شهر تا آن شهر 50 کیلومتر فاصله است] بلکه با ساعت هایی که مسافر باید بین این دو شهر در راه باشد سنجیده می شود. [مثلا گفته می شود از این شهر تا آن شهر 5 ساعت راه است!] مثلا فاصله بین طورخان (در مرز با پاکستان) تا کابل 300 کیلومتر است و در شرایط عادی، می تواند حداکثر طی سه ساعت طی شود، ولی در آن اوضاع که ما می خواستیم مسیر را طی کنیم، 12 ساعت طول کشید! و مجبور شدیم در بین راه، شب را در جلال آباد توقف کنیم و فردا صبحش باز به مسیرمان ادامه دهیم. عذاب راه فقط در سختی هایش و ساعت های طولانی که آدم باید در جاده باشد خلاصه نمی شود، بلکه خستگی و کوفتگی ای که آدم (از کثرت بالا و پایین رفتن ماشین و گیر کردنش و تکان های شدیدش در طول مسیر) به آن دچار می شود هم هست. مسئله ای که باعث می شود آدم وقتی به مقصد مورد نظرش می رسد بیشتر شبیه جسدی بی جان باشد! ممکن نیست بتوانی سختی راه و رنج هایش را بفهمی مگر اینکه اوضاع جغرافیایی افغانستان را بشناسی. شمال افغانستان منطقه ای دشتی است که عبارت است از دامنه ی کوه های پامیر و هندوکش. در جنوب غربی افغانستان هم منطقه ای دشتی که البته رود هلمند که از کوه های هندوکش جاری است به آن نفوذ می کند. اما وسط این دو، منطقه ای پر از بلندی هاست که دوسوم وسعت کشور را در بر می گیرد و امتداد بلندی های پامیر محسوب می شود که جغرافی دانان، آن را سقف دنیا نامیده اند و کوه های مشهور هیمالیا از آن منشعب می شود. شاخصه ی اساسی آن هم کوه های سر به فلک کشیده ی هندوکش است و شاخه های آن. ممکن نیست کسی بتواند این کوه ها را تخیل و تصور کند مگر وقتی که خودش با چشم آنها را ببیند و شدت هیبت و سرسختی ای که دارد را درک کند، کوه هایی که در برخی موارد ارتفاعشان به 7620 متر می رسد! تقدیرمان این بود که همین منطقه ی مرکزی کشور محل مورد نظر ما و هدف اولمان باشد. پایتخت کشور و مقر حکومت، کابل، در قلب همین منطقه واقع شده است، اگرچه قندهار (محل استقرار رهبر طالبان که به او امیرالمومنین می گویند) در ارتفاعات جنوبی واقع شده است. چیزی که در راه مابین پیشاور و طورخان دیده بودیم را باز در مسیرمان در فاصله ی طورخان و جلال آباد و حتی کابل مشاهده کردیم. ماشین های باری پُر و ماشین های سواری [اتوبوس یا مینی بوس های] رنگارنگ با پرچم های سیاهشان که خیال می کردند با آنها چشم زخم را از خود دور می کند، در برخی موارد هم راننده، یک میمون کوچک (که به آن نسناس میگویند) بالای ماشینش بسته است، شاید معتقد است خوش شانسی می آورد. البته تصویری که در این موضوع در افغانستان دیدیم از سه جهت با تصویری که در پاکستان دیدیم فرق دارد: جهت اول اوضاع بسیار وحشتناک و بد جاده هاست که به آن اشاره کردیم. دوم اینکه جاده های افغانستان هنوز در بین صحنه های نبرد قرار دارد و تانک ها و توپ های سوخته، بالای صخره ها و شن ها دیده می شوند و اتاقک ماشین ها در جای جای مسیر افتاده است. البته ساکنین و مسافران هم با این مسئله سازگاری پیدا کرده اند و مثلا اتاقک ماشین ها تبدیل شده به سایه بان هایی که در پناه آن در سایه بنشینند و گاهی هم این اتاقک ها تبدیل شده به مغازه های کوچکی که به ساکنین چادرها[ی آوارگان] جنس می فروشد. در مورد بقایای تانک ها و توپ ها هم بچه ها را می دیدم که رویش می پرند یا پشتش مخفی می شوند، آن هم در بین گله های بز و گوسفند که آنها هم در حرکت و پریدن روی این وسایل با بچه ها همراهی می کنند! سومین تفاوت بین مسیر در افغانستان و پاکستان هم خود را در شکل محل های استقرار آوارگان نشان می دهد. در طول سال های جنگ اوضاع شهرهای اصلی افغانستان به کلی بهم ریخت و برخی از ساکنین آنها ترجیح دادند برای پناه جویی به جنوب کشور بروند و سازمان های بین المللی در آغاز برای سرپناه یافتن آنها چادرهایی برپا کردند که در ادامه تبدیل شدند به خانه های فقیرانه ی آنها که بیشتر شبیه جعبه های گلی چیده شده کنار هم به نظر می رسند. این خانه ها بعد از آنکه ساکنینش به دیار خود برگشتند همچنان باقی ماند و تا الان هم برجاست و شاهدی است از آن دوره. تا وقتی به ورودی کابل نرسیده بودیم برخوردی با نیروهای طالبان نداشتیم. آنها، پنج تایشان برای استراحت کنار جاده نشسته بودند و چای سبز می نوشیدند و پشتشان یک وانت دوکابینه بود که پشتش مسلسل سبک کارگذاشته بودند. چون ماشین گرد و خاک گرفته بود و به جای اینکه پلاک داشته باشد، سلاح داشت، راننده سریعا فهمید که ماشین، ماشین حکومت است، فلذا به محض دیدنش ضبط ماشین را خاموش کرد و نوار کاست را به آرامی در جیبش گذاشت. آن موقع داشتیم به آوازهای زیبایی از یکی از مشهورترین خوانندگان زن افغان به نام نغمه گوش می کردیم که بعد از وارد شدن طالبان به کابل و ممنوع شدن آواز و موسیقی توسط آنان به پاکستان رفته بود. برایم تعریف کردند که صدای شیرین او و خواننده ی محبوب پشتون عبدالله مقری با نوار کاست هنوز در همه ی خانه ها پخش می شود، نوارهای کاست این دو هم در حجم عظیم از پاکستان به افغانستان قاچاق می شود. آواز نغمه که گوش می کردیم می گفت: آقای ملای من، به دادم برس. معشوقم تب کرده و منتظر دعایی است که تو برایش بنویسی، شاید جان را به تنش برگرداند! صحنه خالی از پارادوکس هم نبود، نغمه داشت با آواز مخاطب خودش ملا را صدا می کرد، و کمی بعد چند نفر از ملاهای طالبان در جاده پیدا شدند! [در زبان افغان ها، به نیروهای طالبان ملا هم گفته می شود.] ادامه دارد ... پی نوشت ها: 1- مجاهدین ، به نیروهای اسلام گرایی گفته می شد که با گرایش های سیاسی و بینشی مختلف، در دوران حکومت کمونیستی و حضور شبه اشغالگرانه ی ارتش سرخ شوروی در خاک افغانستان (از اواخر دهه ی 50 شمسی)، به عنوان جهاد ، شروع به جنگ با آنان کردند. در بین این نیروها، هم نیروهای دارای گرایش های بازترسیاسی دیده می شد و هم نیروهای اسلام گرای سنتی و هم برخی نیروهای سلفی. مجاهدین از احزاب و گروه های مختلفی تشکیل شده بود که پس از پیروزی بر کمونیست ها و اخراج شوروی از افغانستان در سال 92 نتوانستند بین خود به توافق برسند و جنگ داخلی بین خود آنان آغاز شد که در نهایت موجب به وجود آمدن حرکت طالبان و شکست همه ی مجاهدین از این حرکت تازه تأسیس گردید. از سران مجاهدین می توان به احمد شاه مسعود، برهان الدین ربانی، گلبدین حکمتیار، عبدرب الرسول سیاف و شهید عبدالعلی مزاری نام برد. قسمت های قبل: مقدمه قسمت 1 Let’s block ads! (Why?) منبع: مشرق کد مطلب : سایر اخبار ...
دستاوردهای نظامی در سال 1394؛ از موشک کروز تا رادارهای برد بلندی که اسرائیل را به واکنش واداشت
واحدهای مربوطه تحویل داده شد. راهبرد جمهوری اسلامی ایران در طول بیش از سه دهه بر "پایه دفاع متقابل" استوار بوده است که این به معنای عام کلمه پرهیز از هرگونه آفند و حمله اعم از دریایی،هوایی و زمینی را معنا می کند و از سوی دیگر بر پدافند و دفاع همه جانبه تاکید دارد. از نمونه بارز این موضوع می توان به 8 سال جنگ تحمیلی اشاره کرد. در فهرست 100 جنگ بزرگ تاریخ؛ از تجاوز عراق به خاک ایران به ...
بازسازی صدای مرد 5300 ساله! (+عکس)
53 قرن است که او صحبت نکرده، اما شاید اوتسی، مرد یخی سرانجام بتواند سکوتش را بشکند. طرحی از چهره احتمالی اوتسی، مرد یخی؛ آیا زمانش رسیده صدای او را هم بشنویم؟ به گزارش سی ان ان، اوتسی نام پیکر یخ زده ای است که در 1991 در کوه های آلپ اوتسال و در نزدیکی هاوبسلابیوخ در مرز میان اتریش و ایتالیا یافت شد. نام او را از اوتسال همان منطقه وام گرفته شده است. اوتسی، مرد یخی کهن ترین ...
مقایسه ی آیفون SE با آیفون 6 اس؛ دوقلوهای غیر همسان
با iPhone 6s برابر باشد و با استفاده ی یکسان از هر دو دیوایس در شرایط مشابه، عمر باتری تقریبا یکسان خواهد بود. دوربین و قابلیت های عکاسی تقریبا عملکرد این دو دیوایس در زمینه ی تصویر برداری یکسان است و سنسورهای 12 مگاپیکسلی، دوربین پشتی هر دو مدل را تشکیل می دهند. اما دوربین جلوی آیفون SE ضعیف تر است و دوربین 1.2 مگاپیکسلی آن در مقابل دوربین 5 مگاپیکسلی 6s عملکرد به مراتب ...
تشریح و بررسی فیلم های توقیفی ارشاد در دولت دهم و یازدهم
. در این لیست فیلم هایی وجود دارد که در ادامه توقیف در دولت گذشته هم چنان در توقیف به سر می برند و برخی فیلم ها از توقیف خارج شده و اکران شدند و برخی فیلم ها نیز در دولت یازدهم به طور رسمی توقیف شدند. سرنوشت برخی فیلم ها مثل رستاخیز نیز به ایجاد یا خوددداری از اصلاحات و تغییرات بستگی دارد. در این میان فیلم هایی هم هستند که از ساخت آن ها چند سالی می گذرد اما بازهم نتوانسته اند در اکران عمومی قرار ...
نقش جنبش دانشجویی در تحقق اقتصاد مقاومتی-بخش دوم
مقاومتی فقط وظیفه شان در حرف زدن خلاصه می شود.طبیعتا برآید این تفکر نا امیدی این دسته افراد است؛زیرا آنان به مرور زمان مشاهده می کنند حرف های خوب توسط مسئولین به زمین می ماند و هیچ اقدام عملی در راستای آن حرف ها و آرمان ها صورت نمی گیرد.به همین جهت قشر حرکت دهنده جامعه و موتور محرک آن به افرادی تبدیل می شود که در اصطلاح عامه به آن "نق،نقو" می گویند.در طول تاریخ جنبش دانشجویی از این افراد کم دیده ...
قالیباف: تهران نیازمند یک سازمان گردشگری است
زمینه سازی کنند تا تاریخ گذشته حصار ناصری و صفویه را احیا و پیاده سازی کنیم. واین که می گوییم باید برای انسان ها کرامت قائل شویم را انجام دهیم. ما باید بین خودرو، موتور و انسان، اولویت را به انسان دهیم. به گفته قالیباف، کار در محله پامنار برای محدودیت تردد خودرو و پیاده راه سازی البته بجز خودروهای کسبه و اهل محل شروع شده است. اجرای ویژه برنامه نوروزی در بوستان محله هرندی ...
سینماگران و برنامه سازان تلویزیون فقط در حالی کپی از ماهواره هستند!
شدن به یک کپی نازل تر از فیلم های غربی و شرقی و برنامه های شبکه های ماهواره ای فارسی زبان، انگلیسی زبان و -به تازگی- هندی زبان است. البته برخی مدیران فرهنگی نیز نه تنها با چنین مدل تولید محتوا مشکل ندارند، به کپی از ایده های شبکه های ماهواره ای و محصولات فرهنگی غربی اعتقاد دارند و تصور می کنند از این طریق می توانند از کشورمان دفاع کنند! بهترین محصول چنین نگاهی دورهمی و سه شو می شود و ...
چرا حرفه نمدمالی همچنان در مازندران پویا است؟
می شود و مشکلی هم از این بابت نداریم ولی اگر مشتریان بخواهند از پشم مرغوب برای آنها نمد تهیه کنیم، باید پشم مرینوس تهیه کنیم که بازارهایی در این ارتباط وجود دارند. وی با اعلام اینکه نمد هنوز طرفداران خاص خودش را دارد، خاطرنشان کرد: در کنار تولید محصولات نمدی برنامه داریم که این محصول را در تولید کیف و کفش نیز استفاده کنیم و به زودی محصولات کیف و کفش از جنس نمد نیز وارد بازار می شود ...
پادشاهی که در دیگ به احترامش برخاست/ تلاش شاه عباس برای صادرات قالی و منسوجات به اروپا
رمضان سال 978 هجری قمری در شهر هرات، مرکز حکومت خراسان متولد شد. پدر شاه عباسی، شاه محمد خدابنده پسر بزرگ شاه طهماسب اول و نوه شاه اسماعیل اول صفوی بود و مادرش – خیرالنساء بیگم یا مهدعلیا- از سادات مرعشی مازندران و دختر میرعبدالله خان، والی مازندران بود و نسبش به سید قوام الدین مرعشی می رسید که در زمانهٔ خود چهره ای متنفذ و نامدار بود. سال های کودکی شاه عباسی در هرات – تختگاه خراسان – سپری شد، در طول ...
فرمانده دایره اطلاعات نظامی ارتش صهیونیستی: در جنگ سایبری شدیدی علیه ایران به سر می بریم
به گزارش مرکز اطلاع رسانی فلسطین به نقل از روزنامه فرا منطقه ای رای الیوم، هرتزی هالیوی خاطر نشان کرد که یگان 8200 ارتش صهیونیستی زیر نظر مستقیم وی فعالیت می کند و یکی از پیشرفته ترین یگان های ارتش از لحاظ فناوری و تکنولوژی به شمار می رود که فعالیت های گسترده ای در جنگ اینترنتی و شبکه های مجازی دارد و با توجه به شهرت گسترده آن، از زمان تاسیس این یگان هزاران نفر از مغزهای متفکر رژیم صهیونیستی به ...
سوپر اسپرت هوندا رونمایی شد
خود ساخته شده ولی دارای تمایزهای کلیدی فراوانی است. این خودرو از سیستم هیبرید تمام چرخ محرک استفاده می کند که شباهت بسیاری به Type R دارد. همچنین پیشرانه ی شش سیلندر 3.5 لیتری با توربوشارژر های دوگانه، چرخ های عقب را به کمک جعبه دنده ی شش سرعته ی سکوئنشیال به جای نه سرعته ی دوکلاچه به حرکت در می آورد. در شاسی اصلی خودرو از آلومینیوم مورد استفاده در صنایع هوافضا استفاده شده است که با ...
مسئولین از شعار و سیاست زدگی بیرون آیند
استان فراهم کنند. و ظرفیت سرشار مردمی را در تحقق اقتصاد مقاومتی به کار گیرند. در دوران دفاع مقدس, با بسیج ظرفیت های مردمی , 8 سال جنگ. نابرابر توسط همین مردم اداره شد. امروز نیز باید با اتکا به توانمندیها ی داخلی و تقویت باور مردم, بستر نقش آفرینی را مهیا کرد. اگر همچنان مانند سال های گذشته مسئولین بخواهند در اتاق های دربسته خود و بصورت دولتی اقتصاد مقاومتی را دنبال هیچ ثمره ای ...
استیو جابز؛ آقای خاص دنیای تکنولوژی
...، جابز با همکاری دوست قدیمی اش، وزنیاک، کیت کامپیوتر شخصی Altair 8800 را تولید کرد و توانست توجه زیادی را به خودش جلب کند. این دو، در اولین روز ماه آوریل 1976، شرکت اپل (Apple) را تاسیس کردند. جابز و وزنیاک در گاراژ خانه شان، برد کامپیوتر Apple I را مونتاژ و آن را به فروشندگان کامپیوتر می فروختند. مدتی بعد، وزنیاک مدل بعدی این کامپیوتر را با قدرت پردازشی بیش تر تولید کرد. با سرمایه ...
برای رشد اقتصاد فردی با مشخصات ظریف می خواهیم
سال جنگ داشتیم و چند سال مشغول مسایل انقلاب بودیم و پس از آنها بازسازی و بعد هم تحریم ها آمد. ساختار اقتصادی ما از زمانی که انقلاب شده یعنی 1979 میلادی تاکنون بدون تغییر باقی مانده است. یعنی آن زمان اکثر کشورها کالاهایشان را خودشان تولید و در داخل هم مازاد آن را مصرف می کردند، یعنی اقتصاد ها به نوعی خودکفا بودند. از آن زمان به این سو، چند اتفاق بسیار مهم در دنیا افتاده، که چهره اقتصاد را تغییر داده ...
صنایع دستی، شیرینی و خشک بار محلی کردستان؛ سوغاتی مناسب برای زائران راهیان نور
برای پوشاندن زمین و دیوار استفاده می شود ولی امروزه به عنوان یک کالای تزئینی برای خانه های شهری نیز خریداری می شود. از موج به عنوان روانداز مبل و صندلی نیز استفاده می شود. خشکبار محلی کردستان که شامل انواع کشمش و مویز قرمز و سبز، انجیر، گردو و عسل طبیعی می شود، محصول باغهای سر سبز و خرمی است که در دامنه کوه های زیبا و سر به فلک کشیده کردستان برداشت و عرضه می شود. شیرینی های ...
سازمان ملل و راه حل امنیتی بحران عراق
را فراتر از قانون ببیند و پارلمان کردستان را هم تعطیل کند و در عین حال، جنگ صوری با داعش را هم دستاویز قرار دهد تا بیشتر بر کرسی بماند و هر چند دقیقه یک بار دم از تجزیه و استقلال کردستان بزند. برای بان کی مون و آمریکا و جامعه جهانی هم روشن شد که تا مسعود بارزانی در قدرت باشد، پروسه دمکراسی در کردستان عراق، ره به جایی نمی برد و چه بسا برکنار کردن او می تواند کردستان عراق را امن کند اما او فعلا در ...
رونمایی از مدل جدید نیسان GT-R
به دقت به آن نگاه کنید، اما بیشتر قسمت های بدنه ی آن تغییر کرده است. طراحی کاپوت آن عوض شده و تهویه ی کنار اگزوز هم جدید است. همچنین داخل خودرو هم بازسازی شده. درون آن از مواد سبکی استفاده شده و صندلی های آن هم راحت هستند. نمایشگر لمسی آن هم بزرگ تر شده که در نتیجه ی آن دکمه های داشبورد از نصف کمتر شده است. گفته می شود مدل جدید آرام تر و صدای آن کمتر است. البته همچنان صدای غرش موتور خودرو شنیده می ...