سایر منابع:
سایر خبرها
ناگفته های رضا رشیدپور مجری تبریزی از دوران مجری گری اش+ تصاویر
وگرنه من جزو مشترکان حلقه مشورتی صدا و سیما و حلقه مشورتی دفتر ریاست جمهوری بودم، در لیست هردوتا بودم اما به جهت حراستی مورد تایید واقع نشدم. مشکل حراستی تان چیست؟ نمی دانم. این اواخر به دنبالش رفتم و گفتم حداقل به من بگویید که تکرارش نکنم، چون شاید نمی دانم و مرتب دارم اشتباه می کنم. بالاخره باید بگویید که کدامش اشتباه بوده. قول داده اند که به من بگویند. پس شما هم رد ...
صندلی داغ طرفداری: حامد چشم براه؛ هوادار اولترای منچستر یونایتد، این روزها از همیشه کمتر!
قلیان و چای کمر باریک است. از تولستوی گفت، گفتم یعنی نگویم که چشم براه خودِ علی پروین است؟ گفت تو هر رده ای با علی پروین مقایسه بشیم برای ما کافیه ! بازی های تیمش را درست نمی بیند اما پیش از دربی شمال غرب، آنچه از کری خوانی است را فروگذار نمی کند و امید به برد دارد؛ البته تا پیش از دقیقه 60. سخنان تاریخی زیادی داشته که از آن ها استیکرها ساخته شده است. سلام . اسم فایل وردی که برایم ...
ماموریت وزیر بهداشت درباره افراد در حصر
خیالشان راحت باشد، این آخرین حضور من در این عرصه است و با افتخار آرزو می کنم که یک ایرانی شرافتمند باقی بمانم و یک پزشک درستکار برای مردم ایران باشم. آن را هم با هیچ چیزی عوض نمی کنم. دوره بعد اگر آقای روحانی رییس جمهور شوند و به شما وزارت بهداشت را پیشنهاد بدهند، قبول نمی کنید؟ به ایشان گفته ام که اگر چه که لیاقت نداشته ام ولی فقط همین دوره را به قصد کمک در خدمتشان هستم. ...
مهناز افشار:رأی دادم تا برجام پایدار بماند
رویا چه می خواهد و این حس در بازی شما باعث می شود کاراکتر منفی نشود. - جالب است بگویم مردم وقتی در خیابان مرا می دیدند، می پرسیدند چرا با ارژنگ این کارها را می کنی؟ من هم می گفتم؛ به خدا من این کارها را نکردم. به من می گفتند این کارها را انجام بده. در میان این تجربه ها، گریزی هم زدید به فیلم های متفاوت مثل طبقه سوم که این تفاوت و دور بودن کاراکترها می تواند چالش های جذابی برای ...
وزیر بهداشت: دیگر وزیر نمی شوم/ از طرف رییس جمهوری موظفم پیگیر سلامت افراد در حصر باشم
شروع کردیم. من رفتم دنبال ادامه تحصیلم. دانشجوی پزشکی بودم و قبل از انقلاب وارد دانشگاه شده بودم. هیچگاه فراموش نمی کنم آن موقع که من رفتم دنبال ادامه تحصیل، آقای عبدالله نوری که نماینده امام در جهاد بودند، آقای زنگنه (وزیر فعلی نفت)، آقای فروزش (وزیر پیشین جهادسازندگی)، آقای فیروزآبادی (رییس ستاد کل نیروهای مسلح) همه این کار را محکوم کردند. ولی من کاری را انجام دادم که فکر می کردم درست است. درسم را ...
صد خاطره از شهید محمودوند در سی امین مجموعه یادگاران
خود می کوبیدند و گریه می کردند که انگار پسری در فراق پدر. بالاخره بهمن سال 79، درست سالگرد همان عملیات به قولش عمل کرد و همه ی آنهایی را که یک روز ناگزیر گذاشته بود و رفته بود را پیدا کرد. یکجا. خیالش راحت شد. دلش که آرام گرفت خودش هم رفت پیش همان ها که سالها یادشان همراهش بود، درست توی همان منطقه، فکه. یکی از خاطراتی که در این کتاب آمده است را می خوانیم: والفجر ...
آنها که رفتند / کدام چهره های هنری در سال 94 رخ در نقاب خاک کشیدند؟
بسکی که در دانشگاه میشیگان اقتصاد خوانده بود و استاد دانشگاه علوم تربیتی تهران بود را فقط یک چیز به سمت ادبیات کشاند: انقلاب فرهنگی و خانه نشینی اجباری. او همچنین چند بار به خاطر داستان هایش نامزد دریافت جایزه گلشیری شد و یک بار هم این جایزه را از آن خود کرد. عباس بابایی، شاعر، نسرین جافری شاعر، عباس حداد کاشانی شاعر، کامران زمانی محقق ادبی، رضا سجادی، گوینده و مجری ادبی، محمود شجاعی ...
قتل مرد میلیاردر در ویلای دماوند
مهران هم همچنان مدعی بود که او بی گناه است. هرکسی پرونده را از بیرون می دید و چهار ماه مقاومت پسر جوان را دیده بود رای به برائت او می داد اما من همچنان می گفتم مهران از سرنوشت آنها خبر دارد. شب و روز ذهنم درگیر این پرونده بود. یکی از شب های پایانی بهار مشغول تدارک شام برای مهمان خود در خانه بودم که تلفنم زنگ خورد. افسر اداره آگاهی آن سوی خط بود. بعد از کلی عذرخواهی برای تماس در آن وقت شب ...
پیام مدیر کل هنرهای نمایشی به مناسبت روز جهانی تئاتر
از پیش اهالی ارجمند تئاتر تبریک عرض می کنم. هماره باد هنر ایرانی و چون همیشه در اوج در هر صورت، مدیر گفت که از مرکز استعلام میگیرد و خبرش را به من میدهد. روز بعد، همین که رفتم اتاق معلمان تا آماده بشوم برایرفتن به کلاس، آقای مدیر خودش را به من رساند و گفت: من دیروز به محض رفتن شما استعلام کردم، درست گفتی! هزار تومان بوده نه نهصد تومان! آن کسی که بسته را آورده 100 تومان آن را برداشته ...
پدر، دخترش هستی را برای شهادت آماده کرده بود/ لباس خلبانی که بوی شهادت می داد
........ هدیه به روح مطهر پدر شهید صلوات سوال پایانی را با خاطره ای دیگر از شهید پاسخ دهید؟ قبل از عید در ماموریتی به تهران رفته بود که خودش در بازگشت از تهران به من گفت: کتاب خاطرات همه فرماندهان شهید را در کتابخانه ای مرور کردم ولی جای کتاب من خالی بود. به ایشان می گفتم وقتی شهید شدید، خاطرات شما را کتاب می کنم. چند سالی است که خاطرات زیبای همسرم را می نویسم و نام کتابش ...
دلتنگی کلاس ها در ایام بستری در بیمارستان/ هنوز هم خواب دانش آموزان و کلاس هایم را می بینم
به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن (ایکنا)، یکی از زیباترین سنت های دینمان اسلام دید و بازدید و صله رحم خویشاوندان، دوستان، نزدیکان و همسایگان است که با ایام نوروز نیز سنخیت دارد. هرچند برای این بازدیدها زمان، ساعت و روز مشخصی معین نشده است اما از مواردیست که موجبات نزول برکات زیادی بر انسان و فرد می شود چنانکه دوری از فقر، طول عمر، تلطیف و طیب شدن روح، گشایش مشکلات و امور، آسان شدن حساب در قیامت ...
زمانی درهای حوزه هنری به روی ما بسته بود/ خاطرات تلخ از سیاست
داشتم مدرسه می رفتم تو راه به ذهنم رسید من هم یکی از مخاطبان امام هستم. به همین راحتی تصمیم به رفتن گرفتم در حالی که خیلی آن ذوق و شوق حماسی بچه های دیگر در من نبود اما فکر کردم چون واجب کفایی است لابد شامل حال من می شود. * خانواده راحت با این انتخاب و تصمیم شما کنار آمدند؟ نه به این راحتی. تمام آن روز طراحی کردم چطوری این موضوع را برای آنان مطرح کنم. غروب که با پدرم به مسجد می ...
مردم قدرشناس امکانات مربوط به حوزه قرآن در کشور باشند
آنچه لازمه رشد و ترویج قرآن کریم است، امروز به برکت نظام اسلامی در اختیار داریم. وی با اشاره به شیرین ترین و تلخ ترین خاطرات خود در سال 94 نیز تصریح کرد: ما هدفی بالاتر از قرآن نداریم، پس رشد جامعه و نسل جدید قرآنی برای ما شیرین است و رخداد فاجعه منا در حج امسال، گران ترین خاطره قرآنی بود. این استاد قرآن خاطره ای شیرین از نخستین روزهای مؤذن شدنش در ایام جوانی را اینگونه بیان کرد: حدود 40 ...
غرضی:از کسانی که برایم جوک ساختند تشکر می کنم
من گفت ستاد دارید؟ گفتم نه. گفت چرا؟ گفتم جنگ صفین را چه کسی بر هم زد؟ مگر مالک اشتر نگفت من تا دو ساعت دیگر معاویه را کت بسته می آورم؟ حضرت امیر فرمود زمانی که تو بیایی، دیگر من نیستم. چه کسی بر هم زد؟ ستاد. بعد گفتم حالا من یک سؤال از تو می پرسم: چه کسی سجاده را از زیر پای امام حسن(ع) کشید؟ گفت نمی دانم. گفتم من می دانم، ستادش. حالا این ها را نخواستم آنجا بگویم، اما به شما می گویم. چه کسی شهید ...
تا زمانی که صدایم درآید، گزارش می کنم/ بدون فوتبال می میرم
ورزشگاه آزادی کار می کردم، به خودم گفتم باید روزی به جای گزارشگرها، در کنار زمین بایستم، آرزویی که 10 سال بعد و در سال 77 برآورده شد. گزارش بازی حماسی ایران و استرالیا در ملبورن، گزارش بازی های تیم ملی ایران در جام جهانی 1998 از فرانسه، بازی فینال بین برزیل و فرانسه و چند بازی دیگر از ورزشگاه های محل برگزاری اتفاقی بود تا ثابت کنم که خواستن توانستن است. البته خدای بزرگ در این راه خیلی کمکم کرد و چند ...
خاطره استاد مشایخی از گریم فیلم گاو +عکس
. او با یادآوری خاطره ای از حضورش در گاو گفت: ما در این فیلم نقش افراد روستایی را بازی می کردیم، باید صورت هایمان آفتاب سوخته می بود. به همین دلیل گفتند بهتر است کنار دریا برویم تا آنجا نور آفتاب صورت ها را بسوزاند. بازیگرها چند روز کنار دریا آفتاب سوخته شدند، تا گریم روی صورتشان بنشیند و کاراکترهایی شوند که از دل فیلمنامه آمده بود و لباس واقعیت به تن داشت. ...
محمد بنا: از المپیک ممنونم که مرا محبوب کرد
شش ماه آخر به یکباره شش میلیون تومان شد. این بالاترین حقوق هایی بوده که من گرفتم. یک موقع هم شده از کشتی رفتم بلافاصله بیمه ام را هم که پدر و مادرم تحت پوشش آن بوده اند قطع کردند. من هنوز هم بعد از 57 سال در خانه پدر و مادرم زندگی می کنم و اصلا از این موضوع ناراحت نیستم. چون کلا معامله ای که من در این چند سال انجام دادم با خدا بوده. این هم شعار نیست. هر کس هم هر فکری می خواهد، بکند. من عاشق این ...
همسفر با 60 سال خاطرات صدرالحفاظ حرم رضوی/ آیه 83 سوره قصص؛ یادگاری استاد برای مردم
باز شد و در این حین به جلسات مختلف دیگری نیز می رفتم، ضمن اینکه در منزل پدربزرگم نیز صبح های جمعه جلسه قرآن داشتند و در آن اهالی محفل بعد از تناول صبحانه، به تلاوت قرآن می پرداختند. وی با یادآوری افتخارآمیز جلسه استاد رضوان و اینکه تنها با داشتن هفت سال سن، به عنوان قاری تلاوت می کرد، شرح داد: مرحوم استاد حاج محمدحسن رضوان، صبح های جمعه در منزل پدربزرگم حاج آقا امینی مقدم جلسه قرآن داشتند و من ...
هزینه برگزاری انتخابات چقدر بود؟/گاف 1600 میلیارد تومانی در صداوسیما!/مذاکرات محرمانه ایران و آمریکا بر ...
این خواسته او غافلگیر شدم. برای من افتخار است که با اوباما دیدار کنم. هزینه برگزاری انتخابات چقدر بود؟ در این دوره از انتخابات مجلس شورای اسلامی که با انتخابات پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری در یک روز برگزار شد، پیش بینی هزینه ای بین 150 تا 160 میلیارد تومان مشترکاً شده بود که بنا بر گفته سیدشهاب الدین چاوشی رئیس ستاد انتخابات تهران 16 میلیارد و 500 میلیون تومان آن فقط در روز ...
لاک پشت غول پیکر من
، بعد از کلی کلنجار رفتن با چوب و سیم بالاخره یک سه تار ساختم و شروع کردم به نواختن، نمی دانستم نت چیست و مدام با خودم می گفتم که چرا صدای ساز من شبیه به صدای ساز استادانی که کارشان را می شنوم نیست. آقا مجید با همان سازی که ساخته بود، سه تار می زد تا اینکه 18 ساله شد. در آن زمان با خودش قرار گذاشت که به کلاس موسیقی برود: سنم که کمی بالاتر رفت، تصمیم گرفتم به کلاس موسیقی بروم، زمانی که برای ...
گزارشی از برترین رکوردهای ایران در سالی که گذشت
ذهنم رسید.مقابل آینه رفتم و با خودم گفتم شاید بتوانم با کمک گرفتن از قدرت دستم در حالی که اصلا به پاهای نداشته ام فکر هم نمی کنم، توپ را وارد حلقه بسکتبال کنم. همین فکر باعث شد او شروع به تمرین کند، تمرین و تمرین: بار اول که این فکر به ذهنم رسید حول و حوش سال 88-89 بود.روزها تمرین کردم، اوایل فقط می توانستم توپ را از فاصله یک متری به سمت حلقه ی زمین حریف شوت کنم اما بعد از تمرین های سخت ...
نوروز در تهران قدیم به روایت مرتضی احمدی
نوروز در تهران قدیم را به روایت مرتضی احمدی بخوانید پیرمرد استاد روایت کردن بود و آنقدر سلیس و روان حرف می زد که دلت می خواست ساعت ها بنشینی و به خاطره هایش که انگار تمامی نداشت گوش بدهی و هی تصویر پشت تصویر توی ذهنت بسازی و ... وقتی مرتضی احمدی چشم هایش را روی دنیا بست؛ خیلی چیزها با بسته شدن آن چشم ها از اطراف و اکناف ما پر کشیدند و رفتند، چیزهایی که فقط در حافظه مرتضی ...
نسبت به بچه دار شدن تردید داشتم
روح خداوندی را بهتر حس می کنم. با مادر شدن دل تان بزرگ و صبرتان بیشتر می شود. سال ها قبل وقتی به کلاس های مولوی شناسی می رفتم استاد عزیزی داشتم که در تفسیر یکی از اشعار مولانا گفتند اول خدا عاشق بنده شده است و بعد بنده عاشق خداوند می شود. تمام این احساسات را می توان در ابعاد کوچک تر با مادرشدن حس کرد. من فکر می کنم خداوند توجه ویژه ای به جنس زن داشته است؛ یعنی وقتی شما یک زن ...
اندر احوالات آقای همسایه
توانم خودم را ببخشم. آبرو و حیثیت خواهرم و خانواده ام را به باد دادم. شاید این کار خدا بود که از همین جای کار خلاف برگردم. برای خودم واقعا متاسفم. به جای آن که به فکر یک کار درست و حسابی باشم و آینده ام را با پول حلال بسازم این کار را کردم . حالا نمی دانم چه طور به صورت پدر و مادرم که یک عمر برایم زحمت کشیده اند خون دل خورده اند و همچنین به چشم های خواهرم نگاه کنم؟ آقای ...
دوبلور معروف:نمی دانم چگونه با حسن روحانی برخورد کنم!
.... اما نیم قرن فعالیت در هنر - صنعت دوبله و فعالیت گسترده ایشان بابی برای این گفتگوی نوروزی لبریز از اعتراض است. *چرا وضعیت دوبله اینقدر آشفته شده؟ دوبله ای که الان تحت عنوان دوبله زیرزمینی چند سالی است که باب شده و روز به روز گسترده می شود،به مدد تکنولوژی پر و بال یافته، هر کسی در منزل خودش می تواند فیلم دوبله کند. یک مونیتور و یک دستگاه کامپیوتر می گذارد و با آن فیلم دوبله ...
عاشق گیلان و متعهد به هنر خودم در گیلان هستم/باید به این جوان ها بها داده شود/ظرف یک ساعت و نیم ترانه ...
این را پراکنده می خواندیم. چقدر جنگلا خوسی ملتا واسی خسته نوبوستی میرزا کوچی خانای تره گما میرزاکوچی خانای ولی همان طور که گفتم ملودی اصلی آن را خانم فرخ لقا هوشمند به آقای میرزمانی گفت و ایشان درست هم خواند. چون آن زمان های نوجوانی و بچگی من هم همین ها بود و آن خانم واقعاً آن چیزی را که از نیاکانش امانت بود، پیش خودش حفظ کرد. چون ...
صنوبر حق مرا خورده است!/کوفته تبریزی غذای محبوبم در تبریز است
...> تسنیم:چند کلمه می گویم و از شما می خواهم اولین چیزی که با شنیدن این کلمات به ذهنتان می رسد را برایمان بگویید. والیبال علاقه قلبی تیم ملی به آن خواهم رسید مهدی مرندی رفیق تبریز دوستش دارم غذا این را هم دوست دارم نوروز لحظه های به یادماندنی پدر و مادر ...
چگونه کتاب جزئی از زندگی ام شد/ خاطره نوروزی که عید نبود
دیوارنویسی و این ها داشتم که خاطرات بامزه ای از آنها دارم که بماند! * با همان عوالم کودکی چه خاطره و تصویری از نوروز 58 به عنوان اولین نوروز بعد از انقلاب در خاطر شما ثبت شده است؟ نکته ای که از آن نوروز به خاطرم هست این است که همه به صورت فراگیر اعلام می کردند که امسال عید نمی گیریم. در بهار آزادی جای شهدا خالی شعار فراگیر آن ایام بود. البته عید دیدنی می رفتیم اما سعی می کردند از ...