سایر منابع:
سایر خبرها
علم نافع، کارآفرین و موتور محرکه اقتصاد دانش بنیان است/ راهکار اقتصاد کشور، حل کامل مشکلات بیرونی نیست
...: دانشگاه مجموعه ای وارداتی است و تا مدت ها با مردم و شهر ارتباط منسجمی نداشت و از سال 1386 به بعد دانشگاه به این نتیجه رسید که باید با مردم منطقه تعامل داشته باشد و برنامه های آموزشی و پژوهشی در راستای ظرفیت ها و پتانسیل های کاشان قرار دهد. رئیس سابق دانشگاه کاشان، فرش، انرژی خورشیدی و اسانس را از ظرفیت های کاشان برشمرد و گفت: با مدیریت صحیح از سال 1386به بعد پژوهشکده انرژی و اسانس ...
قطره ای آب از دست غربی ها نخواهد چکید/ راهی جز اتکا به سرمایه های داخلی نداریم
آنان شد. حقدل با اشاره به این که در تمام جنگ های 300 سال گذشته ایران بخشی از کشور به دشمن داده شده، گفت: در تنها جنگی که حتی یک سانتی متر از خاک کشور به دشمن تسلیم نشد به همت رزمندگان غیور خودمان و توان داخلی کشور تکیه داشتیم و اکنون غرب می خواهد ما این آقایی و سیادت را کنار گذاشته و حقیر و بازیچه دست شویم. وی بیان کرد: ما استقلال خود را به هیچ قیمتی از دست نمی دهیم و تأکید ...
آیت الله العظمی بروجردی تقریب را ضرورت امتداد حرکت اسلامی می دانستند
طبقات مختلف بروجرد و درخواست های مکرر از معظم له برای بازگشت به بروجرد، باعث شد ایشان تصمیم به بازگشت بگیرند. در بازگشت به بروجرد، بیش از سابق مورد استقبال و توجه مردم مسلمان واقع می شوند. کمی بعد از مراجعت از سفر، رساله عملیه ایشان به فارسی چاپ شده و بدین وسیله روز به روز بر تعداد مقلدین و ارادتمندان ایشان افزوده می شود. کسالت و بیماری آیت الله العظمی بروجردی در سال ...
پریناز ایزدیار عکس ها و بیوگرافی
؛ مثلا ترانه علیدوستی در فیلم من ترانه 15 سال دارم برای من قبل از آنکه به بازیگری وارد شوم، بهترین بازیگر سن خودش بود و هنوز هم در هم نسل های خود بهترین است اما اصلا نگاه از بالا به پایین ندارد. استاد نصیریان هم که بی نظیر هستند و من از انرژی خوبی که می دادند، بسیار احساس خوبی داشتم؛ همین طور سایر هنرمندانی که در کار حضور داشتند. پریناز ایزدیار دارای تحصیلات لیسانس گرافیک می باشد ...
زهرا اشراقی: خاتمی ها خیلی دوستم دارند
قوی باشم. شما وقتی در یک خانواده سیاسی هستید باید روی احساسات تان کنترل داشته باشید. متولد چه ماهی هستید؟ - اردیبهشتی ام. هیچ وقت به فکر مهاجرت بودید؟ - نه هرگز! (با تاکید) منه ایران را دوست دارم و تمام آنها که مهاجرت کرده اند، مطمئنا اجبارا رفته اند. حداکثر 90 درصد کسانی که رفته اند، به نظرم مجبور شده اند و اکثرشان دوست دارند با همین شرایط سخت به ایران وطن شان ...
کری: رفتن اسد بر اساس میل و صلاحدید ما نیست
آمریکایی) را تکرار می کنم که برنامه کاری رئیس جمهور آمریکا را تروریست ها تعیین نمی کنند. رئیس جمهور آمریکا مسئولیت های مهم دیپلماتیک دارد که باید با کشورهای دیگر تعامل کند. این بخش مهمی از تلاش ها برای ایجاد روابط و رسیدن به برخی از اهدافمان بود که مربوط به حقوق بشر و تغییرات در کوبا و جاهای دیگر است. به نظر من رخداد وحشتناک در یک جایی از جهان نباید زندگی رئیس جمهور آمریکا را متوقف کند، در هر حال ...
مهناز افشار: ناراحتم که سهمی از "ابد و یک روز" نداشتم
حضور فعالی داشتید که به نتیجه دلخواه شما و بسیاری از هنرمندان منجر شد و امید است در آینده نزدیک شاهد اتفاقات بهتری در سطوح مختلف به خصوص سینما باشیم. این گرایش سیاسی را از گذشته داشتید؟ - وقتی خرد جمعی به نفع مردم دعوت به رأی می کنند، من هم همراه می شوم. در این مقطع هم تصمیم، نه گفتن به افراطیون و تندروها بود. هیچ وقت یادم نمی رود یکی از خانم های نماینده مجلس در تلویزیون حضور پیدا کرد و ...
چه کسانی نیروهای انقلابی را تندرو خواندند؟ + جدول
؟ برگزار کننده انتخابات دولت اصلاحات بود، استاندارها هم همه اصلاح طلب بودند، عده ای آمدند و خواهش می کردند از من که بیا، نیایید بعد از ما اوضاع یک جوردیگری می شود. ولی من واقعا نمی خواستم بیایم. تا فهمیدند من ممکن است بیایم آنها لشگرکشی کردند، چه کار کردند؟ من که نمی خواستم بیایم، امّا آخرش دیدم از جمع آنهایی که آمده بودند – من چهره ها را می شناسم – دیدم کار دارد به دست چند نفر تندرو می افتد. دو سه ...
دویست و پنجاه سال همزیستی مسالمت آمیز شیعیان و سنیان
گروه سیاسی: در گزارش پیش رو که رسول جعفریان آن را نگاشته، نگارنده آورده است: این گزارش مربوط به فتنه ای مذهبی است که در سال 1202 در بخارا و خراسان پدید آمد، زمانی که دولت منغیتی در بخارا حکومت داشت. در آن سال امیر منغیتی، مکتوبی دو صفحه ای علیه شیعه نوشت و همان وقت عالمی شیعی جوابیه ای به او داد. به گزارش بولتن نیوز در ادامه این مطلب که در وبلاگ شخصی جعفریان نیز منتشر شده، آمده است ...
طبقات چهارگانه در آیین هندو
کن لاغیر، آنچه می بخشی از روی ایمان و ملاطفت و تواضع و احترام و دوستی ببخش. شاگرد از کجا بداند خیر چیست؟ معمولاً عادت مرسوم راهنمای خوبیست ولی در مقام تردید به جوان توصیه شده عمل برهمنان را در چنان مواردی سرمشق اتخاذ کند که صلاحیت قضاوت دارند، قابل و مؤمنند و عاشق فضیلتند و تشدد بکار نمی برند اگر علماء بین خود اختلاف داشته باشند شخص مکلفست به وجدان خود رجوع کند. مقررات برای آدمی است و هر وقت ...
مشکلات جدید برای پادشاهی قدیمی
بودجه دولتی شده و اکنون این موضوع تهدیدی مستقیم برای تنظیم قرار و مدارهای اجتماعی نانوشته ای است که برای مدت ها بخش جدایی ناپذیری از زندگی در عربستان بوده. 70 درصد جمعیت عربستان سعودی زیر 30 سال سن دارند. برای سعودی های جوانتر شوک نفتی به معنای کاهش تأمین خواسته هایشان بوده و آنها با این احتمال مواجهند که باید سخت تر از والدینشان کار کنند و امنیت شغلی کمتری داشته باشند. عربستانی ها با بحران ...
دروازه بان پرسپولیس پشت میله های زندان/ عمو سیبیلوی رادیو خاموش شد
مسابقات گزینشی المپیک در چین ناکام و از کسب سهمیه ریو بازماند. سپ بلاتر و میشل پلاتینی 8 سال از فوتبال محروم شدند کمیته اخلاق فیفا رای نهایی خود را درباره سپ بلاتر و میشل پلاتینی را اعلام کرد. بر اساس رای صادر شده روسای پیشین فیفا و یوفا به خاطر تخلفاتی که مرتکب شده بودند هر کدام به مدت هشت سال از حضور در فوتبال محروم شدند. همچنین قاضی هانس یواخیم اکرت اهل آلمان که ریاست کمیته ...
اعتراض به شاه در قبال دست بوسی پاپ در ایتالیا
ایتالیا در مجلسی غیراخلاقی شرکت نمود و در همان سفر، نزد پاپ رفت و دستش را بوسید، در بازگشت، سفری به قم داشت و به سوی منزل آیت الله بروجردی روانه شد. ولی با در بسته مواجه گردید. آن روز آیت الله بروجردی از روی اعتراض به رفتار غیراخلاقی شاه در خارج و دیدارش با پاپ، راهی روستاهای اطراف قم شد (گروه تدوین، 1382، ص151). به گفته مرحوم دوانی شاه و سایر عوامل حکومت می دانستند که در سلوک سیاسی آیت ...
توقف زمان در سال 1360در زادگاه مهاجری از آمریکا شهید هدایت الله طیب
پایگاه خبری تحلیلی بویرنیوز (BoyerNews.com) : نورمحمد حسینی سوق در یادداشتی نوشت: دقیقا یاد دارم به همراه جمعی از دوستان دربهار سال 1361 در منطقه عملیاتی بودیم. آن موقع نمی دانستیم سال تحویل و سفره هفت سین چیست کشور در یکحالت کاملا جنگی بود.. 6 فروردین بود که خبر دادند باید به سمت جبهه عین خوش حرکت نمایید. وسایل خود راجمع کرده بودیم و منتظربودیم تا ایفای نظامی آماده گردد تا ...
اشعار آیینی ویژه ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها
کردگار یازهرا کتب ا.. و نفسه الرحمه گشته وقت قرار یا زهرا هر که دارد به سینه حب علی میکشد انتظار یازهرا تا که دستش بگیری و با تو بشود همجوار یازهرا با چنین عزت و جلال و شکوه با چنین اعتبار یازهرا به دو دست بریده عباس می کنی افتخار یازهرا همچو مرغی که دانه برچیند می ...
روند شکل گیری تئاتر خیابانی/ اینجا خودش آبستن اتفاق است
ها از نظریه تا عمل چه در نیویورک، چه در میلان و چه در برزیلا فهماندن این اصل به تماشاگر بود که دست از انفعال بکشد. بر حق خودش هنگام دیدن آگاه باشد و نسبت به پدیده ی در حال وقوع سهم خواهی کند. حضور تماشاگر نشسته و بیچاره، نظاره گر و خیره به هیچ درد نمی خورد. تئاتر شورش می خواست و این شورش را خود به تماشاگرش یاد می داد. این همان تمرین انقلابی است که در تئاتر بوال سراغ داریم. جولیان بک در سال 1968 ...
کوی گلستان سبزوار زیر ذره بین همایش - کیچه - قرار می گیرد
تخریب این بافت و ساخت مجتمع های تجاری خوب مرکز شهر را ساماندهی کند و از این وضعیت آشفته خارج سازد. وی تصریح کرد: به مرور زمان نگاه مدیران شهری به کوی گلستان تغییر یافت و دریافتند که باید در کنار نگاه گردشگری بحث عدالت اجتماعی در این منطقه را رعایت کنند گرچه مسئولان در گذشته تصمیم بر مهاجرت اهالی از کوی داشتند اما هم اکنون دریافتند که کوی گلستان در حوزه گردشگری سبزوار تاثیر بسزایی دارد ...
سال 95سال آرامش باشد
ما به بحران و التهاب عادت کرده ایم. نسل هایی در بحران بار آمده یا از بدو تولد با التهاب زندگی کرده اند. سال های انقلاب، و بحران های پس از انقلاب، و بحران های پی درپی ای که بر این کشور تحمیل شد. تحریم ها و خصومت هایی که گروهی را آب دیده و سرسخت کرد و گروهی را خسته و گریزان. همراه با مهاجرت های آنهایی که می توانستند زندگی مطابق ذوق و توان خود را در جاهای دیگری بیابند، و آنهایی که فقط به بازوان شان ...
بررسی ممنوعیت اخراج دسته جمعی مهاجران در رویه بین المللی
حقوق بین الملل شده است . این شکاف در گذشته موجب می شد آوارگان و پناهجویان را به کشور متبوع خود باز گردانند که این استرداد مهاجران گاهی موجب تعقیب و شکنجه آنان می شد .کمیسیون حقوق بین الملل برای نخستین بار در سال 2004 و در خلال اجلاس 56 خود تصمیم گرفت که موضوع اخراج بیگانگان را در دستور کار خود قرار دهد که در همان سال هم این موضوع به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل رسید.آقای موریس کامت نیز به عنوان ...
چگونه داعش، آشوب را به اروپا کشاند؟
کردن است. اما بلژیک هدف بسیار آسان تری است. اسپانیا نیز می تواند مدنظر قرار بگیرد . طی شش ماه گذشته، داعش بیش از 30 درصد از اراضی تحت کنترل خود را از دست داده است. به نظر می رسد تا پایان سال جاری میلادی، این میزان بیشتر نیز شود. در تازه ترین این تحولات، کنترل شهر تاریخی پالمیرا در سوریه به دست نیروهای دولت و ارتش سوریه افتاد. شهر موصل نیز تحت حملات شدید نیروهای ائتلاف و همچنین ارتش عراق ...
ناگفته های رضا رشیدپور مجری تبریزی از دوران مجری گری اش+ تصاویر
داده ام. آن زمان به جانبازها کمک هزینه می دادند. خدا را شکر پدر من نیاز مالی نداشت. می گفت من نه نیاز مالی دارم و نه به خاطر اینکه کارت بنیاد جانبازان بگیرم، رفتم. چون فرزند جانباز بودید، در صدا و سیمای تبریز استخدام تان کردند؟ اتفاقا از صدا و سیمای تبریز مرا اخراج کردند! استخدام چی هست؟ آن وقت سن من پایین بود، بعدش هم نخستین ممنوع الکاری را در سال 74، 75 تجربه کردم. یک رییس ...
مصاحبه روزنامه سرخاب با مالک کتابفروشی 'دهخدا'ی تبریز
این قبیل به تدریج از رده خارج شده اند و از طرف دیگر، با روی کار آمدن نسل های جدید آن طور که نسل های قبل به کتاب خوانی اهمیت می دهند، این چنین نیستند و نیازی در خود ایجاد نمی کنند که کتابی را در دست گرفته و به مطالعه آن بپردازند: در واقع فرهنگ جدید، گویا شکل مطالعه را تغییر داده است؛ فکر می کنم با تغییر شرایط اقتصادی و ایجاد فضایی برای تعامل نسل قبل و نسل جدید بشود تغییر در شرایط به وجود آورد ...
عصبانیت محمد خاتمی از یک اردوی مختلط
غلامرضا خواجه سروی گفت: وقتی سال 84 وزارت علوم را تحویل گرفتیم، چیزی غیر از یک فضای سیاسی شکست خورده در دانشگاهها به چشم نمی خورد که خیلی از کسانی که در دانشگاهها در حال فعالیت بودند به خاطر افراط در عمل سیاسی و تندروی های بی مورد، جامعه دانشگاهی آنها را منزوی کرده بود. به گزارش میدان72, تفاوت های سیاسی و فرهنگی دولت نهم و دهم با دولتهای پیش از خود، اتفاقا در زمینه دانشگاه نیز ظهور و بروزهای خاص خود را به همراه داشت؛ تفاوت هایی که به مرور و بعد از گذشت تنها چند ماه از آغاز به کار دولت نمایان شد. دگرگونی فضای دانشگاه، تغییر مسیر و سکوت جنجال های به پا شده، کارهای سیاسی صرف، تغییر آهنگین صدای نا متوازن فضای دانشجویی وقت و مواردی از این دست که در ادامه مطلب بدان اشاره خواهد شد، بنایی شد تا با غلامرضا خواجه سروی، معاون فرهنگی وزیر علوم تحقیقات و فناوری دولت دهم و از عناصر تاثیرگذار در همین معاونت در دولت نهم به گفتگو بنشینیم و دورنمای واضح تری از مسائل فوق را ترسیم کنیم. وی در این گفتگو از دوران حضور خود در معاونت فرهنگی وزارت علوم گفت و ارزیابی خود را وضعیت وزارت علوم فعلی می گوید. در ادامه مشروح گفتگوی خبرنامه دانشجویان ایران ؛ با وی را می خوانید: * زمانی که معاونت فرهنگی وزارت علوم را تحویل گرفتید، چه شرایطی داشت و تحلیل شما از شرایط آن روز چیست؟ خواجه سروی: از زمان ورودم به معاونت فرهنگی وزارت علوم؛ چون از سال 84 تا 88 قائم مقام معاونت فرهنگی بودم و از سال 88 تا 92 نیز معاونت فرهنگی بودم. به هر حال آن زمان آقای دکتر خرمشاد حدود دو ماه زودتر از بنده آمده بودند و من به وزارت علوم رفتم؛ اگر بخواهیم خیلی وارد فضای اداری و مالی و ... نشویم و فقط به فضای دانشگاهی بپردازیم، شرایطی که آن زمان حاکم بود، از سال 84 و بعد از روی کار آمدن دولت نهم، کلا یک جو بسیار سیاست زده ای در دانشگاهها حاکم بود و تا جایی که اغلب نیروهای سیاسی حاضر در دانشگاهها از بس که فضا از سیاست و کار سیاسی اشباع شده بود، یک حالت دلزدگی و پس زدگی در فضای سیاسی ایجاد شد و علاوه بر آن، هر چیزی رنگ بوی سیاسی به خودش گرفت. بهت دانشگاه از فضای سیاسی در بن بست فرهنگ آن زمان چیزی غیر از سیاست در دانشگاهها به چشم نمی خورد؛ آن هم یک فضای سیاسی شکست خورده که خیلی از کسانی که در دانشگاهها در حال فعالیت بودند به خاطر افراط در عمل سیاسی و تندروی های بی مورد، جامعه دانشگاهی آنها را منزوی کرده بود و جایگزینی هم نداشتند؛ به نظر می رسید که خیلی از تشکلها در حالت سردرگمی و بهت و حیرت در این فضا به سر می برند. من یادم هست که یکی از چیزهایی که به عنوان شاخصه این فضا آن زمان بحث می شد این بود که بالاخره باید دانشگاه سیاسی داشته باشیم، دانشجوی سیاسی کیست، و می گفتند که دانشجویان برای فعالیت های سیاسی نیاز به منشور دارند یا ندارند و حتی یادم بود که بحثی تحت عنوان اخلاق و منشور اخلاقی اساتید و دانشجویان و حتی منشور اخلاقی کارکنان در آن زمان حتی روی آن کار شد و به تمام دانشگاهها ابلاغ شد اما به نظرم در حوزه دانشجویان و اساتید دیگر شکل نگرفت. آن زمان چیزی غیر از سیاست در دانشگاهها به چشم نمی خورد؛ آن هم یک فضای سیاسی شکست خورده که خیلی از کسانی که در دانشگاهها در حال فعالیت بودند به خاطر افراط در عمل سیاسی و تندروی های بی مورد، جامعه دانشگاهی آنها را منزوی کرده بود و جایگزینی هم نداشتند؛ به نظر می رسید که خیلی از تشکلها در حالت سردرگمی و بهت و حیرت در این فضا به سر می برند. به دنبال این بهت و حیرت و سردرگمی که در فضای فرهنگی و اجتماعی دانشگاهها وجود داشت تقریبا همه فکر می کردند که فضای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دانشگاهها به بن بست رسیده است و مثل یک لشکر شکست خورده است و دیگر راهی جلوی پای آن نیست. جاهای اصلی نیز در دست کسانی افتاده بود که در واقع نقیض تاسیس تحکیم بودند؛ تحکیم شیراز هم که تشکیل شده بود، جمعیت کمی بودند که هنوز در موضع ضعف بودند. حتی کارکنان وزارت علوم که دلسوز بودند، آن زمان وقتی ما می رفتیم بازدید، می گفتند که آیا شما برنامه ای دارید؟ چه کار می خواهید بکنید؟ خلاصه اینکه فضای بسیار سخت و سنگینی آن زمان بود؛ بالاخره از زیر فشار هشت ساله یکسری سیاست های افراطی که به دانشگاهها وارد شده بود مثل کسی که یک پتک محکم توی سرش زده باشند و گیج باشد؛ این فضای دانشگاهی کشور بود. مصوبه ای که معاونت فرهنگی وزارت علوم را منحل کرده بود وجود چنین فضایی حتی به حدی بود که یادم است دو مصوبه در آن زمان از شورای عالی انقلاب فرهنگی دیدم که معاونت فرهنگی وزارت علوم را حذف کرده بود! اگر اشتباه نکنم، این مصوبه برای سال 78 بود، دقیقا بعد از حوادث کوی دانشگاه. در آن دوران دو حرکت خیلی چشمگیر بوده است؛ یکی اینکه آن زمان به شوخی می گفتیم به سمت تفریحات سالم می روند. خاطرم هست که یکی از اعضای معمم شورای عالی انقلاب فرهنگی برای من تعریف می کرد که بعضی از کارهایی که با حمایت معاونت فرهنگی وزارت علوم آن دوره می کردند، شورای انقلاب فرهنگی راسا دخالت می کرد و آنها را تعطیل می کرد. عصبانیت سیدمحمد خاتمی از یکی از اردوهای مختلط در کنار دریاچه ارومیه برای مثال، اینکه گفتم به سمت تفریحات سالم پیش می رفتند، یک اردوی فرهنگی در کنار دریاچه ارومیه برگزار کردند که ویژگی های خاصی داشت که که دیگر خون اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی از جمله رئیس جمهور وقت که آقای خاتمی بود را به جوش آورد، اختلاط و رقص و آواز بود؛ این یکی از شاخصه های فضای آن زمان بود. یک اردوی فرهنگی در کنار دریاچه ارومیه برگزار کردند که ویژگی های خاصی داشت که که دیگر خون اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی از جمله رئیس جمهور وقت که آقای خاتمی بود را به جوش آورد، اختلاط و رقص و آواز بود؛ این یکی از شاخصه های فضای آن زمان بود. شاخصه دیگر این بود که بحث های سیاسی در فضای دانشگاهی به سمت افراط و خروج از نظام رفتند که در پی اینها، شورای عالی انقلاب فرهنگی آمده و بود طی دو مصوبه، معاونت فرهنگی وزارت علوم را منحل کرده بود و بخش های مختلف آن نیز پراکنده شده بود و افرادش جای دیگری بودند. بر همین اساس بود که معاونت فرهنگی وزارت علوم در دولت نهم، مجددا با مواقت و دستور رئیس جمهور احیا شد و بعدا آن مصوبات را خود به خود لغو کردند و کارهای مهمی انجام شد معاونت فرهنگی در ساختار بماند و الان تبدیل به قانون شده است و شرح وظایف و دستورالعمل دارد و باید ارزیابی شود؛ آن زمان قانون نبود. از زمانی که ما به وزارت علوم آمدیم، شعاری مطرح شد تحت عنوان “ما می خواهیم به سوی دانشگاه تمدن ساز اسلامی حرکت کنیم” و آن هم به هرحال مبتی بر مقدمات بود؛ مقدمات هم این بود که چالش های آموزش عالیآ زمان را از راه به کار بردن روش شناسایی تهدیدها و فرصت ها و نقاط قوت و ضعف، شناسایی شد و برای آن برنامه ای تنظیم و تدوین شد که برآیند و خروجی آن می شد تمدن سازی. از منابع آن هم می شود به کتاب “دانشگاه تمدن ساز اسلامی” اشاره کرد. این شروع تازه ای بود و باعث شد تا دانشگاه ها تا حد زیادی تکلیف خودشان را بدانند و چشم انداز تمدن سازی را قرار بدهند؛ آن هم تمدن سازی نوین ایرانی اسلامی که به این ترتیب در آن بن بست یک دریچه ای باز شد و افق نویی پیش روی دانشگاهها و موسسات آموزش عالی قرار گرفت. به نظرم در آن زمان این شعار و برنامه خیلی خوبی بود که آن مشکلات را پشت سر گذاشت و یکی از ویژگی های این برنامه تقسیم کار بود. تمام تشکلهای دانشجویی، هیئت های، کانون ها و ... _ که در زبان خارجی NGO_ نامیده می شوند، کار سیاسی می کردند؛ حتی شوراهای صنفی دانشجویی، همه کار سیاسی می کردند؛ یا حتی مثلا این نشریات دانشجویی که تخصصی بودن خیلی هاشان کار سیاسی می کردند. تمام تشکلهای دانشجویی، هیئت های، کانون ها و ... _ که در زبان خارجی NGO_ نامیده می شوند، کار سیاسی می کردند؛ حتی شوراهای صنفی دانشجویی، همه کار سیاسی می کردند؛ یا حتی مثلا این نشریات دانشجویی که تخصصی بودن خیلی هاشان کار سیاسی می کردند. به اسم کار فرهنگی فقط کار سیاسی می کردند حتی نهادی درست کرده بودند تحت عنوان “مجامع کانونهای فرهنگی و هنری دانشگاهها” که جالب بود آن هم کار سیاسی می کرد. برای اینکه این فضا بشکند و این معضل حل شود، کاری که انجام شد و مدنظر قرار گرفت، اصل تقسیم کار بود. هر کسی مبتنی بر شرح وظایف خودش فعالیتش را در دانشگاه انجام دهد. من خاطرم هست که شوراهای صنفی یکی از کارهایی که آن زمان می کردند و خودشان را در انجام این کارها صاحب حق می دانستند، نامه می زدند به وزارت علوم که رئیس یک دانشگاهی را عوض کند و جالب این است خودشان هم یک رئیس پیشنهاد می دادند. یا مثلا بعضی از دانشجویان هویتی یا مذاهب اقلیتی خواسته هایی داشتند که بدون در نظر گرفتن خوب یا بدی آن، جایش در دانشگاه نبود؛ مثلا بعضی از دانشجویان کرد در یکی از دانشگاهها درخواست می کردند که می خواهیم در فلان دانشگاه، نماز جمعه اهل سنت برگزار کنیم؛ درست است که دانشگاه مسجد دارد و نماز جماعت هم دارد، اما نماز جمعه حساب و کتاب دارد. بعضی شهرها در کشور است که هم نماز جمعه اهل سنت دارد و هم نماز جمعه خودمان. اصلا بحث روی درست و غلطی آن نیست، حرف این است که اینها از جایگاه خودشان خارج شده بودند؛ شورای سیاست گذاری ائمه جمعه را اصلا برای همین گذاشته اند، این موضوع خیلی به دانشگاه ارتباط پیدا نمی کند. این در خواست ها تا حدی عجیب و غریب بود که من به اینها می گفتم آئین نامه ای که تحت آن فعالیت می کنید را بیاورید تا من ببینم که کجای آن نوشته است که شما می توانید رئیس دانشگاه را تعیین کنید! شما باید مسائل صنفی دانشجویان را حل کنید. البته دانشجویان در تعیین رئیس دانشگاه می توانند نظر بدهند اما نه اینکه برای وزیر تعین تکلیف کنند! البته در آن فضا اینطور صحبت کردن و شنیدن نظرات آنها خیلی جرات می خواست چون خیلی از آنها حکومتی برای خودشان در دانشگاه داشتند. البته به این مسائل به تشکل های همسو نیز برمی خورد؛ مثلا دوستان ما در جنبش عدالتخواه دانشجویی بعضا ما را متهم به محافظه کاری می کردند و ما چاره ای نداشتیم که این راه را ادامه دهیم. ویژگی دیگری که طرح “دانشگاه تمدن ساز ایرانی اسلامی” داشت، این بود که سطح دانشگاههای جمهوری اسلامی ایران را یک پله از اینکه بیاید و احتیاجات کشور را حل بکند،-باتوجه به اینکه دانشگاه مسئول تامین نیازهای جامعه است- سطحش را ارتقا می داد. نتیجه آن هم تبدیل دانشگاه به دانشگاهی در طراز انقلاب اسلامی بود. اگر به انقلاب اسلامی هم نگاه کنیم می بینید که آمده است هم انسان نویی بسازد و هم تمدن نوینی درست کند و بدون این دو هم نمی تواند زنده بماند. بعد از مدتی که این شعار در فضای دانشگاهی مطرح شد و افراد آن را دیدند و مطالعه کردند و به ابهامات آن پاسخ داده شد و به هرحال یک مقدار فضای آن در دانشگاهها دیده شد، دانشگاهها احساس بالندگی کردند و سرعتشان را بیشتر کردند. به همین خاطر هم یکی از مسائلی که خیلی مورد توجه قرار گرفت، توسعه انجمن های علمی دانشجویان بود وقتی که آمدم تعداد این تشکلها تقریبا 660 تا بود که در هنگام تحویل، نزدیک به 8 هزار دفتر بودند. در بخش های دیگری هم رشد داشتیم اما چون قرار شد بر محمل علم کارهایمان را جلو ببریم، این قسمت مورد توجه قرار گرفت، هم مخالفین و موافقین به ما ایراد می گرفتند که سابق معاونت فرهنگی وزارت علوم با کار سیاسی می کرده است و شما هم کار سیاسی کنید. و این مسئله همین آقایون تحکیمی قدیم از ما ایراد می گرفتند، و خیلی از این افراد عین رفاقت از ما فاصله گرفتند و در جلسات شرکت نکردند، تا الان هم ناراحت هستند. هم مخالفین و موافقین به ما ایراد می گرفتند که سابق معاونت فرهنگی وزارت علوم با کار سیاسی می کرده است و شما هم کار سیاسی کنید. و این مسئله همین آقایون تحکیمی قدیم از ما ایراد می گرفتند ولی آن برنامه برنامه موفقی بود بطوری که در برنامه “دانشگاه تمدن ساز”، دانشگاه در حوزه علمی شروع به فعالیت کردند و زمانی که ما وزارت خانه را تحویل گرفتیم عدد مقالات 3300 عدد بود، تحویل دادیم نزدیک به چهل هزار مقاله شد. می آیند و میگویند نفت انقدر بوده است و...، این در حالی است که همه می دانند که بودجه کشور یک چیز معینی است، اصلا شما بگو نفت بشکه ای 300دلار، بودجه که یک چیز معینی است، و در بودجه دانشگاه ها هم همین مسئله بود، که ما با همان بودجه توانستیم کار را جلو بردیم، جشنواره های فرهنگی برگزار کردیم، نشریات دانشجویی را سازماندهی کردیم. به نظرم میرسد یک آرامشی همراه با نشاط در دانشگاه بوجود آید و باید هم همین مدلی باشد، دانشگاه ما ناید مرده باشد و اتفاقات دوره آقای خاتمی نباید در آن اتفا بیافتد. در همان سال، هیات مذهبی، انجمن های صنفی و فرهنگی و سیاسی بوجود آمد، بطوری که انجمن های سیاسی از عدد 123 انجمن به 260 انجمن در آن 8 سال رسید. که به دلیل سرخوردگی که شده بود، تجدید حیات این تشکل ها، کار سختی بود. * یکی از ایرادات اصلی به دولت آقای احمدی نژاد همین مسئله بود که در آن زمان تعداد تشکل های اصلاح طلب در دانشگاه کم شد و همین مسئله باعث بی رمق شدن فضای سیاسی دانشگاه ها شد؟ این مسئله چطور با افزایش تشکل ها درست است؟ خواجه سروی: من این مسئله را بگویم، همین آقای دکتر پزشکیان وزیر بهداشت، آقای توفیقی وزیر علوم و آقای قمی نیز رئیس نهاد رهبری بودند، اینها معین هستند، اینا در سال 83 یک مصوبه گذراندن در هیات نظارت مشترک علوم و بهداشت، آنجا تحکیم علامه را غیر قانونی اعلام کردند؛ وقتی این طیف غیر قانونی اعلام شده، تمام دفاتر تحکیم مشخص می شود عدد آنها پایین می آید، دوره ما هم همان ها هم که از خط خارج شده بودند، اتفاقا ما نگهشان داشتیم، اما خودشان روی مواضع خود پافشای کردند، و این مسئله فقط فحش به نظام و جمهوری اسلامی نبود. مصوبه ای ما تصویب کردیم در سال 87 یا 88، که من معاون نبودم و به عنوان کارشناس بودم، که وزیر، نهاد و نماینده شورای عالی و یک استاد دانشگاه، حق رای داشتند، آنجا یک پرونده ای از همین بقایای تحکیم، که جالب بود پرونده بود که این افراد در حمایت از اسرائیل بیانیه داده بودند؛ این واقعا جالبه، اگر به جمهوری اسلامی فحش می دادی آدم دلش نمی سوخت، اما چرا از اسرائیل حمایت می کنید. این اتفاقات افتاد که میگن چرا تعداد تشکل ها کم شد! جالب بود پرونده بود که این افراد در حمایت از اسرائیل بیانیه داده بودند؛ این واقعا جالبه، اگر به جمهوری اسلامی فحش می دادی آدم دلش نمی سوخت، اما چرا از اسرائیل حمایت می کنید. این اتفاقات افتاد که میگن چرا تعداد تشکل ها کم شد! من شاهد بود که همین نهاد رهبری و وزیر از مدافعان این تشکل ها بودند، ولی ببینید چه اتفاقی افتاد که این تشکل ها غیرقابل تحمل شدند. این کاهش برای این مسائل است؛ همین انجمن فرهنگ و سیاست شیراز است که چندین شعبه دارد، در زمان ما هم بود که کسی کاری با آن نداشت؛ اتفاقا با آقا دکتر زاهدی در دانشگاه شیراز با همین افراد جلسات متعددی داشتیم. یا انجمن ترقی خواه که طرفداران آقای معین هستند کسی جلوی آنها را گرفت. انجمن تهران خیلی مشکلات داشت اما تحمل شد؛ به نظرم این چیزی که دوستان می گویند یک بهره برداری است. در صورتی که این یک مصوبه قانونی است. اما من اینجا بگویم انجمن های اسلامی که مواضع نزدیک به آنها داشتند اما از مواضع افراطی این تشکل ها، مثل حمایت از اسرائیل یا ضدیت با ولایت فقیه تبری جستند، حتی مورد حمایت نهاد رهبری و ما نیز بودند. اما عدد آنها به 20 تشکل نمیرسید و جالبتر اینجا بود که همین تعداد نیز در درون با هم مشکل داشتند. تقاضای مجوز نیز در همین اواخر که اصلا از این طیف نیز نبودند، تقاضا هم نداند. از خود آقای پزشکیان سوال کنید یا نهاد که مصوبه این جلسه است، که آقای توفیقی نیز امضا کرده، آنجا آمده است. دانشگاه ها یکم مخالفت می کردند اما سعید می کردند قانون را رعایت کنند. با این حال عددی که ما اعلام کردیم نشان میدهد ما رشد داشتیم، در زمان ما هم تشکل هایی که تقاضا اعلام موجودیت میکردند، دانشگاه ها نیز طبق قانون به آنها مجوز می دادند. * فضای فرهنگی در این دوره وزارت علوم چگونه بود؟ خواجه سروی: من هشت سال در وزارت علوم بودم و حداقل به اندازه یک کارشناس جز سر در میارم، و با وزارت بهداشت وبقیه جاها ارتباط داشتیم، و حتی رئیس جمهور سابق. یک اصل اساسی در دولت یازدهم است، و آن هم این مسئله است که آموزش عالی در اولویت نیست. اگر این فکر باشد، صحبت درباره مسائل جزئی آموزش عالی چه فایده ای دارد. بعضی از دانشگاه های ما در ایران روسای آنها بعد از دوسال و نیم، مشخص نیست، این بالاخره نباید به مسئول قوه مجریه که رئیس جمهور است بر بخورد؟ این نشان می دهد که دانشگاه در اولویت دولت نیست، دیگه حرف زدن از معاونت فرهنگی و... فایده ندارد. وزارتی که نزدیک به پنج میلیون نفر دانشجو و استاد دارد، بعد می روند از وزارت بهداشت برایش وزیر می آورند، این یعنی چه؟ وزارتی که نزدیک به پنج میلیون نفر دانشجو و استاد دارد، بعد می روند از وزارت بهداشت برایش وزیر می آورند، این یعنی چه؟ آموزش عالی از اولویت های حاکمیت است اما در دولت فعلی اولویت نیست امروز دانشگاهیان ما خیلی مورد توجه نیستند و توجه کردن به معنای سخنرانی و تعریف و تمجید نیست، بلکه باید عملا اتفاق بیافتد. مثلا بودجه بدهند و کار راه بیاندازند. و این را تمام وزرای علوم انجام داده اند و مقام معظم رهبری از آن خوشحال بودند و فرمودند که شما کاری را که می گفتند نمی شود را انجام دادید و کشور به شما افتخار خواهد کرد. ما به شخص وزیر کار نداریم اما آموزش عالی خیلی در اولویت دولت نیست. دانشگاه در اولویت حاکمیت و نظام هست اما در اولویت دولت و قوه مجریه نیست. در اولویت بودن یعنی دانشگاه بر محور علم حرکت کند و خروجی داشته باشد. البته نکته ای در این دولت اتفاق افتاده و آن این است که وزارت علوم تشکل های منحله را احیا کرده است و با آن ژست می گیرد و برای رسیدن به اهداف خود از آنها استفاده می کند و آنها را پیاده نظام خود قرار داده است. در کل دولت یازدهم دانشگاه را خیلی جدی نمی گیرد. بعضا افرادی که اتاق فکر دولت و وزارت علوم هستند این پیشرفت ها را پیشرفت نمی دانند. آقای معین قبل انتخابات در دانشگاه شیراز گفتند کی ما پیشرفت کرده ایم؟ . فرهادی وقت کافی برای اداره وزارتخانه را ندارد حالا وقتی دانشگاه در اولویت دولت باشد وزیری را می گمارند که او فارغ البال باشد. وزیر علوم باید در تمام جلسات هیات امنا شرکت کند و وقت کافی در اختیار ندارد. و آقای فرهادی علی رغم ویژگی های مثبت سابقا در وزارت بهداشت مجموعه گسترده ای را اداره نکرده است. وزارت علوم بسیار پیچیده تر از وزارت بهداشت است. بنابراین خمودگی در تمام بخش های وزارت علوم دیده می شود و گاها کارهایی هم انجام می شود. اتاق فکر وزارت علوم در دست فتنه گران است وزارت علوم را دو دسته اداره می کنند که یکی از آنها اتاق فکری است که افراد فتنه گر هم در آنها هستند و یک بخش آن هم دولتی ها هستند که از مجموعه نگهبانی می کنند. البته معاونت فرهنگی هم گاها راه را برای سوء استفاده های آن اتاق فکر باز کرده است. من چون معاونت فرهنگی را به خوبی می شناسم می دانم که این کارها و سواستفاده ها مربوط به آنها نیست. این کارها مربوط به دوره آقای ظرییفیان و همکارانش است. البته این سواستفاده ها با حمایت انجمن تهران که در وزارت علوم مستقر شده اند انجام می شود. در سال 84 که ما آمدیم یکی از اسناد فراموش شده سند دانشگاه اسلامی بود که احیا شد و نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری نسخه های آن را در دانشگاه ها توزیع کرد. این سند در عمل معطل مانده و اجرا نمی شود و شیوه قوه مجریه ما هم همین است که در ظاهر به این اسناد پایبند هستند اما در عمل به آن را قبول ندارند. الان کسی کدهای اظهارات آقای رئیس جمهور دربیاورد متوجه می شود که نظر نظام چیز دیگری است. من برای اینکه سند دانشگاه اسلامی را پیاده کنم کمیته کارشناسی را تشکیل دادم و کلی جلسات تشکیل دادیم. حالا برجام یک و دو را مطرح کردند. خاتمی قانون حجاب و عفاف را ابلاغ کرده بود حجاب و عفاف قانون دارد و نظر شخصی نیست شواری عالی انقلاب فرهنگی آن را تصویب کرده است. یکی از آنها را در دهه 60 ویکی از آنها سال 77 و زمان آقای خاتمی تصویب شده است و سال 85 شورای انقلاب فرهنگی تغییراتی در آن انجام شد و هرگز مساله حجاب و عفاف سلیقه ای نیست. در دولت احمدی نژاد در اینکه چگونه انجام شود اختلاف سلیقه وجود داشت و برخی معتقد بودند که در دانشگاه ما باید کلاس های دختر و پسر را جدا کنیم که اجرایی هم شد. یک برداشت دیگر این است که دولت باید تلاش کند اقدامات لازم را برای اجرای این قانون فراهم کند یعنی باید برای آن روش پیدا می کردند. مثلا امکان اینکه یک دانشگاه دخترانه و یک دانشگاه امیرکبیر پسرانه را داشته باشیم را فراهم کند. قانون حجاب و عفاف باید تفهیم شود همیشه وقتی این دولت آمده از روش اعتدال استفاده کند دچار افراط وتفریط شده است. من معتقد بودم باید این قانون را ابتدا تفهیم کرد زیرا الان اکثر افراد نمی دانند چنین قانونی داریم. این را باید در مراسم جدید الورودها تفهیم کنند. مثلا اگر مامور حراست به پوشش یک دانشجو ایراد می گیرد، دانشجو ابتدا فکر می کند ایراد گرفتن حراست قانونی نیست ولی وقتی قانون را به او نشان می دهیم می گوید اگر من می دانستم چنین قانونی وجود دارد هرگز آن را انجام نمی دادم. بعضی از فعالین دانشجویی فعال خودشان به من گفتند: که ما قبل از دولت آقای خاتمی به دانشگاه رفته بودیم. مثلا سال 86 هم به همان دانشگاه رفته بودیم. اصلا باورمان نمیشد این همان دانشگاه باشد. البته این روشی که ما میگفتیم که حوصله نمی کشد و وقتمان تمام شده است. اگر خواستید یک مصاحبه دیگر را بگذارید این بحث حجاب و عفاف را حداقل کار هایی که ما کردیم حداقل گزارشش را برای ثبت در تاریخ بدم. که چه اتفاقاتی افتاد. ولی اون روشی که ما به جلو رفتیم اتفاقا باعث شد که عدد دانشجویان با حجاب بیشتر بشود. من نمیدانم این مسئله حل شد یا نه، ولی عدد بدحجاب های ما کاهش پیدا کرد طوری که تقریبا آدم های حساس جامعه منهای علی مطهری مثل همیشه که همه یک چیزی می گویند ایشان چیز دیگری می گوید، تقریبا آدم های حساس در جامعه ما روی این مسئله خیلی حساسند به این نتیجه رسیدند که وضع عفاف و حجاب در دانشگاه بهتر از وضع عفاف و حجاب در جامعه است. این کد از حاج آقای علم الهدی –امام جمعه مشهد- است که ایشان بالاخره در این زمیه ها سخت گیر و با کسی هم شوخی ندارند و خیلی آدم های دیگر. ما بدون اینکه در دانشگاه شناخت ایجاد کنیم و افراد را متقاعد یا توجیه کنیم به اجبار می توانیم کارهایی انجام دهیم ولی شکست میخوریم. آخر دانشگاه خواه ناخواه محیطی است که شما با افرادی طرف هستید که از شما استدلال می خواهند باید متقاعدشان کنید. باید در پرده قرار بگیرند باید بفهمند فوایدش در چیست مضراتش کجاست و اتفاقا قانون عفاف و حجاب هم همین را میگوید. تندروی هایی که در این زمینه شده است را واقعا هیچ وقت طرفدارش نبودم، بالاخره روش کاری من نشان داده است که طرفدار کندروی هم نبوده ام. اتفاقا سر همین مسائل بود که بحث ازدواج دانشجویی را خیلی جدی گرفتیم. یعنی اگر می خواهیم که مثلا مشکل عفاف و حجاب حل شود باید در مورد فضاهای ایجابی دوران جوانی و دانشجویی باید فکر کنیم باید برنامه بدهیم. از این طرف که دانشجو باید چکار کند، کمیتش لنگ است دیگر! بالاخره غریضه و شهوت و دوست داشتن زیبایی و ارتباط با جنس مخالف و این ها را که خدا در وجود آدم ها قرار داده است. اتفاقا آن زمان یک سنجشی شد از دانشگاه ها، 52 درصد از کسانی که بد حجاب بودند گفته بودند که یا ما در سن ازدواج قرار داریم یا از سن ازدواجمان گذشته است، درصد کمی گفته بودند که برای دهن کجی به مسئولین دانشگاه ما این کار را می کنیم. اتفاقا بعدا هم مقام معظم رهبری در بجنورد فرمودند که این ها نشانه عناد با نظام نیست بیخودی این چیز ها را نگویید. فرمایش ایشان هم مبتنی بر تحقیق و شناخت هست همینجوری نگفتند. حتی من بنظرم استنباط شخصی خودم کار تحقیقاتی درست است. آن روالی که ما داشتیم جلو می رفتیم افراط و تفریط در آن اتفاق نمی افتاد نتیجه اش بهتر بود. ولی ببینید عفاف و حجاب یک بحثش بالاخره باید این بحث ایجابی های زندگی جوانان و دانشجوها را باید راه برایش بگذاریم. نمی شود به افراد بگوییم که شهوت به تو فشار می آورد روزه بگیر. حالا بالاخره آدم های مومن و متدین مثل امثال جنابعالی یا بنده که در دانشگاه امام صادق(ع) درس میخواندیم. فکری به حال خودمان کردیم، بقیه که اینجوری نیستند این ها باید راهی برایشان پیدا کرد. اگر راهی برایشان پیدا نکنیم خودشان برای خودشان راه پیدا میکنند راهی که آن ها پیدا می کنند همین است. اتفاقا من یکی از ان چیز هایی که در ان دوران دنبال کردم این بود که باید بحث ازدواج دانشجویی که ایده اش برای نهاد است و فقیرانه و غریبانه برگزار می کند باید مورد حمایت قرار بگیرد. اتفاقا آن زمان حالا که وزارت ورزش و جوانان نبود، می گفتیم سازمان ملی جوانان باید از این حمایت، حتی رفتیم مجلس گفتیم که باید کمیسیون عمران مجلس برای ساخت. خوابگاه های متاهلی بودجه برای دانشگاه ها بگذارد. مکاتباتی که آن زمان با کمیسیون کردم و دعواهایی که کردم هست، حتی نهاد هم شریک بود در پیگیری این کار. نمی شود پدیده های اجتماعی را یک جانبه ببینیم و حکم صادر کنیم، این غلط است. افرادی که مثلا مثل کاندیدای ریاست جمهوری یا بعضی تشکل ها یا کسانی که می خواهند رای بیاورند یا مثلا الان در مسند قدرتند و نمی توانند عملکرد خود را گزارش خوب از آن بدهند چون می خواهند خود را توجیه کنند یا فضاسازی کنند، مثلا حمله می کنند این ها کارهای مختلفی انجام شده و هم در حوزه سیاسی و هم در این حوزه ها که بالاخره ما کارهای خیلی مختلفی انجام دادیم. عفاف و حجاب قانون دارد که قانون خوبی هست و در مبنای مسلک اعتدال هم اتفاقا نوشته شده است و همین دولت هم اگر بخواهد می تواند اجرا کند. نه کند هست نه تند! باید مسولین فرهنگی کشور خیلی حوصله شان زیاد باشد که نتیجه بدهد. به کارهای فرهنگی حداقل ده سال باید زمان بدهیم تا جواب بدهد. ما مثلا یک درخت پسته می کاریم می گوییم که 12 سال بعد بار می دهد، طوری نیست. بعد یک آدم بی حجاب را می خواهیم با حجاب کنیم، امروز میگوییم پس چه شد این پولی که به تو دادم خرج شد چرا نشد؟ چرانشد؟ بالاخره باید دوازده سال پایش بایستیم. کار مهمی است این مسائل. * یک کاری در این مدت که شما مسئولیت داشتید پیگیری شد، بحث تدفین شهدای گمنام در دانشگاهها بود که مخالفین و موافقینی داشت. در این باره مختصری توضیح بدهید. خواجه سروی: ببینید ما که آمدیم وزارت علوم اوایل مثلا در حدود یک سال، بعضا گروه های سیاسی که مشخصا همه انجمن های اسلامی تحکیم، شاخه علامه و بقای آنها با تدفین شهدای در دانشگاه ها مخالفت می کردند. در دانشگاه شریف حتی کتک کاری شد و شیشه ماشین رئیس دانشگاه را شکستند. سرش زخمی شد. دانشگاه لرستان مثلا چنین دعوایی شد در دانشگاه های مختلفی این دعواها شد. دوره ما حدودا یکسالی این دعواها بود بعد تمام شد. تمام هم که شد به لحاظ این بود که خود دانشگاه سوابقشان در وزارت علوم هست در بایگانی ها هست که نامه های متعددی از دانشجوها و اساتید و حتی هیئت رئیسه دانشگاه و شورای دانشگاه های مختلف وزارت علوم می نوشتند که این نشان دهنده این بود که تمایلی وجود دارد برای این کار که شدای گمنام در دانشگاه ها دفن شوند و میتوانم بگویم که این یک عشق به شهدا و عشق است. این پدیده شهید و شهادت و فرهنگ ایثار و یک قدردانی ناچیز از به کسانی است که بهترین سرمایه شان را در راه خدا و پیشرفت این کشور به هرحال هدیه کردند و ارزانی داشتند. به هرحال این دیگر تمایل دانشگاهیان را نشان می داد. جوابی هم که آن زمان به دانشگاه ها میدادیم دستوری از بالا نیست در اختیار خودتان است البته من صراحتا می گفتم من طرفدار این حرف هستم و ما هم تمایل داریم این اتفاق بیفتد غیر از بحث قدردانی از شهدا و دینی که ما به همه شهدا داریم که باید به آنها احترام بگذاریم و به هرحال در بهترین مکان هایی که می توانیم که آنها را ارج بنهیم و دفن کنیم. بارگاه و مزار شهدا را یک منبع الهام منبع تربیت و منبع معنوی برای کار فرهنگی می دانیم. غیر از این مسائل که جزء اعتقادات هست و بخشی هم تعلیم و تربیت هست، این الهام دهنده هست. به هرحال یک پدیده جهانی هست یعنی در تمام کشور ها سربازان گمنامشان را در بهترین مکان ها دفن می کنند و جالب است برخلاف ما که خیلی هم به آن نمی رسیم، آنجا را آب و جارو می کنند، دسته گل می گذارند، عزیز ترین مهمان ها و هیئت ها بلند پایه شان را به آنجا می برند و ادای احترام می کنند. هرکسی پیرو فرهنگ غرب باشد این در فرهنگ غرب هست، اگر پیرو فرهنگ شرق باشد آنجا نیز هست اگر پیرو فرهنگ ژاپن باشد، هست، هند باشد، هست. یعنی هیچ کجای دنیا را پیدا می کنید که این نباشد. بنابراین در کشور ما معنی ندارد که مخالفت کنیم، حالا چه در دانشگاه و منتقدین که مکان بسیار مقدسی است، جایگاهش اتفاقا والاست و یک مکان های تربیتی است نکته اش دراین است بالاخره همه ما در مرقد ائمه اطهار می رویم. یا امامزاده ها، یا مسجد و حسینیه می رویم. حالا غیر از بحث های نماز و ... یک منبع تربیتی برای خودمان می دانیم که اتفاقا بهترین تناسب را با دانشگاه ها دارد و اتفاقا در دوره ما. به ما می گفتند بسیج نیروی نظامی است، چرا در دانشگاه ها هستند درحالی که چه کسی گفته بسیج نیروی نظامی هست؟ بسیج همه جا حضر دارد، در دانشگاه هم همچنین. این ها را من قبلا هم گفتم بعد گفتند که این بسیجی ها که جایشان در پادگان است. این ها حالا میخواهند شهدا را هم بیاورند؛ چه ربطی شهدا به ما و دانشگاه دارند؟! اتفاقا ربط دارد، آن وقت به دانشگاه ها گفتیم که دانشجویان را ببرید توجیه کنید؛ بنا شد که برای اینکه کامل بشود در تمام دانشگاه ها، برای شهدا بنایی را درست کنند که حالا دیگر اسامی را خود دانشگاه ها متفاوت گذاشتند. می گفتند این ها ادامه کار نیروی های نظامی خودشان را می خواهند ماندگار کنند. می خواهند خودشان را بچسبانند به اجساد شهدا در این محیط یک بهانه ای برای ماندن داشته باشند. این استدلال باطل است اصلا سیاسی می دیدند و می خواستند حوزه نفوذ رقیب را کم کنند. * در سال 95 توصیه شما به بخش فرهنگی وزارت علوم چیست؟ خواجه سروی: اگر کسی خواسته باشد یک سند افتخار به جا بگذارد ما یک کاری شروع کردیم که ناتمام ماند، آن هم تاسیس دفاتر دانشجویی در دانشگاه ها بود که بعدا متوقف ماند که نهاد نمایندگی هم درجریان کار بودند؛ اگر این کار را جدی بگیرند خیلی خدمت بزرگی کردند به نسل کنونی که متاسفانه خیلی گرفتاریش زیاد هست. کد مطلب : سایر اخبار ...
گفت و گو با رشیدپور درباره تمام جنجالهایش
وارش نیوز: خودش یک نقض غرض است؛ کسی که اگر تلویزیون نبود و فضای کمی بازتر سال های پیش از 88 در صدا و سیما، می توانست یک مهندس موفق شود که زندگی خصوصی آرامی دارد و مبل به هیجانش را با سفرهای خارجی زیاد، دیدن جاهای عجیب و غریب، پریدن با چتر، بانجی جامپینگ و خلبانی و... درمان می کند اما چند وقت پیش از آنکه تصمیم بگیرد مهندس شود. مغلوب شهرام جزایری نشدم فصل پایانی: دید در شب ...
شهدای مدافع حرم، مهم ترین سند اثرگذاری برنامه های راهیان نورند
آورد چراکه شهدا را در همه لحظات و در هر قدمی که برمی داری همراه خود می بینی. وی با اشاره به خاطره نخستین سفر خود بیان کرد: اولین سفری که به راهیان نور رفتم از بسیج دانشجویی و از طرف دانشگاه بود و از مکان هایی که فوق العاده احساس نزدیکی به خدا و شهدا کردم معراج شهدا محمودوند بود. معراج شهدا مکانی بود که روی زندگی خودم فکر کردم و با خودم عهد بستم مسیر زندگی ام را تغییر دهم. ...
رونمایی از آثار منوچهر شفیانی در مسجدسلیمان+عکس
روستاهای منطقه بختیاری رفتند و تقریباً وضعیت مشابهی از لحاظ کار داشتند ولی تفاوت های قابل توجهی نیز بین داستان های شفیانی و حیدری وجود دارد و هر یک ویژگی هایی دارند. این داستان نویس اظهار داشت: منوچهر شفیانی علاوه بر این که به لحاظ زمانی پیشگام است، دست به نوآوری و بدعت گذاری در عرصه داستان های روستایی می زند. یعنی داستان های او در آن زمان واقعاً داستان های مدرنی بودند. اگر امروز بخواهیم با ...
راه نجات اقتصاد ایران در تاسیس نهادهای توسعه است
اساسیِ اینکه بنگاه های ما رشد نمی کند به سلسله سوابق تاریخی برمی گردد. دولت هایی که در طول 400-500 سال گذشته تشکیل شدند یا وابسته به قبایل و ایلات و عشایر بودند و یا اینکه وابسته به گروه های منفعت طلب بودند و این به غیر از بعضی از دولت ها، غیرقابل انکار است. مسئله بعدی این است که در دو یا سه قرن گذشته اثرات و سرریزهایی که دراثر نبود فناوری و علوم پیشرفته در تشکیل دولت مدرن به ویژه بعد از انقلاب ...
از شعار هنر برای هنر تا سرمایه گذاری در کارخانه اسلحه سازی
سکته قلبی در سن 57 سالگی درگذشت و نتوانست درخشش کمپانی گلدن مایر را به چشم خود ببیند. نیکلاس شنک پس از او ریاست این کمپانی به طور کلی به نیکلاس شنک واگذار شد. یک یهودی که خانواده اش سال ها پیش از آن از روسیه به آمریکا مهاجرت کرده بودند. آرم و شعار گلدن مایر *تغییرات آرم کمپانی مترو گلدن مایر لوئه از کمی پس از تأسیس کمپانی مترو گلدن مایر ...
پرزیدنت ترامپ!/ محال است
شعار سال : یک روستایی برای اولین بار وارد شهر بزرگی می شود. او به دیدن باغ وحش شهر می رود و وقتی به قفس کانگورو می رسد، جلوی آن می ایستد، ساعت ها به آن زل می زند و پشت سر هم می گوید: این دیگر چه جانوری است! باید اعتراف کنم که وقتی برای اولین بار ترامپ را روی صفحه تلویزیون دیدم و شنیدم که نامزد ریاست جمهوری آمریکا شده، همین احساس به من دست داد. زیرلب با خود گفتم: محال است. حتما کلکی توی ...
بازی بهم زن اصلاح طلبان نشدیم / از مسئولیت حزب ندا استعفاء داده ام
من فکر می کنم اگر چه درحق اعضای حزب ندا کم لطفی شد اما من معتقدم این مقاومت نسل گذشته در برابر نسل جدید است و این نه فقط برای سحرخیز یا برای ندا و حتی نه فقط برای اصلاح طلبان بلکه در بین جریان اصولگرایان هم مقاومتی دربرابر نسل جدید وجود دارد. *شاید نیاز بود که شما مرزبندی بیشتری خود را با حوادث سال 88 و سایر جریان اصلاح طلبی مشخص کنید تا شاید از سوی حاکمیت پذیرفته شوید؟ این ...