سایر منابع:
سایر خبرها
خلق 2 حماسه در یک فصل
بیش از پیش مخدوش نموده است. چنین اقدامی در راستای سیاست های فرقه گرایانه و دامن زدن به تروریسم و افراط در منطقه و جهان بوده که در سالهای اخیر منجر به بی ثبات کردن منطقه و ایجاد جنگ و درگیری گردیده است. حسین جابرانصاری، سخنگوی وزارت امور خارجه با محکومیت شدید اعدام آیت الله شیخ باقر النمر اظهار کرد: در حالی که تروریست های افراطی و تکفیری، امنیت و آسایش ملت های منطقه و جهان را سلب و ثبات و ...
خلاصه ای از "فاطمه فاطمه است" اثر دکتر شریعتی
احساس می کند که لحظه ای که تقدیر مقرر کرده است فرا می رسد. پسری که از کودکی در خانه محمد بزرگ شده و سراسر جوانیش را در راه مبارزه و عقیده گذرانده است و فرصت آن را نیافته که چیزی بیاندوزد، چیزی به دست آورد: او در این دنیا جز فداکاری هایی که در راه محمد و ایمان محمد کرده است هیچ سرمایه ای ندارد. سرمایه؟ نه، حتی یک خانه، اثاث یک زندگی فقیرانه. هیچ. در عین حال، او را می بینیم که ...
کفاشیان؛ متهم ردیف اول در پرونده فساد/ مشکل کی روش با طبقه سوم فدراسیون فوتبال
نزول در جایگاه پنجاه و سوم قرار دارد. عربستان با 20 پله صعود در جایگاه 55 جهان قرار گرفت و ژاپن، امارات و استرالیا را پشت سر گذاشت. کفاشیان: اگر متهم باشم، تقاص پس می دهم علی کفاشیان، رئیس فدراسیون فوتبال در واکنش به صحبت های پورمختار، رئیس کمیسیون اصل نود، مبنی بر اینکه کفاشیان متهم ردیف اول است ،گفت: به نظرم مرجع رسیدگی به فساد در فوتبال قوه قضائیه است و اگر من متهم ردیف اول ...
جدال طالب ها بر سر قدرت/ ریاض از مدارس مذهبی تا بدنه اقتصادی کابل
و مشکلاتی که دولت آمریکا در افغانستان و سایر کشورهای منطقه دارد، به نظر نمی رسد که ادامه حضور نیروهای آمریکایی در افغانستان منافع آمریکا را در سطح تامین کند. طرح ریزی ایدئولوژیک ریاض در کابل، از گذشته تاکنون عبدالمحمد طاهری (کاردار سابق ایران در افغانستان) یکی از محورهای گسترش هژمونی توسط سعودی ها در افغانستان، نفوذ مذهبی و ایدئولوژیک است که اساساً بر پایه تاسیس و ...
خطر تبدیل شدن ایران به یونان دوم/ سیاست اقتصادی دولت؛ نسخه ای برای استقراض و وابستگی؟
دنبال راهی بودند که بدون ورود هر گونه لطمه، هزینه های مرکانتلیسم و استعمارگری را از بین ببرند. این ویژه کاری تجاری به معنای تبادل محصولات کارخانه ای انگلیسی ها با منابع غنی معدنی و نفتی کشورهای جهان سوم بود. انگلیسی ها به خوبی می دانستند که سیاست های محافظتی مرکانتلیسم موجب می شود که دیگر کشورها هم راه آن را بروند و به سطح موفقیت انگلیس برسند. بنابراین، انگلیس که از مرحله مرکانتلیسم گذر کرده و کاملا ...
اسرائیل وارد جنگ شدید سایبری با ایران شده است
درباره علت جذب این تعداد بالای و نیز وظایفی که قرار است به آنها محول شود، به راه انداخت، اما در پایان سال گذشته (2015) فاش شد که جذب شدگان، بزرگترین ارتش سایبری برای انتشار تفکر صهیونیسم و ورود به عمق جهان عرب با هدف مسموم کردن فرهنگ آنها و نیز هدف قرار دادن ارزش های اخلاقی، انسانی و عقیده ای در فضای سایبر را تشکیل داده اند. بر اساس این گزارش، تیمی از یگان 8200 ماموریت آموزش ارتش سایبری ...
اذعان به قدرت رسانه های حامی مقاومت در منطقه
مغرضانه تبدیل شده است؛ حملاتی که امنیت و ثبات کشورهای عرب حوزه خلیج فارس را هدف قرار داده است. وی افزود: راه دیگر استفاده از سازوکارهای رسانه ای جدید و نو ظهور است. صنعت رسانه ای جدید بر انقلاب الکترونی تکیه دارد که سلاحی موثر برای مقابله با دشمنان منطقه ای و بین المللی ما و دوری گزیدن از بورکراسی رسانه ای است که جلوی حرکت سریع در رقابت با حوادث پرشتاب اطراف ما را می گیرد . این امر باید ...
فریبی با عنوان توافق خوب برجام
دنبال چه چیزی باشد. ایراد کار اینجاست که دولت اعتدال در خود احتیاجی نمی بیند که اختلاف نظرات خودش را با منتقدان برجام کم کند، و این نشان می دهد که این دولت با منتقدان و نگرانی های مقام رهبری و مردم ایران اختلاف هدف دارد نه اختلاف مسیر، اینکه دولت اعتدال دوست دارد سخنان منتقدانش که اکثریت آنان دلسوزان انقلاب هستند را به صورت مداوم بشنود، و در عین حال سیاست بی محلی را نسبت به آنها در پیش ...
جهان تشیع در سالی که گذشت
به گزارش شیعه نیوز ، سال 1394 هجری شمسی نیز همانند سالهای اخیر، سالی پر حادثه برای شیعیان جهان بود. تجاوز شدید آل سعود به یمن، ادامه انقلاب بحرین، حادثه دلخراش منا، استمرار ترورها در پاکستان، فشار به شیعیان نیجریه، مالزی و اندونزی، اعدام شیخ نمر روحانی بارز منطقه شرقیه عربستان، برگزاری پرشکوه انتخابات مجلسین شورا و خبرگان در ایران، پایان مذاکرات ایران و کشورهای 1+5 پیروزی های مقاومت بر داعش در ...
دویست و پنجاه سال همزیستی مسالمت آمیز شیعیان و سنیان
بهادر سلطان (1242 - 1277) حکومت کردند. این سلسله با آمدن روسها به این ناحیه از میان رفتند. ظفرنامه خسروی (تهران، میراث مکتوب، 1377) در باره همین نصر الله بهادر نوشته شده است. این دولت تا سال 1328 ق /1920 به مدت 167 سال حکومت کردند. (بنگرید: خاندان منغیتیه در امارات بخارا، شمسا، برات، مجله فقه و تمدن اسلامی، زمستان 1385، شماره 10، صص 90 - 110). باسورث در باره پایان این دولت نوشته است: روسها ...
وزیر اماراتی:نفوذ ایران را بی پاسخ نمی گذاریم
به گزارش عصرامروز؛ انور قرقاش وزیر مشاور در امور وزارت خارجه امارات مدعی شد عملیات نظامی علیه یمن به اهداف خود رسیده و این اهداف بازگشت مشروعیت به یمن، تحکیم راه حل سیاسی بر اساس قطعنامه 2216 و طرح موسوم به ابتکار خلیجی و نیز ارسال پیامی واضح به ایران بود. بر اساس گزارش وبگاه الدیار ، قرقاش در ادامه پیام ارسال شده به ایران را اینگونه توصیف کرد: کشورهای خلیج (فارس) نمی توانند تهاجم نفوذ ...
طبقات چهارگانه در آیین هندو
. در صورتی که قتل عام بی ملاحظه توده ها برای جامعه بشری خطرناکست و با هیچ نیروی تخیل نمی توان آن را به نفع جامعه شمرد. البته قول آنانکه می گویند صلحجویی کامل تنها راه مبارزه با جنگ است و به وحدت کلیه ی موجودات معتقدند بی اساس نیست. ولی صحبت سر اینست که ما در یک جهان بی عیب زندگی نمی کنیم و آن در حال تکاملست. طبقه سوم یعنی (وشیه ) ها موضوع سوق زندگانی به تملک و خوش گذرانی و دادوستد را مبین می ...
آیا به جای اسد، الجبیر برکنار می شود؟
خود دست برداشته و آنان را رها کرده اند؛ نخست، ترکیه که تروریسم تا عمق پایتخت اقتصادی آن نفوذ کرده و صنعت گردشگریِ 36 میلیارد دلاری آن را به نابودی کشانده؛ سپس قطر که ترجیح داده در سایه قرار گیرد و ماجراجویی در سوریه را رها کند؛ و دست آخر هم عربستان که از یک سو در جنگ یمن گیر افتاده و از طرف دیگر، اوباما این کشور را به حمایت از تروریسم متهم کرده و دشمن سنتی عربستان یعنی ایران را از این اتهام مبرا ...
موشک بالستیک بهانه ای برای فریبکاری در تحت فشار قراردادن ایران
به پذیرفتن تغییرات تحمیلی، خواستار تشکیل یک "ائتلاف ضد ایران" از کشورهای عرب حوزه خلیج فارس و افزایش فروش تکنولوژی نظامی به حکومت های استبدادی دول عرب خلیج فارس که ایران را احاطه کرده وهمچنین از انجام کسب و کار با شرکت های نفتی آمریکا و ایجاد سیستم های دفاع موشکی مشابه گنبد آهنین اسرائیل سخن می گوید. حمله به دوستان ایران این مقاله با تکیه برسندی تازه در پایان نتیجه گیری می ...
بارزترین دستاورد توفان قاطعیت، افزایش نفرت یمنی ها از عربستان است/ تظاهرات میلیونی صنعا معادله های سیاسی ...
هیاهوی رسانه ای بزرگ آغاز شد که عنوان برجسته آن می گوید عقیده سلمان متفاوت است و ستون آن استفاده از زور برای مقابله با دشمنان عربستان و کنار گذاشتن همه میراث پادشاهان گذشته و توقف گسترش نفوذ ایران و بازگرداندن رئیس جمهوری به اصطلاح قانونی یمن به پایتختش و از بین بردن کسانی که وی و دولتش را سرنگون کردند،پس از گذشت یک سال و در سایه آن چه در این تظاهرات های صنعا مشاهده کردیم و چیزی که از تماس ها و ...
ارتقاء سطح تهدیدهای حزب الله لبنان و شاخصه های بازدارندگی آن
، اسرائیلی ها، هوشیار هستند و محتاط. [17] اور هیلر، گزارش گر نظامی شبکه ی ده تلویزیون رژیم صهیونیستی، به تازگی گفته است: بخش های ویژه ی دستگاه امنیتی ارتش اسرائیل به طور دائم تجربیات حزب الله در جنگ سوریه را مورد ارزیابی قرار می دهند و در همین چارچوب ارتش سرگرم آماده شدن برای مقابله با توانمندی های حزب الله در جنگ آینده از جمله امکان نفوذ صدها رزمنده به شهرک ها و تسلط بر آن است. [18] حزب الله از زمانی که ...
از دستگیری تفنگداران آمریکایی در ایران و بپر بپرِ ظریف و کری تا اعدام شیخ نمر و بوتاکس پوتین+ تصاویر
جمع آوری کرد. به دنبال قطع روابط عربستان با ایران؛ بحرین و سودان روابط خود را با ایران قطع کردند/امارات سطح روابط را کاهش داد سه کشور بحرین، سودان و امارات در اقداماتی مشابه به منظور اعلام همبستگی با عربستان، در روابط خود با ایران تجدید نظر کردند. وقتی رژیم آل خلیفه به فکر جایگزینی وزرای ایرانی تبار بحرین با عرب های اصیل می افتد!+تصویر یکی از ...
گزافه گویی تازه مقام اماراتی علیه ایران
وزیر مشاور در امور خارجه امارات در تازه ترین اظهارات خود و همسو با سیاست های رژیم سعودی، ایران را متهم کرد که چشم طمع به نفوذ در جهان عرب دوخته است و رویکرد طائفه ای را در منطقه دنبال می کند. به گزارش ، پایگاه خبری النشره نوشت: انور قرقاش گفت: دخالت نظامی ائتلاف عربی در یمن سه هدف را دنبال می کند. نخست، بازگرداندن دولت (عبدربه منصور هادی رئیس جمهور مستعفی و فراری یمن) به خاک این کشور و ...
اختلاف عربستان و امارات و فرصت های پیش روی انصارالله مقاومت
گروه بین الملل مشرق – با گذشت یک سال از آغاز تهاجم ائتلاف عربی به یمن به منظور سرکوب و جلوگیری از قدرت یابی انصارالله و حامیان این جنبش در صنعا، معادلات و روابط میان امارات و عربستان سعودی به عنوان دو بازیگر تاثیرگذار در شبه جزیره عربستان بسیار پیچیده شده است. با آغاز حمله عربستان به یمن، می توان [...] گروه بین الملل مشرق – با گذشت یک سال از آغاز تهاجم ائتلاف عربی به یمن به منظور سرکوب و جلوگیری از قدرت یابی انصارالله و حامیان این جنبش در صنعا، معادلات و روابط میان امارات و عربستان سعودی به عنوان دو بازیگر تاثیرگذار در شبه جزیره عربستان بسیار پیچیده شده است. با آغاز حمله عربستان به یمن، می توان امارات را به عنوان مهمترین کشوری دانست که به صورت جدی و در قالب نظامی، درکنار سعودی ها، به معادلات یمن ورود نمود. اختلافات میان امارات و عربستان از همان شبِ آغاز تهاجم به یمن نمایان شد. احمد پسر علی عبدالله صالح تا قبل از حمله عربستان به یمن، سفیر یمن در ابوظبی بوده و روابط بسیار خوبی میان حکومت پدرش و امارات برقرار کرده بود. علی عبدالله صالح از طریق پسرش در امارات یک شب قبل از حمله، از قصد عربستان اطلاع یافت و منزل خود را ترک کرد تا قربانی این حملات نشود. سعودی ها امارات را مسئول این کار می دانند و آن ها را متهم به خیانت می کنند. احمد پسر علی عبدالله صالح، سه روز پس از آغاز عملیات عربستان، از سوی عبدربه منصورهادی که در عدن حکومت تشکیل داده بود، از سِمتش به عنوان سفیر برکنار شد.[1] علی عبدالله صالح که قدرت خود را از دست رفته می دید، پس از تهاجم عربستان و امارات، در جبهه انصارالله علیه این دو کشور قرار گرفت. همچنین اخیراً عبدالله بن زاید، وزیر امور خارجه امارات، یکی از توئیت های حسن فرحان المالکی معارض مطرح عربستانی را در توئیتر بازنشر داد که این اقدام وی، باعث تعجب و بهت طرفداران سعودی در فضای مجازی شده است. متن این توئیت جامعه سعودی را مبلّغ فرهنگ مردگی و تحقیر انسان و ترس از حضور زنان می داند و اعتقاد دارد که باید در جامعه ی عربستان اصالت بر بیان واقعیت ها و عدم سانسور باشد.[2] در این نوشتار ما به دنبال بررسی اختلافات پیشین این دو کشور، تأثیر اختلافات امروزی این دو بازیگر بر معادلات یمن و چالش ها و فرصت های پیش روی انصارالله و محور مقاومت از اختلافات این دو هستیم. 1- اختلافات امارات و سعودی پیش از جنگ یمن 1-1- حدود مرزی امارت: منطقه بوریمی را می توان اصلی ترین اختلاف مرزی میان عربستان و امارت دانست، هرچند در مرز عمان و امارات قرار داشته و از خاک سرزمینی عربستان دور است. بوریمی منطقه ای پرآب و دارای مخازن قابل توجه نفت است که در 16 کیلومتری ابوظبی است. اختلاف بر سر حاکمیت بوریمی به سال 1952 پس از تشکیل امارت بر می گردد. مسئله بوریمی به ظاهر در سال 1974 در جده با توافقنامه ای میان امارات و عمان دو کشور مدعی این منطقه با نقش آفرینی عربستان حل شد. سعودی ها در آن برهه تلاش نمودند این منطقه در اختیار اماراتی ها قرار نگیرد و منابع نفتی امارات به رقیبی برای عربستان تبدیل نشود؛ اما این اختلاف در مورد مرز در بوریمی همواره وجود داشته است و در سال 2005 بار دیگر بسیار جدی شد. امارات نقشه ی این کشور را بر روی کارت شناسایی شهروندان به گونه ای ترسیم نمود که توافق سال 1974 را در حدِ مرزهای امارات و عربستان نقض نمود. در این نقشه خاک امارات به قطر متصل می شد و بوریمی در خاک امارات قرار داشت. از دیگر مناطق مورد اختلاف سعودی ها و اماراتی ها، منطقه ی سبرخه مطی است. این منطقه هم از جمله مناطقی است که در توافق جده در سال 1974 به عربستان رسید. اماراتی ها این منطقه را از آن خود می دانند و معتقدند قرارداد 1974 در حالی بسته شد که امارات در حال پیمودن مسیر استقلال خویش بود و سعودی ها شرط پذیرش استقلال امارات را منوط به پذیرش این قرارداد نموده بودند. لذا امارات در شرایطِ تحت فشار این قرارداد را پذیرفته است و امروزه به آن پایبند نخواهد بود و مناطقی چون بوریمی، سبرخه مطی و خور العدید را از آن خود می داند.[3] 2-1- اختلافات در حوزه ی انرژی و نفت: در سال 2006 سعودی ها با طرح احداث خط لوله ی دلفین برای انتقال گاز قطر به امارات مخالفت نمودند و مدعی بودند این خط از مناطق خاک عربستان سعودی در خور العدید می گذرد. این منطقه هم در سال 1974 طبق قرارداد جده، جزئی از خاک عربستان محسوب شد. پذیرش این مناطق به حاکمیت سعودی ها، امارتی ها را نگران این موضوع می نماید که منابع نفتی زرکوه در محدوده 20 مایلی آب های سرزمینی سعودی ها قرار خواهد گرفت. هم چنین منطقه ی سبرخه مطی در امتداد خط ساحلی به طول 25 کیلومتر به سواحل خلیج فارس در حدفاصل مرزهای ابوظبی و قطر قرارگرفته و حدود 80 درصد ذخایر نفتی منطقه ی خیز الشیبه را به خود اختصاص داده است. این منطقه همواره مورد اختلاف سعودی ها و امارتی ها بوده است که جنگی برای کسب میدان های نفتی است.[4] اختلافات مرزی امارات و سعودی ها نشأت گرفته از رقابت نفتی و انرژی های زیرزمینی است که امارات در سال 1974 با پذیرش قطعنامه ای معروف به جده، بسیاری از منابع و سرزمین های با ارزش مورد ادعای خویش را از دست داد. 2- رقابت امارات و عربستان پس از آغاز تهاجم به یمن 1-2- عبدربه منصورهادی و خالد بحاح: پس از آنکه طبق طرح شورای همکاری خلیج فارس، علی عبدالله صالح از قدرت کناره گیری نمود، عبدربه منصورهادی که از سال 1994 معاون رئیس جمهور یمن بود به قدرت رسید. عبدربه منصورهادی چهره ای بسیار نزدیک به عربستان سعودی و برخی جریان های اخوان المسلمین یمن و حزب الاصلاح است. عبدربه منصورهادی، خالد بحاح را- که از شخصیت های جنوبی و نزدیک به امارات بود- به عنوان نخست وزیر خود انتخاب و مأمور تشکیل کابینه نمود. پس از موج دوم انقلاب یمن و رسیدن انصارالله به صنعا، این دو چهره هر دو ضمن استعفا، به عدن گریختند. اما با آغاز تهاجم ائتلاف عربی به یمن، عبدربه منصورهادی و خالد بحاح ضمن قانونی دانستن قدرت خویش، در عدن کابینه تشکیل دادند و با کمک ائتلاف سعودی ها و اماراتی ها، تا کنون در حال جنگ با انصارالله و ارتش یمن هستند. انصارالله باید به دنبال این باشد که در فرصتی مناسب و با کمترین ضرر، این ائتلاف ناخواسته را میان آن ها و دیکتاتور سابق یمن پایان دهد. به نظر می رسد یک راه حل سیاسی مناسب در قبال سعودی ها، راه حلی باشد مبنی بر کنار گذاشتن علی عبدالله صالح و همراه نمودن جنوبی ها و حراکی هایی که پس از قرار گرفتن علی عبدالله صالح در کنار انصارالله، از انصارالله فاصله گرفتند. اما با گذشت زمان، اختلاف میان خالد بحاح و عبدربه منصورهادی افزایش یافت، به طوری که عبدربه منصورهادیطی حکمی در آذرماه، در کابینه ای که خالد بحاح به عنوان نخست وزیر ریاستش را بر عهده دارد، اصلاحاتی انجام داد و 5 کرسی را تغییر داد. خالد بحاح در واکنش به این کار، در بیانیه ای به طور رسمی اعلام کرد که تغییرات اعمال شده در کابینه توسط عبدربه منصورهادی را ردّ می کند و آن را نامشروع و غیرقانونی نامید. هم چنین روزنامه ی سعودی الحیات خبر استعفای خالد بحاح را در اعتراض به اقدام عبدربه منصورهادی، رئیس جمهور مستعفی، منتشر کرد (وی بدون مشاوره با خالد بحاح در کابینه تغییراتی داده بود). این اختلاف را در شرایط فعلی، می توان کاملاً به سود انصارالله ذکر کرد.[5] هرچند این استعفا هیچ گاه رخ نداد، اما اختلاف خالد بحاح و عبدربه منصورهادی همچنان پا برجاست. بارها در رسانه های اماراتی و سعودی، این اختلافات حول شخصیت های عبدربه منصورهادی و خالد بحاح فاش شده است. حمله گروه های نزدیک به عربستان به محل اقامت خالد بحاح را می توان نمونه ی بارز این اختلافات دانست. در بیانیه ی الاصلاح (حزب نزدیک به اخوان المسلمین) که ساعاتی پس از انتشار از سایت رسمی این حزب حذف شد، آمده بود: امروزه پی برده ایم که برخی طرف های داخل ائتلاف در راستای شکست عربستان کار می کنند و سعی دارند تا مملکت سعودی را در مسائل حاشیه ای فرو ببرند و از پرداختن به هدف اصلی بازدارند. پس از صدور این بیانیه که مملو از طعنه های شدید به امارات بود، پایگاه خبری امارات 24 در گزارشی حزب الاصلاح را به دروغ گویی متهم کرد.[6] 2-2- سناریوی مطلوب از منظر امارات و سعودی برای یمن: سناریوی مطلوب برای سعودی ها در یمن را می توان در طرح شش فدرالی شورای همکاری خلیج فارس که از سوی سعودی ها ارائه شد، مشاهده نمود. فدرالی شدن یمن، برونداد اصلی کنفرانس گفتگوی ملی یمن در اوایل سال 2014 میلادی نیز بود که تقسیم این کشور به شش منطقه ی فدرالی را پیشنهاد کرده بود. این شش منطقه ی فدرالی عبارت بودند از: 1٫ اقلیم حضرموت به مرکزیت المکلا؛ 2٫ اقلیم سبا به مرکزیت سبا؛ 3٫ اقلیم عدن به مرکزیت عدن؛ 4٫ اقلیم الجند به مرکزیت تعز؛ 5٫ اقلیم ازال به مرکزیت صنعاء؛ 6٫ اقلیم تهامه به مرکزیت حدیده. در واقع، از شش اقلیم یمن، دو اقلیم حضرموت و عدن در جنوب و چهار اقلیم سبا، الجند، ازال و تهامه در شمال هستند.[7] طرح تقسیم یمن به شش منطقه ی فدرالی، طرحی است که با حمایت دولت عبدربه منصورهادی در سال 2014 در کنفرانس گفتگوی ملی یمن مورد تصویب قرار گرفت. پس از اینکه کنفرانس گفتگوی ملی یمن طرح تقسیم این کشور به شش اقلیم را به عبدربه منصورهادی تقدیم کرد، عبدربه منصورهادی در توصیف این طرح عنوان کرد: چنین سیستمی می تواند باعث پایان دادن به انحصار ثروت و توزیع عادلانه ی منابع کشور شود.... سیستم فدرال، یمن را از کشوری فقیر به کشوری ثروتمند تبدیل خواهد کرد.... سیستم فدرال، درمان بحران انحصار قدرت و ثروت و نیز راه حل مشکلات اقتصادی این روز های یمن است. [8] اما امارت و خالد بحاح به دنبال تجزیه ی یمن به دو قسمت یمن شمالی و جنوبی همانند سال های دهه ی 80 میلادی پیش از وحدت دو یمن هستند؛ زیرا اماراتی ها معتقدند با تشکیل یمن جنوبی به دلیل وجود گروه های حراک جنوبی و نفوذ آنان در جنوب یمن، می توانند منافع خود را کسب نمایند. این درحالی است که تجزیه یمن به دو قسمت شمالی و جنوبی، به هیچ وجه سناریوی مطلوبی برای سعودی ها نیست. در صورت تجزیه ی دوگانه ی یمن، دشمنان فعلی عربستان سعودی و انصارالله، در شمال به قدرت خواهند رسید و سعودی ها همچنان تهدید را پیش روی خود خواهند دید. شبکه های اماراتی در مورد پرونده ی یمن معتقدند که طرح تجزیه جنوب در اولویت های منافع یمن قرار دارد. این شبکه ها در همین راستا مهمانان زیادی را از اعضای جنبش حراک جنوبی و حامیان پروژه ی تجزیه یمن به برنامه های خود دعوت می کنند. از جمله ی این افراد، عبدالرحمن الجفری، هیثم قاسم طاهر، قاسم عبدالرب، لطفی شطاره، جمیل مهدی، هادی المفقعی، علی أحمد حسن، فیصل الصمه، سالم جبران، دکتر أیمن الصوفی و علی منصور هستند که تحولات و حضور نظامی امارات در یمن هم نشان دهنده ی هدف اماراتی ها مبنی بر تجزیه ی دوگانه است. حضور پررنگ نیروهای آنان در عدن، المهره، حضرموت و شبه نسبت به استان های شمالی چون مأرب و تعز، نشان دهنده ی این سناریو است.[9] یکی از دلایل توجه امارات به یمن جنوبی، پروژه ی مشهور مدینه النور است. این پروژه در سال 2006 با حضور بیش از 150 شرکت بزرگ جهانی به تصویب رسید. هدف این طرح تبدیل نمودن عدن و منطقه الحره در این استان به یک گلوگاه اقتصادی میان افریقا و شبه جزیره عربستان است. این طرح با هزینه ی تقریبیِ 140 میلیارد دلار، چندین برابر دبی طراحی شده است. لذا امارات از زمان تصویب این طرح به عنوان رقیب دبی، برای جلوگیری از شکوفایی و اجرای این پروژه تلاش نمود.[10] این پروژه به حدی برای سعودی ها حائز اهمیت است که انور عشقی سرلشکر بازنشسته ی سعودی ها، تابستان سال گذشته در نشست شورای روابط خارجی آمریکا با حضور دوری گلد مدیر سرویس اطلاعات رژیم صهیونیستی، دو پروژه ی مهم مدینه النور و میدان نفتی واعد در استان جوف یمن را به عنوان دو پروژه ی مهم در آینده ی غرب آسیا معرفی می نماید که برای سعودی ها نیز حائز اهمیت است. همچنین برخی تحلیلگران معتقدند هدف از طرح شش فدرالی یمن، کنترل عربستان بر مناطق نفت خیز است. عربستان به دنبال حضرموت، مأرب و جوف است تا به این ترتیب تسلط خود بر میدان های نفتی را تضمین کرده و پروژه هایی را که این روزها زیاد از آن سخن می گوید، به ویژه پروژه گذرگاه های نفتی در حضرموت تا بحر العرب را به اجرا درآورد به گونه ای که ریاض را از تنگه ی هرمز بی نیاز کند.[11] 3- فرصت های پیش رویِ محور مقاومت از اختلاف امارات و سعودی 1-3- پذیرش خالد بحاح در طرح مسقط: تاکنون انصارالله با هوشمندی سعی کرده است از اختلاف میان خالد بحاح و عبدربه منصورهادی بهره برداری نماید. این اختلاف به دلیل حمایت امارات از اخوان المسلمین یمن و مخالفت عربستان با اخوانی ها در کنار رقابت پیشینه ی این دو کشور- که پیش تر اشاره شد- ایجاد شده است. انصارالله در اقدامی راهبردی در طرح مسقط- که در مهرماه نگاشته شد- خالد بحاح را به عنوان نخست وزیر دولت انتقالی پذیرفت. این اقدام در سایه ی اختلاف امارات و عربستان در شیوه ی عملکرد ائتلاف عربی، فاصله ی میان عبدربه منصورهادی و خالد بحاح را تشدید کرد. طرح هفت بندیِ مسقط، نتیجه ی مذاکرات ولد الشیخ، فرستاده ی ویژه ی سازمان ملل، انصارالله و علی عبدالله صالح در دو نوبت حضور در مسقط بوده است و نمایندگان هادی در این مذاکرات حضور نداشتند. تنها در نوبت اول مذاکرات مسقط، نمایندگان استخبارات سعودی با رتبه ی پایین حضور داشتند. طرح مسقط بااینکه ابتدا قطعنامه ی 2216 را می پذیرد، اما در ادامه هفت بندی را یادآور می شود که به نوعی نقض قطعنامه ی 2216 است.[12] این هفت بند به خوبی نشان می دهد که علی رغم چند ماه بمباران زیرساخت های یمن و حملات نیروهای دیگر کشورهای عربی یا استیجاری از کلمبیا، سودان و... ورق قدرت به سود انصارالله برگشته است. توافق مسقط نه تنها انصارالله را به رسمیت شناخته است، بلکه حضور او را در شمال یمن مشروعیت می بخشد و از انصارالله می خواهد که با واگذاری جنوب به جنبش و گروه های دیگر از جمله جنبش حراک- که به طورکلی با آل سعود اختلافاتی دارد- مقدمه راه حل سیاسی را هموار کند. طرح مسقط هم چنین تأکید می کند که همه ی بازیگران دولتِ انتقالی در سایه، خالد بحاح را به عنوان نخست وزیر بپذیرند و سپس ظرف 60 روز دولت ملی تشکیل شود. خالد بحاح هرچند در ائتلاف با انصارالله نیست، اما گزینه ای بهتر برای شروع دوران گفتگوی یمنی- یمنی نسبت به عبدربه منصورهادی است. هم چنین با اشاره به رفع محاصره ی زمینی، هوایی و دریایی یمن، تلویحاً از عربستان درخواست عقب نشینی و پایان جنگ می کند.[13]سعودی ها همواره با طرح مسقط مخالفت نموده اند و خواستار اجرای طرح شورای همکاری خلیج فارس و شش فدرالی شدن یمن بوده اند. یکی از دلایل توجه امارات به یمن جنوبی، پروژه مشهور مدینه النور است. این پروژه در سال 2006 با حضور بیش از 150 شرکت بزرگ جهانی به تصویب رسید. هدف از این طرح، تبدیل نمودن عدن و منطقه الحره در این استان به یک گلوگاه اقتصادی میان افریقا و شبه جزیره عربستان است. 2-3- ترس سعودی ها از استقلال یا تشکیل فدرال جنوبی: همان گونه که گفته شد، یکی از اختلافات میان سعودی ها و امارات، سناریوی مطلوب این دو برای یمن است. اماراتی ها به دنبال نزدیک شدن به جنوبی ها و ایجاد ناآرامی و مقدمه سازی برای تشکیل یمن جنوبی هستند. برخی تحلیلگران معتقدند عربستان به منظور منصرف نمودن جنوبی ها و امارات از استقلال یمن، القاعده را وارد معادلات جنوبی نموده است تا ضمن ناامنی و ایجاد هزینه برای جنوبی ها، گروه های حامی استقلال بالاجبار از میان انصارالله و علی عبدالله صالح، عربستان را انتخاب نمایند؛ اما در واقعیت معادلات متفاوت تری رخ داد. منابع نظامی و محلی یمن اعلام کردند که امارات قصد دارد دو تیپ نظامی از افراد سلفی در شهر عدن تشکیل دهد. به گزارش خبرگزاری یمن ، یک مسئول در وزارت دفاع یمن که خواست نامش فاش نشود، گفت: امارات به تازگی تصمیم گرفته در منطقه المشاریع در دار سعد ، دو تیپ برای گروه های سلفی تشکیل دهد و شخصی به نام مهران القباطی برای فرماندهی یکی از این دو گروه تعیین شده است. امارات برای این دو تیپ، نام های تیپ زاید و تیپ خلیفه انتخاب کرده است. [14] این رفتار امارات موجب افزایش ناآرامی ها و تقویت سناریوی استقلال یا تشکیل فدرال جنوبی خواهد شد. این اتفاقات فرصتی جدید برای انصارالله و محور مقاومت ایجاد خواهد نمود؛ زیرا انصارالله و محور مقاومت در این شرایط می توانند با سوق دادن معادلات به عرصه ی سیاسی و دیپلماتیک، در مذاکرات، سعودی ها را مجبور به پذیرش آتش بس و آغاز گفتگوهای سیاسی نمایند. طی چند روز اخیر با نزدیک شدن به سالگرد آغاز حمله ی سعودی ها، اخباری مبنی بر مذاکرات میان انصارالله و سعودی ها به گوش می رسد. با به رسمیت شناختن انصارالله از سوی عربستان و سکوت امارات در قبال این مذاکرات، به نظر می رسد انصارالله به دنبال بهره برداری از فرصت ناآرامی های جنوب و معامله با سعودی هاست. عبدالباری عطوان تحلیل گر مطرح جهان عرب و سردبیر روزنامه ی رأی الیوم در تحلیلی در خصوص تن دادن عربستان به مذاکره با انصارالله، شش دلیل را نام می برد. یکی از دلایلی که او نام می برد، ناآرامی های جنوب و فعالیت گروه های سلفی است؛ زیرا نیروهای عبدربه منصورهادی بنا به گفته ی فرمانده ی پلیس استان عدن بیش از چند هفته دیگر نمی توانند این استان را نگه دارند و ترورها و عملیات انتحاری هر روز اتفاق می افتد. از سوی دیگر آمریکا از به قدرت رسیدن نیروهای القاعده و داعش در نزدیکی باب المندب که می تواند خطوط کشتیرانی تجاری و نظامی را تهدید کند، هراس دارد.[15] حراک جنوبی در دوران علی عبدالله صالح روابط بسیار خوبی با ایران داشت. امروزه هم حراک جنوبی به بخش های مختلفی تبدیل شده است. بخشی از آنان با انصارالله و بخشی با امارات و طیفی هم با عبدربه منصورهادی همکاری می نمایند. امارات بسیار به دنبال نزدیکی به این گروه بوده و همان طور که گفته شد، در رسانه های اماراتی شخصیت های جدایی طلب یمن جنوبی نقش پررنگی دارند.فعالیت اماراتی ها در جنوب ترس عربستانی ها را بیشتر نموده است. لذا انصارالله باید با استفاده از فرصت پیش آمده خصوصاً در صورت جدی تر شدن اقدام اماراتی ها و تشکیل فدرال جنوبی، از سعودی ها امتیازگیری نماید. 3-3- پایان بخشیدن ائتلاف ناخواسته با علی عبدالله صالح علی عبدالله صالح پس از حمله ی سعودی ها به یمن و حمایت آنان از عبدربه منصورهادی که مدتی معاونش بود، تصمیم گرفت در کنار انصارالله و کمیته های مردمی برای بازگشت خود به قدرت فعالیت نماید. علی عبدالله صالح پس از حمله ی سعودی ها، اظهارات شدیدی را علیه عربستان به کار برده است، اما بسیاری تحلیلگران معتقدند آخرین گزینه ی پیش روی عربستان، بازگشت به سوی علی عبدالله صالح و تشویق او به کودتا علیه انصارالله است. این سناریو از دید انصارالله هم دور نبوده است به گونه ای که محمد البخیتی عضو شورای سیاسی انصارالله در گفتگو با رویترز می گوید: عربستان در نهایت تلاش می کند به ائتلاف این جنبش با صالح پایان دهد و صالح را به کودتا بر ضد حوثی ها تشویق کند. وی هشدار داد رئیس جمهور سابق در صورتی که دست به چنین کاری بزند، به پایان خط خواهد رسید. سعودی ها به مدت 35 سال از صالح حمایت کردند و اکنون صالح حاضر نشده است با ما بجنگد... نجنگیدن صالح با ما به علت علاقه به ما نیست بلکه به علت ترس از ما است .[16] این عبارات به خوبی نشان می دهد که خطر سوق پیدا کردن علی عبدالله صالح و قسمتی از ارتش وفادار او به سوی عربستان و خیانت به انصارالله و کمیته های مردمی وجود دارد. لذا انصارالله باید به دنبال این باشد که در فرصتی مناسب و با کمترین ضرر، این ائتلاف ناخواسته را میان آن ها و دیکتاتور سابق یمن پایان دهد. به نظر می رسد یک راه حل سیاسی مناسب در قبال سعودی ها، راه حلی باشد مبنی بر کنار گذاشتن علی عبدالله صالح و همراه نمودن جنوبی ها و حراکی هایی که پس از قرار گرفتن علی عبدالله صالح در کنار انصارالله، از انصارالله فاصله گرفتند. با توجه به نزدیکی پسر علی عبدالله صالح به اماراتی ها و دشمنی میان علی عبدالله صالح و سعودی ها در این برهه و چرخش امارات به سمت جنوبی ها به منظور نفوذ در جنوب و استقلال این منطقه، فرصت مناسبی برای رها شدن انصارالله از ائتلاف ناخواسته با علی عبدالله صالح فرا رسیده است. نتیجه گیری امارات و عربستان سعودی به دلیل اختلافات مرزی با یکدیگر و رقابت های گازی طی چند دهه اخیر، تنش هایی را تجربه نموده اند. پس از حضور امارات در ائتلاف سعودی ها برای حمله به یمن، اختلاف این دو کشور در یمن از روز نخست تا کنون افزایش یافته است. امارات در یمن، به دنبال افزایش نقش و نفوذ خود در شبه جزیره عربستان، استقلال یا ایجاد فدرال جنوبی به منظور افزایش نقش خود در آنجا و نیز جلوگیری از تبدیل شدن بندر عدن به عنوان رقیبی برای دبی است. این در حالی است که عربستانی ها تجزیه دوگانه ی شمالی- جنوبی یمن را به عنوان یک تهدید می نگرند، اتفاقی که موجب می شود ضمن حفظ تهدید انصارالله در شمال و دسترسی این جنبش به باب المندب، یمن جنوبی و بنادر آن تحت نفوذ اماراتی ها قرار بگیرد. این اختلافات، فرصتی برای انصارالله و محور مقاومت به منظور امتیازگیری از سعودی خواهد بود. *محمدمحسن فایضی/ کارشناس اندیشکده راهبردی تبیین Let’s block ads! (Why?) منبع: مشرق کد مطلب : سایر اخبار ...
پیامد تجاوز یکساله عربستان به یمن چه بوده است؟
ساز باشد. عدم توفیق در کنترل اعتراضات شاهزادگان معزول و مخالف سعودی و ناتوانی در نفوذ مؤثر بر جریان های سیاسی منطقه و نیز حکومت های همسو و شکست طرح رهبری بر جهان عرب و در نتیجه عدم همراهی و کناره گیری تدریجی کشورهای فراخوان شده به ائتلاف و اکتفا کردن آن ها به حمایت های ظاهری و غیرعملی از یک سو و پیش بینی شکست و تأثیر نتایج نامطلوب احتمالی این جنگ بر روند تعاملات بین المللی آینده ...
همکاری دستگاه قضایی و وزارت خزانه داری آمریکا برای عدم تحقق برجام
شرکت مستقر در امارات متحده عربی به نام های هم به دلیل همکاری با شرکت ماهان وارد فهرست وزارت خزانه داری آمریکا شده است. آدام سزوبین، معاون وزیر خزانه داری در امور تروریزم و اطلاعات مالی دلایل تحریم ها را چنین توضیح داد: " برنامه موشک های بالیستیک ایران و حمایت این کشور از تروریزم، همچنان منطقه، ایالات متحده و متحدان ما را در سرتاسر دنیا تهدید می کند. ما همچنان به استفاده از همه ...
عصبانیت محمد خاتمی از یک اردوی مختلط
غلامرضا خواجه سروی گفت: وقتی سال 84 وزارت علوم را تحویل گرفتیم، چیزی غیر از یک فضای سیاسی شکست خورده در دانشگاهها به چشم نمی خورد که خیلی از کسانی که در دانشگاهها در حال فعالیت بودند به خاطر افراط در عمل سیاسی و تندروی های بی مورد، جامعه دانشگاهی آنها را منزوی کرده بود. به گزارش میدان72, تفاوت های سیاسی و فرهنگی دولت نهم و دهم با دولتهای پیش از خود، اتفاقا در زمینه دانشگاه نیز ظهور و بروزهای خاص خود را به همراه داشت؛ تفاوت هایی که به مرور و بعد از گذشت تنها چند ماه از آغاز به کار دولت نمایان شد. دگرگونی فضای دانشگاه، تغییر مسیر و سکوت جنجال های به پا شده، کارهای سیاسی صرف، تغییر آهنگین صدای نا متوازن فضای دانشجویی وقت و مواردی از این دست که در ادامه مطلب بدان اشاره خواهد شد، بنایی شد تا با غلامرضا خواجه سروی، معاون فرهنگی وزیر علوم تحقیقات و فناوری دولت دهم و از عناصر تاثیرگذار در همین معاونت در دولت نهم به گفتگو بنشینیم و دورنمای واضح تری از مسائل فوق را ترسیم کنیم. وی در این گفتگو از دوران حضور خود در معاونت فرهنگی وزارت علوم گفت و ارزیابی خود را وضعیت وزارت علوم فعلی می گوید. در ادامه مشروح گفتگوی خبرنامه دانشجویان ایران ؛ با وی را می خوانید: * زمانی که معاونت فرهنگی وزارت علوم را تحویل گرفتید، چه شرایطی داشت و تحلیل شما از شرایط آن روز چیست؟ خواجه سروی: از زمان ورودم به معاونت فرهنگی وزارت علوم؛ چون از سال 84 تا 88 قائم مقام معاونت فرهنگی بودم و از سال 88 تا 92 نیز معاونت فرهنگی بودم. به هر حال آن زمان آقای دکتر خرمشاد حدود دو ماه زودتر از بنده آمده بودند و من به وزارت علوم رفتم؛ اگر بخواهیم خیلی وارد فضای اداری و مالی و ... نشویم و فقط به فضای دانشگاهی بپردازیم، شرایطی که آن زمان حاکم بود، از سال 84 و بعد از روی کار آمدن دولت نهم، کلا یک جو بسیار سیاست زده ای در دانشگاهها حاکم بود و تا جایی که اغلب نیروهای سیاسی حاضر در دانشگاهها از بس که فضا از سیاست و کار سیاسی اشباع شده بود، یک حالت دلزدگی و پس زدگی در فضای سیاسی ایجاد شد و علاوه بر آن، هر چیزی رنگ بوی سیاسی به خودش گرفت. بهت دانشگاه از فضای سیاسی در بن بست فرهنگ آن زمان چیزی غیر از سیاست در دانشگاهها به چشم نمی خورد؛ آن هم یک فضای سیاسی شکست خورده که خیلی از کسانی که در دانشگاهها در حال فعالیت بودند به خاطر افراط در عمل سیاسی و تندروی های بی مورد، جامعه دانشگاهی آنها را منزوی کرده بود و جایگزینی هم نداشتند؛ به نظر می رسید که خیلی از تشکلها در حالت سردرگمی و بهت و حیرت در این فضا به سر می برند. من یادم هست که یکی از چیزهایی که به عنوان شاخصه این فضا آن زمان بحث می شد این بود که بالاخره باید دانشگاه سیاسی داشته باشیم، دانشجوی سیاسی کیست، و می گفتند که دانشجویان برای فعالیت های سیاسی نیاز به منشور دارند یا ندارند و حتی یادم بود که بحثی تحت عنوان اخلاق و منشور اخلاقی اساتید و دانشجویان و حتی منشور اخلاقی کارکنان در آن زمان حتی روی آن کار شد و به تمام دانشگاهها ابلاغ شد اما به نظرم در حوزه دانشجویان و اساتید دیگر شکل نگرفت. آن زمان چیزی غیر از سیاست در دانشگاهها به چشم نمی خورد؛ آن هم یک فضای سیاسی شکست خورده که خیلی از کسانی که در دانشگاهها در حال فعالیت بودند به خاطر افراط در عمل سیاسی و تندروی های بی مورد، جامعه دانشگاهی آنها را منزوی کرده بود و جایگزینی هم نداشتند؛ به نظر می رسید که خیلی از تشکلها در حالت سردرگمی و بهت و حیرت در این فضا به سر می برند. به دنبال این بهت و حیرت و سردرگمی که در فضای فرهنگی و اجتماعی دانشگاهها وجود داشت تقریبا همه فکر می کردند که فضای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دانشگاهها به بن بست رسیده است و مثل یک لشکر شکست خورده است و دیگر راهی جلوی پای آن نیست. جاهای اصلی نیز در دست کسانی افتاده بود که در واقع نقیض تاسیس تحکیم بودند؛ تحکیم شیراز هم که تشکیل شده بود، جمعیت کمی بودند که هنوز در موضع ضعف بودند. حتی کارکنان وزارت علوم که دلسوز بودند، آن زمان وقتی ما می رفتیم بازدید، می گفتند که آیا شما برنامه ای دارید؟ چه کار می خواهید بکنید؟ خلاصه اینکه فضای بسیار سخت و سنگینی آن زمان بود؛ بالاخره از زیر فشار هشت ساله یکسری سیاست های افراطی که به دانشگاهها وارد شده بود مثل کسی که یک پتک محکم توی سرش زده باشند و گیج باشد؛ این فضای دانشگاهی کشور بود. مصوبه ای که معاونت فرهنگی وزارت علوم را منحل کرده بود وجود چنین فضایی حتی به حدی بود که یادم است دو مصوبه در آن زمان از شورای عالی انقلاب فرهنگی دیدم که معاونت فرهنگی وزارت علوم را حذف کرده بود! اگر اشتباه نکنم، این مصوبه برای سال 78 بود، دقیقا بعد از حوادث کوی دانشگاه. در آن دوران دو حرکت خیلی چشمگیر بوده است؛ یکی اینکه آن زمان به شوخی می گفتیم به سمت تفریحات سالم می روند. خاطرم هست که یکی از اعضای معمم شورای عالی انقلاب فرهنگی برای من تعریف می کرد که بعضی از کارهایی که با حمایت معاونت فرهنگی وزارت علوم آن دوره می کردند، شورای انقلاب فرهنگی راسا دخالت می کرد و آنها را تعطیل می کرد. عصبانیت سیدمحمد خاتمی از یکی از اردوهای مختلط در کنار دریاچه ارومیه برای مثال، اینکه گفتم به سمت تفریحات سالم پیش می رفتند، یک اردوی فرهنگی در کنار دریاچه ارومیه برگزار کردند که ویژگی های خاصی داشت که که دیگر خون اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی از جمله رئیس جمهور وقت که آقای خاتمی بود را به جوش آورد، اختلاط و رقص و آواز بود؛ این یکی از شاخصه های فضای آن زمان بود. یک اردوی فرهنگی در کنار دریاچه ارومیه برگزار کردند که ویژگی های خاصی داشت که که دیگر خون اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی از جمله رئیس جمهور وقت که آقای خاتمی بود را به جوش آورد، اختلاط و رقص و آواز بود؛ این یکی از شاخصه های فضای آن زمان بود. شاخصه دیگر این بود که بحث های سیاسی در فضای دانشگاهی به سمت افراط و خروج از نظام رفتند که در پی اینها، شورای عالی انقلاب فرهنگی آمده و بود طی دو مصوبه، معاونت فرهنگی وزارت علوم را منحل کرده بود و بخش های مختلف آن نیز پراکنده شده بود و افرادش جای دیگری بودند. بر همین اساس بود که معاونت فرهنگی وزارت علوم در دولت نهم، مجددا با مواقت و دستور رئیس جمهور احیا شد و بعدا آن مصوبات را خود به خود لغو کردند و کارهای مهمی انجام شد معاونت فرهنگی در ساختار بماند و الان تبدیل به قانون شده است و شرح وظایف و دستورالعمل دارد و باید ارزیابی شود؛ آن زمان قانون نبود. از زمانی که ما به وزارت علوم آمدیم، شعاری مطرح شد تحت عنوان “ما می خواهیم به سوی دانشگاه تمدن ساز اسلامی حرکت کنیم” و آن هم به هرحال مبتی بر مقدمات بود؛ مقدمات هم این بود که چالش های آموزش عالیآ زمان را از راه به کار بردن روش شناسایی تهدیدها و فرصت ها و نقاط قوت و ضعف، شناسایی شد و برای آن برنامه ای تنظیم و تدوین شد که برآیند و خروجی آن می شد تمدن سازی. از منابع آن هم می شود به کتاب “دانشگاه تمدن ساز اسلامی” اشاره کرد. این شروع تازه ای بود و باعث شد تا دانشگاه ها تا حد زیادی تکلیف خودشان را بدانند و چشم انداز تمدن سازی را قرار بدهند؛ آن هم تمدن سازی نوین ایرانی اسلامی که به این ترتیب در آن بن بست یک دریچه ای باز شد و افق نویی پیش روی دانشگاهها و موسسات آموزش عالی قرار گرفت. به نظرم در آن زمان این شعار و برنامه خیلی خوبی بود که آن مشکلات را پشت سر گذاشت و یکی از ویژگی های این برنامه تقسیم کار بود. تمام تشکلهای دانشجویی، هیئت های، کانون ها و ... _ که در زبان خارجی NGO_ نامیده می شوند، کار سیاسی می کردند؛ حتی شوراهای صنفی دانشجویی، همه کار سیاسی می کردند؛ یا حتی مثلا این نشریات دانشجویی که تخصصی بودن خیلی هاشان کار سیاسی می کردند. تمام تشکلهای دانشجویی، هیئت های، کانون ها و ... _ که در زبان خارجی NGO_ نامیده می شوند، کار سیاسی می کردند؛ حتی شوراهای صنفی دانشجویی، همه کار سیاسی می کردند؛ یا حتی مثلا این نشریات دانشجویی که تخصصی بودن خیلی هاشان کار سیاسی می کردند. به اسم کار فرهنگی فقط کار سیاسی می کردند حتی نهادی درست کرده بودند تحت عنوان “مجامع کانونهای فرهنگی و هنری دانشگاهها” که جالب بود آن هم کار سیاسی می کرد. برای اینکه این فضا بشکند و این معضل حل شود، کاری که انجام شد و مدنظر قرار گرفت، اصل تقسیم کار بود. هر کسی مبتنی بر شرح وظایف خودش فعالیتش را در دانشگاه انجام دهد. من خاطرم هست که شوراهای صنفی یکی از کارهایی که آن زمان می کردند و خودشان را در انجام این کارها صاحب حق می دانستند، نامه می زدند به وزارت علوم که رئیس یک دانشگاهی را عوض کند و جالب این است خودشان هم یک رئیس پیشنهاد می دادند. یا مثلا بعضی از دانشجویان هویتی یا مذاهب اقلیتی خواسته هایی داشتند که بدون در نظر گرفتن خوب یا بدی آن، جایش در دانشگاه نبود؛ مثلا بعضی از دانشجویان کرد در یکی از دانشگاهها درخواست می کردند که می خواهیم در فلان دانشگاه، نماز جمعه اهل سنت برگزار کنیم؛ درست است که دانشگاه مسجد دارد و نماز جماعت هم دارد، اما نماز جمعه حساب و کتاب دارد. بعضی شهرها در کشور است که هم نماز جمعه اهل سنت دارد و هم نماز جمعه خودمان. اصلا بحث روی درست و غلطی آن نیست، حرف این است که اینها از جایگاه خودشان خارج شده بودند؛ شورای سیاست گذاری ائمه جمعه را اصلا برای همین گذاشته اند، این موضوع خیلی به دانشگاه ارتباط پیدا نمی کند. این در خواست ها تا حدی عجیب و غریب بود که من به اینها می گفتم آئین نامه ای که تحت آن فعالیت می کنید را بیاورید تا من ببینم که کجای آن نوشته است که شما می توانید رئیس دانشگاه را تعیین کنید! شما باید مسائل صنفی دانشجویان را حل کنید. البته دانشجویان در تعیین رئیس دانشگاه می توانند نظر بدهند اما نه اینکه برای وزیر تعین تکلیف کنند! البته در آن فضا اینطور صحبت کردن و شنیدن نظرات آنها خیلی جرات می خواست چون خیلی از آنها حکومتی برای خودشان در دانشگاه داشتند. البته به این مسائل به تشکل های همسو نیز برمی خورد؛ مثلا دوستان ما در جنبش عدالتخواه دانشجویی بعضا ما را متهم به محافظه کاری می کردند و ما چاره ای نداشتیم که این راه را ادامه دهیم. ویژگی دیگری که طرح “دانشگاه تمدن ساز ایرانی اسلامی” داشت، این بود که سطح دانشگاههای جمهوری اسلامی ایران را یک پله از اینکه بیاید و احتیاجات کشور را حل بکند،-باتوجه به اینکه دانشگاه مسئول تامین نیازهای جامعه است- سطحش را ارتقا می داد. نتیجه آن هم تبدیل دانشگاه به دانشگاهی در طراز انقلاب اسلامی بود. اگر به انقلاب اسلامی هم نگاه کنیم می بینید که آمده است هم انسان نویی بسازد و هم تمدن نوینی درست کند و بدون این دو هم نمی تواند زنده بماند. بعد از مدتی که این شعار در فضای دانشگاهی مطرح شد و افراد آن را دیدند و مطالعه کردند و به ابهامات آن پاسخ داده شد و به هرحال یک مقدار فضای آن در دانشگاهها دیده شد، دانشگاهها احساس بالندگی کردند و سرعتشان را بیشتر کردند. به همین خاطر هم یکی از مسائلی که خیلی مورد توجه قرار گرفت، توسعه انجمن های علمی دانشجویان بود وقتی که آمدم تعداد این تشکلها تقریبا 660 تا بود که در هنگام تحویل، نزدیک به 8 هزار دفتر بودند. در بخش های دیگری هم رشد داشتیم اما چون قرار شد بر محمل علم کارهایمان را جلو ببریم، این قسمت مورد توجه قرار گرفت، هم مخالفین و موافقین به ما ایراد می گرفتند که سابق معاونت فرهنگی وزارت علوم با کار سیاسی می کرده است و شما هم کار سیاسی کنید. و این مسئله همین آقایون تحکیمی قدیم از ما ایراد می گرفتند، و خیلی از این افراد عین رفاقت از ما فاصله گرفتند و در جلسات شرکت نکردند، تا الان هم ناراحت هستند. هم مخالفین و موافقین به ما ایراد می گرفتند که سابق معاونت فرهنگی وزارت علوم با کار سیاسی می کرده است و شما هم کار سیاسی کنید. و این مسئله همین آقایون تحکیمی قدیم از ما ایراد می گرفتند ولی آن برنامه برنامه موفقی بود بطوری که در برنامه “دانشگاه تمدن ساز”، دانشگاه در حوزه علمی شروع به فعالیت کردند و زمانی که ما وزارت خانه را تحویل گرفتیم عدد مقالات 3300 عدد بود، تحویل دادیم نزدیک به چهل هزار مقاله شد. می آیند و میگویند نفت انقدر بوده است و...، این در حالی است که همه می دانند که بودجه کشور یک چیز معینی است، اصلا شما بگو نفت بشکه ای 300دلار، بودجه که یک چیز معینی است، و در بودجه دانشگاه ها هم همین مسئله بود، که ما با همان بودجه توانستیم کار را جلو بردیم، جشنواره های فرهنگی برگزار کردیم، نشریات دانشجویی را سازماندهی کردیم. به نظرم میرسد یک آرامشی همراه با نشاط در دانشگاه بوجود آید و باید هم همین مدلی باشد، دانشگاه ما ناید مرده باشد و اتفاقات دوره آقای خاتمی نباید در آن اتفا بیافتد. در همان سال، هیات مذهبی، انجمن های صنفی و فرهنگی و سیاسی بوجود آمد، بطوری که انجمن های سیاسی از عدد 123 انجمن به 260 انجمن در آن 8 سال رسید. که به دلیل سرخوردگی که شده بود، تجدید حیات این تشکل ها، کار سختی بود. * یکی از ایرادات اصلی به دولت آقای احمدی نژاد همین مسئله بود که در آن زمان تعداد تشکل های اصلاح طلب در دانشگاه کم شد و همین مسئله باعث بی رمق شدن فضای سیاسی دانشگاه ها شد؟ این مسئله چطور با افزایش تشکل ها درست است؟ خواجه سروی: من این مسئله را بگویم، همین آقای دکتر پزشکیان وزیر بهداشت، آقای توفیقی وزیر علوم و آقای قمی نیز رئیس نهاد رهبری بودند، اینها معین هستند، اینا در سال 83 یک مصوبه گذراندن در هیات نظارت مشترک علوم و بهداشت، آنجا تحکیم علامه را غیر قانونی اعلام کردند؛ وقتی این طیف غیر قانونی اعلام شده، تمام دفاتر تحکیم مشخص می شود عدد آنها پایین می آید، دوره ما هم همان ها هم که از خط خارج شده بودند، اتفاقا ما نگهشان داشتیم، اما خودشان روی مواضع خود پافشای کردند، و این مسئله فقط فحش به نظام و جمهوری اسلامی نبود. مصوبه ای ما تصویب کردیم در سال 87 یا 88، که من معاون نبودم و به عنوان کارشناس بودم، که وزیر، نهاد و نماینده شورای عالی و یک استاد دانشگاه، حق رای داشتند، آنجا یک پرونده ای از همین بقایای تحکیم، که جالب بود پرونده بود که این افراد در حمایت از اسرائیل بیانیه داده بودند؛ این واقعا جالبه، اگر به جمهوری اسلامی فحش می دادی آدم دلش نمی سوخت، اما چرا از اسرائیل حمایت می کنید. این اتفاقات افتاد که میگن چرا تعداد تشکل ها کم شد! جالب بود پرونده بود که این افراد در حمایت از اسرائیل بیانیه داده بودند؛ این واقعا جالبه، اگر به جمهوری اسلامی فحش می دادی آدم دلش نمی سوخت، اما چرا از اسرائیل حمایت می کنید. این اتفاقات افتاد که میگن چرا تعداد تشکل ها کم شد! من شاهد بود که همین نهاد رهبری و وزیر از مدافعان این تشکل ها بودند، ولی ببینید چه اتفاقی افتاد که این تشکل ها غیرقابل تحمل شدند. این کاهش برای این مسائل است؛ همین انجمن فرهنگ و سیاست شیراز است که چندین شعبه دارد، در زمان ما هم بود که کسی کاری با آن نداشت؛ اتفاقا با آقا دکتر زاهدی در دانشگاه شیراز با همین افراد جلسات متعددی داشتیم. یا انجمن ترقی خواه که طرفداران آقای معین هستند کسی جلوی آنها را گرفت. انجمن تهران خیلی مشکلات داشت اما تحمل شد؛ به نظرم این چیزی که دوستان می گویند یک بهره برداری است. در صورتی که این یک مصوبه قانونی است. اما من اینجا بگویم انجمن های اسلامی که مواضع نزدیک به آنها داشتند اما از مواضع افراطی این تشکل ها، مثل حمایت از اسرائیل یا ضدیت با ولایت فقیه تبری جستند، حتی مورد حمایت نهاد رهبری و ما نیز بودند. اما عدد آنها به 20 تشکل نمیرسید و جالبتر اینجا بود که همین تعداد نیز در درون با هم مشکل داشتند. تقاضای مجوز نیز در همین اواخر که اصلا از این طیف نیز نبودند، تقاضا هم نداند. از خود آقای پزشکیان سوال کنید یا نهاد که مصوبه این جلسه است، که آقای توفیقی نیز امضا کرده، آنجا آمده است. دانشگاه ها یکم مخالفت می کردند اما سعید می کردند قانون را رعایت کنند. با این حال عددی که ما اعلام کردیم نشان میدهد ما رشد داشتیم، در زمان ما هم تشکل هایی که تقاضا اعلام موجودیت میکردند، دانشگاه ها نیز طبق قانون به آنها مجوز می دادند. * فضای فرهنگی در این دوره وزارت علوم چگونه بود؟ خواجه سروی: من هشت سال در وزارت علوم بودم و حداقل به اندازه یک کارشناس جز سر در میارم، و با وزارت بهداشت وبقیه جاها ارتباط داشتیم، و حتی رئیس جمهور سابق. یک اصل اساسی در دولت یازدهم است، و آن هم این مسئله است که آموزش عالی در اولویت نیست. اگر این فکر باشد، صحبت درباره مسائل جزئی آموزش عالی چه فایده ای دارد. بعضی از دانشگاه های ما در ایران روسای آنها بعد از دوسال و نیم، مشخص نیست، این بالاخره نباید به مسئول قوه مجریه که رئیس جمهور است بر بخورد؟ این نشان می دهد که دانشگاه در اولویت دولت نیست، دیگه حرف زدن از معاونت فرهنگی و... فایده ندارد. وزارتی که نزدیک به پنج میلیون نفر دانشجو و استاد دارد، بعد می روند از وزارت بهداشت برایش وزیر می آورند، این یعنی چه؟ وزارتی که نزدیک به پنج میلیون نفر دانشجو و استاد دارد، بعد می روند از وزارت بهداشت برایش وزیر می آورند، این یعنی چه؟ آموزش عالی از اولویت های حاکمیت است اما در دولت فعلی اولویت نیست امروز دانشگاهیان ما خیلی مورد توجه نیستند و توجه کردن به معنای سخنرانی و تعریف و تمجید نیست، بلکه باید عملا اتفاق بیافتد. مثلا بودجه بدهند و کار راه بیاندازند. و این را تمام وزرای علوم انجام داده اند و مقام معظم رهبری از آن خوشحال بودند و فرمودند که شما کاری را که می گفتند نمی شود را انجام دادید و کشور به شما افتخار خواهد کرد. ما به شخص وزیر کار نداریم اما آموزش عالی خیلی در اولویت دولت نیست. دانشگاه در اولویت حاکمیت و نظام هست اما در اولویت دولت و قوه مجریه نیست. در اولویت بودن یعنی دانشگاه بر محور علم حرکت کند و خروجی داشته باشد. البته نکته ای در این دولت اتفاق افتاده و آن این است که وزارت علوم تشکل های منحله را احیا کرده است و با آن ژست می گیرد و برای رسیدن به اهداف خود از آنها استفاده می کند و آنها را پیاده نظام خود قرار داده است. در کل دولت یازدهم دانشگاه را خیلی جدی نمی گیرد. بعضا افرادی که اتاق فکر دولت و وزارت علوم هستند این پیشرفت ها را پیشرفت نمی دانند. آقای معین قبل انتخابات در دانشگاه شیراز گفتند کی ما پیشرفت کرده ایم؟ . فرهادی وقت کافی برای اداره وزارتخانه را ندارد حالا وقتی دانشگاه در اولویت دولت باشد وزیری را می گمارند که او فارغ البال باشد. وزیر علوم باید در تمام جلسات هیات امنا شرکت کند و وقت کافی در اختیار ندارد. و آقای فرهادی علی رغم ویژگی های مثبت سابقا در وزارت بهداشت مجموعه گسترده ای را اداره نکرده است. وزارت علوم بسیار پیچیده تر از وزارت بهداشت است. بنابراین خمودگی در تمام بخش های وزارت علوم دیده می شود و گاها کارهایی هم انجام می شود. اتاق فکر وزارت علوم در دست فتنه گران است وزارت علوم را دو دسته اداره می کنند که یکی از آنها اتاق فکری است که افراد فتنه گر هم در آنها هستند و یک بخش آن هم دولتی ها هستند که از مجموعه نگهبانی می کنند. البته معاونت فرهنگی هم گاها راه را برای سوء استفاده های آن اتاق فکر باز کرده است. من چون معاونت فرهنگی را به خوبی می شناسم می دانم که این کارها و سواستفاده ها مربوط به آنها نیست. این کارها مربوط به دوره آقای ظرییفیان و همکارانش است. البته این سواستفاده ها با حمایت انجمن تهران که در وزارت علوم مستقر شده اند انجام می شود. در سال 84 که ما آمدیم یکی از اسناد فراموش شده سند دانشگاه اسلامی بود که احیا شد و نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری نسخه های آن را در دانشگاه ها توزیع کرد. این سند در عمل معطل مانده و اجرا نمی شود و شیوه قوه مجریه ما هم همین است که در ظاهر به این اسناد پایبند هستند اما در عمل به آن را قبول ندارند. الان کسی کدهای اظهارات آقای رئیس جمهور دربیاورد متوجه می شود که نظر نظام چیز دیگری است. من برای اینکه سند دانشگاه اسلامی را پیاده کنم کمیته کارشناسی را تشکیل دادم و کلی جلسات تشکیل دادیم. حالا برجام یک و دو را مطرح کردند. خاتمی قانون حجاب و عفاف را ابلاغ کرده بود حجاب و عفاف قانون دارد و نظر شخصی نیست شواری عالی انقلاب فرهنگی آن را تصویب کرده است. یکی از آنها را در دهه 60 ویکی از آنها سال 77 و زمان آقای خاتمی تصویب شده است و سال 85 شورای انقلاب فرهنگی تغییراتی در آن انجام شد و هرگز مساله حجاب و عفاف سلیقه ای نیست. در دولت احمدی نژاد در اینکه چگونه انجام شود اختلاف سلیقه وجود داشت و برخی معتقد بودند که در دانشگاه ما باید کلاس های دختر و پسر را جدا کنیم که اجرایی هم شد. یک برداشت دیگر این است که دولت باید تلاش کند اقدامات لازم را برای اجرای این قانون فراهم کند یعنی باید برای آن روش پیدا می کردند. مثلا امکان اینکه یک دانشگاه دخترانه و یک دانشگاه امیرکبیر پسرانه را داشته باشیم را فراهم کند. قانون حجاب و عفاف باید تفهیم شود همیشه وقتی این دولت آمده از روش اعتدال استفاده کند دچار افراط وتفریط شده است. من معتقد بودم باید این قانون را ابتدا تفهیم کرد زیرا الان اکثر افراد نمی دانند چنین قانونی داریم. این را باید در مراسم جدید الورودها تفهیم کنند. مثلا اگر مامور حراست به پوشش یک دانشجو ایراد می گیرد، دانشجو ابتدا فکر می کند ایراد گرفتن حراست قانونی نیست ولی وقتی قانون را به او نشان می دهیم می گوید اگر من می دانستم چنین قانونی وجود دارد هرگز آن را انجام نمی دادم. بعضی از فعالین دانشجویی فعال خودشان به من گفتند: که ما قبل از دولت آقای خاتمی به دانشگاه رفته بودیم. مثلا سال 86 هم به همان دانشگاه رفته بودیم. اصلا باورمان نمیشد این همان دانشگاه باشد. البته این روشی که ما میگفتیم که حوصله نمی کشد و وقتمان تمام شده است. اگر خواستید یک مصاحبه دیگر را بگذارید این بحث حجاب و عفاف را حداقل کار هایی که ما کردیم حداقل گزارشش را برای ثبت در تاریخ بدم. که چه اتفاقاتی افتاد. ولی اون روشی که ما به جلو رفتیم اتفاقا باعث شد که عدد دانشجویان با حجاب بیشتر بشود. من نمیدانم این مسئله حل شد یا نه، ولی عدد بدحجاب های ما کاهش پیدا کرد طوری که تقریبا آدم های حساس جامعه منهای علی مطهری مثل همیشه که همه یک چیزی می گویند ایشان چیز دیگری می گوید، تقریبا آدم های حساس در جامعه ما روی این مسئله خیلی حساسند به این نتیجه رسیدند که وضع عفاف و حجاب در دانشگاه بهتر از وضع عفاف و حجاب در جامعه است. این کد از حاج آقای علم الهدی –امام جمعه مشهد- است که ایشان بالاخره در این زمیه ها سخت گیر و با کسی هم شوخی ندارند و خیلی آدم های دیگر. ما بدون اینکه در دانشگاه شناخت ایجاد کنیم و افراد را متقاعد یا توجیه کنیم به اجبار می توانیم کارهایی انجام دهیم ولی شکست میخوریم. آخر دانشگاه خواه ناخواه محیطی است که شما با افرادی طرف هستید که از شما استدلال می خواهند باید متقاعدشان کنید. باید در پرده قرار بگیرند باید بفهمند فوایدش در چیست مضراتش کجاست و اتفاقا قانون عفاف و حجاب هم همین را میگوید. تندروی هایی که در این زمینه شده است را واقعا هیچ وقت طرفدارش نبودم، بالاخره روش کاری من نشان داده است که طرفدار کندروی هم نبوده ام. اتفاقا سر همین مسائل بود که بحث ازدواج دانشجویی را خیلی جدی گرفتیم. یعنی اگر می خواهیم که مثلا مشکل عفاف و حجاب حل شود باید در مورد فضاهای ایجابی دوران جوانی و دانشجویی باید فکر کنیم باید برنامه بدهیم. از این طرف که دانشجو باید چکار کند، کمیتش لنگ است دیگر! بالاخره غریضه و شهوت و دوست داشتن زیبایی و ارتباط با جنس مخالف و این ها را که خدا در وجود آدم ها قرار داده است. اتفاقا آن زمان یک سنجشی شد از دانشگاه ها، 52 درصد از کسانی که بد حجاب بودند گفته بودند که یا ما در سن ازدواج قرار داریم یا از سن ازدواجمان گذشته است، درصد کمی گفته بودند که برای دهن کجی به مسئولین دانشگاه ما این کار را می کنیم. اتفاقا بعدا هم مقام معظم رهبری در بجنورد فرمودند که این ها نشانه عناد با نظام نیست بیخودی این چیز ها را نگویید. فرمایش ایشان هم مبتنی بر تحقیق و شناخت هست همینجوری نگفتند. حتی من بنظرم استنباط شخصی خودم کار تحقیقاتی درست است. آن روالی که ما داشتیم جلو می رفتیم افراط و تفریط در آن اتفاق نمی افتاد نتیجه اش بهتر بود. ولی ببینید عفاف و حجاب یک بحثش بالاخره باید این بحث ایجابی های زندگی جوانان و دانشجوها را باید راه برایش بگذاریم. نمی شود به افراد بگوییم که شهوت به تو فشار می آورد روزه بگیر. حالا بالاخره آدم های مومن و متدین مثل امثال جنابعالی یا بنده که در دانشگاه امام صادق(ع) درس میخواندیم. فکری به حال خودمان کردیم، بقیه که اینجوری نیستند این ها باید راهی برایشان پیدا کرد. اگر راهی برایشان پیدا نکنیم خودشان برای خودشان راه پیدا میکنند راهی که آن ها پیدا می کنند همین است. اتفاقا من یکی از ان چیز هایی که در ان دوران دنبال کردم این بود که باید بحث ازدواج دانشجویی که ایده اش برای نهاد است و فقیرانه و غریبانه برگزار می کند باید مورد حمایت قرار بگیرد. اتفاقا آن زمان حالا که وزارت ورزش و جوانان نبود، می گفتیم سازمان ملی جوانان باید از این حمایت، حتی رفتیم مجلس گفتیم که باید کمیسیون عمران مجلس برای ساخت. خوابگاه های متاهلی بودجه برای دانشگاه ها بگذارد. مکاتباتی که آن زمان با کمیسیون کردم و دعواهایی که کردم هست، حتی نهاد هم شریک بود در پیگیری این کار. نمی شود پدیده های اجتماعی را یک جانبه ببینیم و حکم صادر کنیم، این غلط است. افرادی که مثلا مثل کاندیدای ریاست جمهوری یا بعضی تشکل ها یا کسانی که می خواهند رای بیاورند یا مثلا الان در مسند قدرتند و نمی توانند عملکرد خود را گزارش خوب از آن بدهند چون می خواهند خود را توجیه کنند یا فضاسازی کنند، مثلا حمله می کنند این ها کارهای مختلفی انجام شده و هم در حوزه سیاسی و هم در این حوزه ها که بالاخره ما کارهای خیلی مختلفی انجام دادیم. عفاف و حجاب قانون دارد که قانون خوبی هست و در مبنای مسلک اعتدال هم اتفاقا نوشته شده است و همین دولت هم اگر بخواهد می تواند اجرا کند. نه کند هست نه تند! باید مسولین فرهنگی کشور خیلی حوصله شان زیاد باشد که نتیجه بدهد. به کارهای فرهنگی حداقل ده سال باید زمان بدهیم تا جواب بدهد. ما مثلا یک درخت پسته می کاریم می گوییم که 12 سال بعد بار می دهد، طوری نیست. بعد یک آدم بی حجاب را می خواهیم با حجاب کنیم، امروز میگوییم پس چه شد این پولی که به تو دادم خرج شد چرا نشد؟ چرانشد؟ بالاخره باید دوازده سال پایش بایستیم. کار مهمی است این مسائل. * یک کاری در این مدت که شما مسئولیت داشتید پیگیری شد، بحث تدفین شهدای گمنام در دانشگاهها بود که مخالفین و موافقینی داشت. در این باره مختصری توضیح بدهید. خواجه سروی: ببینید ما که آمدیم وزارت علوم اوایل مثلا در حدود یک سال، بعضا گروه های سیاسی که مشخصا همه انجمن های اسلامی تحکیم، شاخه علامه و بقای آنها با تدفین شهدای در دانشگاه ها مخالفت می کردند. در دانشگاه شریف حتی کتک کاری شد و شیشه ماشین رئیس دانشگاه را شکستند. سرش زخمی شد. دانشگاه لرستان مثلا چنین دعوایی شد در دانشگاه های مختلفی این دعواها شد. دوره ما حدودا یکسالی این دعواها بود بعد تمام شد. تمام هم که شد به لحاظ این بود که خود دانشگاه سوابقشان در وزارت علوم هست در بایگانی ها هست که نامه های متعددی از دانشجوها و اساتید و حتی هیئت رئیسه دانشگاه و شورای دانشگاه های مختلف وزارت علوم می نوشتند که این نشان دهنده این بود که تمایلی وجود دارد برای این کار که شدای گمنام در دانشگاه ها دفن شوند و میتوانم بگویم که این یک عشق به شهدا و عشق است. این پدیده شهید و شهادت و فرهنگ ایثار و یک قدردانی ناچیز از به کسانی است که بهترین سرمایه شان را در راه خدا و پیشرفت این کشور به هرحال هدیه کردند و ارزانی داشتند. به هرحال این دیگر تمایل دانشگاهیان را نشان می داد. جوابی هم که آن زمان به دانشگاه ها میدادیم دستوری از بالا نیست در اختیار خودتان است البته من صراحتا می گفتم من طرفدار این حرف هستم و ما هم تمایل داریم این اتفاق بیفتد غیر از بحث قدردانی از شهدا و دینی که ما به همه شهدا داریم که باید به آنها احترام بگذاریم و به هرحال در بهترین مکان هایی که می توانیم که آنها را ارج بنهیم و دفن کنیم. بارگاه و مزار شهدا را یک منبع الهام منبع تربیت و منبع معنوی برای کار فرهنگی می دانیم. غیر از این مسائل که جزء اعتقادات هست و بخشی هم تعلیم و تربیت هست، این الهام دهنده هست. به هرحال یک پدیده جهانی هست یعنی در تمام کشور ها سربازان گمنامشان را در بهترین مکان ها دفن می کنند و جالب است برخلاف ما که خیلی هم به آن نمی رسیم، آنجا را آب و جارو می کنند، دسته گل می گذارند، عزیز ترین مهمان ها و هیئت ها بلند پایه شان را به آنجا می برند و ادای احترام می کنند. هرکسی پیرو فرهنگ غرب باشد این در فرهنگ غرب هست، اگر پیرو فرهنگ شرق باشد آنجا نیز هست اگر پیرو فرهنگ ژاپن باشد، هست، هند باشد، هست. یعنی هیچ کجای دنیا را پیدا می کنید که این نباشد. بنابراین در کشور ما معنی ندارد که مخالفت کنیم، حالا چه در دانشگاه و منتقدین که مکان بسیار مقدسی است، جایگاهش اتفاقا والاست و یک مکان های تربیتی است نکته اش دراین است بالاخره همه ما در مرقد ائمه اطهار می رویم. یا امامزاده ها، یا مسجد و حسینیه می رویم. حالا غیر از بحث های نماز و ... یک منبع تربیتی برای خودمان می دانیم که اتفاقا بهترین تناسب را با دانشگاه ها دارد و اتفاقا در دوره ما. به ما می گفتند بسیج نیروی نظامی است، چرا در دانشگاه ها هستند درحالی که چه کسی گفته بسیج نیروی نظامی هست؟ بسیج همه جا حضر دارد، در دانشگاه هم همچنین. این ها را من قبلا هم گفتم بعد گفتند که این بسیجی ها که جایشان در پادگان است. این ها حالا میخواهند شهدا را هم بیاورند؛ چه ربطی شهدا به ما و دانشگاه دارند؟! اتفاقا ربط دارد، آن وقت به دانشگاه ها گفتیم که دانشجویان را ببرید توجیه کنید؛ بنا شد که برای اینکه کامل بشود در تمام دانشگاه ها، برای شهدا بنایی را درست کنند که حالا دیگر اسامی را خود دانشگاه ها متفاوت گذاشتند. می گفتند این ها ادامه کار نیروی های نظامی خودشان را می خواهند ماندگار کنند. می خواهند خودشان را بچسبانند به اجساد شهدا در این محیط یک بهانه ای برای ماندن داشته باشند. این استدلال باطل است اصلا سیاسی می دیدند و می خواستند حوزه نفوذ رقیب را کم کنند. * در سال 95 توصیه شما به بخش فرهنگی وزارت علوم چیست؟ خواجه سروی: اگر کسی خواسته باشد یک سند افتخار به جا بگذارد ما یک کاری شروع کردیم که ناتمام ماند، آن هم تاسیس دفاتر دانشجویی در دانشگاه ها بود که بعدا متوقف ماند که نهاد نمایندگی هم درجریان کار بودند؛ اگر این کار را جدی بگیرند خیلی خدمت بزرگی کردند به نسل کنونی که متاسفانه خیلی گرفتاریش زیاد هست. کد مطلب : سایر اخبار ...
راه نجات اقتصاد ایران در تاسیس نهادهای توسعه است
اقتصادی را توجه نمی کنند. بر حمل ونقل ریلی اصل انحصار طبیعی حاکم است و دو خط راه آهن نمی توان بین دو شهر کشید. هیچ انحصارگری در هیچ جای جهان اجازه ندارد در این حوزه خودش خدمت کند. چندتا نیروگاه نمی توان در منطقه زد. یعنی چیزی که انحصار طبیعی دارد قیمت گذاری می کنند. کمبود دانش به شعارگویی می انجامد. عده ای در انتقاد از وزیر بهداشت می گویند کارهایش سوسیالیستی است؛ یعنی آهسته آهسته مکالمه ای شکل می ...
آتش بس برای آمریکا افتضاح روانی و نظامی است/دشمن از وجود سردار سلیمانی می ترسد
پایگاه اطلاع رسانی آزادگان ایران : تقریبا چند سالی می شود که سوریه در آتش توطئه و فتنه گری غربی ها گرفتار شده است و با ایجاد و بزرگ کردن غده سرطانی تروریست داعش زمینه نفوذ و دخالت خود را در این کشور استراتژیک منطقه فراهم کرده اند. دراین میان رسانه ها وبلندگوهای وابسته نقش بسزایی در سرعت و حدت بحشیدن به دامنه درگیریها داشتند به طوری که بشار اسد هم در نطقی صراحتا اعلام کرد جنگ سوریه یک ...
ادعای مقام اماراتی درباره ایران
به گزارش افکارنیوز ، انور قرقاش در مصاحبه با روزنامه اماراتی الاتحاد گفت که کشورهای خلیج فارس نفوذ ایران در کشورهای عربی را نمی پذیرند. او با اشاره به اینکه ایران باید به جهان عرب مانند یک همسایه نگاه کند، اظهار کرد: جهان عرب آمادگی پذیرش نفوذ ایران نیست. وزیر دولت امارات در امور خارجی همچنین افزود که بحران سوریه راه حل نظامی ندارد. قرقاش اظهار کرد که حل سیاسی بحران سوریه منجر به اجرای فرایند انتقالی می شود. ...
روزنامه اسپانیایی: عربستان بیش از 3000 یمنی را کشت
، می نگرد. به نوشته این رسانه، در طول سالهای متمادی، ترس بزرگ عربستان، آمریکا و کشورهای مصرف کننده نفت خام اعراب، این بوده که ایران، تنگه هرمز را که از طریق آن درصد زیادی از حمل و نقل جهانی نفت مخصوصاً به سوی آسیا صورت می گیرد را ببندد. به همین بهانه، در سال 2007 میلادی کشورهای خلیج فارس به راه اندازی پروژه خط نفتی ترانس عرب پرداختند که مبداء آن از مرکز و بندر نفتی رأس تنوره عربستان است و به ...
کنایه مجید انصاری به دلواپسان ساکن مجلس: عمده وقت شان صرف اموری می شود که مشکلات کشور را تشدید می کند
پروژه ها و طرح ها باشند و به جزئیات امور اجرایی ورود کنند. لذا رسیدگی به این امور، وقتی برای نماینده باقی نمی گذارد که بخواهد فکر و مطالعه کند و بتواند مسائل ملی و کلان و وظایف اصلی خود را انجام دهد. عمده وقت نماینده صرف کارهایی می شود که دخالت در آنها نه تنها مشکل حوزه انتخابیه خود را حل نمی کند، بلکه مشکلات کشور را تشدید می کند چون اگر امور براساس قانون پیش رود، همه مردم بهره مند از ...
6 پیش شرط و 10 راهکار برای اجرایی کردن اقتصاد مقاومتی در سال 95
های مختلف اقتصادی از جمله خودرو نمونه عینی استثمار اقتصادی هستند که باید در چارچوب اقدام و عمل به اصول اقتصاد مقاومتی با هر نوع انحصار طلبی به خصوص در بُعد اقتصادی و قانونی مقابله گردد. همچنین به منظور مقابله با استعمارگران، تئوری و تجربه ثابت نموده است که مذاکره یک راه حل کوتاه مدت، ایستا، بی ثُبات و به لحاظ زمانی ناسازگار است و باید به اصول اقتصاد مقاومتی همچون افزایش صادرات غیرنفتی (تولید ...
جهان در اولین هفته فروردین 95
جنوبی تاکید می کند که به نظر کارشناسان افزایش ناامنی ها در شمال این کشور به ویژه با آغاز فصل گرما این پروژه را با مشکلاتی روبرو خواهد کرد. تنها راه مقابله با تروریسم در جهان معاون دبیرکل حزب الله لبنان تصریح کرد تنها راه مقابله با تروریسم و نابودی آن، توقف حمایت مالی، سیاسی و نظامی از تروریسم و مهار وهابیت است. محاصره کفریا و الفوعه در حومه ادلب یکساله شد مردم دو ...
سلوک سیاسی آیت الله العظمی بروجردی(ره)؛ پیش درآمد نهضت حضرت امام خمینی
...، از یک سو، طرح چنین مطالباتی موجب تباهی مملکت شیعی و دیانت می شد و از سوی دیگر، سلب امنیت و نظام هرچند نظام طاغوتی بدون تعبیه نظام مطلوب، تنها ویرانی و هرج و مرج را به دنبال داشت. ازاین رو، ایشان به عنوان رهبر شیعیان، در اولین اقدام خود، پس از پذیرش مسئولیت خطیر مرجعیت عامّه، با تأسی به سخنان امام علی علیهم السلام لابدّ للنّاس من امیر برّ او امیر فاجر، برای سامان دهی امنیت اجتماعی ...