اشک های سرد دختر فراری!
سایر منابع:
سایر خبرها
اعترافات تکان دهنده عامل 3 جنایت
جوان 35 ساله ای که مرتکب 3 قتل هولناک در مشهد شده است، هنگام بازسازی صحنه های جنایت، درحالی با اعترافات تکان دهنده خود ابعاد دیگری از قتل های بی رحمانه را فاش کرد که تعداد زیادی از اهالی خواجه ربیع مشهد خواستار اجرای احکام قضایی در ملاءعام شدند تا درس عبرتی برای دیگران باشد.
تعرض به دختر 18 ساله در خانه شیطانی
و در تحقیقات گفت: شش ماه قبل در اینستاگرام با شایان آشنا شدم و آن روز برای تفریح در بوستان از خانه بیرون رفتم اما او مرا ربود و به خانه ای در جنوب شهر برد، به من تجاوز کرد و یک هفته اسیرش بودم. روز آخر در خانه نبود که شیشه ها را شکسته و موفق به فرار شدم. در ادامه شایان بازداشت شد و در تحقیقات مدعی بود که دختر جوان خودش فرار کرده و نزدش آمده و آدم ربایی و تجاوزی در کار نیست. ...
حبس و شلاق برای 2 پسر متهم به تعرض به دختر جوان
لیوان آب میوه به داخل پارک برگشت. او آب میوه را تعارف کرد. پس از نوشیدن آن دیگر چیزی نفهمیدم و بیهوش شدم. این دختر ادامه داد: وقتی به هوش آمدم که در خانه مجردی دو پسر گرفتار شده بودم. آنها که کیوان و پرهام نام داشتند بدون توجه به التماس هایم مرا آزار دادند. آنها تهدیدم کردند در این باره به کسی حرفی نزنم، در غیر این صورت آبرویم را می برند. وقتی سراغ مجید را از آنها گرفتم گفتند مجید پس از ...
داستان دلدادگی و عشق فروغ فرخزاد به ابراهیم گلستان
از او می آمد، امواج یک آدم آزاده بود...” وی در ادامه درباره شرایط روحی پدرش پس از مرگ فروغ می نویسد: ” رابطه پدرم با فروغ یک رابطه باز بود. چیزی نبود که در خانواده ما به عنوان یک رابطه مجهول و یا مخفی به آن نگاه شود. وقتی که فروغ مرد همه چیز عوض شد ... پدرم به یک حالت عجیبی گرفتار شده بود و فضای خیلی سنگینی در خانه ما حکم فرما بود ... برای من و مادرم خیلی سخت بود که بتوانیم ...
پدرشوهر، قربانی خشم برادر عروس شد
به گزارش ایران آنلاین، بهمن سال 1401 مرد 70 ساله ای را که به شدت مجروح شده بود به بیمارستان منتقل کردند. پسر این مرد در شکایت به پلیس گفت: برادر همسرم و دو نفر از دوستانش این بلا را سر پدرم آورده اند. مدتی قبل با دختری به نام سحر ازدواج کردم اما مدام با هم اختلاف و دعوا داشتیم تا اینکه چند روز قبل همسرم با حالت قهر خانه را ترک کرد و به خانه پدرش رفت. من چند باری با او تماس گرفتم تا به خانه برگردد ...
بیوگرافی الهام حمیدی و شوهر دومش علیرضا صادقی ! / از عکس کودکی تا ازدواج پنهانی اولش !
...> الهام حمیدی (Elham Hamidi) با نام اصلی نوشین حمیدی در تهران متولد شده است. من در شرق تهران به دنیا آمده و سالها آنجا زندگی کرده اند ، مادرم خانه دار و پدرم کارمند بود ، دو برادر دارم و مادرم همیشه سنتی و سخت گیر بود. پدر و مادر و برادر الهام حمیدی خانواده هنرمند پدرش در جوانی از بازیگرن تئاتر و عموی پدرش نیز گوینده رادیو بود که به نوعی این استعداد هنری ...
دختر 7 ساله در حسرت آغوش مادر زندانی / شلیک مرگ به شوهر در اوج خشم + جزییات
پس از چند سال صاحب یک دختر بنام لعیا شدم خیال میکردم با وجود او سردی زندگیمان ازبین می رود و مهرداد اخلاقش بامن بهتر می شود اما هیچ چیز نه تنها تغییری نکرده بلکه بد و بدتر هم شد تا جایی که یک روز از کتک های زیادی که به من زده بود از ترس اینکه مرا تهدید به مرگ کرده بود او را با خودش کشتم. من آدم کش نبودم ولی هرچقدر فکر میکردم ترس تمام قدرت اختیارم را از من ربوده بود نمی توانستم بی خیال ...
عشق و عاشقی پسر 17 ساله با زن شوهردار؛ این زن پسرم را اغفال کرد...
حرف های مرا به او انتقال داده بود. زمانی که وارد خانه شدم بهبود با عصبانیت لوازم منزل را شکست و ادعا کرد عاشق آن زن شده و به هر طریق ممکن با او ازدواج می کند. پسرم در یک توهم عاشقی به سر می برد و من می ترسم که اگر همسر آن زن که او را به عقد موقت خودش درآورده است متوجه ماجرا شود، در آن صورت خدای ناکرده اتفاق وحشتناکی رخ خواهد داد. از سوی دیگر هم آن زن جوان با حیله گری پسر 17 ساله ام را ...
مادری که صبر را شرمنده خود کرده است
به نیمی از اتاق می تابید، طاق های بلند گنبدی شکل خانه و سادگی فوق تصور آن توجهمان را به شدت جلب کرده بود و مرا به یاد مساجد سنتی اصفهان می انداخت؛ وقتی درباره فضای روحانی و معماری جالب خانه صحبت کردیم، متوجه شدیم، قدمت این خانه به 350 سال می رسد؛ بی جهت نیست که رهنان را دیار هزار ساله نامیده اند! این برادر شهید می گوید: مادرم بسیار به این خانه علاقه دارد و ما بارها آن را تعمیر کرده ایم ...
معرفی بهترین اتاق فرارهای ایران به همراه آدرس
. شماری و دوستانتان به درخواست کلیسا اینجایید تا به عنوان اعضای کلیسا، به بهانه تطهیر وارد قصر بشوید. اما فراموش نکنید، هدف شما چیز دیگریست...! آدرس: اصفهان، خانه اصفهان شهرک نیرو هوایی اتاق فرار فوکوشیما اتاق فرار فوکوشیما در محله شیخ صدوق اصفهان واقع شده است. ژانر این اتاق فرار وحشت آور و مهیج است. با درجه سختی 8 از 10 می توان گفت که این اتاق فرار برای همه ...
محاکمه غیابی عروس فراری به جرم انتقام گیری خشن از پدرشوهر
ادامه مرد شاکی در جایگاه قرار گرفت. او که به سختی حرف می زد، گفت: من و همسرم در خانه بودیم که برادرزن پسرم با دو مرد دیگر به همراه عروسم وارد خانه ما شدند و با قمه و چاقو مرا زدند. دیگر نفهمیدم چه شد تا اینکه در بیمارستان به هوش آمدم. من از همه آنها شکایت دارم. وقتی نوبت به آرمین رسید، او گفت: دامادمان و خواهرم خیلی با هم اختلاف داشتند و علت اصلی این اختلاف هم پدر و مادر دامادمان بودند ...
چه بلایی بر سر کودکان میترا استاد و لاله سحرخیزان پس از قتل مادرشان آمد؟
به نقل از مهیار در مصاحبه با یک رسانه دولتی می گوید: نجفی دست بزن داشت. مدام مادرم را کتک می زد یکبار مانع شدم دست مرا شکست. قرار بود با مادرم بیرون برویم من از مدرسه با آژانس باز گشتم پول آژانس نداشتم امدم تا از مادرم پول آژانس را بگیرم که متوجه شدم مادرم مرده است. این روایت، قصه ورود آن ها به خانه محل وقوع قتل را اینطور از قول مهیار ادامه می دهد: وی گفت: شوهر مادرم مجوز ...
آغوش گرم شهادت را دوست دارم
ولی اگر عشق من است این را بر من برای شهادت و تکلیف مبارک کن. ای خدای بزرگ از تو می خواهم زمانی که شهید شدم بدنم تکه تکه شود تا در مقابل امام حسین(ع) و یارانش خجالت نکشم، در آن زمان که به زیارت کربلا رفتید سلام مرا به اباعبدالله الحسین برسانند و بگویند که ای امام حسین کسانی بودند که شوق زیارت تو را داشتند اما افسوس که به آرزوی خود نرسیدند و در وسط راه شهید شدند. و از برادران ...
می روم تا عاشق به معشوق برسد
...> مزار این شهید دفاع مقدس در روستای دهبارز قرار دارد. شهید محمد چراغی معزآباد 30 آذر 65 در یکی از وصیت نامه های خود با ارسال سلام و درود به روح بازماندگان شهیدان صدر اسلام و شهدای کربلا آورده است: جوانی 16 ساله هستم که در یکی از روستاهای رودان زندگی می کنم و روزی که به دنیا آمدم پدرم را از دست دادم و پدربزرگم مرا بزرگ کرد و به راه خداوند آشنا و به من نماز یاد داد. وی ادامه داده ...
پسر معتاد: من مادرم را نکشتم؛ خودش افتاد توی چاه
دستشویی به داخل چاه سقوط کرده است. من هم از ترسم از باغ خارج شدم و به حاشیه شهر رفتم. قاضی از متهم پرسید: چرا به جای اینکه کمک کنی تا مادرت را از چاه بیرون بکشی فرار کردی؟ متهم جواب داد: من اعتیاد داشتم و می دانستم اگر خواهر و برادرهایم متوجه ماجرا شوند حرفم را باور نمی کنند و فکر می کنند که من مادرم را کشتم و جسدش را به چاه انداختم. صاحب قبلی باغ، چاه غیر مجاز آب را در آنجا حفر کرده بود و ...
اشک های سرد دختر رشتی در کلانتری مشهد! / جزئیات فرار با جوان شرور
این ها بخشی از اظهارات دختر16ساله ای است که در عملیات مبارزه با سرقت نیروهای انتظامی مشهد به همراه پسر22ساله ای به نام نوروز دستگیر شده بود. این دخترنوجوان با بیان این که دختری فریب خورده است، درباره سرگذشت خود و ماجرای فرارش از منزل به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری امام رضا(ع)مشهد گفت: 4سال قبل [... ...
برادر نوعروس تهرانی و دوستانش با چاقو به جان پدر داماد افتادند / عروس پس از دستور حمله گریخت + جزییات
به گزارش زیرنویس، شامگاه 15 بهمن ماه سال 1401 مرد جوانی پدر 70 ساله اش به نام مرتضی را به بیمارستان رساند. آثار جراحت های عمیق روی سر و صورت پیرمرد نمایان بود که تحت عمل جراحی قرار گرفت. در این میان پسر 42 ساله اش به نام آرش به پلیس آگاهی رفت و از همسر 41 [...]
هدیه های ازدواجمان، جهیزیه یک دختر بی بضاعت شد
. خلاصه اینکه قسمت شد و پدرم رضایت داد و خیلی زود پدرم به او علاقه مند شد. وقتی ازدواج کردم 17 ساله بودم. 8 سال با هم اختلاف سنی داشتیم. دختر بزرگ خانواده بودم و ایشان هم فردی بود که تازه وارد بازار شده بود. همیشه گفته ام که ازدواج با احمدآقا بهترین انتخابی زندگی ام بوده است. رفتارش توام با ادب و احترام بود. 52 سال با هم زندگی کردیم، به شیوه مردان هم دوره اش اهل ابراز علاقه به شیوه کلامی ...
پسری مادرش را با ضربات مشت به قتل رساند | 33 سال پیش در چنین زمانی...
فرزند مقتوله بوده شناسایی و دستگیر کردند. رضا 20 ساله عامل این جنایت با اعتراف قتل مادرش انگیزه خود را از ارتکاب این جنایت مخالفت مادرش با ازدواج کردن او عنوان کرد. او درباره نحوه به قتل رساندن مادرش گفت: پس از یک مشاجره لفظی با مادرم خشم همه وجودم را فرا گرفت. به سویش حمله ور شدم و او را زیر ضربات مشت گرفتم، تا اینکه متوجه شدم دیگر تکان نمی خورد و نفس نمی کشد. وقتی متوجه شدم مادرم به قتل ...
بیش از 50 کیلومتر را در سرمای زمستان برای امتحان دادن با وانت می رفتم
در سال 1352 در بخش جغین از توابع شهرستان رودان به دنیا آمدم، خانواده ام متدین و از قشر پایین اقتصادی بودند وزندگی مان با شغل کشاورزی پدرم در روستاهای بخش جغین به سختی می گذشت و بااین حال همیشه دوست داشتم درس بخوانم و فردی باسواد باشم اما مسئولیت نگهداری از خواهر و برادران کوچکتر از خودم با من بود، 8 ساله که بودم مرا به مدرسه فرستادند، ولی مرا نپذیرفتند و گفتند که سن تو برای کلاس اول رفتن ...
اعترافات تکان دهنده عامل 3 جنایت در مشهد
خراسان نوشت: محمد-ک متهم 35 ساله ای که به اتهام قتل مرد 60 ساله افغانستانی تحت تعقیب بود، چهارم آبان گذشته در بیمارستان روان پزشکی ابن سینای مشهد شناسایی شد و به قتل بی رحمانه یک زن جوان و دختر سه ساله وی در سال 1393 نیز اعتراف کرد. با لو رفتن ماجرای قتل های مذکور، زمینه بازسازی صحنه های جنایت فراهم شد و متهم 35 ساله در حضور قاضی صادق صفری (قاضی ویژه قتل عمد مشهد) به صراحت قتل مرد 60 ساله ...
ماجرای جالب دختری که هم دزد بود هم عاشق!
دختر 29 ساله پس از دستگیری به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت: اهل طبس هستم و بعد از آنکه در دوران نامزدی از همسرم به خاطر اعتیادش طلاق گرفتم، به مشهد آمدم که ادامه تحصیل بدهم و در خانه یکی از نزدیکانم که برای زمان مسافرت به مشهد در حاشیه شهر خریده [...]
گفتگو با قاتلی که عاشق مارها است و با سم مار آدم کشت / 2 هزار دلار برای قتل گرفتم + جزییات
تعریف کرده بودم و زمانیکه پلیس به دنبال من آمده بود در خانه نبودم و وقتی ماجرا را با خبر شدم که پلیس در تعقیبم است با صحبت های مادرم تصمیم گرفتم خودم را تسلیم پلیس کنم و خودم به کلانتری رفتم و به نظرم این بهترین کاری بود که انجام دادم تا وجدانم آرام شود
ماجرای دزدی عجیب دختر جوان
از حدود یک سال قبل به عقد موقت پسری درآمده بودم که به آهنگ سازی اشتغال داشت اما به خاطر مشکلات مالی نمی توانست آهنگ هایش را به بازار عرضه کند که بعد بتوانیم بایکدیگر به صورت رسمی ازدواج کنیم، این بودکه آن شب با دیدن طلاها وسوسه شدم و ... به گزارش خراسان، دختر 29ساله ای که به اتهام سرقت طلا از منزل یکی از دوستانش دستگیر شده بود، با بیان این که در ترم دوم دانشگاه تحصیل می کند، به مشاور و ...
رونمایی نیوشا ضیغمی از انگشتر میلیاردی اش | خانم چه پزی با پول شوهرش میده
دختر روستایی شمالی را ایفا کرد. صحبتهای نیوشا ضیغمی وقتی می خواستم وارد بازیگری شوم مادرم مخالفت نمی کرد ولی آن دید مادرانه نسبت به آینده من را در نظر می گرفت اما پدرم با بازیگر شدن من زیاد موافق نبود. پدرم اصولا کارهای علمی را دوست داشته و دارد و ترجیح می داد من پزشک یا مهندس شوم تا بازیگر! وقتی وارد این عرصه شدم و با کار آقای جوزانی شروع کردم و پس از آن هم بلافاصله وارد ...
تکریم مادران و همسران شهدا به سبک حاج قاسم
تأکید کرده بود که کُردها و کرمانی ها به هم نمی خورند. پسرخاله ام این را هم گفته بود که کار سخت است و کُردها به او زن نمی دهند اما بالاخره شد و من اصلاً نمی دانستم کرمان کجا هست که اگر می دانستم، نمی آمدم، پشیمان شدم که چرا آمدم) خنده خانم رئیسی و حضار) سال 1359 ازدواج کردیم، مرد خیلی خوبی بود، اولین فرزندمان، مریم سال 1360 به دنیا آمد؛ علیرضا 61، مژگان 65 و فرشته سال 1370؛ هر ...
سایه روشن خیال؛ نخستین رمان یک مترجم از خاطرات کودکی در سایه پدری فرزانه
احمد مهدوی دامغانی، مجتهد، متکلم، نویسنده و استاد نامی دانشگاه های تهران و هاروارد (25 شهریورماه 1305) در خانواده ای فاضل، اهل علم و دین در مشهد به دنیا آمد. او که از مفاخر فرهنگی و دینی ایران عزیز است 27 تیرماه 1401 جهان فانی را بدرود گفت و به دیدار معبودش شتافت. از این استاد بزرگ و دانشمند ایرانی آثار فراوان و درخشانی به جای مانده است که اهل فضل و دانش جملگی بر یگانگی آن متحدند. همچنین درباره زندگی علمی و فرهنگی او سخن بسیار رفته است. یکی از افتخارات زندگی سربلندانه او تربیت و پرورش فرزندی دا ...
مرگ مشکوک زن جوان در مشهد
با حضور تیم جنایی بر جسد زنی جوان، مشخص شد که او به دلایلی مبهم در خانه اش جان باخته و با وجود انتقال پیکر به بیمارستان، نتوانسته از چنگال مرگ بگریزد. مردی جوان و زنی میان سال همراهش به بیمارستان آمده بودند که بررسی های بعدی درباره نسبت آن ها با متوفی نشان داد که شوهر و مادر مرحوم هستند. معاینات اولیه جسد نشان داد که روی گردنش، سمت راست کمی شیار دارد و آثار خودزنی تازه روی ...
گفتگو با فلافل قاتلی که به افغانستان گریخته بود
کار ما اعتراض کرد و همین باعث شد درگیری میان ما شکل بگیرد. بعد از قتل هم که همگی تصمیم به فرار گرفتید؟ تصمیم درستی، اما نبود. همه ما سرنوشت دردناکی در انتظارمان بود. توضیح بده چه اتفاقی افتاد؟ قرار شد قاچاقی برویم ترکیه. پدر و مادرم در ترکیه ساکن هستند. ابتدا برادرم و دوستش سهیل قاچاقچی رفتند ترکیه. من و فریبا هم رفتیم به شهر مرزی و می خواستیم ما هم بعد ...