سایر منابع:
سایر خبرها
بهترین درام از نگاه زنده یاد سلحشور / داستان های قرآنی که به راحتی از کنار آنها می گذریم
.... ایشان یک روز به دفتر ما آمد. همکاران در جیب ایشان یک هاشِف یعنی دستگاه دارای میکروفن گذاشته بود. من دیر رسیدم. وقتی وارد شدم بلند شد و با بنده روبوسی نمود و گفت: میهمان دعوت می کنی، خودِت کجویی کاکو؟ . ایشان شیرازی است. صورت و دست ایشان را بوسیدم و عذرخواهی کردم. دست در جیبش نمود، هاشف را بیرون آورد و گفت: کاکو ای مال منه؟ . گفتم: قابل شما را ندارد حاج آقا! . گفت: نه، بوگو بیبینم! ای مال منه ...
امیر قلعه نویی: سر راه تمرین مسافرکشی می کردم (سری دوم)
شکورزاده را پیشنهاد دادم و گفتم ایشان در راه آهن بزرگتر ما بوده اما آنها قبول نکردند و گفتند شاهین مکتب خاص خودش را دارد و اگر شما نخواهید کاپیتان بشوید ما می دهیم به نفر بعدی. برای همین قبول کردم. یادم هست آقای لارودی در روزنامه ابرار اگر اشتباه نکنم تیتر زد کاپیتان کوچولو . فکر کنم در سن 21 سالگی من کاپیتان شاهین شدم. کوچولو هم از نظر سنی و هم از نظر قد و قواره! - من در سن ...
روزی که شکافنده علم ها پا به گیتی گذاشت
. همچنین گفته اند چون پیشانی آن حضرت در اثر سجدۀ زیاد باز بود به لقب باقر نام گذاری شد. پنجمین اختر آسمان امامت و ولایت در واقعه جانگداز کربلا همراه پدر و در کنار جدش حضرت سید الشهداء کودکی بود که به چهارمین بهار زندگی اش نزدیک می شد. دوران امامت امام محمد باقر علیه السلام از سال 95 هجری که سال درگذشت امام زین العابدین علیه السلام است آغاز شد و تا سال 114ه. ق یعنی مدت 19سال و چند ماه ادامه ...
دعا برای شهادت
...> در روز 18 اردیبهشت ماه 1366 به همراه تعداد دیگری از فرماندهان ارتش با پیشنهاد رئیس شورای عالی دفاع و موافقت امام (ره) به درجه سرتیپی ارتقای مقام یافت. اگر چه تا پایان جنگ تحمیلی، تنها موضوع جنگ و حضور مستمر و مفید در جبهه در اندیشه صیاد شیرازی دور می زد، اما عمده فعالیت شاخص نظامی او در پایان جنگ و درگیری با ضد انقلاب در عملیات مرصاد شکل گرفت. او ضد انقلاب را از کردستان می ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (246)
گوشه شاباشارو جمع میکنم. گری فورد، برادر کوچکتر هریسون فورد و کارل فورد. 21. اولین باری ک بابام ی چک خوابوند تو گوشم خندیدم، گفتم چکو باید تو بانک بخوابونی، بزرگوار چک دوم رو طوری خوابوند که با مفهوم موبایل بانک آشنا شدم. 22. لاستیک ها بخوان درباره ی موضوعی توضیح بدن همیشه مثال " بارز " می زنن. 23. خیلی وقتا قبل از اینکه یه کاری رو انجام بدین، قبلش از ...
پوراحمد: مرتضی را خیلی دوست داشتم
کار سینمایی را هم داشته باشد و مردم از دیدنش لذت ببرند. بنابراین باید به فکر یک قصه جذاب هم می بودیم. *واقعا بیمار آلزایمری اشعار و موسیقی یادش می ماند ؟ بله.... بله .... نکته دیگری هم که در فیلم وجود دارد و باز هم از مادرم گرفتم این بود که مادر من تا زمانی که می توانست حرف بزند، (چون از یک زمانی دیگر نمی توانند حرف بزنند یعنی هرکسی که به این بیماری مبتلاست همین طور است) وقتی ...
قتل همسر برادر به خاطر یک پراید
اما چند روز بعد گفت به فکر کشتن نادره است. از این موضوع بسیار تعجب کردم و گفتم حاضر به این کار نیستم اما باز هم وسوسه دست یافتن به پراید مرا به این صرافت انداخت که پیشنهاد را بپذیرم. بعد از آن هر روز صبح وقتی نادره و بچه اش تنها بودند، به آنجا می رفتم تا فرصتی را برای قتل به دست بیاورم اما هر دفعه نمی توانستم خودم را به این کار راضی کنم. زن برادرم بعد از مدتی به این رفت وآمدها مشکوک شد ...
مهمترین راهبرد مبارزاتی امام باقر(علیه السلام)
شبهه ناک هم زیاد است، معاملات مشکوک، ربا، رشوه خواری ها و... و اسباب آلودگی به مال حرام هم زیاد است. در چنین شرایطی باید ایمان و تقوی قوی تر شود، مجالس تبلیغاتی قوی تر شود و باید از تمام عوامل بازدارنده و آنچه ممکن است مؤثّر واقع شود استفاده نمود.[12] حریز بن عبدالله از فضیل بن یسار نقل می کند که امام باقر(علیه السلام) فرمود: ای فضیل سلام مرا به شیعیانم برسان و به آنها بگو که من می گویم من ...
اولین اختلاف باهنر با احمدی نژاد که به دفتر آقا کشید
آورد از قبل به من می گفت تو از کرمان نامزد بشو من انصراف می دهم و رئیس ستاد انتخاباتت می شوم. ایشان خیلی به من محبت دارد، خودش هم می داند و بقیه هم می دانند که من از کرمان رأی دارم؛ یعنی اگر قرار بود بیایم مجلس، این قدرها متوجه می شدم. من تصمیم گرفته بودم مجلس نیایم، ولی مقصودم این است که بلدم کارگردانی بکنم. یعنی معتقدید انتخابات تهران را خوب کارگردانی کردید؟ من باز شما را به ...
خبرها را از تلویزیون می شنیدیم/ حق بابک اعدام نیست
مدتها داشتیم بابک را چند ساعت متوالی می دیدیم و به نظر چقدر عوض شده بود. دیگر آن بابک صبور نبود. خیلی عصبی شده بود. دیدار اعضای خانواده با زنجانی زمانی که پرونده به دادگاه رسید، شرایط خیلی بهتر بود. هفته اییکیا دو بار زنگ می زد. روزنامه داشت و هفته اییکبار او را ملاقات می کردیم. روند دادگاه به نظر روند خوبی بود. بر عکس زمان بازرسی درب اتاق قاضی به روی ما و به خصوص وکیل باز ...
بی نظیرترین فرمانده تاریخ انقلاب + تصویرسازی و ویدئو
معروف بله را گفتم، احساس کردم وارد مرحله ی جدیدی از زندگی می شوم که رشد معنوی، اخلاص و ایمان، حرف اول را می زند. هر چه از ازدواج مان می گذشت، این حقیقت برایم روشن و روشن تر می شد و با پیروزی انقلاب، به اوج خود رسید. نماز شب اش ترک نمی شد، هر روز صبح دعای عهد می خواند و آرزوی بزرگش این بود که سرباز امام زمان(عج) باشد. حضرت امام خمینی(ره) دستورات ده گانه ای را برای خودسازی داده بودند که ...
3 جنایت در پرونده سارقان طلافروشی ها
نبود چرا که او اقرار کرد که پس از آخرین سرقت با سرکرده باند درگیر شده و او را به قتل رسانده است. او گفت: علی سرکرده باند در حدود 130میلیون تومان به من بدهکار بود و سهم مرا پرداخت نمی کرد. روز حادثه برای تسویه حساب با او قرار گذاشتم و همراه خود اسلحه بردم که تهدیدش کنم. اما او باز هم حاضر به پرداخت سهم من نشد و من هم با شلیک گلوله او را به قتل رساندم. پس از آن جسدش را به حوالی دانشگاه شاهد ...
سه جنایت پنهان در پرونده سارقان 23 کیلو طلا
. حالا این کارهایش به کنار او هنگام تقسیم سهم ها حدود 130 میلیون تومان به من بدهکار شد؛ اما این پول را به من برنمی گرداند. هرچه سعی کردم پولم را از او بگیرم، فایده ای نداشت. پول کمی نبود. برای همین روز حادثه با او قرار گذاشتم تا تسویه حساب کنم. همراه خودم هم اسلحه بردم تا اگر حاضر نشد پولم را پرداخت کند، تهدیدش کنم. او سوار ماشینم شد و پس از کمی صحبت متوجه شدم که نمی خواهد سهم مرا بپردازد. برای ...
جاودانه ترین قایقران ایران
برای گردش جایی ببریم. سیروس پشت فرمان رنو بود و من بغل دستش، برادرم پشت من نشست و راستین هم پشت سیروس نشسته بود. سیروس جلوی دکه های خارج از شهر رشت نگه داشت تا برای راستین نوشابه بخرد. من گفتم: سیروس، راستین فقط عاشق آب است، اگر نوشابه بخورد، باز هم آب می خواهد، برویم امامزاده هاشم آب بخوریم و صدقه هم بیندازیم. راستین که هیچ موقع قانع نمی شد، گفت: آره بابا، آنجا آب می خورم. سیروس هم گاز ...
تیپ متفاوت مهسا کرامتی در جشن عروسی برادر همسرش ! + عکس های جدید همسر و فرزندش
زودتر از بیمارستان مرخص شوند. وقتی همه، اتاق را بعد از ساعت ملاقات ترک کردند ایشان مرا صدا کردند و آرام در گوشم گفتند: یه قولی به من میدی؟ من دوست دارم نوه ام رو ببینم. برای من یک نوه میاری؟ و من هم جواب دادم: شما زودتر مرخص بشید. چشم من قول می دم و متاسفانه این آخرین باری بود که ایشان را دیدم. به خاطر همین خیلی برایم مهم بود که حتما پسرم نشانی از پدر بزرگش داشته باشد. امیر قویدل برای بچه ...
در سینما درصد جانبازی به من تعلق می گیرد
پرویز پرستویی که برای بازی در نقش حاج حیدر فیلم بادیگارد سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول جشنواره سی و چهارم را به دست آورده در تازه ترین گفت و گوی خود که در همشهری جوان منتشر شده، حرف های جالبی درباره حاشیه های اطرافش زده؛ او باز هم به افخمی و فراستی تاخته، از این که چرا کمدی بازی نمی کند گفته، از مصائب بازیگری و آسیب هایی که دیده، از سیمرغ مصلحتی، از پیشنهاد مهران مدیری برای بازی در مرد هزار چهره ، از علت ورود به مقوله تهیه کنندگی و... ...
"هی یو" سعید ابوطالب آمد!
با سرش مسئله را انکار کرد. اما از سلول بیرون نرفت . کنار در ایستاد تا پست آن سه تفنگدار عوض شد. یک یا دو شب دیگر تا صبح همین طور سرپا گذشت. حالا استخوانهایم ناله می کردند. وقتی نگهبان در اطاقک چوبی را باز کرد تا هوایی به داخل بیاید صدای اذان از ماذنه ای دور در شهر دیوانیه ریخت داخل سلول. انگار این صدا مرا به دنیایی که به آن تعلق داشتم بر می گرداند. سرپا نماز خواندم، بی وضو، با دست بسته ...
بایدها و نبایدهای اقتصادی از دیدگاه امام محمد باقر علیه السلام
: اگر نام مهین ذوالجلال می شناسی بازگو ای مرد نیک ! گفت: نان است این نه بتوان گفت لیک مرد گفتش: احمقی و بی قرار کی بود نام مهین، نان؟ شرم دار ! گفت: در قحط نشابوری عجب می گذشتم گرسنه چهل روز و شب نه شنودم هیچ جا بانگ نماز نه دری بر هیچ مسجد بود باز من بدانستم که نان، نام مهین ست3 نقطه جمعیت و ...
زندگی اجتماعی امام باقر (ع)
...> محمد بن منکدر یکی از زهاد معروف عصر امام باقر (ع) است که همانند طاووس یمانی و ابراهیم بن ادهم و عده ای دیگر، دارای گرایشهای صوفیانه بوده است.او خود نقل می کند : در یکی از روزهای گرم تابستان، از مدینه به سمت یکی از نواحی آن، خارج شدم، ناگاه در آن هوای گرم، محمد بن علی (ع) را ملاقات کردم که با بدنی فربه و با کمک دو نفر از خدمتکارانش مشغول کار و رسیدگی به امور زندگی است.با خود گفتم: بزرگی ...
دیدار مدیران شبکه مستند با همسر شهید شهریاری
.... اما با تغییر منزل احساس آرامش داشتم. با این حال همان جایی که احساس آرامش می کردیم و وسط آن همه دوربین و پایگاه انتظامی آن اتفاق افتاد. ما با اینکه سنوات زندگی مان زیاد بود، به لیلی و مجنون هسته ای مشهور بودیم و ارتباط ویژه ای مثل سالهای اول زندگی داشتیم. خود من کمتر زن و شوهری را دیده بودم که نوع نگاه و تفکرشان مثل ما دو تن همسان باشد. فکر میکردم بعد از مجید زنده نمی مانم ...
کرامات و روایات امام محمد باقر (ع)
این حال امام باقر علیه السلام که از ضمیر دلدادگان خود آگاه بود، بدون درخواست آنان نیز در را به رویشان باز می کرد. عبداللّه بن عطای مکّی می گوید: مشتاق دیدار ابی جعفر حضرت باقر علیه السلام شدم و تنها به عشق آن حضرت به مدینه رفتم. شبی که به آن جا رسیدم، هوا بسیار سرد بود و باران شدیدی می بارید.با آن وضع در نیمه شب به در خانه امام رسیدم. با خود گفتم: این موقع در بزنم یا این که تا صبح صبر کنم؟ در این ...
90/ رقیب تراکتور نیستیم
سازی آرزوی موفقیت می کنم و دوست دارم فصل بعد در کنار تراکتور و تیم ما باشد. 90: ال کلاسیکو را تماشا کردی؟ بله و بسیار لذت بردم از دیدن این بازی مخصوصا اینکه با گلزنی رونالدو بازی به سود رئال تمام شد. 90: پس رئالی هستی! اتفاقا جوری بازی می کنی که بیننده یاد رونالدو می افتد! من کجا و رونالدو کجا؟! من فقط می توانم او را دوست داشته باشم. مقایسه من با او اصلا ...
شرح سانحه تصادف سیروس قایقران از زبان همسرش
پیکان کردند. من مردم را می دیدم که می رفتند و می آمدند و به داخل پیکان نگاه می کردند و سر تکان می دادند و می گفتند: بیچاره! ولی من نمی فهمیدم، یعنی نمی خواستم قبول کنم. در بیمارستان پورسینای رشت، مرا بستری کردند. پس از اینکه از بیمارستان پورسینا مرخص شدم، در ماشین دلشوره داشتم. یک لحظه دلم ریخت و شک کردم، دائم به خودم دلداری می دادم و می گفتم مگر امکان دارد که سیروس و راستین من بمیرند ...
معلم فداکار خاشی که خودش زیر آوار ماند تا 3 دانش آموز جان بگیرند/ شجاعت و فداکاری مهمترین درس زندگی معلم ...
سربازی به صورت معلم در منطقه مرزی روتک مشغول تدریس شده بود، اظهار کرد: حمیدرضا همیشه میگفت من به دلیل تعلیم و تربیت و سوادآموزی شغل معلمی رو انتخاب کرده ام و حضرت علی (ع) می گوید هرکس به من کلمه ای بیاموزد مرا بنده خود کرده . عبدالصمد گنگوزهی افزود: همان روز که این اتفاق افتاد معلمان دیگری که در آن مدرسه بودند در مسیر به خانه ما آمده بودند، اما چون من میرجاوه بودم تلفنی از موضوع باخبر شدم ...
بازخوانی جنایات پزشک آدمکش رضا شاه!
هم دکتر او را معاینه کند. کلید را آوردند درب اتاق فرخی را باز کردند. دکتر هاشمی به جلو بنده از عقب ایشان پایور نگهبان یزدی هم از رفقای ما داخل شده و علی سینکی هم با ما بود. مشاهده کردم که فرخی روی تخت برخلاف همیشه دراز کشیده است. چون همه روزه که وارد می شدیم به پا ایستاده و پس از سلام و تعارف چند بیتی اشعار و رباعی که ساخته بود برای ما می خواند. وضعیت فرخی این طور بود: یک پایش از تخت آویزان و یک ...
همه ارثیه ای که از ائمه به امام مهدی(عج) می رسد
آلود او را – در جنگ احد – می پوشد. امام صادق علیه السلام به یعقوب بن شعیب فرمود: آیا نمی خواهی پیراهن قائم آل محمّدعلیهم السلام را که در روز ظهور به تن می کند، به تو نشان دهم؟ عرض کردم: آری. آن حضرت صندوقی را خواست که برای او آوردند و پیراهنی از آن بیرون آورد و در مقابل یعقوب باز کرد. یعقوب می گوید: ناگاه چشمم به آستین چپ پیراهن افتاد که آغشته به خون بود. آن حضرت ...
تجربه رانندگی با رنجروور اووک کانورتیبل 2017
نمایش فوراً به عمل های شما واکنش نشان می دهد. اووک کانورتیبل همچنین چندین بهبود دیگر را نسبت به برادر معمولی خود نشان می دهد که ازجمله ی آن ها می توان به هدآپ دیسپلی و دوربین های پارک 360 درجه اشاره کرد. ویژگی موردعلاقه ی ما دکمه ای در پشت سوئیچ های پنجره است که روی درب راننده قرار دارد و به راننده اجازه می دهد که همه ی شیشه ها را به صورت همزمان بالا و پایین ببرد. شاید صندوق ...
نمونه هایی از رفتار امام علی(ع) با ایرانیان
...: در این صورت همان گونه که رفته ام باز می گردم و چیزی دریافت نخواهم کرد. آن حضرت فرمود: اگر چه تو چنین انجام دهی. [13] * پاسخ به شکایت ایرانیان رفتار نیک و پسندیده امیرالمؤمنین(علیه السلام) با ایرانیان و غیر مسلمان ها به ایشان امید می داد. استقبال مردم از حضرت در کوفه، دیدار با حضرت برای احیای نهر، هدیه های دهقان ها به حضرت در ایام خاص، رجوع به حضرت برای حلّ مشکل خود، اسلام ...
حاشیه ای جامانده از دیدار رهبری با مداحان
نورانی حاج غلامرضا سازگار که عبا به دوش و عصا به دست دارد روبرو می شوم. سلام عرض می کنم و رد می شوم. کمی آنطرف تر می ایستم و موقعیت را رصد می کنم که خدای ناکرده بی گُدار به آب نزنم. معلوم می شود هر خبری هست پشت درب سفید ابتدای کوچه است. درب فلزی سفید را باز می کنم و داخل می روم. اتاق کوچکی که به زور گِیت را در آن جا کرده اند به چشم می خورد. عبدالرضا هلالی، نریمان پناهی، مجید بنی فاطمه و چند تا مداح ...
اختری: لک زایی چند کار نو را بنیان نهاد - آیه جالبی که در پاسخ استخاره - لک زایی - آمد
شد که کارهای خوبی نیز انجام شود. افتخار من این است که در مدتی که در خدمت دوستان بودیم با هم کارهای خوبی انجام دادیم. معاون سابق فرهنگی مجمع جهانی اهل بیت(ع) با ذکر اینکه برخی از همکاران در مجمع، کار چند نفر را انجام می دهند، افزود: من همیشه در جلسات مختلف به دوستان می گفتم کسی که در مجمع بیشتر از همه کار می کند خود دبیرکل است که صبح اول وقت می آیند و گاه تا پاسی از شب که همه همکاران رفته ...