سایر منابع:
سایر خبرها
جنگ روانی با دولت در اوج
خیلی عصبانی شد. دایی محمد فرفره ها را در صندوقچه ای گذاشت و در آن را قفل زد؛ اما آقاجون گفت ما زیر بار حرف زور نمی رویم و گفت قفل در صندوقچه ها شکسته شود. یک روز عمو محمود آمد به بچه ها گفت بیایید چیز بهتر بسازید. روروَک بسازید که بتوانید سوار آن شوید و روی کاغذ تصویر روروَک کشید؛ اما پسران آقای سام ناراحت شدند. آقای سام خانواده آقاجون را تحریم آب کرد؛ اما مردم تلاش می کردند به آنها آب ...
سکوت دوکارگردان ایرانی در مسابقه کن 2016!
. در میان گفتگوها، دختر متوجه رازی درباره مشکل بیماری مادرش می شود، اما این قسمت را برای وی ترجمه نمی کند و از سالن مطلب دکتر بیرون می رود و... درواقع سکوت اختیارمی کند. داستان ادامه دارد... روبه سوی فرنوش صمدی می کنم که دارد با دقت به حرف های علی عسگری گوش می دهد. از او می پرسم حالا به عنوان کارگرانی که فیلمش به مسابقه جشنواره کن رفته چه حسی دارد؟ می گوید: طبیعتا بسیار خوشحالم .وقتی ...
رازهای شهرآورد پایتخت
دیدار لحظه شماری می کردم. البته گلی که از راه دور با شوت به پرسپولیس زدم و کسب نتیجه سه بر دو در دیدار بعد مقابل سرخ ها بهترین خاطره من است. وی ادامه داد: اتفاقا در همان دیدار که با نتیجه سه بر دو به سود ما تمام شد، داور روسی یک گل آفساید و گل بعدی که از نقطه کرنر به دست آمد و کرنر نشده بود را به سود پرسپولیس سوت زد، اما دراین دیدار پیروز شدیم. فکری با اشاره به شکست سه بر دو استقلال مقابل ...
گاف های روزنامه اصلاح طلب در یادداشت تخریبی خود علیه سازمان اوج
گذاشت و در آن را قفل زد؛ اما آقاجون گفت ما زیر بار حرف زور نمی رویم و گفت قفل در صندوقچه ها شکسته شود. یک روز عمو محمود آمد به بچه ها گفت بیایید چیز بهتر بسازید. روروَک بسازید که بتوانید سوار آن شوید و روی کاغذ تصویر روروَک کشید؛ اما پسران آقای سام ناراحت شدند. آقای سام خانواده آقاجون را تحریم آب کرد؛ اما مردم تلاش می کردند به آنها آب برسانند تا کشت آنها از بی آبی نسوزد.پیشکار آقای سام پیشنهاد داد ...
به بهانه بازی ملوان-پرسپولیس و فحاشی های بی پایان
رکیک پشت سر هم است که شلیک می شود. متهم همان قهرمان ماجرای مسابقه معروف پرسپولیس - داماش در تهران است که قرمزها به خونخواهی او آنقدر به اهالی رشت توهین کردند که داور بازی را که 2- یک داماش پیش بود متوقف کرد و رفت. آن روز مازیار خان به جای آرام کردن ماجرا با حرکات دست هواداران را تشویق می کرد که به شعارهای کش دارشان علیه مردم مرکز استانش ادامه دهند و حالا یادش افتاده که توهین چیز خوبی نیست، که صد ...
دنبال کپی کردن آمازون نیستم/ نماز جماعت در مایکروسافت/دیدگاه قشنگ رهبر ایران در زمینه شبکه ملی اطلاعات
عنوان تکنیک Fail Fast شناخته می شود و مثلا اگر قرار باشد پروژه ای در آینده با شکست مواجه شود، شکست آن زودتر ارزیابی می شود. در واقع می شود گفت که شورای راهبری جویشگرهای بومی نیز در راستای ارزش سنجی و حتی بهره گیری از تکنیک Fail Fast به وجود آمده تا سریعا به نمونه موفقیت جهت حمایت در زمینه موتورهای جستجوی بومی دست یابد؟ این شورا در واقع دارد یک مسابقه ایجاد می کند تا به جای اینکه ...
تهیه انیمیشن تخریبی علیه مذاکرات +عکس
دانست چه ماجرای بزرگی در راه است. نوه های آقاجون، مسعود و مجید و آمنه و مصطفی با چوب برای خودشان فرفره ساختند؛ اما دایی محمد ترسید و اجازه نداد بچه ها بیرون از خانه بازی کنند و گفت پسران آقای سام می بینند و اوقاتشان تلخ می شود؛ اما بالاخره خبر فرفره ساختن بچه ها در جزیره پیچید و به گوش آقای سام رسید و خیلی عصبانی شد. دایی محمد فرفره ها را در صندوقچه ای گذاشت و در آن را قفل زد؛ اما آقاجون ...
هر آنچه در برنامه 90 گذشت؛ دربی 82 پیش بینی شد - مهربانی داور با ناجی پرسپولیس و بازیکن استقلال
سرویس ورزشی جوان ایرانی مهمترین و داغ ترین اخبار ورزشی: به گزارش سرویس ورزشی جام نیوز ، برنامه 90 این هفته ساعت 22:30 دوشنبه شب روی آنتن شبکه سه رفت. در آغاز برنامه عادل فردوسی پور توضیحاتی درباره جلسه کارلوس کی روش با هیات رئیسه فدراسیون فوتبال و همین طور درخواست هایی که سرمربی تیم ملی از مسئولین دارد ارائه کرد. در بخشی از این صحبت ها فردوسی پور با اشاره به مشکل زمین تمرین ...
فرهنگ در رسانه
رئیس هیات مدیره انجمن عکاسان معتقد است، از مهم ترین معضلات جامعه عکاسی، جلوگیری از فعالیت عکاسان و مشکلات مربوط به نشر پروژه های آن هاست. به گزارش ایسنا، مسعود زنده روح کرمانی که به تازگی بار دیگر با برگزاری انتخابات مجمع عمومی انجمن عکاسان به عنوان رئیس هیات مدیره این انجمن انتخاب شد، درباره مهم ترین مشکلات جامعه عکاسی ایران اظهار کرد: عکاسی با سایر رشته های هنری متفاوت است ...
وقتی صحبت از مبارزه با رانت خواران و فساد است به برخی رسانه ها برمی خورد
پرداختن به مشکلات و معضلات مردم و درج دغدغه های آنان به دنبال منافع خود بوده و به نوعی خیانت به قلم خود کرده اند این درحالیست که رسانه ها به عنوان سرپل های ارتباطی مسئولان و مردم بوده و باید انعکاس دهنده دغدغه مردم به گوش مسئولان باشند. وی افزود: متاسفانه می بینیم که وقتی صحبت از رانت خواران و مبارزه با فساد به میان می آید برخی از رسانه های ما ناراحت می شوند. در مقابل تخلفات ...
سودای وزارتخانه حیات و ممات
سؤالت به انتها برسد شروع به پاسخ دادن می کند، اما در گفت وگوی پیش رو حاضر نمی شود به دو سؤال از جمله نقش خود به عنوان یکی از تئوریسین های سابق روزنامه سپید ؛ روزنامه ای پزشکی و صاحب سبک که روزگاری نیز تجربه دست و پنجه نرم کردن با وزارتخانه ای که حال سخنگویش است را بدهد و با ورچیدن صورت و کج کردن روی می خواهد از این سؤال بگذری و در نهایت درباره وضعیت گردشگری سلامت در کشور نیز با ناله و آه و فغان ...
کفشگری: این دربی با بقیه بازی ها فرق می کند
زیادی برای گلزنی داشتیم و حتی می توانستیم در نیمه اول کار استقلال را تمام کنیم. من فکر کنم هواداران در آن مسابقه از عملکرد تیم رضایت داشتند و تساوی در دقیقه 96 برای آنها واقعا خوشحال کننده بود. اعتقاد من این است که شرایط این بازی کاملا متفاوت است و با توجه به حساسیت بالای بازی شاید دیدار پرگلی شود. هفته به هفته بهتر شدیم پس از دیدار با سایپا دربازی رفت که شکست خوردیم دیگر ...
فریدون فروغی بی دردسر بود، اِبی بهترین!
داده شده بود، در استودیو اتفاقاتی افتاد و آنچه امروز از آن ترانه در اختیار داریم، نسخه اصلی نیست. ماجرا چه بود؟ - متاسفانه اتفاق ناگواری برای آهنگ کندو افتاد و آن کار در حقیقت از بین رفت. آن شبی که ما آن را ضبط کردیم، صدابرداری استثنایی و بی نظیری در استودیو پاپ انجام شده بود. ما طی ماه های پیش از ضبط این کار، با واروژان درباره حالات مختلف این آهنگ بحث کرده بودیم و من با اطمینان به او قول ...
دو بازیکن پرسپولیسی ها باید اخراج میشدند
نود شب گذشته داوری بازی ملوان و پرسپولیس بررسی شد و ممبینی از داوران پیشکسوت فوتبال ایران در این باره گفت: پنالتی پرسپولیس درست بود و دروازه بان پای مهاجم پرسپولیس را زد اما کارت زرد سخت گیرانه بود. پنالتی ملوان درست بود و مدافع زانوی بازیکن ملوان را زد و کارت زرد هم لازم نبود. برای تکل کامیابی نیا روی مازیار زارع کارت زرد کافی بود چون شدت ضربه زیاد نبود و از پشت هم بازیکن ملوان او را هل داد. صحنه ...
سامری: چرا باید داورانی که اشتباهاتی داشته و محروم بوده اند برای فینال استفاده شوند؟
به گزارش شانا، هماد سامری سرمربی پالایش نفت آبادان بعد از شکست در دومین دیدار فینال لیگ برتر بسکتبال گفت: من قضاوت درباره داوریها را به دوستان می سپارم. من واقعا نمی دانم چه بگویم. خدا را شکر که بازی پخش زنده بود و همه دوستداران بسکتبال این بازی را از نزدیک تماشا کردند و صحنه ها را دیدند. دیگر وقتی برخی تخلف های بدیهی و ساده دیده نمی شود من چه حرفی می توانم بزنم؟ تنها قضاوت را به خود شما می سپارم ...
پرسپولیسی ها برنامه 90 را ترکاندند
به گزارش پایگاه 598، برنامه 90 از ساعت 22:30 دقیقه به روی آنتن رفت و ساعت 1:51 دقیقه بامداد به اتمام رسید. در آغاز برنامه سوال مسابقه نظرسنجی درباره پیش بینی دقیق نتیجه دربی هشتاد و دوم استقلال و پرسپولیس پخش شد. در ادامه ی برنامه، مرور خلاصه مسابقات نمایندگان ایران در دور چهارم گروهی [...] به گزارش پایگاه 598 ، برنامه 90 از ساعت 22:30 دقیقه به روی آنتن رفت و ساعت 1:51 دقیقه بامداد به اتمام رسید. در آغاز برنامه سوال مسابقه نظرسنجی درباره پیش بینی دقیق نتیجه دربی هشتاد و دوم استقلال و پرسپولیس پخش شد. در ادامه ی برنامه، مرور خلاصه مسابقات نمایندگان ایران در دور چهارم گروهی لیگ قهرمانان آسیا در ادامه پخش شد، گزارشی از جلسه کارلوس کی روش با هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال پخش شد. پس از آن اسلایدهایی از درخواست های 11 گانه کی روش از فدراسیون فوتبال برای ادامه همکاری توسط فردوسی پور مرور شد که شامل درخواست زمین تمرین، حل مشکل بازیکنان سرباز، برنامه ریزی مناسب لیگ و... بود. تقویم نود ویژه گل ها و اتفاقات تاریخی و خاطره انگیز دربی بخش بعدی نود این هفته بود. مسابقه تیم های استقلال اهواز و خوزستان با صدرنشینی شاگردان ویسی به عنوان اولین بازی هفته بیست و پنجم روی آنتن رفت و همچنین گزارشی درباره مرحوم محمود بقال زاده پیشکسوت فوتبال خوزستان که هفته گذشته از دنیا رفت پخش شد. مهمان برنامه: هدایت ممبینی کارشناس داوری نود درجه و مرور طنز اتفاقات هفته گذشته لیگ برتر بخش بعدی نود این هفته بود. کلیپ جذاب از بازی های هفته بیست و پنجم لیگ برتر پخش شد. جدول و برنامه مسابقات لیگ مرور شد و در ادامه بازی صبای قم و سایپا پخش شد. داوری دو بازی پخش شده بررسی شد که ممبینی درباره مسابقه استقلال اهواز – استقلال خوزستان گفت: گل استقلال اهواز خطا بود و مهاجم استقلال اهواز با تنه دروازه بان را در محوطه شش قذم زد. سرنگونی بازیکن استقلال خوزستان در محوطه جریمه خطا نبود و برخورد انجام نشد، با توجه به زاویه دید داور پنالتی نبود و تصمیم درستی گرفت. گل استقلال خوزستان گل به خودی اسلامی بازیکن استقلال اهواز بود و بیت سعید گل را نزد. مسابقه صبای قم – سایپا: برخورد فرید کریمی با گلر سایپا پنالتی نبود و دروازه بان توپ را زد و ادامه بازی درست بود. یک آفساید در موقعیت تک به تک صبا اعلام شد که اشتباه بود. ترین های هفته 25 لیگ پخش شد که شامل بخش های زیر بود: حرکات تکنیکی هفته: فرید کریمی/ صبا ، اکبر ایمانی/ فولاد، میلاد پاک پرور/ استقلال اهواز، داود بهادری/ صبا، حسین فاضلی/ سپاهان، محمد ابراهیمی/ گسترش فولاد، میلاد سرلک/ سپاهان، مهدی ترابی/سایپا، علی فاطمی/ راه آهن، حبیب گردانی/سپاهان کار تیمی برتر هفته: پدیده مقابل نفت تهران موقعیت از دست رفته هفته: امیرحسین فشنگچی مقابل سیاه جامگان پاس گل برتر هفته: کریم اسلامی مقابل سایپا مهار برتر هفته: رحمان احمدی مقابل استقلال گل برتر هفته: اکبر صادقی مقابل سایپا بخش دوم کلیپ های پیش دربی با مصاحبه با اعضای سرخابی ها و پیشکسوتان پخش شد و خاطره جالب خوردبین از دربی شش تایی ها از جمله مصاحبه های آن بود. ساعت 23:50 برای اولین بار نتایج پیش بینی پخش شد که با شرکت 757 هزار نفر، 61،4 درصد برد پرسپولیس را پیش بینی کرده و 25،2 درصد به برد استقلال و 13،4 درصد به مساوی رای داده بودند. مسابقه پرحاشیه ملوان و پرسپولیس با برتری سرخپوشان در انزلی پخش شد. حواشی حیرت انگیز پس از پایان مسابقه پرسپولیس و ملوان و شکسته شدن شیشه اتومبیل ها، حبس شدن بازیکنان پرسپولیس در رختکن، درگیری لیدرها و ... در گزارشی به تصویر کشیده شد. داوری بازی ملوان و پرسپولیس بررسی شد و ممبینی در این باره گفت: پنالتی پرسپولیس درست بود و دروازه بان پای مهاجم پرسپولیس را زد اما کارت زرد سخت گیرانه بود. پنالتی ملوان درست بود و مدافع زانوی بازیکن ملوان را زد و کارت زرد هم لازم نبود. برای تکل کامیابی نیا روی مازیار زارع کارت زرد کافی بود، چون شدت ضربه زیاد نبود و از پشت هم بازیکن ملوان او را هل داد. صحنه دو به تک پرسپولیس به اشتباه خطا اعلام شد و مدافع ملوان خودش سرنگون شد و هیچ برخوردی انجام نشد، تعجب می کنم کمک داور از فاصله زیاد چطور تشخیص داده خطا شده. برخورد زانوی بنگستون به سر گلر ملوان باید با کارت قرمز جریمه می شد. کامیابی نیا برای بالا آوردن بیش از حد پایش باید کارت زرد دوم و کارت قرمز را دریافت می کرد. برخورد آرنج کامیابی نیا منجر به شکستن گونه زارع هم یک بار دیگر باید با کارت زرد جریمه می شد. روی گل دوم پرسپولیس خطایی نشد و برخورد بنگر با بازیکن ملوان طبیعی بود. بخش سوم گزارش های پیش دربی پخش شد که این بخش شامل مصاحبه با هنرمندانی چون سروش صحت، سام درخشانی، مجید یاسر و پژمان جمشیدی و کل کل های آنان بود. رضاییان مدیرعامل باشگاه ملوان روی خط تلفنی آمد و درباره حواشی پس از مسابقه با پرسپولیس صحبت کرد. بازی تیم های ذوب آهن و تراکتور با برتری شاگردان قلعه نویی در اصفهان پخش شد. حواشی 90 تا 90 راه ندادن خبرنگاران تبریزی به ورزشگاه رضایت AFC از میزبانی تراکتور در لیگ قهرمانان آسیا برداشتن ماکت نماد تراکتور از شهر تبریز به خاطر ایجاد تصادف احتمالی حمله قلبی و نجات تماشاگر تراکتور در بازی ذوب آهن اعتراض برخی تماشاگران ذوب آهن به گل محمدی به خاطر نتایج ضعیف قسمت دیگری از دابسمش ها چالش های ارسالی بینندگان برای برنامه نود پخش شد. خلاصه مسابقه سیاه جامگان و فولاد دیگر مسابقه هفته 25 در ادامه در جدول پخش قرار گرفت. داوری بازی ذوب آهن – تراکتورسازی بررسی شد و کارشناس نود درخصوص آن گفت: پنالتی ذوب آهن درست بود و مدافع با دست کاوه رضایی را شارژ کرد. سینا عشوری به دلیل زدن تکل روی پای حدادی فر نیازی به گرفتن کارت زرد دوم نداشت. خطای منجر به گل تراکتورسازی روی ضربه آزاد به درستی اعلام شد و هادی محمد پشت پا به بازیکن تراکتور زد. سرنگونی بازیکن ذوب آهن دقیقه 72 در محوطه جریمه پنالتی نبود و برخورد طبیعی بود. مسابقه سیاه جامگان – فولاد: برخورد توپ با دست مدافع فولاد در محوطه جریمه پنالتی نبود و فاصله توپ با دست کم بود. هل دادن بازیکن سیاه جامگان در محوطه جریمه خطا بود و باید یک ضربه پنالتی اعلام می شد که نشد. یک موقعیت تک به تک فولاد به اشتباه آفساید اعلام شد. برخورد توپ با دست مساریچ در محوطه جریمه فولاد پنالتی نبود چون سرعت توپ زیاد بود و فاصله با توپ کم بود. بازی استقلال و سپاهان با تساوی بدون گل دو تیم در ورزشگاه آزادی یک هفته قبل از دربی پخش شد. داوری بازی استقلال – سپاهان بررسی شد و ممبینی گفت: ضربه آرنج میثم مجیدی به صورت بازیکن سپاهان باید با کارت زرد جریمه می شد. سرنگونی مهاجم سپاهان در محوطه جریمه خطایی نشد و بازیکن خودش را رها کرد. مصاحبه استیماچ بعد از بازی استقلال و صحبت های عجیب او درباره پشت پرده اتفاقات سپاهان و نقشه کشیدن برای باختن تیمش مقابل استقلال پخش شد. آنالیز برنامه نود از وضعیت استقلال و پرسپولیس پیش از دربی پخش شد. آمارهایی شنیدنی از نتایج مسابقه پیش از دربی و نتیجه احتمالی دربی توسط عادل فردوسی پور مرور شد. مسابقه گسترش فولاد و راه آهن در ادامه در جدول پخش قرار گرفت. پس از آن بازی پدیده و نفت تهران به عنوان آخرین بازی هفته روی آنتن رفت. بررسی عملکرد لژیونرهای فوتبال کشور در هفته گذشته قسمت بعدی برنامه بود. داوری 2 بازی پایانی بررسی شد و ممبینی درباره مسابقه گسترش فولاد – راه آهن گفت: اخراج مگنو باتیستا درست بود و خطای شدید انجام داد. پنالتی گسترش فولاد درست بود و مدافع راه آهن لباس حسینی را کشید. در مسابقه نفت تهران و پدیده خطای پنالتی پدیده قابل تشخیص نبود. آخرین بخش ویژه دربی گفتگو با قدیمی های سرخابی ها بود. با پخش نتایج نهایی نظرسنجی برنامه این هفته نود ساعت 1:51 بامداد به پایان رسید. در پایان با شرکت یک میلیون و 732 هزار نفر، 57،7 درصد برد پرسپولیس، 26،3 برد استقلال و 16 درصد نتیجه مساوی را پیش بینی کردند. از این میان بیشترین نتایج تکرار شده برتری دو بر یک پرسپولیس و سپس برتری دو بر یک استقلال بود. در میان پیش بینی ها جالب این بازی علاوه بر نتایج جالبی مثل برتری 9 بر 5 و 8 بر 7 ، 11 هزار نفر گرفته بودند پرسپولیس 6 بر صفر بازی را می برد و 2 هزار نفر گفتند استقلال 4 بر صفر پیروز میدان خواهد شد. گفتنی است نظرسنجی این هفته تا سوت شروع بازی دربی فعال است و می توانید با شرکت دوباره در نظرسنجی پیش بینی قبلی خود را نیز تغییر دهید. Let’s block ads! (Why?) منبع: 598 کد مطلب : سایر اخبار ...
خوردبین: برانکو را عصبانی کردند
همت بچه ها و درایت کادر فنی تاوان این اشتباه برای ما سنگین نبود، البته در همین بازی که اینطور درباره اش صحبت می شود، یکی از بهترین و کلیدی ترین مهره های ما برای دربی محروم شد. پس داور مسابقه کجا هوای پرسپولیس را داشت در حالی که یک بار با اشتباهی که صورت گرفت، جلوی باز شدن دروازه ملوان گرفته شد. سرپرست تیم فوتبال پرسپولیس درباره دربی و شرایط پرسپولیس تصریح کرد: شرایط تیم ما خیلی خوب است ...
گزارش کامل برنامه نود
، کارشناسی این مسابقه نشان داد که داور در دو صحنه می توانست بازیکنان پرسپولیس را با کارت قرمز مواجه کند، ابتدا در صحنه ای که حمله وران پرسپولیس روی دروازه بان ملوان خطا کردند و سپس کمال کامیابی نیا بعد از دریافت اخطار تکل های مختلفی که روی پای بازیکنان ملوان زد، حداقل دو بار شایسته دریافت کارت زرد مجدد بود که از این جریمه گریخت. نکته دیگر در حاشیه های این مسابقه جمله پژمان نوری کاپیتان ...
تورس: مطمئن بودم با 11 بازیکن بارسلونا را می بردیم
فراموش کنم. پس از اخراجم، بدترین لحظات دوران فوتبالم را سپری کردم. می خواستم تنها باشم. از نبودن در بازی فردا شب ناراحت هستم. او در رابطه با با امتیاز از دست دادن های اخیر بارسلونا در لالیگا گفت: از دست دادن امتیاز در هفته های پایانی فصل از تیمی همچون بارسلونا بعید به نظر می رسید. انتها ی خبر ...
مرتضی آوینی :وقتی بشر به موسیقی عادت می کند، دیگر قابل اعتماد نیست
اینها حرف های منتشر نشده ای از سیدمرتضی آوینی است که گویا در نمازخانه روایت فتح در جمع عده ای از علاقه مندان و دوست داران هنر و تبلیغات مطرح شده است. موضوع اصلی این بحث ها هنر غربی و هنر اسلامی و وجوه تفاوت این دو است. آوینی در این جلسه های خودمانی درباره موسیقی و تبلیغات حرف می زده که هنوز [...] اینها حرف های منتشر نشده ای از سیدمرتضی آوینی است که گویا در نمازخانه روایت فتح در جمع عده ای از علاقه مندان و دوست داران هنر و تبلیغات مطرح شده است. موضوع اصلی این بحث ها هنر غربی و هنر اسلامی و وجوه تفاوت این دو است. آوینی در این جلسه های خودمانی درباره موسیقی و تبلیغات حرف می زده که هنوز کهنه نشده و انگار همین دیروز گفته شده است. به گزارش خبرگزاری دانشجو، نگاه شهید آوینی به موسیقی به نوبه خود نگاه بدیعی است که سعی کرده هنر واقعی را مطرح کند و تمایز آن را با مقوله تبلیغات که امروز به طور گسترده ای در غرب جای هنر را گرفته است بپردازد؛ سید مرتضی آوینی: درباره موسیقی حداقل دو جور می شود بحث کرد؛ این دو جور، یکی بحث فقهی درباره موسیقی است که اصلا در حد بنده نیست و آدم هایی مثل ما اصلا نباید به خودشان اجازه بدهند که وارد بحث های فقهی شوند، مسایلی کاملا تخصصی است و به هیچ وجه در حیطه ما نیست. مسایل کاملا تخصصی به تحصیلاتی در همان زمینه احتیاج دارند. به این دلیل است که اصلا از نظر فقهی درباره موسیقی بحث نمی کنیم؛ یعنی این وجه مطلب را به طور کلی کنار می گذاریم. بنابراین اگر ضمن بحث، این سوال پیش بیاید که موسیقی مجاز است یا نیست؟ حرام است یا نه؟ به طبع نمی توانم به این سوال ها جواب بدهم. باید از حضرت امام (ره) سوال کرد. البته از ایشان هم سوال شده و جواب هم داده اند. اما می شود درباره این بحث کرد که چرا در تلویزیون، به نظر امام (ره) عمل نمی شود؟ اینها بحث های فقهی نیستند؛ به مسایل اجتماعی و سیاسی برمی گردند و از بحث فقهی خارج می شوند. اگر از وجه فقهی شان خارج شوند، می شود درباره آنها بحث کرد. ولی هر چیزی که وجه فقهی به خود بگیرد، اصلا در محدوده ما نیست و وارد آن نمی شویم. بنابراین از اول مشخص است بحثی که می کنیم، بحثی نسبتا اعتقادی، از غیر وجه فقهی است. تبلیغات در غرب از بین رفته است حیوان ها و گیاهان که پایین ترین مرتبه عقل را هم ندارند؛ موسیقی بر آنها موثر است! دلیلش این است که اصلا برای دریافت موسیقی هیچ احتیاجی به عقل نیست. یعنی عقل نیست که محتوای موسیقی را ادراک می کند، بلکه اعصاب است. امروزه تبلیغات در غرب جای هنر را گرفته است؛ یعنی بدون هیچ شکی می شود گفت هنر در غرب مرده و به طور کلی اثری از هنر در غرب باقی نیست. از بعد رنسانس این اتفاق به تدریج افتاد و هنر در غرب از بین رفت. تا جایی که عقلم می رسد عرض می کنم که چرا از بین رفت. تبلیغات امروز در دنیای غرب جای هنر را گرفته است. مثال های خیلی ساده می توانند این مطلب را اثبات کنند. نگاهی به سینمای خوب می تواند این مطلب را به طور کامل به ما نشان بدهد، یا مثلا نگاهی به آثار هنری که در قرن های اخیر از به اصطلاح هنرمندان غربی صادر شده اند، خیلی راحت نشان می دهد که هنری در غرب باقی نمانده است. آخرین پدیده های هنری در غرب آپارت و پاپارت هستند. خودشان این اسم ها را گذاشته اند. آپارت از آپتیک است، یعنی آپتیک آرت و فقط به بازی های بصری ختم می شود؛ بازی های چشم؛ آن هم فقط در حد فیزیک چشم؛ در حد قوه باصره ظاهری ما و مشخصاتی که دارد؛ یعنی با توجه به مشخصات فیزیکی چشم، بازی های بصری اختراع کرده اند که اسم اینها را آرت –هنر- گذاشته اند که اصلا هنر نیست؛ مثلا کارهای وازرلی را ببینید که خیلی هم مشهورند و از آنها زیاد صحبت می کنند و از او به عنوان بزرگ ترین هنرمندان غرب اسم می برند. در تلویزیون هم گاهی پشت گوینده ها از تابلوهای او استفاده می کنند که در موزه هنرهای معاصر و جاهای منور الفکری هم هست. این کارها فقط مقداری کارهای بصری اند، مثلا خواسته کره را با تعداد دایره دربیاورد و با حالت هایی که به آنها داده، کره را تجسم کرده است. چیزهایی که ممکن است برای چشم قشنگ باشد ولی به هر ترتیب خودشان هم اسمش را با توجه به چیزی که هست، گذاشته اند: آپتیک آرت . یعنی هنر بصری. فقط هم مقداری بازی است. یعنی از محتوا به طور کامل خالی است و اصلا محتوایی باقی نمانده است. از بازی های چشمی چه چیزی دستگیر آدم می شود؟ تابلوهایی هست که از کنار نگاه شان می کنید، یک چیزند و از سوی دیگر که نگاه می کنید، چیز دیگر و به نسبت جهت هایی که می گیریم، صورت های جدیدی دارند. در این تابلوها چه محتوایی هست؟ آثار خیلی ضعیفی موجودند، اما نه به این مفهوم که هنر باشند. پاپارت هم که می گویند چیزی در همین حد است. یعنی اصلا ریشه این هنر تبلیغات است؛ تبلیغات تلویزیونی. یک مجسمه همبرگر جزو آثار هنری شان است که با گچ ساخته اند. کاملا مثل همبرگر است. همان رنگ ها را هم به آن زده اند؛ گوشت، پنیر، کاهو و... خیلی بزرگ ساخته شده اند. به کتاب های هنری شان مراجعه کنید –من دیده ام، کارم این بوده- این را به عنوان اثر هنری نمایش می دهند. پاپ از پاپیولار می آید؛ یعنی مردمی. هنر مردمی آنها هم صرفا ریشه در تبلیغات دارد و از آن نتیجه شده است. کاری به این معنا نداریم و نمی خواهیم به طور خاص درباره هنر غرب بحث کنیم. اصلا کاری نداریم، چون هنری در غرب باقی نمانده است. دلیل این اتفاق کاملا روشن است. چون هنر مستقیما تجلی روح انسان است. آثار هنری که از انسان ساطع می شوند، همان برتری روح انسان را دارند؛ یعنی همان قدر نسبت به حقیقت عالم و ذات مقدس پروردگار قرب و بعد دارند. از انسان کاملی همچون حضرت علی(ع)، نهج البلاغه صادر می شود که البته گزیده ای از فرمایشات و خطبه های ایشان است، ولی به هر ترتیب مشخص است که کلیت آن چه بوده و در تعریف آن گفته اند: دون کلام الخالق و فوق کلام المخلوق . از انسان بدبختی مثل وازارلی هم صرفا یک سری بازی بصری صادر می شود، چون تمدن غرب کلا از محتوای هنری خالی شده است. محتوای هنر هم همان حقیقت عالم وجود است. ولی در این که محتوای هنری مستقیما تجلی روح بشر است، هیچ شکی نیست. در بعضی کتاب های غربی درباره این بحث می کنند که چه طور گیاهان مقابل موسیقی رشد بیشتری دارند. حتی شنیده ام وقتی برای گاوها موسیقی گذاشته اند، دیده اند شیر گاوها بیشتر شده است. این چه چیزی را می رساند؟ اصلا برای دریافت موسیقی هیچ احتیاجی به عقل نیست. یعنی عقل نیست که محتوای موسیقی را ادراک می کند، بلکه اعصاب است. بنابراین همان مرتبه ای که روح نسبت به حقیقت عالم دارد، در اثر هنری ظاهر می شود و به هیچ وجه نمی شود کلک زد. همان طور که بیان انسان – حرف ها و کلام او- بیان کننده روح اوست، همان قدر اثر هنری هم مبین روح انسان است؛ بیان کننده روح هنرمندی که اثر هنری از آن ناشی و صادر شده است. اصلا هم نمی شود کلک زد. یعنی کسی که خمیرمایه درونی ندارد و روحش خالی از محتواست، نمی تواند کلک بزند و یک اثر هنری عظیم از خود خلق کند؛ محال است. یعنی اثر هنری درست با روح هنرمند متناسب است و اصلا نمی شود در این زمینه کلک زد و آدم را لو می دهد؛ مثل بیان. می گویند: تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد عینا همین طور است. تا هنرمند محتوای درونی اش را بیان نکرده باشد، نهفته است ولی وقتی بیان کرد دیگر خود را لو می دهد. یعنی درونش را لو می دهد و نفسانیت خود را بیرون می ریزد. موسیقی نتیجه روح کسی است که آن را ساخته است این یک بحث مقدماتی درباره موسیقی است که لازم است بدانیم. چون اگر فعلا در مقدمه به عنوان هنر به موسیقی نگاه کنیم، موسیقی هم از محدوده ای که گفتیم خارج نیست. موسیقی مستقیما نتیجه روح کسی است که آن را ساخته است و از روح آن هنرمند موسیقی دان ناشی می شود. البته در غرب، آثار ضعیفی از هنر هست. اگر اینجا بگویم، زیاد درست نیست. ولی مثالی می زنم که همیشه زده ام و چیزی غیر از آن نمی گویم. در رمان های غربی و نویسندگانی که آنجا کار داستان نویسی می کنند – داستان نویسی بلند- در دوره بعد از رنسانس اصلا به هنر برخورد نکرده ام. ما به آثار بعد از رنسانس یعنی قرن های اخیر کار داریم. در این آثار به هنر برخورد نکرده ام جز نوشته های کسی به اسم هرمان هسه که آلمانی است و کتاب هایی نوشته ازجمله گرگ بیابان ، دمیان ، سفر به شرق و... در آثار داستایوسکی هم تا حدودی می شود هنر پیدا کرد. البته مساله روسیه اصلا جداست. هنر روسیه را به طور کلی باید از مقوله ای که درباره اش بحث می کنیم، جدا کرد. روسیه در قرن های اخیر جایگاهی دارد که مخصوص خود اوست و به طور جدی باید درباره اش حرف زد. به همین دلیل اگر داستایوسکی را وارد این مقوله نکنیم، خیلی بهتر است. چون ما در قرن های قبل از انقلاب اکتبر روسیه، آدمی به اسم تولستوی هم داشته ایم که مذهبی و مسیحی معتقدی است و اعتقادهایش در کتاب هایش هم ظاهر است و می شود از نوشته های او به عنوان اثر هنری نام برد و شکی نیست که هنرمند است. اصلا به روسیه کاری نداریم، درباره تمدن غرب بحث می کنیم و روسیه را در سال های اخیر است که می شود به تمدن غرب پیوند زد و قبلا جزو این تمدن نبوده است. آثار داستایوسکی را هم که ببینید، کاملا مشخص است. حالتی داشته اند مثل 60 سال پیش ما که چه طور فرهنگ غرب به این مملکت می آمد، همان طور کشمکشی بین فرهنگ قدیم شان و فرهنگ جدیدی که از طریق غرب وارد می شده، در نوشته های داستایوسکی خیلی صریح مشخص است. این بحث به عنوان مقدمه برای بحث موسیقی لازم بود و عرض کردم موسیقی هم نتیجه روح هنرمند است. یعنی تجلی روح هنرمند و عین ذات اوست و اصلا از ذات هنرمند قابل تفکیک نیست. همان رتبه ای که ذات هنرمند موسیقی دان دارد، موسیقی هم که از او صادر می شود، همان رتبه را دارد. هیچ عاملی در تبلیغات غربی به اندازه موسیقی مهم و موثر نیست عامل اصلی برای هنر و تبلیغات غرب و هیچ عاملی دیگر هنری یا تبلیغاتی این قدر در تبلیغات غربی مهم و موثر نیست که موسیقی هست. موسیقی در تبلیغات غرب یک عامل اصلی است و می شود گفت که اصلی ترین عامل به شمار می رود در تبلیغات غربی که عین هنر غرب است، موسیقی یک عامل اصلی است. عامل اصلی برای هنر و تبلیغات غرب و هیچ عاملی دیگر هنری یا تبلیغاتی این قدر در تبلیغات غربی مهم و موثر نیست که موسیقی هست. موسیقی در تبلیغات غرب یک عامل اصلی است و می شود گفت که اصلی ترین عامل به شمار می رود. این مقدمه ها را می گوییم چون قبل از این که وارد اصل بحث موسیقی بشویم، لازم است. به عنوان نمونه در یک فیلم غربی -هریک از فیلم ها که باشد، فرقی نمی کند – در هر جای دنیا که ساخته شده باشد، موسیقی در آن اصل است. راه راحتی هم دارد که می شود تشخیص داد چه طور اصل است. در فیلم ها و تبلیغات غربی، احساساتی را که می خواهند به تماشاچی منتقل کنند، از روش دیگری جز موسیقی انتقال نمی دهند. اگر احساس غم و اندوهی هست که می خواهند آن را به تماشاچی منتقل کنند، عامل اصلی آن هم موسیقی است. اگر می خواهند شادی را به تماشاچی منتقل کنند، عینا همین طور است و عامل اصلی آن موسیقی است. همین طور درباره هیجان و خیلی از مسایل دیگر. ان شاء الله در اینجا به بحثی درباره قالب و محتوا می رسیم؛ درباره قالب و محتوا و نسبت آنها با هم که اصلا در هنر قالب و محتوا چه نقشی دارند و نسبت آنها با هم باید چه طور باشد. گاهی در سینمای غرب می بینید صرفا چهارچوب اس وقس داری که هنرمند یا فیلم ساز، انتخاب و فیلمش را بر آن مبتنی کرده، ریتم موسیقی است. یعنی اصلا ریتم موسیقی است که به فیلم حیات داده و آن را ساخته. چهارچوب اصلی، فیلم است و بقیه فیلم روی این چهارچوب بنا شده است: ریتم موسیقی . نمونه اش الان در ذهنم نمی آید. اگر ذهن تان یاری می کند، یک نمونه بگویید، ولی لااقل در قسمت های هیجانی فیلم این مطلب کاملا واضح است. این روح تبلیغات غرب است، منتها کم کم ظاهر می شود. در کارهای اوایل اختراع سینما این مساله بروز چندانی نداشت. ولی رفته رفته ظاهر شده و می شود پیش بینی کرد که در آینده سینمای غرب خیلی شدیدتر از این خواهد بود. به عنوان نمونه، فیلم های کارتون از این دست زیاد دیده اید. فیلم های والت دیسنی که حتی براساس موسیقی تصویرگذاری شده اند. یعنی متناسب با موسیقی برایش تصویر گذاشته اند. مثلا باله قو را دیده ام که بر این اساس ساخته اند و برایش تصویر گذاشته اند. عقل نیست که محتوای موسیقی را ادراک می کند، بلکه اعصاب است موسیقی به هر ترتیب عامل اساسی تبلیغات غرب است. دلیل این که از موسیقی به این شکل استفاده می کنند، این است که موسیقی برای تاثیرگذاری بر بشر، مانع عقل را برابر خود ندارد. موسیقی فقط به وسیله اعصاب دریافت می شود. یعنی احساساتی که در موسیقی موجود است، فقط از راه اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک دریافت می شود- که توضیحش را بعد عرض می کنم. در بعضی کتاب های غربی درباره این بحث می کنند که چه طور گیاهان مقابل موسیقی رشد بیشتری دارند. حتی شنیده ام وقتی برای گاوها موسیقی گذاشته اند، دیده اند شیر گاوها بیشتر شده است. این چه چیزی را می رساند؟ نمی خواهم از این مطلب استفاده کنم که در دام داری ها باید موسیقی پخش کرد. البته روشی هم که الان در دام داری ها وجود دارد، غلط است و ریشه در تمدن غرب دارد. فعلا به روش های غلطی که اعمال می شود، کاری نداریم. موسیقی اصلا از راه عقل دریافت نمی شود. بلکه به طور مستقیم روی اعصاب موثر است و از راه اعصاب، تاثرات به انسان منتقل می شود. تاثراتی که در موسیقی موجود است، یک دلیل خیلی ساده دارد. بچه ای که اصلا رقص ندیده، به هیچ وجه ندیده کسی برقصد – نمونه اش را خودم دیده ام- بچه ای که از اول بچگی اصلا رقص ندیده و موسیقی هم نشنیده است؛ اگر عده ای دوروبرش شروع کنند به دست زدن، ببینید چه حالتی از خودش بروز می دهد؟ کاری هم نداریم که در اثر موسیقی، رشد گیاه بیشتر می شود یا کم تر؟ یا اصلا این افزایش رشد چه دلیلی دارد؟ یا اگر در دام داری ها شیر گاوها بیشتر می شود، دلیلش چیست؟ می دانیم که گیاهان عقل ندارند. حیوان ها به مفهومی که درباره انسان مطرح است، عقل ندارند. یعنی حتی از مراتب پایین عقل هم که فاهمه و واهمه است، برخوردار نیستند. درباره عقل ان شاء الله بحث می کنیم؛ یعنی حیوان ها و گیاهان حتی پایین ترین مرتبه عقل را هم ندارند که در زبان معمولی به آن فهم یا هوش می گوییم. پس چه طور است که موسیقی بر آنها موثر است؟ دلیلش این است که اصلا برای دریافت موسیقی هیچ احتیاجی به عقل نیست. یعنی عقل نیست که محتوای موسیقی را ادراک می کند، بلکه اعصاب است. در حالی که در یک کلام با محتوا – که هر دو صدا هستند- کسی که حرف می زند و کلمه ها را مبتنی بر محتوایی به کار می برد، طرف مقابل این محتوا را چه طور دریافت می کند؟ مسلما از طریق عقل. آن قضاوتی که انسان نسبت به آن بیان می کند، وجودش از آن محتوا تاثیرپذیری دارد. محتوا را می گیرد، درباره آن قضاوت می کند. حالا یا تصدیق می کند یا رد می کند، اگر تصدیق کرد، وجودش متناسب با آن محتوا متاثر می شود. الان من که حرف می زنم، کلمه های ویژه ای را به کار می برم. معنای آن مورد نظرم است. شما معنا را از چه طریقی می گیرید؟ علامت ها، کلمه ها و اسم ها تمثیل و بیان حقیقت هایی هستند، چه قراردادی چه غیرقراردادی. آیا زبان صرفا قراردادی است یا ریشه های غیرقراردادی هم هست که قرارداد براساس آن ریشه ها برپا شده است؟ همین طور است. منتها فرض کنیم کلمه هایی که از آنها استفاده می کنیم، براساس قرارداد است. شما این قراردادها را در ذهن تان تنظیم می کنید؟ هریک از این قراردادها مقابل مفهوم دیگری وضع شده است. اصلا قرارداد به عربی می شود وضع. وقتی وضع را در علم نحو تعریف می کنند، می گویند وضع یعنی این که مقابل شیئ، شیئ دیگر را قرار دادن، آن چنان که وقتی شیء اول می آید، شی ء دوم در ذهن متبادر شود. چه طور؟ مثلا شما می گویید قرارداد مقابل وضع، معنی قرارداد، وضع است یا معنی وضع، قرارداد است. وقتی کسی می گوید وضع، در ذهن شما قرارداد هم می آید. مقابل این مایع شفافی که با باران نازل می شود، گفته اید آب که هر وقت این شی می آید، دیگری هم به خاطرتان می آید. وقتی آب می بینید، می خواهید آن را بیان کنید و می گویید آب. وضع یعنی این قرارداد در زبان که می گویند، همین است. ولی کلمه هایی که می گویم، هریک مقابل معنایی هستند و برای معنایی وضع شده اند. وقتی من یک کلمه می گویم، معنایش در ذهن شما متبادر می شود. اما این معنا را از چه راهی می گیرید؟ به وسیله عقل. راه دیگری ندارد. در موسیقی این چیزی که الان موجود است، جلسه های شب نشینی است که همه در فعل حرام صرف می شوند. اینها اصلا بوی دود تریاک می دهند و بوی گند مشروب و عرق کشمش از آن بلند است. این نی هایی را که کسایی به صورت تک نوازی زده گوش کنید و ببینید چه اندوهی در آن موجود است؛ چه اندوه یأس آمیزی! شما تاثیر گریه را به وسیله اعصاب نمی گیرید و گریه از راه اعصاب بر شما تاثیر نمی گذارد. از طریق اعصاب – یعنی اگر گریه را برای گیاه هم بگذارید- روی آن تاثیر بگذارد یا اگر گریه را برای گاو هم بگذارید، متالم شود، اصلا گریه بر اعصاب تاثیر نمی گذارد. اگر نوای نی، تناسب هایی بین صوت ها برقرار کند که این تناسب ها درست مثل موسیقی به وسیله اعصاب دریافت شوند، هیچ فرقی ندارد. چون وقتی آدم می خواهد ضجه بزند، با موسیقی ضجه می زند. آدم در خیلی از موارد به درگاه حضرت پروردگار که دعا می کند، با موسیقی است. اصلا آدم با موسیقی دعا می کند. موسیقی آهنگی است که به دعایش می دهد که در دستگاه های موسیقی فارسی هم هست. اگر آن دعا را بیاورید، می شود گفت که در کدام دستگاه است. یعنی موسیقی دارد. کاری به این معنا نداریم. منظورم این است که دلیل آن که اینها در تبلیغات چنین استفاده ای از موسیقی می کنند، این است که موسیقی اصلا از راه عقل دریافت نمی شود. بلکه به طور مستقیم روی اعصاب موثر است و از راه اعصاب، تاثرات به انسان منتقل می شود. تاثراتی که در موسیقی موجود است، یک دلیل خیلی ساده دارد. بچه ای که اصلا رقص ندیده، به هیچ وجه ندیده کسی برقصد – نمونه اش را خودم دیده ام- بچه ای که از اول بچگی اصلا رقص ندیده و موسیقی هم نشنیده است؛ اگر عده ای دوروبرش شروع کنند به دست زدن، ببینید چه حالتی از خودش بروز می دهد؟ کسی که موسیقی گوش می دهد، خودش را دست موسیقی می سپرد و بنده آن می شود دلیلش این است که تاثراتی که انسان از موسیقی می گیرد، فقط از راه اعصاب است و بعد تصمیم می گیرد آیا از آن متاثر شود یا نه. خودش را دست این موسیقی بسپرد یا نه. چون اصلا مساله، خود را دست موسیقی سپردن است، موسیقی گوش دادن نیست. اشتباه نشود. اصلا موسیقی گوش دادنی نیست. کسی که موسیقی گوش می دهد، خودش را دست موسیقی می سپرد و بنده آن می شود. یعنی تصمیم گرفته که موسیقی، خوب چیزی است و من می توانم موسیقی گوش کنم و تاثرات عصبی آن را بگیرم. به این دلیل دیگر عقلش کنترل ندارد. کسی که این طور است، مانع عقل را از همان اول از سر راه برداشته و تصمیم گرفته که خودش را به دست موسیقی بسپرد. دلیل خیلی ساده ای دارد؛ چه موسیقی را برای حضرت امام (ره) بگذارید، چه برای من، تفاوتی نمی کند. با این که مراتب عقلی مان متفاوت است ولی موسیقی را برای هریک بگذارید، تفاوتی نمی کند. ایشان هم اگر یک موسیقی شاد را بشنود، همه تاثیرهای موسیقی به ایشان منتقل می شود. منتها بعد تصمیم می گیرد و موسیقی را قطع می کند و خودش را دست موسیقی نمی سپرد. اگر کسی خودش را دست موسیقی بسپرد، خب لذت هم می برد. ولی اگر کسی خودش را دست موسیقی نسپرد، موسیقی برایش عذاب آور است. جدی می گویم. این طور نیست که موسیقی برای همه مردم لذت بخش باشد. این یک اشتباه است. اما متاسفانه موسیقی گوش کردن آن قدر در روزگار ما اشاعه دارد که اصلا نمی شود این حرف را به کسی زد. چون برایش این تجربه پیش نمی آید که مدتی موسیقی گوش نکند، بعد برایش یک موسیقی شادی آور – به قول خودشان – بگذارید و ببینید اصلا احساس شادی به آدم دست می دهد یا نه. چیزی غیر از عذاب نیست، غیر از تکرار اصواتی که اعصاب آدم را خرد کرده و جدا او را ناراحت می کند. کسی که خود را دست موسیقی نمی سپرد،یعنی معیارهایی را قبول نمی کند که در موسیقی هست و بنده موسیقی نمی شود – احساسی که در موسیقی موجود است به او منتقل نمی شود که هیچ، بلکه اصلا حالت اشمئزاز به انسان دست می دهد. ولی اگر خودش را بسپرد و مانع عقلش را از سر راه بردارد، به وسیله اعصاب به راحتی تاثرات آن منعکس می شود. بهترین دلیل آن که از طریق زیست شناسی -به قول خودشان – موجود است، این که وقتی برای گیاه موسیقی گذاشتند، رشد بیشتری پیدا کرد. این دلیل خوبی نیست. یعنی دلیل به نفع موسیقی نیست، ضدموسیقی است. یعنی موسیقی به وسیله اعصاب گیاهی هم درک می شود، یعنی به وسیله اعصاب حیوانی هم درک می شود. وقتی از راه اعصاب حیوانی درک شد، یعنی اصلا واسطه عقل را نمی خواهد. وقتی واسطه عقل را نخواهد، بحث کاملا فرق می کند. کسانی که موسیقی گوش می کنند، اولا موسیقی اعتیادآور است، خیلی شدید و اعتیادش از هر چیز دیگر هم شدیدتر است و حالت تخدیری آن خیلی عمیق تر از هر چیزی است؛ مثل تریاک، مشروب و... حالت تخدیری آن همچنان زیاد است که اصلا قابل ترک نیست. البته ما بحث فقهی نمی کنیم، اما چون خیلی از اصول فقه مبتنی بر مبحث های فلسفی است، شاید به بحث فقهی شبیه شود، ولی ما بحث فقهی نمی کنیم؛ به هیچ وجه. بحث اعتقادی می کنیم، شبیه بحث های فقهی می شود، ولی ما از آن نتیجه فقهی نمی گیریم. یکی از دلیل ها این که در اسلام بیشتر مرجع ها، موسیقی را مطلقا حرام می دانند، همین است. البته بیان نمی کنند و این موضوع از سوی مراجع بیان نشده. ولی منظورم این است که دلیل این که چنین برخوردی با موسیقی هم موجود است، ریشه اش در حدیث هایی است که از حضرت رسول(ص) و ائمه اطهار(ع) رسیده است. یک دلیل همین است. دلیل های دیگر را هم عرض می کنم. ولی یکی از دلیل هایی که می شود برایش متصور شد، همین است که چرا اسلام چنین برخوردی با موسیقی دارد. یکی این است که وقتی انسان نتواند از راه عقلش بر چیزی نظارت کند، آن چیز قابل اعتماد نیست؛ به هیچ وجه. چون انسان اصلا موجودی عقلانی است. عقل مشخصه اصلی و فصل انسان است؛ یعنی اگر عقل را از انسان بگیرید، دیگر انسان نیست. عقل چیزی است که انسان را از موجودات دیگر جدا می کند. اگر بخواهید در تعریف انسان وارد شوید، عقل را باید به عنوان فصل ذکر کرد. فصل یعنی چیزی که اگر از آن موجود بگیرید، چیزی نمی ماند؛ یعنی مشخصه ای که آن موجود را از موجودات دیگر سوا می کند و فاصله می دهد. بنابراین آنچه انسان نتواند به وسیله عقل بر آن نظارت داشته باشد، اصلا قابل اعتماد نیست و نباید سراغش رفت. فرض کنید جذابیت هایی که از غیر راه عقل بر انسان تحمیل می شود، آیا اینها قابل اعتمادند؟ خیر. نمی شود به آنها اعتماد کرد. معاذالله اگر کسی صور قبیحه ببیند، خب جذابیت دارد. فیلم های پورنوگرافیک جذابیت دارند. آیا این جذابیت، جذابیتی است که به وسیله عقل بر انسان تحمیل می شود؟ خیر. می دانید که عقل این وسط کاره ای نیست. فقط خصوصیت های حیوانی را در بشر تحریک می کند. چون این غریزه، کشش و جاذبه در بشر موجود است، وقتی این تصویرها را نشانش می دهند، تصور لذتی که از جمع شدن با جنس مخالف موجود است، باعث گرایش انسان و جذابیت در بشر می شود. آیا این جذابیت به وسیله عقل به او تحمیل شده است؟ خیر. حالا که از راه عقل تحمیل نشده، اصلا قابل اعتماد نیست، این را به عنوان جاذبه کاذب می شناسیم و آن را کنار می گذاریم. چون اصل بر این است که ما در محدوده انسانیت باقی بمانیم. اگر کسی سر این اصل شک دارد، اصلا کاری با او نداریم. وقتی کسی در تعریف انسان می گوید حیوان ناطق، ما کاری با او نداریم. بگذارید تعریف کند حیوان ناطق. فقط آن ناطق را فصل انسان با حیوان می داند و ما کاری به او نداریم و کسی که انسان را حیوان ابزارساز تعریف می کند، به او هم کاری نداریم. با اینها اصلا کاری نداریم و بحثی هم نمی کنیم. ولی آن چیزی که در اسلام مطرح است، باید همیشه سعی کنیم در محدوده انسانی خودمان بمانیم و تکامل ما هم در همین محدوده است. گذشتن از این حد، سقوط و هبوط است. تکامل ما در محدوده انسانیت است؛ بنابراین از حد طریق عقل – که فصل انسان با اشیا و موجودات دیگر است- نمی شود خارج شد. یکی از بحث های اساسی درباره موسیقی، تناسب بین محتوا و قالب موسیقی است در ضمن همین مطلب که به آن اشاره هم شد، درباره دعا بود که وقتی انسان با تمام وجودش به فقر ذاتی اش مقابل حضرت پروردگار پی می برد و با حالت احتیاج و نیاز رو به درگاه حق می آورد، خب دعای انسان با موسیقی همراه است؛ یعنی اصلا موسیقی را با خود دارد. یا همین طور درباره قرآن خواندن که صوت خوش قرآن سفارش هم شده است. در حدیث های زیادی دیده ام – به ویژه حدیثی که فکر می کنم از امام سجاد(ع) باشد- نقل شده حضرت رسول(ص) صدای شان را سر نماز به قدر طاقت مأموم بلند می کردند، صوت خوش را به قدر طاقت مأموم از خودشان بروز می دادند. این طور نبوده با آهنگی که برای خودشان نماز می خوانند، برای مردم هم بخوانند. چون می گفتند و نقل شده از امام سجاد(ع). می گفتند اگر می خواستند با آن بیان بخوانند، همه از شدت لذت، غش می کردند. نقل شده ایشان صدای خوش حضرت داوود(ع) را داشتند. درباره اینها چه می شود گفت؟ این یکی از بحث های اساسی درباره موسیقی است. یعنی تناسبی که بین محتوا و قالب موسیقی موجود است و اگر این نسبت یا ارتباط قطع شود، آن وقت است که ما موسیقی را به طور کلی طرد می کنیم و حرام می دانیم. ولی تا وقتی این محتوا را دارد و ارتباط ظاهر و قالب آن با محتوا حفظ شده است، سفارش هم شده در حدیث ها درباره این که مثلا انسان قرآن را با صوت خوش بخواند یا نمازش را با صوت خوش بخواند. دلیلش این است که وقتی در آن دعا انسان با تمام وجودش مشغول دعاست، محتوای دعا ریشه ای صوتی است که انسان به بیان و لحن خود می دهد. موسیقی که در دعا از انسان صادر می شود، متناسب با محتوای دعاست که به نیاز و فقر ذاتی انسان برابر خداوند مربوط است. وقتی بشر به موسیقی عادت می کند، دیگر قابل اعتماد نیست. اعتیادش خیلی شدیدتر است و فقط باید خودش را به موسیقی بسپرد؛ موسیقی چنین طلبی از انسان دارد. طلب بندگی و معبودیت می کند چون باید خودش را بسپرد، اعصابش را در اختیار آن بگذارد تا آن تاثر در او ایجاد شود. بنابراین از اول انتخاب کرده و بنده وار تاثیر موسیقی را پذیرفته است. مثل دیگر؛ الان صحبت سر این بود که از نظر فنی دعای آدمی که با کمال نیاز دعا می کند، جزو یکی از دستگاه های موسیقی ایرانی است. ولی چه طور است که حرام نیست؟ در حالی که شجریان مثلا حرام است. هیچ شکی هم در آن نیست. بحث فقهی نمی کنیم، ولی شکی نداریم که شجریان را نمی شود گوش داد. چون این حضراتی که این قدر لیبرال هم هستند، شجریان را در تلویزیون پخش نمی کنند، رادیو را نمی دانم. ولی در تلویزیون پخش نمی کنند؛ یعنی قشنگ معلوم است که این قدر آش شور است که خود اینها هم فهمیده اند. منتها چه طور این قدر شور است؟ در حالی که همان دستگاه ها را ممکن است ایشان هم بخواند. وقتی انسان در قرآن صوت خوش دارد، حتما از نظر فنی در یکی از دستگاه های موسیقی فارسی است. چه طور این کار حرام نیست، اما وقتی این موسیقی ارتباطش را با محتوای معنوی قطع می کند، حرام می شود. چرا؟ اگر دیدید موسیقی بر محتوا غلبه دارد، گوش نکنید، برای این که باعث گناه می شود حتی در ظاهرش هم مشخص است. یعنی وقتی ظاهر، ارتباط خودش را با آن محتوای الهی، روحانی و معنوی قطع می کند، هرچند از نظر فنی در همان دستگاه های موسیقی است، منتها با این حال دیگر قابل گوش دادن نیست و حرام است، یعنی گناه دارد. اصلا مساله اساسی در موسیقی همین جاست. اگر این مساله ادراک نشود، نمی شود فهمید چرا برخورد اسلام با موسیقی این طور است. بله، از نظر فنی مثل این است که ما 32 حرف در فارسی داریم. کلامی که انسان می گوید، از این 32 حرف خارج نیست. حتی شعر از نظر عروضی در وزن های خاصی است. فعولن، فعولن، فعولن فعول. چنین گفت رستم به اسفندیار فعولن فعولن فعول بر این وزن است و هرکس بخواهد شعر بگوید به هر ترتیب از این وزن های عروضی خارج نیست. اما آیا هر شعری قابل گوش دادن است؟ نیست. هر شعری هم خوب نیست. نمی شود گفت شعرهایی را که در وزن فعولن فعولن فعولن فعول است، کسی گوش نکند، ولی اگر در وزن های عروضی دیگری آمد، گوش کند. این طور نیست. درباره موسیقی هم همین طور است. دستگاه های موسیقی ایرانی از نظر فنی شبیه همین وزن های عروضی شعرند. اصل محتواست که در این دستگاه ظاهر می شود؛ محتوایی که در این قالب ریخته می شود. وزن های عروضی یا دستگاه های موسیقی فارسی مثل ظرف هایی هستند که آن محتوا را در بر می گیرند. البته ارتباط خیلی غنی تر و حقیقی بین این ظرف و آن محتوا موجود است. ولی از نظر ظرف بودن آن، وزن های عروضی هم چنان که ظرف است برای شعر، دستگاه های موسیقی فارسی هم ظرف هستند، برای محتوای شان. این طور هم نیست که هر موسیقی و آهنگی به دلیل این که محتوایش قرآن است، خالی از اشکال باشد. من خیلی از اقسام قرائت های قرآن را که الان هست، گوش نمی کنم، چون موسیقی بر محتوایش غالب است و صورت موسیقی دارد، نه صورت قرآن. خیلی از چیزهایی که الان وجود دارند، اصلا قابل گوش دادن نیستند و بهتر است -یعنی پیشنهاد می کنم- گوش ندهید. حکم شرعی نمی دهم، پیشنهاد می کنم گوش نکنید. چون در آنها موسیقی اصل است، نه قرآن. این یک حساب خیلی ساده است و حساب فقهی هم نمی خواهد. اگر دیدید موسیقی بر محتوا غلبه دارد، گوش نکنید، برای این که باعث گناه می شود. این سلیقه شخصی نیست. وقتی در قرائت قرآن هم موسیقی بر محتوا غلبه کند، گوش کردنش گناه دارد. فرض کنید در همین اذا الشمس کورت شیخ عنتر بدوی، به نظر ما قرآن اصالت دارد یا موسیقی؟ موسیقی غلبه دارد. خیلی از سوره هایی که همین آقای عبدالباسط می خواند، کاملا مشخص است و شکی ندارم که تمرین کرده هریک از اینها را با چه لحن و موسیقی بخواند و ترکیب موسیقی اش نسبت به معنایش اصل است. در بیشتر چیزهایی که شنیده ام، دیده ام که اصلا معنای قرآن و محتوای آن مورد نظر نیست؛ فقط موسیقی قرآن است که مورد نظر است. شخصا قرآن هایی را که بچه های شیعه با همین صوت معمولی می خوانند، ترجیح می دهم. آقایی هست به اسم قادری که قبل از انقلاب هم می خوانده، قرائت قرآنش را خیلی دوست دارم. چون لحن آن با معنایش متناسب است. وقتی می شنوید، معنایی که درباره قیامت می گوید، در دل تان ظاهر می شود. نه این که وقتی تمام شد، بتوانید آهنگ آن را با سوت بزنید. این خیلی فرق دارد. آن دیگر قرائت قرآن نیست، موسیقی است و می شود با سوت هم زد. قرائت قرآن آن است که وقتی درباره قیامت می گوید، تن آدم بلرزد. منظورم از ارتباط محتوا با قالب اینجاست. البته این حد خیلی ظریف است و اصلا قابل تشخیص نیست. حدش آن قدر ظریف است که اگر می گفتند محدوده طول و حرام بودن موسیقی این است که موسیقی هایی که مثلا در دستگاه ابوعطا خوانده شده اند، به طور کلی حرام هستند و آنهایی که در دستگاه های دیگر خوانده شده اند، حلال. اگر محدوده اش این بود، خیلی راحت می شد، کاری نداشت و جمهوری اسلامی هم می توانست به راحتی در رادیو و تلویزیون به این مساله عمل کند. دلیل اصلی این که نمی تواند عمل کند، این است که حد آن مشخص نیست. حد این مساله به مطابقت محتوا و قالب باز می گردد. حالا که حد این است، اصل در درک موسیقی هم همین است. موسیقی که الان موجود است، اصلا بوی دود تریاک می دهند و بوی گند مشروب و عرق کشمش از آن بلند است این که گفتم هنر، مستقیما تجلی روح انسان است، منظورم این بود و می خواستم این استفاده را کنم که نهج البلاغه حضرت علی(ع) هم در همین 28 حرف عربی است. از این 28 حرف خارج نیست. از کلمه های عربی هم خارج نیست. ایشان کلمه های جدیدی برای بیان مقاصدشان نیاورده، بلکه از همان کلمه ها استفاده های جدیدی کرده اند؛ در همان 28 حرف و همان قالب ها. حتی در همان وزن های عروضی هم شعرهایی به ایشان نسبت داده اند. همان وزن های عروضی که عرب ها به طور معمول شعر می گویند. اما این کجا و آن کجا؟ دلیلش چیست؟ دلیلش آن روحی است که پشت این معانی است. آن روحی که ریشه تجلی این کلمه هاست. در موسیقی هم همین طور است. در موسیقی این چیزی که الان موجود است، جلسه های شب نشینی است که همه در فعل حرام صرف می شوند. اینها اصلا بوی دود تریاک می دهند و بوی گند مشروب و عرق کشمش از آن بلند است. این نی هایی را که کسایی به صورت تک نوازی زده گوش کنید و ببینید چه اندوهی در آن موجود است؛ چه اندوه یأس آمیزی! اندوهی داریم که اندوه خوشی است؛ اندوهی که آدم دلش می خواهد تمام دلش از آن پر باشد. آن اندوه و غمی که حافظ در شعرهایش به آن اشاره می کند، یا آن غمی که در روضه دنبالش می رویم، یکی است. ولی یک اندوه هم داریم که ریشه اش در یأس و قنوط است. آن اندوه اصلا قابل تحمل نیست، تخدیر نفس بشر است. موسیقی کسایی را گوش کنید، چنین حالتی به انسان دست می دهد؛ چون ریشه اش در دود تریاک است. آن تخدیر در موسیقی ظاهر می شود و جلو آن را هم نمی شود گرفت. همان طور که روح هنرمند در اثر هنری اش ظاهر می شود. اصلا هم نمی شود مانعی در برابر قرار داد و کلک هم نمی شود زد؛ در موسیقی که به هیچ وجه. در موسیقی این ارتباط نسبت به زمینه های هنری دیگر مستقیم تر و خیلی نزدیک تر است. برای این که تاثیرهای موسیقی هم از راه اعصاب دریافت می شود. از آن طرف هم عواملی که موسیقی برای بیان از آنها استفاده می کند، عوامل مجردند؛ مجرد از معناهای کلامی و ادبی؛ معناهایی که عقل انسان بر آنها نظارت دارد. فرض کنید این کاری را که می گویم شما به وسیله عقل تان ناظر بر آن هستید؛ وقتی تصدیق کردید، می پذیرید. بعد هم تاثراتش را می گیرید. اما عواملی که موسیقی از آنها استفاده می کند، فقط تناسب های مجرد بین صوت هاست. این تناسب های مجرد، اصلا از راه عقل ادراک نمی شوند. نت های مختلف را بزنید. اصلا انسان اینها را به وسیله عقل نمی فهمد. ولی وقتی من می گویم آب شما می فهمید، ولی اگر بگویم دام دام دام نمی فهمید. تکرار این نت ها با عقل، ادراک نمی شود و عقل، نظارتی بر آنها ندارد. بیان این، از راه تناسب های مجرد ریاضی است که در عالم بین صوت ها هست. تا کسی بنده وار با موسیقی برخورد نکند، تاثیری روی انسان نمی گذارد این تناسب هایی که برای بشر خوش آیند بوده یا بدآیند، در طول سال ها از همان اول انتخاب شده است که بشر به کره ارض هبوط کرده. از همان اول، این تناسب های مختلف را از طبیعت انتخاب کرده و برگزیده و تا امروز حفظ کرده. تناسب های ریاضی هم بین اینها موجود است که فقط تجرد ریاضی دارند. چون بیان شان به وسیله تناسب های مجرد است و عقل، نظارتی بر آنها ندارد و از راه عقل هم ادراک نمی شوند و تاثرات شان هم فقط از راه اعصاب است که دریافت می شود، نه از راه عقل. به این دلیل است که تمدن غرب از آنها به عنوان عامل اصلی در تبلیغات استفاده می کند. مساله مهم دیگری هم که به عنوان جمع بندی عرض می کنم، این که تا کسی بنده وار با موسیقی برخورد نکند، تاثیری روی انسان نمی گذارد. برای این که آدم راحت می تواند قطع کند و گوش ندهد. وقتی بنده وار نشستید و تاثیر آن را پذیرفتید، آن وقت موثر است؛ از غیر طریق عقل و از طریق تاثیرها روی انسان موثر است. منظورم این بود کسانی که موسیقی گوش می کنند، اولا موسیقی اعتیادآور است، خیلی شدید و اعتیادش از هر چیز دیگر هم شدیدتر است و حالت تخدیری آن خیلی عمیق تر از هر چیزی است؛ مثل تریاک، مشروب و... حالت تخدیری آن همچنان زیاد است که اصلا قابل ترک نیست. مصاحبه ای از حضرت امام (ره) هست اوایلی که تشریف آورده بودند، یا وقتی اروپا و فرانسه بودند، فرموده بودند اصلا مغزی که به گوش دادن موسیقی عادت کرد، دیگر قابل استفاده نیست. وقتی بشر به موسیقی عادت می کند، دیگر قابل اعتماد نیست. اعتیادش خیلی شدیدتر است و فقط باید خودش را به موسیقی بسپرد؛ موسیقی چنین طلبی از انسان دارد. طلب بندگی و معبودیت می کند چون باید خودش را بسپرد، اعصابش را در اختیار آن بگذارد تا آن تاثر در او ایجاد شود. بنابراین از اول انتخاب کرده و بنده وار تاثیر موسیقی را پذیرفته است. کد مطلب : سایر اخبار ...
ریزش ها و رویش های انقلاب اسلامی؛ آسیب ها و تکالیف
کردند و نماز را یاد می گرفتند؛ حیف که نمی دانند چه لذتی دارد. آقای بهجت آدمی نبود که همین طوری حرفی را بی حساب و به مبالغه بگوید. خیلی حساب شده حرف می زد. می گفت سلاطین عالم که این همه وسائل عیش و نوش برای شان فراهم است، اگر می دانستند این دو رکعت نماز چه لذتی دارد، از همه آنها چشم می پوشیدند و دنبال نماز می رفتند. چون بالاخره آنها دنبال لذت بودند. آنقدر نماز لذت دارد که آن لذت ها در مقابلش رنگ می ...
قول می دهم هجومی بازی کنیم
خاطره اش از بازی دربی تصریح کرد: بازی که در صحنه آخر شوت زدم و جربی بنگستون در برگشت آن را گل کرد بهترین خاطره ام در دربی است. بازیکن تیم پرسپولیس در پایان خاطر نشان کرد: مرگ هادی نوروزی را هنوز باور نکردم، هانی نوروزی پسر مرحوم را وقتی دیروز در تمرین دیدم خیلی ناراحت شدم و در خلوت برای هانی گریه کردم ما باید هانی را همانند هادی به یک بازیکن بزرگ تبدیل کنیم، همچنین روح هادی را با برد دربی باید شاد کنیم. انتهای پیام/ ...
بررسی نتایج دربی در چند سال اخیر
صبای قم و سایپا پخش شد. داوری دو بازی پخش شده بررسی شد که ممبینی درباره مسابقه استقلال اهواز - استقلال خوزستان گفت: گل استقلال اهواز خطا بود و مهاجم استقلال اهواز با تنه دروازه بان را در محوطه شش قذم زد. سرنگونی بازیکن استقلال خوزستان در محوطه جریمه خطا نبود و برخورد انجام نشد، با توجه به زاویه دید داور پنالتی نبود و تصمیم درستی گرفت. گل استقلال خوزستان گل به خودی اسلامی ...
آلبوم جدید مهدی یغمایی داور شب کوک بزودی منتشر می شود
شد که مردم هم از آن استقبال کردند و ماجرا تا آنجا پیش رفت که این اواخر در فضای مجازی نیز ما با انبوهی از اظهارنظرها و انتقادهایی از سوی طرفداران شرکت کنندگان مواجه می شدیم که فضای برنامه را بسیار گرم کرده بود. وی ادامه داد: یک سری از جنجال ها و حاشیه هایی که درباره حذف و برنده شدن تعدادی از شرکت کنندگان به وجود آمد به نظر من نه تنها مضر نیست بلکه موید یک اتفاق خوب و ارزشمند است و نشان می ...
داور آزاد: تالار وحدت را از من گرفتند
علاقه مندان به موسیقی عرفانی داود آزاد را می شناسند و احتمالا در جریان تورهای موسیقی او در اروپا و آمریکا هستند. به گزارش خبرنگار سرویس موسیقی ایسنا، قرار است آلبوم جدید این هنرمند با عنوان لیلی نامه تا چند روز دیگر در بازار موسیقی منتشر شود، اما هنوز خبری از اجرای صحنه ای او در پایتخت نیست. آقای آزاد! مدت هاست که خبری از اجرای زنده ی شما در تهران نیست و حتی شنیده می شود اجراهای تان در ...
آنچه سیروس داشت و مازیار ندارد
اگر می دانست در میکسدزون ورزشگاه تختی از قاضی مسابقه آنگونه خرده نمی گرفت. اگر قرار بود تیمی از داوری طلبکار باشد این قرمزها هستند که در ثانیه های پایانی نیمه نخست کاملا مشکوک یک موقعیت دو به تک شان با پرچم عجیب کمک داور مردود اعلام شد. بنگستون و طارمی بودند و دروازه بان ملوان که رضا کرمانشاهی تسلیم آن پرچم شد تا قرمزها به راحتی از گل دوم خود محروم شوند. در تصاویر آهسته تلویزیونی هیچ ...
سلسله اشتباهات استراتژیک دولت در مذاکرات هسته ای/برخی مسئولان روحیه شاه سلطان حسینی دارند
رهبری جلوی آنان را گرفت. به هر صورت آمریکا کاملا رفتار عراق را تحت کنترل خود قرار داد و بوش پدر وقتی آمریکا وارد منطقه می شد عنوان کرد که زمانی از منطقه برمی گردیم که دیگر صدام تمام شده باشد . البته در ادامه کار وقتی جنوب عراق با قیام شیعیان مواجه شد آمریکایی ها و انگلیسی ها ترسیدند که این عراق به دست نیروهای طرفدار ایران بی افتد. *وقتی که انگلیسی ها متوجه می شوند نباید عامل ...
اقشاگری تازه در آستانه دربی؛ به داور دستور دادم حتما تیم آبی باید برنده شود
گزارش خبرگزاری فوتبال ایران پارس فوتبال دات کام ؛ زمانی که 6 دربی استقلال و پرسپولیس به صورت پیاپی با تساوی(1-1) خاتمه یافته بود همشهری تماشاگر پیش از دربی درباره پاره ای اعترافات مسوولان از قول داریوش مصطفوی چنین نوشت: داریوش مصطفوی در یک محفل فوتبالی برای به رخ کشیدن میزان نفوذ خود در تشکیلات بین المللی فوتبال ادعا کرده بود: فقط دو بار ناچار شدم از ساندروپوهل (داور سرشناس مجاری که هم ...
90/ کامیابی نیا باید دو بار اخراج می شد!
تیم کمک می کند. این که داور چطور این خطاها را ندید عجیب است. 90: ملوان از داوری ها ضربه خورده یا نه؟ این را کارشناسان باید بگویند. هر چند خود کمیته داوران چندی پیش اعلام کرده بود که ملوان از داوری ها متضرر شده است. من اصلا در مورد داوری ها اظهارنظر نمی کنم ولی شما خودتان بهتر می دانید که بارها کارشناسان اعلام کرده اند ملوان از داوری ها ضرر کرده است. 90: مقابل ...
نتیجه دربی 82/ 3 کارت زرد سهم فرشته نجات قرمزها، بازیکن آبی ها از جریمه فرار کرد!+فیلم
کامیابی نیا صحیح بود. *خطا در اواخر نیمه اول برروی مدافع ملوان صورت نگرفت و داور اشتباه کرد که موقعیت مسلم گلزنی از پرسپولیس گرفت. *بنگستون مهاجم پرسپولیس در برخورد با دروازه بان ملوان به دلیل بی احتیاطی که انجام داد، باید کارت قرمز دریافت می کرد و اخراج می شد. *کمال کامیابی نیا در صحنه دیگری هم باید کارت زرد می گرفت که با دریافت دو کارت زرد اخراج می شد. (کامیابی ...