سایر منابع:
سایر خبرها
قدرت مأمور خرید از رئیس سازمان بیشتر است
رزمنده ها در کیلومتر 5 جاده خرمشهر - اهواز چگونه حقوق خودرا از درون سفره بر می داشتند. هرکس هر چقدر پول لازم داشت، بر می داشت و کسی کنترل نمی کرد، همه اسمشان را می نوشتند. آن فرهنگ جبهه را باید حفظ می کردیم. فرهنگ گذشت را و این آموزش داده نشد. اگر بچه من یاد نگرفته صداقت چیست، یاد نگرفته ایثار چیست، گذشت چیست، صبر چیست، تقصیر من است. جوانان بیشتر عملمان را نگاه می کنند تا حرفمان را. تقصیر ما بزرگ ...
آنچه باید درباره عملیات بدر بدانیم
رسیدن آسیب به این دو نفر نگران بودند و آن ها را به زور سوار قایق کردند تا به عقب برگردند. قایق بیست متر دور نشده بود که صیاد شیرازی خودش را به آب انداخت و برگشت. حال عجیبی داشت. می گفت: کسی حق ندارد برای فرمانده تعیین تکلیف کند! فرماندهان طرحی برای ادامه عملیات ریخته بودند که متوجه شدند تعداد بسیاری از رزمنده ها در حال عقب نشینی اند. از قرارگاه هم دستور عقب نشینی رسید. چاره ای نبود و ...
بدر عملیاتی بزرگ با امکاناتی کوچک بود
...، خودشان را تا نزدیکی دشمن رساندند و دشمن متوجه شان نشد. حتی وقتی خط دشمن را هم شکستیم آنها متوجه نشدند. ما در گام اول خوب پیش رفتیم ولی متأسفانه الحاق بعضی یگان ها با هم انجام نشد و باعث شد ما به اهداف مان نرسیم. دشمن روز دوم به طور گسترده از سلاح شیمیایی استفاده کرد. با اینکه فرماندهان استفاده دشمن از سلاح شیمیایی را به ما گوشزد کرده بودند و آمادگی اش را داشتیم اما باز اتفاقاتی افتاد که ...
روایت سلحشور از هدیه حضرت زهرا به رزمندگان +عکس
ها جای سوزن انداختن نبود هر کامیونی پذیرای چهل پنجاه رزمنده با تجهیزات کامل بود کیپ تا کیپ بچه ها نشسته بودند و مشغول ذکر و تلاوت قرآن و دعا بودند در این بین بازار عقد اخوت هم داغ داغ بود عقد اخوت با بچه هایی که خیلی هایشان تا ساعاتی دیگر مهمان ارباب بودند بعضی ها هم آمال و آرزوها شان را بر زبان جاری میکردند و عمق نگاه زیبایشان را به رخ تاریخ ...
این سی و یک جهادگر فرهنگی
گروه فرهنگی مشرق: عصر روز جمعه تالار وحدت میزبان چهره های مختلفی در حوزه های جهاد فرهنگی و هنر و ... نظامی بود. سپاه محمد رسول الله میزبان شده بود و کسانی را زیر سقف بلند تالار وحدت دور هم جمع کرده بود که هر کدامشان مدال افتخاری به گردن فرهنگ و هنر کشورمان آویخته بودند. نام ها همه آشناست. هر کدام از این ها در حافظه تاریخی ما یادآور یک خاطره شیرین و فراموش نشدنی هستند. حالا همه آدم های دوست داشتنی ...
روایت مدبر از مکاشفه عجیب یک عالِم درباره طلائیه/هشدار مدبر به متولیان راهیان نور/گلایه شادی از ...
در ذهن داشتید محقق شده است؟ مدبر: من هم از شما تشکر میکنم بابت ترتیب دادن این نشست.موضوع خوبی را هم برای گفتگو انتخاب کرده اید که معمولاً مغفول می ماند.حدوداً اواخر سال 69 و بعد از اتمام جنگ، بچه های رزمنده یک خلاء فرهنگی شدیدی را در جامعه احساس کردند.یعنی احساس میکردند آن فضایی که در جبهه بود در شهر نیست و همین موضوع بچه های رزمنده را آزار می داد.آن زمان به این نتیجه رسیدیم که فضای عنوی ...
روایتی واقعی از جنگ با داعش در تکریت
به کنترل نیروهای بسیج مردمی درآمد. ساختمان بعدی دست کم 8 تا 10 متر فاصله داشت. حالا دیگر نیروهایی که برای این یکی می رفتند، فاصله بیشتری با فرماندهی شان می گرفتند. نیروهای بعدی هم یکی یکی از خط آتش اول و بعد از خط آتش دوم عبور کردند و خود را به مقابل در ساختمان مورد نظر رساندند. همه خوشحال بودند. هر ساختمان به مثابه یک گام به جلو بود. در امتداد همین خیابان نیروهای داعش سنگر داشتند و ...
لحظه های دلواپسی کنار آب های هور
سرمان عبور می کند و در دل آب می ترکد. مشغول پرتاب نارنجک می شویم. حلقه ضامن نارنجک ها بسیار سفت شده است به زور آنها را می کشم و یکی به آن طرف خاکریز و دیگری به طرف راست خاکریز که ورودی عراقی هاست پرتاب می کنم. حدود بیست نارنجک پرتاب می کنم. درگیری بیشتر و بیشتر می شود. یکی از رزمنده های یزدی به نام شاکری که از بچه های گردان خودمان است از ترس نارنجک به داخل سنگر من شیرجه می زند ...
یادواره شهید غیوری؛ تابلویی رنگارنگ از سلحشوری ها و نمادهای مقاومت/آنجا که الوان ایران یکی می شود/از ...
دانی کرد. عضو شورای عالی فضای مجازی گفت: جهان دو قطبی امروز، جمهوری اسلامی ایران را به عنوان رهبر اردوگاه مقاومت و آزادی خواهی در مقابل دنیای استکبار و به سرکردگی امریکا پذیرفته است و چشمان امیدوار همه مظلومان جهان به قدرت نمایی ایران اسلامی دوخته شده است. ضرغامی افزود: رزمندگان استان ایلام در طول تاریخ مرزداران شجاع و فداکاری بودند که از مرزهای پرافتخار کشور دفاع کردند و گل ...
جانبازی که با پای مصنوعی دوباره به جبهه رفت+عکس
عدم الحاق به موقع نیروهای خودی، موفقیت چندانی نداشت. خیلی از رزمنده ها به شهادت رسیدند. مجروح بسیار زیاد بود. زمان استراحت بسیار کم و مسئولیت سنگین بود. نیروی رزمی، کار پشتیبانی را هم انجام می داد. بچه ها بیشتر از آنکه حرف بزنند، عمل می کردند. زیر آفتاب گرم خوزستان، با کلاه آهنی بر سر، کانال می زدیم و در حین کانال زنی، در معرض تیر مستقیم دشمن بودیم. خطی که به ما تحویل داده شد ...
شب خاطره به میزبانی سردار شهید حاج اکبر زجاجی ستاره باران شد
می رفت و با اوج گیری مبارزات انقلاب اسلامی به تلاشهای خود وسعت بخشید تا اینکه در روزهای پیروزی، خود را بطور شبانه روزی وقف فعالیتهای سیاسی و نظامی کرد و پس از پیروزی انقلای اسلامی فعالیت خود را در مسجد به عنوان این پایگاه اصلی انقلاب ادامه داد و در جهت تحقق آرمانهای این نظام از هیچ کوششی دریغ نکرد و مسائل دینی را به کودکان و نوجوانان آموخت. علاقه مندی به آموزش بچه های هفت و هشت ساله در ...
ماجرای شکل گیری حزب الله به کمک سپاه/ می خواستند تابوت خالی کشمیری را به نام شهید دفن کنند
آشفته ای بود. لوله ها آسیب دیده بود و آب همه جا را برداشته بود. اول از همه بچه ها را فرستادم پلاستیک هایی که شهدا را داخل آنها می گذاشتیم را بیاورند تا جلوی نشت آب از لوله ها را بگیریم. جنازه هایی را که به بیمارستان برده بودند به معراج الشهدا منتقل کردیم. پیکرها مثل چوب سوخته ای شده بود که گوشتی به آن نمانده. تشخیص اینکه کدام یک از آنها شهید رجایی و کدام یک شهد باهنر هستند سخت بود. مسئولین هم گروه ...
حکم آقا برای او حکم امام معصوم را داشت/ ذکاوت و قاطعیتش کمیاب بود
حضور داشتند و در جبهه جنوب به عنوان دیدبان خدمت می کردند، از زمانی که من در جریان هستم، ایشان به مدت یکسال و نیم دیدبانی می کردند، چون از آن به بعد من به جبهه غرب رفته بودم و آن جا در تیپ ابوذر فعالیت می کردم ولی آن زمان شهید در منطقه جنوب بودند. * از دوستان افغان، چند نفر در تیپ ابوذر فعالیت می کردند؟ ما حدودا 600نفر بودیم که در تیپ ابوذر فعالیت می کردیم، همچنین در کردستان و ...
بنیاد در آینه مطبوعات
فرمانده اش که یک بچه بسیجی بود و از نظر قوای جسمانی هم خیلی کمتر بود به راحتی اطاعت می کرد. رضا ادامه می دهد: شهید مظفری بعدها تعریف می کرد وقتی ماشین مهمات از دیدگاه ما عبور کرد و به خط رسید یک گلوله تانک مستقیم کنار ماشین مهمات اصابت کرد و همه چیز در چشم به هم زدنی نابود شد و هیچ اثری از ماشین باقی نماند. روز بعد که به خط آمدیم به جز قسمتی از شاسی ماشین هیچ اثر دیگری از هیچ چیز نمانده بود. در ...
گره 20 ساله بیمارستان امام خمینی (ره) شهریار به دست بنیاد شهید باز می شود
شد که مادر بچه ها وقتی شهید شدند شما چه کار می کردید؟، مادر شهید گفت که من در آن زمان جبهه بودم و پشت جبهه برای عزیزان رزمنده تدارک می دیدم و نکته ی جالب این بود که این مادر گفت “دو پسر او نزد مادرشان آمدند و گفتند که امشب ما می خواهیم هر دو در عملیات شرکت کنیم اجازه می دهید؟” مادر گفت یکی از شما برود و دیگری بماند، هر دو فرزند گفتند که ما تصمیم داریم باهم در این عملیات شرکت کنیم و هر دو رفتند ...