خانواده مصدق در سوئیس، صرف خورش با غوره دزدی!
سایر منابع:
سایر خبرها
مرد میدان و سردار خستگی ناپذیر
سلامت برمی گردی . دو سال فعالیت انقلابی داشت، شش سال هم در جنگ بود. سال 1363 شهید شده است. در حدود هشت سال فعالیت داشته است. شجاعتش زبانزد بچه های جبهه و جنگ بود. توصیه خاصی نداشت. اول عضو سپاه شد، بعد به جهاد رفت، بعد هم فعالیتش را ادامه داد. هنگام رفتن به جبهه پدر و مادر را یک طوری راضی می کرد، ولی آن ها هم کلاً در حسرت دیدن او بودند. مادرم به او می گفت: مگر کسی دیگر نیست و مدام می روی ...
این زن فرزند یک تجاوز است ! / محکومیت پدر بعد 58 سال به عذرخواهی از دخترش !
دادند . پدر و مادرم مرا نمی پذیرفتند و در زمان تولدم مرا در سطل زباله گذاشتند تا طعمه سگ های ولگرد شوم، زن و مرد کارگری مرا به فرزندی قبول کردند که خدا به آنها بچه نمی داد و به خاطر حضور من در خانه شان از سوی اقوام طرد شده و با آنها رفت و آمد نمی کردند، مدیر مدرسه مرا پیش روی همه دانش آموزان مورد تمسخر قرار می داد و آن زمان به خاطر فرار یک طوطی پاهایم را شکستند ! ته مانده غذاها را به من می دادند ...
من زن چهارم مرد اعدامی شدم! / سوظن بتول همه چیز را خراب کرد!
به گزارش زیرنویس، زن 40 ساله با بیان این ماجرا به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری قاسم آباد مشهد گفت: 15سال قبل و بعد از مرگ مادرم، تصمیم گرفتیم تا همدمی برای پدر پیرمان پیدا کنیم چرا که هرکدام از خواهر و برادرانم گرفتار مشکلات عجیب زندگی خودشان بودند و به همین دلیل کمتر می [...]
فروش نوزاد 20 روزه به قیمت 90 میلیون تومان توسط این زن 24 ساله مشهدی
به گزارش زیرنویس به نقل از خراسان، پلیس زن 24 ساله ای را دستگیر کرد که گزارش شده بود قصد داشته نوزاد 20 روزه اش را به قیمت 90 میلیون تومان بفروشد. اما مادر این نوزاد مدعی بود قصد فروش یلدا را نداشت و تنها دیگران او را ترغیب به فروش دخترش می کردند. زن 24 ساله معتاد [...]
دستگیری زنی که می خواست نوزادش را بفروشد ؛ 90 میلیون تومان قیمت دادند!
، اورژانس مرا به بیمارستان شهید هاشمی نژاد برد که آنجا هم دخترم را درون ساک گذاشتم و فرار کردم چون پول هزینه های بیمارستان را نداشتم. چند کلاس سواد داری؟ تا مقطع ابتدایی درس خواندم. پدر و مادرت زنده هستند؟ بله، اما آنها از یکدیگر طلاق گرفته اند. چرا؟ به خاطر اعتیاد! چه نوع موادی مصرف می کردند؟ کریستال. ...
وحید کاظمی در گفتگو با طرفداری: همسرم می گوید زندگی با تو سخت است؛ با افتخار در یک روستا اطراف ساری ...
... بله اتفاق افتاده است. پدر من یک آدم فوتبالی است. بارها گفته وقتی این قدر فشار است برای چه ادامه می دهی؟ گفتم علاقه است، من زحمت کشیدم، باور کنید خیلی زحمت دارد. هر روز باید تمرین کنیم، هر روز. باید باشگاه برویم، به زمین چمن برویم. خیلی سخت است. دانش داوری باید مدام به روز شود. ما نمی توانیم هرجایی برویم. قهوه خانه نمی توانیم برویم، در بسیاری از مراسم ها نمی توانیم حضور داشته باشیم، در کوچه و ...
قتل مرد نابینا در سناریوی ساختگی مادر و دختر کوچک خانواده / ادعای عجیب پس از رازگشایی علت مرگ + عکس و ...
خورد های بیرحمانه مادرشان نسبت به پدر فوت شده گفتند: از 20 سال قبل وقتی بیماری پدرم رو به وخامت رفت رفتار مادرم با ما هم تغییر کرد، ما 4 خواهر هم بیماری و سلامت پدرم برایمان مهم بود برای همین خانه شهرستان را فروختیم و در تهران برایشان خانه ای مجهز خریدیم البته تمام پول خانه برای خود پدرم بود و ما فقط کمک کردیم تا آنها به تهران نقل مکان کنند. حدود 2 سال قبل بود که بیماری قند پدرم شدت گرفت ...
مرگ عبرتی برای زندگان است
دهد و فرامین امام امت، خمینی عزیز را بدون چون و چرا انجام دهند و منتظر ظهور ذریه رسول خدا(ص) امام زمان(عج) باشید که ان شاء الله خداوند فرجش را در این زودی زود قرار دهد. در آخر از تمام مردم شهیدپرور می خواهم اگر حقی بر بنده دارند بر ما ببخشند شاید خداوند ما را بیامرزد. مخصوصا از پدر و مادرم در خواست بخشش می کنم که نتوانستم رضایت وجود مبارکشان را فراهم سازم و از خداوند طلب آمرزش می نمایم و ...
خودش را فدا کرد تا جان همرزمانش را نجات دهد
... من فرزند دوم هستم و یک سال و نیم از شهید کوچک تر بودم. پدرم ابتدا خیاط بود و بعد در کارخانه کفش گنجه رودبار کار می کرد. کلاس چهارم بودم که بابا کارگر اداره برق رشت شده بود و به خاطر تغییر شغل پدر از رودبار به رشت مهاجرت کردیم. فاصله سنی من و شهید کم بود و وابستگی عجیبی به ایشان داشتم. من و شهید نوه های اول از طرف خاندان مادر بودیم. بستگان خیلی به ما علاقه داشتند. تابستان هر سال وقتی به ...
لباسی به قامت او تا هنگام شهادت پیدا نشد
. قد کوتاه و سن کم! رضایت گرفتنش از پدر هم حکایتی دارد. پدرم می گفت مجید پیش من آمد. گوشه ای نشست و انگار بغض کرده بود. پرسیدم چه شده؟ گفت بابا! می خواهم بروم جبهه. گفتم الان تو محصلی، باید فکر درس و مدرسه ات باشی. گفت جنگ است، دشمن به کشورم حمله کرده، شما حرف درس و مدرسه را می زنی؟ آنقدر اصرار کرد تا رضایتنامه را امضا کردم و از طرف ...
قصه معلم بازنشسته ای که تغییر را از خودش آغاز کرد/ تولید3 تن خشکاله خانگی
. تحصیلاتم را تا دیپلم در همان شهر بودم. اگر در زندگی من تعهدی به محیط زیست وجود دارد و اگر دنبال این هستم که با محیط زیست رفتار درستی داشته باشم، این به کودکی من و علاقه ای که در آن سن و سال شکل گرفت، برمی گردد. پدرم اهل طبیعت بود و گاهی هم ما را با خودش به طبیعت می برد. باغچه ای داشتیم که پدرم به آن می رسید و از طرفی زیست ما در آن زمان طوری بود که در خانه، مرغ و خروس نگهداری می کردیم. مجموعه ...
جنایت های زنجیره ای ؛ از اصغرقاتل تا قاتل سریالی مردان مازندرانی
او به قتل ها اعتراف کرد. مجید سالک محمودی در تحقیقات گفته بود: بعد از اینکه متوجه خیانت همسرم شدم، تصمیم گرفتم زنانی که به شوهران شان خیانت می کنند را بکشم، به همین خاطر بیشتر با زنانی که شوهردار بودند، دوست می شدم و آن ها را به بیرون شهر برده و بعد با طناب آن ها را خفه کرده و جسدشان را در بیابان رها می کردم. تعدادی از فرزندان این زنان را نیز به خاطر اینکه بدون مادر، بزرگ نشوند، کشتم ...
درایت شهید خرازی در غافلگیری بعثی ها در عملیات طریق القدس
گذشت تا چند روز بعد وقتی تنهایی از جاده اهواز- خرمشهر به سمت شهرک می آمدم، ناگهان به طور اتفاقی در راه حسین خرازی را دیدم که با تویوتا از روی پل می آمد. ایشان هم تا مرا دید، چراغ زد که بایست. کنار من ترمز کرد. از ماشین پیاده شدیم و بعد از سلام و علیک و احوال پرسی گفت: آقای عنایتی، آن قضیه حل شد؟ آقای علی محمدی هم که روحانی بودند، همراهشان بود. گفتم: بله انجام شد. طبق دستور شما ...