سایر منابع:
سایر خبرها
ما پای پدرمان را بوسیدیم ولی کم بوسیدیم!
فضای فیلمتان حفاظت بشود لذا بعید نیست که ایشان هم تحت حمله قرار گرفته باشند. ما که میگوییم، ان شالله این جوری باشد. شهادت با همه مرگ ها فرق می کند، ان شالله ایشان شهید باشند. بعد از فوت پدر مقام معظم رهبری را ملاقات کردید؟ قبل از فوت پدر ملاقات کردیم. با ویلچر رفتیم، بابا التماس دعا گفتند و چند روز بعد هم حضرت آقا یک مقدار قند که حسابی دعا خوانده بودند را فرستادن ولی خب خدا ...
اشعار آیینی ویژه شهادت حضرت زینب سلام الله علیها
...> خاطراتی ز محرّم دارم لرزش دستم اگر جلوه نماست همه اش زیر سر کرب و بلاست همه جا پای به پایت بودم دائماً زیر لوایت بودم مثل یک کوه برایت بودم شاهد کرب و بلایت بودم من که بازیچه ی تقدیر شدم از غم تو به خدا پیر شدم روضه ی باز شنیدن سخت است بار بر دوش کشیدن سخت است تلخی آه چشیدن سخت ...
حکایتی تلخ از قافله ای که به سمت جدایی می برد
به گزارش صاحب نیوز به نقل از اصفهان بیدار، هم صحبت با ژاله می شوم اما دلم نمی خواهد دلش را بشکنم بنابراین بدون هیچ وقفه ای از او می پرسم چند ساله بودی که پدر و مادرت از هم جدا شدند، الان در کنار کدامشان زندگی می کنی و... ژاله در چشمانش اشک حلقه زده بود، نمی دانستم بقیه سوالها را بپرسم یا نه که در اتاقش باز شد. مادربزرگش دو لیوان شیر داغ برایمان آورد و گفت: چی دوست دارید برایتان تدارک ...
چقدر برای امام زمان(عج) صلوات بفرستیم!/امام جهانی باید مریدش هم جهانی فکر کند
عدد علمت؛ یعنی مهدی جان! ای امام زمان(عج)، سلام بر تو به عدد وزن عرش، به عدد هرچه که نوشته شده، به عدد هر چه خدا بر آن علم دارد... به تو سلام و درود می فرستم. *اعلام هر روزه علاقه به امام زمان(عج) یک کسی هرروز زنگ می زند که آقا دوستت دارم، می گوید: اللَّهُمَّ أُجَدِّدُ لَهُ فِی هَذَا الْیَوْمِ وَ فِی کُلِّ یَوم مهدی جان، امروز و هر روز، اُجَدِّدُ یعنی بیعتم را تجدید می کنم. ...
پدر واژه ای به بلندای عشق است/ حسرت چهره بابا در قاب دل
در جمع خجالت می کشد، شنیده بودم والیبالیست ماهری است، همین موضوع باعث می شود سرحرف را با او باز کنم و کلامی نیز از او بشنوم: دوست دارم به پدرم بگویم بیشتر به فکر من باشد و به نظرم بهترین هدیه برای او خود من هستم. بار دیگر زهرا با اعتماد بنفس و هیجان می گوید: همه آن کسانی که پدر دارند، قدرش را بدانند چرا که تنها وجود او کافی است و باعث آرامش می شود می پرسم حتی اگر آن پدر بزهکار باشد ...
ضربان قلب، سهم دختری از سایه پدر
را مدرسه نرود و دلیلش هم برای خودش موَجه بود و نوشته بود معلم مهربانم به خاطر اینکه دلم برای پدرم تنگ شده است نمی توانم فردا در کلاس درس حاضر شوم. بابای عزیزم! روز پدر است ولی می ترسم! مانند سالهای گذشته روحت را بفرست تا با من در جشن یتیم بودنم گریه کند و سیلابی از اشک روانه کنم به اندازهٔ دوری من از زمین تا پیش تو در آسمان. بااین همه غم فراق و دوری، اما پدر دوستت دارم و قاب عکست را بر ...
زیارت نامه های امیرالمؤمنین (ع) + صوت
لقای خود فرما و مرا به تهیه زادتقوی برای روز جزا مُسْتَنَّةً بِسُنَنِ أَوْلِیَائِکَ مُفَارِقَةً لِأَخْلاَقِ أَعْدَائِکَ مَشْغُولَةً عَنِ الدُّنْیَا بِحَمْدِکَ وَ ثَنَائِکَ و به طریقت اولیاء و خاصان خود بدار و دور از طریقت دشمنان خویش ساز و مرا به جای اشتغال به کار دنیا به حمد و ثنای خود مشغول دار پس پهلوی روی مبارک خود را بر قبر گذاشت و گفت اللَّهُمَّ ...
طلوع خورشید تشیّع از کعبه
[برای عبادت همه مردم ]ساخت. پس به حقِّ بنا کننده این خانه و به حقّ فرزندی که در شکم دارم، زایمانم را بر من آسان گردان! پس دیدیم که پشت کعبه باز شد و فاطمه، داخل شد و از دید ما پنهان گشت و دیوار کعبه به هم برآمد. خواستیم قفل در را بگشاییم؛ امّا گشوده نشد. پس دانستیم که این، امری از امور خدای متعال است. سپس فاطمه پس از چهار روز بیرون آمد، در حالی که امیر مؤمنان را در دست داشت. سپس گفت: من بر همه زنان ...
جوانان از زندگی من عبرت بگیرند
طلاهایش را سرقت کنم. من قصد کشتن او را نداشتم و وقتی فرار کردم فکر کردم زنده می ماند. چقدر طلاهایش ارزش داشت که این تصمیم را گرفتی؟ همه این بدبختی های من به خاطر اعتیادم بود. من مدتی بود که به کراک و شیشه معتاد بودم. شوهرم هر چقدر پول برای خرجی زندگی و بچه هایم می داد، خرج اعتیادم می کردم . به همین دلیل روز حادثه قصد داشتم با سرقت طلا ها شیشه بخرم. چند تا ...
دوست دارم داستانی زندگی کنم
؟ دوست دارید داستان بنویسید؟ جوابش را در سؤال های قبلی گفتم و این جا تکرار می کنم: دلم می خواهد داستان بنویسم. حرف آخر... سلام و تبریک مرا بابت سال نو به نویسندگان و گردانندگان و خوانندگان هفته نامه ی دوچرخه برسانید. امیدوارم چرختان همیشه بچرخد. فقط به خاطر یک ترکش کوچولوی ادبیات کودکی دوره ی نوجوانی ام مصادف با انقلاب و جنگ بود. هفت سال توی ...
جرعه ای از حلاوت کلام شیخ اجل/ تو قدر آب چه دانی که در کنار فراتی
بپوشم من رمیده دل آن به که در سماع نیایم که گر به پای درآیم به دربرند به دوشم بیا به صلح من امروز در کنار من امشب که دیده خواب نکردست از انتظار تو دوشم مرا به هیچ بدادی و من هنوز بر آنم که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم به زخم خورده حکایت کنم ز دست جراحت که تندرست ملامت کند چو من بخروشم مرا مگوی که سعدی طریق عشق رها ...
زندگانی حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام
در رحم دارم، وضع حمل مرا آسان گردان. در همین لحظه، دیوار کعبه شکافته شد، فاطمه(علیه السلام) به درون کعبه وارد شد، آن دیوار مانند اول به هم پیوست، حاضران حیران و شگفت زده شدند، شب و روز سخن از این حادثه عجیب در زبان ها بود، نه کلید، در خانه را می گشود و نه کلنگ در ساختمان کعبه اثر می کرد،همه دریافتند که این حادثه امر الهی است، پس از سه روز فاطمه(علیه السلام) از خانه کعبه بیرون آمد، دیدند ...
شهید از تمام دلبستگی هایش دل می برد و به سوی انجام وظیفه حرکت می کند
بد شد. گفتم حبیب تو سه بچه کوچک داری. شروع کردم به گریه و ناله. حال مرا که دید گفت آرام باش، باشد نمی روم. منم دلم را خوش کردم که نمی رود. چند روز بعد رفته بودم مسجد برای نماز صدایم زد گفت برویم کمی با ماشین در شهر گردش کنیم. وقتی برگشتیم پیاده شد در را برایم باز کند. گفت مادر یک مسئله ای را با تو مطرح می کنم فقط خواهشا داد و بیداد نکن. امشب باید ده و نیم بروم تهران. که از آنجا عازم سوریه شوم. از ...
سریال های ترکی را اذهان معیوب خلق می کنند
منزل من می آمد و هر بار 7 تا 8 فیلم می گرفت. از او می پرسیدم چطور این همه فیلم را می بینید که می گفت همه فیلم ها را خودش نمی بیند و چند تا را هم برای شاملو می برد. این ماجرا مربوط به زمانی می شد که پای شاملو را قطع کرده بودند. *چرا شما موبایل ندارید؟ - فکر می کنم لازم نیست، هیچ گاه نداشته ام و حتی بلد نیستم با آن کار کنم. یک روز با دوستان صحبت شد جلال مقامی گفت سه ماه است ...
ناگفته هایی از عالم مکاشفه
رکاب امام را پذیرفتند، امام طی یک مکاشفه، پاداش آنان را به ایشان نشان دادند و سختی های کارزار را برایشان گوارا ساختند. روایات متعددی در این باره نقل شده است؛ از جمله از ابوحمزه ثمالی نقل است که امام سجاد (ع) فرمودند: شبی که صبح روز بعدش پدرم به شهادت رسید، نزد ایشان بودم. حضرت به یارانش فرمود: امشب از تاریکی استفاده کنید و بروید که این قوم، فقط مرا می طلبند و اگر مرا به قتل برسانند، متوجه ...
پیامک ویژه میلاد حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام
. . . ولادت باسعادت مولای عاشقان، امیر مؤمنان، علی علیه السلام، مبارک باد . . . ای تو کعبه را نگین، یا امیر المؤمنین ای تو خلقت را پدر، وی خلائق را امین کن نظر از روی لطف، به تمام پدران روز سیزده رجب، ای امیر مؤمنان ای تکیه گاه محکم من، ای پدر جان ، ای ابر بارنده ی مهر و لطف و احسان ای نام زیبایت همیشه اعتبارم، خدمت به تو در همه حال، هست افتخارم ...
در کمال فروتنی می گویم من کسی بودم که آرتیست تربیت کردم
گفتن دارم که احتمال دارد درست نباشد و احتمال دارد خیلی درست باشد. احتمال دارد ناقض باشد و احتمال دارد بخشی از حقیقت باشد؛ اما دغدغه وجودی من می شود برای گفتن، سخن گفتن، حرف زدن، ساختن کلمات تازه، ایجاد کلماتی که بشود با آن آرام آرام اندیشه را تغییر داد و به سمت زندگی بهتری گام برداشت. از جوانی که شروع کردم، نمایش ایرانی بسیار دوست داشته ام و هنوز هم در این نمایش من ایرانی هستم، یک کارگردان ایرانی ...
3 روز دوست داشتنی خلوت با خدا
شاهد مناسبت های بزرگی مانند تولد حضرت امیر المؤمنین علی (ع) هستیم و در این ماه درهای رحمت خداوند به روی بندگان باز است. لیله الرغائب که مصادف با اولین شب جمعه ماه رجب است چیزی از شب قدر کم ندارد و ایام البیض که سه روز مخصوص اعتکاف است بر اهمیت و فضیلت این ماه عزیز افزوده است. قبل از آمدن ماه رجب شاهد جنب و جوش مردم برای تدارک اعتکاف هستیم و با آمدن ماه رجب تلاش هایی برای ثبت نام اعتکاف آغاز می ...
فرهنگ در رسانه
. راستش قرار بود 7 صبح به جنوب لبنان بروم و یادم هست آن سال نیز شبی که قرار شد صبحش به جنوب برویم با بچه ها شب خاطره راه انداخته و غسل شهادت گرفتیم و آنگاه همه رو به من که مانند همیشه مشغول سفرنامه نویسی بودم گفتند فلانی! آنچه امروز نوشتی را برای مان بخوان و من نیز خواندم اینجا لبنان است. گزارش مرا از مرز اسرائیل می خوانید. اینجا قدمگاه فرمانده عاشقان ایران زمین است، حاج احمد متوسلیان را می گویم که ...