خبرنگار همشهری در زندان | در زندان بندرعباس چه می گذرد؟
سایر منابع:
سایر خبرها
در میان دردهای مجرمانی ازجنس فقر
کرده است؛ 64 کیلو تریاک! می گوید خانواده اش تهران هستند و امکان ملاقات یا رفت و آمد ندارند. او محکوم به سه سال حبس است. پیرمرد پای ورم کرده اش را به رییس دادگستری نشان می دهد. می گوید در تصادفی پایش شکسته و پلاتین دارد و قدرت حرکت درستی ندارد؛ از بدبختی این کار را کردم. مواد هم مال کسی دیگر بود. من فقط راننده بودم. خرج زن و بچه نداشتم بدهم. بدنم نقاص است. من را آزاد کنید. جوابی که می شنود ...
جزئیات ماجرای ربودن یک مادر و دختر در پالادیوم | با تفنگ اسباب بازی تهدیدش کردم! | 12 سال فقط به انتقام ...
خبرنگار ما با متهم پرونده را بخوانید. گفت وگو با متهم چند سال داری؟ 52 سال. سابقه داری؟ بله چند بار به اتهام سرقت به زندان افتاده بودم اما آخرین بار به خاطر شکایت همین مرد کارخانه دار که زن و بچه اش را ربودم، حبس من 12 سال طول کشید. برای همین به فکر انتقام از او افتادم چون به هیچ وجه راضی به رضایت نشد و باعث شد سال های زیادی در زندان بمانم. در تمام ...
دزدیدن مادر و دختر ثروتمند برای انتقام و اخاذی!
با انگیزه انتقامگیری و رسیدن به میلیاردها تومان پول، دست به گروگانگیری مادر و دختر زده بود. این خانواده را از کجا می شناختی؟ 12 سال قبل از خانه آنها سرقت کرده بودم اما با شکایت آنها دستگیر شدم و به زندان افتادم. این قضیه را فراموش نکرده بودم و به فکر انتقامگیری و البته پولدار شدن هم بودم. ماجرای سرقت چه بود؟ سال ها قبل به خاطر سرقت در زندان بودم که آنجا ...
آشنایی با غلامحسین درکتانیان، از شهدای خوزستان
...> در دفتر بسیج مرکزی سپاه دزفول نشسته بودم. چند روزی از اعزام نیرو برای عملیات فتح المبین گذشته بود که مردی آشفته و سراسیمه وارد اتاق شد و بدون مقدمه دستش را کشید سمت عکس حضرت امام و مضطرب و هراسان گفت: ببین برادر! به جد این آقا... اگه پسرم رو برنگردونید خونه، خودم و کل خونواده ام رو آتیش می زنم! اول باید قدری برافروختگی اش را به آرامش می رساندیم. در مقابلش بلند شدم و گفتم: پدرجون! اول بیا ...
روایت بازیگر زن سینما از همکاری با مهران مدیری ؛ آدم را بد عادت می کند
جدیدش صحبت کردیم: در چند سال گذشته چندین همکاری با شبکه نمایش خانگی داشته اید. از تجربه این سریال ها بگویید. چه تفاوت هایی با تلویزیون وجود دارد؟ حتما تفاوت دارد. ممیزی های کمتری هست و دستمان برای طرح مسائل مختلف بازتر است. من سر سریال جیران بودم و دو تا هم رئالیتی شو داشتم. با توجه به این بازخوردها فکر می کنید مخاطبان تلویزیون بیشتر است یا شبکه نمایش خانگی؟ ...
زندان قصر/نمایی متفاوت از زندان های ایران
میثم علوی یادداشتی با عنوان " زندان قصر "نوشته است که متن این یادداشت به شرح زیر می باشد. چند ماه قبل در یک برنامه اتفاقی به یکی از زندانهای شهر اهواز رفتم و از بندهای مختلف آن دیدن کردم آنجا بود که نگاهم به زندان که غالبا در فیلم های سینمایی دیده بودم به کلی عوض شد! در فیلم ها زندان مجموعه ای از اتاقهای صاف و بزرگ و دارای تخت خواب و تقریبا خلوت بود که در یک راهرو بهم متصل ...
حرکت خارق العاده سامان احتشامی نواختن برعکس پیانو برای اولین بار وسط برنامه + فیلم
معروفی آشنا شدم و به مدت 10 سال پیش این اساتید شاگردی کردم پس از اخذ دیپلم تجربی وارد دانشکده هنر و معماری شدم. در سن 14 سالگی اولین اثر خودم را به نام باغ به باغ منتشر کردم و از سن 18 سالگی با سازمان صدا و سیما ادامه داده ام. در بیش از 200 آلبوم موسیقی به عنوان آهنگساز یا تنظیم کننده، ناظر ضبط، صدابردار، نوازنده سازهای پیانو، سازهای کوبه ای، تار و سه تار حضور داشته ام. سامان احتشامی در سال 1378 وقتی 21 ساله بود با همسر 17 ساله اش به نام راز آشنا و یک سال بعد باهم ازدواج کرد. ...
کلاهبرداری با تور گردشگری ! / هشدار را جدی بگیرید
موجودی حسابم خالی شد تازه فهمیدم که در دام کلاهبرداران فضای مجازی افتاده ام. حالا نه تنها نتوانستم فرزندانم را بعد از چند سال به مسافرت ببرم بلکه همه پس انداز و پول فروش پرایدم را هم از دست دادم و خودم را به پلیس فتا رساندم تا شاید راه چاره ای بیابم و پلیس بتواند کلاهبرداران را دستگیر کند اما ای کاش می دانستم که تورهای گردشگری مجاز شماره تلفن ثابت و نشانی مشخصی دارند یا حداقل در این باره ...
کیانوش عیاری در 73 سالگی: انتخابم هنوز سینماست اما...
متوجه شد پارچه سفید کمی چروک دارد. همان طور که کت تنم بود اتو را برداشت و خواست پارچه را دور گردنم صاف کند. اتو خورد به گردنم و پوست نازکش اندکی سوخت. مادر مداوایی کرد و راهی مدرسه شدم در تمام روز به جای این که به اطراف خودم نگاه کنم و با محیطی که واردش شده بودم آشنا شوم به این فکر میکردم که ای کاش می توانستم چشم هایم را در آورم و پشت سرم نصب کنم تا محل سوختگی را ببینم. حالا که به گذشته فکر می کنم ...
تحمل حبس با صدای گیتار
هایی که این روز ها اصلی ترین ابزار خبرنگار ان محسوب می شود، از آنها گرفته می شود. همه با کمی غر و لند می پذیرند و وسایل شان را تحویل می دهند. بعد از سال ها مجددا به اصل خودمان بازمی گردیم و با قلم و کاغذ مشغول نت برداری می شویم. یک ورق کاغذ و یک خودکار حالا بسیار باارزش شده و تیم 30-40 نفری اهالی رسانه با این امکانات کم، اما کافی وارد زندان بزرگ بندرعباس می شوند. ابتدای برنامه مجتبی قه ...
دختر دیروز؛ کارآفرین موفق امروز
می گویم عرش تو می گویی فرش، پس به دنبال رشته مورد علاقه ات یعنی فرش برو، بنابراین به این نتیجه رسیدم که می توان علاوه بر شغل مادری و همسری، به خانواده کمک کرد، شرکت تعاونی تاسیس کردم، در فنی حرفه ای تدریس و یک مرکز مشاوره و کارآفرینی راه اندازی کردم. خورشیدی اضافه کرد: 15 سال است که وارد حوزه فرش شدم، تقریبا 70 نفر نیرو شامل زنان سرپرست خانوار مشغول به کار هستند، در دورترین مناطق که ...
آموختن علم در سنگر جبهه
: اتفاقا ماله اش خیلی خوب است. از این ماله های معمولی نیست! راستش وقتی این را گفت، من از خودم و سوالی که کرده بودم خجالت کشیده و شرمنده شدم. نبی اله نفس راحتی کشید و انگار همهٔ دنیا از آن او بود و حالا با وصیتی که کرده همهٔ آن ها را بخشیده بود! در ادامه صفحات 12 و 13 را هم گفت و من نوشتم و در آخر زیر همهٔ نوشته ها را امضا کرد. امضا هایش که تمام شد احساس کردم به قدری سبک ...
تتلو در زندان قرآن می خواند، روزه می گیرد و تلویزیون می بیند
...، او را چطور ارزیابی می کنید؟ خب، من قبل از اینکه به عنوان وکیل مدافع متهم انتخاب شوم، هیچ شناختی از او نداشتم؛ به همین دلیل نمی توانم در این باره قضاوتی داشته باشم، اما در این مدت متوجه شدم که موکلم فردی بسیار آرام و البته با روحیه ای حساس و لطیف است. در زندان به چه کارهایی مشغول است؟ او سعی می کند بیشتر اوقاتش را در زندان به خواندن قرآن و نهج البلاغه، تماشای ...
ایرانِ جنگ از نگاه فرماندهان عراقی
رفتم که آن دوره را نیز در کتاب روایت کردم. وی افزود: بعد از زندان به سمت کویت فرار کردم و بعد به ایران آمدم. سال 58 به پادگان الغدیر اصفهان آمدم اما به اهواز منتقل شدم. در آن زمان به دلیل اینکه به عربی مسلط بودم به عنوان سردبیر مجله عربی زبان پاسدار انقلاب انتخاب شدم. آنجا سربازان و افراد عراقی به ما کمک کردند که مجله را به چاپ برسانیم. راوی کتاب کتاب ها شیمایی نمی شوند ادامه ...
روایت بازیگر زن سینما از همکاری با مهران مدیری؛ آدم را بد عادت می کند
سیمرا حسن پور البته پیش از این هم در سریال های شبکه نمایش خانگی مثل جیران حسن فتحی و رئالیتی شوی شب های مافیا حضور داشته است. حالا هم در حال بازی در سریال گردن زنی به کارگردانی سامان سالور، همسرش، است که تصویربرداری اش احتمالا تا مرداد ماه به طول می انجامد. با او در باره حضور در شبکه نمایش خانگی و سریال جدیدش صحبت کردیم: ببینید: عکس تاریخی مهران مدیری در دیدار با احمدی نژاد ...
مدتی به دلیل افسردگی دوست نداشتم فوتبال بازی کنم
بازی نکنم؟ تسلیم شدن خیلی آسان بود و جنگیدن سخت. من در آن زمان در شرایط بدی بودم، اما این تجربه باعث شد من به چیزی تبدیل شوم که امروز هستم. اگر با این ترس ها مقابله نمی کردم، تا این حد بالغ نمی شدم. پاتریک اخیراً 31 ساله شده است. او از سال 2015 در لاتزیو حضور دارد و قبلا هم در آکادمی جوانان ویارئال و بارسلونا بازی کرده است. قرارداد او با لاتزیو تا ژوئن 2027 اعتبار دارد. ...
سیانکی: شاگرد سیروس قایقران بودم و با تیم مهدوی کیا قهرمان شدم
.... از فوتبال بازی کردن پولی گرفتم که خانواده ام باورشان نمی شد وی افزود: برای افرادی که این را در ذهن دارند که با رابطه و کانال، سرمربی جوانان پاس شدم که البته عجیب هم نیست باید بگویم به واسطه فوتبالیست شدن پا به عرصه صدا و سیما گذاشتم. سال 72 در 20 سالگی به عنوان بازیکن کشاورز، پول خوبی گرفتم که خانواده ام باور نمی کردند چنین پولی را در فوتبال به دست آوردم. شاگرد ...
گیر افتادن زن جوان در مخمصه هوو | شوهر پیرم با میله آهنی به سرم کوبید
گونه ازدواج ها هنوز هم در بسیاری از مناطق کشور وجود دارد و دختری که به هر دلیلی طلاق می گیرد، باید با مردی مسن یا متاهل ازدواج کند. پدرم تاکید می کرد که با لباس سفید به خانه شوهر می روی و با کفن از آنجا خارج می شوی، به همین خاطر من بسیاری از تلخکامی ها را تحمل می کردم تا فرزندم به سرنوشت من دچار نشود. یحیی چند سال بعد از ازدواجمان خیلی به من کم محلی می کرد و گاهی حدود یک هفته به منزل من ...
اعترافات تکان دهنده دختر 10 ساله تهرانی درباره قتل دوستش| آدمکشی را ار فیلم های ترسناک یاد گرفتم
. حتی گاهی تصور می کردم که اگر خودم تبدیل به یک قاتل زنجیره ای شوم چه می شود؟ اظهارات شبنم در حالی بیان می شد که وقتی ماموران سراغ او رفتند متوجه شدند که داخل گوشش پنبه گذاشته است. شبنم در این باره گفت: چند وقتی است که صدا های عجیب و زمزمه در گوشم می شنوم. از یک نفر پرسیدم که گفت صدای جن است! حتی آن روز هم همان صدا های جن به من گفتند که گوشی ستایش را سرقت کنم. من هم داخل گوشم پنبه گذاشته ...
قتل دختر به دست پدر/ دخترم بعد از طلاق می خواست مستقل زندگی کند
ساعتی در آن وضعیت بودم تا اینکه وقتی دیدم دخترم دیگر نفس نمی کشد، تصمیم گرفتم خودم را به پلیس معرفی کنم. باور کنید در یک لحظه آن قدر عصبانی شدم که به عواقب کارم فکر نکردم و حالا به شدت پشیمانم. پس از آن پزشکی قانونی با معاینه جسد در گزارشی علت مرگ را خونریزی داخلی به خاطر پارگی اندام های شکم و پهلو با جسم برنده اعلام کرد. با اعتراف صریح متهم و گزارش پزشکی قانونی، وی به بازسازی صحنه جرم ...
قاتل: زنم را به خاطر پدر زنم کشتم!
اما مریم جلوی من را گرفت و چاقو ناخواسته به او خورد بعد هم از شدت عصبانیت دو ضربه دیگر هم زدم و از خانه خارج شدم. 20 روز از ماجرا گذشته بود و عذاب وجدان رهایم نمی کرد به همین خاطر تصمیم گرفتم خودم را بکشم. در نزدیکی پارکی در لواسان گالن نفت را که از قبل تهیه کرده بودم روی ماشینم ریختم و آتش زدم اما رهگذران نجاتم دادند. من شرمنده پدرزنم هستم و از او می خواهم من را ببخشد. در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند. منبع: ایران انتهای پیام/ ...
روناک نون خ: آقایی به من زنگ زد و درباره چهره ام حرف عجیبی زد!
کردنش سخت تر است. بازیگر سریال نون خ با اشاره به سختی های سکانس غار و کولبری گفت: شرایط بخش کولبری خیلی سخت بود و خیلی ها آسیب جدی دیدند. من خودم دچار بیماری ویروسی سختی شدم و از روز اول تصویربرداری تا روز آخر مریض بودم، در غار اکسیژن کم داشتیم و تنفس سخت بود، چند بار تا مرز خفگی رفتم. صهبا شرافتی درباره بازی اش در فصل پنجم این سریال عنوان کرد: رانندگی مینی بوس در این سریال برای ...
پائولو مالدینی: نمی توانم خودم را جایی غیر از میلان تصور کنم
دنبال می کردم انگار که تیم ملی است، اما در سال 78 در میلان تست دادم و همه چیز همانطور که باید پیش رفت. مالدینی در مورد این که آیا دوست دارد با تیم دیگری به دنیای فوتبال برگردد یا نه گفت: نمی توانم خودم را در باشگاهی غیر از میلان ببینم، هیچ وقت هم نتوانستم این کار را انجام دهم، قادر به انجامش نبودم. قبل از پست مدیریت میلان، دو یا سه بار با ناصر الخلیفی در پاریس صحبت کردم اما ...
شوهرم را کشتم که خودم را نجات دهم
قلبش جان باخته است. همسر مقتول پس از حضور در پلیس آگاهی به قتل همسرش اعتراف کرد و در تشریح ماجرا به مأموران گفت: 4 سال پیش با کریم ازدواج کردم اما از همان روزهای اول زندگی مان به اختلاف خوردیم و مدام با هم دعوا می کردیم تا اینکه خانواده های مان توصیه کردند بچه دار شویم تا اختلاف هایمان حل شود. 2 سال بعد صاحب فرزند شدیم. اما همسرم هر روز بداخلاق تر از قبل می شد و ما همیشه با هم درگیر ...
بیوگرافی کامل “مهدی باقربیگی”
*بعد از اتفاقی که برای بی بی افتاد، دلت برای قصه های مجید تنگ نشد؟ طبیعتا دلم برای خاطرات خوبی که آن روزها با بی بی د اشتیم تنگ شد. بیست سال پیش من یک نوجوان بودم و این برایم خیلی عذاب آور است که امروز می بینم بی بی دیگر در میان مان نیست. آن زمان همه بی بی و مجید را در کنار هم دوست داشتند و با آنها خاطره داشتند، حالا یکی از آنها رفته است و چیزی نماینده که نفر دوم هم برود ...
دیدار رهبرم بزرگ ترین موفقیت برای من است
ابتدا در پایه اول تدریس می کرده اید؟ قبل از اینکه وارد پایه اول شوم، در پایه های دیگر تدریس می کردم، اولین سال در پایه سوم و ششم بود که به من پایه اول پیشنهاد داده شد، در ابتدا خیلی استقبال نکردم و خوشحال نبودم اما وقتی وارد پایه اول شدم کم کم خودم هم علاقمند شدم، خیلی بچه ها را دوست داشتم چون شب و روز من با بچه های کلاسم می گذشت، دنبال دانش آموزانی بودم که نیاز داشتند من به آن ها کمک ...
همیشه فکر میکردم که روزی مدال گرفته و افتخارآفرین می شوم
بود و دورادور با این رشته آشنایی داشتم، کلاس هفتم مدرسه که بودم معلم ورزش مان میخواستند تیم دو و میدانی تشکیل بدند. قرار شد درون مدرسه ای مسابقه بدیم و در گام بعد در منطقه 4 مسابقه بدهیم. من آنجا برای اولین بار دویدم و نمیدانم مقام آوردم یا خیر، در ادامه نزدیک 2 یا 3 سال تکواندو کار کردم و کلاس هشتم که بودم دوباره از طرف مدرسه در منطقه 4 مسابقه دادیم که من در بخش 600 متر دوم شدم. در مسابقات استان ...
روایت های دردناک پزشکی که در روزهای اول جنگ در غزه بود
آنها موفق شدند؟ آیا آنها هنوز زنده هستند؟ من در ساعات اولیه 9 اکتبر به رفح رسیدم و در بحبوحه حملات هوایی شدید اسرائیل راهی خانه خانوادگی ام در شهر غزه شدم. روز بعد، من به همراه پسر عمویم به بیمارستان الشفا رفتم تا کار را شروع کنم، اما نمی دانستم که این شروع یک کابوس 43 روزه است. در طی آن 43 روز بین بیمارستان ها از جمله به بیمارستان الاهلی (باپتیست) رفتم. این بیمارستان که در سال 1882 تأسیس ...
ماجرای خفگی دانش آموز 7 ساله و نجات جان او توسط معلمش
تنفس او بسته شده است و پسر هفت ساله در حالت خفگی قرار دارد. همه همکارانم استرس داشتند، اما من که نجاتگر هلال احمر هستم و دوره های امداد و نجات را گذرانده ام بدون استرس کودک را در آغوش گرفتم و با انجام اقدامات اولیه، لقمه بزرگی را که در گلویش گیر کرده بود، خارج کردم و راه تنفس دانش آموز کلاس اولی باز شد. رنجبر با بیان این که از این موارد زیاد رخ می دهد، گفت: همکارانم دستپاچه شده و ترسیده ...