سایر منابع:
سایر خبرها
خودکشی دختر دانش آموز به خاطر ترس از تنبیه/ دست نوشته ای که وصیت نامه دختر 12 ساله بود
کشم به خاطر شما نیست، به خاطر خودم است. در ادامه تحقیقات، پدر دختر نوجوان به بازپرس جنایی گفت: چند هفته پیش دخترم نمره پائین گرفت و مدرسه مرا خواست. زمانی که از ماجرا باخبر شدم، به شدت با دخترم برخورد کردم. امروز دخترم وسیله ای را که نباید به مدرسه ببرد، برده بود. مسئولان مدرسه از این موضوع باخبر می شوند و با من تماس گرفتند. به مدرسه رفتم و آنها یک هفته دخترم را از مدرسه اخراج کردند. ...
آتنه فقیه نصیری: دایی جان ناپلئون، محبوب ترین سریال زندگی من
یادداشت برروی برگه مهریه ضامن امنیت هیچ زنی نیست و به نظر من اگر مردی می خواهد حس فراغ خاطر را به همسر خود هدیه کند باید در همان ابتدای ازدواج مبلغ مهریه را به او تقدیم نماید. بعضی از والدین بیش از حد خرج فرزند خود می کنند. مثلا چند سال است که برخی از پدر و مادرها ماشین های لوکس گرانقیمت برای دختر یا پسر خود می خرند و به این ترتیب جوان بیست ساله سوار خودرو صد میلیونی ویراژ می دهد و حسرت ...
انتقام آتشین از شاهد سرقت
قرار گرفت تا این که چند روز بعد از این جنایت او دستگیر شد. وی با انتقال به پلیس آگاهی بازجویی شد و گفت که در این قتل نقشی نداشته و نمی دانسته که مقتول شاهد سرقتشان بوده و او به پلیس و مراجع قضایی آنها را لو داده است. در ادامه تحقیقات این مرد مدعی شد که مقتول با همسرش اختلاف داشته بنابراین توسط این زن اجیر شده بوده تا شوهرش را به قتل برساند. این کار را انجام داده و قرار بوده که این زن ...
اهمیت آموزش و پرورش در کودکی از نگاه سعدی شیرازی/دغدغه های اجتماعی شیخ اجل
گروه اجتماعی فرهنگ نیوز ، شیخ مشرف الدّین مصلح بن عبد اللّه شیرازی،ملّقب به سعدی، از ستارگان درخشان فرهنگ و ادب ایران است که در اوایل سدهء هفتم(606 ه.ق)در خانواده ای از علمای دینی به دنیا آمد. او پس از تحصیلات در نظامیّهء بغداد و در پی سفرهای بسیار، از جمله سفر حج، در اواسط همان سده، یعنی هنگام برقراری امنیّت و آسایش در شیراز به خواست اتابک ابو بکر بن سعد بن زنگی به این شهر بازگشت. او در سال 655 ...
الهام حمیدی از ورشکستگی تا زندگی در برج معروف
...> منتظر می مانم تا. . . برنامه من براساس صبر برای کاری است که دوستش داشته باشم؛ یعنی یک بار امتحان کردم و باری به هر جهت جلو رفتم و به خاطر بیکاری، اولین پیشنهاد را پذیرفتم در حالی که کار خوبی نبود و دوستش نداشتم. بعد از کارم پشیمان شدم که آن حس پشیمانی خیلی بدتر از بیکاری است و تاثیرات منفی زیادی دارد. برای همین همیشه منتظر می مانم حتی اگر طول بکشد تا کاری باب میل خودم انجام دهم. این مشکل جلو ...
گفتگویی جذاب با مرد تمام نشدنی فوتسال
مصدومیت شدم و حدود 6 سال قادر به انجام بازی و پا به توپ شدن نبودم. بیشتر اوقات خود را در خانه سپری می کردم؛ حتی بازی به صورت تفننی هم برایم سخت بود. با گذشت زمان وزنم بالا رفت و این موضوع به هیچ عنوان برایم خوشایند نبود. به تدریج تصمیم گرفتم که وارد فوتسال شوم تا وزن خود را به حالت عادی برگردانم. آن موقع برادرم (امیر شمسایی) بازیکن تیم ملی فوتسال بود که مرا برای کم کردن وزن به همراه خود به سالن فوتسال ...
از کجا بفهمم همسرم دوستم دارد؟
شراکت های اقتصادی باید دریافت و پرداخت یکسان داشته باشد . علاوه بر آن زن و شوهر باید تحت هر شرایطی سهم عاطفی یکدیگر را در نظر بگیرند. در حضور خانواده شریک زندگیتان را نادیده نگیرید رحمانی تصریح کرد :این موضوع می تواند در مهمانی های خانوادگی بیش از هر زمان و مکان دیگری در بهبود روابط بین عروس و داماد با خانواده همسرشان موثر باشد. زمانی که یک مرد دربرابر خانواده خودش نسبت ...
برادران شهید نمکی یادآور مظلومان دشت کربلا
مرد غریبه آمدن دنبالتان و پرسیدن کسی که تو مسجد کلاس قرآن داره پسر شما است؟ اسم شما را بردند و گفتن به بچه هایت بگو دست از کارشان بکشند و به ما بپیوندن و با ما همکاری کنند. روز بعد به سراغ رحمت تو مدرسه رفتند. سر کلاس درس بود که یکی از همکارانش او را صدا زد. آقای نمکی یکی جلوی در مدرسه ایستاده کارتون داره؟ رحمت از پشت پنجره بیرون را نگاه کرد. آری همان کسانی بودند که پدر قبلا گفته بود ...
جستارهایی در منش علمی و اخلاقی علامه شوشتری
. به یاد دارم یکی از ارادتمندان به مزاح به ایشان می گفت: خوب است شما همیشه مهمان من باشید، زیرا چندان غذایی نمی خورید! زندگی ما نه تنها بسیار ساده، بلکه سخت بود، زیرا ایشان از وجوه شرعیه مبلغی برنمی داشت، بلکه گاهی کسی چیزی به ایشان هدیه می کرد و یا آشنایان که عقد ازدواجی داشتند، سر دفتر ازدواج را نزد ایشان می آوردند تا ایشان ایجاب صیغه عقد ازدواج را انجام دهند و شیرینی یا احیاناً وجهی ...
امیرحسین مدرس:ایمان و معنویت راز خانوادگی ماست
مهربان و صادق است و به هیچ عنوان حاضر نمی شود حتی به خاطر به دست آوردن دل کسی به او دروغ بگوید. علاقه به شغل همسرم بهار بهاردوست: تا پیش از ازدواج با خودم فکر می کردم شغل امیر حسین جوری است که شاید شرایط را برایم سخت کند چون شغل من از این حرفه دور بود و آشنایی زیادی با این حرفه و مشکلاتش نداشتم اما پس از ازدواج خیلی راحت با او همراه شدم و حالا در برنامه هایی که در آنها اجرا ...
نقشه عجیب داماد برای فرار از پرداخت مهریه
. من هم از ترسم همه آنها را امضا کردم. بعد از امضا آنها 500 هزار تومان پولم را هم سرقت کردند و من آزاد شدم. ردیابی داماد فریبکار شاکی در ادامه صحبت هایش گفت: دامادم مرد فریبکاری بود. او به نام بهنام، یک سال پیش به خواستگاری دخترم آمد و ادعا کرد که مهندس است و وضع مالی خوبی دارد، او روز خواستگاری ما را فریب داد و مدعی شد که تحصیلکرده است. درصورتی که نه تحصیلات داشت و نه پول. ما ...
کارآگاه بازی های یک زن راز یک قتل را فاش کرد - کشتی گیر قدیمی قاتل مرد افغانی
15 آذر ماه 93 زنی با فریاد در خیابان 17 شهریور اهالی محل را به داخل حیاط خانه اش کشاند و همسایه ها با دیدن کیسه بزرگی که در برابر زن همسایه بود پلیس را باخبر کردند. به گزارش ایران ؛مأموران با سرعت در محل حاضر شدند و پس از بازکردن در کیسه با جسد مرد جوانی روبه رو شدند و همین کافی بود تا تیمی از مأموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران همراه بازپرس شعبه 4 دادسرای امور جنایی تهران در صحنه جرم ...
ترس از بی شوهری، پای دختر فوق لیسانس را به خانه رمال باز کرد - مرد رمال 3زن دیگر هم دارد
خاطر وقتی مرا از مادرم برای برادرش خواستگاری کرد بلافاصله موافقت ها صورت گرفت. همچنین وقتی فهمیدم برادر این مرد رمال خواستگار من است در دلم نور امیدی روشن شد و گمان کردم همه راه ها برای خوشبختی ام هموار شده و چه بهتر با مردی ازدواج کنم که در خانواده خاصی بزرگ شده اند. سمیرا گفت: به توصیه این مرد قرار شد کسی متوجه ازدواجم نشود، چرا که در این صورت شیطان در کارمان وارد شده و ازدواج انجام ...
هوویم با نشان دادن چت هایش با شوهرم به من فخر می فروخت
جوان عامل قتل همسرش است، سرانجام این مرد دستگیر شد و به دستور قاضی احمدی نژاد، بازپرس جنایی مشهد تحت بازجویی قرار گرفت. او اما مدعی شد که قاتل نیست و قتل توسط همسر اولش صورت گرفته است. این مرد گفت: روز حادثه وقتی فهمیدم که همسر سومم به قتل رسیده است، حدس زدم که جنایت توسط همسراولم رخ داده است. چرا که او همیشه به هوویش حسادت می کرد. می دانستم که اگر پلیس برسد مرا به عنوان مظنون بازداشت ...
دانشجوی کلاهبردار هر روز تولدش بود
بیشتر از 5میلیون تومان به او کمک کردم و می خواستم ضامن شوم که وام بگیرد اما خانواده ام تصور می کنند که من فریب خورده ام. درحالی که دختر جوان معتقد بود شهرام به او علاقه دارد، ماموران پلیس فتا به بررسی های تخصصی پرداختند و متوجه شدند که جوان دانشجو نه تنها به شقایق بلکه به چندین دختر دیگر هم پیشنهاد ازدواج داده است. بررسی های پلیس نشان می داد که مرد جوان برخلاف ادعایش خانواده ثروتمندی ...
عروس بهانه جو
خود گفت: - چرا من زن پسر پادشاه نشدم؟ چقدر او ثروتمند است! پسر پادشاه دختر شاهزاده را در کنار راه نگاه داشت و گفت: - به قصر می روم و درخواست می کنم که مرا به عنوان کشیکچی باغچه ها استخدام کنند. پسر پادشاه به این ترتیب به قصر رفت، وارد قصر شد و بعد برگشت و گفت: - در این جا اجیر شدم و قبول کردند که کشیکچی باغچه ها باشم. دختر شاهزاده را به لانه ی مرغ ها برد. در آن ...
ایوان، پسر روستایی
خستگی خوابید، بال هایش را جوید. صبح زود یک نفر دهاتی به جنگل می رفت تا هیزم بشکند. و بخاری خودش را روشن کند. در راه به حیواناتی که خوابیده بودند برخورد خیلی ترسید و سر اسب را برگرداند و برگشت. عقاب به او گفت: - ای مرد دهاتی، عجله نکن؛ مرا هم همراه خودت ببر؛ به من غذا بده و از من نگاهداری کن؛ هر وقت سالم شدم، از زحمات تو تشکّر خواهم کرد. مرد دهاتی عقاب را نزد خودش برد و یک سال ...
بیرانوند: آمدم تا 01 سال گلر پرسپولیس باشم
دروازه بان جدید تیم پرسپولیس ابراز امیدواری کرد بتواند تا 10 سال دروازه این تیم را بیمه کند. علیرضا بیرانوند در گفت و گو با ورزش سه درباره عقد قرارداد دو ساله با پرسپولیس،رقابت با سوشا مکانی، آینده اش در این تیم و تیم ملی و برخی مسائل دیگر صحبت هایی را انجام داد که ماحصل آن را در ادامه می خوانید: برای تثبیت جایگاهم در تیم ملی پرسپولیسی شدم خدا را شکر می کنم که به پرسپولیس پیوستم ...
فریبا از ترک اعتیادش به شهوت می گوید: لطفا من را قضاوت نکنید / 7 سال زندگی پاک و بدون وسوسه
تنش و مشکلات و آزارهایی که می دیدم به دور بودم. تنها دلخوشی من مدرسه بود. چند بار ماجرای آسیب هایی که دیده بودم را با معلم هایم در میان گذاشتم، او هم می خواست به مادرم بگوید اما هر بار با التماس مانع می شدم. وقتی پدرم مرد یکی از اقوام مان که نزدیک به 50 سال داشت به خانه ی ما رفت و آمد می کرد و اولین رابطه ی من در ازای دریافت پول زمانی شکل گرفت که با این مرد آشنا شدم و به همان ...
پاسخ خونین به رد درخواست صیغه
کارگر خدماتی وقتی با مقاومت زن مورد علاقه اش برای ازدواج موقت مواجه شد، وی را به قتل رساند و گریخت، اما در تجسس های پلیسی به دام افتاد. به گزارش خبرنگار ما، ساعت یک و 30 دقیقه بامداد بیست و هفتم اسفندماه سال گذشته، قاضی سعید احمدبیگی، بازپرس ویژه قتل دادسرای جنایی تهران با تماس تلفنی مأموران کلانتری 148 انقلاب از قتل زن میانسالی در یک شرکت خدماتی حوالی میدان انقلاب با خبر و همراه کارآگاهان ...
هاشمی رفسنجانی و بهائیت/فائزه از حمایت از عرفان حلقه تا حمایت از بهائیت
برای برابری دیه زن و مرد منتشر کردیم. اگر در متون اسلام تحقیق کنند، دیه پایه قرآنی ندارد! معلوم هست این ها یا سواد ندارند یا نخواندند و فقط موضوع را سیاسی دنبال کردند برای حمله و شلوغ کاری." انتخابات 88 و تشدید هنجار شکنی ها با نزدیک شدن به زمان برگزاری انتخابات 88، دختر کوچکتر اکبر هاشمی رفسنجانی که مشابه پدر در 4 سال گذشته از هر موقعیتی برای سخن پراکنی علیه دولت مستقر ...
معمای رابطه ترامپ با زن ها
درخواست من موافقت شد. آن ها مرا در هتلی در نیویورک مستقر کردند. روز بعد برای رفتن به باشگاه از هتل خارج شدم و با بیش از نود خبرنگار روبرو شدم. دونالد ترامپ هم آنجا حضور داشت. هرگز انتظار چنین رخدادی را نداشتم. نزدیک بود گریه کنم و به ترامپ گفتم نمی خواهم با خبرنگاران روبرو شوم و او گفت “برایم مهم نیست.” ترامپ بدون اظهار پشیمانی از کارش گفت: ” فقط می خواستم او را وادار به کاهش وزن کنم.” ...
گروگان گرفتن پدرزن برای فرار از مهریه
بر چشم داشت و زمانی که گفت امضای من جعلی است از صدایش فهمیدم که دامادم پرویز است. او با تهدید خواست تا اوراق را امضا کنم و من هم مجبور شدم 10 برگ سفته و چهار عدد مبایعه نامه را امضا کنم. آنها همچنین 500 هزار تومان پول توجیبی مرا به زور گرفتند و پس از یک ساعت و 30 دقیقه آدم ربایی مرا در خیابان نباتی در جنوب تهران رها کردند. شاکی در پایان گفت: پرویز یک سال قبل دخترم را عقد کرد. او آن زمان خودش را ...
ای کاش بچه ها دست پدر و مادر ها کتاب ببینند نه موبایل
آفتابی در نمایشگاه کتاب امسال گفت وگویی با این نویسنده انجام دادیم. چه شد که ملاقات در شب آفتابی را نوشتید؟ اوایل دهه 70 با عده ای از دوستانی که تجربه های عمیقی از جنگ داشتند، آشنا شدم و مراوده با آن ها مرا به فکر انداخت که صرف نظر از اینکه این دوستان قابلیت های بالایی برای داستانی شدن دارند، من به عنوان یک داستان نویس باید نسبت به خلوص اینها - در به تعبیر من جنگ و به تعبیر آنها دفاع ...
ناگفته هایی تازه از زبان همسر علی شریعتی
بود و برای درمان برده بودندش پیش برادرم. پدر و مادر علی هم مریض بودند و تهران بودند. برادر دیگرم آلمان بود و حتی یک مرد در زندگی من نبود. دوستان برادرم من را به بیمارستان بردند. زایمان خیلی سختی هم داشتم و مجبور به سزارین شدم. به لحاظ روحی آسیب دیده بودم و وقتی نامه علی 15 روز بعد از تولد احسان به من رسید و گردنبد هدیه ای هم همراه با نامه برایم فرستاد، حس خوشحالی در من ایجاد نشد. ...
شکار دختران دانشجو در تلگرام
سرانجام تصمیم خود را گرفت و برای شکایت به پلیس مراجعه کرد. لیلا وقتی مقابل افسر تحقیق نشست در شکایتش گفت: دانشجو هستم و از یکی از شهرستان های اطراف به اینجا آمده ام. در خوابگاه زندگی می کنم و پدرو مادر بیچاره و ساده دل من فکر می کنند دخترشان را برای تحصیل فرستادند، ولی خبر ندارند چه گندی زده ام و مطمئنم اگر بفهمند سکته خواهند کرد. دختر سر به راهی بودم و کاری به کسی نداشتم و سرم توی درس ...
مجموعه کرامات و فضائل حضرت عباس (علیه السلام)
و دست داد در به مرکب خود نیب زد و به آن جوان نقابدار رسید . جوان کم تجربه با پیرمرد غضبناک روبرو شد معاویه نگران ابن شعثاء بود و علی در دل مضطرب برای عباس بود، آیا کدامیک پیروز می شوند ؟ بالاخره آخرین ضربتی که جوان نقابدار بر پیکر ابن شعثاء زد و خانه زین را از وجود او تهی کرد پاسخی به این سؤال بود. نقابدار جوان چند بار اطراف جسد بی جان ابن شعثاء دور زد و مبارز طلبید ولی کسی حاضر به مقابله با ...
ملاقات محرمانه با فردوسی
، به طور مارپیچ عبور می کنم وخودم را به میدان می رسانم تا آثار جرم را با چشمان خود مشاهده کنم. چند سال پیش دزدیدن مجسمه های شهر تهران که در پارکها و بعضی میادین نصب شده بودند به یک خبر جنجالی تبدیل شده بود و آخر سر هم معلوم نشد که چه کسانی و با چه هدفی مجسمه ها را می دزدیده اند. با خود فکر می کردم که الان فردوسی کهنسال چه حالی دارد. ربایندگانش چگونه با او رفتار می کنند. آیا آنها این مرد بزرگ را می ...
به چپ و راست کاری ندارم فیلم خودم را می سازم
دوربینم رسید شلیک کنم. چون دیگر آنها از سیاهه دشمن گذشته اند و چهره شان قابل رو یت است. از این لحظه به بعد نام دارند. مثل جاسم، قاسم. وقتی صاحب اسم شدند دیگر حق ندارم به راحتی آنها را به کشتن دهم. باید فرصت بدهم تا او نیز حرف هایش را بزند. باید بایستم و بگویم این جاسم است، دارای 4 فرزند، شیعه، سنی، فلان و فلان و نظرات و خواسته هایشان مطرح شود. یا نزدیکش نمی شوم یا اگر شدم دیگر نمی توانم بگویم هرچه ...
در خواب چفیه اش را تحویلم داد
معصومه می گوید: نمی توانستم دوری پدر را تصور کنم برای همین راضی نبودم به سوریه برود ولی بعد از شنیدن صحبت های پدر و علاقه اش به بانو زینب (س) راضی شدم. به اوگفتم بابا سوریه شهر خانم رقیه (س) هم هست، مرا هم با خودت ببر تاکنارت باشم و بابا با لبخند خاصی گفت: دعا کنید انشاالله از شر این کفار آزاد شود تا خانوادگی به زیارت مزار حضرت زینب (س) وخانم رقیه (س) برویم. اجازه گرفت اما حالا که رفته خیلی دلتنگ ...