سایر منابع:
سایر خبرها
درخواست عجیب مرد جوان برای طلاق
یک شرکت بیمه کار می کند با بی تفاوتی به صحبت های همسرش رو به قاضی کرد و گفت: جناب قاضی من برای تأمین مخارج خانواده ام چند شیفت کار می کنم در حالی که پسرهای همسن من هنوز ازدواج هم نکرده اند اما من به جای خوشگذرانی باید به زن و بچه هایم برسم. من هم بریده ام و می خواهم از جوانی ام لذت ببرم. با هم توافق کرده بودیم که از هم جدا شویم و حاضر شدم خرج دختران مان را بدهم چون نمی توانم به این زندگی کسالت بار ...
زندگی جهنمی زن جوان
ساله است. شوهرم به حمایت های مالی پدرش دل خوش کرده و نمی دانم اگر روزی سایه پدرش بالای سر ما نباشد چه کار باید کنیم. متأسفانه از وقتی دوباره به مصرف شیشه رو آورده زندگی مان جهنم شده است. برخی روزها تا حد مرگ کتکم می زند و فحاشی می کند. در این سال ها به خاطر دخترم سوختم و ساختم اما او حتی به دخترمان هم رحم نکرد. یک بار چنان کتکش زد که طفل معصوم را در بیمارستان بستری کردم. این بچه از دست ...
سفارش هایی که فرمانده تخریب برای همسرش داشت
اثر انفجار مین به شهادت رسید. پس از شهادتش من و خانواده همیشه حضورش را در کنارمان احساس می کنیم و هر وقت دچار مشکلی می شویم به او متوسل شده و از او می خواهیم برای مان دعا کند، چون من به این اصل معتقدم که شهدا همیشه زنده اند و در همه حال ناظر بر اعمال مان هستند. * سفارش های فرمانده تخریب به همسرش نامه خواندنی سردار شهید ایرج زندی از فرماندهان واحد تخریب لشکر ویژه ...
نود و ششمین شماره سپیده دانایی منتشر شد
به گزارش خبرگزاری مهر ، در این ماهنامه که در 160 صفحه منتشر شده است مطالب در 11 بخش منتشر شده است. جایگاه روان شناس و روان شناسی در ایران سال 1395 عنوان سرمقاله این شماره است. در بخش باشگاه مخاطبان، موضوعات همدلی (پاسخ به سوالات روانشناسی شما)، در جمع اعتماد به نقس ندارم، می خواهم دیگران را راضی کنم، از دوره های ماهانه ام متنفرم، از پدر عصبانی و با مادر درگیرم، رابطه ام با ...
هنرپیشه زن که در کودکی از بچه های کار بود+عکس
همراه دوستم به جایی رفتیم که تست بازیگری می گرفتند و زمانی که دوستم تست داد آقای جمشید محمودی از من هم خواستند که تست بازیگری بدهم که همانجا به من گفتند تو قبولی اما چون می دانستم خانواده ام با این کار مخالفت خواهند کرد، قبول نکردم و آمدم بیرون. اما چند ماه بعد مجدد آقای محمودی من را دیدند و با خانواده ام صحبت کردند و رضایت آن ها را جلب کردند و من توانستم در این فیلم بازی کنم و مسیر تازه ای در زندگی ...
شبی با افغانستانی های موفق در خندوانه / بچه های کار هیچ گاه کودکی نکردند
بازیگری می گرفتند و زمانی که دوستم تست داد آقای جمشید محمودی از من هم خواستند که تست بازیگری بدهم که همانجا به من گفتند تو قبولی اما چون می دانستم خانواده ام با این کار مخالفت خواهند کرد، قبول نکردم و آمدم بیرون. اما چند ماه بعد مجدد آقای محمودی من را دیدند و با خانواده ام صحبت کردند و رضایت آن ها را جلب کردند و من توانستم در این فیلم بازی کنم و مسیر تازه ای در زندگی ام رقم خورد. وی در ادامه ...
زرینچه:همه باید منصوریان را حمایت کنیم/باتجمع باشگاه به حاشیه می رود
سال گذشته هم رخ داد. البته الان هم که ما صحبت می کنیم فردی که باید انتخاب می شده، انتخاب شده و من پیشاپیش به او تبریک می گویم. کمکش می کنیم که انشاالله سربلندی را برای استقلال فراهم بیاورد. پیشکسوت استقلال در پاسخ به اصرار خبرنگاران و هواداران تیم و در حالی که آنها از منصوریان به عنوان سرمربی استقلال نام می بردند گفت: نمی خواهم از کسی اسم ببرم. هرکسی باشد کمکش می کنیم تا موفق شود. قرار ...
پیام شهید علی شاه سنایی به بچه های محله جنیران
متن زیر وصیتنامه شهید علی شاه سنایی متولد 1364 است که سال گذشته در سوریه توسط دشمنان اسلام به شهادت رسید. پروردگارا من با تو عهد بستم که در دنیا به فرمان تو باشم. شهادت بر یگانگی و توحید تو می دهم که جز تو خدایی نیست. تو یگا نه و بی همتایی، تو یکتایی و شریکی نداری. گواهی می دهم که بهشت و جهنم حق است و موجود و اقرار می کنم که حساب و کتاب و میزان و صراط، حق است.خدایا تو را سپاس می گویم که این لیاقت ...
احضار نماینده حقوقی شهرداری منطقه 15 به دادسرا
شناور بود. به مامور پارک گفتم، دخترم در آب افتاده است اما مسخره ام کرد و گفت امکان ندارد. وقتی ماموران رسیدند، هنوز هم باور نمی کردند که بچه من داخل آب افتاده باشد. مامور پارک هم همچنان اصرار داشت که بچه در این آب کم عمق خفه نمی شود و اصلا به محفظه پمپ که درپوشی نداشت، توجه نمی کرد. تنها شاهدان من دمپایی فاطمه و آبی بود که هر لحظه گل آلود تر می شد که این موضوع باعث شد تا ماموران موضوع را ...
دیدار با اباعبدالله لحظاتی قبل از شهادت
. در ادامه بخش سوم مصاحبه خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس با خانواده شهید عفتی آمده است. ** امروز که آقا سجاد پیش شما نیستند پشیمان نیستید که چرا گذاشتید برود؟ نه اصلا؛ سجاد به دنبال سعادت بود و چه سعادتی بالاتر از این، ما چندین سال دنبالش بودیم اما چرا نشد؟ چون دل نکنده بودیم ولی سجاد توانست از بچه چهار ساله اش بگذرد، ما به همسر و فرزند دلبستگی داشتیم به همین خاطر نرفتیم اما ...
وقتی" په په" برای اولین باز در زمین فوتبال گریه کرد!
جشن قهرمانی بگیرم، احساساتی شدم و نتوانستم خودم را کنترل کنم. وقتی نوبت ما می شد تا ضربه پنالتی بزنیم، گریه ام می گرفت و نمی توانستم خودم را کنترل کنم. خوشبختانه به آنچه می خواستیم رسیدیم. او ادامه داد: خانواده و همسرم هم صحبت کردم واقعا نمی دانم دلیل گریه هایم چه بود. این اولین بار بود که در زمین مسابقه گریه می کردم و در واقع حسی بود که خودم در آن نقش نداشتم. در مادرید همه می خواستند ...
فریاد خاموش کودکان
کودکانی که با فطرت پاک الهی آفریده می شوند و تمام سعی و تلاش والدین درون خانواده به سمت تربیت اسلامی است ، با وجود این وضعیت نابسامان فرهنگی و تربیتی در مهدهای کودک ، به شیوه اسلامی تربیت نمود؟ شاید در نظر عده ای عوام در کنار هم بودن دختر و پسر ، آشنایی با موسیقی و خوانندگان ، رقص و آواز و ... نوعی رشد و پیشرفت باشد ، اما کودکی که هنوز معانی و کاربرد خیلی از کلمات و جملاتی که به کار می ...
رضایت امام(ره)، آرمان مشترک شهدا
...الگوهایی که خیلی هاشون از دنیا رفتن مثل پدربزرگم..مثل حاجی (رئیس هیئتمون که سال 91 از دنیا رفت)...خیلی هاشون شهید شدند مثل همین شهدای عزیز میهن اسلامی مان...خیلی هاشون هم انسان های صالحی هستند که اطرافم زندگی میکنند و دلم با دیدنشون آروم می گیره...اینها الگوهای من هستند...شاید بگید چرااا ؟؟ ولی من قلباً بهشون ایمان دارم و قبولشون دارم...که در ادامه براتون بیشتر خواهم گفت... مطلب رو به این ...
جنایت های مادرانه
کرده و گفت: زندگی من را مجبور به چنین کاری کرده بود.من هشت سال قبل با همسرم ازدواج کردم و به امید خوشبخت شدن به خانه او رفتم، اما چیزی جز بدبختی ندیدم. زن جوان درباره این که چرا فرزندانش را کشته است، گفت: هرکاری کردم تا زندگی مان را نجات دهم نشد. خواستم طلاق بگیرم، ولی دادگاه قبول نکرد و گفت دروغ می گویم. خواستم جدا زندگی کنم، نتوانستم. راهی جز کشتن خودم و بچه ها نبود. این زن ...
خداداد عزیزی: آرزوهای مادرم شد حسرت من
از دنیا رفت. من 19 ساله بودم. هنوز به ابومسلم نرفته بودم. پدرم خیلی با فوتبال بازی کردن من مخالف بود. دم مسجد رضاییه با بچه ها قرار می گذاشتیم. با وانت به محله دیگری می رفتیم تا بازی کنیم. از ساعت 6 تا10 و 11 طول می کشید. این کار هر جمعه مان بود. در زمین خاکی هم یا جوراب مان پاره می شد یا کفش مان. پدرم با ما دعوا می کرد. اما یک نفر بود ک همیشه از ما حمایت می کرد؛ مادرم. او حتی یک وقت هایی ما را ...
سرمربی استقلال خوزستان: پا پس نمی کشم!
. روز پایانی که ویسی می خواست از تیم برود به مدیریت باشگاه گفت که بهترین گزینه ای که می توانم به شما برای تیم معرفی کنم جز پورموسوی فرد دیگری نیست و به من هم گفت در این استقلال بمان و نگذار که این مجموعه از هم پاشیده شود که من هم از زحمات ویسی تشکر می کنم. وی درخصوص جدایی خسوس، گلر این تیم و نگرانی هایی که در این زمینه وجود دارد نیز گفت: نگرانی هایی که وجود دارد، طبیعی است؛ یک هفته قبل از ...
پسر بیش فعالی که بدلکار سینمای ایران شد! +تصاویر
. اتفاقی که آنجا افتاد کات نداشت؟ - چرا. یک کات خاموش کردن داشت و اینکه ما درخواست کردیم سالن را خالی کنند چون در آن روز، مردم و به خصوص بچه های زیادی آنجا بودند و برای ما مهم بود که بچه ها این صحنه را از نزدیک نبینند. از تلویزیون دیدن این صحنه هیچ اشکالی ندارد. اگر ببینند اتفاق غریبی نیست. در هر حال آن روز فکر کردم که بهترین کاری که می توانم انجام بدهم همان است که این کار را در ...
دوستم را با نقشه شوم به مکان خلوت بردم
بعدی از خانواده حجت خواسته شد برای شناسایی جسد کشف شده به پزشکی قانونی مراجعه کنند. با حضور خانواده حجت در پزشکی قانونی، جسد شناسایی شد. بدین ترتیب راز جسد داخل کشتزار برملا شد. اما هنوز مشخص نبود که عامل یا عاملان این جنایت چه کسانی می توانند باشند. در ادامه بررسی ها، کارآگاهان دریافتند که مرد کشاورزی روز حادثه با یکی از دوستانش به نام اصغر دیده شده است. از طرفی تحقیقات نشان می داد که ...
پای درد دل دو بیمار مبتلا به ام اس
نیست که روز های اول ابتلا به بیماری، بسیار سخت بود و رنج فراوانی برد تا آن سختی را پشت سر گذارد: این شعار است که مطلقاً سختی های این بیماری را انکار کنیم؛ خود من اوایل با سختی زیادی مواجه بودم، اما به خودم نهیب زدم که زندگی ادامه دارد و باید تحرک داشته باشم، حتی با وجود نشستن روی ویلچر. از همسرش بسیار راضی است و او را انسانی معقول و با فکر می داند: وقتی مبتلا به ام اس شدم، یک سال از ازدواج مان می ...
داستان های پدربزرگ مادربزرگ هایتان را بشنوید
.... در یک فیلم دو ساعته ما با تعداد انگشت شماری از شخصیت ها لحظات را تعریف می کنیم، اما در زندگی واقعی شما هر روز با این مسائل چهره به چهره می شوید. زندگی یک رشته طولانی از شخصیت هایی است که زمان را می سازند.وی افزود: رسانه های اجتماعی که ما آنها را ابداع کرده ایم درباره اینجا و حالا است، اما من بارها و بارها در درون خانواده خودم جنگیده ام تا به بچه هایم یاد بدهم پشت سرشان را نگاه کنند و ببینند ...
مهدی طائب: در جوانی ورزش باستانی می کردم/دست پختم حرف ندارد/حدود 400 گروه تلگرام عضو هستم
... *شما چند خواهر و برادر دارید رابطه تان با آن ها چگونه است؟ پنج برادر بودیم که یکی از آن ها شهید شد و چهارتا باقی ماندیم. رابطه ی ما از دوران کودکی بسیار عالی بود. *در دوران کودکی تان بیشتر چه تفریح و سرگرمی داشتید؟ در زمان ما این ابزار جدید نبود. پدرم با یک سری از دوستانش مجموعه ای بودند که معمولا بچه ها را روزهای جمعه اطراف تهران می بردند. آن زمان هنوز تهران ...
مصاحبه خواندنی با ستاره جوان تیم ملی / جهانبخش از زندگی در هلند می گوید
کوتاه می دهد و می گوید: نه، زمان خاصی در نظر نگرفته ام. نه، به این موضوع فکر نکرده ام. ازدواج کردن نیاز به بلوغ فکری دارد جهانبخش تازه 22 ساله است. این سن شاید برای ازدواج کم باشد و ستاره آینده دار فوتبال مان به این مسائل هم فکر کند. از او می پرسیم آیا به خودت می گویی برای ازدواج کردن هنوز بچه هستی؟ جهانبخش پاسخ می دهد: سوال عجیبی است اما فکر می کنم ازدواج چیزی نیست که بتوان برای آن زمانی را تعیین کرد. وقتی کسی احساس کند به بلوغ فکری رسیده و به ازدواج نیاز دارد، این مسئله مهم زندگی باید اتفاق بیافتد. ...
از خدا می خواهم به تبریز برگردم
.... گفت وگو با کرار در همین ارتباط را از طریق وکیل او پیگیری کردیم. آقای کرار این روزها به طور جدی خبر حضور شما در ایران و در یکی از دو تیم تبریزی گسترش و تراکتور به گوش می رسد. آخر هفته می آیم تا مذاکرات لازم را در این ارتباط انجام بدهم. خودم که خیلی دوست دارم در ایران بازی کنم و اگرهم در گذشته با تیمی که قرارداد داشتم به مشکل خوردم، به خاطر این بود که آنها به تعهدشان پایبند نبودند. من ...
منوچهر آذری: پفک نمکی می فروختم وضعم بهتر بود!
بچه ها دورهم بودند برنامه شادی تدارک می دیدیم. مردم صف می کشیدند. یک مرتبه برنامه قطع شد 70 نفر گروه که شامل هنرپیشه ها، گوینده ها، نوازنده ها، خواننده ها، نویسنده های طنز این کار را از دست دادند. می خواهم سؤال کنم ما چه کار کنیم الآن؟ ما زندگی نداریم؟ ما خانواده نداریم؟ ما زن و بچه نداریم؟ از در بیرونمان کنند از پنجره تو می آییم البته باید بگویم ما را از در بیرون کنند از ...
چگونگی مرگ ناگهانی یکی از بارزترین رهبران فلسطینی
. چون خودش پزشک بود هر گونه دارویی که به او توصیه می کردند بخورد را به دقت بررسی می کرد. در ماه ژانویه الجزایر را ترک کرد و پزشک ها توجه ویژه ای برای درمان او کردند و همه معاینه های لازم در مورد او را انجام دادند. اما تنها پسرش، هانی که هنوز پانزده سالش را تمام نکرده بود، وقتی که با او ملاقات کرد ملاحظه کرد که حالش به شدت خراب شده است. تغییر وحشتناکی در ظاهر و توانایی اش رخ داده بود ...
برخی مدارس خاص، سقف شهریه را رعایت نمی کنند
. او از تغییراتی که در رفتار دخترش در اثر حدود چهار سال درس خواندن در این مدرسه ایجاد شده صحبت می کند و می گوید: به تازگی باید مواقعی که برای دیدن دخترم به مدرسه می روم یا می خواهم با دوستان او و مادرانشان دیدار کنم به سبک شرکت در یک مراسم عروسی خودم را بیارایم تا ترانه ناراحت نشود. او عنوان می کند: دختر من حدود 11 سال دارد، اما شبیه یک دختر 27 ساله رفتار می کند. به خاطر دارم سال اول ثبت نام در این ...
جانبازی که با 90 ماه اسارت مدافع حرم شد
پیامبرگونه و رفتارش باعث نجات جان آزاده ها می شد. اخلاقش به قدری کشش و جذابیت داشت که عراقی ها را هم جذب خودش می کرد. گاهی اوقات با صحبت های حاج آقا ابوترابی از اعتصاب دست می کشیدیم و همین باعث می شد تا از عواقب بعدی کارمان در امان بمانیم. اگر مشکلی برای ما پیش می آمد با احوالات روز آگاه مان می کردند. بیمارستان ها یکی از مراکز نشر اخبار بود. بچه ها از اردوگاه های مختلف به بیمارستان ها می آمدند و پیام های ...
خاطراتی از پیرعشق
نامه ای نوشتم و چندی بعد احمد آقا زنگ زد و گفت: آقا فرمودند من نمی خواهم پول شما را آقای صانعی بدهد. پول شما را نزد بانک تعاون اسلامی گذاشتم. از آن به بعد من از آنجا می گرفتم. یک سال پیش از رحلت آقای خمینی، احمد آقا زنگ زدند و گفتند: آقا فرمودند من می خواهم پول شما به من وابسته نباشد. شما چه نظری دارید؟ من گفتم: هر چه ایشان صلاح بدانند من قبول دارم. چند روز بعد زنگ زدند و فرمودند که من پول شما را ...
لوریس چکناواریان آهنگساز و رهبر ارکستر ایران: من کودکی 79 ساله ام!
های بالای 2 سال را می کشتند. پدرتان هم از ارمنستان شرقی به ایران آمدند؟ بله، روس ها ارمنستان شرقی را تصرف کرده بودند. تمام خانواده پدرم را کشته بودند. خودش هم از زندان فرار کرد و به ایران آمد. خوب یادم است که در جنگ دوم جهانی سربازان روس یک فهرست از فراریان داشتند که می آمدند و آنها را می گرفتند. یکی هم پدر من بود. آمدند در خانه مان و می خواستند جلوی چشممان او را بکشند. من بچه ...
حضور ایرانی ها در بارسا و رئال غیرممکن نیست/ به من می گویند سن بالا!
کنم و می بینم اکثر بچه های ما می توانند در اروپا بازی کنند. خودم هم با مهدی طارمی حرف زدم و به او گفتم اگر پیشنهادی هست حتما این کار را کن. اگر نکنی دیگر سال بعد شرایط سخت تر می شود. از پیشنهادهای اروپایی ایرانی ها شنیده ام! من هم شنیده ام که می گویند بازیکنان ایرانی از اروپا زیاد پیشنهاد دارند. از حرف تا عمل، فاصله است. پیشنهاد که همیشه هست. این گمانه زنی ها هم همیشه وجود ...