سایر منابع:
سایر خبرها
ناگفته هایی از مرد شب های وحشت شیراز
از ترس جیغ زدم او ناگهان به سمتم آمد و با تیغی که در دست داشت مرا تهدید کرد در این میان دستش برید. از ترس نمی دانستم چه کنم. او می گفت اگر فریاد بزنم بچهام را خواهد کشت. من هم به خاطر جان نوزادم چیزی نگفتم. پس از آن هر طوری بود از خانه فرار کرد. از زمانی که وی وارد خانه ام شده مدام میترسم. زن دیگری نیز گفت: صبح روز حادثه زمانی که از خواب بیدار شدم متوجه شدم که لباس هایم پاره ...
قتل فجیع زن باردار مقابل چشمان فرزندانش
دختر خردسال مقتول شاهد جنایت بوده اند. دختر 6 ساله مقتول در همان دقایق اولیه تحقیقات راز این پرونده جنایی را فاش کرد و گفت: عمو کرم، مادرم را با چاقو کشت! با به دست آمدن این سرنخ و با صدور دستورات ویژه ای از سوی مقام قضایی متهم فراری چند ساعت بعد از شهرستان تربت حیدریه در حالی دستگیر شد که مقادیر زیادی وجه نقد و گذرنامه های اعضای خانواده مقتول که از منزل آن ها سرقت شده بود، کشف و ضبط شد ...
راز عمر طولانی پیرترین بانو هرمزگانی
.... پدرم را ندیدم و زمانی که فوت کرد خیلی کوچک بودم. با توجه به در بستر بودن مادرم، روزی به دلیل شغلی که داشتیم برای چراندن گوسفندها به کوه رفتیم و چهار تا پنج روزی را آنجا سپری کردم و زمانی که برگشتیم مادرم به رحمت خدا رفته بود و ضربه بزرگی به من وارد کرد. پیرترین بانو هرمزگانی با بیان اینکه در خانواده ای مشتکل از پنج پسر و چهار دختر بزرگ شده است، ادامه می دهد: به وسیله حمایت های ...
همه جنایات مرد ژله ای در یک نگاه
نوشیدن آب است از ترس جیغ زدم او ناگهان به سمتم آمد و با تیغی که در دست داشت مرا تهدید کرد در این میان دستش برید. از ترس نمی دانستم چه کنم. او می گفت اگر فریاد بزنم بچه ام را خواهد کشت. من هم به خاطر جان نوزادم چیزی نگفتم. پس از آن هر طوری بود از خانه فرار کرد. از زمانی که وی وارد خانه ام شده مدام می ترسم. زن دیگری نیز گفت: صبح روز حادثه زمانی که از خواب بیدار شدم متوجه شدم که ...
فرزندان بدون پدر، هدیه توریست های غربی به دختران فیلیپینی + تصاویر
زور با من این کار را کرد. بعد از اینکه به هوش آمدم از او پرسیدم که چه شد؟ و او پاسخ داد که: هیچی. به او گفتم که این دختر تازه متولد شده فرزند اوست اما او زیر بار نرفت . اکنون نیز شهر آنجلیس فیلیپین به محلی برای اعمال جنسی مردان غربی و بالاخص میانسالان و سالخوردگان در ازای پول تبدیل شده است. محصول این تجارت جنسی، کودکان بی سرپرست و بی پدری هستند که نه هویت دارند و نه فردای مشخص ...
میرداماد: برای استفاده از کلمه عشق در یک نوحه نزدیک بود بازداشت شوم
مناطق جنوبی همراه بود، خانواده ما از خوزستان به قم مهاجرت کردند. یکی از خاطرات فراموش نشدنی من از دوران این است که من در سن سه سالگی که همزمان با اوایل جنگ بود روزی از در خانه بیرون آمدم و به مدت سه روز گم شدم. چیز زیادی در ذهنم نیست اما از تعریف های مادرم برایتان بگویم این است که تمام شهر و کلانتری و مکان های مختلف را که در روزهای اوایل جنگ بسیار نا به سامان بود رفته اند سر زده اند ...
ملاقات حسین فریدون با تاجزاده/ رشد 27 درصدی مرگ با قرص برنج/ تکذیب نامه محرمانه موگرینی به ظریف
، دنبال می کردند، رصد یا پی می گرفت. جامعه اصلاً این طور نیست. وی با بیان اینکه بازیگران سیاسی باید با سرخوردگی هواداران مقابله کنند، درباره قرار دادن افراد غیر اصلاح طلب در فهرست امید می گوید: این نیروها ممکن است هر لحظه برگردند. اینها جذب گروهی نشده اند. در واقع دزدی نیرو در زمان حساس است. چون ما فردی را نداشتیم در لیست امید بگذاریم. جروزالم پست: آینده تاریک است اما سران عرب به ...
اقرار مرد قلابی به قتل زن آرایشگر
. در ادامه نقشه سرقت خودروی او به ذهنم رسید به همین دلیل کلید خانه اش را برداشتم و به خانه اش رفتم تا مدارک خودرواش را سرقت کنم و بعد خودرو را بفروشم. من خبر نداشتم که مادرش آن شب در خانه لیلا است، اما وقتی وارد خانه اش شدم مادرش مرا دید و خواست به پلیس خبر دهد که فرار کردم. پس از این خودروی مقتول را در خیابانی رها کردم و به شهرستان گریختم. متهم برای تحقیقات بیشتر به دستور قاضی سیفی در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت. منبع: مشرق ----------------------------------------------------------------------------- ...
حجت الاسلام سالک: اسلام رحمانی یک حرف انحرافی است
بود که امام رفت و استعمار از گرده ما شلاق می کشد، ما با امام زنده بودیم، حرف های او بسیار عجیب بود. شما می دانید که هندی ها در روز عاشورا داخل آتش می روند آن روز نیز آتشی درست کردند و بعد از آن همه سینه زنی که بدن های آنها را خون آلود کرد، از آتش حرکت کردند که من دیگر آنجا حالم بد شد و زمانی که به هوش آمدم دیدم در سفارت هستم. از تهران و وزارت خارجه به صورت مرتب و خود مقام معظم رهبری ...
پیر غلامی که تا پای چوبه اعدام رفت!
پناه داده و شب را در آنجا می مانند و فردای آن روز به دماوند می آیند. تا اینکه مردم ما را آزاد کردند. ما به همراه همافران نزد امام رفتیم و خودمان را معرفی کردیم. امام از ما تقدیر کرد و دستور داد به پایگاه برگردیم. من بلافاصله به دماوند آمده که وقتی بچه های محل را دیدند همه تعجب کردند. زیرا فکر می کردند که من اعدام شده ام. مردم مرتب به دیدن من می آمدند. چند روزی در دماوند مانده و بعد به همراه ...
نظر امام درباره حجاب از زبان تنها محافظ زن ایشان
ساختمان روبه روی بیت امام(ره) مشغول پیاده کردن نوار بودم که ناگهان یادم آمد باید بروم، چون وقت تجدید وضوی حضرت امام(ره) بود، فکر کردم باید دستشویی را سرکشی کنم که تمیز و مرتب باشد. دوست نداشتم خانه ای که مسئولیتش با من بود، نامرتب به نظر آید. برادران گفتند: ای بابا! تجدید وضوی امام(ره) که ساعت ندارد، من می دانستم که این طور نیست. رفتم و دستشویی را نظافت کردم و در همان لحظه دیدم که امام(ره) برای تجدید ...
پرونده قطور قاتل هزاران ایرانی :مار خوش و خط وخالی به نام قرص برنج!!
به ناچار لب به اعتراف گشود و گفت: با همسرم اختلاف داشتم، بعد از مدتی تصمیم گرفتیم از یکدیگر جدا شویم. شب حادثه وقتی همسرم به خانه آمد متوجه شدم 10 میلیون پول نقد همراه خودش دارد. به همین خاطر وسوسه شدم و تصمیم گرفتم او را با قرص خواب آور بی هوش کنم تا پول هایش را به سرقت برده و از خانه فرار کنم. به همین خاطر با یکی از دوستانم تماس گرفتم و از او خواستم که برایم چند عدد قرص خواب آور بیاورد. وقتی ...
فرهنگ در رسانه
ماجرا بیرون آمدم و از این مساله پا پس نکشیدم. خیلی ها دوست داشتند بلایی را که سر برخی دوستان برای بازی در چنین فیلم هایی آمده، سر من هم بیاید و من هم بعد از بازی در فیلم قلاده های طلا بروم و بیانیه بدهم که مردم مرا برای بازی در این فیلم ببخشید! اما همین الان با صدای بلند می گویم که من از بازی در فیلم قلاده های طلا راضی هستم. مهم نیست آنهایی که از چنین کاری حال شان بد است، مرا نبخشند! چون من انتخاب ...
سارقان عابر بانک 9 میلیونی در بی آر تی را شناسایی کنید +عکس
به گزارش مشرق، یازدهم خرداد امسال زن جوانی با مراجعه به کلانتری 107 فلسطین به ماوران اعلام کرد که محتویات کیف دستی اش حاوی مقادیری وجه نقد به همراه کارت عابربانک همراه با رمز ورود به حساب، مورد سرقت قرار گرفته و طی چند تراکنش مالی مجموعا مبلغ 9 میلیون تومان موجودی داخل حسابش برداشت شده است. با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع "جیب بری" و به دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای ناحیه 6 تهران ...
کسی که نمی تواند موثر باشد باید برود / نظر مثبتی به احمدی نژاد ندارم
هستند ولی دختر چیز دیگری است. دختر صفای دیگری دارد. در مجموع همه ی بچه ها برای پدر و مادر عزیز هستند و آنها را به یک چشم نگاه می کنند. *چقدر می توانیم انتظار داشته باشیم که هاوش و هیرسا را در زمین فوتبال ببینیم؟ -اصلا دوست ندارم به سمت فوتبال بیایند. با شرایطی که در فوتبال هست و آنطور که من می بینم، این شرایط روزبه روز بهتر که نمی شود هیچ بدتر هم می شود. دوست دارم به سمت رشته ...
لوریس چکناواریان : من کودکی 79 ساله ام!
به گزارش جویباران ، در سنگفرش خیابان کهنسال سی تیر که روزگاری قوام السلطنه نام داشت، مقابل خانه ایستادم و به پنجره هایش نگاه کردم. سایه ای رد نشد. سکوت بود. هنوز متعجب بودم از ساعت ملاقات. با خود گفتم معمولا آدم ها در این سن و سال این ساعت قیلوله دارند، اما او پشت تلفن به من گفته بود خوابیدن برای زیر زمین است. آفتاب از وسط آسمان گذشته بود که من به خلوت تنهایی لوریس وارد شدم. خودش می ...
خداحافظ میمون های نوروزی
شارژر وصل است! لحظه ی هفتم: سیزده به در ناشناس! سیزده به در به پارک نزدیک خانه مان رفته بودیم. آقایی با همسر و فرزندش نزدیک شدند و شروع به سلام و احوال پرسی کردند. مادرم فکر می کرد از همکاران پدرم هستند، پدرم هم فکر می کرد دخترشان دوست من است. من هم منتظر بودم مادر یا پدرم معرفی شان کنند. تا این که مادرم از پدرم پرسید: از همکارهایت هستند؟ و پدرم گفت: نه. نمی شناسمشان ...
به بهانه درگذشت محمد علی کلی " کتاب خاطرات کلی (بازنشر)
. آنروز در خانه مشغول تماشای یک برنامه تلویزیونی به نام قهرمانان آینده بودم که برنامه مشت زنی آماتورها را نشان میداد . چهره جو مارتین را دیدم که گوشه ای مشغول تمرین دادن افراد خود بود . به مادرم گفتم : این مردی بود که سرقت موتورم را به او اطلاع دادم . او به من گفت که عضو باشگاه مشت زنی شوم . یادم هست که پدرم در این مورد تردید داشت . بعد زنگ زدند . کسیکه در را باز کرد گفت : کاسیوس ! جانی ...
اعتراف 2 برادرخوانده به قتل عام خانوادگی
متهمان ادامه دارد و آنها روز یکشنبه صحنه قتل را بازسازی می کنند. وی ادامه داد: سند خانه آمنه در حالی که اثر خون در آن وجود داشت کشف شده است. در همین حال، افشین 20 ساله بازجویی و قتل عمدی مادرش و ایراد جراحت با تبر و سرقت سند به وی تفهیم شد. حمزه 21 ساله هم متهم به دو فقره قتل کودکان و جرح با چاقو است. دو متهم دیگر پرونده نیز متهم به معاونت در سه فقره قتل هستند. بازپرس جنایی مشهد خاطر نشان کرد: به این پرونده به صورت ویژه رسیدگی می شود و پرونده پس از تکمیل تحقیقات با صدور قرار جلب به دادرسی و کیفرخواست به دادگاه کیفری استان خراسان رضوی ارسال خواهد شد. ...
آزار و اذیت دختر 17 ساله، پایان دوستی خیابانی
...> دختر جوان ادامه داد: یکی از روزها سجاد با من تماس گرفت و مدعی شد که پدر و مادرش می خواهند عروس آینده شان را ببینند و به این بهانه مرا به خانه اش دعوت کرد. آن روز به خانه سجاد که در منطقه اعیان نشین تهران است، رفتم. خودش تنها بود با یک آبمیوه از من پذیرایی کرد و گفت بزودی پدر و مادرش می رسند. پس از نوشیدن آبمیوه بیهوش شدم و وقتی به خود آمدم متوجه شدم که سجاد مرا تسلیم نیت شوم خود کرده ...
پرونده ای برای مرگ فاطمه 5 ساله/واکنش مسئولان در این 11 روز چه بود؟
...، اما نمی دونم؛ چرا اینجا هستم. آنقدر عصبانی هستم که هر روز صبح می رم توی پارک و فقط راه می رم و راه می رم... پدرش هم حال و روز بدی داره. شوهرم بیماری دیابت داره و با این اوضاع شب و روز گریه می کنه و حال و حوصله هیچ کاری نداره. ( برای خواندن درد و دل های بیشتر این مادر داغدار و وضعیت زندگی آنها اینجا کلیک کنید) عزل شهردار و مسئول خدمات شهری ناحیه 4 منطقه 15 و رییس اداره فضای سبز منطقه ...
شکنجه سه زن توسط دزدهای خشن در فرمانیه
می کند. حالا نوبت به بیان جزئیات ماجرای سرقت از زبان دو شاکی رسیده است. زن میانسال جزئیات ماجرا را بار دیگر برای بازپرس تعریف می کند و می گوید: از آن روز به بعد من و دو دخترم به شدت ناراحت و عصبی هستیم. هرکدام از سایه خودمان هم می ترسیم. آن روز من و دو دخترم در خانه بودیم که حال و روز دختر بزرگم را خودتان می بینید. از حال و روز دختر کوچکم هم نگویم که خیلی بهتر است. او هم دچار ترس شده و ...
پدر هوسران، مادرم را به سمت رابطه های غیر اخلاقی برد / سرنوشت تلخ یک جوان
ام چیست واز طرفی می خواست یک شریک برای بساط دود و دمش پیدا کند وچه کسی بهتر از من بود . سعید افزود : سرتان را درد نیاورم، معتاد شدم واز چند وقت پیش عمویم دست به کار شد تا ترکم بدهد و با اصرارهایش من در یک مرکز ترک اعتیاد بستری شدم . دیروز مرخصی گرفتم و بیرون آمدم ودست به سرقت زدم. نمی دانم چرا بدنم مور مور می شد بروم و مواد بخرم . در حال فرار بودم که ماموران ...
عاملان قتل فجیع مادر و دو کودک خردسال: کودکان وحشت زده می لرزیدند!
... من در روستا بودم که افشین تماس گرفت و تلفنی از من خواست به مشهد بیایم. او گفت با من کاری دارد ولی من سوال نکردم که چه کار داری؟ فکر کردم حتما برای من شغلی پیدا کرده است. بعد از ظهر شنبه (روز جنایت) در پارک منطقه قلعه خیابان او را دیدم که با احمد و سهراب (2 متهم دیگر پرونده) بودند. افشین گفت: برویم به خانه مادرم! من می خواهم با او صحبت کنم!! چگونه وارد منزل مادر افشین شدید؟ ...
پرونده خبری رضا ضراب:از هدیه سیاره مشتری به همسر وپول ایران در "حریم سلطان" تا مخالفت با آزادی با وثیقه ...
در کار نبوده است. پلیس اسپانیا بعد از بازجویی های اولیه، متهم را با وثیقه آزاده کرده و زنان ساکن خانه را با فرزندانشان به محلی دیگر منتقل کرده است. فرزندان آقای ش بین نه ماه تا هفت سال سن دارند. یکی از همسایه های این عمارت بزرگ ده اتاق خوابه که به سبک عربی ساخته شده است می گوید که این زنان همراه با فرزندانشان هر روز با اتومبیل های اعیانی از خانه بیرون می آمدند و همیشه لباس های گران ...