سایر منابع:
سایر خبرها
حنانه کوچولو قربانی نیت شوم مرد همسایه
وقتی متوجه شدم هنوز ردی از من پیدا نکرده اند، خیالم راحت شد. چند روز پیش ناخواسته ماجرا را برای همسرم تعریف کردم که باعث دستگیری من شد. ابراهیم غیاثی، پدر حنانه در این باره به جام جم گفت: من علاوه بر این که با تاکسی کار می کنم، مدت 20 سال است در تیم باشگاهی فوتبال لیگ استان کرمانشاه فعالیت دارم. دخترم علاقه زیادی به فوتبال داشت و دوست داشتم وقتی بزرگ شد، فوتبالیست شود و برای شهر و ...
ارزیابی اقتباس، جنگ و نگاه های انسانی
...> تسنیم: بازنویسی به سبب ایرادهای شما بر متن بود؟ مسافرآستانه: نه. چون ما متن را می خوانیم و اکثر بچه های طرح یعنی طراحان لباس و گریم و.. از ابتدای طرح با ما هستند و از محتوای متن از ابتدا آشنا می شوند وقبل از اینکه متن نوشته شوند از چارچوب کلی و روند کار و محتوای اثر مطلع هستند، هر کدام به صورت جداگانه اتودهای خودشان را می زنند. از این روند با سیاوش خیلی راضی هستم، برای اینکه آدمی هست که می ...
بازگشت فرزند مُسرف
...> - نه، مادر، من با او حرف خواهم زد. نگران نباشید. - مطمئنم که به حرف های تو گوش خواهد داد. دیدی که آن شب اول چطور به تو نگاه می کرد؟ لباس های ژنده در نظر او چه اعتباری داشت! بعد لباس مخملی که پدر به تن تو کرد، می ترسم که او در مغزش این دو لباس را با هم قاتی کرده باشد و آنچه او را به اینجا می کشد در درجه اول لباس ژنده باشد. اما این فکر به نظر من دیوانگی است. چون بالاخره تو فرزندم اگر می ...
دستگیری تیم جاسوسی در تبریز/ تسهیلات نجومی برای برخی مدیران/ دلیل قطع پخش رقابت های یورو 2016
جاری بیشتر و پرپیمانه تر بود. یک مقام آگاه در گفت وگو با جوان در مورد چگونگی پرداخت حقوق کلان و پاداش های چندصد میلیونی به مدیران در بخش دولت گفت: تا پیش از دولت روحانی تقریبا پرداخت حقوق و مزایای مستمر ماهانه و نیز یکسری از پرداخت ها به صورت پاداش مطرح بود اما در سال های اخیر تحت کمک های رفاهی ردیفی ایجاد شده است که این ردیف بسیاری از پرداخت های نامتعارف را رقم زده است. وی به ...
سناریوی هولناک برای ربودن نوزاد از بیمارستان
بطری آبمیوه آغشته به داروی خواب آور سوار بر خودروی پراید برادرم به بیمارستان رفتم. از برادرم خواستم در ماشین بنشیند و منتظر بماند تا من با یک نوزاد برگردم. به شدت علاقه داشتم که با بچه به خانه برگردم و به خانواده و فامیل خبر بدهم که وضع حمل کرده ام و بچه ام سالم به دنیا آمده است. وقتی وارد زایشگاه شدم، ضمن پرس و جو متوجه شدم در همان زمان چند زن حامله را به بخش زایمان برده اند ...
تکذیب شهادت برادر احمدی نژاد/ دستگیری تیم جاسوسی در تبریز/ دروغ بزرگ تک رقمی شدن نرخ تورم پس از 25 سال
: به گفته همبندان، حال عمومی احسان مازندرانی مساعد نیست. این محکوم با حکم دادگاه انقلاب تهران به 7 سال حبس محکوم شده که به رأی دادگاه اعتراض کرده است. گمانه زنی درباره رئیس حوزه های علمیه شنیده شد که بعد از انتخاب و معرفی 7 عضو هفتمین دوره شورای عالی حوزه از سوی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، گمانه زنی ها و زمزمه های تغییر در مدیریت حوزه های علیمه کشور شدت گرفته است. با این حال ...
مدافع حرمی که شهادتش به او الهام شد
بود و چون حرف ولایت را قبول داشت و همیشه رهبر انقلاب را حضرت آقا خطاب می کرد برای دفاع از حرم عازم شد.خودش هم خیلی علاقه داشت، همیشه می گفت کاش من زمان جنگ بچه نبودم .کاش من هم جبهه می رفتم. مجید ما را خیلی دوست داشت اما به گفته یکی از همرزمانش شب حمله تلفن را گذاشته بودند وسط تا هرکس با خانواده اش تماس بگیرد ولی مجید زنگ نمی زند می گوید" اگر صدای همسر و فرزندم را بشونم دیگر نمی توانم بمانم" ...
یک روز در خانه ایرانی خاک سفید/ چشم خانواده به دست توست
را پر کرده. در طبقه دیگر زن ها دور هم جمع شده اند و زیور آلات می بافند. نخ های رنگی همه جا دیده می شود. نخ هایی که تبدیل می شوند به دستبند، گوشواره، کیف و... نخ ها جشنواره رنگ راه انداخته اند. دختر 9 ساله نرگس و دختر 4 ساله رؤیا همین جا بازی می کنند. زن ها دور یک میز سفید پلاستیکی نشسته اند. تند و تند می بافند. نگاهی به دست هایشان می اندازم. آنقدر حرکت دستشان سریع هست که دنبال کردنش سخت ...
می گفت شهادت در جوانی خوش و لذتبخش است
طولانی هم نبود، محمد برای مأموریت به عراق رفت. 45 روز آنجا بود و بعد برگشت. فردای روز عروسی مان هم دوباره به مأموریت رفت. بعدها سه بار دیگر رفت که جمعاً ایشان پنج بار در زندگی مشترک مان به عراق و سوریه اعزام شد و بار آخر به شهادت رسید. یعنی همان فردای ازدواجتان به مأموریت رفت، واکنش شما چه بود؟ ما به جای برگزاری مراسم ازدواج، تصمیم گرفتیم به مشهد برویم. کلاً قرارمان این بود که مراسم ...
جزئیات مراسم تشییع پیکر امام به روایت حجت الاسلام ناطق نوری
خیلی عصبانی شدم پاسدارها را صدا زدم و گفتم: شماها خیلی بی عرضه هستید، سعی کنید و جنازه را از دست مردم بگیرید . دیدم اصلاً این بچه ها هم خودشان را باخته اند. خلاصه خودم دست به کار شدم. عبا را به سمتی پرت کردم محافظین و اخویم و فرزندم مصطفی ممانعت می کردند که آخر با این همه جمعیت، از دست تو کاری ساخته نیست. خلاصه رفتم جلوی یک ماشین آمبولانس که در آنجا بود و به کمک بچه های سپاه با آمبولانس توی جمعیت ...
انگیزه تازه عروس از ازدواج با یک محکوم به اعدام
تا این مراسم را جشن بگیرند. رأس ساعت 7 صبح الهام با یک لباس و چادر سفید به همراه عاقد وارد حیاط زندان می شود و امیر برایش دست تکان می دهد. آنها که تا پیش از این تنها یک بار همدیگر را دیده بودند، بالاخره بعد از مدت ها توانستند پای سفره عقد همدیگر را از نزدیک ببینند. این زوج پای سفره نشستند و مراسم عقد آغاز شد. امیر می گوید: من از ابتدا مخالف ازدواج در زندان بودم و دوست داشتم که خارج از زندان این ...
داستان "خانواده فروغ محبت" مهمانان قسمت پانزدهم "ماه عسل"
در اما در این قیمت و پیش از گفت و گو با خانواده فروغ محبت بازتاب ها و گفت و گوی های برنامه قبلی و مزایده پیراهن اهدایی بارسلونا با امضای بهترین های بازیکنان این تیم که در واقع بهترین بازیکنان فوتبال دنیا هستند مطرح شد. پریناز فروزان: احسان علیخانی پانزدهمین قسمت "ماه عسل" را با تشکر از دیدگاه ها و نظرات مردمی نسبت به داستان و حضور هکر جوان در برنامه روز قبل آغاز کرد. علیخانی گفت: روز ...
در عرصه فرهنگ کار از سینه سپر کردن گذشته، من شمشیر کشیده وسط میدانم
فرزند یکی از شهدای سپاه قدس است. فاطمه افشاریان، فرزند شهید مجید افشاریان شعری می خواند در هوای سفری که تازگی ها به عتبات داشته است. افشاریان خیلی خوب و محکم حرف می زند. وقتی که در ایرانم و دلتنگ عراقم در دل به هوای حرمت کنج رواقم بعد از سفر این دل شده دیوانۀ یک عکس عکس حرم توست به دیوار اتاقم تا جلوه نمودی به دلم، پر شدم از عشق عطر ...
بر تابوت نادرشاه و کلنل پسیان نماز میت خواندیم
و می رفت. وقتی خودش به من چنین پیشنهادی داد، نتوانستم روی حرفش حرف بزنم. از آن زمان اینجا ماندگار شدم و بعد از چندوقت مادر و خواهران و برادرم را هم به مشهد آوردم. بعدها هم همین جا ازدواج کردم و تشکیل خانواده دادم. با تریلی ارتش از کوهسنگی سنگ می آوردیم آن زمان طلوع آفتاب باید می رفتی سر کار و تا غروب کار می کردی. من هم آفتاب، نزده بود که به باغ نادری رسیدم و دیدم مهندس سیحون ...
توهم نرگس
مادرم سری بزنم. دلم می خواهد تا می شود از این پنجشنبه آرام و بی دغدغه استفاده کنم. گوشی تلفن را برمی دارم تا با مادرم تماس بگیرم و مطمئن شوم که خانه است و بعد از آن به طرف خانه اش راه بی افتم. اما قبل از اینکه شماره را بگیرم، تلفن زنگ می خورد. نرگس، همسایه دیوار به دیوارمان پشت خط است. اوایل که با همسر و بچه هایش به این ساختمان آمده بودند، خانم نهاوندی صدایش می کردم. اما زمان گذشت و صمیمیتمان ...
ماجرای مادرانی که خود هنوز کودک اند
... 8) عایشه 15 ساله، فتحی 13 ماهه، بورکینا فاسو امتحانم تمام شده بود که پیش معلممان رفتم تا ببینم چه نمره ای گرفته ام. او از من یک شماره خواست. بعد از چند روز به من زنگ زد و از من خواست که پیش او بروم. من هم رفتم و او از من خواستگاری کرد و من جواب رد دادم. اما او مرا تهدید کرد و گفت در غیر این صورت دردسر بزرگی برایم درست خواهد کرد. حالا من از او یک بچه دارم . 9) کیا 14 ...
روایت بد سرپرستانی که با محبت شدند
.../4/2 - 10:10 553280 به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری شبستان، برنامه ماه عسل در پانزدهمین روز از ماه مبارک رمضان با اجرای احسان علیخانی بر روی آنتن رفت.مهمانان بخش اول ماه عسل، زوج جوانی بودند که 5 سال از زندگی آنان می گذرد. زوجی که خانم به دلیل بد سرپرستی خانواده از سن 14 سالگی به مرکز نگهداری از فرزندان بد سرپرست محبت وارد شده است و در سن 20 سالگی با ابوالفضل ازدواج ...
آن سوی دیوار جذامی ها...
های عفونی پسرعمه ام، من هم به این بیماری مبتلا شدم متاسفانه همان زمان هم بیماران را به حال خود رها می کردند و این امر موجب بروز بیشتر این بیماری می شد، در رشته ادبیات در دانشگاه تحصیل کردم، اما بازهم به خاطر بیماری ام نتوانستم آن را ادامه دهم تا سال 85 در کارهای مختلفی فعالیت می کردم تا اینکه کلا در این سال با فوت همسرم تمام زندگی ام بهم ریخت و من ماندم و دو فرزندم! او با بیان اینکه ...
متهم: برای بچه نداشتن از خانواده همسرم سرکوفت می خوردم
هر بار که باردار می شدم نوزادم سقط می شد و همسر و خانواده همسرم مدام به من سرکوفت می زدند. هفته پیش هم نوزادی که زایمان کردم بلافاصله پس از زایمان فوت شد؛ به همین دلیل نوزاد این خانواده را دزدیدم که به همه بگویم فرزند خودم است. اما بعد از دو روز دستگیر شدم و نوزاد را از من گرفتند. اینها را مریم 24 ساله در حالی که گریه می کرد و دستبند در دست داشت در اداره آگاهی شهرستان چابهار به افسر پرونده می گفت ...
مزایده خیریه پیراهن بارسلونا با امضای مسی در ماه عسل / سایه محبت پدرانه بر سر بچه های بدسرپرست + تصاویر
کردن این دختر بر بیای. اما بعد از یک رفت و آمد رسانه ای، گروه موسیقی محبت به صحنه آمدند. گروهی که همه اعضای آن از جمله بچه های این مرکز بودند که سال ها مهر مادری و پدری خانم و آقای لطفی را به دل گرفته بودند. برنامه امشب ماه عسل با چند جمله پایانی محبت آمیز این بچه ها نسبت به این خانواده خیر به اتمام رسید. ماهتون عسل. گزارش از: الهام قبادی ...
روایت مؤسسان مرکز نگهداری از بچه های بدون سرپرست محبت
افراد بدون سرپرست نگهداری می شد، ازدواج کرده بود. همسر ابوالفضل در این برنامه با اشاره چگونگی ورودش به این مرکز گفت زمانی که پدر و مادرم از همدیگر جدا شدند من تنها 14 سال داشتم و به دلیل اینکه آنها شرایط نگهداری من را نداشتم به این مرکز آمدم . در ابتدا شرایط برایم سخت بود اما با گذشت زمان به آنجا علاقه مند شدم و آقا و خانم دکتر که موسس این مرکز هستند و همچنین دیگر بچه هایی که در آن حضور ...
چرا دیگر از احسان علیخانی متنفر نیستم؟
به صورت شفاف راجع به موضوع ها حرف می زنند و آدم ها خودشان هستند. احسان علیخانی بعد از دوسال اول که آزمون و خطا داشت فرمول خوبی را پیدا کرد. آنها یک سال تمام وقت دارند تا سی سوژه خوب پیدا کنند پس به طور طبیعی فکر می شود و زمان وجود دارد تا برنامه ریزی کنند و از همه مهم تر آن قدر در طی این سال ها محبوب شده اند که مردم تمایل دارند خودشان دنبال برنامه بیایند و سوژه های عجیب و غریبی را که می شناسند به ...
باران گواه و شهادت امضاست
، بعد از تحویل سال برای دیدنش به بیمارستان بوعلی ساری رفتیم، وقتی ما را دید، خیلی ناراحت شد و گفت: چرا اول پیش من آمدید؟! باید اول منزل خانواده های شهدا و جانبازان می رفتید، آنها واجب ترند . عاشق امام و انقلاب و شهید و شهادت بود هر وقت که به مرخصی می آمد در تشییع جنازه شهدا شرکت می کرد، مانند همه شهیدان، ارادت ویژه ای به امام و رهبری داشت و همیشه می گفت: امام جان و قلب من است و من فقط به ...
چگونه بچه هایتان الهام بخشتان هستند؟
یاد داشته باشیم. من هم چنین این کار را برای خودش انجام می دهم، برای اینکه همیشه خاطرات زنده و واضحی از خودش داشته باشد. در صحبتی که با پدرومادرها در سنین متفاوت داشتم متوجه شدم که این حرف ها و رفتارها هیچ وقت تمامی ندارد، بنابراین امیدوارم بتوانم سال ها این ماجراجویی را ادامه دهم. اما او چطور الهام بخش من است؟ هرصبح که من در محل کارم هستم یک تماس تلفنی از یک کودک غمگین دارم، ناراحت به ...
شهیدی که بی سر و دست به وطن بازگشت
جبهه مقاومت اسلامی می شوند و با صلابت و دلاوری غریبانه و خاموش، دل را راهی و جان را فدای حریم اهل بیت می کنند. اولین شهید مدافع حرم زینبی, حال و هوای استان را دگرگون و خون غیرت را در رگ های جوانان ولایتمدار گیلانی به جوشش درآورد. 10 روز از اردیبهشت سال 92 گذشته بود که گیلان حال و هوای عاشورایی به خود گرفت. دلیر مردی از شرقی ترین نقطه گیلان در بین الحرمین حضرت رقیه(س) و حضرت ...