سایر منابع:
سایر خبرها
عاقبت بخیری شهید عشریه با عشق ورزی به حرم زینبی
چون ایشان عاشق شهادت بود گفتم تو به آرزویت رسیدی پس کمک کن من به آرامش برسم. آقا ابراهیم برای دفاع از بی بی زینب(س) و رقیه خانم، مال، زن و فرزندان، خانواده و تعلقات را یک طرف قرار دادند و تعلق خاطر و عشق به اهل بیت(ع)، عشق به امام، رهبری و ولایت را در طرف دیگر قرار دادند و رفتند و حالا نوبت ما بود تا در ادامه راه شان، با صبر و بردباری ادامه دهنده راستین ایشان باشیم و ائمه و خود شهید به ...
رهبر شیعیان نیجریه و قرآن/ از تفسیر کلام وحی تا آموزشی همراه با عمل
شرایط و اوضاع وخیم تر شده است و شیعیان مبارز تحت تعقیب هستند، نمی توانند در ایام رجب معتکف شوند، در غیر این صورت همواره در این ایام به این عمل مستحب مبادرت می ورزیدند. دختر خوانده شیخ، با عنوان کردن استعداد مشترک خانواده شیخ زکزاکی ادامه داد: همه برادران در برخورداری از خط خوش با هم اشتراک داشتند، شیخ نیز به این هنر زیبنده اند و خودش هم آن را به ارث برده بود؛ وی قرآنی را به خطی خوش کتابت کرده ...
علت واکنش نشان ندادن شهیدبهشتی به تهمت ها
....... هر روز، بعد از آنکه پدرمان نکات را مطرح می کردند، مورد توجه قرار می دادیم. - قبلاً گفته بودید که شخصیت پدرتان روی شخصیت شهید بهشتی به میزان قابل توجهی اثرگذار بود. به نظرتان این خصوصیات پدر تا چه اندازه در ایشان بروز پیدا کرده بود؟ یادم می آید این خصوصیت پدرم در شهید بهشتی نیز وجود داشت. در ایام مختلف سال، وقتی برادرم سر سفره می نشست، بنا به علاقه اش تک تک برای همه ...
چرا ساخت مجموعه های تاریخی پرکشش کم شده؟
کند یاد حضرت علی(ع) می افتد. این بار سنگینی است. در عین حال که سپاسگزار داوود میرباقری هستم اما نمی داند که چه باری بر دوش من گذاشت. باری که واقعا من را از بسیاری از اعمال و رفتار در اجتماع دور و منع کرد و من با طیب خاطر و شادمانی آن تمایلات را کشتم و کنار گذاشتم. برای اینکه مولای من و نوکرش در چشم مردم کوچک نیاید. نگویند این هم سردارش. ساخت مجموعه امام علی (ع) از سال 1370 تا 1375 به طول ...
روایت بزرگان از عظمت عزاداری درشهادت امیرالمؤمنین/ چه کسی می تواند مثل علی (ع) عبادت کند؟
اتاق خبر 24 : امشب شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان است، سالروز شهادت امیرالمومنین علی (ع)، روزی که روح امام عدالت و انسانیت از این دنیای پر از ظلم رها شده و به نزد معبود جاودانه رفت. به همین مناسبت بازنشر مطالبی در خصوص امیرالمومنین علی (ع) و فضائل ایشان را در ادامه ملاحظه می کنید؛ ما ملت "دوستدار علی" نه "شیعه علی" می خواستم از علی بنویسم دیدم دستم می ...
بازگشت از دنیای مردگان
در بخش عفونی بیمارستان بستری شد، اتفاق عجیبی برای وی و خانواده اش افتاد. هادی به یکباره از دنیا رفت و 55 دقیقه عملیات احیا برای برگرداندن وی به زندگی نتیجه نداد و همه از روی تأسف سر تکان دادند و ساعت 9 صبح 25 مهرماه سال جاری بود که پرستاران و سوپروایزر بخش عفونی بیمارستان شهید بهشتی کاشان با داد و فریادهای مادر یکی از بیماران که پسرم پسرم، می گفت سریع خود را به اتاق مراقبت های ویژه ...
شب های شیدایی قدر میهمان مردم قومس - عاشقی در شب شهادت علی (ع)
ماه مبارک به همراه مادر در مراسم شرکت کردیم، سحری در کنار هم خوردیم اما بعد از خواندن نماز ظهر روز نوزدهم مادرم از دنیا رفت. وادی السلام دامغان؛ فضای بیرونی گلزار شهدا 23:05 زمزمه ندای یا حَی الذَّی یُمیتُ کُل حَی، یا حَی الَذی بِرِزق کُلِ حَی، یا حَیا لَم یُرث الحَیوهَ مَن حَی چقدر آرامش بخش است و حال خوب معنوی شب های قدر را در طول سال تداوم می بخشد دلم نمی آید بیش ...
ماجرای شفاعت قرآن از زبان یک جوان اعدامی در شب قدر
، به من پیشنهاد حفظ قرآن داد اما به دلیل اینکه هنوز حکمم نیامده بود قبول نکردم. پولی که از جابه جایی مواد گرفته بودم به خونه نرسید اما به خاطر اینکه از بدنم چیزی از آن پول نمانده باشد، به مدت چهار ماه قبل از ماه رمضان روزه گرفتم تا ماه رمضان تمام شد. بعد به دادگاه رفتم حکمم اعدام شد و متهم ردیف اول بودم. زمانی که به زندان برگشتم به همه گفتم من به حبس ابد محکوم شدم . اما وقتی ...
در دادگاه مرد91ساله ای که می خواست همسرش را طلاق دهد چه گذشت؟
کمتر غصه می خورد. همانطور که حرف می زد زن نگاهی به پسرش انداخت و نگاهی به آن طرف تر. کسی از خانواده شوهرش در دادگاه نبود جز یک وکیل که زیر دستش داشت کاغذها را جابه جا می کرد. بعد ادامه داد: وقتی دیدم بچه ها هم با ازدواجم موافق هستند قبول کردم حسن به خواستگاری بیاید. برای من شخصیت مهم بود که داشت. خیلی راحت بله را گفتم و شدم عروس حاج حسن. دلم خوش بود که این سال های آخر را در کنار هم به ...
ساخت زندگی نامه همسر شهید بابایی به عنوان اسوه صبر و مقاومت
نام و یاد پدر شهیدم را زنده نگاه داشت. فداکاری و ایثاری که مادرم در زندگی داشته اند، اجری کمتر از پدرم نزد خدا برایشان نداشته است. از دیدگاه من مادرم، پدرم را عباس بابایی کرد. وی تسلیم بودن در برابر تدبیر و حکمت خداوند را توصیه مادرش به فرزندان خواند و گفت: امروز رضایت ما، بودن مادرمان در کنار پدر است زیرا خودشان بارها بر این موضوع تکیه داشتند که به رضای خداوند راضی هستم. اگر بمانم و ...
شرح یک دیدار به روایت خانواده شهدای مدافع حرم+ تصاویر
. وقتی حضرت آقا داخل حسینیه آمدند، محمد علی را بغل کردم و آقا را به او نشان دادم. البته پسرم آقا را می شناسد. به او گفتم برای آقا دست تکان بده و یک لحظه که همه نشستند، محمد علی دست تکان داد که آقا هم در پاسخ برای پسرم دست تکان داد. او ادامه می دهد: بعد از این که همه شعار دادند و ساکت شدند، محمد علی خیلی بلند و بدون هماهنگی من گفت: ای رهبر آزاده...آماده ایم. آماده . صدایش کاملا واضح بود و در ...
به رفتن از همدان فکر می کنم/ دریغ از یک حمایت!
امکانات را دارند و از سوی دیگر در حال حاضر همه داوران ایرانی دارای تحصیلات عالیه هستند و همین مسئله از لحاظ اخلاقی نیز داوران را در سطح بالایی قرار داده است. فارس: در مصاحبه های گذشته شما با دیگر رسانه ها متوجه شدیم که از مسؤولان ارشد استان و ورزش همدان دلخور هستید، ماجرا جیست؟ از سوی مسؤولان استان وعده هایی برای حمایت از من داده شد که تا کنون عملی نشده است. 13 ماه از عمر من با رفت ...
از اینکه همسر هوس رانم را کشتم اصلا پشیمان نیستم
ها چندان مرسم نبود، خود من پس از یک ماه به سارا پیشنهاد دادم که عقد دایم کنیم که همین گونه هم شد و ما به عقد دایم یکدیگر درآمدیم. سارا یک دختر داشت و خودش نیز چند سالی از تو بزرگتر بود، نظرخانواده ات درباره این ازدواج چه بود؟ پدرم که در قید حیات نبود، مادرم نیز وقتی فهمید سخت با ازدواج من مخالفت کرد، ولی چون من در توهّمات شیشه ای خود بودم، به حرف مادر و سایر افراد خانواده ام ...
ماجرای دختری که با جوان غریبه ای رابطه نامشروع داشت
غیرقانونی در ایران با مشکلات زیادی روبه رو بودیم با وجود این، من و خواهر و برادرم در مدارس دولتی تحصیل می کردیم تا این که بنا به شرایطی مجبور شدم به خواست پدرم ترک تحصیل کنم چرا که مادرم به سرطان مبتلا بود و من باید به امور خانه نیز رسیدگی می کردم. درست 5 سال قبل بود که مادرم پس از تحمل سختی های این بیماری جان خود را از دست داد و من از نظر روحی دچار آسیب شدیدی شده بودم. از آن روز به بعد ...
خاطرات باسابقه ترین امام جمعه از رمضان
فرائض مختلف می پرداختند. امام جمعه ورامین در ادامه به حضور خود در کسوت امامت جمعه ورامین اشاره کرد و بیان داشت: بنده قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به شهرستان ورامین آمدم و در سال 58 با حکم امام راحل به امامت جمعه مردم ورامین انتخاب شدم. حضور پرشور مردم ورامین در مساجد در ایام ماه مبارک رمضان وی با اشاره به بافت مذهبی و دینی شهرستان ورامین ادامه داد: شهرستان ...
امام خواب دیده بود عبای آیت الله سوخته!/نماز جماعتی که آقای بهشتی در هامبورگ خواند
به گزارش افکارنیوز ، آیت الله بهشتی در آئینه خاطرات همسرش مرحومه عزت الشریعه مدرس مطلق آمده است. او (آیت الله بهشتی) بسیار مهربان بود. با من که همسرش بودم مثل یک پدر رفتار می کرد. از بس که مهربان بود و خوش اخلاق، همیشه احساس می کردم با پدرم روبه رو هستم. در مدت 29 سال زندگی مشترک حتی یک بار کاری نکرد که من از او دلخور شوم. بچه هایش هم همین طور. با همه رفیق بود. یک ...
برادری که هتک حرمت خواهرش را در فضای مجازی دید
خواهرم انداخته و زار زار گریه کردم. سرانجام به اجبار و با دنیایی از غم و اندوه به عقد پرویز درآمدم، امّا هنوز یک ماه از نامزدی مان نگذشته بود که او بر اثر یک سانحه دلخراش رانندگی فوت کرده و برای همیشه من را در خزان نامهربان روزگار تنها گذاشت. مرگ پرویز آغاز بدبختی هایم بود. همه اهل فامیل حتّی اعضای خانواده ام، تنها قدم شوم مرا علّت مرگ او می دانستند. شاید باورتان نشود اما روز ...
محاکمه دوباره دختری که در16سالگی پدرش را کشت
، اما ترسید و چاقو را رها کرد. همان موقع من هم چاقو را از دستش گرفتم و چند ضربه زدم. چند ضربه با چاقو به پدرت زدی؟ درست به خاطر ندارم، اما پزشکی قانونی جای 44 ضربه چاقو را روی بدن او تایید کرده است. با جنازه چه کردید؟ من و مادرم با زحمت جنازه را مقابل در خانه همسایه بردیم و آنجا رها کردیم تا همه فکر کنند پدرم در درگیری خیابانی کشته شده است. پس پلیس چطور به شما مشکوک شد ...
من با توطئه بازیگر شدم!
برنامه ها و فیلم ها را دنبال می کردم چون آن موقع یعنی اوایل دهه پنجاه، آن هم قبل از انقلاب کمتر خانواده ای در خانه اش تلویزیون داشت،این ها را می گویم به دلیل اینکه همه این ها دست به دست هم دادند تا مسیر زندگی ام تغییر کند و وارد جرگه کارهای هنری در زمینه تئاتر و تلویزیون شوم. *شروع کار هنری از کلاس چهارم ابتدایی وی افزود: یادم هست کلاس چهارم ابتدایی و دقیقا سال 1359 بود و من ...
روایت بازماندگان انفجار 7 تیر از آن روز و بعد از آن
از مجروحان این حادثه که در آن هنگام قائم مقام شهید باهنر در امور استان های حزب بود، نیز گله مند است. او در جلسه ای که مسئولان مجموعه فرهنگی سرچشمه با چند نفر از جانبازان این حادثه ترتیب داده شده است، با ناراحتی می گوید: بعد از این همه سال برای دومین بار است که ما به مقتل خود آمده ایم؛ چون ما را راه نمی دادند و انگار ممنوع التصویر هستیم. اوایل به ما می گفتند در مراسم سالگرد حادثه هفتم تیر شرکت کنید ...
رابطه غیرشرعی پدرم با دخترخاله ام؛ مادرم خودسوزی کرد
.... خودم دیدمت که " گلی" رو سوار ماشینت کرده بودی و با هم می گفتید و می خندیدید! دیگه نمی تونم آرش! دیگه نمی تونم به این وضع ادامه بدم، من طلاق می خوام! پدرم با حالتی عصبی، گفت: " طلاق می خوای؟! پس اون همه عاشقی ها و دوستت دارم گفتن هات دروغ بود، آره؟! طلاق می خوای؟! دیر یادت افتاده جونم، بعد از چهارده سال زندگی، طلاقت بدم که چی بشه؟!" مادرم همچون اسپند روی آتیش، گفت ...
مادرم پشت درب خانه منتظر می نشست
کربلای 5 و پرستاری مادرش پرداخت. در ادامه ماحصل گفت و گو را می خوانید. ** سال 65 در عملیات کربلای 5 از ناحیه کتف تیر خوردم. به بیمارستان شهید بقایی اهواز اعزام شدم. بعد از اقدامات اولیه فوری سوار قطارم کرده و به شهر قم اعزامم کردند. سوار قطار که شدم دیگر چیزی متوجه نشدم. براثر سرما چشم باز کردم، داخل آمبولانسی بودم که زوزه کنان حرکت می کرد. گفتم اینجا کجاست؟ پرستاری که داخل ...
حسین محب اهری: از فردا بستری می شوم
برخوردم با زندگی موثر است. هفت ساله بودم که برای یادگیری قرآن به مکتبخانه می رفتم، آن فضا کاملا در ناخودآگاه من رسوب کرده و الان کمکم می کند. بچه که بودم در شب های قدر همراه پدرم از خیابان نجات اللهی، کوچه نوید به میدان فردوسی و مسجد جلیلی می رفتیم. همه داشته های کودکی ام به من کمک می کند تا قوی تر باشم. محبت پدر و مادرم و دیگر اعضای خانواده ام آن قدر در دل من بخوبی جاگذاری شده که هنوز هم از آنها ...
شهیدی که نشانه بازگشت پیکرش را به مادر داد
مونس شان باشد. سال 88 که از ماموریت زاهدان برگشته بود به حسین آقا گفتم می خواهم برایت زن بگیرم، گفت: شما هر کسی را انتخاب کردی من قبول دارم ولی باید چادری باشد و با شرایط پاسداری من کنار بیاید. پدر عروسم عارفه خانم همکار همسرم بود. یک نسبت آشنایی دوری هم داشتیم، از همان اول که عارفه خانم را دیدم مهرش به دلم نشست. خانواده هایمان از همه لحاظ به هم می خوردند.حسین که از ماموریت ...
گلایه فرزند حبیب از انتشار تصویر پدرش در سردخانه
خاطره ای داری؟ سه چهار سالم بود که از ایران بیرون آمدیم. اول پدرم بیرون آمد و چند ماه بعدش ما آمدیم و در آنکارا او را دیدیم؛ یک سال ترکیه ماندیم. یک سال ایتالیا ماندیم و آخرش رفتیم آمریکا و تمام تلخی ها و شیرینی های زندگی را با هم تجربه کردیم و همه سختی ها را با هم دیدیم. در ایتالیا من شدیداً مریض شده بودم و چند وقت بیمارستان بستری بودم. خاطره خاصی از آن روزها در ذهنت هست که ...
اخبار مرتبط
ایشان که همان تهذیب، عزتِ نفس، بی اعتنایی به دنیا، توجه به آخرت و تمام اعمال قول و زبان و عمل برای خداوند برمی گردد. در چهارسالگی گاهی در مسجد برای حاج آقا پامنبری هم می کردم. معمولا در خانواده وقتی به سه-چهار سالگی می رسیدیم ایشان برای ما کلاس قرائت و حفظ قرآن کریم می گذاشتند و اشعار ارزشمند اخلاقی و معرفتی ازجمله گلچیینی از بوستان و گلستان و همینطور اشعار حافظ را هم به ما ...
داستان دختری که از محاصره داعش گریخت
، پدرم و برادارنم را از دست دادم و تنها و بی کس ماندم، همه خانواده ام یک جا رفتند و دیگر نیامدند و با گریه می گوید دلم برای محبت ها و آغوش مادرم تنگ شده است. یاد دعا و راز و نیازش می افتم و می گویم آیه در این شب رحمت و نزول قرآن از خدا چه می خواهی و آیه با تمام معصومیتش به جای فکر کردن به بازی ها و دل مشغولی های کودکانه، با یک کلمه جوابم را می دهم و می گوید: عائله ام را می خواهم و در جواب ...
عوامل گسست جامعه کوفه +دانلود کتاب
یورش می برد، همه این دسته های ملخ، یکدیگر را صدا نمی زنند، بلکه طبیعت یکسان آنها، ضامن این یورش است. کوفیان نیز چنین حالتی داشتند. از این رو آنان در مرحله روانی و رفتاری مزبور، همچون مرحله نخست، به خویشتن توجه نداشتند و متنبّه نشدند، چون آنان فاقد احساس زندگی بودند و به حشرات تبدیل شدند، بلکه بر خداوند و رسولش، با کردار و رفتار خویش گستاخی کردند. 2-3٫ نقض پیمان خویش ...
توطئه مادر و دختر برای قتل پدر/از شدت ناراحتی تصمیم به قتل پدرم گرفتم
یافت تا این که سرانجام ساعتی بعد فریده و دخترش مهسا راز جنایت را فاش کردند. مهسا گفت: از سه سال قبل با پسری آشنا شدم و قرار ازدواج گذاشتیم، اما وقتی پدرم از موضوع باخبر شد، بشدت مخالفت و تهدید کرد به هیچ عنوان نباید با پسر موردعلاقه ام ازدواج کنم؛ حتی به اصرارهای من توجهی نکرد. به همین خاطر از شدت ناراحتی تصمیم به قتل پدرم گرفته و موضوع را با مادرم در میان گذاشتم، اما او که بشدت ترسیده ...
محاکمه دوباره دختری که به خاطر مخالفت پدر با ازدواجش،او را کشت
...> پرونده این مادر و دختر با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.فریده و دخترش به اتهام قتل حسن پدر خانواده در شعبه 113 دادگاه کیفری تحت محاکمه قرار گرفتند و اولیای دم که پسران و خواهران مرد مقتول بودند، همگی تقاضای قصاص برای این مادر و دختر کردند که هر دو به خاطر قتل عمد به قصاص نفس محکوم شدند.حکم قصاص فریده مادر خانواده در دیوان عالی کشور مهر تأیید خورد، اما حکم قصاص دختر نوجوان با ...