سایر منابع:
سایر خبرها
سرقت برای تامین هزینه های ازدواج
نداشتیم تا اینکه روز حادثه وقتی داخل اتاق مشغول کار بودم نگار یک لیوان آب میوه برایم آورد. به محض نوشیدن آب میوه، دچار سردردِ شدید و سرگیجه شدم. در همین زمان دو مرد وارد خانه شدند و پس از بستن دست وپایم، اموالی از قبیل وجوه نقد، اوراق بهادار و... را به ارزش تقریبی 20 میلیون تومان سرقت کردند و از محل متواری شدند . کارآگاهان با انجام اقدامات پلیسی موفق به شناسایی محل سکونت نگار (25ساله ...
گرگ هایی در لباس چوپان دروغگو
چوپان دروغگو کرد با مرد کلاهبرداری که به این شیوه میلیون ها تومان پول به جیب زده است در اداره آگاهی روبرو شدیم او در مورد شگردش گفت: من کارگر ساختمانی هستم. یک روز سه نفر از دوستانم برای کلاهبرداری از مرد جوانی قرار گذاشته بودند و من را با خود بردند. دوستانم مدعی شدند تا کی می خواهی کارگری کنی و تنها با یک کلاهبرداری به راحتی پولدار می شوی، من در جواب به آنها گفتم که تا به حال نان حرام ...
انتقام نافرجام عشقی که منجر به قتل سه سرباز شد
کوههای شمال تهران نگهبانی می دهند، دوست هستند، پس از این تصمیم گرفتم تا اسلحه آنها را برای انتقام از پدر دختر مورد علاقه ام سرقت کنم، چند روز بعد از آشنایی آرش به من گفت اگر فشنگ داشته باشم می توانم همراه آنها به کوه بروم و با اسلحه دوست سربازشان در کوهها تیراندازی کنیم. وی ادامه داد: من نیز فشنگ تهیه کرده بودم و تصمیم گرفتم تصمیم خود را عملی کنم، به همین خاطر عصر روز 15 مهر ماه آرش و ...
در مرکز ترک اعتیاد زنان چه می گذرد؟
مرکز مانده، ترک کرده و خیال رفتن هم ندارد و کسانی که نماندند، مثل لیلا : بار دومم است که اینجا می آیم، 15 روز پیش آمدم اینجا، آن قدر در زدم تا برایم باز کردند، دیگر خسته شده بودم، واقعا جایی نداشتم بمانم. گوشه چادر گُلدارش را باز کرده، موهای خرمایی رنگش پیدا می شود: یک سال پیش آمدم اینجا تا به عنوان خدمتکار کار کنم و اعتیادم را هم ترک کنم، اما نماندم، حالا دوباره برگشتم. یک دختر و پسر دارد ...
شوهرم محل دفن پسر مان را فاش کرد
زندگی مشترک جدیدی آغازکرده است.تحقیقات درباره ماجرای مرموز ناپدید شدن مرد جوان درحالی ادامه داشت که به دلیل نبود سرنخ های کافی تمامی مسیرها به بن بست رسیده بود. اما باگذشت دو سال از ماجرا، روز چهارشنبه 2 تیر 95 مادر حسن با مراجعه به مأموران ادعا کرد اطلاع یافته جسد پسرش داخل چاه حیاط خانه اش است. با توجه به اصرار های این زن مأموران موضوع را به آتش نشانی اطلاع دادند. دقایقی بعد اکیپی از آتش ...
سرقت برای تامین هزینه ازدواج
اطلاعات دقیق و کاملی در خصوص میزان درآمد، محل نگهداری طلا و جواهرات و وجوهات نقد و... و. پیدا کردم تا اینکه چندی پیش، در حالیکه برای صرف غذا به رستورانی در محدوده بزرگراه حقانی رفته بودم، با علی آشنا و در ادامه به یکدیگر علاقه مند شدیم. تصمیم گرفتیم با یکدیگر ازدواج کنیم و برای تامین هزینه های زندگی، پیشنهاد سرقت از خانه شاکی را مطرح کردم. تصورم این بود که پول زیادی از سرقت به دست خواهیم آورد اما ...
ایران؛ مظلوم ترین قربانی سلاح های شیمیایی/جانبازان شیمیایی دنیایی عاری از سلاح های شیمیایی می ...
اورژانس بردند و از آنجا به بیمارستان منتقل کردند. مدام حالت تهوع داشتم. سوزش چشم امانم را بریده بود .مدام توی چشمم قطره می ریختند.وضعیت جسمانی ام آنقدر حاد بود که مرا به بیمارستان لبافی نژاد تهران منتقل کردند. 15 روز در حال کما بودم. خانواده ام که از مکانم مطلع شدند، به ملاقاتم آمدند. آنها خیلی خوشحال بودند که زنده ام. بعد از چند هفته، با آنها به کرمان برگشتم و در خانه تحت درمان بودم. ...
سقوط مرگبار یک زن از طبقه دهم
همان صندلی اقدام به پریدن یا پرتاب شدن به بیرون از ساختمان کرده است، تحقیقات پلیسی برای واکاوی علت حادثه در حالی ادامه داشت که یکی از همسایه ها به موضوع دیگری اشاره کرد و مشخص شد مردی میانسال شب گذشته به خانه مریم مراجعه کرده و قبل از حادثه از محل متواری شده است. با ثبت ادعای مرد همسایه به دستور بازپرس سجاد منافی آذر، تحقیقات در زمینه مرگ مشکوک مریم و احضار این مرد میانسال به دادسرای امورجنایی در اختیار ماموران اداره دهم آگاهی قرار گرفت. همچنین جسد زن 40 ساله برای مشخص شدن علت تامه مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد. ...
چهارمین نوه ام پدرش را نخواهد دید
.... مدام مأموریت بود. دلشوره داشتم که شهید شود، یک روز گفت من می خواهم به سوریه بروم گفتم اینقدر مأموریت نرو خانمت تنهاست کمی پیش زن و بچه ات باش بعد برو. به عروسم گفتم شما نگذار محمد به سوریه برود. تمام خرید خانه و مدرسه بچه ها با شماست. همان شب خوابی دیدم و صبح به او زنگ زدم. گفتم من پشیمانم هر جا می خواهی بروی به سلامت. شب خواب دیده بودم شهیدی آوردند من به او سلام دادم. چند روز بعدش روزه ...
زن بی شرمی که دو پسر جوان را به خانه اش دعوت کرد
بی خیال موضوع شود. اما او باب صحبت با این زن را باز کرد. من هم در رودربایستی قرارگرفته بودم. نمی خواستم کم بیاورم برای همین همراه میثم به خانه آن زن رفتم. یک لیوان شربت خوردیم و بیهوش شدیم. وی افزود: صبح روز بعد از خواب پریدیم. اثری از آن زن شیاد نبود. تازه متوجه شدیم گوشی های تلفن همراه ،کیف پول و حتی لباس های مان نیز به سرقت رفته است. با صاحبخانه روبرو شدیم. سراغ ...
فریمان:در تاکسی شنیدم پرچمدار ایران شده ام/ این موضوع فقط یک مانور تبلیغاتی بود
پایم بود. در حال دویدن بودم که ناگهان سر خوردم، اما به سختی تعادل خودم را حفظ کردم و زمین نخوردم. یک لحظه پشت سرم را نگاه کردم و دیدم که تمام اعضای رژه رونده، شوکه شده اند. واقعا شانس آوردم که زمین نخوردم چون زمین کثیف و خیس بود و لباس تن من هم سفید. خیلی بد می شد که خدا را شکر به خیر گذشت. اتفاق دیگری هم بعد از این سر خوردن رخ داد. با حجاب کامل وارد محل رژه شدم. وقتی حاضران در ورزشگاه یک زن محجبه ...
سرقت از اتباع خارجی در پوشش پلیس مخفی
اخاذی از اتباع خارجی گرفتم. به همین دلیل با لباس نظامی عکس گرفتم و برای خودم کارت مأمور پلیس مخفی جعل کردم. اولین سرقتم مربوط به سه روز مانده به چهارشنبه آخر سال 94 بود که به عنوان مأمور پسر افغانی را در حوالی اتوبان صدر خفت کردم. پس از اخاذی 100 هزار تومان، او را رها کردم و از محل گریختم. سرقت دوم را سه روز بعد انجام دادم که از پسر افغانی درخواست کارت شناسایی کردم. او کارتی همراه نداشت که 200 هزار ...
جامعه منتظر بازگشت معتادان نیست
قسمت از کمپ، این سه نخ سیگار رستگاری روزانه ما است. مرد 42 ساله است و برای دومین بار است که به کمپ ترک اعتیاد می آید؛ آن هم در عرض کمتر از 4 ماه: بهمن ماه سال 94 بود که برای اولین بار تصمیم گرفتم ترک کنم. با پاهای خودم آمدم به کمپ؛ از زندگی خسته شده بودم. 28 روز سخت را در کمپ گذراندم، به من لقب پسر خود کمپ را دادند. روز 30 ام مرخص شدم و به مشهد پیش زن و بچه هایم برگشتم. مدتی در ...
یک کارگردان و بازیگر از همکاری در یک فیلم می گویند/ درگیر فوبیای اصغر فرهادی هستیم
تا اندازه ای مساله داشتم. پس فیلمنامه برای تان مبهم بود؟ دولتشاهی: خیر مبهم نبود اما سلیقه شخصی من داستان های سرراست تر با شخصیت های پیچیده تر است اما اینقدر همسانی و اتحاد گروهی در فیلم وجود داشت که هوشمندانه تر این بود تا با عوامل همراه و بخشی از گروه شوی. من به آقای حجازی گفتم این (مادر) می تواند خیلی ساده از فرزندانش بخواهد بعد از مرگ او، سه روز در خانه اش بمانند و روابط ...
دختری که طراح سرقت های شیطانی از پسران پولدار بود
دیوار می کوبید اعصابم به هم می ریخت. پدرم مرا هم کتک می زد و با ناسزاگویی شخصیتم را جلوی دیگران خرد می کرد. متأسفانه پدرم به کراک اعتیاد داشت و روز به روز حالش بدتر می شد. گاهی که سر بساط دود و دمش می نشستم و چند پک هم می زدم سرفه ام می گرفت و اذیت می شدم اما به خاطر خوشحالی پدرم به مصرف مواد ادامه دادم و در کمتر از چند ماه حسابی گرفتار شدم.اعتیاد نخستین گام برای فساد اخلاقی ام بود و ...
عشق نافرجام منجر به قتل شد
قتل دختر جوان اعتراف کرد. او در اظهارات خود مدعی شد که حدود چهار سال پیش که خانه خود را به این ساختمان منتقل کردیم من با عسل آشنا شدم. از همان روز های اول به هم قول دادیم که بعد از اتمام درس مان با هم ازدواج کنیم همه چیز خوب پیش می رفت تا اینکه من به سربازی اعزام شدم. بعد از مدتی متوجه رفتار سرد عسل شده بودم هر بار که از او توضیح می خواستم درباره قضا و قدر و خواست خداوند صحبت می کرد در آخرین ...
خانه سبز رویایی مرد گیلانی با 14 پسر و 76 خانواده
. او البته تاکید می کند: بعد از 30 سال از همه این ها مهم تر سه دختر خیلی خوب هم داشتم. صراحتاً از آقای پور وطن این سوال را مطرح می کنم که این مقدار از دارایی با اتکا به چه توانایی به دست آمد. آیا به افراد یا جریان خاصی وابستگی داشتید؟ می گوید خیر من سال ها پیش صاحب دفتر فنی – مهندسی بودم. در زمانی که مهندسان دارای جایگاه خاصی نبودند و افرادی که به دنبال ساخت وساز و نقشه های ...
مردم جهان از جنایات شیمیایی صدام خبر ندارند
به گزارش بی باک نیوز؛ "فریده شافعی" معلم سردشتی است که در بمباران شیمیایی شهرش توسط رژیم بعث عراق در سال 66 به افتخار جانبازی نائل شده و یکی از سه دخترش را نیز از دست داده است. وی در زمان بمباران سردشت، 27 سال داشته و مادر سه دختر 7، 4 و نیم و 2 ساله بوده است. شافعی همان زمان و پس از نتیجه نگرفتن از تلاش پزشکان داخلی برای مداوای آلام ناشی از بمباران شیمیایی راهی اسپانیا می شود و ...
درخواست جوانترین جانباز شیمیایی از رئیس جمهور + عکس
کردی از رحیم می خواست تا از میهمان ناخوانده پذیرایی کند. دیگر داشت صحبتمان گل می انداخت که رحیم تنها عکسی که 25 سال تا کنون نزد خود نگاه داشته بود را به من نشان داد. عکس کودکی 5 ساله که با تاولهای شیمیایی بر روی تخت بیمارستان شهید چمران تهران بستری شده است. *5ساله بودم که شیمیایی شدم می گفت: آن زمان پنج سال بیشتر نداشتم و چیزی یادم نمی آید اما از دوستان، همسایگان و کسبه داستان ...
خزان زودهنگام زندگی مشترک
ایلام 2 تا 3 سال اول زندگی مشترک است) و 10 تا 15 سال پس از ازدواج اعلام کرد و گفت: در دوره اول عمده ترین علت طلاق در نتیجه عدم شناخت کافی دختر و پسر از هم است که منجر به طلاق می شوند . همتی گفت: در دوره دوم برخی زوج ها بازبینی از خود داشته و به این درک می رسند که تاکنون همدیگر را تحمل کرده و نیازی به ادامه این روند ندارند . به گفته همتی، ممکن است یکی از این دلایل پیشرفت نامتوازن زن و ...
شهادت دو سرباز گمنام به روایت پدر
بزرگ تر شد آن زمان در پوشش هیئتی به نام محبان الفاطمه به آموزش نظامی دوستان و جوانانش در زیرزمین منزل می پرداخت. هنوز انقلاب به پیروزی نرسیده بود.ه روزی چندین بسته کبریت خریده و به خانه آورد. بعد از گذشت چند روز حاج خانوم گفتند که کبریت نداریم. تعجب کرد. آن مقدار از کبریت برای مصرف یک سال کافی بود. پس از آن دخترم گفت که من می دانم چه بلایی سر کبریت ها آمده است؛ عبدالرضا با دوستانش برای آنکه بمب دست ...
اشک های عروس خانم درجدایی از داماد 91 ساله!
گذشته این وصلت عجیب علاقه مند شده. مرد ادامه داد: من اگر می دانستم قرار است مادر پیرم کتک بخورد هرگز اجازه نمی دادم پا تو خانه آن پیرمرد بگذارد. چه کسی عزیز تر از مادر؟ جای قدم هایش روی چشم ما... اما فکر کردیم شاید به همدمی احتیاج داشته باشد. حالا بعد از دو سال زندگی به جای آرامش هر روز باید بشنویم یک جای بدنش کبود شده... زن سالخورده با شنیدن این حرف ها ناگهان روی صندلی جا به جا شد و با ...
با کیسه های مهربانی در کوچه های بی کسی
ندیده است را نمی خواهم. چند سال بعد پوریا در همان کوچه پس کوچه ها اوردوز می کند و می میرد: دو دختر آن زن هم مردند. مریم دختری از خاک سفید هم حرف های تلخی دارد. او می گوید: من شاهد بودم که بچه دوساله به جای شیشه شیر، پایپ به دهانش گرفته بود. به خدا این حرف من حقیقت دارد. مریم که امروز در خاک سفید تلاش می کند تا کودکان منطقه اش باسواد شوند، می گوید: من مادری را می شناسم که وقتی بچه اش به دنیا آمد ...
عاقبت تلخ رابطه شوم با زن عمو
و با ازدواج با سارا غلام حلقه به گوش او شدم. آیا ازدواج تو با یک زن مطلّقه درست بود؟ سارا با نگاه جادویی خود هر فکر و اندیشه ای را از من گرفته و به تمامی من را جادو کرده بود و من تنها عروسک خیمه شب بازی او بوده و نقش هایی را که او به من می سپردبه خوبی بازی می کردم. اختلاف شما چطور شروع شد؟ بعد از این که سارا با ترفندهای خاص خود تنها خانه ام را نیز از من ...
داستانهای خنده دار
. بعد از ظهر ها باز تا غروب خبر مرگش کپیده ! عصر هم از خانه بیرون می رود و تا نصفه شب مشغول گردش است . با وجود این زن ، پسرم بدبخت است داستان طناب ده مرد و یک زن به طنابی آویزان بودند طناب تحمل وزن یازده نفر را نداشت باید یکنفر طناب را رها میکرد وگرنه همه سقوط میکردند زن گفت: من در تمام عمر همیشه عادت داشتم که داوطلبانه خودم را وقف فرزندان و همسرم کنم و در مقابل چیزی مطالبه نکنم ... من طناب را رها میکنم چون به فداکاری عادت دارم در این لحظه مردان سخت به هیجان آمدند و شروع به کف زدن کردند. منبع :بیتوته ...
پایان ماجرای شلیک مرگبار جوان عاشق به 4 سرباز در تهران
به گزارش زریان به نقل از رکنا، متهم پس از 17 سال توانست با گرفتن رضایت از خانواده 3 سرباز و مصدوم حادثه از زندان آزاد شود. مهرماه سال 78 ماموران کلانتری 163 کوی فراز در جریان تیراندازی مرگبار پسر جوانی به 4 سرباز شدند وخیلی زود با حضور در محل پی بردند که پسر 25 ساله ای برای سرقت اسلحه 4 سرباز با آنها درگیر شده و پس از سرقت اسلحه ، اقدام به تیراندازی به سوی آنان کرده که 3 سرباز در همان صحنه جنایت ...
زن باردار به 5 بیمار زندگی بخشید
کنترل کند و وانت به قعر دره سقوط کرد. دقایقی بعد صدای فریادهای سرنشینان خودرو خاموش شد. در همین موقع رانندگان عبوری به کمک آنها شتافتند و مشاهده کردند زن 47 ساله فوت کرده و راننده جوان و همسرش هم بی هوش بودند. رانندگان، آنها را از عمق 15 تا 20 متری دره خارج کردند. جسد زن میانسال به پزشکی قانونی انتقال یافت و زن و مرد جوان به بیمارستان شهرستان خوی منتقل شدند. مرد مصدوم، زنده ماند اما تلاش ها برای ...
عوامل انسان شناسی در پیدایش فرهنگ جامعه کوفه
.... از این رو تاجران و صنعتگران در مراکز قدیمی خود باقی ماندند و حداقل چشم انتظار ثباتِ اوضاع بودند و توجیهی برای انتقال به پایگاه نظامیِ جدید نیافتند. [1] بلاذری نقل می کند که سعد بن ابی وقّاص، هنگامی که روانه کوفه گردید نقشه شهر را ترسیم نمود و مردم منازلی را برای خود ساختند و قبایل، در جایگاه خویش جای گرفتند و مسجد کوفه را در سال 17 هجری بنا نهادند . [2] این ...
امام خمینی (ره) الگوی نظم (1)
است حجت الاسلام والمسلمین سید حمید روحانی: کارکنان منزل امام در نجف اشرف از حرکت و سکون و خواب و بیداری و نشست و برخاست ایشان درمی یافتند که چه ساعتی از شبانه روز است.(15) نظم روزانه در زندگی امام امام خانم فاطمه طباطبایی: امام تمام کارهایشان از نظام کافی برخوردار بود. بعد از چند روز که آنجا - نجف - ماندم متوجه شدم که در هر ساعت چه برنامه هایی ...
خداداد: آقای طارمی! ترکیه خطر دارد
به گزارش خبرگزاری " دی اسپورت " ، خداداد عزیزی در گفت و گویی درباره شایعه پیوستن مهدی طارمی به تیم های ترکیه ای و حواشی به وجود آمده در این باره توضیحاتی داده است. به دوست طارمی گفتم برو بگذار صحبت کنیم هفته گذشته بعد از بازی جام ستاره ها برای صرف شام به سفره خانه نزدیک محل بازی رفتیم. ما نشسته بودیم که هدایتی و طارمی هم وارد شدند. البته چند خبرنگار هم در آن محل حضور یافتند ...