سایر منابع:
سایر خبرها
کیارستمی؛ اصل ترین قلندر سینمای ایران!
فیلم های تو نماند چون تو راجع به یک پریودی از تاریخ ایران حرف زدی که تازه آن پریود هم به هیجان آورد بچه ها را. "احمدپور" (شخصیت اصلی فیلم "خانه دوست کجاست") رفت پس داد دفترچه را اما تو به هیجان آوردی و احمدپورهای دیگر رفتند در جنگ و کشته شدند. حالا پس از سال ها می شود راجع به آن ها فکر کرد که آن ها چه طوری از بین رفتند در یک جنگی که هیچ مفهومی نداشت. این حرف ها با حذف بخش هایی از صحبت های ...
ای دوستان که در صف اول نشسته اید.../ اشاره ای به حقوق های نجومی + فیلم و صوت
...: حاج میثم مطیعی در مراسم نماز عید فطر مصلای امام خمینی(ره) پیش از بیانات رهبر معظم انقلاب، شعری حماسی قرائت کرد که علاوه بر موضوعات روز جهان اسلام ، مدافعان حرم و مقاومت اشاره ای هم به حقوق های نجومی برخی مسئولین و دست اندازی ها به بیت المال داشت. متن شعر و فایل صوتی مداحی در ادامه منتشر می شود: دریافت یک ماه جرعه جرعه تو را یاد کرده ایم دل را به ...
کتایون ریاحی: زمان کار با سلحشور احساس امنیت داشتم
در بخش دیگری از حرف هایش به کودکی اش اشاره کرد و گفت: بچه که بودم عاشق سرعت بودم و همیشه در دویدن و دوچرخه سواری از همه جلو می زدم برای همین به کتی سرعت معروف بودم! کتایون ریاحی همچنین به کناره گیری 12 ساله خود از بازیگری بعد از فیلم یوسف (ع) اشاره کرد و راجع به فرج الله سلحشور گفت: سلحشور انسان نیکی بود و آن موقع که من با ایشان کار می کردم، حس امنیت بسیاری داشتم و دلایل زیادی برای نیک ...
شهید مدافع حرمی که با دعوت حضرت زینب رفت
در دفاع مقدس رزمنده بود. همیشه وقتی فیلم های دفاع مقدس را از تلویزیون نشان می داد گریه می کرد و می گفت ما جا ماندیم، می گفت هر وقت دری باز شود من اولین نفر می روم. می گفتم خدا را شکر دیگر ایران جنگ نمی شود که تو اولین نفر باشی، از دنیا بی خبر که سوریه و عراق جنگ است. 11 ماه این در و آن در زد تا توانست برود. شنبه اول ماه رمضان خانه یکی از بستگان مهمانی دعوت بودیم وقتی آمد دیدم چشمانش قرمز است، فقط ...
موقع خواندن دعای قنوت نماز عید فطر برق ها قطع شد/ یک مکبر خوب ابتدا باید قاری قرآن خوبی باشد
ادامه داد: در آن زمان دانشجوی تهران بودم و هر هفته خود را برای مکبری نماز جمعه می رساندم و تا به امروز این قضیه ادامه داشته است، از همان سال 72 که مکبر نمازجمعه شدم مکبری نماز عید فطر و عید قربان را نیز انجام می دادم. وی درباره برکات مکبری در زندگی اذعان کرد: از دوران نوجوانی با شروع انقلاب به همراه خانواده در نماز جمعه شرکت می کردم و تا به امروز این امر برایم برکات زیادی داشته است اما ...
دوستانم مرا شهید زنده خطاب می کنند
دشمنش؟و من بدون لحظه ای درنگ گفتم: اگر خدای خمینی دشمن اوست من هم دشمن او هستم و اگر خدای خمینی دوست او من هم دوست او هستم. جانباز سالهای دفاع مقدس می گوید: خانواده ام هدیه ی خدا هستند و در طی این سالها با مراقبت از من حق نوع دوستی را ادا کرده اند چون من در دوران اسارت از ناحیه کلیه،ریه و اعصاب و روان مورد حمله قرار گرفته و مجروح شدم و نیاز مستمر به مراقبت داشتم تا بهبود پیدا کنم. ...
گفتگوی اختصاصی وت پارس با مهندس فرشید فهیم
که مجری شبکه سه سیما هستم. وت پارس - چه شد که دامپزشکی را برای تحصیل در دانشگاه انتخاب کردید؟ مهندس فرشید فهیم - بعد از دیپلم در رشته کاردانی دامپزشکی دانشگاه آزاد واحد رشت قبول شدم و چون دانشکده افسری هم قبول شده بودم تصمیم گرفتم به رشته دامپزشکی برم و بتونم تا مقطع دکترا ادامه بدم اما نشد و بصورت ناپیوسته مهندسی دامپروری رو ادامه دادم و وارد جهاد سازندگی شدم و مشغول به کار ...
نیازی به تشکیل اتاق فکر علیه دولت یازدهم با عملکرد سه سال گذشته وجود ندارد
معاون مالی خود 40 میلیون بدهد، در حالی که همه دریافتی های ما به عنوان وزیر از دولت جمهوری اسلامی در سه سال اول، ماهیانه 4 میلیون هم نبود، آنها به بنده و آقای شیخ الاسلام که اعضای هیأت علمی دانشگاه ها بودیم، می گفتند ریاست جمهوری باید 4 میلیون حق مدیریت به شما بدهد، اما چون آن زمان بنده حدود 3 میلیون تومان از دانشگاه می گرفتم، ریاست جمهوری هم حدود یک میلیون تومان به من می داد و آقای شیخ الاسلام که از ...
منصوریان: قول استقلالی شدن حاج صفی را گرفته ام
با هماهنگی باشگاه انجام می دهم. ما 2 اسپانسر خوب در باشگاه استقلال داریم و اشکالی ندارد اگر از کمک های مردمی استفاده کنیم. برداران شفیع زاده گفتند اگر خبر بعدی تو احسان حاج صفی است روی ما حساب کامل کن و من از این موضوع خیلی خوشحال شدم. آخرین وضعیت جذب حاج صفی به چه صورت است؟ من با حاج صفی حرف زده ام و قول و قرارهایی با هم گذاشته ایم. اگر او پیشنهاد خارجی نداشته باشد از بین ...
حواشی خواندنی از دیدار تشکل های دانشجویی با رهبر معظم انقلاب
بعضی از بچه ها (که عمدتا عقب نشسته بودند) بلند شدند و فکر کردند که آقا آمد. محافظ های آقا جالب بودند؛ رفته رفته بزرگ و بزرگ تر می شدند! ساعت حدود 18 بود که آقا آمد به دلیل جایی که نشسته بودم و به در ورودی مسلط بودم، اولین نفر یا جزء اولین ها بودم که بلند شدم. زمانی که آقا را دیدم همه شعارها در ذهنم بود ولی زبانم بند آمده بود و نمی دانستم چه بگویم. این حالت خیلی برایم عجیب بود ...
می خواهم بدانم چرا به زن و بچه ام ناسزا گفتند
فرودگاه بروم که برادران پرویز هادی ضرباتی را به کمرم وارد ساختند و شروع به فحاشی کردند. وی در پاسخ به این سوال که چرا به شما حمله کرده و فحاشی کردند گفت: من مربی سنگین وزن های تیم ملی هستم و احتمالأ ناراحتی آن ها نیز به همین دلیل بوده است؛ اما می خواهم بدانم چرا به زن و بچه ام ناسزا گفتند؟ مگر ما کسی را به ناحق انتخاب کردیم؟ مگر انتخابی برگزار نکردیم تا حق به حقدار برسد؟ خدا را شکر داوری هم ...
تروریستی که از روی فیلم لو رفت!
ادامه در گفتگو با داوود مرادیان، کارگردان این اثر روند ساخت این مستند و مشکلات و موانع ساخت مستندهای نظامی را از نظر می گذرانیم. به عنوان سوال اول چه شد که شما سر از مستند سازی نظامی درآوردید؟ من تا سال 1381 که وارد خدمت سربازی شدم دستیار کارگردان و تدوینگر دو سریال تلویزیونی بودم. بعد از آن آرام آرام جذب مستند سازی نظامی شدم. از جمله آنها مستند “مزدور خاموش” درباره پاکسازی ...
لطفا کمدی را جدی بگیرید
؛ مثلا در بخشی از فیلم که حامد و نازی با هم صحبت می کنند و بعد پدر حامد دستگیر می شود، حامد درباره نازی اطلاعاتی داده و می گوید؛ ببخشید گفتم تو بیای خونه ما، چون فکر کردم اگر پدر مادرم بفهمن که تو با مادربزرگت زندگی می کنی ممکنه ناراحت بشن و... به عنوان کسی که در مرحله نگارش فیلمنامه حضور داشتید چه الزامی برای مطرح شدن این دیالوگ می بینید؟ البته من این حرف شما را خیلی قبول ندارم. ما در آن ...
زندگی متفاوت مایه دارهای ایرانی
... * حوصله ات سر نمی رود؟ از این همه یکنواختی خسته نمی شوی؟ چرا؛ یک بار اینقدر حوصله ام سر رفته بود که رفتم در یک صرافی و با حقوق ماهی 800 هزار تومان کار کردم. همه مسخره می کردند و می گفتند تو که اینقدر پول داری، چرا اینجا کار می کنی ولی برای من پول مهم نبود. می خواستم یک کاری کنم که احساس مثبت بودن بهم دست بدهد. البته بعد از یک مدت که کار یاد گرفته بودم، به مشکل خوردم و بیرون آمدم ...
ترویج زایمان طبیعی به چه قیمتی؟
به ما می گفتند و باورمان نمی شد چه اتفاقی برای فرزندمان افتاده، ولی بعد متوجه شدم، فرزندم رشد نمی کند، در عین حال که تشنج های مکرر داشت علاوه بر اینکه عکس العملی هم نداشت. مائده در ادامه صحبت هایش می گوید: آتنا بچه اول من است و تاکنون مخارج سنگینی برای ما داشته و دارد. می گویند دیه می دهیم، اما این دیه واقعا قابل مقایسه با هزینه هایی که چنین نوزادانی برای خانواده دارند؛ نیست. ...
من و تو با هم هوو شدیم خاله جان - دختر از کودکی با ما بود - ازدواج شوهرم با دختر پرورشگاهی
.... خدایا، من از ساعت یازده صبح همانجا افتاده بودم! زنگ موبایل روی اعصابم می رفت. گوشی ام را از کیف درآوردم. برادرم بود، تا با صدایی گرفته گفتم"الو" برادرم با نگرانی گفت: " کجایی تو آبجی؟ به خدا نصفه جون شدم. دو، سه بار اومدم دم خونه تون هر چی زنگ زدم باز نکردی. به گوشیت یه نگاه بنداز، بیشتر از صد بار زنگ زدم. دیگه داشتم از نگرانی می مردم. اومدم خونه روشنک گفت خبر فوت بهادر رو بهت داده ...
گفتگو با هرکول بوشهری +عکس
به من انگیزه می دهند. هوادارانم مانند خانواده و خواهر و برادرم هستند و دوستاشن دارم. امیداور همیشه شاد و سلامت باشند. خانواده تان از شما حمایت می کنند؟ صد درصد. اول خدا بعد خانواده ام از من حمایت کرده. همیشه به پدرم گفتم که به خاطر من تحت فشار نباش. می خواهم چند سال ورزش را ترک کنم و به کمک تو بیاییم. پدرم می گفت:" تو دیگر راه برگشت نداری و باید جلو بروی.تو یک هرکولی و ادامه بده ...
دلنوشته مجری زن تلویزیون از دیدار با رهبر انقلاب
به گزارش پایگاه خبری آشخانه ؛ فضه سادات حسینی، دانشجوی دکتری دانشگاه تربیت مدرس و دبیر و گوینده خبر پس از حضور در دیدار دانشجویان با رهبر انقلاب دلنوشته ای را در فضای مجازی منتشر کرد: همه می آیند بشنوند ... من اما فقط به شوق دیدار رویت می آیم ... می آیم تا وقتی روی ماه و صلابت علی وارت را به نظاره می نشینم و اشک از دیدگانم جاری می شود، اندوه و دردهای سال هایم را هم با خود بشوید. ...
طعمِ عباس کیارستمی | سیدعطاءالله مهاجرانی
بر می آمد... روزی سیف الله داد گفت: آقای کیا رستمی می خواهند شما را ببینند؟ کی فرصت داری؟ گفتم: هروقت ایشان فرصت دارند! آمدند با مجموعه ای از عکسای سیاه و سپید. بازی نور و تک درخت ها در صحرایی یا دامنه کوهی یا کنار جاده ای... برای این عکس ده ساعت منتظر بودم! می بایست آفتاب درست از همان زاویه ای به درخت بتابد که منتظرش بودم . آن وقت تو می دیدی که انگار آفتاب از درون شاخسار درخت طلوع کرده است. ...
از بی حسی نیمی از بدن تا فتح قله دماوند
وحیدزندی فخر: عقربه ها دقیقا ساعت 3 بعدازظهر را نشان می داد. درست در همین زمان، قرار مصاحبه داشتم. کاری نداشتم به جز انتظار کشیدن. ناخودآگاه به سمت پنجره رفتم و از طبقه دوم ساختمان خبرگزاری به درون حیاط، چشم دوختم. زنی را دیدم که داشت دوچرخه اش را به یکی از درختان کناری محوطه زنجیر می کرد. با خودم گفتم: "این خانم چه فکری با خودش کرده که در این موقع روز و در هوایی چنین گرم، دوچرخه سواری می کند؟ علاوه بر آن، در این ساختمان چه می کند؟ یعنی ...
آینده نگاری (Foresight) بیست و چهارساعته
قاتله کلوئی: تو داری باعث جنگ با یک قدرت هسته ای میشی جک باور: جلوی این آدما باید گرفته بشه، باید پاسخگو باشن، خودشون باعث این کار شدن کلوئی: لازم نیست بهت بگم که کارت چقدر صدمات جانبی داره، به علاوه جون آدمای بی گناهی که در خطره، چون یک نفر رو از دست دادی می خوای جنگ شروع کنی؟ جک باور: مساله من نیستم کلوئی: اگر رنه بود نمی خواست این کار رو بکنی ...
اهالی سینما در مراسم بزرگداشت کیارستمی
از قبل ناراحت بود و با باتری کار می کرد. به نظرم پرواز هوایی طولانی در ارتفاع و چندین ساعت معطلی در فرودگاه ایده ی درستی نبود و نمی دانم چرا چنین کاری کردند. دو روز بعد از انتقال به فرانسه بود که دچار ایست قلبی شد و این اتفاق افتاد. نبودش برای سینمای ایران بزرگترین ضربه است. اما این طور نیست که سینمای ایران متوقف شود. کارهای کیارستمی چندان مورد توجه عموم مردم ایران نبود، چون نمی گذاشتند ...
دل نوشته مجید مجیدی برای کیارستمی
...: "واقعیتش این است که از اجرای آن عاجز بودم. اصلا فکر نمی کردم خوب بشود." نمی دونستم این جمله که تو دلمه بهش بگم یا نه، ولی گفتم، گفتم "راستش لطف خدا بود". تا این جمله را گفتم دیدم کیارستمی دستم را گرفت، لبخندی زد و گفت، "خیلی چیزها خارج از توان و اراده ماست و آن جایی که درمانده می شویم، لطف خدا به کمک می آید." خیلی برایم شیرین بود این جهان بینی کیارستمی. سال ها از این اتفاق گذشت تا ...
دست نوشته قرآنی آقا برای دانشجوی منتقد/چرا نماینده رهبری پیشانی فتنه را می بوسد؟
پیر شوند. هفتمین نفر، فرزند شهید است و نفر اول انتخابات مدیران مسئول نشریات دانشجویی کشور. انتقادات تند و تیزی دارد. از محدود شدن آزادی بیان حرف می زند. از محدود شدن حقوق شهروندی برای منتقدین. از اجرا نشدن برخی اصول قانون اساسی و از این جور چیزها. بعد می گوید که این جلسه بازنمای همه سلایق موجود در دانشگاه نیست. بعدتر آقا به همین حرف اشاره کردند و گفتند که البته این جلسه قرار ...
شب عید فطر کمتر از شب قدر نیست/ شرحی بر دعای وداع ماه رمضان
تو بر ما داری بر اساس عدالت نیست بلکه تفضل توست. اما اگر عقوبت کنی آن عقوبت تو عدل است. لذا بخششهای خدای سبحان ابتدایی است، نه از روی استحقاق. حجت الاسلام غلامعلی گفت: بعد از این 19 فقره که امام با خدا حرف می زند و خدا را وصف می کند، حضرت به بحث ماه رمضان می پردازد. مثلا به خداوند عرضه می دارد خدایا یکی از کارهایی که برای ما انجام داده ای این است که این ماه مبارک رمضان را برای ما قرار ...
بهمن هاشمی: هر چه در زندگی دارم از قرآن و ماه قرآن دارم
فرمان فرمان الهی است. در ذات من می گذارد خدا. من هر چه دارم از قرآن و ماه قرآن دارم. بعد از 18 سالگی از این کار فاصله می گیرم ، چون دیگر انقلاب اسلامی می شود و همه جا قرآن خوان هست. همه بچه ها مومن می شوند. من زمان شاه پای جلسه قرآن بودم ،سال 47 تا 57 . از این زوایه که زندگی مرا بررسی کنی درخواهی یافت که چنین عاقبتی برای من طراحی شده است. من اصلا با میکروفون آشنا شدم. در فاصله 20 سالگی تا 30 ...
گلاره عباسی: از حاشیه امن متنفرم
بیشتر آن را با نقشم در سریال شهرزاد مقایسه می کنند. وقتی نقش مثبت بازی می کنی این تشابه وجود دارد که مخاطب وقتی تو را می بیند می گوید این همان دختر خوب است و هنگامی که نقش منفی بازی می کنی می گویند این همان بدجنس است. ریزه کاری ها است که نقش ها را از هم متفاوت می کند. به طور مثال در سریال کیمیا نقش دختری را بازی می کردم که قربانی و خشمگین بود؛ وی عقده های زیادی از کودکی داشت البته راجع به نقشم در ...
توصیه های استاد خسروشاهی به اردوغان
وحدت اسلامی است و ترکیه را هم کشور خود می داند ، به او معرفی کرد. در این دیدار عبوری و کوتاه و نخستین، من کارتم را که شامل نام و نشانی ام در قم بود، به ایشان دادم و اردوغان افندیمز خداحافظی کرد و رفت. سالها بعد، در اواخر سال 1374 شمسی که جناب اردوغان شهردار اسلامبول(بلدیه باشباکانی) شده بود، دعوت نامه ای توسط برادرمان متین که با مجله ماهانه اسلام گرای گریشم همکاری داشت و خود ...
همان چیزی شدم که از آن می ترسیدم!
نسبت به نوعی خاص از فیلم و تلویزیون شکل گرفته است. بعد از اینکه آبرامز پیشنهاد حضور در جنگ ستارگان را به او داد، پگ احساس کرد این لحظه ای سرنوشت ساز است که به سختی می توان بعد از آن چیز به درد بخوری اضافه کرد. خودش می گوید: بعد از آن کمی اعتماد به نفسم را از دست داده بودم. برگشتم بریتانیا و کاملا مطمئن بودم که می خواهم دست از بازیگری بکشم. به مدیر برنامه هایم زنگ زدم و گفتم ببین می خواهم کمی ...
حقایقی درباره فیلم خانه دوست کجاست
نیست آدم در هر فیلمی با آگاهی برود سراغِ چیزی که می خواهد بگوید. کمی غریزی که رفتار کنی، خودت را که رها کنی، آدمی را می بینی که در وجود تو هست، از قدیم هم بوده. شصت سال است که راهنمایت بوده. پا به پایت آمده؛ حتّا اگر از ده سالگی پرسه زدن را شروع کرده باشی. بنابراین تو را به جای بدی هم نخواهد برد. امّا این چیزها الزاماً آگاهانه نیست. حالا من که بچّه ای را غریبانه در کوچه، یا یک منطقه ی دیگر، یا ...