سایر منابع:
سایر خبرها
رود کرج، فاضلاب شد، مردم غرب پایتخت گرفتار بیماری های عفونی
شب را به صبح می رسانند. از همه مهمتر ایجاد و رواج بیماری های عفونی است و همچنین سبزی ها و گیاهانی که با این آب قرار است، آبیاری شوند. با توجه به اینکه وزارت بهداشت آبیاری سبزیجات با آب فاضلاب را ممنوع اعلام کرده، باید دید که چرا چاره ای برای این رود ارزشمند نمی اندیشند. بی آبی و فشار قوی این روزها که خشکسالی و تشنه بودن ایران، تهدید جدی به شمار می آید، آلوده بودن چنین رود ...
ترفند مرد متجاوز به دختر 14ساله برای جلوگیری از شکایت
مجرد است اما وقتی به خانه اش رفتم و وسایلش را دیدم، متوجه شدم او متاهل است و فرزند هم دارد. می خواستم از آنجا فرار کنم اما محمد درها را قفل کرد و اجازه نداد. گویا آن شب همسر و فرزندش خانه یکی از بستگان شان بودند. آن شب محمد با تهدید مرا مورد آزار و اذیت قرار داد تا اینکه نیمه شب وقتی خواب او سنگین شد، کلید را از جیبش برداشتم و فرار کردم. یک ساعت پس از فرار، محمد پیامی در ...
نابینای شهرضایی، گاوداری را مثل ساعت می چرخاند!
در کنج عزلت را برنمی تابد و زندگی را طور دیگری معنا می کند و ناتوانی را به سخره می گیرد و از پای نمی نشیند. روح الله ذاکر، جوان 35 ساله ساکن شهرضای اصفهان، وقتی فهمید تاریکی تقدیر اوست و تا دنیا دنیاست، قرار نیست چشم هایش جایی یا چیزی و کسی را ببیند، برای لمس زندگی یاعلی گفت و دست به زانو گرفت و روی پاهایش ایستاد. او از کودکی با نابینایی همدم و همراه است اما تا جایی که به یاد می آورد ...
اعتراف هنرپیشه های مشهور/کاش این نقش را بازی نمی کردم
حاتمی که سال گذشته در فیلم در دنیای تو ساعت چند است؟ صفی یزدانیان با دختر و دامادش علی مصفاهمبازی بود در گفت وگو با "شرق" از حضور در "تختی" بهروز افخمی ابراز پشیمانی کرده و گفت: با شروع ساخت فیلم تختی در نقش خودم (همسر علی حاتمی) حضور داشتم که چقدر هم پشیمانم و کاش بازی نمی کردم ، در پروژه تختی آقای شایسته به من پیشنهاد کردند نقش همسر علی حاتمی را خودم بازی کنم. من هم پذیرفتم چون بیشتر فیلم برداری ...
زیباترین چهره با زخم های تلخ جنگ
. بیست روز در بیمارستانی در تبریز بودم که در آنجا دائم یک ملحفه روی صورتم بود. دکترها از زنده ماندنم قطع امید کرده بودند. بعد به بیمارستانی در تهران منتقل شدم. آنجا با آسیب صورتم به طور کامل رو به رو شدم. یک دکتر به نام صفوی، که خدا خیرش دهد، قسم خورد صورت من را احیا کند. این طوری شد که در هجده ماه 26عمل جراحی روی صورتم انجام شد. 26 عمل! مدام این جمله در ذهنم می چرخید. برای مظلومیت همسرش دلگیر ...
زندگی متفاوت روحانی "جانباز" با یک دست!
بالاخره او را برگرداندیم و بعد آنقدر همین روحانی با بچه ها رفیق شده بود که ماهها از ماموریتش می گذشت؛ اما نمی توانست از بچه ها دل بکند به خانه برود. وقتی اکبر کور دعای کمیل می خواند! طلبه ها گلوله انرژی جبهه ها بودند و با هر وسیله ای از دعا و مناجات گرفته تا شوخی و خنده، به رزمنده ها روحیه می دادند. زمستان سال 61 بود. من با یکی از طلبه ها در جبهه نفت شهر بودم. در کنار رودخانه ...
روایت محمدعلی مجاهدی از همنشینی با شیخ جعفر مجتهدی
فرمودند آقای مجاهدی! فردا کنار طرف خواهید نشست و او با این دیوار برای شما فرقی نخواهد داشت. برای او هم همین گونه خواهد بود. هم او را راحت کردند، هم شما را. بعد از ظهر روز بعد مادرم گفت قرار است مهمان بیاید. شما بروید از میدان میوه بخرید. سوار اتوبوس شدم تا به سمت میدان مطهری فعلی در قم بروم. من معمولا سرم پایین است. وارد اتوبوس که شدم، دیدم صندلی ها پر است و فقط یک صندلی خالی است. رفتم نشستم و ...
منتظری چگونه مقابل نظام اسلامی قرار گرفت/ از نامه حضرت امام (ره )به منتظری و رنجنامه سید احمد خمینی تا ...
مسئولین امر در نظام بیرون آمد و آن ها را به نتیجه اعمالشان گرفتار ساخت و سرانجام مهدی هاشمی و همدستانش در تاریخ 30 مهر 65 ابتدا در رابطه با کشف یک خانه تیمی بازداشت شدند و پس از انجام تحقیقات لازم، سرانجام به اتهامات گوناگون از جمله هدایت گروه های ترور و آدم ربایی، در قبل و بعد از انقلاب، در تاریخ های 20 و 22 و 24 مرداد 66 در دادگاه ویژه روحانیت محاکمه و حکم دادگاه (اعدام) درباره وی صادر و به مرحله ...
صحنه ای تأثربرانگیز در میدان مین/ تأثیر مثبت شلیک توپ ضد هوایی بر روحیه مردم
جنگ روانی بود بعد از عملیات والفجر یک به واحد تبلیغات تیپ 27 رفتم. سه ماه بعد هم عملیات خیبر اعزام شدم. چهار ماه در منطقه بودم. در سال 63 برای گذراندن دوره تخصصی پدافند به پادگان ولی عصر(عج) رفتم. این دوره با موشک باران شهرهای ایران مصادف شد. بیمارستان ارتش در مجاورت پادگان بود. در خیابان شریعتی هم ساختمان 19 طبقه ای است که آن زمان یک قبضه توپ ضدهوایی بر روی آن بود که حفاظت از ...
پزشکان از زندان می ترسند/ فرار پزشکان از زندان
پزشکان برای کار در زندان ها تأثیر می گذارد. آقای پ ، ماجرای شروع به کارش در زندان را توضیح می دهد: دبیرستان شهر ما دیوار به دیوار، زندان بود، همیشه برایم سوال بود که آن طرف دیوار چه خبر است، زمانی که پزشک شدم، یکی از دوستانم از من خواست تا به جای همسرش به یکی از روستاها بروم، زمانی که برای این کار درخواست دادم، به من اعلام کردند که زندان نیاز به پزشک دارد، من هم انگار به آرزوی نوجوانی ام رسیده بودم ...
آیا قانونا می توان دزد را کتک زد؟
آیا درصورت دستگیری دزد، قانونا می توان او را کتک زد؟ کارشناسان وکیل آنلاین به این پرسش پاسخ داده اند. به گزارش میزان، پرسش مخاطب وکیل آنلاین درباره کتک زدن دزد این است: با سلام ساعت ده شب متوجه شدم از پنجره خانه ام شخصی به پشت بام میرود بلا فاصله به پشت بام رفتم جوانی حدود 15ساله را گرفتم به بهانه اینکه توپم افتاده آمدهام ! وشروع به سر وصدا کرد که من دزد نیستم در حالیکه وی ...
مصیبت های 13ماه اسارت در سوریه
بازگو کردم. تا افرادی که کنجکاوند بدانند چه حوادثی رخ داد، مجبور نباشند ده مقاله مختلف و پر از مزخرف را بخوانند. چرا به این سفر رفتم؟ برای افرادی که در دام این حوادث می افتند چه رخ می دهد؟" چهار روز قبل از ربوده شدن، اتوسین از کپنهاگ به شهر "غازی عینتاب" ترکیه پرواز کرد و برای رفتن به سوریه و رسیدن به شهر اعزاز، به شهر مرزی کیلیس رفت. او قصد داشت از سوری هایی که سعی دارند در بحبوحه جنگ ...
همسرم شهادت را بیشتر از من دوست داشت
که یکدفعه یک دختر بچه از جلوی من دوید و مادرش صدایش کرد: نازنین زهرا ندو می افتی. کمی آن طرف تر پدری پسرش را صدا کرد که محمد طاها حواست باشد. همان جا بود که خندیدم و به حال شهدا غبطه خوردم. همان شب خواب دیدم در جایی ایستاده ام با جمعیت فوق العاده زیاد، ناگهان دختر بچه ای به طرف من دوید و من را در آغوش گرفت و گفت مامان. من هم بغلش کردم. به دیگران گفتم این دختر من است و هدیه امیر. سپرده است به من تا ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (142)
. 15. خفاشا براشون سوال پیش نمیاد که ما چرا از رو سقف راه میریم؟ 16. من کلاً با خشونت مخالفم ولی مشت زدن تو دهن کسی که با ملچ مولوچ غذا میخوره خشونت نیست، تربیت کردنه! 17. من یه مدت داشتم اگزیستانسیالیسم میشدم ، بعد دیدم تلفظ کردنش سخته برگشتم به همون دینو ایمون خودم. 18. رفتم زالو درمانی ببینم داستانش چیه یکی رو تخت بود به قدری بهداشت فردیش مشکل داشت که ...
این پسر در اقدامی هولناک سر از بدن اعضای خانواده اش جدا کرد
پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی: رسیدگی به این پرونده از هشتم آذرماه سال 93 به دنبال تماس یک مرد جوان با اداره اگاهی در دستور کار پلیس قرار گرفت. مرد هراسان به ماموران پلیس گفت: دوست صمیمی ام میلاد 28ساله که دانشجو است نمیه شب با من تماس گرفت و مرا به خانه پدرش اش دعوت کرد. وقتی به آنجا رفتم با جنازه های خونین پدر،مادر و پدربزرگ میلاد روبه رو شدم. میلا می گفت آنها را با چاقو کشته و حالا برای حمل ...
چگونگی شناسایی پیکر مطهر سردار ناصری بعد از 40 روز
گفته است. پدرشهید ردّ گلوله ها من یکی از کسانی بودم که وقتی جنازه ی برادرم به ایران برگشت، برای شناسایی او به تهران رفتم. درباره ی این که ظرف چهل روز گذشته، بر سر پیکر او و پیکرهای دیگر شهدا چه بلاهایی آمده، چیزهایی شنیده بودم. رو همین حساب، با این ذهنیت سراغ جسد می رفتم که کاملاً متلاشی شده و من فقط خواهم توانست اسکلتش را ببینم و احتمالاً تکه هایی از کت و شلواری که ...
رازینی: همه اعدامی های سال 67 محاکمه شدند
حجت الاسلام والمسلمین علی رازینی، روحانی 63 ساله، از قدیمی ترین مسئولان دستگاه قضایی نظام جمهوری اسلامی است که ورودش به قوه قضائیه به سال 1359 بازمی گردد. رازینی بعد از آن در قوه قضائیه ماند و بعدها در مناصب دیگری نظیر ریاست دادگاه استان خراسان، معاونت حقوقی قوه قضائیه، ریاست دادگاه ویژه روحانیت، ریاست دادگاه های ویژه رسیدگی به تخلفات جنگ، ریاست کل دادگستری تهران (در دور دوم ریاست آیت الله محمد ...
شگردهای عجیب زمین خواری در شمال تهران
آنها را گرفت. یک دختر 28ساله که 20 نفر آدم اجیر کرد و تمام مهرهای ثبتی را هم داشت. وقتی این خانم را گرفتند، به دو مأمور آگاهی پیشنهاد 400 میلیون تومان رشوه داده بود که نفری 200 میلیون بردارند و او را ندیده بگیرند تا برود و شب بعد از ایران خارج شود. این موضوع به چهار سال پیش برمی گردد که مأمورها با رد رشوه، شخص را بازداشت کردند. این یکی از اتفاقات بود. من قصد ندارم جو را مسموم کنم اما گرچه درصد ...
گفت وگو با جوان ایرانی که در ژاپن قاتل و یاکوزا شد
/> در جریان کاری که می کردی بود؟ نه اصلا نمی دانست که قاچاق می کنم. بعد از قتل چه کار کردی؟ با پاسپورت جعلی از ژاپن خارج شدم و به ترکیه رفتم. وقتی به ایران رسیدم، مأموران متوجه شده و دستگیر شدم. با قرار وثیقه آزاد شدم تا این که به جرم قتل بار دیگر بازداشت شدم.
اذیت و آزار هولناک دختر 14 ساله توسط مرد ایدزی
محل قرار حاضر شد که خیلی زود از سوی ماموران دستگیر شد و پرده از یک سناریوی سیاه برداشت. فریبا در حالیکه اشک می ریخت به ماموران گفت: چندی پیش خواهر کوچکترم را برای بازی به پارکی نزدیک خانه مان بردم و در آنجا با پسر جوانی که همراه یک دختر کوچولو به پارک آمده بود آشنا شدم. وی افزود: هر روز که به پارک می رفتم امیر را ملاقات می کردم و وی ادعا کرده بود که دختر کوچولو خواهرش است. دوستی ما ...
گپی با ماهور الوند ، دخترِ فیلم دختر
اضطرابی هم من را گرفته بود و خیلی نگران بودم. نگران این که چرا تماس نگرفته اند؟ بله، با خودم می گفتم حتما مرا انتخاب نکرده اند. اما یک شب خود آقای میرکریمی با من تماس گرفتند و گفتند که با دیدن همه فیلم های تست و بررسی هایی که داشتند، من بهترین گزینه نقش بودم. و آن جا بود که خیلی از این موضوع خوشحال شدم. می دانستند که شما دختر آقای الوند هستید؟ بله می دانستند ...
مصراعی از مثنوی تنهایی یک شاعر/ کاری به شعرسازان بازاری ندارم!
. شرمنده شدم. به حرم رفتم و رو به آقا گفتم: برای شاعر شیعی بد است که برای بی بی شعر نداشته باشد. به خانه که آمدم حال خوشی داشتم و مثنوی متولد شد... سر نی در نینوا می ماند اگر زینب نبود/ کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود... نوشتم و همان شب راهی تهران هم بودم. تا صبح در قطار شعر را کامل کردم. آرزوهای کوچک روزهای شاعر در دو اتاقی می گذرد در چهارمین طبقه از ساختمانی در خیابانی خلوت و دور ...
پسر هفت ساله افغان قربانی جنایتی سیاه شد
سر او زدم و به خانه برگشتم. چهار روز بعد که اهالی روستا دنبال هادی می گشتند به گندمزار برگشتم و با جنازه او روبه رو شدم که متعفن شده بود. من بار دیگر به خانه رفتم و چند روز بعد پسر عموهای هادی را به محل جنایت بردم. این متهم دیروز در حالی در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست امین مقدم زهرا و با حضور دو مستشار پای میز محاکمه ایستاد که پدر و مادر قربانی برای او حکم ...
سیداحمدخمینی: آقای منتظری! بدون امام شدید و تنها ماندید
مهدی هاشمی بنابر این اعترافات تا چه اندازه در تمامی مسائل سیاسی اجتماعی، شما را تحت تأثیر خویش قرار داده است که شما در موقعی که او برای آخرین بار می خواسته از شما جدا بشود او را تشویق می کردید که هر چه کردی بگو فلانی گفته است. در صفحه 23 پرونده خود سند شماره 14 آورده است: "من از ایشان جدا شدم ولی در اندورن وجودی خود واقف بودم که چه مجسمه ای از شر و فساد و فتنه و انحراف مورد ...
شوهرکشی با کمک خواستگار سابق
با حضور کارآگاهان اداره دهم و تیم تشخیص هویت در محل، بررسی های اولیه بر روی جسد انجام و با توجه به دلایل و شواهد به دست آمده (وجود آثار شکستگی بر روی سر متوفی) وقوع جنایت محرز شد که بلافاصله هماهنگی لازم با مقام قضائی دادگاه بخش کهریزک انجام شد. با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع قتل عمد و به دستور رئیس شعبه 103 دادگاه عمومی بخش کهریزک، پرونده برای رسیدگی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت. در اولین مرحله از تحقیقات، کارآگاهان اداره ده ...
شهامت داشتیم هرکس اعدام شد زیر حکمش را امضا کردیم
در یک برهه، همه را محاکمه کردند و حکم صادر شد. ما باید برای امام (ره) دعا کنیم که همان روزهای اول که منافقین قیام کردند، ملاحظه توصیه افراد ترسو را نکردند؛ امام قاطع فرمودند احکام شرع باید اجرا شود و احکام شرع اجرا شد. اگر با چند ده نفر از آنها، همان سال های انقلاب برخورد نمی شد و اعدام نمی شدند، فرزندان بسیاری از خانواده ها به دام منافقین می افتادند؛ علت ناامنی امروز افغانستان، عراق و ...
رنجنامه،نامه حجة الاسلام سید احمد خمینی به آقای منتظری
صراحت کامل به من نصیحت می فرمودید که به جریانات دفتر و مدارس فقیه عالیقدر نزدیک نشوم و اگر... و اگر... کار به اینجا نمی کشید اکنون که برأی العین ثمره وضعیت سابق را مشاهده نمودید استدعا دارم گذشته ها را چراغ را آینده خود قرار دهید و انشاءالله قرار خواهید داد. نکته پنجم: همانطور که خودتان بارها اشاره می کردید که حضرت امام مدظله العالی یک چهارچوب واحدی را از روز اول نهضت تاکنون برای خودشان انتخاب کرده ...
شوهرکشی با کمک خواستگار سابق
سلامت نیوز :زنی که شوهر خود را با کمک خواستگار سابقش به قتل رسانده است، همراه همدستش دستگیر شد. به گزارش خبرنگار ما، کشف جسد در مسیر رودخانه کن واقع در روستای جهان آباد ساعت 17 روز 12 دی سال گذشته از طریق مرکز فوریت های پلیسی 110، به کلانتری کهریزک اعلام شد. با حضور مأموران کلانتری در محل و تأیید خبر، موضوع برای بررسی های تخصصی به تیم بررسی صحنه جرم اداره دهم و تشخیص هویت پلیس آگاهی تهران بزرگ ...
شیرین زبانی حافظ برای قوماندان
روز از عقد تا عروسی فاصله بود وقتی مهمان ها رفتند من چون خودم فرزند اول بودم شروع کردیم به جمع آوری خانه. البته تعدادی از اقوام نزدیک مان شب را خوابیدند. صبح وقتی برای آقایان صبحانه بردم آرام ابوحامد را صدا زدم که شما بیا بالا با هم صبحانه بخوریم. قرار بود بعدش برویم حرم که بعد از صبحانه گفت: من یکم کار دارم و وقت نمیشه برویم زیارت. بعد شروع کرد به صحبت و گفت: من بنا دارم زودتر برویم سر ...
ماجرای لب گشودن مهدی هاشمی درباره جنایاتش و نامه ری شهری به منتظری
...؛ ولی به سبب عدم کشف اجساد، به تهران بازگشتند و رضا مرادی را برای تعیین محل دقیق دفن اجساد به همراه بردند. در این سفر کاظم زاده دستگیر و یک انبار اسلحه از منزل او کشف شد؛ اما جنازه ها پیدا نشدند. محل دقیق دفن اجساد را تنها کاظم زاده می دانست و او نیز حاضر نبود در این مورد حرفی بزند. پس از تلاش های فراوان، صحبت های طولانی ماموران وزارت خانه با او و روبرو شدن وی با مهدی هاشمی و در میان آمدن ...