سایر منابع:
سایر خبرها
مرد روزهای سخت هستم
یک اخطار کام مردم ایران را تلخ کند. با این حال جنگندگی ساعی مانع از دست رفتن یک مدال طلای باارزش شد: خودم تغییر نتیجه را در ثانیه های پایانی در المپیک 2004 آتن دیدم. در آن زمان هر مبارزه تکواندو 9 دقیقه بود. تا سه ثانیه مانده به پایان رقابت من از حریفم پیش بودم، داور بازی را نگه داشت و یک اخطار به من داد. با همان یک اخطار بازنده مسابقه می شدم. نگاهی به تابلو مسابقه انداختم و دیدم سه ثانیه بیشتر ...
راههایی برای شاد کردن همسفر زندگی
مفهوم عمیقی دارد. بعد از یک روز خسته کننده یک پیام زیبا مهمانش کنید بعد از یک روز خسته کننده کاری به همسرتان پیغامی زیبا بدهید. هنگامی که همسرتان مشغول تماشای یک فیلم است برایش میوه یا تنقلات ببرید. برای او بلیت تماشای بازی فوتبال بخرید و او را شگفت زده کنید. اولین ملاقات تان را خلق کنید اولین قرار ملاقاتی را که قبل از ازدواج با او داشتید دوباره خلق کنید. لباس های ...
شوهرم با وجود دو فرزند قصد جدایی دارد
های سو استفاده از این فن آوری ها در ابتدا فرهنگ استفاده از آنها را فراگرفته و سپس آنها را هوشمندانه و به صورت هدفمند مورد بهره برداری قرار دهیم چراکه برخی از تبعات حاصل از این مراودات مجازی مانند سوء ظن، بدگمانی و کاهش اعتماد بین افراد به ویژه زوجین در مواردی غیرقابل جبرانند. به اهتمام: ستوان دوم حسین جمالی زاده کارشناس اجتماعی پلیس بم استان کرمان / ...
ماجرای اولین فرار شاه
سرهنگ بختیار (بعدا سپهبد) فرمانده تیپ محل دعوت زاهدی برای لشکرکشی به تهران را پذیرفته و به واحدهای این تیپ آماده باش داده بود. در این میان خبر رسید که شاه و ثریا از بغداد به رم (پایتخت ایتالیا) رفته اند تا در آنجا منتظر کار باشند. ملاقات فضل الله زاهدی با لویی هندرسن (سمت راست) سفیر امریکا، ویلیام وارنی و نورمن پل. در 27 مرداد 1332 خیابان های تهران پس از چند روز تظاهرات صدها هزار نفری ...
شکنجه پسر نوجوان پس از آشنایی تلگرام با دختر 14ساله
خیابان دیدم و خیلی عصبانی شدم. وقتی به خانه رفتم شبنم را به شدت کتک زدم اما از آنجایی که دخترم سن کمی دارد، احتمال دادم پسر نوجوان دخترم را فریب داده است به همین دلیل از شبنم خواستم با او قرار ملاقات بگذارد تا او را تنبیه کنم. من قصد آدم ربایی نداشتم و آن روز سر قرار حاضر شدم و او را به خانه ام بردم و تنبیه کردم. متهم پس از بازجویی به دستور قاضی سیفی برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت. منبع: رزونامه جوان ...
تلگرام های المپیک 2016 - زنده از ریو
نیزه سقوط های سختی را روی تشک خیس و پرآب داشتند. ضمن اینکه نیزه پرنده چینی روی زمین سُر خورد و باعث شد او در خطری جدّی قرار بگیرد امّا سرانجام سر سلامت به در برد. پرتاب یکی از پرتابگران دیسک هم به خاطر سّر خوردن دیسک در دست او به سمت خبرنگاران رفت و به شدّت خبرساز شد. هفده پرتاب دیسک شب گذشته با خطا مواجه شد و از دست رفت. قاسم رضایی، آماده مدال در شب تولد! قاسم رضایی 31 ساله که ...
ماجرای مرگ و میرهای تلخ کنار پل ها
تزریق هروئین دیده بودم اما آن روز برای دومین روز بود که هیچ تکانی نخورده بود، 48 ساعت بدون هیچ حرکتی افتاده بود. یکی از رفقایش چند متری آن طرف تر در حال تزریق بود. آهسته به او نزدیک شدم و گفتم رفیقت حالش خوبه؟ نگاهی کرد و همچنان که چشمانش نشئگی لحظه به لحظه را نشان می داد گفت خووووب . به عقب بازگشتم و تکانی به آن مرد دادم. با تکان از حالت دَمَر به پهلو تغییر وضعیت داد. چشمانش باز بود و ...
به یاد آزادگان شهید در اسارت / پرواز در غربت با دست هایی بسته
. همه آمده بودند، زن و مرد، کوچک و بزرگ، با بسته های شیرینی تا خود را در شادی و شعف خانواده های اسرایی که در 26 مرداد آزاد شدند و به آغوش میهن بازگشتند، شریک کنند. به همراه مادرم، دست خواهر کوچکترم را گرفته بودم و در این آیین معنوی همپای شادی مردم شده بودم، شاد و سرمست از شادی خانواده اسرا، انگار همه آنهایی که در اتوبوس ها با رنگ و رویی زرد و زار و تنی نحیف نشسته بودند و در میان سلام و ...
شهادت مظلومانه شهید احمدخانی تلخ ترین خاطره دوران اسارت بود/ با برپایی نماز جماعت و مراسمات ماه محرم ...
قزوین و به عنوان نیروی بسیج عازم جبهه شدم، ابتدا قرار بود به کردستان اعزام شوم که به خاطر عملیات مطلع الفجر مسیر عوض شد و ما را به گیلان غرب بردند. در کدام عملیات و چگونه اسیر شدید؟ یک ماه بعد از اعزام به جبهه بنا شد که ما را به منطقه ای که قرار بود عملیات مطلع الفجر صورت بگیرد ببرند به همین خاطر شبانه سوار ماشین شده و به سمت محل عملیات به حرکت درآمدیم و چند کیلومتری منطقه پیاده ...
پیست آزادی برای ما ممنوع است
شهرزاد نظیفی بیش از آنکه مادر دو قهرمان موتور سواری کشور باشد، نخستین زن موتور سوار ایران هم محسوب می شود. او فعالیت ورزشی اش را در سال 68 آغاز کرده و هنوز هم دست از این رشته نکشیده است. با توجه به اینکه موتور وسیله خطرناکی محسوب می شود، چطور رضایت دادید که فرزندانتان این رشته را به صورت حرفه ای دنبال کنند؟ من از دوران کودکی به رشته های هیجان انگیز علاقه مند بودم. زمانی هم که با شوهرم ...
تحلیل مبانی وزمینه های یادداشت رهبرانقلاب برکتاب - تن تن و سندباد -
تأثیرگذار معلّم بی بدیل است؛ نقشی که معلّم میتواند در اثرگذاری فکری و روحیِ این مخاطبی که کودک امروز ما و مرد و زن آینده ی ما است، داشته باشد- در دوران کودکی، در دوران نوجوانی تا تمام این دوره ی دوازده سال- نظیر ندارد، بی بدیل است؛ نه پدر، نه مادر، نه محیط، هیچ کدام این نقش را ندارند. معلّم یک چنین چیزی است؛ آموزش و پرورش یک چنین دستگاهی است. از لحاظ تماس با محیط زندگیِ مردم هم بیشترین سطح مماسّ با ...
3ساعت شکنجه؛ پایان دوستی تلگرامی دختر و پسر نوجوان
به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری لیان به نقل از شهروند، چند روز پیش زن جوانی با مراجعه به پلیس از یک آدم ربایی خطرناک خبر داد و به ماموران گفت که پسر نوجوانش از سوی یک مرد شکنجه شده است. این زن زمانی که در مقابل بازپرس شعبه چهارم دادسرای جنایی قرار گرفت، درباره این موضوع گفت: ظهر بود که پسر 14ساله ام به نام سامان از خانه بیرون رفت. چند ساعتی گذشت اما او برنگشت. هرچه با تلفن همراهش تماس گرفتم ...
با پولدارترین زن ایرانی آشنا شوید + تصاویر
بزرگ شدید؟ من هم مثل خیلی ها کم کم و پله پله در کارم پیشرفت کردم.من هم صنعت حمل ونقل را در ابتدای کارم علمی نمی شناختم، در حالی که این کار یک تخصص است و من هم به تدریج در این صنعت متبحر شدم. در این فهرست سی نفره شما به عنوان تنها ثروتمند زن حضور داشتید؟ این موضوع چقدر سخت بود؟ آیا یک میلیاردر زن بودن از یک میلیاردر مرد بودن سخت تر است؟ شما یک طوری می گویید انگار ...
نام نیکو برای فرزندان
انتخاب یک نام مناسب برای اوست همه پدرومادرها هم دوست دارند که بهترین اسم را برای کودک شان انتخاب کنند. اما داستان نامگذاری همیشه برای خودش داستان عجیب و جالبی بوده است. در حال حاضر دیگر مثل گذشته نیست که بزرگ ترهای فامیل برای نورسیده از بین چند نام متداول و ثابت یکی را انتخاب کنند و همه مراسم نامگذاری در یک ساعت عصرگاهی به پایان برسد. امروز، زن و مرد گاهی از مدت ها قبل از به دنیا آمدن ...
بعثی ها اسیر ما بودند
چه شد. چه اتفاقی افتاد. اما تمام صحنه ها مانند سکانس های یک فیلم سینمایی بود. مردی را می دیدم که با سرعت به سمت ما می دوید و از سرعت زیادش گرد و خاک درست شده بود. تصور می کردم این مرد برای کمک به بعثی دیگر آمده و می خواهند 2 نفری مرا بکشند اما آن مرد به من نزدیک شد و کلاهم را از سر برداشت و دوباره با همان سرعت بازگشت. بعدها یادم آمد روی کلاهم به زبان عربی و فارسی نوشته بودم: سلام بر روح خدا خمینی ...
ممانعت یک زن از اجرای وصیت نامه مادر، به قیمت جان پسرش تمام شد
در حالی که از این واقعه سخت متأثر بود به قضات محکمه گفت: مادرم در زمان حیاتش وصیت کرده بود بعد از مرگش اسباب و اثاث خانه اش را وقف مسجد محل کنیم.بنابراین بعد از مرگ وی به خانه اش رفتم تا به وصیتش عمل کنم اما خواهرم مانع شد و این شروع درگیری خانوادگی بود. شب حادثه نیز خواهرم به همراه شوهر و پسرهایش مقابل خانه مان جمع شدند و شیشه های خانه ام را شکستند که من هم باشنیدن سر و صدا بیرون رفتم. ...
صلیب سرخ جهانی و پدیده ای به نام ابوترابی!
بدهند نمی دادند. یک روز 5 نفر از نمایندگان صلیب سرخ برای بازدید از اردوگاه آمدند. ابتدا به سراغ حاج آقای ابوترابی رفته تا وضع موجود و مشکلات را از ایشان جویا شوند. صلیبی ها از کشورهای مختلف بودند، از جمله خانمی که اهل سوئیس بود. خواسته های اسرا را جویا شدند، حاج آقا فرمودند: ما برای اسرا لباس گرم می خواهیم تا بتوانند زمستان را تحمل کنند. زن سوئیسی، بلافاصله گفت: من به خاطر ...
- عباس شیرخدا - ، نماد زنده ورزش زورخانه ای
تان چه کسی بود؟ آقای پرویز والی زاده؛ پدر خسرو والی زاده؛ گوینده رادیو ورزش که برادرشان هم منوچهر والی زاده از دوبلورهای مطرح کنونی کشور است. همان موقع ها در مدرسه در یکی از کلاس ها، زورخانه درست کرده بودم. صبح به صبح ضرب می زدم و بچه ها می آمدند ورزش می کردند. آقا پرویز برنامه ام را در مدرسه دید و از همان موقع که صدایم را شنید کم کم من را به رادیو برد و مرشد رادیو شدم. اولین ...
صبری فراموش نشدنی در انتظار دیدار
و دوست داشتنی بود! از طرف بنیاد به عنوان همسر اسیر رفتم حسینیه جماران. زهره چهار ساله بود. وقتی برگشتیم توی اتوبوس دخترم گفت: مامان دیدی امام چند بار برای من دست تکون داد؟ احساس غرور و افتخار می کردم. توی دلم به خاطر این نعمت بزرگ خیلی خدا رو شکر کردم. از اینکه به عنوان همسر یک اسیر به حضور امام رسیده بودم به خود می بالیدم. خانم موحدیان، همسر آزاده محمد علی شریعتی ...
با حبیب رفتم... بدون حبیب بازگشتم/ سه ماه در سلول انفرادی
اوایل فکر می کردیم این تحرکات فقط در مرز است و همان جا تمام می شود، اما عراقی ها هر روز در حال پیشروی بودند. هرگاه به پشت بام می رفتیم، عراقی ها را می دیدیم. تعداد زیادی از همسایه ها شهر را ترک کرده بودند و به روستاها و شهرهای اطراف رفته بودند. پدرم اجازه نمی داد ما شهر را ترک کنیم و می گفت عراقی ها چند روز بعد عقب نشینی می کنند و به شهر وارد نمی شود. برادرم و حبیب هرگاه از خط مقدم برمی گشتند، می گفتند شما نمی دانید آن جا چه خبر است توپ و تانک عراقی ها مثل مور و ملخ در مرز پراکنده است و شما نمی توانید این جا بمانید. ...
بیوگرافی شاهرخ خان پادشاه سینمای هند
...> زندگی حرفه ای شاهرخ خان شاهرخ که در تلویزیون به موفقیت دست یافته بود در سال 91 با یکی از دوستانش وارد بمبئی می شود و مورد توجه هما مالینی ستاره زن آن زمان روزگار قرار می گیرد هیما می خواهد تا او بازیگر اولین فیلمی باشد که کارگردانی می کند. 12 سال بعد پس از آن فیلم شاهرخ خان به سوپراستار سینمای هند بدل می شود. نام این فیلم “دل آشناهه”بود. در 25 اکتبر 1991 با گوری خان ازدواج می کند. در ...
به همسرم خیانت کردم،او هم به تلافی خیانت...!
به گزارش شهدای ایران به نقل از خراسان، او پس از تفهیم اتهام توسط قاضی سید جواد حسینی مقابل دوربین قوه قضاییه ایستاد و در حالی که مدعی بود همسرش به او خیانت کرده است لب به اعتراف گشود و گفت: از مدتی قبل با زن جوانی در شهرک طرق آشنا شده بودم و با او ارتباط داشتم اما روزی همسر آن زن متوجه ماجرا شد و بدین ترتیب من توسط نیروهای انتظامی دستگیر و به حکم قاضی روانه زندان شدم. حدود 2 ماه در ...
همسریابی صیغه موقت + سایت همسریابی، شرایط و نظر مراجع
گرفته ولی تلاششان بی نتیجه است و کسی پاسخگوی این افراد نیست. چند روز پس از ارسال پیامک و اعلام موافقت بعضی از مردان، زنی با آنها تماس گرفته و عنوان می کند در صورت واریز نصف مبلغ به حسابش حاضر است به صیغه آن ها در بیاید و در ادامه اعتماد سازی با بیان اینکه مابقی پول را در بعد از دیدار ملاقات خواهد گرفت. مردان ساده لوح هم با واریز کردن مبلغ مورد نظر به حساب در خواب خوش ملاقات و صیغه به سر خواهند برد ...
حال و هوای دختران ترخیص شده از بهزیستی
را حمایت می کرد داروهایم را گرفتم و چون در سال های اول متوجه هپاتیتم شده بودم، درمان شدم. الان هم بسیار پیگیر برنامه های NA هستم که مشکلاتم بازنگردد. بنابر شرایط مجبور هستم کنار مادرم زندگی کنم. با زحمت و قرض خانه ای اجاره کردم که مادرم از آن مرد افغانستانی جدا شود و تحت حمایت من قرار بگیرد. با وجود این که مادرم حدود 54 سال دارد، همچنان فعالیت های خود را انجام می دهد. او ایدز و هپاتیت ...
پایان گروگانگیری 200 میلیونی در یک ویلا
مرد افغان که از سوی چهار گروگانگیر ربوده شده و به یک ویلا در اطراف تهران انتقال یافته بود، پس از 20 روز از سوی کارآگاهان پلیس تهران آزاد شد.زنی از مهاجران افغان اوایل این ماه با مراجعه به کلانتری 113 مولوی تهران به مأموران گفت شوهر 50 ساله اش هنگام صبح به قصد رفتن به محل کارش از خانه خارج شده و پس از آن، ناپدید شده و تلفن همراهش هم خاموش است.این زن 24 ساعت پس از طرح شکایت به اداره آگاهی تهران ...
نوجوانی که غیرتش، زن خبرنگار را مجبور به حفظ حجاب کرد/ من لحظه ای نترسیدم و خود را نباختم
کار را بکنند، ولی تصمیم خود را گرفته بویدم و من از خودم خبر داشتم که به هیچ وجه تسلیم خواسته هایشان نمی شدم. همان لحظه معروف که خبرنگار زن مجبور به رعایت حجاب شد آن روز که دو، سه روز از اسارتم گذشته بود، پس از آن داستان آتشبار کاتیوشا، بلافاصله ما را که سه، چهار نفر بودیم، سوار جیپ کردند و حرکت دادند. کم کم به خرمشهر نزدیک می شدیم و از دور، تک تک ساختمان هایی که ...
روایت حافظی از حسابرسی شهرداری، اخراجش از دولت دهم...
بهداشت از من شکایت کرد و مرا متهم کرد که این هجمه از سوی من ایجاد شده است. وی اضافه کرد: تا زمانی که به سازمان بیمه خدمات درمانی رفتم محصولی را ندیده بودم و طی 100 روز خدمت در بیمه خدمات درمانی فعالیت های موثری داشتم به گونه ای که به ریاست سازمان تامین اجتماعی منصوب شدم، 9 ماه تاخیر در پرداخت پزشکان، بیمارستان ها و ... وجود داشت و درآمد ماهانه در حالی 1000 میلیارد تومان بود که هزینه های سازمان ...
بنیاد در آینه مطبوعات
را کنار گذاشتیم و شروع به جنگ تن به تن کردیم. چندساعت بعد ما فاتح بودیم و دشمن، عقب نشسته بود. چندروزی توی خاکریز ماندیم. یادم نیست روز چندم بود که متوجه شدیم نیروهای دشمن بازگشته اند و درحال جا به جایی تانکها هستند. دوستی داشتم حسین نام. گفت: بیا برویم و هلاکشان کنیم. قبول کردیم و زدیم بیرون. بیست نفری میشدیم که رسیدیم به محل استقرار تانکهای دشمن. آرپی جی زن بودم و نشستم روی زمین تا بزنم. بچه ها ...
جزئیات آدم ربایی در شهریار
آدم ربایی وقتی پیش روی پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفت که روز هفتم مرداد امسال خانمی از اتباع کشور افغانستان با مراجعه به کلانتری 113 مولوی به مأمورین اعلام کرد همسرش در صبح آن روز به قصد رفتن به محل کارش از خانه خارج شده و پس از آن دیگر جوابگوی تماس های تلفنی اش نبوده است . بدین ترتیب ابتدا پرونده ای با عنوان فقدانی در پلیس آگاهی تشکیل شد و پس از دستور شعبه نهم دادسرای ناحیه 27 تهران، کارآگاهان ...
تمرین مخفیانه جودو در اردوگاه دشمن/ وقتی برای قطع کردن پایت هم باید به دشمن امضا بدهی
عملیات و بازگشت به گرگان، خردادماه امتحان نهایی داشتیم و دیپلم ناقص بودم که با پیام دوباره امام امتحان نهایی را رها کرده و وارد جبهه های جنوب شدم و در عملیات رمضان شرکت کردم. وی خاطرنشان کرد: در مرحله اول این عملیات در پاتک دشمن از ناحیه دست و شکم مجروح شدم و وارد بیمارستان ماهشهر شدم. با توجه به اینکه دوستان در جبهه بودند راضی نشدم به شهر خودم برگردم و از مسئول وقت بیمارستان آنجا که ...